خراسانی که قیامش از نشانه‌های غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - 'میانه روی' به 'میانه‌روی')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی       = [[خراسانی]] که قیامش از [[نشانه‌های غیر حتمی ظهور]] است کیست؟
| موضوع فرعی = [[خراسانی]] که قیامش از [[نشانه‌های غیر حتمی ظهور]] است کیست؟
| تصویر             = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر     = 200px
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[مقدمات ظهور امام مهدی]]؛ [[نشانه‌های ظهور امام مهدی]]  / [[خروج خراسانی]]
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[مقدمات ظهور امام مهدی]]؛ [[نشانه‌های ظهور امام مهدی]]  / [[خروج خراسانی]]
| مدخل اصلی   = [[خراسانی]]
| مدخل اصلی = [[خراسانی]]
| مدخل وابسته   =  
| مدخل وابسته =  
| پاسخ‌دهنده         =
| پاسخ‌دهنده =  
| پاسخ‌دهندگان       = ۹ [[پاسخ]]
| پاسخ‌دهندگان = ۹ [[پاسخ]]
}}
}}
در [[روایات]] این چنین آمده است که هم زمان با [[خروج سفیانی]] و [[قیام یمانی]]، [[خراسانی]] هم [[قیام]] می‌کند و [[پرچم‌های سیاه]] از سمت [[خراسان]] به سوی [[کوفه]] حرکت کرده و در [[زمان ظهور]] با [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[بیعت]] می‌کنند. عده‌ای از این [[روایات]] عنوان [[خراسانی]] را برداشت کرده‌اند که در مقابل عده‌ای دیگر این عنوان را رد کرده و برخی از آن [[روایات]] را ضعیف دانسته‌اند.
در [[روایات]] این چنین آمده است که هم زمان با [[خروج سفیانی]] و [[قیام یمانی]]، [[خراسانی]] هم [[قیام]] می‌کند و [[پرچم‌های سیاه]] از سمت [[خراسان]] به سوی [[کوفه]] حرکت کرده و در [[زمان ظهور]] با [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[بیعت]] می‌کنند. عده‌ای از این [[روایات]] عنوان [[خراسانی]] را برداشت کرده‌اند که در مقابل عده‌ای دیگر این عنوان را رد کرده و برخی از آن [[روایات]] را ضعیف دانسته‌اند.
خط ۵۳: خط ۵۳:
«آشکار شدن [[سید هاشمی]] از علایم غیر حتمی [[ظهور امام زمان]]{{ع}} است و از مجموع احادیث به دست می‌آید که او، مردی از [[بنی هاشم]] و از نوادگان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} و در سن جوانی است و در کف دست راستش خالی می‌باشد و از خراسان ظاهر می‌شود؛ قبلا گفتیم که خراسان، نام منطقه وسیعی است که جزیی از ایران، افغانستان و شوروی است و نمی‌توانیم به طور دقیق روی نقطه آغاز حرکت و مرکز نهضتش دست بگذاریم.
«آشکار شدن [[سید هاشمی]] از علایم غیر حتمی [[ظهور امام زمان]]{{ع}} است و از مجموع احادیث به دست می‌آید که او، مردی از [[بنی هاشم]] و از نوادگان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} و در سن جوانی است و در کف دست راستش خالی می‌باشد و از خراسان ظاهر می‌شود؛ قبلا گفتیم که خراسان، نام منطقه وسیعی است که جزیی از ایران، افغانستان و شوروی است و نمی‌توانیم به طور دقیق روی نقطه آغاز حرکت و مرکز نهضتش دست بگذاریم.


احادیث می‌گویند: بعد از خارج شدن سپاه [[سفیانی]] از [[کوفه]]، ارتکاب جنایات فجیع، ریختن خون‌ها و به اسارت بردن زنان و قرار دادن زنان در وسایل نقلیه و حمل آنها به شام به وسیله سپاه [[سفیانی]]، [[سید هاشمی]] با سپاهش به عراق می‌رسد؛ در این وضعیت بد و دردناک، [[سید هاشمی]] به [[کوفه]] می‌رسد و می‌داند که سپاه [[سفیانی]] به سوی شام می‌روند و اسراء با آنها هستند؛ [[یمانی]] هم با سپاه بزرگی به [[کوفه]] می‌رسد و این دو لشکر به سوی سپاه [[سفیانی]] می‌روند بین آنها جنگ بزرگی رخ می‌دهد، سپاه [[سفیانی]] را از بین می‌برند و بعد از این که اسراء را نجات می‌دهند، پیروزمندانه به [[کوفه]] باز می‌گردند. احادیث درباره نسب و ریشه [[سید هاشمی]] اختلاف دارند، بعضی از آنها می‌گویند: او حسنی است و برخی می‌گویند: او حسینی است و احتمال قوی این است که او، حسنی نسب باشد و این هاشمی، همان کسی است که در بعضی از روایات به [[نفس زکیه]]، نامیده شده است. بله... مشهور است که مرد ذبح شده بین رکن و مقام، [[نفس زکیه]] است و او حسنی نسب می‌باشد. شکی نیست که [[سید هاشمی]]، [[شیعه]] است و در عقیده خود استوار می‌باشد، محبوبیت زیادی دارد و در قلب همه جای دارد. در ادامه، بعضی از احادیثی که در این باره آمده است را یادآوری می‌کنیم: [[عبدالله بن مسعود]] گفت: روزی نزد [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} رفتیم و ایشان با خوشحالی ما را پذیرفت به صورتی که شادی از صورتش معلوم بود و به ما از هر چه پرسیدیم جواب داد تا اینکه خودمان ساکت شدیم؛ گروهی از جوانان [[بنی هاشم]] از آن جا گذشتند که [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{ع}} نیز با آنها بودند، حواسش به آنها رفت و چشمانش غرق اشک شد. سپس فرمود: "خداوند برای ما [[اهل بیت]] {{عم}}، آخرت را بر دنیا برگزید و بی شک بعد از من به اهل بیتم، تبعید و آواره شدن خواهد رسید تا اینکه پرچم‌های سیاهی از مشرق بلند شود که حق را می‌خواهند؛ ولی به آنها داده نمی‌شود، می‌جنگند و پیروز می‌شوند؛ پس هر کس از شما یا از نسل‌های شما، آنها را درک کرد، باید پیش امامی که از [[اهل بیت]] من است، برود؛ اگر چه با سختی باشد"<ref>{{متن حدیث|" عُبَيْدَةَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: أَتَيْنَا رَسُولَ اللَّهِ {{صل}}، فَخَرَجَ‏ إِلَيْنَا مُسْتَبْشِراً يُعْرَفُ‏ السُّرُورُ فِي‏ وَجْهِهِ‏، فَمَا سَأَلْنَاهُ عَنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا أَخْبَرَنَا، وَ لَا سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأَنَا، حَتَّى مَرَّتْ بِهِ فِتْيَةٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ، فِيهِمُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ، فَلَمَّا أَنْ رَآهُمْ خَثَرَ لَهُمْ، وَ انْهَمَلَتْ عَيْنَاهُ بِالدُّمُوعِ. فَقَالُوا لَهُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، خَرَجْتَ إِلَيْنَا مُسْتَبْشِراً، نَعْرِفُ السُّرُورَ فِي وَجْهِكَ، فَمَا سَأَلْنَاكَ عَنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا أَخْبَرْتَنَا وَ لَا سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأْتَنَا، حَتَّى مَرَّتْ بِكَ الْفِتْيَةُ، فَخَثَرْتَ لَهُمْ، وَ انْهَمَلَتْ عَيْنَاكَ. فَقَالَ {{صل}}: إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ  لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا، وَ إِنَّهُ سَيَلْقَى أَهْلُ بَيْتِي مِنْ بَعْدِي تَطْرِيداً وَ تَشْرِيداً فِي الْبِلَادِ، حَتَّى تَرْتَفِعَ رَايَاتٌ سُوْدٌ مِنَ الْمَشْرِقِ، فَيَسْأَلُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَ، وَ يُقَاتِلُونَ فَيُنْصَرُونَ، فَيُعْطُونَ الَّذِي سَأَلُوا، فَمَنْ أَدْرَكَهُمْ مِنْكُمْ- أَوْ مِنْ أَبْنَائِكُمْ- فَلْيَأْتِهِمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ، فَإِنَّهَا رَايَاتُ هُدًى، يَدْفَعُونَهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مستدرک صحیحین؛ حاکم؛ ج ۴، ص ۴۶۴ و قندوزی حنفی آن را در ینابیع المودة، با اختلاف کمی در بعضی از الفاظ روایت کرده است و حافظ ابونعیم اصفهانی و ابن ماجه آن را در سنن؛ ج ۲، ص ۱۳۶۶ در باب خروج مهدی از ملاحم و فتن؛ روایت کرده‌اند.</ref>. شاید بعضی از مردم گمان کنند که منظور از پرچم‌های سیاه، همان پرچم‌های سیاهی است که [[ابو مسلم خراسانی]] به همراه داشت، قیام کرد، [[حکومت]] [[بنی امیه]] را از بین برد و [[حکومت]] عباسی‌ها را در سال (۶۵۶ هجری) تاسیس کرد؛ صحیح این است که این پرچم‌هایی که از طرف خراسان می‌آیند، ربطی به پرچم‌های [[ابو مسلم خراسانی]] ندارند و [[ابن کثیر]] مورخ می‌گوید: این پرچم‌های سیاه، آن پرچم‌هایی که [[ابو مسلم خراسانی]] با آنها آمد و به وسیله آنها دولت [[بنی امیه]] را از بین برد، نیست؛ بلکه پرچم‌های سیاه دیگری هستند که اصحاب [[مهدی]]{{ع}} آن را می‌آورند<ref>کلام ابن کثیر را سیوطی در العرف الوردی فی احوال المهدی؛ ص ۶۰ می‌آورد.</ref>. [[ابی طفیل]] گفت: [[امام علی|امیرالمومنین]]{{ع}} به من فرمود: "هنگامی که شنیدی، پرچم‌های سیاهی از خراسان می‌آیند؛ پس اگر در صندوقی می‌باشی که قفل است، آن قفل را بشکن و صندوق را هم بشکن تا اینکه زیر آن پرچم‌ها بمیری و اگر نتوانستی، آن صندوق را بغلطان"<ref>{{متن حدیث|" اذا سَمِعْتُ الرَّايَاتُ السُّودُ مقبله مِنْ خُرَاسَانَ فَكُنْتُ فِي صُنْدُوقٍ مقفل عَلَيْكَ فَاكْسِرْ ذَلِكَ الْقُفْلِ وَ ذَلِكَ الصُّنْدُوقُ حَتَّى تُقْتَلُ تَحْتَهَا ( أَيْ: تَحْتَ الرَّايَاتِ ) فَأَنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فتد حَرَجٍ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛کنز العمال؛ متقی هندی؛ ج ۶، ص ۶۸.</ref>. چون پرچم‌ها در آن زمان، متعدد هستند و پرچم [[سید هاشمی]]، پرچمی است که در مسیر حق سیر می‌کند و باطل با آن مخلوط نمی‌شود به این سبب [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، این کلمات را فرمود، یعنی مبالغه در دریغ نکردن از تمام توان و نهایت تلاش برای این که به سپاه [[سید هاشمی]] ملحق شود. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "جوانی از [[بنی هاشم]] ظاهر می‌شود که بر کف دست راستش خالی است و از خراسان با پرچم‌های سیاه می‌آید که در برابرش، [[شعیب بن صالح]] است با لشکر [[سفیانی]] می‌جنگد و آنها را درهم می‌کوبد"<ref>{{متن حدیث|" يَخْرُجُ شَابُّ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ بِكَفِّهِ الْيُمْنَى خَالٍ وَ يَأْتِي مِنْ خُرَاسَانَ برايات سُودُ بَيْنَ يَدَيْهِ شُعَيْبِ بْنِ صَالِحٍ يُقَاتِلُ أَصْحَابِ السُّفْيَانِيُّ فيهزمهم ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کنز العمال؛ متقی هندی؛ ج ۱۱، ص ۲۷۸.</ref>. نیز ایشان فرمود: "پرچم‌های سیاه- که از خراسان ظاهر شده باشد- در [[کوفه]] منزل می‌کنند، پس هنگامی که [[مهدی]]{{ع}} در [[مکه]] [[ظهور]] کند، این پرچم‌ها برای بیعت به سوی او روانه می‌شوند"<ref>{{متن حدیث|" تَنَزَّلُ الرَّايَاتِ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ الكوفه فاذا ظَهَرَ الْمَهْدِيِّ بمكه بَعَثْتُ أَلْيَةِ بِالْبَيْعَةِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ معجم الاحادیث، علی الکورانی العاملی، ج ۳، ص ۲۶۹.</ref>»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۲۹۴-۲۹۷.</ref>.
احادیث می‌گویند: بعد از خارج شدن سپاه [[سفیانی]] از [[کوفه]]، ارتکاب جنایات فجیع، ریختن خون‌ها و به اسارت بردن زنان و قرار دادن زنان در وسایل نقلیه و حمل آنها به شام به وسیله سپاه [[سفیانی]]، [[سید هاشمی]] با سپاهش به عراق می‌رسد؛ در این وضعیت بد و دردناک، [[سید هاشمی]] به [[کوفه]] می‌رسد و می‌داند که سپاه [[سفیانی]] به سوی شام می‌روند و اسراء با آنها هستند؛ [[یمانی]] هم با سپاه بزرگی به [[کوفه]] می‌رسد و این دو لشکر به سوی سپاه [[سفیانی]] می‌روند بین آنها جنگ بزرگی رخ می‌دهد، سپاه [[سفیانی]] را از بین می‌برند و بعد از این که اسراء را نجات می‌دهند، پیروزمندانه به [[کوفه]] باز می‌گردند. احادیث درباره نسب و ریشه [[سید هاشمی]] اختلاف دارند، بعضی از آنها می‌گویند: او حسنی است و برخی می‌گویند: او حسینی است و احتمال قوی این است که او، حسنی نسب باشد و این هاشمی، همان کسی است که در بعضی از روایات به [[نفس زکیه]]، نامیده شده است. بله... مشهور است که مرد ذبح شده بین رکن و مقام، [[نفس زکیه]] است و او حسنی نسب می‌باشد. شکی نیست که [[سید هاشمی]]، [[شیعه]] است و در عقیده خود استوار می‌باشد، محبوبیت زیادی دارد و در قلب همه جای دارد. در ادامه، بعضی از احادیثی که در این باره آمده است را یادآوری می‌کنیم: [[عبدالله بن مسعود]] گفت: روزی نزد [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} رفتیم و ایشان با خوشحالی ما را پذیرفت به صورتی که شادی از صورتش معلوم بود و به ما از هر چه پرسیدیم جواب داد تا اینکه خودمان ساکت شدیم؛ گروهی از جوانان [[بنی هاشم]] از آن جا گذشتند که [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{ع}} نیز با آنها بودند، حواسش به آنها رفت و چشمانش غرق اشک شد. سپس فرمود: "خداوند برای ما [[اهل بیت]] {{عم}}، آخرت را بر دنیا برگزید و بی شک بعد از من به اهل بیتم، تبعید و آواره شدن خواهد رسید تا اینکه پرچم‌های سیاهی از مشرق بلند شود که حق را می‌خواهند؛ ولی به آنها داده نمی‌شود، می‌جنگند و پیروز می‌شوند؛ پس هر کس از شما یا از نسل‌های شما، آنها را درک کرد، باید پیش امامی که از [[اهل بیت]] من است، برود؛ اگر چه با سختی باشد"<ref>{{متن حدیث|" عُبَيْدَةَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: أَتَيْنَا رَسُولَ اللَّهِ {{صل}}، فَخَرَجَ‏ إِلَيْنَا مُسْتَبْشِراً يُعْرَفُ‏ السُّرُورُ فِي‏ وَجْهِهِ‏، فَمَا سَأَلْنَاهُ عَنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا أَخْبَرَنَا، وَ لَا سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأَنَا، حَتَّى مَرَّتْ بِهِ فِتْيَةٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ، فِيهِمُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ، فَلَمَّا أَنْ رَآهُمْ خَثَرَ لَهُمْ، وَ انْهَمَلَتْ عَيْنَاهُ بِالدُّمُوعِ. فَقَالُوا لَهُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، خَرَجْتَ إِلَيْنَا مُسْتَبْشِراً، نَعْرِفُ السُّرُورَ فِي وَجْهِكَ، فَمَا سَأَلْنَاكَ عَنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا أَخْبَرْتَنَا وَ لَا سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأْتَنَا، حَتَّى مَرَّتْ بِكَ الْفِتْيَةُ، فَخَثَرْتَ لَهُمْ، وَ انْهَمَلَتْ عَيْنَاكَ. فَقَالَ {{صل}}: إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ  لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا، وَ إِنَّهُ سَيَلْقَى أَهْلُ بَيْتِي مِنْ بَعْدِي تَطْرِيداً وَ تَشْرِيداً فِي الْبِلَادِ، حَتَّى تَرْتَفِعَ رَايَاتٌ سُوْدٌ مِنَ الْمَشْرِقِ، فَيَسْأَلُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَ، وَ يُقَاتِلُونَ فَيُنْصَرُونَ، فَيُعْطُونَ الَّذِي سَأَلُوا، فَمَنْ أَدْرَكَهُمْ مِنْكُمْ- أَوْ مِنْ أَبْنَائِكُمْ- فَلْيَأْتِهِمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ، فَإِنَّهَا رَايَاتُ هُدًى، يَدْفَعُونَهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مستدرک صحیحین؛ حاکم؛ ج ۴، ص ۴۶۴ و قندوزی حنفی آن را در ینابیع المودة، با اختلاف کمی در بعضی از الفاظ روایت کرده است و حافظ ابونعیم اصفهانی و ابن ماجه آن را در سنن؛ ج ۲، ص ۱۳۶۶ در باب خروج مهدی از ملاحم و فتن؛ روایت کرده‌اند.</ref>. شاید بعضی از مردم گمان کنند که منظور از پرچم‌های سیاه، همان پرچم‌های سیاهی است که [[ابو مسلم خراسانی]] به همراه داشت، قیام کرد، [[حکومت]] [[بنی امیه]] را از بین برد و [[حکومت]] عباسی‌ها را در سال (۶۵۶ هجری) تاسیس کرد؛ صحیح این است که این پرچم‌هایی که از طرف خراسان می‌آیند، ربطی به پرچم‌های [[ابو مسلم خراسانی]] ندارند و [[ابن کثیر]] مورخ می‌گوید: این پرچم‌های سیاه، آن پرچم‌هایی که [[ابو مسلم خراسانی]] با آنها آمد و به وسیله آنها دولت [[بنی امیه]] را از بین برد، نیست؛ بلکه پرچم‌های سیاه دیگری هستند که اصحاب [[مهدی]]{{ع}} آن را می‌آورند<ref>کلام ابن کثیر را سیوطی در العرف الوردی فی احوال المهدی؛ ص ۶۰ می‌آورد.</ref>. [[ابی طفیل]] گفت: [[امام علی|امیرالمومنین]]{{ع}} به من فرمود: "هنگامی که شنیدی، پرچم‌های سیاهی از خراسان می‌آیند؛ پس اگر در صندوقی می‌باشی که قفل است، آن قفل را بشکن و صندوق را هم بشکن تا اینکه زیر آن پرچم‌ها بمیری و اگر نتوانستی، آن صندوق را بغلطان"<ref>{{متن حدیث|" اذا سَمِعْتُ الرَّايَاتُ السُّودُ مقبله مِنْ خُرَاسَانَ فَكُنْتُ فِي صُنْدُوقٍ مقفل عَلَيْكَ فَاكْسِرْ ذَلِكَ الْقُفْلِ وَ ذَلِكَ الصُّنْدُوقُ حَتَّى تُقْتَلُ تَحْتَهَا (أَيْ: تَحْتَ الرَّايَاتِ) فَأَنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فتد حَرَجٍ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛کنز العمال؛ متقی هندی؛ ج ۶، ص ۶۸.</ref>. چون پرچم‌ها در آن زمان، متعدد هستند و پرچم [[سید هاشمی]]، پرچمی است که در مسیر حق سیر می‌کند و باطل با آن مخلوط نمی‌شود به این سبب [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، این کلمات را فرمود، یعنی مبالغه در دریغ نکردن از تمام توان و نهایت تلاش برای این که به سپاه [[سید هاشمی]] ملحق شود. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "جوانی از [[بنی هاشم]] ظاهر می‌شود که بر کف دست راستش خالی است و از خراسان با پرچم‌های سیاه می‌آید که در برابرش، [[شعیب بن صالح]] است با لشکر [[سفیانی]] می‌جنگد و آنها را درهم می‌کوبد"<ref>{{متن حدیث|" يَخْرُجُ شَابُّ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ بِكَفِّهِ الْيُمْنَى خَالٍ وَ يَأْتِي مِنْ خُرَاسَانَ برايات سُودُ بَيْنَ يَدَيْهِ شُعَيْبِ بْنِ صَالِحٍ يُقَاتِلُ أَصْحَابِ السُّفْيَانِيُّ فيهزمهم ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کنز العمال؛ متقی هندی؛ ج ۱۱، ص ۲۷۸.</ref>. نیز ایشان فرمود: "پرچم‌های سیاه- که از خراسان ظاهر شده باشد- در [[کوفه]] منزل می‌کنند، پس هنگامی که [[مهدی]]{{ع}} در [[مکه]] [[ظهور]] کند، این پرچم‌ها برای بیعت به سوی او روانه می‌شوند"<ref>{{متن حدیث|" تَنَزَّلُ الرَّايَاتِ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ الكوفه فاذا ظَهَرَ الْمَهْدِيِّ بمكه بَعَثْتُ أَلْيَةِ بِالْبَيْعَةِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ معجم الاحادیث، علی الکورانی العاملی، ج ۳، ص ۲۶۹.</ref>»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۲۹۴-۲۹۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:


«در برخی [[روایات]]، [[خروج خراسانی]]، یکی ازنشانه‌های [[ظهور]] بیان شده است. اگر چه وی در این [[روایات]] به روشنی معرفی نشده است. برخی او را مردی از [[بنی تمیم]] دانسته‌اند. بیشتر روایاتی که از وی نام برده‌اند، او را همراه [[سفیانی]] یاد کرده‌اند. در برخی [[روایات]]، [[خراسانی]] و [[سفیانی]]، به دو اسب مسابقه [[تشبیه]] شده‌اند که [[خراسانی]] از [[مشرق]] و [[سفیانی]] از [[مغرب]] به سوی [[کوفه]] در حرکتند<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۵۹.</ref>:
«در برخی [[روایات]]، [[خروج خراسانی]]، یکی ازنشانه‌های [[ظهور]] بیان شده است. اگر چه وی در این [[روایات]] به روشنی معرفی نشده است. برخی او را مردی از [[بنی تمیم]] دانسته‌اند. بیشتر روایاتی که از وی نام برده‌اند، او را همراه [[سفیانی]] یاد کرده‌اند. در برخی [[روایات]]، [[خراسانی]] و [[سفیانی]]، به دو اسب مسابقه [[تشبیه]] شده‌اند که [[خراسانی]] از [[مشرق]] و [[سفیانی]] از [[مغرب]] به سوی [[کوفه]] در حرکتند<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۵۹.</ref>:
#[[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|"تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ بُعِثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ"}}<ref>پرچم‌های سیاهی که ازخراسان در می‌آید در کوفه فرو می‌آید، هنگامی که مهدی {{ع}} ظهور کند، این پرچم‌ها برای بیعت به حضور او گسیل می‌شود؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۲۷۴- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۴۶۷.</ref>.  
# [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|"تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ بُعِثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ"}}<ref>پرچم‌های سیاهی که ازخراسان در می‌آید در کوفه فرو می‌آید، هنگامی که مهدی {{ع}} ظهور کند، این پرچم‌ها برای بیعت به حضور او گسیل می‌شود؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۲۷۴- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۴۶۷.</ref>.  
#[[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|"فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَايَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ تَطْوِي الْمَنَازِلَ طَيّاً حَثِيثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِي أَهْلِ الْكُوفَةِ فِي ضُعَفَاء..."}}<ref>در آن میان پرچم‌های هدایت از خراسان بیرون آمده با شتابی هرچه تمام‌تر منازل را طی کرده، پیش می‌تازد و تعدادی از یاران قائم {{ع}} در میان آن‌ها خواهند بود، آن‌گاه مردی از شیعیان غیر عرب با گروهی از متستضعفان از کوفه خروج می‌کند....؛ الغیبه نعمانی، ص ۱۴۹- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷.</ref>
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|"فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَايَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ تَطْوِي الْمَنَازِلَ طَيّاً حَثِيثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِي أَهْلِ الْكُوفَةِ فِي ضُعَفَاء..."}}<ref>در آن میان پرچم‌های هدایت از خراسان بیرون آمده با شتابی هرچه تمام‌تر منازل را طی کرده، پیش می‌تازد و تعدادی از یاران قائم {{ع}} در میان آن‌ها خواهند بود، آن‌گاه مردی از شیعیان غیر عرب با گروهی از متستضعفان از کوفه خروج می‌کند....؛ الغیبه نعمانی، ص ۱۴۹- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷.</ref>
#[[امام باقر]]{{ع}} می‌فرمایند: نیروهایی با [[پرچم‌های سیاه]] (که از [[خراسان]] [[قیام]] کرده‌اند) در [[کوفه]] فرود می‌آیند و هنگامی که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} در [[شهر]] [[مکه]] [[ظهور]] می‌کند با او [[بیعت]] می‌کنند<ref>عقدالدرر، ص ۱۲۹- الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۹.</ref>.
# [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرمایند: نیروهایی با [[پرچم‌های سیاه]] (که از [[خراسان]] [[قیام]] کرده‌اند) در [[کوفه]] فرود می‌آیند و هنگامی که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} در [[شهر]] [[مکه]] [[ظهور]] می‌کند با او [[بیعت]] می‌کنند<ref>عقدالدرر، ص ۱۲۹- الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۹.</ref>.
#[[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{ع}} فرمودند: پرچم‌های سیاهی از شرق [[قیام]] می‌کنند که با مردمی از [[فرزندان]] [[ابو سفیان]] می‌جنگند و زمینه را برای [[اطاعت]] از [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} آماده می‌کنند<ref> {{متن حدیث|"تخرج من المشرق رايات سود، تقاتل رجلا من ولد أبي سفيان، و يؤدّون الطاعة للمهدي‏"}}؛ الاملاحم و الفتن، ص ۴۴، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۴۱.</ref>
# [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{ع}} فرمودند: پرچم‌های سیاهی از شرق [[قیام]] می‌کنند که با مردمی از [[فرزندان]] [[ابو سفیان]] می‌جنگند و زمینه را برای [[اطاعت]] از [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} آماده می‌کنند<ref> {{متن حدیث|"تخرج من المشرق رايات سود، تقاتل رجلا من ولد أبي سفيان، و يؤدّون الطاعة للمهدي‏"}}؛ الاملاحم و الفتن، ص ۴۴، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۴۱.</ref>
#{{متن حدیث|"... ورود الرّايات السّود من خراسان، حتّى تنزل ساحل دجلة"}}<ref>پرچم‌های سیاهی خراسان می‌آیند که در ساحل دجله، فرو می‌آیند؛ بشارة الاسلام، ص ۹۷۱۷۵۱۸۶- المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۲.</ref>  
#{{متن حدیث|"... ورود الرّايات السّود من خراسان، حتّى تنزل ساحل دجلة"}}<ref>پرچم‌های سیاهی خراسان می‌آیند که در ساحل دجله، فرو می‌آیند؛ بشارة الاسلام، ص ۹۷۱۷۵۱۸۶- المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۲.</ref>  
#{{متن حدیث|"تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ، فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلَامُ بَعَثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ"}}<ref>... پرچم‌های سیاهی که از خراسان به سوی کوفه می‌روند و هنگامی که مهدی {{ع}} ظهور کرد، برای بیعت با او روان می‌شوند؛ الغیبة ظوسی، ص ۲۷۴- الامام المهدی {{ع}}، ص ۲۲۳.</ref>
#{{متن حدیث|"تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ، فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلَامُ بَعَثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ"}}<ref>... پرچم‌های سیاهی که از خراسان به سوی کوفه می‌روند و هنگامی که مهدی {{ع}} ظهور کرد، برای بیعت با او روان می‌شوند؛ الغیبة ظوسی، ص ۲۷۴- الامام المهدی {{ع}}، ص ۲۲۳.</ref>
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش