برادری در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = برادری
| موضوع مرتبط = برادری
| عنوان مدخل  = برادری
| عنوان مدخل  = برادری
| مداخل مرتبط = [[برادری در قرآن]] - [[برادری در حدیث]] - [[برادری در فقه سیاسی]] - [[برادری در معارف و سیره نبوی]] - [[برادری در معارف و سیره علوی]] - [[برادری در معارف و سیره سجادی]]
| مداخل مرتبط = [[برادری در قرآن]] - [[برادری در حدیث]] - [[برادری در فقه سیاسی]] - [[برادری در حقوق اسلامی]] - [[برادری در معارف و سیره نبوی]] - [[برادری در معارف و سیره علوی]] - [[برادری در معارف و سیره سجادی]] - [[برادری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
==[[پیمان برادری]]==
[[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} همواره در پی ایجاد [[ملت]] واحد و [[متحد]] بود. در این راستا، ایشان میان گروه‌های [[مهاجر]] و [[انصار]] که [[افکار]] و عقایدی هم‌سو داشتند، پیمان برادری برقرار کرد: {{متن حدیث|تَآخَوْا فِي اللهِ أَخَوَيْنِ أَخَوَيْنِ}}؛ «با یکدیگر دوتا دوتا [[برادر دینی]] شوید»<ref>فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص۲۱۴.</ref>. این [[تدبیر]] [[پیامبر]] به قدری در میان [[دوستان]] و [[دشمنان]] مؤثر افتاد که حتی مدت‌ها از یکدیگر [[ارث]] می‌بردند. [[امام باقر]]{{ع}} به همین نکته اشاره دارد: {{متن حدیث|إِنَّهُمْ كَانُوا يَتَوَارَثُونَ بِالْمُؤَاخَاةِ}}؛ «آنها به سبب پیمان برادری، از یکدیگر ارث می‌بردند»<ref>بحارالانوار، ج۱۹، ص۳۲.</ref>.


[[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای [[حفظ وحدت مسلمانان]]، با [[پیروی]] از [[قرآن]] که فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>، آنان را به [[برادری]] و رعایت [[حقوق]] یکدیگر سفارش می‌کرد: «[[مؤمن]] [[برادر]] مؤمن است. او را وا نمی‌گذارد و غمگینش نمی‌کند و پشت سر او بد نمی‌گوید و بر او [[رشک]] نمی‌برد و بر او [[ستم]] نمی‌کند».<ref>{{متن حدیث|أَلْمُؤمِنُ أَخُ الْمُؤْمِنِ لَا يَخْذُلُهُ وَ لَا يَحْزَنُهُ وَ لَا يَغْتَابُهُ وَ لَا يَحْسُدُهُ وَ لَا يَبْغِي عَلَيْهِ}}؛ احمد بن یعقوب، تاریخ یعقوبی، ترجمه: محمدابراهیم آیتی، ج۱، ص۴۷۲.</ref>
== [[پیمان برادری]] ==
[[حضرت رسول اکرم]] {{صل}} همواره در پی ایجاد [[ملت]] واحد و [[متحد]] بود. در این راستا، ایشان میان گروه‌های [[مهاجر]] و [[انصار]] که [[افکار]] و عقایدی هم‌سو داشتند، پیمان برادری برقرار کرد: {{متن حدیث|تَآخَوْا فِي اللهِ أَخَوَيْنِ أَخَوَيْنِ}}؛ «با یکدیگر دوتا دوتا [[برادر دینی]] شوید»<ref>فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص۲۱۴.</ref>. این [[تدبیر]] [[پیامبر]] به قدری در میان [[دوستان]] و [[دشمنان]] مؤثر افتاد که حتی مدت‌ها از یکدیگر [[ارث]] می‌بردند. [[امام باقر]] {{ع}} به همین نکته اشاره دارد: {{متن حدیث|إِنَّهُمْ كَانُوا يَتَوَارَثُونَ بِالْمُؤَاخَاةِ}}؛ «آنها به سبب پیمان برادری، از یکدیگر ارث می‌بردند»<ref>بحارالانوار، ج۱۹، ص۳۲.</ref>.


[[رسول خدا]]{{صل}} برای تحقق [[هدف]] نخست، میان [[مهاجران]] و انصار دو بار پیمان برادری برقرار کرد. [[ابن سعد]] می‌گوید:
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} برای [[حفظ وحدت مسلمانان]]، با [[پیروی]] از [[قرآن]] که فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>، آنان را به [[برادری]] و رعایت [[حقوق]] یکدیگر سفارش می‌کرد: «[[مؤمن]] [[برادر]] مؤمن است. او را وا نمی‌گذارد و غمگینش نمی‌کند و پشت سر او بد نمی‌گوید و بر او [[رشک]] نمی‌برد و بر او [[ستم]] نمی‌کند».<ref>{{متن حدیث|أَلْمُؤمِنُ أَخُ الْمُؤْمِنِ لَا يَخْذُلُهُ وَ لَا يَحْزَنُهُ وَ لَا يَغْتَابُهُ وَ لَا يَحْسُدُهُ وَ لَا يَبْغِي عَلَيْهِ}}؛ احمد بن یعقوب، تاریخ یعقوبی، ترجمه: محمدابراهیم آیتی، ج۱، ص۴۷۲.</ref>
 
[[رسول خدا]] {{صل}} برای تحقق [[هدف]] نخست، میان [[مهاجران]] و انصار دو بار پیمان برادری برقرار کرد. [[ابن سعد]] می‌گوید:
پیامبر دو بار میان [[مسلمانان]] برادری ایجاد کرد. یک بار میان مهاجران که برخی با برخی دیگر برادر شدند و بار دیگر میان مهاجران و انصار. این پیوند بر مبنای [[حق]] [[مساوات]] بود تا آنجا که بتوانند از هم ارث ببرند و در [[مال]] یکدیگر [[شریک]] باشند. به روایتی، آنان نود یا صد نفر بودند؛ نیمی از مهاجر و نیمی از انصار. این نسبت برادری ادامه پیدا کرد تا اینکه پس از [[جنگ بدر]]، [[آیه]]: {{متن قرآن|وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و در کتاب خداوند خویشاوندان (در ارث‌بری) نسبت به همدیگر (از دیگران) سزاوارترند؛ بی‌گمان خداوند به هر چیزی داناست» سوره انفال، آیه ۷۵.</ref> نازل شد و رابطه توارث تنها به [[خویشاوندان]] نزدیک منحصر شد و [[حکم]] توارث [[برادری]] [[نسخ]] گردید<ref>الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۸ - ۲۴۱.</ref>.
پیامبر دو بار میان [[مسلمانان]] برادری ایجاد کرد. یک بار میان مهاجران که برخی با برخی دیگر برادر شدند و بار دیگر میان مهاجران و انصار. این پیوند بر مبنای [[حق]] [[مساوات]] بود تا آنجا که بتوانند از هم ارث ببرند و در [[مال]] یکدیگر [[شریک]] باشند. به روایتی، آنان نود یا صد نفر بودند؛ نیمی از مهاجر و نیمی از انصار. این نسبت برادری ادامه پیدا کرد تا اینکه پس از [[جنگ بدر]]، [[آیه]]: {{متن قرآن|وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و در کتاب خداوند خویشاوندان (در ارث‌بری) نسبت به همدیگر (از دیگران) سزاوارترند؛ بی‌گمان خداوند به هر چیزی داناست» سوره انفال، آیه ۷۵.</ref> نازل شد و رابطه توارث تنها به [[خویشاوندان]] نزدیک منحصر شد و [[حکم]] توارث [[برادری]] [[نسخ]] گردید<ref>الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۸ - ۲۴۱.</ref>.


[[پیامبر اسلام]] با این روش، پیوند جدیدی در کنار پیوند [[خویشاوندی]] و قبیله‌ای به وجود آورد. [[ابن هشام]] می‌گوید:
[[پیامبر اسلام]] با این روش، پیوند جدیدی در کنار پیوند [[خویشاوندی]] و قبیله‌ای به وجود آورد. [[ابن هشام]] می‌گوید:
[[نظام]] برادری در مرحله اول میان [[مهاجران]] به این ترتیب بود که [[پیامبر]] فرمود: «برای [[خدا]] با هم [[برادر]] شوید». سپس دست علی{{ع}} را گرفت و فرمود: «این برادر من است». [[حمزه]] با [[زید بن حارثه]]، [[غلام رسول خدا]]{{صل}} برادر شد تا آنجا که حمزه هنگام [[شهادت]] در [[روز]] [[نبرد احد]]، زید را [[وصی]] خود قرار داد و [[جعفر بن ابی طالب]] با آنکه آن روز در [[حبشه]] بود، با [[معاذ بن جبل]] از [[خاندان بنی سلمه]] برادر شد<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۵.</ref>.
[[نظام]] برادری در مرحله اول میان [[مهاجران]] به این ترتیب بود که [[پیامبر]] فرمود: «برای [[خدا]] با هم [[برادر]] شوید». سپس دست علی {{ع}} را گرفت و فرمود: «این برادر من است». [[حمزه]] با [[زید بن حارثه]]، غلام رسول خدا {{صل}} برادر شد تا آنجا که حمزه هنگام [[شهادت]] در [[روز]] [[نبرد احد]]، زید را [[وصی]] خود قرار داد و [[جعفر بن ابی طالب]] با آنکه آن روز در [[حبشه]] بود، با [[معاذ بن جبل]] از [[خاندان بنی سلمه]] برادر شد<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۵.</ref>.


همچنین [[سلمان فارسی]] با [[ابی الدرداء]] [[خزرجی]] برادر شد. [[بلال]]، اذان‌گوی پیامبر با [[ابو رویحه خثعمی]] برادر شد و این برادری هرگز قطع نشد. حتی زمانی که [[عمر بن خطاب]]، دیوانی برای دریافت [[بیت المال]] ترتیب داد و نام افراد را در آن ثبت کرد، از بلال که برای [[جهاد در راه خدا]] به [[شام]] رفته بود، پرسید: سهم [[بیت]] المالت را به چه کسی واگذار می‌کنی؟ بلال گفت: به [[ابو رویحه]] که هرگز از او جدا نخواهم شد، به سبب آن [[پیمان برادری]] که [[رسول خدا]]{{صل}} میان من و او برقرار کرد<ref>البدایة و النهایة، ج۳، ص۲۲۶.</ref>.
همچنین [[سلمان فارسی]] با [[ابی الدرداء]] [[خزرجی]] برادر شد. [[بلال]]، اذان‌گوی پیامبر با [[ابو رویحه خثعمی]] برادر شد و این برادری هرگز قطع نشد. حتی زمانی که [[عمر بن خطاب]]، دیوانی برای دریافت [[بیت المال]] ترتیب داد و نام افراد را در آن ثبت کرد، از بلال که برای [[جهاد در راه خدا]] به [[شام]] رفته بود، پرسید: سهم [[بیت]] المالت را به چه کسی واگذار می‌کنی؟ بلال گفت: به [[ابو رویحه]] که هرگز از او جدا نخواهم شد، به سبب آن [[پیمان برادری]] که [[رسول خدا]] {{صل}} میان من و او برقرار کرد<ref>البدایة و النهایة، ج۳، ص۲۲۶.</ref>.


[[روایت]] شده است روزی پیامبر خطاب به [[انصار]] فرمود: «[[برادران]] شما، [[اموال]] و [[فرزندان]] خود را رها کرده و به میان شما آمده‌اند». آنان در پاسخ گفتند: اموال ما میان ما و آنان مشترک باشد. [[حضرت]] فرمود: «آیا راه دیگری جز این نیست؟» گفتند: چه راهی، ای رسول خدا! حضرت فرمود: «اینان مردمی هستند که با کار مناسب با محیط شما آشنایی ندارند. شما عهده‌دار [[آموزش]] و به کار گرفتن آنان شوید و در مقابل، سهم خاصی از حاصل کار را به آنان دهید». [[مهاجران]] در کنار [[انصار]] کار می‌کردند و حاصل به دست آمده از [[زمین‌ها]] را به صورت عادلانه تقسیم می‌کردند. سهمی را به [[زمین]] و سهم دیگر را به کار مهاجران اختصاص می‌دادند<ref>محمد ابوزهره، خاتم پیامبران، ص۲۶۳ و ۲۶۴.</ref>.
[[روایت]] شده است روزی پیامبر خطاب به [[انصار]] فرمود: «[[برادران]] شما، [[اموال]] و [[فرزندان]] خود را رها کرده و به میان شما آمده‌اند». آنان در پاسخ گفتند: اموال ما میان ما و آنان مشترک باشد. حضرت فرمود: «آیا راه دیگری جز این نیست؟» گفتند: چه راهی، ای رسول خدا! حضرت فرمود: «اینان مردمی هستند که با کار مناسب با محیط شما آشنایی ندارند. شما عهده‌دار [[آموزش]] و به کار گرفتن آنان شوید و در مقابل، سهم خاصی از حاصل کار را به آنان دهید». [[مهاجران]] در کنار [[انصار]] کار می‌کردند و حاصل به دست آمده از [[زمین‌ها]] را به صورت عادلانه تقسیم می‌کردند. سهمی را به [[زمین]] و سهم دیگر را به کار مهاجران اختصاص می‌دادند<ref>محمد ابوزهره، خاتم پیامبران، ص۲۶۳ و ۲۶۴.</ref>.


کونستان گئورگیو، نویسنده کتاب محمد{{صل}}؛ [[پیامبری]] که از نو باید [[شناخت]] در این باره نوشته است:
کونستان گئورگیو، نویسنده کتاب محمد {{صل}}؛ [[پیامبری]] که از نو باید [[شناخت]] در این باره نوشته است:
انقلابی که محمد{{صل}} می‌خواست در آن موقع در [[عربستان]] به وجود آورد، با توجه به [[رسوم]] و [[شعایر]] [[عرب]] و [[نفوذ]] فوق‌العاده رؤسای [[قبایل]] و اینکه هر [[قبیله]] و [[طایفه]]، یک واحد [[اجتماعی]] بزرگ را تشکیل می‌داد، از [[انقلاب]] فرانسه بزرگ‌تر بود. انقلاب فرانسه نتوانست میان فرانسوی‌ها [[مساوات]] به وجود آورد، ولی انقلاب محمد{{صل}} میان [[مسلمانان]]، مساوات به وجود آورد و هرگونه مزیّت [[خانوادگی]] و طبقاتی و مادی را از میان برد<ref>کنستان ویرژیل گئورگیو، محمد{{صل}}؛ پیامبری که از نو باید شناخت، ص۱۴۴.</ref>.
انقلابی که محمد {{صل}} می‌خواست در آن موقع در [[عربستان]] به وجود آورد، با توجه به [[رسوم]] و [[شعایر]] [[عرب]] و [[نفوذ]] فوق‌العاده رؤسای [[قبایل]] و اینکه هر [[قبیله]] و [[طایفه]]، یک واحد [[اجتماعی]] بزرگ را تشکیل می‌داد، از [[انقلاب]] فرانسه بزرگ‌تر بود. انقلاب فرانسه نتوانست میان فرانسوی‌ها [[مساوات]] به وجود آورد، ولی انقلاب محمد {{صل}} میان [[مسلمانان]]، مساوات به وجود آورد و هرگونه مزیّت [[خانوادگی]] و طبقاتی و مادی را از میان برد<ref>کنستان ویرژیل گئورگیو، محمد {{صل}}؛ پیامبری که از نو باید شناخت، ص۱۴۴.</ref>.


[[احمد بن حنبل]] [[روایت]] می‌کند:
[[احمد بن حنبل]] [[روایت]] می‌کند:
مهاجران به [[پیامبر]] گفتند: ای [[رسول خدا]]{{صل}}! ما مردمی ندیده‌ایم که بر آنان وارد شده باشیم و اندکی برای آنان کار کنیم، ولی آنان فراوان به ما بخشند. آنان [[زحمت]] کار را از ما برداشته، ولی در [[آسایش]]، ما را [[شریک]] خود ساخته‌اند تا آنجا که [[بیم]] داریم ایشان همه [[پاداش]] را ببرند. [[حضرت]] فرمود: «تا زمانی که آنان را [[ستایش]] کنید و برای آنان به درگاه [[خداوند]] [[دعا]] کنید، شما هم پاداش می‌برید»<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۳۲۸.</ref>.
مهاجران به [[پیامبر]] گفتند: ای [[رسول خدا]] {{صل}}! ما مردمی ندیده‌ایم که بر آنان وارد شده باشیم و اندکی برای آنان کار کنیم، ولی آنان فراوان به ما بخشند. آنان [[زحمت]] کار را از ما برداشته، ولی در [[آسایش]]، ما را [[شریک]] خود ساخته‌اند تا آنجا که [[بیم]] داریم ایشان همه [[پاداش]] را ببرند. حضرت فرمود: «تا زمانی که آنان را [[ستایش]] کنید و برای آنان به درگاه [[خداوند]] [[دعا]] کنید، شما هم پاداش می‌برید»<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۳۲۸.</ref>.


رسول خدا{{صل}} برای تحقق [[هدف]] دوم، [[دوست]] داشت مسلمانان بر [[استحکام]] پیوند [[برادری]] میان خود بیفزایند. ازاین رو می‌فرمود: {{متن حدیث|اسْتَكْثِرُوا مِنَ الْإِخْوَانِ فَإِنَّ لِكُلِّ مُؤْمِنٍ شَفَاعَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}؛ «بر شمار [[برادران]] بیفزایید؛ زیرا در [[قیامت]]، هر مؤمنی شفاعتی می‌کند»<ref>کنزالعمال، ح۲۴۶۴۲.</ref>. ایشان نگاه [[محبت]] آمیز [[برادران دینی]] را [[عبادت]] می‌شمرد و می‌فرمود: {{متن حدیث|النَّظَرُ إِلَى الْأَخِ تَوَدُّهُ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادَةٌ}}؛ «نگاه کردن به برادری که برای [[خداوند بزرگ]] دوستش داری، [[عبادت]] است»<ref>بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۷۹.</ref>. [[رسول اللّه]]{{صل}} [[بهترین]] سودها را در [[اسلام]]، پس از [[دین داری]]، [[دوستی]] با [[برادران دینی]] می‌دانست، چنان که فرمود: {{متن حدیث|مَا اسْتَفَادَ امْرُؤٌ مُسْلِمٌ فَائِدَةً بَعْدَ فَائِدَةِ الْإِسْلَامِ مِثْلَ أَخٍ يَسْتَفِيدُهُ فِي اللَّهِ}}؛ «[[انسان]] [[مسلمان]] پس از به دست آوردن سود اسلام، سودی همچون [[برادری]] که برای [[خدا]] به دست می‌آورد، کسب نکرده است»<ref>میزان الحکمه، ج۱، ص۶۸.</ref>. البته ایشان در [[دوست]] گزینی و برادری، [[اعتماد]] را از شرط‌های برادری می‌دانست و می‌‌فرمود این ویژگی در [[دوره آخرالزمان]] به شدت کاهش می‌یابد: {{متن حدیث|أَقَلُّ مَا يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَخٌ يُوثَقُ بِهِ أَوْ دِرْهَمٌ مِنْ حَلَالٍ}}؛ «کمیاب‌ترین چیز در [[آخرالزمان]]، [[برادر]] مورد اعتماد یا درهمی [[حلال]] است»<ref>میزان الحکمه، ج۱، ص۷۶؛ تحف العقول، ص۵۴.</ref>.
رسول خدا {{صل}} برای تحقق [[هدف]] دوم، [[دوست]] داشت مسلمانان بر [[استحکام]] پیوند [[برادری]] میان خود بیفزایند. ازاین رو می‌فرمود: {{متن حدیث|اسْتَكْثِرُوا مِنَ الْإِخْوَانِ فَإِنَّ لِكُلِّ مُؤْمِنٍ شَفَاعَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}؛ «بر شمار [[برادران]] بیفزایید؛ زیرا در [[قیامت]]، هر مؤمنی شفاعتی می‌کند»<ref>کنزالعمال، ح۲۴۶۴۲.</ref>. ایشان نگاه [[محبت]] آمیز [[برادران دینی]] را [[عبادت]] می‌شمرد و می‌فرمود: {{متن حدیث|النَّظَرُ إِلَى الْأَخِ تَوَدُّهُ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادَةٌ}}؛ «نگاه کردن به برادری که برای [[خداوند بزرگ]] دوستش داری، [[عبادت]] است»<ref>بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۷۹.</ref>. [[رسول اللّه]] {{صل}} [[بهترین]] سودها را در [[اسلام]]، پس از [[دین‌داری]]، [[دوستی]] با [[برادران دینی]] می‌دانست، چنان که فرمود: {{متن حدیث|مَا اسْتَفَادَ امْرُؤٌ مُسْلِمٌ فَائِدَةً بَعْدَ فَائِدَةِ الْإِسْلَامِ مِثْلَ أَخٍ يَسْتَفِيدُهُ فِي اللَّهِ}}؛ «[[انسان]] [[مسلمان]] پس از به دست آوردن سود اسلام، سودی همچون [[برادری]] که برای [[خدا]] به دست می‌آورد، کسب نکرده است»<ref>میزان الحکمه، ج۱، ص۶۸.</ref>. البته ایشان در [[دوست]] گزینی و برادری، [[اعتماد]] را از شرط‌های برادری می‌دانست و می‌‌فرمود این ویژگی در [[دوره آخرالزمان]] به شدت کاهش می‌یابد: {{متن حدیث|أَقَلُّ مَا يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَخٌ يُوثَقُ بِهِ أَوْ دِرْهَمٌ مِنْ حَلَالٍ}}؛ «کمیاب‌ترین چیز در [[آخرالزمان]]، [[برادر]] مورد اعتماد یا درهمی [[حلال]] است»<ref>میزان الحکمه، ج۱، ص۷۶؛ تحف العقول، ص۵۴.</ref>.


[[پیامبر گرامی اسلام]] به [[مسلمانان]] سفارش می‌کرد که [[ارتباط]] خود را با [[برادران]] قدیمی و [[آزمون]] داده [[حفظ]] کنند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُدَاوَمَةَ عَلَى الْإِخَاءِ الْقَدِيمِ؛ فَدَاوِمُوا عَلَيْهِ}}؛ «خداوند بزرگ، ادامه برادری با برادران قدیمی را دوست دارد. بنابراین، آن را ادامه دهید»<ref>کنزالعمال، ح۲۴۷۵۹.</ref>. ایشان در [[کلامی]] دیگر فرمود با این معیارها [[دوستان]] خود را [[انتخاب]] کنید: {{متن حدیث|خَيْرُ إِخْوَانِكَ مَنْ أَعَانَكَ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ صَدَّكَ عَنْ مَعَاصِيهِ وَ أَمَرَكَ بِرِضَاهُ}} «بهترین برادر تو کسی است که در راه [[اطاعت خدا]] به تو [[یاری]] رساند و از نافرمانی‌های او باز دارد و به [[خشنودی]] او [[فرمان]] دهد» <ref>میزان الحکمه، ج۱، ص۸۲.</ref>.
[[پیامبر گرامی اسلام]] به [[مسلمانان]] سفارش می‌کرد که [[ارتباط]] خود را با [[برادران]] قدیمی و [[آزمون]] داده [[حفظ]] کنند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُدَاوَمَةَ عَلَى الْإِخَاءِ الْقَدِيمِ؛ فَدَاوِمُوا عَلَيْهِ}}؛ «خداوند بزرگ، ادامه برادری با برادران قدیمی را دوست دارد. بنابراین، آن را ادامه دهید»<ref>کنزالعمال، ح۲۴۷۵۹.</ref>. ایشان در [[کلامی]] دیگر فرمود با این معیارها [[دوستان]] خود را [[انتخاب]] کنید: {{متن حدیث|خَيْرُ إِخْوَانِكَ مَنْ أَعَانَكَ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ صَدَّكَ عَنْ مَعَاصِيهِ وَ أَمَرَكَ بِرِضَاهُ}} «بهترین برادر تو کسی است که در راه [[اطاعت خدا]] به تو [[یاری]] رساند و از نافرمانی‌های او باز دارد و به [[خشنودی]] او [[فرمان]] دهد» <ref>میزان الحکمه، ج۱، ص۸۲.</ref>.


[[حضرت محمد]]{{صل}} در سخنی دیگر فرمود: «اگر سه [[خصلت]] در برادر خود دیدی، به او [[امید]] ببند: [[حیا]]، [[امانت‌داری]] و [[راستی]]. اگر این سه [[فضیلت]] را ندیدی، به او [[امیدوار]] مباش»<ref>{{متن حدیث|إِذَا رَأَيْتَ مِنْ أَخِيكَ ثَلاثَ خِصَالٍ فَارْجُهُ: الْحَيَاءُ وَالأَمَانَةُ وَالصِّدْقُ، وَإِذَا لَمْ تَرَهَا فَلَا تَرْجُهُ}}؛ میزان الحکمه، ج۱، ص۸۴.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۸۷.</ref>
[[حضرت محمد]] {{صل}} در سخنی دیگر فرمود: «اگر سه [[خصلت]] در برادر خود دیدی، به او [[امید]] ببند: [[حیا]]، [[امانت‌داری]] و [[راستی]]. اگر این سه [[فضیلت]] را ندیدی، به او [[امیدوار]] مباش»<ref>{{متن حدیث|إِذَا رَأَيْتَ مِنْ أَخِيكَ ثَلاثَ خِصَالٍ فَارْجُهُ: الْحَيَاءُ وَالأَمَانَةُ وَالصِّدْقُ، وَإِذَا لَمْ تَرَهَا فَلَا تَرْجُهُ}}؛ میزان الحکمه، ج۱، ص۸۴.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۸۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۱۳۹

ویرایش