جز
جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
جز (جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
[[علامه طباطبایی]] مینویسد: شکی نیست که [[اسلام]] تنها [[دینی]] است که بنیان خود را بر [[اجتماع]] نهاده و این معنا را به [[صراحت]] اعلام کرده و در هیچ شأنی از [[شئون]] بشری مسئله اجتماع را مهمل نگذاشته است. اسلام [[روح]] اجتماع را به نهایت [[درجه]] امکان در کالبد احکامش دمیده است<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۴۸.</ref>. اسلام مهمترین [[احکام]] و [[شرایع]] خود از قبیل [[حج]] و [[جهاد]] و [[نماز]] و [[انفاق]] و خلاصه تقوای دینی را بر اساس اجتماع قرار داده؛ علاوه اینکه قوای [[حکومت اسلامی]] را [[حافظ]] و مراقب تمامی [[شعائر]] دینی و حدود آن کرده و علاوه اینکه [[فریضه]] [[دعوت به خیر]] و [[امر به معروف]] و [[نهی]] از تمامی [[منکرات]] را بر عموم [[واجب]] نموده و برای [[حفظ]] [[وحدت اجتماعی]] هدف مشترکی برای [[جامعه]] اعلام نموده است و آن هدف مشترک عبارت است از [[سعادت حقیقی]] - نه خیالی - و رسیدن به [[قرب]] و [[منزلت]] نزد [[خداوند]]<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۵۴.</ref>. | [[علامه طباطبایی]] مینویسد: شکی نیست که [[اسلام]] تنها [[دینی]] است که بنیان خود را بر [[اجتماع]] نهاده و این معنا را به [[صراحت]] اعلام کرده و در هیچ شأنی از [[شئون]] بشری مسئله اجتماع را مهمل نگذاشته است. اسلام [[روح]] اجتماع را به نهایت [[درجه]] امکان در کالبد احکامش دمیده است<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۴۸.</ref>. اسلام مهمترین [[احکام]] و [[شرایع]] خود از قبیل [[حج]] و [[جهاد]] و [[نماز]] و [[انفاق]] و خلاصه تقوای دینی را بر اساس اجتماع قرار داده؛ علاوه اینکه قوای [[حکومت اسلامی]] را [[حافظ]] و مراقب تمامی [[شعائر]] دینی و حدود آن کرده و علاوه اینکه [[فریضه]] [[دعوت به خیر]] و [[امر به معروف]] و [[نهی]] از تمامی [[منکرات]] را بر عموم [[واجب]] نموده و برای [[حفظ]] [[وحدت اجتماعی]] هدف مشترکی برای [[جامعه]] اعلام نموده است و آن هدف مشترک عبارت است از [[سعادت حقیقی]] - نه خیالی - و رسیدن به [[قرب]] و [[منزلت]] نزد [[خداوند]]<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۵۴.</ref>. | ||
[[شهید مطهری]] نیز در توضیحی تکمیلی مینویسد: در [[جامعه بشری]] به ازای حوایجی که افراد [[بشر]] نسبت به یکدیگر دارند. یک | [[شهید مطهری]] نیز در توضیحی تکمیلی مینویسد: در [[جامعه بشری]] به ازای حوایجی که افراد [[بشر]] نسبت به یکدیگر دارند. یک سلسله [[عواطف]] [[اجتماعی]] برای رفع همان احتیاجات هم به بشر داده شده است و آن عواطف مقتضای [[طبیعت]] انسان است از قبیل [[نوع دوستی]] و [[عدالتخواهی]] و رحم و [[مروت]] و [[احسان]] و امثال اینها<ref>مرتضی مطهری، مقالات فلسفی، ج۲، ص۱۵۸.</ref>. در موضعی دیگر مینویسد: [[مقررات اسلامی]]، ماهیت اجتماعی دارد، حتی در فردیترین مقررات از قبیل نماز و [[روزه]] چاشنی اجتماعی در آنها زده شده است. مقررات فراوان [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[حقوقی]] و جزایی [[اسلام]] ناشی از این [[خصلت]] است، همچنان که مقرراتی از قبیل [[جهاد]] و [[امربه معروف و نهی از منکر]]، از [[مسئولیت اجتماعی]] [[اسلامی]] ناشی میشود<ref>مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی توحیدی، ج۳، ص۱۱۷؛ برای آگاهی بیشتر از موضع اسلام در این خصوص، ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۴-۲۰۵؛ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۳۳۱-۳۳۵.</ref>. | ||
در زیر به نمونههایی از [[آیات]] مؤید اجتماعگرایی و مشوق داشتن تعامل سازنده با [[جامعه]] اشاره شده است. | در زیر به نمونههایی از [[آیات]] مؤید اجتماعگرایی و مشوق داشتن تعامل سازنده با [[جامعه]] اشاره شده است. | ||