←پاسخ به غریزه کنجکاوی
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
چرا باید از وجود مبدأ سؤال کرد؟ | چرا باید از وجود مبدأ سؤال کرد؟ | ||
=== پاسخ به [[غریزه کنجکاوی]] === | === پاسخ به [[غریزه کنجکاوی]] === | ||
[[سرشت انسان]] [[تمایل]] دارد که حلقههای مجهول و ناشناخته در برابر خود را یکی پس از دیگری [[کشف]] کند و بازگشایی نماید. لذا [[انسان]] هر چیزی را که [[مشاهده]] میکند، از نحوه [[آفرینش]] و علت آن کنجکاوی میکند، این [[حس]] علتیابی در [[علوم تجربی]] موجب شده است که انسان به [[تسخیر]] [[طبیعت]] بپردازد و [[روز]] به روز از آن استفاده کامل و بهینهای نماید. در قلمرو [[علوم انسانی]] و مابعدالطبیعه نیز انسان از [[جهان]] و نحوه [[خلقت]] آن سؤالات و دغدغههایی را در اندرون [[خلوت]] خویش حس میکند. آیا جهان [[ازلی]] و بدون [[آفریدگار]] است یا اینکه آفریدگاری دارد؟ [[آفریدگار جهان]] کیست و چه صفاتی دارد؟ انسان میپرسد: از کجا آمدهام بهر چه بود؟ | |||
حس غریزی و به تعبیری [[فطرت]] دانشپژوهی و فزونجویی انسان [[حکم]] میکند که پاسخ سؤالها را دریابد و این با تعقیب مباحث خداشناسی میسور میشود که جایگاه آن نیز در [[علم کلام]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]] است. | حس غریزی و به تعبیری [[فطرت]] دانشپژوهی و فزونجویی انسان [[حکم]] میکند که پاسخ سؤالها را دریابد و این با تعقیب مباحث خداشناسی میسور میشود که جایگاه آن نیز در [[علم کلام]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]] است. |