بحث:مرجئه
نویسنده: آقای ظرافتی
مقدمه
- مرجئه، فرقهای است با عقایدی ویژه و مولود اوضاع سیاسی و اجتماعی قرن اول هجری. در پس رویدادهای سیاسی در جامعه اسلامی و روی کار آمدن بنیامیه، و در جریان اختلاف میان علی (ع) و معاویه کسانی ادعا کردند که حقیقت بر ایشان مشتبه شده است. پس در خانه نشستند و درباره امور جامعه قضاوت نکردند. اینان میگفتند، ما از عقیده باطنی کسی خبر نداریم و نمیدانیم چه کسی در دل، مسلمان و مؤمن است و چه کس، کافر و فاسق؛ زیرا همگی به ظاهر، مسلماناند. پس سزاوار است ثواب و عقاب آنان را تا قیامت به تأخیر اندازیم تا خدا درباره آنان داوری کند. بدینسان، مرجئه در این دنیا به ثواب یا گناه مسلمانان حکم نمیکنند و تنها ایمان را برای مسلمانان کافی میدانند. برخی صاحبنظران برای کلمه "ارجاء" دو معنا برشمردهاند: یکی به معنای تأخیر انداختن و دیگر به معنای امید بخشیدن و بنابر معنای دوم، معصیت به ایمان ضرر نمیرساند و امید به بخشایش گناهکاران در قیامت هست[۱][۲].
- ابومحمد حسن بن محمد بن حنیفه از نخستین کسانی بود که این نظریه را مطرح نمود[۳]. فرقه مرجئه همچون خوارج اندک اندک از عقاید سیاسی محض رو به سوی عقاید کلامی نهاد. ابوحنیفه- پیشوای مذهب حنفی- مهمترین شخصیت این دوران بود که عقاید کلامی ویژهای برای این فرقه ترتیب داد. او نوشتهها و مطالب منظمی درباره عقیده ارجاء تدوین کرد. پس از ابوحنیفه، ابومطیع بلخی دو کتاب با عنوان فقه الابسط و العالم و المتعلم نگاشت که اساس کلام مرجئه را در خود داشتند. از آثار مهم دیگر مرجئة السواد الاعظم نوشته حکیم سمرقندی است. امروزه از فرقه مرجئه خبری نیست و این فرقه از میان رفته است؛ ولی رگههایی از این تفکر را در قالب اباحهگری در دیگر فرق میتوان بازیافت[۴][۵].
- اصول عقاید مرجئه عبارتاند از: جای دادن مرتبت عمل، پس از ایمان؛ داوری نکردن درباره سرنوشت اخروی فرد مسلمان؛ مؤمن دانستن هر کس که به مسلمانی اقرار ظاهری کند؛ وانهادن امامت امت به اجماع امت؛ حکم به امامت هر کس که اجماع بر امامت او حاصل آید اگر به کتاب و سنت آگاه باشد هر چند گناه کند[۶][۷].
- مرجئه، خود، به فرقههایی انشعاب یافته است که مهمترین آنها عبارتاند از: مرجئه خوارج که همان "شبیبیه" اند[۸]. این فرقه، به جبر و قدر اعتقاد ندارند؛ مرجئه قدریه که یاران غیلان دمشقیاند و انسان را مختار میدانند؛ مرجئه جبریه که آنان را مرجئه جهمیه نیز گویند و به جبر معتقدند و مرتبت عمل را پس از ایمان میانگارند[۹][۱۰].
پانویس
- ↑ فرق الشیعه، ۱۴؛ تاریخ شیعه و فرقههای اسلام، ۴۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 407.
- ↑ معجم الفرق الاسلامیه، ۲۲۰.
- ↑ آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ۳۹؛ فرهنگ فرق اسلامی، ۴۰۶ و ۴۰۷؛ مرجئه، تاریخ و اندیشه، ۱۲، ۱۳، ۳۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 408.
- ↑ الفریق بین الفرق، ۲۰۷- ۲۰۲؛ فرق الشیعة، ۲۸؛ فرهنگ فرق اسلامی، ۴۰۷- ۴۰۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 408.
- ↑ ر.ک: تاریخ مذاهب اسلام، ۶۸ و ۳۴۲.
- ↑ معجم الفرق الاسلامیه، ۲۲۰ و ۲۲۱؛ الملل و النحل، ۱/ ۱۳۹؛ مرجئه، تاریخ و اندیشه، ۸۷ و ۸۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 408.