ولایت تکوینی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = ولایت
| موضوع مرتبط = ولایت
خط ۴۰: خط ۳۹:
*در [[قرآن کریم]]، برای بسیاری از [[انبیاء]] و [[اولیای الهی]] نمونه‌هایی از تصرفات [[تکوینی]] [[نقل]] شده است؛ از جمله آنها [[حضرت سلیمان]] [[نبی]]{{ع}} و [[وزیر]] او [[آصف بن برخیا]] است. به عنوان نمونه، [[قرآن کریم]] در [[آیه]] {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}<ref> «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> درباره [[آصف بن برخیا]] آورده که او با [[اعمال]] [[ولایت]] در یک چشم بر هم زدن، توانست [[تخت بلقیس]] را از [[یمن]] به [[بیت المقدس]] نزد [[حضرت سلیمان]]{{ع}} حاضر سازد<ref>ر.ک: المیزان، ج۱۵، ص۳۶۳ - ۳۷۱.</ref>.
*در [[قرآن کریم]]، برای بسیاری از [[انبیاء]] و [[اولیای الهی]] نمونه‌هایی از تصرفات [[تکوینی]] [[نقل]] شده است؛ از جمله آنها [[حضرت سلیمان]] [[نبی]]{{ع}} و [[وزیر]] او [[آصف بن برخیا]] است. به عنوان نمونه، [[قرآن کریم]] در [[آیه]] {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}<ref> «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> درباره [[آصف بن برخیا]] آورده که او با [[اعمال]] [[ولایت]] در یک چشم بر هم زدن، توانست [[تخت بلقیس]] را از [[یمن]] به [[بیت المقدس]] نزد [[حضرت سلیمان]]{{ع}} حاضر سازد<ref>ر.ک: المیزان، ج۱۵، ص۳۶۳ - ۳۷۱.</ref>.
*او که به تصریح [[قرآن کریم]]، مقداری از [[علم کتاب]]<ref>درباره معنای «علم کتاب» وجوهی ذکر کرده‌اند. با توجه به روایات موجود در این زمینه، آنچه مسلم است علم کتاب همان اسم اعظم است که از سنخ الفاظ و مفاهیم نیست بلکه از سنخ حقیقت و واقعیت است و نوعی تصرّف وجودی در عالم به شمار میآید. (ر.ک: المیزان، ج۱۵، ص۳۶۳ - ۳۶۵)</ref>: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ}} و به تصریح [[روایات]]، یک حرف از حروف و اسماء هفتاد و سه‌گانه [[اسم اعظم]] را در [[اختیار]] داشت<ref>ر.ک: اصول کافی، ج۱، ص۲۳۰؛ بصائر الدرجات، ص۲۰۸ - ۲۱۹.</ref>، توانست در محدوده‌ای از [[عالم هستی]] تصرّف کند و آن کار عجیب را انجام دهد.
*او که به تصریح [[قرآن کریم]]، مقداری از [[علم کتاب]]<ref>درباره معنای «علم کتاب» وجوهی ذکر کرده‌اند. با توجه به روایات موجود در این زمینه، آنچه مسلم است علم کتاب همان اسم اعظم است که از سنخ الفاظ و مفاهیم نیست بلکه از سنخ حقیقت و واقعیت است و نوعی تصرّف وجودی در عالم به شمار میآید. (ر.ک: المیزان، ج۱۵، ص۳۶۳ - ۳۶۵)</ref>: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ}} و به تصریح [[روایات]]، یک حرف از حروف و اسماء هفتاد و سه‌گانه [[اسم اعظم]] را در [[اختیار]] داشت<ref>ر.ک: اصول کافی، ج۱، ص۲۳۰؛ بصائر الدرجات، ص۲۰۸ - ۲۱۹.</ref>، توانست در محدوده‌ای از [[عالم هستی]] تصرّف کند و آن کار عجیب را انجام دهد.
*[[ائمه معصومین]]{{عم}} که به [[دلیل]] در [[اختیار]] داشتن هفتاد و دو حرف از [[اسم اعظم]]، "عالم به همه کتاب" هستند، به طور مسلّم [[توانایی]] تصرّف در گستره هستی را دارند. [[ظهور]] [[معجزات]] و [[کرامات]] فزون از شمار و تصرّفات [[تکوینی]] شگفت‌انگیزی که از [[امامان معصوم]]{{عم}} در طول زندگی‌شان صورت گرفته است، [[گواه]] روشن و متقنی بر ولایت تکوینی گسترده و مطلقه آنان است<ref>ر.ک: بحارالانوار، ج۴۱، باب ۱۰۹، ص۱۶۶؛ بصائر الدرجات، به ویژه جزء پنجم و ششم، ص۲۱۲ - ۳۱۲؛ مناقب الطاهرین، عمادالدین طبری، ج۱ و ۲، در این کتاب دو جلدی کرامات بسیاری از ائمه{{عم}} نقل شده است.</ref>.
* [[ائمه معصومین]]{{عم}} که به [[دلیل]] در [[اختیار]] داشتن هفتاد و دو حرف از [[اسم اعظم]]، "عالم به همه کتاب" هستند، به طور مسلّم [[توانایی]] تصرّف در گستره هستی را دارند. [[ظهور]] [[معجزات]] و [[کرامات]] فزون از شمار و تصرّفات [[تکوینی]] شگفت‌انگیزی که از [[امامان معصوم]]{{عم}} در طول زندگی‌شان صورت گرفته است، [[گواه]] روشن و متقنی بر ولایت تکوینی گسترده و مطلقه آنان است<ref>ر.ک: بحارالانوار، ج۴۱، باب ۱۰۹، ص۱۶۶؛ بصائر الدرجات، به ویژه جزء پنجم و ششم، ص۲۱۲ - ۳۱۲؛ مناقب الطاهرین، عمادالدین طبری، ج۱ و ۲، در این کتاب دو جلدی کرامات بسیاری از ائمه{{عم}} نقل شده است.</ref>.
*با توجه به [[مقام معنوی]] و [[منزلت]] والای [[ائمه]]{{عم}} نزد [[خدای متعال]]، [[کرامات]] و تصرفات [[تکوینی]] ذکر شده در کتب [[تاریخی]] و [[منابع روایی]]، جلوه‌های کوچکی از ولایت تکوینی گسترده [[ائمه]]{{عم}} است.
*با توجه به [[مقام معنوی]] و [[منزلت]] والای [[ائمه]]{{عم}} نزد [[خدای متعال]]، [[کرامات]] و تصرفات [[تکوینی]] ذکر شده در کتب [[تاریخی]] و [[منابع روایی]]، جلوه‌های کوچکی از ولایت تکوینی گسترده [[ائمه]]{{عم}} است.
*[[آیه اولی الامر]] نیز اثبات‌ کننده [[ولایت تشریعی]] [[ائمه]]{{عم}} است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.
* [[آیه اولی الامر]] نیز اثبات‌ کننده [[ولایت تشریعی]] [[ائمه]]{{عم}} است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.
*در این [[آیه]]، [[اطاعت از اولی الامر]] همانند [[اطاعت خدا]] و [[رسول]]، بدون قید و شرط و به صورت مطلق [[واجب]] شده است. از این‌رو، [[اولی الامر]] نیز از [[ولایت مطلقه]] و اختیارات گسترده برخوردار بوده و اوامرش در همه [[شئون]] [[دینی]] و [[دنیوی]] لازم‌الاجراست؛ زیرا او مانند [[پیامبر]]{{صل}} از [[مقام عصمت]] برخوردار است و دستورهایش در جهت خیر و [[صلاح]] [[مردم]] است. اگر چنین نبود، هرگز [[اطاعت]] از او را همچون [[اطاعت]] خود و پیامبرش به طور مطلق و بدون چون و چرا [[واجب]] نمی‌کرد<ref>برگرفته از: تفسیر کبیر، ج۱۰، ص۱۴۳-۱۴۴؛ تفسیر المیزان، ج۴، ص۳۹۱-۳۹۴.</ref>.
*در این [[آیه]]، [[اطاعت از اولی الامر]] همانند [[اطاعت خدا]] و [[رسول]]، بدون قید و شرط و به صورت مطلق [[واجب]] شده است. از این‌رو، [[اولی الامر]] نیز از [[ولایت مطلقه]] و اختیارات گسترده برخوردار بوده و اوامرش در همه [[شئون]] [[دینی]] و [[دنیوی]] لازم‌الاجراست؛ زیرا او مانند [[پیامبر]]{{صل}} از [[مقام عصمت]] برخوردار است و دستورهایش در جهت خیر و [[صلاح]] [[مردم]] است. اگر چنین نبود، هرگز [[اطاعت]] از او را همچون [[اطاعت]] خود و پیامبرش به طور مطلق و بدون چون و چرا [[واجب]] نمی‌کرد<ref>برگرفته از: تفسیر کبیر، ج۱۰، ص۱۴۳-۱۴۴؛ تفسیر المیزان، ج۴، ص۳۹۱-۳۹۴.</ref>.
*[[شیعه]] و [[سنی]]، دلالت این [[آیه]] بر [[عصمت]] "[[اولی الامر]]" را پذیرفته‌اند<ref>ر.ک: المیزان، ج۴، ص۳۹۱-۳۹۴؛ تفسیر کبیر، ج۱۰، ص۱۴۴.</ref> و [[اختلاف]] فقط در مصداق [[اولی الامر]] است. از سوی دیگر، برای کسی از [[صحابه پیامبر]]{{صل}} جز [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} ادعای [[مقام عصمت]] کبری و کامل نشده است. نیز [[آیه تطهیر]] بر [[عصمت پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} تصریح دارد، بنابراین، مصداق [[حقیقی]] و [[عینی]] [[اولی الامر]]، فقط [[ائمه]]اند{{عم}}‌<ref>ر.ک: المیزان، ج۴، ص۳۹۱-۴۰۰؛ مجمع البیان، ج۳ (۳ - ۴)، ص۱۰۱-۱۰۳؛ تفسیر التبیان، ج۳، ص۲۳۵-۲۳۷.</ref>.
* [[شیعه]] و [[سنی]]، دلالت این [[آیه]] بر [[عصمت]] "[[اولی الامر]]" را پذیرفته‌اند<ref>ر.ک: المیزان، ج۴، ص۳۹۱-۳۹۴؛ تفسیر کبیر، ج۱۰، ص۱۴۴.</ref> و [[اختلاف]] فقط در مصداق [[اولی الامر]] است. از سوی دیگر، برای کسی از [[صحابه پیامبر]]{{صل}} جز [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} ادعای [[مقام عصمت]] کبری و کامل نشده است. نیز [[آیه تطهیر]] بر [[عصمت پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} تصریح دارد، بنابراین، مصداق [[حقیقی]] و [[عینی]] [[اولی الامر]]، فقط [[ائمه]]اند{{عم}}‌<ref>ر.ک: المیزان، ج۴، ص۳۹۱-۴۰۰؛ مجمع البیان، ج۳ (۳ - ۴)، ص۱۰۱-۱۰۳؛ تفسیر التبیان، ج۳، ص۲۳۵-۲۳۷.</ref>.
*براساس این [[آیه]] و [[آیه تبلیغ]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> [[رسول خدا]]{{صل}} در سال "[[حجة‌الوداع]]" در بازگشت از [[زیارت]] [[خانه خدا]] در محل "[[غدیر خم]]"، [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} را به عنوان "[[اولی الامر]]" و [[جانشین بلافصل]] خود به [[امّت]] [[مسلمان]] معرفی کرد و در بیانی رسا و پیامی گویا که به "[[حدیث غدیر]]" [[شهرت]] دارد<ref>ماجرای غدیر در بسیاری از کتاب‌های تاریخی، تفسیری و روایی نقل شده است، مانند: تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج۸، ص۲۹۰؛ تفسیر الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸ و ۲۵۹؛ تفسیر المنار، ج۲، ص۴۶۳-۴۶۴؛ تفسیر المیزان، ج۶، ص۵۳-۵۹: الغدیر، علامه امینی، ج۱، ص۲۱۴-۲۲۹.</ref>، به [[مردم]] فرمود: آیا من به شما از خودتان سزاوارتر نیستم؟<ref>{{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ؟}}</ref>؛ همه گفتند: آری. آنگاه [[پیامبر]]{{صل}} [[دست]] [[علی]]{{ع}} را گرفته و فرمود: پس هر کس که من [[مولی]] و [[سرپرست]] او هستم، این [[علی]] نیز [[مولی]] و [[سرپرست]] اوست<ref>{{متن حدیث|فَمَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}.</ref><ref>حدیث غدیر جزو احادیث متواتر و قطعی الصدور است که سنّی و شیعه آن را نقل کرده‌اند. (ر.ک: المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۰۹ - ۱۱۰؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۲۹۷؛ الغدیر، ج۱، ص۱۴ - ۲۱۳؛ احقاق الحق، قاضی نورالله تستری، ج۲، ص۴۱۵ - ۵۰۰؛ بحارالانوار،ج ۲۱، ص۳۸۷ و...) </ref>.
*براساس این [[آیه]] و [[آیه تبلیغ]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> [[رسول خدا]]{{صل}} در سال "[[حجة‌الوداع]]" در بازگشت از [[زیارت]] [[خانه خدا]] در محل "[[غدیر خم]]"، [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} را به عنوان "[[اولی الامر]]" و [[جانشین بلافصل]] خود به [[امّت]] [[مسلمان]] معرفی کرد و در بیانی رسا و پیامی گویا که به "[[حدیث غدیر]]" [[شهرت]] دارد<ref>ماجرای غدیر در بسیاری از کتاب‌های تاریخی، تفسیری و روایی نقل شده است، مانند: تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج۸، ص۲۹۰؛ تفسیر الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸ و ۲۵۹؛ تفسیر المنار، ج۲، ص۴۶۳-۴۶۴؛ تفسیر المیزان، ج۶، ص۵۳-۵۹: الغدیر، علامه امینی، ج۱، ص۲۱۴-۲۲۹.</ref>، به [[مردم]] فرمود: آیا من به شما از خودتان سزاوارتر نیستم؟<ref>{{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ؟}}</ref>؛ همه گفتند: آری. آنگاه [[پیامبر]]{{صل}} [[دست]] [[علی]]{{ع}} را گرفته و فرمود: پس هر کس که من [[مولی]] و [[سرپرست]] او هستم، این [[علی]] نیز [[مولی]] و [[سرپرست]] اوست<ref>{{متن حدیث|فَمَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}.</ref><ref>حدیث غدیر جزو احادیث متواتر و قطعی الصدور است که سنّی و شیعه آن را نقل کرده‌اند. (ر.ک: المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۰۹ - ۱۱۰؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۲۹۷؛ الغدیر، ج۱، ص۱۴ - ۲۱۳؛ احقاق الحق، قاضی نورالله تستری، ج۲، ص۴۱۵ - ۵۰۰؛ بحارالانوار،ج ۲۱، ص۳۸۷ و...) </ref>.
*مراد از "[[مولی]]" و "ولی" در [[حدیث غدیر]]، فقط [[محبّت]] به آن [[حضرت]] نیست؛ زیرا هم با جمله آغازین [[گفتار پیامبر]]{{صل}} همخوانی ندارد که با اشاره به [[آیه]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، به [[ولایت مطلقه]] [[تشریعی]] خود بر [[مسلمانان]] استناد کرده بود و هم نیازی به اعلام [[ضرورت]] [[محبت]] به [[علی]]{{ع}} و سایر [[اهل بیت]]{{عم}} در آن هوای گرم و سوزان در آن محل نبود؛ زیرا قبلاً بارها بار به آن تصریح کرده بود و در بسیاری از [[آیات]]، به ویژه [[آیه مودت]]: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref> «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>، به آن تصریح شده بود. از این‌رو، این [[ولایت]]، از سنخ [[ولایت]] خود [[پیامبر]]{{صل}} یعنی [[ولایت تشریعی]] مطلقه است. به همین [[دلیل]]، [[حکومت]] و [[زعامت سیاسی]] - [[اجتماعی]] در همه ابعاد و [[اداره امور]] [[دینی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] از [[شئون]] [[ولایت تشریعی]] [[پیامبر]] و [[ائمه]]{{عم}} است.
*مراد از "[[مولی]]" و "ولی" در [[حدیث غدیر]]، فقط [[محبّت]] به آن [[حضرت]] نیست؛ زیرا هم با جمله آغازین [[گفتار پیامبر]]{{صل}} همخوانی ندارد که با اشاره به [[آیه]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، به [[ولایت مطلقه]] [[تشریعی]] خود بر [[مسلمانان]] استناد کرده بود و هم نیازی به اعلام [[ضرورت]] [[محبت]] به [[علی]]{{ع}} و سایر [[اهل بیت]]{{عم}} در آن هوای گرم و سوزان در آن محل نبود؛ زیرا قبلاً بارها بار به آن تصریح کرده بود و در بسیاری از [[آیات]]، به ویژه [[آیه مودت]]: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref> «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>، به آن تصریح شده بود. از این‌رو، این [[ولایت]]، از سنخ [[ولایت]] خود [[پیامبر]]{{صل}} یعنی [[ولایت تشریعی]] مطلقه است. به همین [[دلیل]]، [[حکومت]] و [[زعامت سیاسی]] - [[اجتماعی]] در همه ابعاد و [[اداره امور]] [[دینی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] از [[شئون]] [[ولایت تشریعی]] [[پیامبر]] و [[ائمه]]{{عم}} است.
*[[ولایت]]، جامع بین [[نبوت]] و [[امامت]] است که گاهی به صورت [[نبوت]] و زمانی به صورت [[امامت]] تجلّی می‌کند. با [[نبوت]] [[نبی اکرم]]{{صل}} و [[امامت]] هر یک از [[ائمه]]{{عم}}، [[ظهور]] تازه‌ای از [[ولایت الهی]] نصیب جهانیان میشده است. [[نعمت]] [[ولایت]]، از عالی‌ترین مرحله [[تکوینی]] تا نازل‌ترین مرتبه [[تشریعی]] آن‌که [[اصلاح امور جامعه]]<ref>ر.ک: تفسیر موضوعی قرآن کریم، عبدالله جوادی آملی، ج۹، ص۱۸۵.</ref> [[انسانی]] از طریق [[فصل خصومت]] و [[داوری]] به [[حق]] باشد، سودمند و ضروری است.
* [[ولایت]]، جامع بین [[نبوت]] و [[امامت]] است که گاهی به صورت [[نبوت]] و زمانی به صورت [[امامت]] تجلّی می‌کند. با [[نبوت]] [[نبی اکرم]]{{صل}} و [[امامت]] هر یک از [[ائمه]]{{عم}}، [[ظهور]] تازه‌ای از [[ولایت الهی]] نصیب جهانیان میشده است. [[نعمت]] [[ولایت]]، از عالی‌ترین مرحله [[تکوینی]] تا نازل‌ترین مرتبه [[تشریعی]] آن‌که [[اصلاح امور جامعه]]<ref>ر.ک: تفسیر موضوعی قرآن کریم، عبدالله جوادی آملی، ج۹، ص۱۸۵.</ref> [[انسانی]] از طریق [[فصل خصومت]] و [[داوری]] به [[حق]] باشد، سودمند و ضروری است.
*از این‌رو، [[ولایت]] مانند [[نبوّت]] [[ضرورت]] دارد و [[بشر]] [[نیازمند]] آن است. [[بشر]] به [[دلیل]] نیاز به [[قوانین]] جامع، کامل و تأمین‌کننده [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]]، [[نیازمند]] [[نبوت]] است و به [[دلیل]] نیاز به [[رهبری]] [[شایسته]] و [[آگاه]] به [[قوانین]] [[وحیانی]] و [[متعهد]] به اجرای آن در [[جامعه]]، [[نیازمند]] [[امامت]] و [[ولایت]] است. سلسله [[نبوت]] با [[رحلت پیامبر خاتم]]{{صل}} به پایان رسید ولی سلسله [[ولایت]] هرگز به پایان نمی‌رسد و تا [[قیامت]] ادامه دارد؛ چون [[بشر]] همواره نیاز به [[رهبری الهی]] دارد<ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[ امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۵۴-۵۹.</ref>
*از این‌رو، [[ولایت]] مانند [[نبوّت]] [[ضرورت]] دارد و [[بشر]] [[نیازمند]] آن است. [[بشر]] به [[دلیل]] نیاز به [[قوانین]] جامع، کامل و تأمین‌کننده [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]]، [[نیازمند]] [[نبوت]] است و به [[دلیل]] نیاز به [[رهبری]] [[شایسته]] و [[آگاه]] به [[قوانین]] [[وحیانی]] و [[متعهد]] به اجرای آن در [[جامعه]]، [[نیازمند]] [[امامت]] و [[ولایت]] است. سلسله [[نبوت]] با [[رحلت پیامبر خاتم]]{{صل}} به پایان رسید ولی سلسله [[ولایت]] هرگز به پایان نمی‌رسد و تا [[قیامت]] ادامه دارد؛ چون [[بشر]] همواره نیاز به [[رهبری الهی]] دارد<ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۵۴-۵۹.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌ وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
* [[ولایت]]
* [[ولایت]]
* [[تکوین]]
* [[تکوین]]
خط ۶۱: خط ۶۰:
# [[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|'''بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت''']]
# [[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|'''بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت''']]
# [[پرونده:1379151.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱''']]
# [[پرونده:1379151.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱''']]
# [[پرونده:1100439.jpg|22px]] [[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[ امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| '''امامت و رهبری''']]
# [[پرونده:1100439.jpg|22px]] [[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| '''امامت و رهبری''']]
# [[پرونده:1100498.jpg|22px]] [[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)| '''ولایت در قرآن''']]
# [[پرونده:1100498.jpg|22px]] [[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)| '''ولایت در قرآن''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}
خط ۷۱: خط ۷۰:
{{خداشناسی}}
{{خداشناسی}}
{{حکومت}}
{{حکومت}}
[[رده:بررسی انطباق شئون امامت]]
[[رده:بررسی انطباق شئون امامت]]
[[رده:اصطلاحات کلامی]]
[[رده:اصطلاحات کلامی]]
خط ۷۷: خط ۷۷:
[[رده:اختلافات شیعه با وهابیت]]
[[رده:اختلافات شیعه با وهابیت]]
[[رده:مقاله‌های اولویت دو]]
[[رده:مقاله‌های اولویت دو]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:ولایت]]
[[رده:ولایت]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش