قدر در قرآن
مقدمه
مراد از قَدَر، آن دسته از آیاتی است که موضع پیامبر را در حتمیت قدر نشان میدهد، از این رو، اولاً، رضایت خاطر و تسلیم شدن پیامبر را نسبت به مقدرات الهی نشان میدهد. ثانیاً، در برابر حوادث و اتفاقات بر اساس آن تسلیم شدن و این که آنچه مقدر شده، بر اساس مصالحی الهی است، عجز و لابه نمیکند، هر چه مسائل پشت پرده اتفاقات را هم نمیداند. وقتی که مانند هر بشر دیگر گرفتار ناملایمات میشود و هنگامی که به سبب عدم آگاهی از آینده نمیتواند برای خود منافع کلانی فراهم سازد. پس بشری است مانند دیگر افراد بشر. در نتیجه پیامبر شخصیتی است که اگر ممتاز از دیگران به سبب رسالت و ارتباطی که با خدا دارد، به این معنا نیست که مالک همه چیز و همة علوم و تدبیر و توانا برای هدایت همه کس است، او هر چه دارد همه از خداست و تسلیم مقدرات خدا است.
- ﴿قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾[۱].
- ﴿قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا * قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا * قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا * إِلَّا بَلَاغًا مِنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا﴾[۲].
- ﴿وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ * قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُهُ بَيَاتًا أَوْ نَهَارًا مَاذَا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ﴾[۳].
- ﴿مَا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا﴾[۴].
نکات
درآیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- در مقام القای این اصل است که پیامبر موجودی است که خود مالک سود و زیان خویش نیست ﴿قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا﴾ مگر در حدود حریت و امکانی که خدا به او عطا کرده است ﴿إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ﴾ پیامبر علم غیب نمیداند به دلیل این که به سبب عدم آگاهی از آینده زیانهای بسیار میبیند. آنچه را هم که از من پوشیده است نمیبیند. بسا حوادث ناروا که خود به استقبال آنها میرود. ﴿وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ﴾.
- پیامبر مانند دیگر اولیای خدا صریح به مردم میگویند که ما نمیتوانیم به جای تلاش و سعی شما کار کنیم. تا چنان نشود که عدهای تصور کنند که با هدایت پیامبر همه چیز دگرگون میشود، خیر انسانها باید خود بخواهند و یا اینگونه تصور شود که پیامبر با هر کاری که آنان میکنند، شفاعت آنان را میکند، هیچ شفاعتی با روش موجود (مانند آنچه مردم امروز گمان میکنند یا در نظریه فدا شدن مسیح برای نجات دیگران که در نزد بعضی از فرقههای مسیحی وجود دارد) به نتیجه نخواهد رسید. ﴿قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا﴾ بگو که من برای شما سود و زیانی ندارم؛
- انسان نیازمند به پیامبری است که او را به آینده هشدار دهد، و او را از آن بر حذر دارد و به او بشناساند که چگونه از آینده بهرهمند گردد. عدم امکان تغییر قدر و مقدّرات امتها از سوی پیامبر یک اصل اعتقادی در جهانبینی است: ﴿قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ﴾؛
- احکام نازل شده بر پیامبر بر اساس تقدیر و شرایط تعیین شده از جانب خداوند: ﴿مَا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا﴾[۵].
منابع
پانویس
- ↑ «بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید؛ من جز بیمدهنده و مژدهآور برای گروهی که ایمان میآورند نیستم» سوره اعراف، آیه ۱۸۸.
- ↑ «بگو: من تنها پروردگار خویش را میخوانم و هیچ کس را با او شریک نمیگردانم * بگو: من برای شما نه یارای زیانی دارم و نه رهیافتی * بگو هرگز مرا در برابر خداوند هیچ کس پناه نمیدهد و (خود نیز) جز او هرگز پناهگاهی نمییابم * جز پیامرسانی از سوی خداوند و رساندن رسالتهای او (اختیاری ندارم) و آنان که با خداوند و پیامبر او نافرمانی کنند بیگمان آتش دوزخ، آنان راست که هماره در آن جاودانند» سوره جن، آیه ۲۰-۲۳.
- ↑ «و میگویند: اگر راست میگویید این وعده کی میرسد؟ * بگو: من برای خویش اختیار زیان و سودی ندارم مگر آنچه خداوند بخواهد؛ هر امّتی زمانهای دارد که چون فرا رسد نه ساعتی دیر میکنند و نه پیش میافتند * بگو: مرا خبر دهید که اگر عذابش (ناگهان) شباهنگام یا روز به سراغتان آید (دیگر) گنهکاران از او چه چیزی را به شتاب میخواهند؟» سوره یونس، آیه ۴۸-۵۰.
- ↑ «پیامبر را در آنچه خداوند بر او روا داشته است تنگنایی نیست؛ بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش از این برگذشتهاند و فرمان خداوند دارای اندازهای سنجیده است» سوره احزاب، آیه ۳۸.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۳۸۴.