جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
(←پانویس) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==آغاز [[دعوت پنهانی]]== | ==آغاز [[دعوت پنهانی]]== | ||
*آنچه که در [[تاریخ]] ضبط شده است و [[روایات شیعه]] و [[سنی]] نیز بر آن صِحّه میگذارند، مخفی نگه داشتن [[رسالت پیامبر]]{{صل}} در سه<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۱۸؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۳۴۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۲.</ref>، چهار <ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۳.</ref> یا پنج<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۳.</ref> [[سال اول بعثت]] است. این امر در [[آیه]] ۹۴ و ۹۵ [[سوره حجر]] نیز [[تأیید]] میشود{{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ}}<ref> «از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان ما تو را در برابر ریشخندکنندگان بسندهایم» سوره حجر، آیه ۹۴-۹۵.</ref>. | *آنچه که در [[تاریخ]] ضبط شده است و [[روایات شیعه]] و [[سنی]] نیز بر آن صِحّه میگذارند، مخفی نگه داشتن [[رسالت پیامبر]]{{صل}} در سه<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۱۸؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۳۴۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۲.</ref>، چهار <ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۳.</ref> یا پنج<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۳.</ref> [[سال اول بعثت]] است. این امر در [[آیه]] ۹۴ و ۹۵ [[سوره حجر]] نیز [[تأیید]] میشود{{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ}}<ref> «از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان ما تو را در برابر ریشخندکنندگان بسندهایم» سوره حجر، آیه ۹۴-۹۵.</ref>. | ||
*[[دعوت]] مخفیانه در ابتدا امری لازم برای رو در رو نشدن [[مسلمانان]] با [[قریش]] بود. [[قریشی]] که در [[شرک]] و [[بتپرستی]] [[متعصب]] بودند؛ از این رو [[حضرت]]، دعوتش را آشکار نمیکرد و تنها بعضی از [[خویشاوندان]] و کسانی که [[امید]] به هدایتشان داشت مخفیانه به [[اسلام]] [[دعوت]] میکرد تا اینکه عدهای از [[مردم]] به ویژه [[ضعیفان]] [[قوم]] به او [[ایمان]] آوردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. [[حضرت]] در این دوره، بهشدت، اصول مخفیکاری را رعایت میفرمود؛ اما با وجود این، خبر دعوتش در میان همه تیرههای [[مکه]] پیچیده بود<ref>هاشم معروف الحسنی، سیرة المصطفی نظرة جدیده، ص۱۲۲.</ref>. | * [[دعوت]] مخفیانه در ابتدا امری لازم برای رو در رو نشدن [[مسلمانان]] با [[قریش]] بود. [[قریشی]] که در [[شرک]] و [[بتپرستی]] [[متعصب]] بودند؛ از این رو [[حضرت]]، دعوتش را آشکار نمیکرد و تنها بعضی از [[خویشاوندان]] و کسانی که [[امید]] به هدایتشان داشت مخفیانه به [[اسلام]] [[دعوت]] میکرد تا اینکه عدهای از [[مردم]] به ویژه [[ضعیفان]] [[قوم]] به او [[ایمان]] آوردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. [[حضرت]] در این دوره، بهشدت، اصول مخفیکاری را رعایت میفرمود؛ اما با وجود این، خبر دعوتش در میان همه تیرههای [[مکه]] پیچیده بود<ref>هاشم معروف الحسنی، سیرة المصطفی نظرة جدیده، ص۱۲۲.</ref>. | ||
*[[مشرکان]] در ابتدا قضیه را چندان جدّی نمیگرفتند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۶.</ref> و [[گمان]] میکردند سخنان [[حضرت]]، بیشتر از سخنان [[کاهنان]] و خداپرستانی [[قیس]] بن ساعده و [[زید بن عمرو]] [[امیة]] بن صلت و دیگران - که [[عبادت]] بتان را ترک کرده بودند - نیست<ref>هاشم معروف الحسنی، سیرة المصطفی نظرة جدیده، ص۱۲۳.</ref>؛ به همین [[دلیل]]، وقتی از کنار ایشان رد میشدند به مجالسشان اشاره میکردند و با [[تمسخر]] میگفتند: "از [[آسمان]]، با [[جوان]] بنیعبدالمطلب سخن گفته میشود"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۵؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۴.</ref>. تا اینکه رفتهرفته بر تعداد [[مؤمنان]] افزوده شد و روزی نبود که [[مردم]] [[مکه]] از [[خواب]] برخیزند و با مرد یا [[زن]] [[مسلمانی]] روبه رو نشوند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. این امر [[نگرانیها]] و مخالفتهایی را از سوی [[قریش]] در پی داشت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۲۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دعوت مخفیانه (مقاله)|دعوت مخفیانه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۵۹-۳۶۰.</ref>. | * [[مشرکان]] در ابتدا قضیه را چندان جدّی نمیگرفتند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۶.</ref> و [[گمان]] میکردند سخنان [[حضرت]]، بیشتر از سخنان [[کاهنان]] و خداپرستانی [[قیس]] بن ساعده و [[زید بن عمرو]] [[امیة]] بن صلت و دیگران - که [[عبادت]] بتان را ترک کرده بودند - نیست<ref>هاشم معروف الحسنی، سیرة المصطفی نظرة جدیده، ص۱۲۳.</ref>؛ به همین [[دلیل]]، وقتی از کنار ایشان رد میشدند به مجالسشان اشاره میکردند و با [[تمسخر]] میگفتند: "از [[آسمان]]، با [[جوان]] بنیعبدالمطلب سخن گفته میشود"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۵؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۴.</ref>. تا اینکه رفتهرفته بر تعداد [[مؤمنان]] افزوده شد و روزی نبود که [[مردم]] [[مکه]] از [[خواب]] برخیزند و با مرد یا [[زن]] [[مسلمانی]] روبه رو نشوند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. این امر [[نگرانیها]] و مخالفتهایی را از سوی [[قریش]] در پی داشت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۲۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دعوت مخفیانه (مقاله)|دعوت مخفیانه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۵۹-۳۶۰.</ref>. | ||
==رفتن به شعبهای [[مکه]]== | ==رفتن به شعبهای [[مکه]]== | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==[[وجوب]] [[نماز]]== | ==[[وجوب]] [[نماز]]== | ||
*[[نماز]] از جمله اموری بود که بعد از [[اقرار]] به [[توحید]] و [[تبرّی]] از بتان در اولین روزهای [[دعوت پنهانی]] بر [[مسلمانان]] [[واجب]] شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۰۷.</ref>. | * [[نماز]] از جمله اموری بود که بعد از [[اقرار]] به [[توحید]] و [[تبرّی]] از بتان در اولین روزهای [[دعوت پنهانی]] بر [[مسلمانان]] [[واجب]] شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۰۷.</ref>. | ||
*جریان از این قرار بود که روزی [[رسول خدا]]{{صل}} به بالای [[شهر]] [[مکه]] رفت. [[جبرئیل]] نازل شد و با زدن پاشنه پای خود به کنار کوه چشمه آبی بیرون زد. او در حالی که [[رسول خدا]]{{صل}} نگاهش میکرد [[وضو]] ساخت <ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله{{صل}}، ج۱، ص۲۲۰.</ref>؛ پس صورتش را شست، مضمضه و استنشاق کرد. سپس سر و پاهایش را تا قوزک پا مسح کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.</ref>. [[حضرت]] نیز به همان ترتیب [[وضو]] گرفت، آن گاه [[جبرئیل]] دو رکعت [[نماز]] خواند و [[حضرت]] نیز به همان نحو [[نماز]] را ادا کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.</ref>. | *جریان از این قرار بود که روزی [[رسول خدا]]{{صل}} به بالای [[شهر]] [[مکه]] رفت. [[جبرئیل]] نازل شد و با زدن پاشنه پای خود به کنار کوه چشمه آبی بیرون زد. او در حالی که [[رسول خدا]]{{صل}} نگاهش میکرد [[وضو]] ساخت <ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله{{صل}}، ج۱، ص۲۲۰.</ref>؛ پس صورتش را شست، مضمضه و استنشاق کرد. سپس سر و پاهایش را تا قوزک پا مسح کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.</ref>. [[حضرت]] نیز به همان ترتیب [[وضو]] گرفت، آن گاه [[جبرئیل]] دو رکعت [[نماز]] خواند و [[حضرت]] نیز به همان نحو [[نماز]] را ادا کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.</ref>. | ||
*گویا نخستین نمازی که بر [[حضرت]] [[واجب]] شد، [[نماز ظهر]] بود. [[ابنعباس]] میگوید: "سپس [[جبرئیل]] نازل شد و [[نماز ظهر]] را در هنگام [[تمایل]] [[خورشید]] خواند، [[نماز عصر]] را پس از رفتن سایه به اندازه قد [[انسان]]، [[نماز]] [[مغرب]] را به هنگام [[غروب]] [[خورشید]]، [[نماز]] عشاء را پس از رفتن شفق و [[نماز صبح]] را پس از [[طلوع فجر]] به جا آورد"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۵؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله{{صل}}، ج۱، ص۲۲۱.</ref>. | *گویا نخستین نمازی که بر [[حضرت]] [[واجب]] شد، [[نماز ظهر]] بود. [[ابنعباس]] میگوید: "سپس [[جبرئیل]] نازل شد و [[نماز ظهر]] را در هنگام [[تمایل]] [[خورشید]] خواند، [[نماز عصر]] را پس از رفتن سایه به اندازه قد [[انسان]]، [[نماز]] [[مغرب]] را به هنگام [[غروب]] [[خورشید]]، [[نماز]] عشاء را پس از رفتن شفق و [[نماز صبح]] را پس از [[طلوع فجر]] به جا آورد"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۵؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله{{صل}}، ج۱، ص۲۲۱.</ref>. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:تاریخ پیامبر خاتم]] | [[رده:تاریخ پیامبر خاتم]] | ||
[[رده:دعوت مخفیانه پیامبر خاتم]] | [[رده:دعوت مخفیانه پیامبر خاتم]] |