جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
#رهانیدن [[انسانها]] از [[اسارت]] [[طاغوت]] و [[استکبار]]<ref>{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}} «آیا به آن کسان ننگریستهای که گمان میبرند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref>؛ | #رهانیدن [[انسانها]] از [[اسارت]] [[طاغوت]] و [[استکبار]]<ref>{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}} «آیا به آن کسان ننگریستهای که گمان میبرند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref>؛ | ||
#اقامه [[قسط و عدل]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}} «خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری میکنید با دادگری داوری کنید؛ بیگمان خداوند به کاری نیک اندرزتان میدهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸؛ {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}} «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمیتوانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref>؛ | #اقامه [[قسط و عدل]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}} «خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری میکنید با دادگری داوری کنید؛ بیگمان خداوند به کاری نیک اندرزتان میدهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸؛ {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}} «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمیتوانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref>؛ | ||
#[[هدایت]] فردی و جمعی [[انسان]] به سوی [[خدا]]<ref>{{متن قرآن|وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}} «و اوست خداوند، هیچ خدایی جز او نیست، سپاس او راست در جهان نخستین و بازپسین و فرمان او راست و به سوی او بازگردانده میشوید» سوره قصص، آیه ۷۰؛ {{متن قرآن|وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}} «و با خداوند، خدایی دیگر (به پرستش) مخوان، هیچ خدایی جز او نیست، هر چیزی نابود شدنی است جز ذات او؛ فرمان او راست و (همگان) به سوی او بازگردانده میشوید» سوره قصص، آیه ۸۸؛ {{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}} «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بیگمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵؛ {{متن قرآن|ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَلَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَدْحُورًا}} «این (بخشی) از آن حکمت است که پروردگارت به تو وحی کرده است و با خداوند خدایی دیگر مگمار که نکوهیده و رانده در دوزخ افتی» سوره اسراء، آیه ۳۹.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۵.</ref> | # [[هدایت]] فردی و جمعی [[انسان]] به سوی [[خدا]]<ref>{{متن قرآن|وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}} «و اوست خداوند، هیچ خدایی جز او نیست، سپاس او راست در جهان نخستین و بازپسین و فرمان او راست و به سوی او بازگردانده میشوید» سوره قصص، آیه ۷۰؛ {{متن قرآن|وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}} «و با خداوند، خدایی دیگر (به پرستش) مخوان، هیچ خدایی جز او نیست، هر چیزی نابود شدنی است جز ذات او؛ فرمان او راست و (همگان) به سوی او بازگردانده میشوید» سوره قصص، آیه ۸۸؛ {{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}} «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بیگمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵؛ {{متن قرآن|ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَلَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَدْحُورًا}} «این (بخشی) از آن حکمت است که پروردگارت به تو وحی کرده است و با خداوند خدایی دیگر مگمار که نکوهیده و رانده در دوزخ افتی» سوره اسراء، آیه ۳۹.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۵.</ref> | ||
==[[سیره پیامبر اکرم در تشکیل حکومت اسلامی]]== | ==[[سیره پیامبر اکرم در تشکیل حکومت اسلامی]]== | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
##عدالت را پیشه خود سازید زیرا که عدالت به [[تقوا]] و [[پاکی]] انسان نزدیکتر است<ref>{{متن قرآن|اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى}} «دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیکتر است» سوره مائده، آیه ۸.</ref>؛ | ##عدالت را پیشه خود سازید زیرا که عدالت به [[تقوا]] و [[پاکی]] انسان نزدیکتر است<ref>{{متن قرآن|اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى}} «دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیکتر است» سوره مائده، آیه ۸.</ref>؛ | ||
##هرگاه در میان [[مردم]] [[حکم]] میکنید باید براساس [[عدالت]] باشد<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ}} «و چون میان مردم داوری میکنید با دادگری داوری کنید» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>؛ | ##هرگاه در میان [[مردم]] [[حکم]] میکنید باید براساس [[عدالت]] باشد<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ}} «و چون میان مردم داوری میکنید با دادگری داوری کنید» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>؛ | ||
##[[خداوند]] به عدالت پیشگی [[فرمان]] میدهد<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ}} «به راستی خداوند به دادگری فرمان میدهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>. | ## [[خداوند]] به عدالت پیشگی [[فرمان]] میدهد<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ}} «به راستی خداوند به دادگری فرمان میدهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>. | ||
#'''[[نفی استکبار]] و [[وابستگی]] به آن''': [[قرآن]]، خودبزرگ بینی و سلطهجویی وبه یوغ کشیدن دیگران را گناهی در حد [[شرک]]، و ریشه [[اعمال]] شرک آلود و منشأ [[ارتکاب ظلم]] و [[جرائم]] [[ضد]] [[انسانی]] و [[طغیان]] و رودرروئی با [[خدا]] و [[خلق]] میشمارد. [[استکبار]] از دیدگاه قرآن خصلتی است که در هر فرد و جامعهای بروز کند و آن را ۔ علیرغم [[شایستگیها]] و ارزشهای والایی که دارد- به ضد خدا و [[دشمن]] خلق و [[ارزش]] منفی تبدیل میکند؛ و استکبار هیچگاه موضع [[حق]] ندارد؛ و همواره از [[هواهای نفسانی]] و خواسته [[شیطانی]] سرچشمه میگیرد. | #'''[[نفی استکبار]] و [[وابستگی]] به آن''': [[قرآن]]، خودبزرگ بینی و سلطهجویی وبه یوغ کشیدن دیگران را گناهی در حد [[شرک]]، و ریشه [[اعمال]] شرک آلود و منشأ [[ارتکاب ظلم]] و [[جرائم]] [[ضد]] [[انسانی]] و [[طغیان]] و رودرروئی با [[خدا]] و [[خلق]] میشمارد. [[استکبار]] از دیدگاه قرآن خصلتی است که در هر فرد و جامعهای بروز کند و آن را ۔ علیرغم [[شایستگیها]] و ارزشهای والایی که دارد- به ضد خدا و [[دشمن]] خلق و [[ارزش]] منفی تبدیل میکند؛ و استکبار هیچگاه موضع [[حق]] ندارد؛ و همواره از [[هواهای نفسانی]] و خواسته [[شیطانی]] سرچشمه میگیرد. | ||
#'''[[حکومت]] و [[زمامداری]]''': حکم راندن و [[حاکمیت]] در [[جامعه بشری]]، حقی است [[الهی]] که از [[ربوبیت]] و [[هدایت]] خداوندی ناشی میگردد؛ و جز او و کسانی که از جانب وی مجازند، [[حق حکومت]] و زمامداری مردم را ندارند. این [[مسئولیت]] خطیر را خداوند بر عهده [[انبیاء]] نهاده که از [[خصلت]] [[عصمت]] برخوردار میباشند. | #'''[[حکومت]] و [[زمامداری]]''': حکم راندن و [[حاکمیت]] در [[جامعه بشری]]، حقی است [[الهی]] که از [[ربوبیت]] و [[هدایت]] خداوندی ناشی میگردد؛ و جز او و کسانی که از جانب وی مجازند، [[حق حکومت]] و زمامداری مردم را ندارند. این [[مسئولیت]] خطیر را خداوند بر عهده [[انبیاء]] نهاده که از [[خصلت]] [[عصمت]] برخوردار میباشند. | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
#'''[[صلحگرایی]]''': از دیدگاه قرآن، [[صلح]] خود، ارزش و [[هدف]] است؛ و کافی است که پیامد خطرناک و فریبی به دنبال نداشته باشد. هدف از [[صلح]]، [[مصلحت]] گرائی نیست؛ خود صلح مصلحت است؛ زیرا با [[زندگی]] [[فطری]] [[انسانها]] سازگارتر است؛ و در شرائط صلح [[رشد]] و تعالی [[انسان]] و تفاهم برای رسیدن به توافقها، و سرانجام به [[یگانگی]] آئین بشری و [[گرایش]] انسانها به [[حق]] امکان پذیرتر است. [[قرآن]] وصول به اهداف خود را از طریق صلح نزدیکتر؛ آسانتر و معقولتر میداند؛ از اینرو بدان تأکید میورزد. | #'''[[صلحگرایی]]''': از دیدگاه قرآن، [[صلح]] خود، ارزش و [[هدف]] است؛ و کافی است که پیامد خطرناک و فریبی به دنبال نداشته باشد. هدف از [[صلح]]، [[مصلحت]] گرائی نیست؛ خود صلح مصلحت است؛ زیرا با [[زندگی]] [[فطری]] [[انسانها]] سازگارتر است؛ و در شرائط صلح [[رشد]] و تعالی [[انسان]] و تفاهم برای رسیدن به توافقها، و سرانجام به [[یگانگی]] آئین بشری و [[گرایش]] انسانها به [[حق]] امکان پذیرتر است. [[قرآن]] وصول به اهداف خود را از طریق صلح نزدیکتر؛ آسانتر و معقولتر میداند؛ از اینرو بدان تأکید میورزد. | ||
#'''[[حل مسالمتآمیز اختلافهای بینالمللی]]''': عدم [[توسل]] به [[خشونت]]، تا آنجا که راهی مسلامتآمیز وجود دارد، مبنای سیاستی است که قرآن آن را برای [[حل اختلافات]]، مورد تأکید قرار داده است. ایجاد صلح و تلاش برای [[مصالحه]] و [[حکمیت]]، [[شیوه]] انسان دوستانهای است که قرآن آن را به جای رفتارهای [[خشونتآمیز]] در حل اختلافات بنیان نهاده است: | #'''[[حل مسالمتآمیز اختلافهای بینالمللی]]''': عدم [[توسل]] به [[خشونت]]، تا آنجا که راهی مسلامتآمیز وجود دارد، مبنای سیاستی است که قرآن آن را برای [[حل اختلافات]]، مورد تأکید قرار داده است. ایجاد صلح و تلاش برای [[مصالحه]] و [[حکمیت]]، [[شیوه]] انسان دوستانهای است که قرآن آن را به جای رفتارهای [[خشونتآمیز]] در حل اختلافات بنیان نهاده است: | ||
##[[برّ]] و [[تقوا]] پیشه کنید و بین [[مردم]] صلح برقرار نمائید<ref>{{متن قرآن|أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ}} «(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید» سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref>؛ | ## [[برّ]] و [[تقوا]] پیشه کنید و بین [[مردم]] صلح برقرار نمائید<ref>{{متن قرآن|أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ}} «(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید» سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref>؛ | ||
##گفتگوهای محرمانه چندان سودمند نیست مگر آنکه در آن رهنمودی به [[احسان]] و [[دستگیری از فقرا]] و [[اصلاح]] بین انسانها باشد<ref>{{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ}} «در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref>؛ | ##گفتگوهای محرمانه چندان سودمند نیست مگر آنکه در آن رهنمودی به [[احسان]] و [[دستگیری از فقرا]] و [[اصلاح]] بین انسانها باشد<ref>{{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ}} «در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref>؛ | ||
##اگر دو گروه به [[جنگ]] یکدیگر برخاستند آن دو را صلح دهید؛ و اگر یکی از آن دو بر دیگری شورید با او بجنگید تا تن به امر [[خدا]] دهد؛ و آنگاه که تن به [[حکم خدا]] داد بین آنها به [[عدالت]] اصلاح کنید که [[خداوند]] [[عدالت پیشگان]] را [[دوست]] میدارد<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}} «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>.<ref>برای مطالعه بیشتر ر.ک: فقه سیاسی، ج۲، ص۱۲۵-۱۴۵.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسیزاده|موسیزاده]]، [[بایستههای فقه سیاسی (کتاب)|بایستههای فقه سیاسی]]، ص ۱۱۰.</ref> | ##اگر دو گروه به [[جنگ]] یکدیگر برخاستند آن دو را صلح دهید؛ و اگر یکی از آن دو بر دیگری شورید با او بجنگید تا تن به امر [[خدا]] دهد؛ و آنگاه که تن به [[حکم خدا]] داد بین آنها به [[عدالت]] اصلاح کنید که [[خداوند]] [[عدالت پیشگان]] را [[دوست]] میدارد<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}} «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>.<ref>برای مطالعه بیشتر ر.ک: فقه سیاسی، ج۲، ص۱۲۵-۱۴۵.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسیزاده|موسیزاده]]، [[بایستههای فقه سیاسی (کتاب)|بایستههای فقه سیاسی]]، ص ۱۱۰.</ref> |