جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
*در جریان [[اختلاف]] میان علی {{ع}} و [[معاویه]] کسانی ادعا کردند [[حقیقت]] برایشان مشتبه شده است، لذا در خانه نشستند و دربارۀ امور [[جامعه]] [[قضاوت]] نکردند. اینان میگفتند، ما از عقیدۀ [[باطنی]] کسی خبر نداریم و نمیدانیم چه کسی در [[دل]]، [[مسلمان]] و [[مؤمن]] است و چه کسی [[کافر]] و [[فاسق]]؛ زیرا همگی به ظاهر، مسلماناند. پس سزاوار است [[ثواب]] و [[عقاب]] آنان را تا [[قیامت]] به تأخیر اندازیم تا خدا دربارۀ آنان [[داوری]] کند. بدینسان، مرجئه در این [[دنیا]] به ثواب یا [[گناه]] [[مسلمانان]] [[حکم]] نمیکنند و تنها [[ایمان]] را برای مسلمانان [[کافی]] میدانند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۷.</ref>. | *در جریان [[اختلاف]] میان علی {{ع}} و [[معاویه]] کسانی ادعا کردند [[حقیقت]] برایشان مشتبه شده است، لذا در خانه نشستند و دربارۀ امور [[جامعه]] [[قضاوت]] نکردند. اینان میگفتند، ما از عقیدۀ [[باطنی]] کسی خبر نداریم و نمیدانیم چه کسی در [[دل]]، [[مسلمان]] و [[مؤمن]] است و چه کسی [[کافر]] و [[فاسق]]؛ زیرا همگی به ظاهر، مسلماناند. پس سزاوار است [[ثواب]] و [[عقاب]] آنان را تا [[قیامت]] به تأخیر اندازیم تا خدا دربارۀ آنان [[داوری]] کند. بدینسان، مرجئه در این [[دنیا]] به ثواب یا [[گناه]] [[مسلمانان]] [[حکم]] نمیکنند و تنها [[ایمان]] را برای مسلمانان [[کافی]] میدانند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۷.</ref>. | ||
*ابومحمد [[حسن]] بن [[محمد]] بن حنیفه از نخستین کسانی بود که این نظریه را مطرح نمود. فرقۀ مرجئه همچون [[خوارج]] اندک اندک از [[عقاید]] [[سیاسی]] محض رو به سوی عقاید [[کلامی]] نهاد. [[ابوحنیفه]] ـ پیشوای [[مذهب]] [[حنفی]] ـ مهمترین شخصیت این دوران بود که عقاید کلامی ویژهای برای این [[فرقه]] ترتیب داد. او نوشتهها و مطالب منظمی دربارۀ عقیدۀ ارجاء تدوین کرد. پس از ابوحنیفه، ابومطیع بلخی دو کتاب با عنوان [[فقه]] الابسط و العالم و المتعلم نگاشت که اساس [[کلام]] مرجئه را در خود داشتند. از آثار مهم دیگر مرجئة السواد الاعظم نوشته [[حکیم]] [[سمرقندی]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص ۴۰۷.</ref>. | *ابومحمد [[حسن]] بن [[محمد]] بن حنیفه از نخستین کسانی بود که این نظریه را مطرح نمود. فرقۀ مرجئه همچون [[خوارج]] اندک اندک از [[عقاید]] [[سیاسی]] محض رو به سوی عقاید [[کلامی]] نهاد. [[ابوحنیفه]] ـ پیشوای [[مذهب]] [[حنفی]] ـ مهمترین شخصیت این دوران بود که عقاید کلامی ویژهای برای این [[فرقه]] ترتیب داد. او نوشتهها و مطالب منظمی دربارۀ عقیدۀ ارجاء تدوین کرد. پس از ابوحنیفه، ابومطیع بلخی دو کتاب با عنوان [[فقه]] الابسط و العالم و المتعلم نگاشت که اساس [[کلام]] مرجئه را در خود داشتند. از آثار مهم دیگر مرجئة السواد الاعظم نوشته [[حکیم]] [[سمرقندی]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص ۴۰۷.</ref>. | ||
*[[اکثریت]] مرجئه، [[امامت]] را برای غیر [[قریش]] جائز نمیدانستند، ولی بعضی از آنان میگفتند: هرکس [[احکام]] [[قرآن]] و [[سنت]] [[رسول]] {{صل}} را برپا دارد، میتواند [[امام]] باشد و حکم امامت را به [[اجماع امت]] وانهاده بودند و [[معتقد]] بودند [[پیشوا]] هر چند گناه کند، مقامش باقی و اطاعتش [[واجب]] است و [[اقتدا]] کردن [[نماز]] به او صحیح است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸؛ [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>. | * [[اکثریت]] مرجئه، [[امامت]] را برای غیر [[قریش]] جائز نمیدانستند، ولی بعضی از آنان میگفتند: هرکس [[احکام]] [[قرآن]] و [[سنت]] [[رسول]] {{صل}} را برپا دارد، میتواند [[امام]] باشد و حکم امامت را به [[اجماع امت]] وانهاده بودند و [[معتقد]] بودند [[پیشوا]] هر چند گناه کند، مقامش باقی و اطاعتش [[واجب]] است و [[اقتدا]] کردن [[نماز]] به او صحیح است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸؛ [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>. | ||
*در مجموع [[عقاید]] مرجئه عبارت بود از: جای دادن [[مرتبت]] عمل، پس از [[ایمان]]؛ [[داوری]] نکردن دربارۀ [[سرنوشت]] [[اخروی]] فرد [[مسلمان]]؛ [[مؤمن]] دانستن هر کس که به مسلمانی [[اقرار]] ظاهری کند؛ وانهادن [[امامت]] [[امت]] به [[اجماع امت]]؛ [[حکم]] به امامت هر کس که [[اجماع]] بر امامت او حاصل آید اگر به [[کتاب و سنت]] [[آگاه]] باشد هر چند [[گناه]] کند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص ۴۰۸.</ref>. | *در مجموع [[عقاید]] مرجئه عبارت بود از: جای دادن [[مرتبت]] عمل، پس از [[ایمان]]؛ [[داوری]] نکردن دربارۀ [[سرنوشت]] [[اخروی]] فرد [[مسلمان]]؛ [[مؤمن]] دانستن هر کس که به مسلمانی [[اقرار]] ظاهری کند؛ وانهادن [[امامت]] [[امت]] به [[اجماع امت]]؛ [[حکم]] به امامت هر کس که [[اجماع]] بر امامت او حاصل آید اگر به [[کتاب و سنت]] [[آگاه]] باشد هر چند [[گناه]] کند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص ۴۰۸.</ref>. | ||
*[[رأی]] و عقیدۀ مرجئه به نفع دستگاه [[حاکم]] بود، یعنی موجب میشد [[مردم]] برای [[فسق]] و [[فجور]] دستگاه حاکم، اهمیت چندانی قائل نشوند و آنها را با همه تبهکاریها [[اهل بهشت]] بدانند! آنها [[اعمال]] [[سلاطین]] [[بنیامیه]] را تصحیح میکردند، بنیامیه هم متقابلاً آنها را مورد [[تأیید]] قرار میدادند. البته بعد از انقراض بنیامیه، بنیعباس بر اساس خصومتی که با بنیامیه داشتند، ریشۀ مرجئه را از بین بردند<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲۴؛ مجتبی تونهای|مجتبی تونهای، موعودنامه (کتاب)|موعودنامه، ص۶۳۴.</ref>. | * [[رأی]] و عقیدۀ مرجئه به نفع دستگاه [[حاکم]] بود، یعنی موجب میشد [[مردم]] برای [[فسق]] و [[فجور]] دستگاه حاکم، اهمیت چندانی قائل نشوند و آنها را با همه تبهکاریها [[اهل بهشت]] بدانند! آنها [[اعمال]] [[سلاطین]] [[بنیامیه]] را تصحیح میکردند، بنیامیه هم متقابلاً آنها را مورد [[تأیید]] قرار میدادند. البته بعد از انقراض بنیامیه، بنیعباس بر اساس خصومتی که با بنیامیه داشتند، ریشۀ مرجئه را از بین بردند<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲۴؛ مجتبی تونهای|مجتبی تونهای، موعودنامه (کتاب)|موعودنامه، ص۶۳۴.</ref>. | ||
==انشعابات مرجئه== | ==انشعابات مرجئه== | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
##یونسیه: [[پیروان]] [[یونس]] بن عون نمیری که [[عقیده]] داشتند ایمان تنها [[شناخت خداوند]] و [[فروتنی]] و [[فرمانبری]] در برابر او، [[محبت]] قلبی نسبت به او و خودداری از گردن فرازی در مقابل وی است؛ | ##یونسیه: [[پیروان]] [[یونس]] بن عون نمیری که [[عقیده]] داشتند ایمان تنها [[شناخت خداوند]] و [[فروتنی]] و [[فرمانبری]] در برابر او، [[محبت]] قلبی نسبت به او و خودداری از گردن فرازی در مقابل وی است؛ | ||
##غسّانیه: پیروان غسّان کوفی، عقیده داشتند ایمان همان [[شناخت]] [[خدا]] و [[پیامبران]] و [[اقرار]] به آنهاست و [[ایمان]] [[کاستی]] و فزونی نمییابد و هر یک از فقرههای ایمان، خود بخشی از ایمان را تشکیل میدهد؛ | ##غسّانیه: پیروان غسّان کوفی، عقیده داشتند ایمان همان [[شناخت]] [[خدا]] و [[پیامبران]] و [[اقرار]] به آنهاست و [[ایمان]] [[کاستی]] و فزونی نمییابد و هر یک از فقرههای ایمان، خود بخشی از ایمان را تشکیل میدهد؛ | ||
##[[تومنیه ]](معاذیه): [[پیروان]] ابومعاذ تومنی، [[عقیده]] داشتند ایمان نامی برای مجموعه ای از چند نکته است: [[معرفت]]، [[تصدیق]] و [[باور]]، [[محبت]] و [[اخلاص]]، و اقرار به آنچه [[پیامبر]] {{صل}} آورده است؛ | ## [[تومنیه]](معاذیه): [[پیروان]] ابومعاذ تومنی، [[عقیده]] داشتند ایمان نامی برای مجموعه ای از چند نکته است: [[معرفت]]، [[تصدیق]] و [[باور]]، [[محبت]] و [[اخلاص]]، و اقرار به آنچه [[پیامبر]] {{صل}} آورده است؛ | ||
##ثوبانیه: پیروان ابوثوبان مُرجی که [[حکم]] به ایجاب چیزهایی به [[حکم عقل]] و قبل از رسیدن [[شرع]] میکردند<ref>ر.ک: [[سید حسن خمینی|خمینی، سید حسن]]، [[فرهنگ جامع فرق اسلامی (کتاب)|فرهنگ جامع فرق اسلامی]]، ص؟؟؟</ref>. | ##ثوبانیه: پیروان ابوثوبان مُرجی که [[حکم]] به ایجاب چیزهایی به [[حکم عقل]] و قبل از رسیدن [[شرع]] میکردند<ref>ر.ک: [[سید حسن خمینی|خمینی، سید حسن]]، [[فرهنگ جامع فرق اسلامی (کتاب)|فرهنگ جامع فرق اسلامی]]، ص؟؟؟</ref>. | ||
*امروزه از [[فرقه]] مرجئه خبری نیست و این فرقه از میان رفته است؛ ولی رگههایی از این [[تفکر]] را در قالب اباحهگری در دیگر فرق میتوان بازیافت. در [[زمان ظهور]] نیز مرجئه جزء [[سپاه سفیانی]] خواهند بود که به [[سپاه]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[هجوم]] میبرند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸؛ [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>. | *امروزه از [[فرقه]] مرجئه خبری نیست و این فرقه از میان رفته است؛ ولی رگههایی از این [[تفکر]] را در قالب اباحهگری در دیگر فرق میتوان بازیافت. در [[زمان ظهور]] نیز مرجئه جزء [[سپاه سفیانی]] خواهند بود که به [[سپاه]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[هجوم]] میبرند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸؛ [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>. |