جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - 'اعظمی' به 'اعظمی') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = مهره | | موضوع مرتبط = مهره | ||
خط ۱۶: | خط ۱۵: | ||
== [[تاریخ]] قبیله [[مهره]] == | == [[تاریخ]] قبیله [[مهره]] == | ||
از نظر [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، این قبیله از گذشتههای دور در شمار [[قبایل]] تأثیرگذار در یمن محسوب میشده است؛ چندان که نام این قبیله در برخی نقوش برجای مانده از [[عهد قدیم]] در یمن به چشم میخورد. قدیمیترین نقشی که در آن نامی از مهره به میان آمده است در یکی از کتیبههای المِعسَال در استان | از نظر [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، این قبیله از گذشتههای دور در شمار [[قبایل]] تأثیرگذار در یمن محسوب میشده است؛ چندان که نام این قبیله در برخی نقوش برجای مانده از [[عهد قدیم]] در یمن به چشم میخورد. قدیمیترین نقشی که در آن نامی از مهره به میان آمده است در یکی از کتیبههای المِعسَال در استان «البیضاء» است که در آن به خیزش أحرار یهبأر علیه العاذ یلط بن عم ذخر (العزیالوت) -[[پادشاه]] حضرموت- و مشارکت قبیله مهره در آن در سال ۲۲۰ میلادی سخن رفته است. در یکی از نقوش «العقله» در «شبوة» فی حدود ۲۴۰ میلادی هم، به مناسبت حضور «کبیر المَهْرَة» در جشنها و گردهمآییهای «تتویج» (موسوم به إل بین بن [[رب]] [[شمس]]) -از أحرار یهبأر در العقله- که در آن به تعیین [[وزراء]] و موظفین إداری پرداخته میشد، از این [[قبیله]] یاد شده است. <ref> د.علی صالح الخلاقی، دور قبیلة مَهْرَة وأعلامها فی مصر فی القرون الثلاثة الأولی للهجرة (۱)، یافع نیوز؛ الحکواتی - الموءسسة العربیة للثقافة، مقاله قبائل المهره.</ref> در نقش «عبدان [[الکبیر]]» که به [[عهد]] تبابعه در [[قرن چهارم]] میلادی بر میگردد و نیز در یکی از نقوش مربوط به جریان «الاسرة الیزنیة بنو لحیعة یرخم» به مناسبت [[همراهی]] مهریها و سیبانیهای حضرمی – که از یزنیها به شمار میرفتند- در [[نبرد]] با عمال تبابعه در حدود [[قرن پنجم]] میلادی، و [[چیرگی]] آنان بر نیمه شرقی مملکت تبابعه، از آنان ذکری به میان آمده است. <ref> الحکواتی - الموءسسة العربیة للثقافة، مقاله قبائل المهره.</ref> مهریها طبیعتی غالباً [[بدوی]] داشتند از این رو در برابر کمتر [[دولت]] تشکیل یافته در [[یمن]] و عمان سر [[تسلیم]] فرود آورده بودند. آنان در محدوده جغرافیایی خود مجموعه دولتهایی را تشکیل دادند که تا بیش از هفت قرن ادامه یافت که [[امارت]] [[بنو تبلة بن شماسة مهری]] و بعد از او امارت [[ابی دجانه مهری]] بر الشحر در حوالی [[قرن پنجم هجری]] و [[سلطنت]] مهریها فی قشن از جمله آن است. بر این دولت مهری سلاطینی از شاخههای مختلف این قبیله از [[جاهلیت]] تا دوره معاصر [[حکومت]] راندند که از [[شهر بن وائل مهری]] و دیگر بزرگان این [[قوم]] در [[دوران جاهلیت]] ([[قرن دوم]] میلادی) تا [[سلطان]] [[عیسی بن علی بن سالم آل عفرار]] را شامل میشده است.<ref> الموسوعة الحره، مقاله تاریخ المهره.</ref> با این حال گفته شده که قبیله مَهره دارای یک حکومت با [[تشکیلات اداری]] و [[مالی]] منسجم نبود که بتواند [[قدرت]] خود را همانند یک دولت [[اعمال]] کند و آنها درگیر [[پیکار]] با [[بنیمعاویة بن کنده]] بودند<ref> عبدالرحمن عبدالواحد الشجاع، الیمن فی صدر الاسلام، ص۴۷.</ref> | ||
[[مهره]] و شحر از لحاظ [[اقتصادی]] نیز از قدیم منطقه اقتصادی وسیعی را تشکیل داده بودند. در این منطقه درختان لبان (کندر) به عمل میآمد<ref>ابن خلدون، تاریخ، ج۴، ص۲۸۸</ref> که در آن [[زمان]] مهمترین کالای [[تجاری]] آنان به شمار میرفت به طوری که [[پادشاهان]] ممالک جنوبی از جمله [[فرمانروایان]] [[سبأ]] و «قتبان» و «معین» و «حضرموت» از جهت اقتصادی بر این کالای [[ارزشمند]] تکیه داشتند. [[مردم]] این منطقه نیز جهت دوری از [[جنگ]] و [[خونریزی]] و قطع [[طمع]] زیاده خواهان از این مناطق، جهت [[ترساندن]] [[دشمنان]] به اشاعه [[اساطیر]] ترسناک برای کشتزارهای درختان لبان میپرداختند. <ref> الموسوعة الحره، مقاله تاریخ المهره.</ref> با این حال این [[قبیله]] هم بمانند دیگر [[قبایل]] [[عرب جاهلی]] در [[دوران جاهلیت]] از وقوع جنگهای [[جاهلی]] مصون نمانده بود به گونهای که برخی منابع از وقوع [[جنگی]] هولناک بین مهره و کنده خبر دادهاند که در آن مردم مهره در پاسخ به [[خیانت]] [[معدی]] [[کرب]] –جد [[اشعث بن قیس کندی]]- به ناگاه بر او و قبیلهاش [[یورش]] آوردند و پس از [[ظفر]] یافتن بر آنان، بینی و گوشهای وی را بریدند و شکمش را دریدند و بدین ترتیب، [[رییس]] [[قبیله کنده]] را به [[هلاکت]] رساندند.<ref> ابن حبیب، المحبر، ص۲۴۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۷، ص۳۵۲. </ref> همچنین مهره در [[عرب]] به شترانش که در سرعت و [[قدرت]] ضرب المثل بود، شهره بود؛<ref>حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۳۴؛ ابن خلدون، تاریخ، ج۴، ص۲۸۸؛ زرکلی، الاعلام، ج۷، ص۳۱۴.</ref> شهرتی که تا به امروز برای آنها باقی است. [[رجال]] این قبیله در گذشته، بازاری را در شحر برپا کرده بودند که از بازارهای مشهور عرب به شمار میرفت.<ref> یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۳۴۹.</ref> این بازار در [[نیمه شعبان]] هر سال برپا میشد و بازرگانان از [[زمین]] و دریا از [[حبشه]] و [[هند]] و [[ایران]] و دیگر [[همسایگان]] عرب به آنجا روی میآوردند و [[تجار]] تحت [[حمایت]] این [[قبیله]] بودند و به همین روی، از آنان عشریه میگرفتند. <ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۲۶۶. نیز ر. ک. زرکلی، الاعلام، ج۸، ص۱۰۱.</ref> | [[مهره]] و شحر از لحاظ [[اقتصادی]] نیز از قدیم منطقه اقتصادی وسیعی را تشکیل داده بودند. در این منطقه درختان لبان (کندر) به عمل میآمد<ref>ابن خلدون، تاریخ، ج۴، ص۲۸۸</ref> که در آن [[زمان]] مهمترین کالای [[تجاری]] آنان به شمار میرفت به طوری که [[پادشاهان]] ممالک جنوبی از جمله [[فرمانروایان]] [[سبأ]] و «قتبان» و «معین» و «حضرموت» از جهت اقتصادی بر این کالای [[ارزشمند]] تکیه داشتند. [[مردم]] این منطقه نیز جهت دوری از [[جنگ]] و [[خونریزی]] و قطع [[طمع]] زیاده خواهان از این مناطق، جهت [[ترساندن]] [[دشمنان]] به اشاعه [[اساطیر]] ترسناک برای کشتزارهای درختان لبان میپرداختند. <ref> الموسوعة الحره، مقاله تاریخ المهره.</ref> با این حال این [[قبیله]] هم بمانند دیگر [[قبایل]] [[عرب جاهلی]] در [[دوران جاهلیت]] از وقوع جنگهای [[جاهلی]] مصون نمانده بود به گونهای که برخی منابع از وقوع [[جنگی]] هولناک بین مهره و کنده خبر دادهاند که در آن مردم مهره در پاسخ به [[خیانت]] [[معدی]] [[کرب]] –جد [[اشعث بن قیس کندی]]- به ناگاه بر او و قبیلهاش [[یورش]] آوردند و پس از [[ظفر]] یافتن بر آنان، بینی و گوشهای وی را بریدند و شکمش را دریدند و بدین ترتیب، [[رییس]] [[قبیله کنده]] را به [[هلاکت]] رساندند.<ref> ابن حبیب، المحبر، ص۲۴۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۷، ص۳۵۲. </ref> همچنین مهره در [[عرب]] به شترانش که در سرعت و [[قدرت]] ضرب المثل بود، شهره بود؛<ref>حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۳۴؛ ابن خلدون، تاریخ، ج۴، ص۲۸۸؛ زرکلی، الاعلام، ج۷، ص۳۱۴.</ref> شهرتی که تا به امروز برای آنها باقی است. [[رجال]] این قبیله در گذشته، بازاری را در شحر برپا کرده بودند که از بازارهای مشهور عرب به شمار میرفت.<ref> یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۳۴۹.</ref> این بازار در [[نیمه شعبان]] هر سال برپا میشد و بازرگانان از [[زمین]] و دریا از [[حبشه]] و [[هند]] و [[ایران]] و دیگر [[همسایگان]] عرب به آنجا روی میآوردند و [[تجار]] تحت [[حمایت]] این [[قبیله]] بودند و به همین روی، از آنان عشریه میگرفتند. <ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۲۶۶. نیز ر. ک. زرکلی، الاعلام، ج۸، ص۱۰۱.</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:قبیله مهره]] | [[رده:قبیله مهره]] | ||
{{قبایل عرب}} | {{قبایل عرب}} |