جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[نصوص جلی امامت در قرآن]] - [[نصوص جلی امامت در حدیث]] - [[نصوص جلی امامت در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط = نصوص جلی امامت (پرسش)}} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[نصوص جلی امامت در قرآن]] - [[نصوص جلی امامت در حدیث]] - [[نصوص جلی امامت در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط = نصوص جلی امامت (پرسش)}} | ||
خط ۱۰: | خط ۹: | ||
#حدیث:{{متن حدیث|سَلِّمُوا عَلَى عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ}}؛ “بر [[علی]]{{ع}} بهعنوان [[امیرمؤمنان]] [[سلام]] بگویید”. | #حدیث:{{متن حدیث|سَلِّمُوا عَلَى عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ}}؛ “بر [[علی]]{{ع}} بهعنوان [[امیرمؤمنان]] [[سلام]] بگویید”. | ||
#حدیث: {{متن حدیث|هذا خلیفتی فیکم من بعدی فاسمعوا له و اطیعوا }}؛ “این (علی{{ع}}) [[جانشین]] من در بین شماست، [[سخن]] او را بشنوید و از او [[اطاعت]] کنید”. | #حدیث: {{متن حدیث|هذا خلیفتی فیکم من بعدی فاسمعوا له و اطیعوا }}؛ “این (علی{{ع}}) [[جانشین]] من در بین شماست، [[سخن]] او را بشنوید و از او [[اطاعت]] کنید”. | ||
#[[حدیث الدار]] که وقتی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از سوی [[خدای متعال]] [[مأموریت]] یافت که [[نبوت]] خود را به خویشاوندانش [[ابلاغ]] کند: {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref>، سه نوبت، آنان را به [[خانه]] [[ابوطالب]] [[دعوت]] و پس از [[پذیرایی]] از آنها مأموریت خویش را به آنان ابلاغ کرد، و فرمود: {{متن حدیث|ایکم یؤازرنی علی هذا الأمر حتی یکون أخی و وصیی و خلیفتی من بعدی}} «کدامیک از شما مرا [[یاری]] میکند تا [[برادر]]، [[وصی]] و جانشینم باشد”. آنان به [[پیامبر]]{{صل}} پاسخ ندادند، جز [[علی]]{{ع}} که در هر سه نوبت، [[وفاداری]] خود را به پیامبر [[اعلان]] کرد و پیامبر{{صل}} در نوبت سوم به او فرمود: {{متن حدیث|أَنْتَ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي}}؛ “تو برادر، وصی و [[جانشین]] من هستی”<ref>ر.ک: الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۷؛ تلخیص الشافی، ج۲، ص۴۵؛ الیاقوت فی علم الکلام، ص۸۰؛ انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص۲۱۴؛ تقریب المعارف، ص۱۳۷-۱۳۵؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۸۷؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۳۱۱-۳۱۰؛ کشف المراد، ص۴۹۷؛ اللوامع الالهیة، ص۳۳۵؛ ارشاد الطالبین، ص۳۳۹؛ المسلک فی اصولالدین، ص۲۲۱؛ گوهر مراد، ص۴۸۶.</ref>. | # [[حدیث الدار]] که وقتی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از سوی [[خدای متعال]] [[مأموریت]] یافت که [[نبوت]] خود را به خویشاوندانش [[ابلاغ]] کند: {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref>، سه نوبت، آنان را به [[خانه]] [[ابوطالب]] [[دعوت]] و پس از [[پذیرایی]] از آنها مأموریت خویش را به آنان ابلاغ کرد، و فرمود: {{متن حدیث|ایکم یؤازرنی علی هذا الأمر حتی یکون أخی و وصیی و خلیفتی من بعدی}} «کدامیک از شما مرا [[یاری]] میکند تا [[برادر]]، [[وصی]] و جانشینم باشد”. آنان به [[پیامبر]]{{صل}} پاسخ ندادند، جز [[علی]]{{ع}} که در هر سه نوبت، [[وفاداری]] خود را به پیامبر [[اعلان]] کرد و پیامبر{{صل}} در نوبت سوم به او فرمود: {{متن حدیث|أَنْتَ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي}}؛ “تو برادر، وصی و [[جانشین]] من هستی”<ref>ر.ک: الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۷؛ تلخیص الشافی، ج۲، ص۴۵؛ الیاقوت فی علم الکلام، ص۸۰؛ انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص۲۱۴؛ تقریب المعارف، ص۱۳۷-۱۳۵؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۸۷؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۳۱۱-۳۱۰؛ کشف المراد، ص۴۹۷؛ اللوامع الالهیة، ص۳۳۵؛ ارشاد الطالبین، ص۳۳۹؛ المسلک فی اصولالدین، ص۲۲۱؛ گوهر مراد، ص۴۸۶.</ref>. | ||
#{{متن حدیث|عَلِيٌّ إِمَامَكُمْ }}<ref>الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، ص۳۰۶.</ref>؛ “علی پیشوای شماست”. | #{{متن حدیث|عَلِيٌّ إِمَامَكُمْ }}<ref>الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، ص۳۰۶.</ref>؛ “علی پیشوای شماست”. | ||
#{{متن حدیث|أنت أخی و وصی و خلیفتی من بعدی و قاضی دینی }}<ref>کشف المراد، ص۴۹۸ و ۵۱۰.</ref> (به کسر دال)؛ “تو برادر، وصی و جانشین من پس از من، و [[قاضی]] [[دین]] من هستی”. | #{{متن حدیث|أنت أخی و وصی و خلیفتی من بعدی و قاضی دینی }}<ref>کشف المراد، ص۴۹۸ و ۵۱۰.</ref> (به کسر دال)؛ “تو برادر، وصی و جانشین من پس از من، و [[قاضی]] [[دین]] من هستی”. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۵: | ||
#{{متن حدیث|أنت سید المسلمین و امام المتقین و قائد الغر المحجلین }}<ref>کشف المراد، ص۴۹۸ و ۵۱۰.</ref>؛ “تو بزرگ [[مسلمانان]] و پیشوای [[پرهیزگاران]] و پیشاهنگ روسپیدانی”. | #{{متن حدیث|أنت سید المسلمین و امام المتقین و قائد الغر المحجلین }}<ref>کشف المراد، ص۴۹۸ و ۵۱۰.</ref>؛ “تو بزرگ [[مسلمانان]] و پیشوای [[پرهیزگاران]] و پیشاهنگ روسپیدانی”. | ||
#{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَةً فَاخْتَارَنِي منها فجعلنی نبیّاً، ثمّ اطّلع ثانیة فاختار منها علیّا فجعله اماما، ثمّ أمرنی أن اتّخذه أخا و وصیّاً و وزیرا }}<ref>اللوامع الإلهیة، ص۳۳۵؛ المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۱-۲۲۲.</ref>؛ “خداوند به [[زمین]] نظری خاص کرد و مرا برگزید و [[پیامبر]] قرار داد، سپس نظر دیگری کرد و [[علی]] را برگزید و [[امام]] قرار داد، آنگاه به من [[دستور]] داد که او را [[برادر]]، [[وصی]] و [[وزیر]] خود قرار دهم”. | #{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَةً فَاخْتَارَنِي منها فجعلنی نبیّاً، ثمّ اطّلع ثانیة فاختار منها علیّا فجعله اماما، ثمّ أمرنی أن اتّخذه أخا و وصیّاً و وزیرا }}<ref>اللوامع الإلهیة، ص۳۳۵؛ المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۱-۲۲۲.</ref>؛ “خداوند به [[زمین]] نظری خاص کرد و مرا برگزید و [[پیامبر]] قرار داد، سپس نظر دیگری کرد و [[علی]] را برگزید و [[امام]] قرار داد، آنگاه به من [[دستور]] داد که او را [[برادر]]، [[وصی]] و [[وزیر]] خود قرار دهم”. | ||
#[[عبداللّه بن سمره]] میگوید که به پیامبر{{صل}} گفتم: “ای [[رسول خدا]]، مرا به طریق [[نجات]] [[ارشاد]] کن”. پیامبر{{صل}} فرمود: “ای فرزند سمره! هرگاه [[اهواء]] و آرا، مختلف و پراکنده شد بر تو باد به [[رجوع]] به [[علی بن ابیطالب]]{{ع}}، زیرا او [[امام امت]] من و [[جانشین]] من بر آنان است”<ref>اللوامع الإلهیة، ص۳۳۶؛ المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۲.</ref>؛ | # [[عبداللّه بن سمره]] میگوید که به پیامبر{{صل}} گفتم: “ای [[رسول خدا]]، مرا به طریق [[نجات]] [[ارشاد]] کن”. پیامبر{{صل}} فرمود: “ای فرزند سمره! هرگاه [[اهواء]] و آرا، مختلف و پراکنده شد بر تو باد به [[رجوع]] به [[علی بن ابیطالب]]{{ع}}، زیرا او [[امام امت]] من و [[جانشین]] من بر آنان است”<ref>اللوامع الإلهیة، ص۳۳۶؛ المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۲.</ref>؛ | ||
#[[سلمان فارسی]] میگوید بر پیامبر{{صل}} وارد شدم دیدم [[حسین]]{{ع}} را بر دامن دارد و چشمان او را میبوسد و میگوید: “تو بزرگ و فرزند بزرگ هستی، تو امام و [[پدر]] [[امامان]] هستی، تو [[حجت]] و فرزند حجت و پدر نُه حجت هستی که نهمین آنان [[قائم]] آنان است”<ref>اللوامع الإلهیة، ص۳۳۶.</ref>. | # [[سلمان فارسی]] میگوید بر پیامبر{{صل}} وارد شدم دیدم [[حسین]]{{ع}} را بر دامن دارد و چشمان او را میبوسد و میگوید: “تو بزرگ و فرزند بزرگ هستی، تو امام و [[پدر]] [[امامان]] هستی، تو [[حجت]] و فرزند حجت و پدر نُه حجت هستی که نهمین آنان [[قائم]] آنان است”<ref>اللوامع الإلهیة، ص۳۳۶.</ref>. | ||
#[[ابن عباس]] از پیامبر{{صل}} [[روایت]] کرده است که پروردگارم در [[معراج]] به من فرمود: ای [[محمد]]! چرا از میان [[آدمیان]]، فردی را به عنوان وزیر، برادر و وصی خود برنگزیدهای؟” گفتم: “چه کسی را برگزینم؟” [[خداوند]] فرمود: “ای محمد! [[علی بن ابی طالب]] را برای تو [[اختیار]] کردهام”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۱؛ کمال الدین، ص۲۵۰.</ref>. ۱۲. وقتی [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> نازل شد، [[جابر بن عبداللّه]] به پیامبر{{صل}} گفت: “ای رسول خدا! [[خدا]] و رسولش را شناختهام، اما اولیالأمر- که خداوند، [[اطاعت]] از آنان را با اطاعت از تو همراه کرده است - چه کسانیاند؟” رسول خدا{{صل}} فرمود: “آنان [[جانشینان]] من هستند که اولین آنها علی بن ابی طالب{{ع}} است”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۲؛ کمال الدین، ص۲۵۳.</ref>. | # [[ابن عباس]] از پیامبر{{صل}} [[روایت]] کرده است که پروردگارم در [[معراج]] به من فرمود: ای [[محمد]]! چرا از میان [[آدمیان]]، فردی را به عنوان وزیر، برادر و وصی خود برنگزیدهای؟” گفتم: “چه کسی را برگزینم؟” [[خداوند]] فرمود: “ای محمد! [[علی بن ابی طالب]] را برای تو [[اختیار]] کردهام”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۱؛ کمال الدین، ص۲۵۰.</ref>. ۱۲. وقتی [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> نازل شد، [[جابر بن عبداللّه]] به پیامبر{{صل}} گفت: “ای رسول خدا! [[خدا]] و رسولش را شناختهام، اما اولیالأمر- که خداوند، [[اطاعت]] از آنان را با اطاعت از تو همراه کرده است - چه کسانیاند؟” رسول خدا{{صل}} فرمود: “آنان [[جانشینان]] من هستند که اولین آنها علی بن ابی طالب{{ع}} است”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۲؛ کمال الدین، ص۲۵۳.</ref>. | ||
#[[اصبغ بن نباته]] گفته است: [[امیر المؤمنین علی]] بن [[ابیطالب]]{{ع}} بهسوی ما بیرون آمد، در حالی که دستش در دست فرزندش [[حسن]] بود، و میگفت که [[پیامبر]]{{صل}} به سوی [[مسلمانان]] بیرون آمد، در حالی که دست من در دست او بود و میگفت: “برترین [[خلق]] پس از من و سیّد آنان این برادرم است. او پیشوای هر [[مسلمان]] و [[امیر]] هر مؤمنی پس از من است. [سپس [[حضرت علی]]{{ع}} فرمود] [[آگاه]] باشید که من میگویم: [[برترین]] خلق پس از من و [[سید]] آنان این فرزندم است. او پیشوای هر مسلمان و مولای هر مؤمنی پس از من است”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۲-۲۲۳؛ کمال الدین، ص۲۵۹.</ref>؛ | # [[اصبغ بن نباته]] گفته است: [[امیر المؤمنین علی]] بن [[ابیطالب]]{{ع}} بهسوی ما بیرون آمد، در حالی که دستش در دست فرزندش [[حسن]] بود، و میگفت که [[پیامبر]]{{صل}} به سوی [[مسلمانان]] بیرون آمد، در حالی که دست من در دست او بود و میگفت: “برترین [[خلق]] پس از من و سیّد آنان این برادرم است. او پیشوای هر [[مسلمان]] و [[امیر]] هر مؤمنی پس از من است. [سپس [[حضرت علی]]{{ع}} فرمود] [[آگاه]] باشید که من میگویم: [[برترین]] خلق پس از من و [[سید]] آنان این فرزندم است. او پیشوای هر مسلمان و مولای هر مؤمنی پس از من است”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۲-۲۲۳؛ کمال الدین، ص۲۵۹.</ref>؛ | ||
#[[سلمان فارسی]] گفته است که پیامبر{{صل}} به [[فاطمه]]{{س}} فرمود: “خداوند به سوی [[زمین]]، نظر خاصی کرد و پدرت را برگزید. سپس نظر خاص دیگری کرد و همسرت را برگزید. آنگاه به من [[وحی]] کرد که تو را به [[ازدواج]] او درآورم، و وی را ولی و [[وزیر]] برگزینم، و [[جانشین]] خود در امّتم قرار دهم: پس پدرت برترین [[پیامبران]]، و همسرت برترین اوصیاست و تو نخستین فردی از [[خویشان]] من هستی که به من ملحق خواهی شد”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۳؛ کمال الدین، ص۲۶۳.</ref>. | # [[سلمان فارسی]] گفته است که پیامبر{{صل}} به [[فاطمه]]{{س}} فرمود: “خداوند به سوی [[زمین]]، نظر خاصی کرد و پدرت را برگزید. سپس نظر خاص دیگری کرد و همسرت را برگزید. آنگاه به من [[وحی]] کرد که تو را به [[ازدواج]] او درآورم، و وی را ولی و [[وزیر]] برگزینم، و [[جانشین]] خود در امّتم قرار دهم: پس پدرت برترین [[پیامبران]]، و همسرت برترین اوصیاست و تو نخستین فردی از [[خویشان]] من هستی که به من ملحق خواهی شد”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۳؛ کمال الدین، ص۲۶۳.</ref>. | ||
#[[زید بن ارقم]] میگوید شنیدم پیامبر{{صل}} به [[علی]]{{ع}} میفرمود: “تو [[امام]] و [[خلیفه]] پس از من هستی”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۴؛ کفایة الأثر، ص۱۱۰؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۱۹.</ref>. | # [[زید بن ارقم]] میگوید شنیدم پیامبر{{صل}} به [[علی]]{{ع}} میفرمود: “تو [[امام]] و [[خلیفه]] پس از من هستی”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۴؛ کفایة الأثر، ص۱۱۰؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۱۹.</ref>. | ||
#از [[زبیر]] سؤال شد درباره علی{{ع}} از پیامبر{{صل}} چه شنیده است، گفت: “شنیدم که میفرمود: علی{{ع}} با [[حق]] و حق با علی{{ع}} است، و او امام و خلیفه پس از من است. وی بر [[تأویل]] میجنگد، چنانکه من بر [[تنزیل]] [[جنگ]] کردم”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۵؛ کفایة الأثر، ص۱۱۴؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۲۶.</ref>. | #از [[زبیر]] سؤال شد درباره علی{{ع}} از پیامبر{{صل}} چه شنیده است، گفت: “شنیدم که میفرمود: علی{{ع}} با [[حق]] و حق با علی{{ع}} است، و او امام و خلیفه پس از من است. وی بر [[تأویل]] میجنگد، چنانکه من بر [[تنزیل]] [[جنگ]] کردم”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۵؛ کفایة الأثر، ص۱۱۴؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۲۶.</ref>. | ||
#[[عمار بن یاسر]] میگوید در برخی از [[غزوات]] با پیامبر{{صل}} بودم و علی{{ع}} پرچمداران [[سپاه]] [[دشمن]] را کشته و جمع آنان را متفرق ساخته بود. نزد پیامبر{{صل}} آمدم و گفتم: “ای [[رسول خدا]]! بهدرستی که [[علی]]{{ع}} [[حق]] [[جهاد در راه خدا]] را ادا کرد”. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: “زیرا او از من و من از اویم او [[وارث علم]] من، و قضاکننده [[دین]] من، و تحققبخش به [[وعده]] من، و [[جانشین]] من است. [[جنگ]] با او جنگ با من، و جنگ با من جنگ با خداست، و [[سازش]] با او سازش با من، و سازش با من سازش با خداست”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۵؛ کفایة الاثر، ص۱۲۰؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۰.</ref>. | # [[عمار بن یاسر]] میگوید در برخی از [[غزوات]] با پیامبر{{صل}} بودم و علی{{ع}} پرچمداران [[سپاه]] [[دشمن]] را کشته و جمع آنان را متفرق ساخته بود. نزد پیامبر{{صل}} آمدم و گفتم: “ای [[رسول خدا]]! بهدرستی که [[علی]]{{ع}} [[حق]] [[جهاد در راه خدا]] را ادا کرد”. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: “زیرا او از من و من از اویم او [[وارث علم]] من، و قضاکننده [[دین]] من، و تحققبخش به [[وعده]] من، و [[جانشین]] من است. [[جنگ]] با او جنگ با من، و جنگ با من جنگ با خداست، و [[سازش]] با او سازش با من، و سازش با من سازش با خداست”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۵؛ کفایة الاثر، ص۱۲۰؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۰.</ref>. | ||
#[[اصبغ بن نباته]] گفته است: [[عمران بن حصین]] میگفت از [[پیامبر]]{{صل}} شنیدم که به [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} میفرمود: “تو وارث علم من، و [[امام]] و [[خلیفه]] پس از من هستی”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۵؛ کفایة الاثر، ص۱۳۲؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۰.</ref>. | # [[اصبغ بن نباته]] گفته است: [[عمران بن حصین]] میگفت از [[پیامبر]]{{صل}} شنیدم که به [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} میفرمود: “تو وارث علم من، و [[امام]] و [[خلیفه]] پس از من هستی”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۵؛ کفایة الاثر، ص۱۳۲؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۰.</ref>. | ||
#[[حذیفة بن یمان]] میگوید: به پیامبر{{صل}} گفتم: “چه کسی را جانشین خود قرار میدهی؟” پیامبر{{صل}} فرمود: “[[موسی بن عمران]]، چه کسی را جانشین خود ساخت؟” گفتم: “[[یوشع بن نون]]”. پیامبر{{صل}} فرمود: “وصی و جانشین من علی بن ابی طالب{{ع}} است که پیشوای [[نیکان]] و [[قاتل]] [[کافران]] است، و هر کس او را واگذارد، به [[خذلان]] [[خدا]] گرفتار خواهد شد”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۵؛ کفایة الاثر، ص۲۲۶؛ کفایة الاثر، ص۱۳۶؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۰۰.</ref> | # [[حذیفة بن یمان]] میگوید: به پیامبر{{صل}} گفتم: “چه کسی را جانشین خود قرار میدهی؟” پیامبر{{صل}} فرمود: “[[موسی بن عمران]]، چه کسی را جانشین خود ساخت؟” گفتم: “[[یوشع بن نون]]”. پیامبر{{صل}} فرمود: “وصی و جانشین من علی بن ابی طالب{{ع}} است که پیشوای [[نیکان]] و [[قاتل]] [[کافران]] است، و هر کس او را واگذارد، به [[خذلان]] [[خدا]] گرفتار خواهد شد”<ref>المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۵؛ کفایة الاثر، ص۲۲۶؛ کفایة الاثر، ص۱۳۶؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۰۰.</ref> | ||
==[[نصوص جلی]] در [[منابع روایی]]== | ==[[نصوص جلی]] در [[منابع روایی]]== | ||
===[[منابع روایی شیعه]]=== | ===[[منابع روایی شیعه]]=== | ||
[[نصوص]] پیشین را از منابع [[کلامی]] [[امامیه]] [[نقل]] کردیم. این نصوص برگرفته از منابع معتبر [[روایی]] [[شیعه]] است که بهصورت [[متواتر]] یا [[متظافر]] نقل شدهاند. علاوه بر نصوص یاد شده، نصوص جلیّ دیگری نیز در منابع معتبر روایی شیعه نقل شده که نمونههایی را در اینجا بازگو میکنیم اگر چه برخی از این نصوص، همانهاست که پیش از این از منابع کلامی بازگو کردیم. | [[نصوص]] پیشین را از منابع [[کلامی]] [[امامیه]] [[نقل]] کردیم. این نصوص برگرفته از منابع معتبر [[روایی]] [[شیعه]] است که بهصورت [[متواتر]] یا [[متظافر]] نقل شدهاند. علاوه بر نصوص یاد شده، نصوص جلیّ دیگری نیز در منابع معتبر روایی شیعه نقل شده که نمونههایی را در اینجا بازگو میکنیم اگر چه برخی از این نصوص، همانهاست که پیش از این از منابع کلامی بازگو کردیم. | ||
#[[محدث]] [[کلینی]] در [[حدیثی]] [[مسند]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که فرمود: وقتی [[ولایت علی]]{{ع}} نازل شد، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از [[اصحاب]] خود خواست که به علی{{ع}} بهعنوان [[امیرمؤمنان]] [[سلام]] بگویند”<ref>الکافی، ج۱، ص۲۹۰، حدیث۶؛ اثبات الهداة، ج۴، ص۳، حدیث۵.</ref>. | # [[محدث]] [[کلینی]] در [[حدیثی]] [[مسند]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که فرمود: وقتی [[ولایت علی]]{{ع}} نازل شد، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از [[اصحاب]] خود خواست که به علی{{ع}} بهعنوان [[امیرمؤمنان]] [[سلام]] بگویند”<ref>الکافی، ج۱، ص۲۹۰، حدیث۶؛ اثبات الهداة، ج۴، ص۳، حدیث۵.</ref>. | ||
#وی در [[حدیث]] دیگری از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] میکند که فرمود: “وقتی دوران [[نبوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} به پایان رسید، [[خداوند]] به او [[وحی]] کرد که دوران [[پیامبری]] تو پایان یافته است. بنابراین [[میراث]] [[علم]] و [[آثار نبوت]] را به [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بسپار، زیرا من میراث علم و نبوت را از [[ذریه]] تو [[قطع]] نخواهم کرد، همانگونه که در [[بیوت]] [[پیامبران پیشین]] این گونه بود”<ref>الکافی، ج۱، ص۲۹۳، حدیث۲؛ اثبات الهداة، ج۵، ص۳، حدیث۶.</ref>. | #وی در [[حدیث]] دیگری از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] میکند که فرمود: “وقتی دوران [[نبوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} به پایان رسید، [[خداوند]] به او [[وحی]] کرد که دوران [[پیامبری]] تو پایان یافته است. بنابراین [[میراث]] [[علم]] و [[آثار نبوت]] را به [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بسپار، زیرا من میراث علم و نبوت را از [[ذریه]] تو [[قطع]] نخواهم کرد، همانگونه که در [[بیوت]] [[پیامبران پیشین]] این گونه بود”<ref>الکافی، ج۱، ص۲۹۳، حدیث۲؛ اثبات الهداة، ج۵، ص۳، حدیث۶.</ref>. | ||
#وی در حدیث دیگری از امام باقر{{ع}} روایت کرده است که [[محمد بن حنفیه]] به [[امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} گفت: “تو میدانی که رسول خدا، [[وصیت]] و [[امامت]] پس از خود را به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و پس از او به [[حسن]]{{ع}} و پس از وی به [[حسین]]{{ع}} سپرد”<ref>الکافی، ج۱، ص۳۸۳؛ اثبات الهداة، ج۶، ص۳، حدیث۸.</ref>. | #وی در حدیث دیگری از امام باقر{{ع}} روایت کرده است که [[محمد بن حنفیه]] به [[امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} گفت: “تو میدانی که رسول خدا، [[وصیت]] و [[امامت]] پس از خود را به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و پس از او به [[حسن]]{{ع}} و پس از وی به [[حسین]]{{ع}} سپرد”<ref>الکافی، ج۱، ص۳۸۳؛ اثبات الهداة، ج۶، ص۳، حدیث۸.</ref>. | ||
#او در حدیث دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} روایت کرده است که خداوند در [[معراج]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: “ای [[محمد]]! چه کسی پس از تو پیشوای امتت خواهد بود؟ [[پیامبر]] فرمود: [[خدا]] داناتر است. خداوند فرمود: علی بن ابی طالب{{ع}} امیرمؤمنان و [[سید]] [[مسلمانان]]، و پیشوای روسپیدان است”<ref>الکافی، ج۱، ص۴۴۳، حدیث۱۳؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۱۴-۱۵، حدیث۵۱.</ref>. | #او در حدیث دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} روایت کرده است که خداوند در [[معراج]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: “ای [[محمد]]! چه کسی پس از تو پیشوای امتت خواهد بود؟ [[پیامبر]] فرمود: [[خدا]] داناتر است. خداوند فرمود: علی بن ابی طالب{{ع}} امیرمؤمنان و [[سید]] [[مسلمانان]]، و پیشوای روسپیدان است”<ref>الکافی، ج۱، ص۴۴۳، حدیث۱۳؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۱۴-۱۵، حدیث۵۱.</ref>. | ||
#وی در حدیث دیگری از امام باقر{{ع}} روایت کرده که پیامبر اکرم{{صل}} فرمود: “نخستین [[وصی]] [پیامبر] بر [[زمین]] هبةاللّه فرزند [[آدم]]{{ع}} بود، و هیچ پیامبری بدون وصی نبود، و علی بن ابی طالب{{ع}} هبةاللّه برای محمد{{صل}} است که [[وارث علم]] [[اوصیا]] و پیامبران پیشین است و بر پیشانی [[عرش]] [[ثبت]] شده است که [[علی]]{{ع}}، [[امیر مؤمنان]] است”<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۴، حدیث۲؛ اثبات الهداة، ج۲، ص۲۳، حدیث۸۳.</ref>. | #وی در حدیث دیگری از امام باقر{{ع}} روایت کرده که پیامبر اکرم{{صل}} فرمود: “نخستین [[وصی]] [پیامبر] بر [[زمین]] هبةاللّه فرزند [[آدم]]{{ع}} بود، و هیچ پیامبری بدون وصی نبود، و علی بن ابی طالب{{ع}} هبةاللّه برای محمد{{صل}} است که [[وارث علم]] [[اوصیا]] و پیامبران پیشین است و بر پیشانی [[عرش]] [[ثبت]] شده است که [[علی]]{{ع}}، [[امیر مؤمنان]] است”<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۴، حدیث۲؛ اثبات الهداة، ج۲، ص۲۳، حدیث۸۳.</ref>. | ||
#[[شیخ صدوق]] در [[حدیثی]] [[مسند]] از [[ابن عباس]] روایت کرده که شنیدم پیامبر{{صل}} به علی{{ع}} میفرمود: “ای علی! تو وصی من هستی. به امر پروردگارم تو را [[جانشین]] خود کردم، ای علی! تو پس از من مسائل مورد [[اختلاف]] امتم را برای آنان بیان میکنی، [[سخن]] تو سخن من، و امر تو امر من، و [[اطاعت]] از تو اطاعت از من، و اطاعت از من اطاعت از خداست، و [[معصیت]] تو معصیت من، و معصیت من [[معصیت خداوند]] بزرگ است”<ref>من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، حدیث۵۴۰۵؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۲۵-۲۶.</ref>. | # [[شیخ صدوق]] در [[حدیثی]] [[مسند]] از [[ابن عباس]] روایت کرده که شنیدم پیامبر{{صل}} به علی{{ع}} میفرمود: “ای علی! تو وصی من هستی. به امر پروردگارم تو را [[جانشین]] خود کردم، ای علی! تو پس از من مسائل مورد [[اختلاف]] امتم را برای آنان بیان میکنی، [[سخن]] تو سخن من، و امر تو امر من، و [[اطاعت]] از تو اطاعت از من، و اطاعت از من اطاعت از خداست، و [[معصیت]] تو معصیت من، و معصیت من [[معصیت خداوند]] بزرگ است”<ref>من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، حدیث۵۴۰۵؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۲۵-۲۶.</ref>. | ||
#[[شیخ صدوق]] در [[حدیثی]] [[مسند]] از بریدہ اسلمی [[روایت]] میکند که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: “علی{{ع}} [[امام]] هر مؤمنی پس از من است”<ref>عیون الاخبار الرضا، ج۲، ص۲۵۴، حدیث۲۶.</ref>. | # [[شیخ صدوق]] در [[حدیثی]] [[مسند]] از بریدہ اسلمی [[روایت]] میکند که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: “علی{{ع}} [[امام]] هر مؤمنی پس از من است”<ref>عیون الاخبار الرضا، ج۲، ص۲۵۴، حدیث۲۶.</ref>. | ||
#شیخ صدوق در حدیثی مسند از پیامبر اکرم{{صل}} روایت کرده که فرمود: “ای [[مردم]]! [[علی]] [[خلیفه خدا]] و [[خلیفه]] من بر شما پس از من است. او [[امیر مؤمنان]] و [[بهترین]] [[اوصیا]] است. هر کس با او [[نزاع]] کند، با من نزاع کرده، و هر کس به او [[ظلم]] کند، به من ظلم کرده است”<ref>عیون الاخبار الرضا، ج۱، ص۶۳، حدیث۲۱۹.</ref>. | #شیخ صدوق در حدیثی مسند از پیامبر اکرم{{صل}} روایت کرده که فرمود: “ای [[مردم]]! [[علی]] [[خلیفه خدا]] و [[خلیفه]] من بر شما پس از من است. او [[امیر مؤمنان]] و [[بهترین]] [[اوصیا]] است. هر کس با او [[نزاع]] کند، با من نزاع کرده، و هر کس به او [[ظلم]] کند، به من ظلم کرده است”<ref>عیون الاخبار الرضا، ج۱، ص۶۳، حدیث۲۱۹.</ref>. | ||
#شیخ صدوق در حدیثی مسند از [[امام حسین]]{{ع}} روایت میکند که [[بریده]] به من گفت: “پیامبر{{صل}} به ما [[دستور]] داد که به پدرت بهعنوان [[امیرمؤمنان]] [[سلام]] بگوییم”<ref>عیون الاخبار الرضا، ج۱، ص۷۳، حدیث۳۱۲؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۳۳، حدیث۱۲۴.</ref>. | #شیخ صدوق در حدیثی مسند از [[امام حسین]]{{ع}} روایت میکند که [[بریده]] به من گفت: “پیامبر{{صل}} به ما [[دستور]] داد که به پدرت بهعنوان [[امیرمؤمنان]] [[سلام]] بگوییم”<ref>عیون الاخبار الرضا، ج۱، ص۷۳، حدیث۳۱۲؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۳۳، حدیث۱۲۴.</ref>. | ||
#شیخ صدوق به طور مسند از [[ابوسعید خدری]] روایت کرده است که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: “هر کس من ولی او هستم، علی{{ع}} ولی اوست، و هر کس من امام او هستم، علی{{ع}} امام اوست، و هر کس من [[نذیر]] او هستم، علی{{ع}} نذیر اوست، و هر کس من [[هادی]] او هستم، علی{{ع}} هادی اوست، و هر کس من وسیله او به سوی [[خدا]] هستم، علی{{ع}} وسیله او به سوی خداست و خدا میان او و دشمنش [[داوری]] میکند”<ref>معانی الأخبار، ج۱، ص۶۳، حدیث۱۲؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۳۷، حدیث۱۴۳.</ref>. | #شیخ صدوق به طور مسند از [[ابوسعید خدری]] روایت کرده است که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: “هر کس من ولی او هستم، علی{{ع}} ولی اوست، و هر کس من امام او هستم، علی{{ع}} امام اوست، و هر کس من [[نذیر]] او هستم، علی{{ع}} نذیر اوست، و هر کس من [[هادی]] او هستم، علی{{ع}} هادی اوست، و هر کس من وسیله او به سوی [[خدا]] هستم، علی{{ع}} وسیله او به سوی خداست و خدا میان او و دشمنش [[داوری]] میکند”<ref>معانی الأخبار، ج۱، ص۶۳، حدیث۱۲؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۳۷، حدیث۱۴۳.</ref>. | ||
#شیخ صدوق به طور مسند از ابوسعید خدری از [[رسول اکرم]]{{صل}} درباره معنای [[آیه]] {{متن قرآن|وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ}}<ref>«و آنان را باز دارید، که آنان بازخواست خواهند شد» سوره صافات، آیه ۲۴.</ref> پرسید. پیامبر{{صل}} فرمود: “از [[ولایت علی]]{{ع}} سؤال خواهد شد، زیرا [[خداوند]] آنان را [[آگاه]] کرده بود که او [[جانشین پیامبر]]{{صل}} است”<ref>معانی الأخبار، ص۶۷، حدیث۷؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۳۸، حدیث۱۴۵.</ref>. | #شیخ صدوق به طور مسند از ابوسعید خدری از [[رسول اکرم]]{{صل}} درباره معنای [[آیه]] {{متن قرآن|وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ}}<ref>«و آنان را باز دارید، که آنان بازخواست خواهند شد» سوره صافات، آیه ۲۴.</ref> پرسید. پیامبر{{صل}} فرمود: “از [[ولایت علی]]{{ع}} سؤال خواهد شد، زیرا [[خداوند]] آنان را [[آگاه]] کرده بود که او [[جانشین پیامبر]]{{صل}} است”<ref>معانی الأخبار، ص۶۷، حدیث۷؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۳۸، حدیث۱۴۵.</ref>. | ||
#[[شیخ صدوق]] به طور [[مسند]] از [[ابن عباس]] [[روایت]] میکند که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: “خداوند یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر دارد. من [[برترین]] آنان هستم و هر [[پیامبری]] وصیّی دارد که به [[امر خداوند]] او را [[وصی]] خود قرار داده است، و [[وصیّ]] من [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، برترین آنان است”<ref>من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰، حدیث۵۴۰۷؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۲۶، حدیث۹۵.</ref>. | # [[شیخ صدوق]] به طور [[مسند]] از [[ابن عباس]] [[روایت]] میکند که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: “خداوند یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر دارد. من [[برترین]] آنان هستم و هر [[پیامبری]] وصیّی دارد که به [[امر خداوند]] او را [[وصی]] خود قرار داده است، و [[وصیّ]] من [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، برترین آنان است”<ref>من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰، حدیث۵۴۰۷؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۲۶، حدیث۹۵.</ref>. | ||
#شیخ صدوق در [[حدیثی]] مسند از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} روایت میکند که فرمود: روزی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره [[ماه رمضان]] [[سخنرانی]] کرد و از [[شهادت]] من در آن خبر داد و فرمود: “خداوند من و تو را آفرید، مرا برای [[نبوت]] برگزید و تو را برای [[امامت]]. هر کس، امامت تو را منکر شود، نبوت مرا منکر شده است، [[امر و نهی]] تو، [[امر]] [[نهی]] من است. تو [[حجت خدا]] بر [[خلق]] او، و [[امین]] بر سِرّ او، و [[خلیفه خدا]] بر [[بندگان]] اویی”<ref>عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۸۶، حدیث۵؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۲۹، حدیث۱۰۶.</ref>. | #شیخ صدوق در [[حدیثی]] مسند از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} روایت میکند که فرمود: روزی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره [[ماه رمضان]] [[سخنرانی]] کرد و از [[شهادت]] من در آن خبر داد و فرمود: “خداوند من و تو را آفرید، مرا برای [[نبوت]] برگزید و تو را برای [[امامت]]. هر کس، امامت تو را منکر شود، نبوت مرا منکر شده است، [[امر و نهی]] تو، [[امر]] [[نهی]] من است. تو [[حجت خدا]] بر [[خلق]] او، و [[امین]] بر سِرّ او، و [[خلیفه خدا]] بر [[بندگان]] اویی”<ref>عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۸۶، حدیث۵؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۲۹، حدیث۱۰۶.</ref>. | ||
#شیخ صدوق به طور مسند از [[عبایة بن ربعی]] [[نقل]] میکند که فردی از ابن عباس درباره علی بن ابی طالب{{ع}} پرسید. ابن عباس گفت: “از مردی پرسیدی که پس از پیامبر{{صل}} کسی [[برتر]] از او نیست. وی [[برادر]] [[دینی]] و [[پسر عموی پیامبر]]، وصی و [[جانشین]] او بر [[امت]] وی است”<ref>معانی الأخبار، ص۶۵، حدیث۱؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۳۶، حدیث۱۳۷.</ref>. ۱۵. وی به طور مسند از [[امام صادق]]{{ع}} روایت کرده است که پیامبر{{صل}} به امسلمه فرمود: “ای امسلمه! بشنو و [[شاهد]] باش که این علی بن ابی طالب{{ع}} برادر من در [[دنیا]] و حامل لوای [[حمد]] در [[قیامت]]، وصی و جانشین من، [[سید]] [[مسلمانان]]، [[امام]] [[پرهیزگاران]]، پیشوای روسپیدان و [[قاتل]] [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]] است”<ref>معانی الأخبار، ص۲۰۴، حدیث۱؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۴۱، حدیث۱۵۷.</ref>. | #شیخ صدوق به طور مسند از [[عبایة بن ربعی]] [[نقل]] میکند که فردی از ابن عباس درباره علی بن ابی طالب{{ع}} پرسید. ابن عباس گفت: “از مردی پرسیدی که پس از پیامبر{{صل}} کسی [[برتر]] از او نیست. وی [[برادر]] [[دینی]] و [[پسر عموی پیامبر]]، وصی و [[جانشین]] او بر [[امت]] وی است”<ref>معانی الأخبار، ص۶۵، حدیث۱؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۳۶، حدیث۱۳۷.</ref>. ۱۵. وی به طور مسند از [[امام صادق]]{{ع}} روایت کرده است که پیامبر{{صل}} به امسلمه فرمود: “ای امسلمه! بشنو و [[شاهد]] باش که این علی بن ابی طالب{{ع}} برادر من در [[دنیا]] و حامل لوای [[حمد]] در [[قیامت]]، وصی و جانشین من، [[سید]] [[مسلمانان]]، [[امام]] [[پرهیزگاران]]، پیشوای روسپیدان و [[قاتل]] [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]] است”<ref>معانی الأخبار، ص۲۰۴، حدیث۱؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۴۱، حدیث۱۵۷.</ref>. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۸: | ||
#ایشان در حدیثی مسند از [[امیر المؤمنین]]{{ع}} روایت کرده است که فرمود: مردی نزد من آمد و گفت: “ای [[ابوالحسن]]! تو ادعا میکنی که امیر المؤمنین{{ع}} هستی. چه کسی تو را امیر المؤمنین قرار داده است؟” گفتم: “خدای بزرگ، مرا [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} قرار داده است”. آن مرد نزد پیامبر{{صل}} رفت و گفت: “ای [[رسول خدا]]! آیا علی در اینکه میگوید [[خدا]] او را امیر المؤمنین{{ع}} قرار داده است، راست میگوید؟” پیامبر از سخن وی به [[خشم]] آمد و فرمود: “علی{{ع}} به [[ولایت الهی]] که از بالای [[عرش]] خود برای او مقرر کرده، [[امیر مؤمنان]] است، و خداوند، [[فرشتگان]] را [[گواه]] گرفته که علی [[خلیفه]] و [[حجت خدا]] و امام مسلمانان است. اطاعت از او مقرون به [[اطاعت از خدا]]، و [[نافرمانی]] او مقرون به نافرمانی خداست. هر کس [[امامت]] او را [[انکار]] کند، [[نبوت]] مرا انکار کرده است”<ref>الامالی، ص۱۵۶، حدیث۱۵۰؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۹، حدیث۰۲۴۹</ref>. | #ایشان در حدیثی مسند از [[امیر المؤمنین]]{{ع}} روایت کرده است که فرمود: مردی نزد من آمد و گفت: “ای [[ابوالحسن]]! تو ادعا میکنی که امیر المؤمنین{{ع}} هستی. چه کسی تو را امیر المؤمنین قرار داده است؟” گفتم: “خدای بزرگ، مرا [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} قرار داده است”. آن مرد نزد پیامبر{{صل}} رفت و گفت: “ای [[رسول خدا]]! آیا علی در اینکه میگوید [[خدا]] او را امیر المؤمنین{{ع}} قرار داده است، راست میگوید؟” پیامبر از سخن وی به [[خشم]] آمد و فرمود: “علی{{ع}} به [[ولایت الهی]] که از بالای [[عرش]] خود برای او مقرر کرده، [[امیر مؤمنان]] است، و خداوند، [[فرشتگان]] را [[گواه]] گرفته که علی [[خلیفه]] و [[حجت خدا]] و امام مسلمانان است. اطاعت از او مقرون به [[اطاعت از خدا]]، و [[نافرمانی]] او مقرون به نافرمانی خداست. هر کس [[امامت]] او را [[انکار]] کند، [[نبوت]] مرا انکار کرده است”<ref>الامالی، ص۱۵۶، حدیث۱۵۰؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۹، حدیث۰۲۴۹</ref>. | ||
#وی در [[حدیثی]] [[مسند]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} [[روایت]] میکند که فرمود: “علی بن [[ابی طالب]]{{ع}} [[سید]] [[مردم]] پس از من، پیشوای روسپیدان و [[امام]] [[اهل]] [[زمین]] است”<ref>الامالی، ص۲۵۰، حدیث۲۷۶؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۹- ۶۰، حدیث۲۵۲.</ref>. | #وی در [[حدیثی]] [[مسند]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} [[روایت]] میکند که فرمود: “علی بن [[ابی طالب]]{{ع}} [[سید]] [[مردم]] پس از من، پیشوای روسپیدان و [[امام]] [[اهل]] [[زمین]] است”<ref>الامالی، ص۲۵۰، حدیث۲۷۶؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۹- ۶۰، حدیث۲۵۲.</ref>. | ||
#[[شیخ صدوق]] در حدیثی مسند از [[حذیفة بن أسید غفاری]] روایت کرده است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: “ای [[حذیفه]] بهدرستی که [[حجت خدا]] بر تو پس از من، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است. ای حذیفه از [[علی]] جدا نشو و با او [[مخالفت]] مکن. ای حذیفه! علی از من است و من از علی هستم. هر کس او را به [[خشم]] آورد، مرا به خشم آورده و هر کس او را [[راضی]] کند مرا راضی کرده است”<ref>الامالی، ص۲۵۶، حدیث۲۸۳؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۶۰- ۶۱، حدیث۰۲۵۵</ref>. او در [[حدیث]] دیگری از [[امام حسین]]{{ع}} روایت میکند که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: “علی بن ابی طالب{{ع}} [[خلیفه خدا]] و [[خلیفه]] من، و حجت خدا و [[حجت]] من، باب [[خدا]] و باب من، صفیّ خدا و صفیّ من، [[حبیب خدا]] و [[حبیب]] من، [[خلیل]] خدا و خلیل من است سخن او، [[سخن]] من، [[فرمان]] وی فرمان من، [[دوست]] او، دوست من، [[دشمن]] وی، دشمن من است، او بزرگ [[اوصیا]] و [[برترین]] [[امت]] من است”<ref>الامالی، ص۲۷۱، حدیث۲۹۹؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۶۱، حدیث۰۲۵۶</ref>. | # [[شیخ صدوق]] در حدیثی مسند از [[حذیفة بن أسید غفاری]] روایت کرده است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: “ای [[حذیفه]] بهدرستی که [[حجت خدا]] بر تو پس از من، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است. ای حذیفه از [[علی]] جدا نشو و با او [[مخالفت]] مکن. ای حذیفه! علی از من است و من از علی هستم. هر کس او را به [[خشم]] آورد، مرا به خشم آورده و هر کس او را [[راضی]] کند مرا راضی کرده است”<ref>الامالی، ص۲۵۶، حدیث۲۸۳؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۶۰- ۶۱، حدیث۰۲۵۵</ref>. او در [[حدیث]] دیگری از [[امام حسین]]{{ع}} روایت میکند که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: “علی بن ابی طالب{{ع}} [[خلیفه خدا]] و [[خلیفه]] من، و حجت خدا و [[حجت]] من، باب [[خدا]] و باب من، صفیّ خدا و صفیّ من، [[حبیب خدا]] و [[حبیب]] من، [[خلیل]] خدا و خلیل من است سخن او، [[سخن]] من، [[فرمان]] وی فرمان من، [[دوست]] او، دوست من، [[دشمن]] وی، دشمن من است، او بزرگ [[اوصیا]] و [[برترین]] [[امت]] من است”<ref>الامالی، ص۲۷۱، حدیث۲۹۹؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۶۱، حدیث۰۲۵۶</ref>. | ||
#وی در حدیث دیگری از [[امامان اهل بیت]]{{عم}} روایت کرده است که روزی پیامبر{{صل}} به [[اصحاب]] خود فرمود: “ای [[یاران]] من! [[خدای بزرگ]] شما را به [[ولایت]] علی بن ابی طالب{{ع}} و [[پیروی]] از او فرمان میدهد. او ولی و [[رهبر]] شما پس از من است، با او مخالفت نکیند که [[کافر]] میشوید و از وی جدا نشوید که [[گمراه]] میشوید. خدای بزرگ علی{{ع}} را معیار [[ایمان]] و [[نفاق]] قرار داده است. هر کس او را دوست بدارد [[مؤمن]]، وهر کس او را دشمن بدارد [[منافق]] است. خدای بزرگ، علی{{ع}} را [[وصی]] من و نشانه [[هدایت]] پس از من قرار داده است”<ref>الامالی، ص۳۵۹، حدیث۴۴۳؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۶۲، حدیث۰۲۵۹</ref>. | #وی در حدیث دیگری از [[امامان اهل بیت]]{{عم}} روایت کرده است که روزی پیامبر{{صل}} به [[اصحاب]] خود فرمود: “ای [[یاران]] من! [[خدای بزرگ]] شما را به [[ولایت]] علی بن ابی طالب{{ع}} و [[پیروی]] از او فرمان میدهد. او ولی و [[رهبر]] شما پس از من است، با او مخالفت نکیند که [[کافر]] میشوید و از وی جدا نشوید که [[گمراه]] میشوید. خدای بزرگ علی{{ع}} را معیار [[ایمان]] و [[نفاق]] قرار داده است. هر کس او را دوست بدارد [[مؤمن]]، وهر کس او را دشمن بدارد [[منافق]] است. خدای بزرگ، علی{{ع}} را [[وصی]] من و نشانه [[هدایت]] پس از من قرار داده است”<ref>الامالی، ص۳۵۹، حدیث۴۴۳؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۶۲، حدیث۰۲۵۹</ref>. | ||
#او در [[حدیث]] دیگری از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[روایت]] میکند که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: “ای [[علی]]! تو [[برادر]] [[منی]] و من برادر تو هستم. من برای [[نبوت]] [[برگزیده]] شدهام و تو برای [[امامت]]، من صاحب [[تنزیل]] هستم و تو صاحب تأویلی. من و تو دو [[پدر]] این [[امت]] هستیم، تو [[وصی]] و [[جانشین]] و [[وزیر]] من هستی”<ref>الامالی، ص۴۱۱، حدیث۵۳۳؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۶۳، حدیث۲۶۴.</ref>. | #او در [[حدیث]] دیگری از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[روایت]] میکند که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: “ای [[علی]]! تو [[برادر]] [[منی]] و من برادر تو هستم. من برای [[نبوت]] [[برگزیده]] شدهام و تو برای [[امامت]]، من صاحب [[تنزیل]] هستم و تو صاحب تأویلی. من و تو دو [[پدر]] این [[امت]] هستیم، تو [[وصی]] و [[جانشین]] و [[وزیر]] من هستی”<ref>الامالی، ص۴۱۱، حدیث۵۳۳؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۶۳، حدیث۲۶۴.</ref>. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۶: | ||
#وی در [[حدیث]] دیگری از [[ابوذر]] [[روایت]] کرده است که روزی در [[مسجد قبا]] در محضر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بودیم؛ [[حضرت]] فرمود: “مردی از این در وارد میشود که او [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[پیشوای مسلمانان]] است. در این هنگام [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} وارد شد. [[پیامبر]]{{صل}} به او اشاره کرد و فرمود: “این، [[امام]] شما پس از من است. [[اطاعت]] از او اطاعت از من، و [[نافرمانی]] از او نافرمانی از من است، و نافرمانی از من نافرمانی از خداست”<ref>الامالی، ص۶۳۴، حدیث۸۵۰؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۷۳، حدیث۲۹۱.</ref>. | #وی در [[حدیث]] دیگری از [[ابوذر]] [[روایت]] کرده است که روزی در [[مسجد قبا]] در محضر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بودیم؛ [[حضرت]] فرمود: “مردی از این در وارد میشود که او [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[پیشوای مسلمانان]] است. در این هنگام [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} وارد شد. [[پیامبر]]{{صل}} به او اشاره کرد و فرمود: “این، [[امام]] شما پس از من است. [[اطاعت]] از او اطاعت از من، و [[نافرمانی]] از او نافرمانی از من است، و نافرمانی از من نافرمانی از خداست”<ref>الامالی، ص۶۳۴، حدیث۸۵۰؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۷۳، حدیث۲۹۱.</ref>. | ||
#او در حدیث دیگری از [[عبداللّه بن عمر]] روایت میکند که پیامبر{{صل}} به [[علی]]{{ع}} فرمود: “تو [[برادر]] و [[وزیر]] و [[جانشین]] من در میان خاندانم هستی”<ref>التوحید، ص۳۱۱، حدیث۲؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۸۳، حدیث۳۳۳.</ref>. | #او در حدیث دیگری از [[عبداللّه بن عمر]] روایت میکند که پیامبر{{صل}} به [[علی]]{{ع}} فرمود: “تو [[برادر]] و [[وزیر]] و [[جانشین]] من در میان خاندانم هستی”<ref>التوحید، ص۳۱۱، حدیث۲؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۸۳، حدیث۳۳۳.</ref>. | ||
#[[شیخ طوسی]] در [[حدیثی]] [[مسند]] از امیرالمؤمنین{{ع}} روایت کرده است که پیامبر{{صل}} فرمود: “تو [[وصیّ]] من در انجام وعدههایم و [[امام امت]] من و قیامکننده به [[قسط]] در میان [[پیروان]] من هستی”<ref>الامالی، ص۱۹۴، حدیث۳۲۹؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۱۰۰، حدیث۳۹۰.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۰۴-۱۱۱.</ref> | # [[شیخ طوسی]] در [[حدیثی]] [[مسند]] از امیرالمؤمنین{{ع}} روایت کرده است که پیامبر{{صل}} فرمود: “تو [[وصیّ]] من در انجام وعدههایم و [[امام امت]] من و قیامکننده به [[قسط]] در میان [[پیروان]] من هستی”<ref>الامالی، ص۱۹۴، حدیث۳۲۹؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۱۰۰، حدیث۳۹۰.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۰۴-۱۱۱.</ref> | ||
===[[منابع روایی اهل سنت]]=== | ===[[منابع روایی اهل سنت]]=== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۳: | ||
#پیامبر اکرم{{صل}} به علی{{ع}} فرمود: “ای علی! تو [[سید]] [[مسلمانان]] و پیشوای [[پرهیزگاران]]، و پیشتاز روسپیدان و سالار [[دین]] هستی”<ref>المناقب، خوارزمی، ص۲۱۰ و ۲۳۳- ۲۳۴؛ المناقب، ابنالمغازلی، ص۶۵- ۶۶.</ref>. | #پیامبر اکرم{{صل}} به علی{{ع}} فرمود: “ای علی! تو [[سید]] [[مسلمانان]] و پیشوای [[پرهیزگاران]]، و پیشتاز روسپیدان و سالار [[دین]] هستی”<ref>المناقب، خوارزمی، ص۲۱۰ و ۲۳۳- ۲۳۴؛ المناقب، ابنالمغازلی، ص۶۵- ۶۶.</ref>. | ||
#پیامبر{{صل}} به [[انس]] فرمود: “نخستین فردی که از این در بر تو وارد میشود [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و [[سید المسلمین]] و پیشتاز روسپیدان و [[خاتم اوصیا]] است”<ref>المناقب، خوارزمی، ص۴۲.</ref>. | #پیامبر{{صل}} به [[انس]] فرمود: “نخستین فردی که از این در بر تو وارد میشود [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و [[سید المسلمین]] و پیشتاز روسپیدان و [[خاتم اوصیا]] است”<ref>المناقب، خوارزمی، ص۴۲.</ref>. | ||
#[[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: “جانشین و اوصیای من و [[حجتهای خدا]] بر [[خلق]] پس از من [[دوازده]] نفرند، که اولین آنان برادرم و آخرین آنان فرزندم است”. به [[پیامبر]] گفته شد: “برادرت کیست؟” فرمود: “علی بن ابی طالب”. گفته شد: “فرزندت کیست؟” گفت: “مهدی است که [[زمین]] را پر از [[قسط و عدل]] خواهد کرد، همانگونه که پر از [[جور]] و [[ظلم]] شده است”<ref>فرائد السمطین، سمط دوم، ج۲، ص۳۱۲، حدیث۵۶۲.</ref>. | # [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: “جانشین و اوصیای من و [[حجتهای خدا]] بر [[خلق]] پس از من [[دوازده]] نفرند، که اولین آنان برادرم و آخرین آنان فرزندم است”. به [[پیامبر]] گفته شد: “برادرت کیست؟” فرمود: “علی بن ابی طالب”. گفته شد: “فرزندت کیست؟” گفت: “مهدی است که [[زمین]] را پر از [[قسط و عدل]] خواهد کرد، همانگونه که پر از [[جور]] و [[ظلم]] شده است”<ref>فرائد السمطین، سمط دوم، ج۲، ص۳۱۲، حدیث۵۶۲.</ref>. | ||
#یکی از [[نصوص جلی]] [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} در منابع اهل سنت “حدیث الدار” است که در فصل بعدی به [[تبیین]] آن خواهیم پرداخت<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۱۱.</ref> | #یکی از [[نصوص جلی]] [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} در منابع اهل سنت “حدیث الدار” است که در فصل بعدی به [[تبیین]] آن خواهیم پرداخت<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۱۱.</ref> | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۶: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[نص بر امام]] | * [[نص بر امام]] | ||
* [[نصوص امامت]] | * [[نصوص امامت]] | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۱: | ||
[[رده:نصوص جلی امامت]] | [[رده:نصوص جلی امامت]] | ||