علم در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
جز
جز (جایگزینی متن - 'آموختن قرآن' به 'آموختن قرآن')
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = علم
| موضوع مرتبط = علم
خط ۱۴: خط ۱۳:
#{{متن قرآن|فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}}<ref>«پس، فرابرترا که خداوند است، آن فرمانفرمای راستین و در قرآن پیش از آنکه وحی آن به تو پایان پذیرد شتاب مکن و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴.</ref>.
#{{متن قرآن|فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}}<ref>«پس، فرابرترا که خداوند است، آن فرمانفرمای راستین و در قرآن پیش از آنکه وحی آن به تو پایان پذیرد شتاب مکن و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴.</ref>.
*'''نتیجه''': در [[آیه]] فوق دو نکته مطرح گردیده است:
*'''نتیجه''': در [[آیه]] فوق دو نکته مطرح گردیده است:
#[[دعا]] برای ازدیاد [[علم]]، از توصیه‌های [[خداوند]] به [[پیامبر]] {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}}؛
# [[دعا]] برای ازدیاد [[علم]]، از توصیه‌های [[خداوند]] به [[پیامبر]] {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}}؛
#نقش [[قرآن]]، در ازدیاد [[علم پیامبر]] و از آنجا که گاه [[پیامبر]]{{صل}} به خاطر [[عشق]] به [[فراگیری قرآن]] و [[حفظ]] آن برای [[مردم]] به هنگام [[دریافت وحی]] [[عجله]] می‌کرد و کاملا مهلت نمی‌داد تا [[جبرئیل]] [[سخن]] خود را تمام کند، [[خداوند]] به او چنین [[تذکر]] میدهد: و نسبت به [[تلاوت قرآن]] [[عجله]] مکن پیش از آنکه [[وحی]] آن بر تو تمام شود {{متن قرآن|وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ}} و بگو: پروردگارا [[علم]] مرا افزون کن {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}} جایی که [[پیامبر]] با آن [[علم]] سرشار و [[روح]] مملو از [[آگاهی]] [[مأمور]] باشد که تا پایان [[عمر]]، از [[خدا]] [[افزایش علم]] بطلبد، [[وظیفه]] دیگران کاملاً روشن است، در [[حقیقت]] از نظر [[اسلام]]، [[علم]] هیچ حد و مرزی را نمی‌شناسد، افزون‌طلبی در بسیاری از امور مذموم است، ولی در [[علم]] [[ممدوح]] است، [[افراط]] بد است ولی [[افراط]] در [[علم]] معنی ندارد. و [[علامه طباطبایی]] مینویسد جمله {{متن قرآن|لَا تَعْجَلْ... وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}} می‌رساند که مراد [[استبدال]] است، یعنی به جای اینکه در آیه‌ای که هنوز به تو [[وحی]] نشده [[عجله]] کنی [[علم]] بیشتری طلب کن. و برگشت معنا به این می‌شود که اگر تو به قرائت آیه‌ای که هنوز بر تو نازل نشده [[عجله]] می‌کنی، برای این است که تا اندازه‌ای بدان [[علم]] پیدا کرده‌ای، ولی تو به آن مقدار [[علم]] اکتفاء مکن، و از [[خدا]] [[علم]] [[جدید]] بخواه، و بخواه که [[صبر]] و حوصله‌ات دهد تا بقیه [[وحی]] را بشنوی<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۰۰.</ref> هرچند درخواست همیشگی را [[تعلیم]] می‌دهد و یک اصل برای [[دعا برای پیامبر]] و [[پیروان]] او می‌شود.
#نقش [[قرآن]]، در ازدیاد [[علم پیامبر]] و از آنجا که گاه [[پیامبر]]{{صل}} به خاطر [[عشق]] به [[فراگیری قرآن]] و [[حفظ]] آن برای [[مردم]] به هنگام [[دریافت وحی]] [[عجله]] می‌کرد و کاملا مهلت نمی‌داد تا [[جبرئیل]] [[سخن]] خود را تمام کند، [[خداوند]] به او چنین [[تذکر]] میدهد: و نسبت به [[تلاوت قرآن]] [[عجله]] مکن پیش از آنکه [[وحی]] آن بر تو تمام شود {{متن قرآن|وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ}} و بگو: پروردگارا [[علم]] مرا افزون کن {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}} جایی که [[پیامبر]] با آن [[علم]] سرشار و [[روح]] مملو از [[آگاهی]] [[مأمور]] باشد که تا پایان [[عمر]]، از [[خدا]] [[افزایش علم]] بطلبد، [[وظیفه]] دیگران کاملاً روشن است، در [[حقیقت]] از نظر [[اسلام]]، [[علم]] هیچ حد و مرزی را نمی‌شناسد، افزون‌طلبی در بسیاری از امور مذموم است، ولی در [[علم]] [[ممدوح]] است، [[افراط]] بد است ولی [[افراط]] در [[علم]] معنی ندارد. و [[علامه طباطبایی]] مینویسد جمله {{متن قرآن|لَا تَعْجَلْ... وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}} می‌رساند که مراد [[استبدال]] است، یعنی به جای اینکه در آیه‌ای که هنوز به تو [[وحی]] نشده [[عجله]] کنی [[علم]] بیشتری طلب کن. و برگشت معنا به این می‌شود که اگر تو به قرائت آیه‌ای که هنوز بر تو نازل نشده [[عجله]] می‌کنی، برای این است که تا اندازه‌ای بدان [[علم]] پیدا کرده‌ای، ولی تو به آن مقدار [[علم]] اکتفاء مکن، و از [[خدا]] [[علم]] [[جدید]] بخواه، و بخواه که [[صبر]] و حوصله‌ات دهد تا بقیه [[وحی]] را بشنوی<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۰۰.</ref> هرچند درخواست همیشگی را [[تعلیم]] می‌دهد و یک اصل برای [[دعا برای پیامبر]] و [[پیروان]] او می‌شود.


خط ۵۷: خط ۵۶:
#{{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref>.
#{{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref>.
*'''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
*'''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
#دعای [[ابراهیم]] برای [[بعثت پیامبر]] {{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا}} [[نزول وحی]] بر [[پیامبر]] و برخورداری وی از [[کتاب ]]: {{متن قرآن|يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ}} و [[آگاهی]] به [[حکمت]] {{متن قرآن|وَالْحِكْمَةَ}} و قلمرو [[علم پیامبر]]، آگاهی‌بخشی -[[تعلیم]] – و [[تربیت]] -[[تزکیه]] - [[مردم]] ({{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ *... كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ }}؛
#دعای [[ابراهیم]] برای [[بعثت پیامبر]] {{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا}} [[نزول وحی]] بر [[پیامبر]] و برخورداری وی از [[کتاب]]: {{متن قرآن|يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ}} و [[آگاهی]] به [[حکمت]] {{متن قرآن|وَالْحِكْمَةَ}} و قلمرو [[علم پیامبر]]، آگاهی‌بخشی -[[تعلیم]] – و [[تربیت]] -[[تزکیه]] - [[مردم]] ({{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ *... كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ }}؛
# [[پیامبر]] دارای [[علمی]] عطا شده از جانب [[خداوند]] و موظف به عمل بر اساس [[آگاهی]] داده شده از طرف [[خدا]] و دوری از عمل بر اساس [[هواهای نفسانی]] و گمان‌های دیگران که اگر چنین کند از [[ستمگران]] خواهد شد {{متن قرآن|وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ}} به سیاق [[آیات]]، این خطاب تهدیدآمیز و شدید، راجع به مسئله [[قبله]] است. این [[تهدید]] متوجه کسی است که هیچ‌گاه [[پیروی]] از هوای دیگران و خواست خود نمی‌نمود - و همیشه، به خصوص راجع به [[قبله]] چشم به [[آسمان]] [[وحی]] دوخته بود: {{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ}} - تا [[پیروان]] او و [[پیشوایان]] آیینش - پس از [[علم]] به [[حق]] و تشخیص آن، از هواهای امتیازجویان و عوام [[پیروی]] ننمایند - و در گفتن [[حق]] و عمل به آن صریح و [[قاطع]] باشند. چه رسد به اینکه هواهای هواپرستان را به رنگ [[دین]] درآورند و زیر سرپوش [[مصلحت اندیشی]] آنها را توجیه و [[اثبات]] کنند. [[حق]] از جانب [[پروردگار]] و برای [[تربیت]] و [[رشد]] [[خلق]]، و سوای آن هوا و [[باطل]] و [[ستم]] است {{متن قرآن|إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>پرتوی ازقرآن، ج۲، ص۹.</ref>؛
# [[پیامبر]] دارای [[علمی]] عطا شده از جانب [[خداوند]] و موظف به عمل بر اساس [[آگاهی]] داده شده از طرف [[خدا]] و دوری از عمل بر اساس [[هواهای نفسانی]] و گمان‌های دیگران که اگر چنین کند از [[ستمگران]] خواهد شد {{متن قرآن|وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ}} به سیاق [[آیات]]، این خطاب تهدیدآمیز و شدید، راجع به مسئله [[قبله]] است. این [[تهدید]] متوجه کسی است که هیچ‌گاه [[پیروی]] از هوای دیگران و خواست خود نمی‌نمود - و همیشه، به خصوص راجع به [[قبله]] چشم به [[آسمان]] [[وحی]] دوخته بود: {{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ}} - تا [[پیروان]] او و [[پیشوایان]] آیینش - پس از [[علم]] به [[حق]] و تشخیص آن، از هواهای امتیازجویان و عوام [[پیروی]] ننمایند - و در گفتن [[حق]] و عمل به آن صریح و [[قاطع]] باشند. چه رسد به اینکه هواهای هواپرستان را به رنگ [[دین]] درآورند و زیر سرپوش [[مصلحت اندیشی]] آنها را توجیه و [[اثبات]] کنند. [[حق]] از جانب [[پروردگار]] و برای [[تربیت]] و [[رشد]] [[خلق]]، و سوای آن هوا و [[باطل]] و [[ستم]] است {{متن قرآن|إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>پرتوی ازقرآن، ج۲، ص۹.</ref>؛
# [[خداوند]] به [[پیامبر]] میگوید بعد از آن‌که [[حق]] از سوی پروردگارت بیان شده و [[علم]] [[یقین]] - درباره [[مسیح]] - به تو رسیده و آن را دریافته‌ای {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ}} باز کسانی با تو در آن به [[محاجه]] و [[ستیز]] برخاستند، به آنها بگو: بیایید ما [[فرزندان]] خود را [[دعوت]] می‌کنیم و شما هم [[فرزندان]] خود را، ما [[زنان]] خویش را [[دعوت]] می‌نماییم، شما هم [[زنان]] خود را، ما از [[نفوس]] خود کسانی که به منزله [[جان]] هستند [[دعوت]] می‌کنیم، شما هم از [[نفوس]] خود [[دعوت]] کنید، {{متن قرآن|فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ}} سپس [[مباهله]] می‌کنیم و [[لعنت خدا]] را بر دروغ‌گویان قرار می‌دهیم {{متن قرآن|ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}؛
# [[خداوند]] به [[پیامبر]] میگوید بعد از آن‌که [[حق]] از سوی پروردگارت بیان شده و [[علم]] [[یقین]] - درباره [[مسیح]] - به تو رسیده و آن را دریافته‌ای {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ}} باز کسانی با تو در آن به [[محاجه]] و [[ستیز]] برخاستند، به آنها بگو: بیایید ما [[فرزندان]] خود را [[دعوت]] می‌کنیم و شما هم [[فرزندان]] خود را، ما [[زنان]] خویش را [[دعوت]] می‌نماییم، شما هم [[زنان]] خود را، ما از [[نفوس]] خود کسانی که به منزله [[جان]] هستند [[دعوت]] می‌کنیم، شما هم از [[نفوس]] خود [[دعوت]] کنید، {{متن قرآن|فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ}} سپس [[مباهله]] می‌کنیم و [[لعنت خدا]] را بر دروغ‌گویان قرار می‌دهیم {{متن قرآن|ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}؛
خط ۱۱۵: خط ۱۱۴:
*'''نکات''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
*'''نکات''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
# [[پیامبر]] [[مأمور]] به اعلام ندانستن [[علم غیب]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ}} {{متن قرآن|وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ...}} {{متن قرآن|وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ}}و این که فقط آن‌چه را از [[طریق وحی]] [[الهی]] دریافت کرده [[پیروی]] و [[ابلاغ]] می‌کند {{متن قرآن|إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ}}؛
# [[پیامبر]] [[مأمور]] به اعلام ندانستن [[علم غیب]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ}} {{متن قرآن|وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ...}} {{متن قرآن|وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ}}و این که فقط آن‌چه را از [[طریق وحی]] [[الهی]] دریافت کرده [[پیروی]] و [[ابلاغ]] می‌کند {{متن قرآن|إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ}}؛
#[[خداوند]] پس از [[نقل]] سرگذشت [[پیامبران]] و [[اقوام]] پیشین خطاب به [[پیامبر]] می‌فرماید: اینها همه از [[اخبار]] [[غیب]] است که به تو [[وحی]] می‌کنیم {{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ}} هیچ‌گاه نه تو و نه [[قوم]] تو قبل از این از آن [[آگاهی]] نداشتید {{متن قرآن|مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا}} با توجه به آن‌چه درباره [[نوح]] به تو [[وحی]] شد و آن همه مشکلاتی که [[نوح]] در دعوتش با آن روبه‌رو بود، و با این حال [[استقامت]] ورزید تو هم [[صبر]] و [[استقامت]] کن، چرا که سر انجام [[پیروزی]] برای [[پرهیزکاران]] است {{متن قرآن|فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ}}.
# [[خداوند]] پس از [[نقل]] سرگذشت [[پیامبران]] و [[اقوام]] پیشین خطاب به [[پیامبر]] می‌فرماید: اینها همه از [[اخبار]] [[غیب]] است که به تو [[وحی]] می‌کنیم {{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ}} هیچ‌گاه نه تو و نه [[قوم]] تو قبل از این از آن [[آگاهی]] نداشتید {{متن قرآن|مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا}} با توجه به آن‌چه درباره [[نوح]] به تو [[وحی]] شد و آن همه مشکلاتی که [[نوح]] در دعوتش با آن روبه‌رو بود، و با این حال [[استقامت]] ورزید تو هم [[صبر]] و [[استقامت]] کن، چرا که سر انجام [[پیروزی]] برای [[پرهیزکاران]] است {{متن قرآن|فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ}}.
#[[شخصیت]] [[محمد]]{{صل}} که بر [[غیب]] اطلاع و تفوق یافته چنین نیست که خوددار در بیان و [[ابلاغ]] آن باشد و او نسبت به آن‌چه از [[طریق وحی]] دریافت داشته [[بخل]] ندارد {{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}} همه را بی‌کم و کاست در [[اختیار]] [[بندگان خدا]] می‌نهد، او مانند بسیاری از [[مردم]] نیست که وقتی به [[حقیقت]] مهمی دست می‌یابند [[اصرار]] در [[کتمان]] آن دارند، و غالباً از بیان آن [[بخل]] می‌ورزند. اگر دیگران به خاطر [[علوم]] محدودشان چنین صفتی را دارند [[پیامبر]] که سرچشمه علمش اقیانوس بی‌کران [[علم]] خداست از این‌گونه صفات مبراست: او هیچ‌گونه خوددار بر [[غیب]] نیست، -[[روح]] او برای اطلاع به [[غیب]] و [[اسرار]] آن، شیفته و منجذب است - و هیچ‌گونه موانع [[نفسانی]] در وجود او نیست تا از این [[سیر]] و کمال [[روحی]] و [[عقلی]] بازش دارد. این [[آیه]] نیز مبیّن امتیاز [[روحی]] و خلقی [[رسول اکرم]]{{صل}} از دیگر [[اهل]] [[کشف و شهود]] و [[کاهنان]] و [[دانشمندان]] است، اینها هر چه دارای استعداد [[عقلی]] و [[نفسانی]] و ممتاز از دیگر [[مردم]] باشند، چون [[مغرور]] به معلومات و اوهام، و مجذوب هواها و [[شهوات]] نفسانی‌اند، نمی‌توانند بی‌پرده اصول و حقایق پشت پرده [[محسوسات]] را چنان‌که هست دریابند، و آن‌چه درمی‌یابند صریح و روشن بیان نمی‌کنند یا نمی‌توانند بیان کنند، و آن‌چه بیان می‌کنند برای گروه خاص و در لفّافه اصطلاحات خاصی است، و آن‌چه از [[معارف]] و حقایق [[اصول اعتقادی]] و [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] [[درک]] می‌کنند، برای [[حفظ]] [[مقام]] و [[شهوات]] خود و [[عواطف]] و [[امیال]] [[عامه]] [[مردم]] [[کتمان]] یا [[تأویل]] می‌نمایند، این [[شخصیت]] عالی و [[مقدس]] به هیچ یک از این اشخاص ممتاز شباهت ندارد، آن‌چه از حقایق پوشیده و [[نهان]] که پروردگارش خواسته دریابد، دریافته و آن چنان مقهور [[وحی]] است که صریح و بی‌پرده و بر خلاف [[عقاید]] و [[امیال]] [[مردم]] و [[مصلحت]] شخص خود آن را [[ابلاغ]] و اعلام می‌نماید. {{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}}<ref>پرتوی از قرآن، ج۳، ص۲۰۵.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۲۶۵-۲۸۶.</ref>.
# [[شخصیت]] [[محمد]]{{صل}} که بر [[غیب]] اطلاع و تفوق یافته چنین نیست که خوددار در بیان و [[ابلاغ]] آن باشد و او نسبت به آن‌چه از [[طریق وحی]] دریافت داشته [[بخل]] ندارد {{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}} همه را بی‌کم و کاست در [[اختیار]] [[بندگان خدا]] می‌نهد، او مانند بسیاری از [[مردم]] نیست که وقتی به [[حقیقت]] مهمی دست می‌یابند [[اصرار]] در [[کتمان]] آن دارند، و غالباً از بیان آن [[بخل]] می‌ورزند. اگر دیگران به خاطر [[علوم]] محدودشان چنین صفتی را دارند [[پیامبر]] که سرچشمه علمش اقیانوس بی‌کران [[علم]] خداست از این‌گونه صفات مبراست: او هیچ‌گونه خوددار بر [[غیب]] نیست، -[[روح]] او برای اطلاع به [[غیب]] و [[اسرار]] آن، شیفته و منجذب است - و هیچ‌گونه موانع [[نفسانی]] در وجود او نیست تا از این [[سیر]] و کمال [[روحی]] و [[عقلی]] بازش دارد. این [[آیه]] نیز مبیّن امتیاز [[روحی]] و خلقی [[رسول اکرم]]{{صل}} از دیگر [[اهل]] [[کشف و شهود]] و [[کاهنان]] و [[دانشمندان]] است، اینها هر چه دارای استعداد [[عقلی]] و [[نفسانی]] و ممتاز از دیگر [[مردم]] باشند، چون [[مغرور]] به معلومات و اوهام، و مجذوب هواها و [[شهوات]] نفسانی‌اند، نمی‌توانند بی‌پرده اصول و حقایق پشت پرده [[محسوسات]] را چنان‌که هست دریابند، و آن‌چه درمی‌یابند صریح و روشن بیان نمی‌کنند یا نمی‌توانند بیان کنند، و آن‌چه بیان می‌کنند برای گروه خاص و در لفّافه اصطلاحات خاصی است، و آن‌چه از [[معارف]] و حقایق [[اصول اعتقادی]] و [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] [[درک]] می‌کنند، برای [[حفظ]] [[مقام]] و [[شهوات]] خود و [[عواطف]] و [[امیال]] [[عامه]] [[مردم]] [[کتمان]] یا [[تأویل]] می‌نمایند، این [[شخصیت]] عالی و [[مقدس]] به هیچ یک از این اشخاص ممتاز شباهت ندارد، آن‌چه از حقایق پوشیده و [[نهان]] که پروردگارش خواسته دریابد، دریافته و آن چنان مقهور [[وحی]] است که صریح و بی‌پرده و بر خلاف [[عقاید]] و [[امیال]] [[مردم]] و [[مصلحت]] شخص خود آن را [[ابلاغ]] و اعلام می‌نماید. {{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}}<ref>پرتوی از قرآن، ج۳، ص۲۰۵.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۲۶۵-۲۸۶.</ref>.


==علم و قرآن در دانشنامه معاصر قرآن کریم==
==علم و قرآن در دانشنامه معاصر قرآن کریم==
خط ۱۳۷: خط ۱۳۶:
زمانی که [[قوم موسی]]{{ع}}، [[قارون]] [[ثروتمند]] و [[مغرور]] را [[نصیحت]] کردند که از [[مکنت]] خود [[جامعه]] را اشباع کن پاسخ داد: «این [[ثروت]] را به وسیله دانشی که نزد من است به دست آورده‌ام» {{متن قرآن|قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلَا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ}}<ref>«(قارون می) گفت: تنها برای دانشی که خود داشتم آن را به من داده‌اند، آیا نمی‌دانست که خداوند پیش از او از نسل‌ها کسانی را نابود کرده است که از او توانمندتر و مال‌اندوزتر بوده‌اند؟ و از بزهکاران گناه آنان را نمی‌پرسند» سوره قصص، آیه ۷۸.</ref> و [[خداوند]] متذکر می‌شود که [[ثروتمندان]] و نیرومندان دیگری نیز هلاک شده‌اند: «آیا او نمی‌دانست که [[خدا]] اقوامی را پیش از او به [[هلاکت]] رساند که از او نیرومندتر و ثروتمندتر بودند» {{متن قرآن|وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۷.</ref>.
زمانی که [[قوم موسی]]{{ع}}، [[قارون]] [[ثروتمند]] و [[مغرور]] را [[نصیحت]] کردند که از [[مکنت]] خود [[جامعه]] را اشباع کن پاسخ داد: «این [[ثروت]] را به وسیله دانشی که نزد من است به دست آورده‌ام» {{متن قرآن|قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلَا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ}}<ref>«(قارون می) گفت: تنها برای دانشی که خود داشتم آن را به من داده‌اند، آیا نمی‌دانست که خداوند پیش از او از نسل‌ها کسانی را نابود کرده است که از او توانمندتر و مال‌اندوزتر بوده‌اند؟ و از بزهکاران گناه آنان را نمی‌پرسند» سوره قصص، آیه ۷۸.</ref> و [[خداوند]] متذکر می‌شود که [[ثروتمندان]] و نیرومندان دیگری نیز هلاک شده‌اند: «آیا او نمی‌دانست که [[خدا]] اقوامی را پیش از او به [[هلاکت]] رساند که از او نیرومندتر و ثروتمندتر بودند» {{متن قرآن|وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۷.</ref>.


قرآن [[درک]] [[اسرار هستی]] را ویژه [[دانشمندان]] می‌داند و می‌فرماید: از نشانه‌های او [[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و تفاوت زبان‌ها و رنگ‌های شما است و اینها نشانه‌هایی برای دانشمندان است» {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ}}<ref>«و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها و زمین و گوناگونی زبان‌ها و رنگ‌های شماست؛ به راستی در این نشانه‌هایی برای دانشوران است» سوره روم، آیه ۲۲.</ref>. «این مثال‌ها را برای مردم می‌زنیم و جز [[عالمان]] آن را درک نمی‌کنند»<ref>عنکبوت /۴۳.</ref>. همچنین در [[سوره علق]] آمده است: {{متن قرآن|اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ }}<ref>« بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید. آدمی را از خونپاره‌ای فروبسته آفرید. بخوان و (بدان که) پروردگار تو گرامی‌ترین است. همان که با قلم آموزش داد. به انسان آنچه نمی‌دانست آموخت» سوره علق، آیه ۱-۵.</ref>
قرآن [[درک]] [[اسرار هستی]] را ویژه [[دانشمندان]] می‌داند و می‌فرماید: از نشانه‌های او [[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و تفاوت زبان‌ها و رنگ‌های شما است و اینها نشانه‌هایی برای دانشمندان است» {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ}}<ref>«و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها و زمین و گوناگونی زبان‌ها و رنگ‌های شماست؛ به راستی در این نشانه‌هایی برای دانشوران است» سوره روم، آیه ۲۲.</ref>. «این مثال‌ها را برای مردم می‌زنیم و جز [[عالمان]] آن را درک نمی‌کنند»<ref>عنکبوت /۴۳.</ref>. همچنین در [[سوره علق]] آمده است: {{متن قرآن|اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ }}<ref>«بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید. آدمی را از خونپاره‌ای فروبسته آفرید. بخوان و (بدان که) پروردگار تو گرامی‌ترین است. همان که با قلم آموزش داد. به انسان آنچه نمی‌دانست آموخت» سوره علق، آیه ۱-۵.</ref>


در این [[آیات]] نازل‌ترین و عالی‌ترین مرتبه وجودی [[انسان]] ذکر شده است. [[برترین]] [[مراتب علم]] است، از آن جهت که [[خداوند]] [[کریم]] پس از صفت گریم و [[کرامت]] (که هستی همه چیز به واسطه این صفت ذات [[اقدس]] است) صفت [[تعلیم]] [[علم]] را به خود منتسب نموده است و از طرف دیگر در مقابل علم، علقه را قرار داده که نازل‌ترین مراتب وجود است. پس قوس صعودی [[کمال انسان]] حرکت به سمت علم است.
در این [[آیات]] نازل‌ترین و عالی‌ترین مرتبه وجودی [[انسان]] ذکر شده است. [[برترین]] [[مراتب علم]] است، از آن جهت که [[خداوند]] [[کریم]] پس از صفت گریم و [[کرامت]] (که هستی همه چیز به واسطه این صفت ذات [[اقدس]] است) صفت [[تعلیم]] [[علم]] را به خود منتسب نموده است و از طرف دیگر در مقابل علم، علقه را قرار داده که نازل‌ترین مراتب وجود است. پس قوس صعودی [[کمال انسان]] حرکت به سمت علم است.
خط ۱۵۱: خط ۱۵۰:


== جستارهای وابسته ==  
== جستارهای وابسته ==  
{{مدخل‌ وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
* [[آثار عقل]]
* [[آثار عقل]]
*[[ حکمت]]
* [[حکمت]]
*[[ تفکر]]
* [[تفکر]]
* [[علم به حقیقت انسان]]
* [[علم به حقیقت انسان]]
* [[علم به حقیقت مرگ]]
* [[علم به حقیقت مرگ]]
خط ۱۸۹: خط ۱۸۸:
* [[تجرد نفس]]
* [[تجرد نفس]]
* [[تعلم از اهل]]
* [[تعلم از اهل]]
*[[ تقوا]]
* [[تقوا]]
* [[جمع حلم با علم]]
* [[جمع حلم با علم]]
*[[ جهل]]
* [[جهل]]
* [[چشم علم]]
* [[چشم علم]]
* [[حفظ علم]]
* [[حفظ علم]]
خط ۱۹۹: خط ۱۹۸:
* [[راحتی حقیقی]]
* [[راحتی حقیقی]]
* [[رأس علم]]
* [[رأس علم]]
*[[ رشد]]
* [[رشد]]
* [[رفیق علم]]
* [[رفیق علم]]
* [[زاد و توشه علم]]
* [[زاد و توشه علم]]
* [[زبان علم]]
* [[زبان علم]]
* [[زینت علم]]
* [[زینت علم]]
*[[ زهد]]
* [[زهد]]
* [[ستایش تعلم]]
* [[ستایش تعلم]]
* [[ستایش تعلیم]]
* [[ستایش تعلیم]]
خط ۲۳۸: خط ۲۳۷:


[[رده:علم]]
[[رده:علم]]
[[رده:مدخل]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش