علی بن عمر بن علی بن حسین

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

علی فرزند عمر اشرف و نوه امام سجّاد بود و نسل پدرش عمر از طریق او ادامه یافت. نویسندگان عمدة الطالب و سراج الانساب از او با وصف (اصغر) یاد کرده، برای او سه پسر [۱] به نام‌های قاسم، حسن و عمر بر شمرده‌اند که همه بنابر ادّعای این دو نویسنده از راویان پدر خویش‌اند[۲].

آیة اللّه خوئی از روایت موجود در کافی،[۳] امامی مذهب بودن و نیز فروتنی او در برابر سخنان امام صادق(ع) را که در آن به امامت امام کاظم(ع) تصریح فرموده بود، نتیجه گرفته است، هرچند این روایت را به لحاظ برخی راویان‌اش ضعیف می‌‌داند.

نویسندگان عمدة الطالب و سراج الانساب از او با لقب (محدّث) نیز یاد کرده‌اند. نویسنده عمدة الطالب افزون بر این، گفته است: وی از امام صادق(ع) نقل حدیث می‌‌کرده است.

بنا به نقل طبری، در جریان قیام نفس زکیه در مدینه، ریاح بن عثمان، فرمان‌دار شهر به دنبال بزرگان ساکن مدینه، از جمله امام صادق(ع) و علی بن عمر فرستاد و نزدیک بود به بهانه مماشات با قیامِ نفس زکیّه و تمایل به آن، آنان را به قتل برساند.

رجالیون شیعی و سنّی از پرداختن به جنبه‌های شخصیّت روایی او که از راویان طبقه هشتم است، سکوت کرده‌اند. ابن حجر آشکارا حال او را مستور می‌‌داند، امّا ابن حبّان وی را در شمار افراد ثقه نام برده و افزوده است: در جایی نیافته ام که وی از تابعیان حدیثی شنیده باشد، از این رو او را در طبقه راویان اتباع التابعین یاد کرده است[۴] و احادیثی را که راویانی غیر از فرزندان‌اش از او نقل کرده‌اند، معتبر دانسته است.

شیخ طوسی وی را در شمار صحابیان امام صادق(ع) نام برده است. وی از رسول خدا(ص) به نحو ارسال و نیز از پسر عمویش امام صادق(ع) و پدرش عمر نقل روایت کرده است و افرادی هم چون: ابراهیم بن علی رافعی، پسر عمویش حسین بن زید، برادر زاده‌اش عمر بن محمد و یزید بن عبداللّه بن الهاد از او نقل روایت کرده‌اند[۵].

ذهبی او را (قلیل الروایة) دانسته است و ابو داوود، روایات او را در سنن خود و نیز در کتاب المراسیل نقل کرده است[۶]. وی پس از سال ۱۵۰ ﻫ.ق درگذشت[۷].[۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. علاوه بر این سه پسر، در تهذیب التهذیب، از پسر چهارمی به نام محمّد هم یاد شده که در کتاب‌های مربوط به علم انساب از او یادی نکرده‌اند. به نظر می‌‌رسد از آنجا که کنیه حسن، ابومحمّد بوده و از او به ابومحمد الحسن یاد می‌‌شده است، با حذف کلمه (ابو) واشتباه در نگارش و استنساخ، فرزند چهارمی برای او تصور شده است.
  2. البتّه رجالیون از اینان در شمار راویان پدرشان نامی نبرده‌اند و تنها ابن حبّان به اشاره ای گذرا به روایت آنان از پدر بسنده کرده است.
  3. الکافی 1/ 308/ ح 5.
  4. ابن حبّان صفحه دومِ جلد هشتم کتاب الثقات را به (ممّن روی عن اتباع التابعین و شافههم) اختصاص داده است.
  5. تهذیب الکمال ۲۱/ ۷۸ - ۷۹ و نک: الکافی ۱/ ۳۰۸.
  6. تهذیب الکمال ۲۱/ ۷۸.
  7. تاریخ الاسلام ۹/ ۵۳۱.
  8. عزیزی، رستگار، بیات، راویان مشترک، ج۲، ص 88.