←پرسش مستقیم
جز (جایگزینی متن - 'حسین فاریاب، محمد' به 'فاریاب، محمد حسین') |
|||
خط ۶۱۵: | خط ۶۱۵: | ||
اگرچه هشام بن حکم در مباحث مختلف [[اعتقادی]] نظریاتی دارد که [[شیعه]]<ref>برای آگاهی از نظریات هشام در ابواب مختلف اعتقادی، ر.ک: عبدالله نعمة، هشام بن الحکم؛ علیرضا اسعدی، هشام بن حکم، سیداحمد صفایی، هشام بن الحکم مدافع حریم ولایت.</ref> و [[سنی]]<ref>علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین، تصحیح هلموت ریتر، ص۴۸؛ عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۷۴.</ref>، هر دو درباره آنها بحث کردهاند، [[شهرت]] هشام بیشتر به علت مباحث و مناظرات وی در مسئله [[امامت]] است<ref>سال وفات وی را از ۱۷۹ تا ۱۹۹ هجری قمری نوشتهاند. برای مطالعه بیشتر ر.ک: محمد بن اسحاق بن ندیم بغدادی، الفهرست، تحقیق رضا تجدد، ص۲۲۳-۲۲۴؛ احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، ص۴۳۳؛ محمد بن حسن طوسی، الفهرست، ص۱۷۴-۱۷۶؛ محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص۲۵۵؛ حسن بن یوسف علامه حلی، رجال العلامة الحلی، ص۱۴۴؛ محمد بن محمد بن نعمان مفید، الفصول المختارة، ص۲۸، ۴۹-۵۰؛ احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۳۱؛ عبدالحسین شبستری، اصحاب الامام الصادق{{ع}}، ج۲۳، ص۳۸۲؛ سید حسین مدرسی، میراث مکتوب شیعه، ترجمه سیدعلی قرایی و رسول جعفریان، ص۳۱۷؛ سیدحسن صدر، تأسیس الشیعه، ص۳۶۰؛ احمد امین، ضحی الاسلام، ج۳، ص۲۶۸؛ گروهی از نویسندگان، معجم طبقات المتکلمین، ج۱، ص۳۴۸-۳۵۰.</ref>. | اگرچه هشام بن حکم در مباحث مختلف [[اعتقادی]] نظریاتی دارد که [[شیعه]]<ref>برای آگاهی از نظریات هشام در ابواب مختلف اعتقادی، ر.ک: عبدالله نعمة، هشام بن الحکم؛ علیرضا اسعدی، هشام بن حکم، سیداحمد صفایی، هشام بن الحکم مدافع حریم ولایت.</ref> و [[سنی]]<ref>علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین، تصحیح هلموت ریتر، ص۴۸؛ عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۷۴.</ref>، هر دو درباره آنها بحث کردهاند، [[شهرت]] هشام بیشتر به علت مباحث و مناظرات وی در مسئله [[امامت]] است<ref>سال وفات وی را از ۱۷۹ تا ۱۹۹ هجری قمری نوشتهاند. برای مطالعه بیشتر ر.ک: محمد بن اسحاق بن ندیم بغدادی، الفهرست، تحقیق رضا تجدد، ص۲۲۳-۲۲۴؛ احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، ص۴۳۳؛ محمد بن حسن طوسی، الفهرست، ص۱۷۴-۱۷۶؛ محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص۲۵۵؛ حسن بن یوسف علامه حلی، رجال العلامة الحلی، ص۱۴۴؛ محمد بن محمد بن نعمان مفید، الفصول المختارة، ص۲۸، ۴۹-۵۰؛ احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۳۱؛ عبدالحسین شبستری، اصحاب الامام الصادق{{ع}}، ج۲۳، ص۳۸۲؛ سید حسین مدرسی، میراث مکتوب شیعه، ترجمه سیدعلی قرایی و رسول جعفریان، ص۳۱۷؛ سیدحسن صدر، تأسیس الشیعه، ص۳۶۰؛ احمد امین، ضحی الاسلام، ج۳، ص۲۶۸؛ گروهی از نویسندگان، معجم طبقات المتکلمین، ج۱، ص۳۴۸-۳۵۰.</ref>. | ||
در میان مسائل نسبت داده شده به هشام در بحث [[امامت]]، [[عصمت]] جایگاه ویژهای دارد؛ به گونهای که عدهای از [[اهل سنت]]<ref>عبدالجبار اسدآبادی معتزلی، تثبیت دلائل النبوة، تحقیق عبدالکریم عثمان، ج۲، ص۵۲۸.</ref> و برخی از [[مستشرقان]] را به این [[اشتباه]] انداخته است که اساساً مُبدع [[نظریه]] [[عصمت امام]]، هشام بوده است، و او این [[اندیشه]] را در [[جامعه]] [[شیعی]] آن [[زمان]] رواج داد<ref>درباره نادرستی این نظریه در فصول پیشین توضیح دادهایم.</ref>؛ ولی به هرحال میتوان ادعا کرد که نخستین متکلمی که نظریه عصمت امام را به [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] مدلل کرد، [[هشام بن حکم]] بود.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۱۸۷.</ref> | در میان مسائل نسبت داده شده به هشام در بحث [[امامت]]، [[عصمت]] جایگاه ویژهای دارد؛ به گونهای که عدهای از [[اهل سنت]]<ref>عبدالجبار اسدآبادی معتزلی، تثبیت دلائل النبوة، تحقیق عبدالکریم عثمان، ج۲، ص۵۲۸.</ref> و برخی از [[مستشرقان]] را به این [[اشتباه]] انداخته است که اساساً مُبدع [[نظریه]] [[عصمت امام]]، هشام بوده است، و او این [[اندیشه]] را در [[جامعه]] [[شیعی]] آن [[زمان]] رواج داد<ref>درباره نادرستی این نظریه در فصول پیشین توضیح دادهایم.</ref>؛ ولی به هرحال میتوان ادعا کرد که نخستین متکلمی که نظریه عصمت امام را به [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] مدلل کرد، [[هشام بن حکم]] بود.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۱۸۷.</ref> | ||
==دیدگاه سید مرتضی علم الهدی درباره عصمت== | |||
مرحوم [[سید]]، [[عصمت]] را از نظر لغوی به معنای منع کردن میداند: {{عربی|أصل العصمة في وضع اللغة المنع، يقال: عصمت فلانا من السوء إذا منعت من فعله به}}<ref>{{عربی|إن العقل يقتضي بوجوب الرئاسة في كل زمان و أن الرئيس لابد من كونه معصوماً مأمونا منه كل فعل قبيح}} (سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۲، ص۲۹۴).</ref>. | |||
با دقت در معنای لغوی و اصطلاحی عصمت که در سطور [[آینده]] بدان خواهیم پرداخت، روشن میشود که برخی معانی اصطلاحی عصمت، برگرفته از معنای لغوی آن است. | |||
مرحوم سید، افزون بر تعریف لغوی عصمت، دستکم سه بار به تعریف اصطلاحی آن پرداخته است. | |||
بر اساس یکی از این تعاریف، عصمت چیزی است که با وجود آن، اگرچه [[مکلف]] تمکن و [[قدرت]] [[ارتکاب گناه]] را دارد، از [[گناه]] یا ترک [[واجب]] [[امتناع]] میکند: {{عربی|لعصمة ما يمنع عنده المكلف من فعل القبيح و الاخلال بالواجب ولولاه لم يمنع من ذلك مع تمكينه في الحالين}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۲، ص۲۷۷.</ref>. | |||
روشن است که تأکید مرحوم سید در این تعریف بر وجود قدرت ارتکاب گناه برای فرد [[معصوم]] است. | |||
مرحوم [[سید مرتضی]] در تعریف دیگری از عصمت، از [[ادبیات]] رایج میان [[متکلمان]] آن [[زمان]] استفاده میکند و عصمت را [[لطف خداوند]] به [[بنده]] خود میشمرد: «بدان که عصمت لطف خداوند است»<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۵.</ref>. | |||
ایشان همچنین در دیگر آثار خود، بر [[الهی]] بودن عصمت تأکید میکند و آن را [[توفیق]] [[خداوند]] میداند: «شبههای نیست که [[پیامبر]] به سبب عصمت و [[لطف]] و توفیق [[خدا]] از [[قبایح]] معصوم است»<ref>{{عربی|و لا شبهة في أن النبي انما يكون معصوما عن القبائح بعصمة الله تعالى و لطفه و توفيقه}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الامالی، تحقیق سید محمد بدرالدین النعانی الحلبی، ج۲، ص۱۳۵).</ref>. | |||
اگرچه مرحوم سید در عبارت بالا میان عصمت، لطف و توفیق فرقی نگذاشته است، در برخی دیگر از عبارات ایشان، میان این سه اصطلاح تفاوت دیده میشود: | |||
{{عربی|اعلم أن اللطف ما دعي إلى فعل الطاعة.... و يسمى بانه توفيق اذا وافق وقوع الطاعة لاجله... و يسمى بانه عصمة اذا لم يختر المكلف لاجله القبيح}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، الذخیرة فی علم الکلام، تحقیق سیداحمد حسینی، ص۱۸۹.</ref>؛ | |||
«بدان که [[لطف]] چیزی است که [[[انسان]]] را به [[طاعت]] [[دعوت]] میکند...، و چنین لطفی اگر وقوع طاعت را به همراه داشته باشد، [[توفیق]] نامیده میشود...، و اگر [[مکلف]] به سبب آن، [[فعل قبیح]] را [[اختیار]] نکند، [[عصمت]] نامیده میشود». | |||
بر اساس این عبارت، میتوان لطف را به دو بخش تقسیم کرد: | |||
#لطفی که موجب [[اطاعت از خداوند]] میشود، و آن را توفیق مینامیم؛ | |||
#لطفی که موجب [[امتناع]] از [[گناه]] میشود، و آن را عصمت مینامیم. | |||
بر اساس این تقسیم، مرحوم [[سید]]، مفهوم عصمت را در حوزه [[ترک گناهان]] و مفهوم توفیق را تنها درباره انجام دادن [[واجبات]] به کار میبرد. | |||
تقسیمبندی اصطلاح لطف به شیوه مرحوم سید، با برخی از عبارات [[متکلمان]] [[اهل سنت]] نیز موافق است<ref>عبدالجبار اسدآبادی معتزلی، المغنی، ج۱۳، ص۱۵.</ref>. | |||
مرحوم سید در پاسخ به این [[پرسش]] که [[خداوند]] با کدام معیار و ملاک این لطف را به [[بندگان]] ارزانی میدارد، تعریفی جامعتر از تعاریف گذشته ارائه میکند. وی در این تعریف، همچون مرحوم [[شیخ مفید]]، عصمت را موهبتی میداند که [[خدا]] آن را به بندهای داده است که میداند. او با وجود آن، به [[معصیت]] [[اقدام]] نمیکند. نیز باید گفت که این [[موهبت الهی]] موجب [[اجبار]] [[معصوم]] بر انجام دادن عمل خوب یا ترک عمل بد نمیشود: {{عربی|العصمة الأمر الذي يفعل الله تعالى بالعبد و علم أنه لا يقدم مع ذلك الأمر على المعصية بشرط أن لا ينتهي فعل ذلك الأمر لأحد إلى الالجاء}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۲، ص۲۷۷.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۰۷.</ref> | |||
===ویژگیهای عصمت=== | |||
ویژگیهای مقوله عصمت از دیدگاه مرحوم سید عبارتاند از: | |||
====اختیاری و [[الهی]] بودن عصمت==== | |||
با نگاهی کوتاه به تعریفهای یادشده از عصمت، میتوان به این نتیجه رسید که از نظر مرحوم سید - همچون برادرش [[سید رضی]] ۔<ref>مرحوم سید رضی در این باره مینویسد: {{عربی|أن الله قد أمر النبي{{صل}} بطاعته و نهاه عن معصيته و لو لا انه كان قادرا على الطاعة و المعصية بما جعل فيه من الاستطاعة للامرين جميعا لما كان لهذا الأمر و النهي معنى}}؛ (سیدرضی علم الهدی، حقائق التأویل، شرح محمدرضا آل کاشف الغطاء، ص۲۳۵). از آنجا که مرحوم سید رضی، نظریات بسیار اندکی درباره عصمت امام داشت، درباره وی به طور مستقل در این تحقیق بحث نشده است.</ref> اگرچه [[عصمت]]، [[لطف]] و [[عنایت الهی]] به برخی [[بندگان]] است، [[معصوم]] بودن، به معنای اجتناب قهری از [[گناه]] نیست، بلکه معصوم، هنگام برخورد با گناه، با وجود داشتن چنین لطفی، با [[اختیار]] خود، [[اجتناب از گناه]] را [[انتخاب]] میکند. با وجود این، به [[اعتقاد]] مرحوم [[سید]]، درباره خودداری معصوم از گناه، دو تعبیر را میتوان به کار برد: | |||
# [[خداوند]] او را از گناه کردن [[حفظ]] کرد؛ زیرا اگر خداوند به معصوم لطف نمیکرد، او به گناه میافتاد؛ | |||
# معصوم، به عصمت متمسک شد؛ یعنی او با وجود در اختیار داشتن [[لطف خدا]]، خود نیز از آن استفاده و از گناه اجتناب کرد. به دیگر بیان، [[لطف خداوند]]، وسیله و انگیزهای است برای اینکه شخص از گناه اجتناب کند؛ نه اینکه او را به اجتناب از گناه وا دارد: {{عربی|فيختار العبد عنده الامتناع من فعل القبيح، فيقال على هذا إن الله عصمه، بأن فعل له ما أختار عنده العدول عن القبيح و يقال إن العبد معتصم لأنه أختار عند هذا الداعي الذي فعل الامتناع عن القبيح}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۵.</ref>. | |||
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که دو عامل [[الهی]] و [[انسانی]] در اجتناب معصوم از گناه اثرگذار است.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۰۹.</ref> | |||
====تکاملی بودن عصمت==== | |||
دانستیم که مرحوم سید، عصمت را مانع اختیاری نامیدن [[افعال]] [[معصومان]] نمیداند. به بیان دیگر، معصومان نیز مانند ما به ادای واجباتی مکلفاند، و اگر عصمت را موجب جبری بودن افعال او دانستیم، دیگر [[قبیح]] بود خداوند معصومان را [[مکلف]] به ادای [[تکالیف]] کند. | |||
با این مقدمه در صدد بیان این نظریه مرحوم [[سید]] هستیم که اولاً، [[معصومان]] نیز مانند دیگران به [[شناخت خداوند]] مکلفاند؛ ثانیاً، با تقویت [[خداشناسی]] معصومان، [[عصمت]] آنان متکامل میشود {{عربی|ليس ينكر أن يكون المعصومون إنما كلفوا المعرفة بالله تعالى لأن بها تتكامل عصمتهم...}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۱، ص۲۹۲.</ref>. | |||
مرحوم سید درباره اینکه مقصود از [[تکامل]] عصمت چیست، توضیحی نداده است؛ ولی شاید بتوان گفت که مقصود وی این باشد که همه معصومان در یک رتبه نیستند و میتوانند با تقویت [[معرفت]] خود به [[خداوند]] متعالی، به عصمت خود تعالی ببخشند و به مراتب بالاتری از عصمت دست یابند.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۱۰.</ref> | |||
====اختصاص نداشتن به گروهی ویژه==== | |||
در تعریف دوم عصمت، مرحوم سید بر این [[باور]] بود که خداوند [[لطف]] خود را به کسی عطا میکند که بداند از این لطف استفاده و از [[گناه]] خودداری میکند. بر همین اساس، مرحوم سید بر این باور است که چنین لطفی به گروه محدودی همچون [[پیامبران]] و [[امامان]] منحصر نمیشود، بلکه خداوند به هر کسی که بداند از لطف او استفاده کرده، گناه نمیکند، لطف خواهد کرد: {{عربی|كل من علم الله تعالى أن له لطفا يختار عنده الامتناع من القبح، فإنه لابد أن يفعله و إن لم يكن نبيا و لا إماما}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۵.</ref>. | |||
گفتنی است بر اساس منابع موجود، این ویژگی عصمت را نخستین بار مرحوم سید ارائه کرده است.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۱۱.</ref> | |||
====تشکیکی بودن عصمت==== | |||
مرحوم سید، عصمت را دارای مراتب تشکیکی میداند؛ یعنی کسی که از فعلی [[قبیح]] خودداری میکند، از همان عمل، [[معصوم]] به شمار میآید؛ ولی نمیتوان او را معصوم مطلق نامید، بلکه معصوم مضاف است؛ یعنی از همان عمل، معصوم است. اگر کسی بتواند از همه [[گناهان]] خودداری کند، او را معصوم مطلق مینامند، و از این روست که پیامبران و امامان که در دیدگاه [[شیعه امامیه]] از همه گناهان خودداری میکنند، معصوم مطلق به شمار میآیند<ref>{{عربی|فإن قيل أ فتقولون فيمن لطف له بما اختار عنده الامتناع من فعل واحد قبيح أنه معصوم قلنا نقول ذلك مضافا و لا نطلقه فنقول إنه معصوم من كذا و لا نطلق... و نطلق في الأنبياء و الأئمة{{عم}} العصمة بلا تقييد لأنهم لا يفعلون شيئا من القبائح}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۶. نیز ر.ک: همو، تنزیه الانبیاء، ص۶۸). گفتنی است در عبارات شیخ مفید نیز نظریاتی به چشم میخورد که همین معنا را به طور نسبی به ذهن متبادر میکند. ایشان در بحث از اینکه آیا امامان{{عم}} کلام ملایکه را میشنوند یا نه، بر این باور است که این کار، نه تنها برای امامان، بلکه برای شیعیان صدیق که از گمراهی معصوماند نیز ممکن است: {{عربی|اقول بجواز هذا من جهة العقل و أنه ليس بممتنع في الصديقين في الشيعة المعصومين من الضلال و قد جاءت بصحته و كونه للائمة... واضحة الحجة و البرهان}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، اوائل المقالات، ص۶۹-۷۰).</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۱۱.</ref> | |||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == |