مرکب امام مهدی
مقدمه
- درباره مرکب و اسبسواری حضرت مهدی (ع) در برخی از روایات، مشخصات گوناگونی یاد شده است.
- امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: که حضرت مهدی (ع) پس از ظهور، از نجف به سوی مسجد سهله حرکت مینماید. گویا به چشم خویش میبینم که در راهش از کنار نجف و وادی السلام عبور میکند و بر اسب ابلقی سوار است که دست و پایش سفید و پیشانی او سفید و درخشنده است به طوری که سفیدی آن چون چراغ و ستارهای چشم بینندگان را خیره میکند و حضرت در آن حال مشغول دعا خواهد بود[۱].
- موسی ابن جعفر (ع) در حدیثی میفرماید: مرکب سواری آن جناب بهترین و نیرومندترین و تیزپایترین مرکبها خواهد بود[۲]. در روایتی امام صادق (ع) میفرماید: لشکر حسنی با حضرت مهدی (ع) روبرو میشود، سید حسنی از حضرت میخواهد که برای اثبات امامت خویش اسب، شتر، قاطر و الاغ و براق را به او بنمایاند و حضرت آنها را به او نشان میدهد[۳][۴].
مرکب امام مهدی در موعودنامه
- اسبی است که جبرئیل امین در آستانه ظهور برای حضرت میآورد و همان استری است که رسول خدا (ص) در شب معراج بر آن نشست. امام زین العابدین (ع) از آمدن جبرئیل امین در آستانه ظهور به محضر آن حضرت سخن گفته و میفرماید: "آنگاه اسبی را که براق نامیده میشود به حضور ایشان میآورد. قائم بر آن سوار میشود، سپس به کوه رضوی حرکت میکند"[۵].
- از امام باقر (ع) روایت شده که در معراج، جبرئیل، براق را در اختیار پیامبر (ص) نهاد. براق از استر کوچکتر و از درازگوش، بزرگتر است. دو گوش لرزان دارد و چشم این حیوان در سمش قرار دارد. میان هر گام تا گام دیگرش آنقدر فاصله دارد که چشمش کار کند، و هنگامی که به کوه میرسد، دستهایش کوتاه میشود و چون از کوه سرازیر میگردد، دستهاش بلندتر از پاهایش میشود. یال آن به سمت راستش سرازیر است و دو بال از پشت دارد[۶].
- از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمود: "خداوند، براق را در اختیار من قرار داد و آن حیوانی است از حیوانات بهشت، نه کوتاه است، نه بلند، و اگر خداوند دستور دهد، دنیا و آخرت را در یک پیمایش میپیماید، و از هر حیوانی خوشرنگتر است[۷][۸].
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ بحار الانوار: ج ۵۲، ص ۳۹۱.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۵۴۳.
- ↑ بحار الانوار: ج ۵۳، ص ۱۵. ر. ک: سید حسنی.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۵۴۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۶.
- ↑ معارف و معاریف، ج ۹، ص ۴۸۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۳۱۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۵.