آیه مودت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
# [[شیخ سلیمان قندوزی حنفی]] (م / ۱۲۹۴ ه‍): وی، گفته است: “خدای تبارک و تعالی در آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} مودت اقربا و [[اهل بیت]] پیامبرش را واجب کرده است”<ref>ینابیع المودة، ص۶.</ref>. وی، در جایی دیگر گفته است: [[حافظ]] جمال‌الدین [[زرندی]] از ابی الطفیل و جعفربن [[حبان]] [[روایت]] کرده که گفته‌اند: [[حسن بن علی]]{{ع}} پس از [[وفات]] پدرش، خطبه‌ای ایراد کرد و در آن [[خطبه]] خودش را معرفی نمود، از آن جمله فرمود: من از [[اهل]] بیتی هستم که [[خداوند]] مودت آنان را واجب کرده و فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>ینابیع المودة، ص۱۲.</ref>.
# [[شیخ سلیمان قندوزی حنفی]] (م / ۱۲۹۴ ه‍): وی، گفته است: “خدای تبارک و تعالی در آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} مودت اقربا و [[اهل بیت]] پیامبرش را واجب کرده است”<ref>ینابیع المودة، ص۶.</ref>. وی، در جایی دیگر گفته است: [[حافظ]] جمال‌الدین [[زرندی]] از ابی الطفیل و جعفربن [[حبان]] [[روایت]] کرده که گفته‌اند: [[حسن بن علی]]{{ع}} پس از [[وفات]] پدرش، خطبه‌ای ایراد کرد و در آن [[خطبه]] خودش را معرفی نمود، از آن جمله فرمود: من از [[اهل]] بیتی هستم که [[خداوند]] مودت آنان را واجب کرده و فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>ینابیع المودة، ص۱۲.</ref>.
[[قندوزی]]، باب ۳۲ کتاب خود را به تفسیر آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} اختصاص داده، و روایت مربوط به این که مقصود از “قربی” در آیه، [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} خصوصاً، علی، فاطمه، حسن و حسین{{عم}} است را [[نقل]] کرده است<ref>ینابیع المودة، ص۱۲۴.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۹۹-۱۱۳.</ref>
[[قندوزی]]، باب ۳۲ کتاب خود را به تفسیر آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} اختصاص داده، و روایت مربوط به این که مقصود از “قربی” در آیه، [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} خصوصاً، علی، فاطمه، حسن و حسین{{عم}} است را [[نقل]] کرده است<ref>ینابیع المودة، ص۱۲۴.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۹۹-۱۱۳.</ref>
===[[روایات]] [[فریقین]] و اعتبار سنجی آنها===
*'''[[روایات اهل سنت]]'''
در [[منابع اهل سنت]] روایات متعددی [[نقل]] شده که بیان‌گر آن است که [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} مربوط به [[اهل بیت]] خاص [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است:
# [[احمد بن حنبل]] از [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده که وقتی آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد، (برخی از [[اصحاب]]) گفتند: ای [[رسول خدا]]! این [[خویشاوندان]] شما که [[مودت]] آنان بر ما [[واجب]] شده است، چه کسانی‌اند؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[علی]]، [[فاطمه]] و دو پسر آنان می‌باشند<ref>فضائل الصحابة، ج۱، ص۱۸۷، ح۲۶۳؛ ج۲، ص۶۹۹، ح۱۱۴۱، محدثان و مفسران این حدیت را از احمد بن حنبل نقل کرده‌اند. ر.ک: شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۸۹-۱۹۶. احادیث ۸۸۲-۸۲۸؛ مجمع الزوائد، ج۷، ص۱۰۳ و ج۹، ص۱۳۴ و ۱۶۸؛ الصواعق المحرقة، ص۲۱۱؛ ذخائر العقبی، ج۱، ص۱۲۶.</ref>.
# [[حاکم نیشابوری]]، در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نخست روایتی را از ابن عباس نقل کرده که در آن، {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}، به مودت [[خدا]] و [[تقرب]] به سوی او از راه [[اطاعت خداوند]] [[تفسیر]] شده است<ref>{{متن حدیث|لا أسألكم على ما آتيتكم من البينات و الهدى أجرا إلا أن توادوا الله و أن تقربوا إليه بطاعته}}.</ref>، سپس گفته است: این [[حدیث]] از نظر [[سند صحیح]] است ولی [[بخاری]] و مسلم آن را روایت نکرده‌اند، آنان در تفسیر آیه بر حدیث [[عبدالملک]] بن [[میسره]] زراد از طاووس از ابن عباس که آن را به قُربای [[آل محمد]]{{صل}} تفسیر کرده است، [[اتفاق نظر]] دارند<ref>{{عربی|هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه، إنما اتفقا في تفسير هذه الآية على حديث عبدالملك بن ميسرة الزراد عن طاوس عن ابن عباس (رضي الله عنهما) أنه في قربى آل محمد{{صل}}}}، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۲، ح۳۶۵۹.</ref>.
# حاکم نیشابوری، هم چنین روایت کرده است که [[حسن بن علی]]{{ع}} [[پس از شهادت علی]] بن [[ابی طالب]]{{ع}} خطبه‌ای ایراد کرد و خود را به [[مردم]] معرفی کرد، از آن جمله فرمود: من از [[اهل]] بیتی هستم که [[خدای تبارک و تعالی]] به پیامبرش فرمود: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}} اقتراف [[حسنه]]، [[مودت]] ما [[اهل بیت]] است<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۸۸-۱۸۹، ح۴۸۰۲.</ref>. [[ابن حجر]] مکی، [[خطبه امام]] [[حسن]]{{ع}} را از بزار و [[طبرانی]] [[نقل]] کرده و برخی از طرق آن را [[حسان]] (مورد قبول) دانسته است<ref>{{عربی|اخرج البزار و الطبراني عن الحسن (رض) من طرق بعضها حسان أنه خطب خطبة من جملتها: من عرفني فقد عرفني...}}؛ الصواعق المحرقة، ص۲۱۱، نیز ر.ک: مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۴۶؛ ینابیع المودة، ص۳۱۸.</ref>.
# [[ابو نعیم اصفهانی]] با [[سند]] خود از [[زاذان]] و او از [[علی]]{{ع}} [[روایت]] کرده که گفت: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|یا علی! فینا آل حم انه لایحفظ مودتنا الا کل مؤمن}}، ثم قرأ {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}: درباره ما [[آل]] حم (این مطلب است که) مودت ما را جز [[انسان]] با [[ایمان]] رعایت نمی‌کند، سپس [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را [[تلاوت]] کرد<ref>تاریخ اصفهان، ج۲، ص۱۶۵. سمهودی آن را از ابی الشیخ بن حبان از زاذان از علی{{ع}}، ینابیع المودة، ص۳۱۷-۳۱۸ و ابن حجر مکی آن را از ابی الشیخ و دیگران از علی{{ع}} نقل کرده‌اند، ص۲۱۱.</ref>.
# [[ابو سعید هیثم بن کلیب شاشی]]، مؤلف المسند الکبیر، از [[عبدالله بن مسعود]] روایت کرده که گفته است: “ما در مسیری با [[پیامبر]]{{صل}} همراه بودیم، فردی [[اعرابی]] با صدای بلند به پیامبر{{صل}} گفت: ای [[محمد]]{{صل}} به چه چیز [[دعوت]] می‌کنی؟ پیامبر{{صل}} فرمود: به [[شهادت]] به [[یگانگی خدا]] و این که من [[رسول خدا]] هستم، و [[اقامه نماز]] و پرداخت [[زکات]] و [[روزه]] [[ماه رمضان]] و [[حج]] [[خانه خدا]]. اعرابی گفت: آیا بر دعوت خود از ما [[اجر]] و مزد می‌خواهی؟ پیامبر{{صل}} فرمود: نه، جز مودت [[خاندان]]: {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}، اعرابی گفت: آیا [[خویشاوندان]] من یا [[خویشاوندان]] تو؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: خویشاوندان من. [[اعرابی]] گفت دستت را جلو بیاور تا با تو [[بیعت]] کنم؛ زیرا در این که تو را [[دوست]] بدارم و خویشاوندانت را دوست ندارم، خیری نیست<ref>مسند الصحابة، ج۲، ص۱۲۷، ح۶۶۴. ابو نعیم اصفهانی نیز آن را در حلیة الأولیاء، ج۳، ص۲۰۱ از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است.</ref>.
# [[ابن عساکر]] از [[ابو أمامه باهلی]] [[روایت]] کرده که گفته است: پیامبر{{صل}} فرمود: “خداوند، [[پیامبران]] را از شجره‌های مختلفی آفرید، و من و [[علی]] را از یک شجره آفرید، من اصل آن و علی فرع آن و [[فاطمه]] لقاح و [[حسن]] و [[حسین]] میوه‌های آن می‌باشند، پس هر کس که به یکی از شاخه‌های آن در آویزد، [[نجات]] خواهد یافت، و هر کس روی برگرداند، [[گمراه]] می‌شود. اگر بنده‌ای به مدت سه هزار سال میان [[صفا و مروه]] [[خدا]] را [[عبادت]] کند و [[محبت]] ما را نداشته باشد [[اهل]] [[دوزخ]] خواهد بود، سپس [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را [[تلاوت]] کرد<ref>تاریخ دمشق ج۱، ص۱۲۷ و ۶۶۴؛ نیز ر.ک: شواهد التنزیل، ج۱۲، ص۱۴۱۸۳۷.</ref>.
# [[طبری]]، از ابی الدیلم روایت کرده که گفته است: “هنگامی که [[علی بن الحسین]]{{ع}} را به صورت [[اسیر]] وارد [[شام]] کردند، مردی شامی ایستاد و گفت: خدا را [[سپاس]] که (مردان) شما را کشت و [[فتنه]] را [[سرکوب]] کرد. علی بن الحسین{{ع}} به او گفت: آیا [[قرآن]] قرائت کرده‌ای؟ گفت: آری، فرمود: آیا [[آل]] حم را قرائت کرده‌ای؟ گفت: قرآن قرائت کرده‌ام، اما آل حم قرائت نکرده‌ام. فرمود: آیا آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را قرائت نکرده‌ای؟ گفت: آیا شما همان قُربایی هستید که در این آیه، [[مودت]] آنان [[واجب]] شده است؟ فرمود: آری<ref>جامع البیان، ج۲۵، ص۱۶-۱۷؛ الدر المنثور، ج۷، ص۳۰۰؛ الصواعق المحرقة، ص۲۱۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۱۹۸؛ شرح المواهب، ج۷، ص۲۰.</ref>. ابوحیان، این روایت را مسلّم تلقی کرده و آنجا که قول [[حق]] در [[تفسیر آیه]] را بیان کرده گفته است: “علی بن الحسین{{ع}} همین [[رأی]] را داشته و هنگامی که به صورت [[اسیر]] وارد [[شام]] شد، به این [[آیه]] [[استشهاد]] کرد”<ref>البحر المحیط، ج۷، ص۵۱۶.</ref>.
# [[طبرانی]]، از [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده که گفته است: “انصار با یکدیگر قرار گذاشتند که اموالی را در [[اختیار]] [[رسول خدا]]{{صل}} قرار دهند تا در مواردی که لازم می‌داند، [[مصرف]] کند، آنان [[پیامبر]]{{صل}} را از [[تصمیم]] خود [[آگاه]] کردند، در این هنگام آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد، آنان از نزد پیامبر{{صل}} بیرون رفتند و درباره [[سخن پیامبر]]{{صل}} باهم گفت‌و‌گو می‌کردند، برخی از آنان گفت: مقصود پیامبر از این سخن این است که ما اهل‌بیتش را [[یاری]] دهیم و با (دشمنانشان) بجنگیم”<ref>المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۲۶، ح۱۲.</ref>.
# [[طبری]]، از مقسم از ابن عباس روایت کرده که گفته است: “انصار (به خود [[افتخار]] کرده و می‌گفتند) ما فلان کار و فلان کار را انجام داده‌ایم. ابن عباس یا [[عباس]] ([[شک]] از عبدالسلام [[راوی حدیث]] است) به آنان گفت: ما ([[مهاجران]]) بر شما [[برتری]] داریم. این جریان به پیامبر{{صل}} رسید. آن [[حضرت]] در مجلس آنان حاضر شد و خطاب به [[انصار]] فرمود: آیا شما [[ذلیل]] نبودید [[خداوند]] به واسطه من به شما [[عزت]] داد، گفتند: چرا ای رسول خدا فرمود: آیا شما [[گمراه]] نبودید و خداوند به واسطه من شما را [[هدایت]] کرد؟ گفتند: چرا ای رسول خدا، پیامبر{{صل}} فرمود: آیا به من پاسخ نمی‌دهید؟ گفتند: چه بگوییم؟ فرمود: بگویید: آیا قومت تو را از سرزمینت بیرون نکردند، و ما به تو [[منزل]] دادیم، آیا قومت تو را [[تکذیب]] نکردند و ما تو را [[تصدیق]] کردیم، قومت با تو به [[خذلان]] [[رفتار]] کردند و ما تو را یاری دادیم. پیامبر{{صل}} از این دست سخنان با انصار می‌گفت و آنان (شرمنده شده) در برابرش به زانو افتادند و گفتند: [[اموال]] ما و آنچه در [[اختیار]] داریم از آن [[خدا]] و [[رسول]] او است. در این هنگام [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد<ref>جامع البیان، ج۲، ص۱۶-۱۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۱۹۸.</ref>.
# [[حاکم حسکانی]]، از چند طریق از [[حکم بن ظهیر]] از سدّی از [[ابی مالک]] از [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده که {{متن قرآن|حَسَنَةً}} در آیه {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}} را به [[مودت]] [[آل محمد]]{{صل}} [[تفسیر]] کرده است<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۴۸-۱۵۰، روایت ۸۴۶-۸۵۰.</ref>. [[ابن حجر]] مکی نیز آن را از [[احمد بن حنبل]] [[نقل]] کرده است<ref>الصواعق المحرقة، ص۲۱۱؛ نیز ر.ک: الجامع لاحکام القرآن، ج۱۶، ص۲۴.</ref>.
# [[ثعلبی]]<ref>تفسیر ثعلبی، ج۸ ص۳۱۴.</ref> و [[بغوی]]<ref>معالم التنزیل، ج۴، ص۱۲۵-۱۲۶.</ref> از ابن عباس روایت کرده‌اند که هنگامی که آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد، عده‌ای گفتند: می‌خواهد ما را به سوی خویشاوندانش پس از خود، بر انگیزد. [[جبرئیل]]{{ع}} [[پیامبر]]{{صل}} را از [[اتهام]] آنان [[آگاه]] ساخت، و آیه {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا}}<ref>«یا می‌گویند: (پیامبر) بر خداوند دروغی بسته است» سوره شوری، آیه ۲۴.</ref> نازل شد، آنان [[سخن پیامبر]] را [[تصدیق]] کردند (و [[توبه]] کردند)، و آیه {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ}}<ref>«و اوست که توبه را از بندگانش می‌پذیرد و از گناهان درمی‌گذرد و آنچه می‌کنید می‌داند» سوره شوری، آیه ۲۵.</ref> نازل شد. ابن حجر مکی نیز آن را از ثعلبی و بغوی نقل کرده است<ref>الصواعق المحرقة، ص۲۱۱؛ نیز ر.ک: الجامع لاحکام القرآن، ج۱۶، ص۲۵.</ref>.
# [[احمد بن یحیی بلاذری]] در [[انساب الاشراف]]<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۷۵۴، ح۳۶۱.</ref>، در شرح حال [[معاویه]]، و [[ابن عساکر]] در شرح حال [[مروان]]، جریان خواستگاری مروان از سوی معاویه، [[زینب]] دختر [[عبدالله بن جعفر]] را برای [[یزید]] نقل کرده‌اند، [[عبدالله]] [[تصمیم]] در این باره را به [[امام حسین]]{{ع}} واگذار کرد، و آن [[حضرت زینب]] را با [[رضایت]] خودش به [[عقد]] [[قاسم]] فرزند [[محمد بن جعفر]] در آورد. آن [[حضرت]] این کار را در [[مسجد]] [[نبوی]] و در جمع [[بنی هاشم]] و [[بنی امیه]] انجام داد و چنین فرمود: “اسلام [[فرومایگی]] و [[پستی]] را دفع کرد و نقیصه را جبران نمود، و [[نکوهش]] (ناشی از امور غیر ارزشی) را از بین برد، لذا بر [[مسلمانان]] جز در آن چه [[گناه]] است، نکوهش نیست، و قرابتی که [[خداوند]] [[حق]] آن را [[عظیم]] شمرده و به رعایت آن امر کرده و از پیامبرش خواسته است که [[مودت]] آن را [[اجر رسالت]] خود قرار دهد، [[قرابت]] ما [[اهل البیت]] است”<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۴۳-۱۴۴، پاورقی شیخ محمد باقر محمودی.</ref>.
*'''[[روایات شیعه]]''': در [[منابع شیعه]]، بیش از بیست [[روایت]] درباره این که [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} مربوط به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} است، گزارش شده است. این [[روایات]] را [[ابوجعفر برقی]] در “المحاسن”، [[محمد بن یعقوب کلینی]] در “اصول کافی” و “روضه کافی”، [[فرات بن ابراهیم]] در “تفسیر الفرات”، [[شیخ صدوق]] در “الخصال” و “عیون الاخبار”، و [[علامه مجلسی]] در “بحار الانوار”، [[سید هاشم بحرانی]] در “البرهان فی [[تفسیر]] القرآن” و نیز “غایة المرام” و [[عبد]] [[علی]] بن [[جمعه]] [[عروسی]] در “نور الثقلین” [[نقل]] کرده‌اند. ابوجعفر برقی (م / ۲۷۴ یا ۲۸۰) در کتاب “الصفوه و النور و الرحمن” از کتاب “المحاسن” در باب سیزدهم که عنوان آن [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} است، چهار روایت را درباره این که مقصود از [[مودت]] در آیه شریفه، [[مودت اهل بیت]] است، نقل کرده است.
# [[محمد بن مسلم]] از [[امام صادق]]{{ع}} روایت کرده که فرمود: [[خداوند]] [[محبت]] ما را [[واجب]] کرده و فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>المحاسن، ص۱۴۴، کتاب الصفوة، باب ۱۳، ح۴۵؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۳۹.</ref>.
# [[سلام بن مستنیر]] از [[امام باقر]]{{ع}} درباره آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} سؤال کرد، [[امام]]{{ع}} فرمود: [[سوگند]] به [[خدا]]، مودت اهل بیت پیامبر{{صل}} از جانب خداوند بر بندگانش واجب می‌باشد<ref>المحاسن، همان، ح۴۶؛ بحار الانوار، ج۲۳، ۲۳۹.</ref>.
#از [[حجاج الخشاب]] روایت کرده که گفت: شنیدم که امام صادق{{ع}} به [[ابوجعفر احول]] می‌فرمود: “کسانی که نزد شما هستند (کسانی که در بحث و گفت‌و‌گوی [[علمی]] با آنان برخورد دارید) درباره آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} چه می‌گویند؟ [[ابوجعفر]] گفت: [[حسن بصری]] می‌گوید: همه اقربای [[پیامبر]]{{صل}} مقصود است. امام صادق{{ع}} فرمود: اما من به مردمی از [[قریش]] که نزد ما هستند می‌گویم ما به طور خاص مقصود این آیه می‌باشیم، آنان می‌گویند ما و شما با هم مقصودیم، من به آنان می‌گویم: به من بگویید آیا وقتی امر مهمی برای [[پیامبر]]{{صل}} رخ می‌داد، چه کسانی را برای حل آن برمی‌گزید؟ آیا چنین نیست که وقتی می‌خواست با [[اهل]] [[نجران]] [[مباهله]] کند دست [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} را گرفت (و با خود برای مباهله همراه ساخت) آیا در [[جنگ بدر]] به علی، [[حمزه]] و [[عبیده بن حارث]] نگفت (که برای [[جنگ]] با [[سپاه]] [[کفر]] پیش‌قدم شوند)؟ <ref>المحاسن، همان، ح۴۷؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۴۰.</ref>.
#از [[عبدالله بن عجلان]] [[روایت]] کرده که گفت: از [[امام باقر]]{{ع}} از [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} سؤال کردم، [[امام]]{{ع}} فرمود: مقصود (از [[قربی]]) امامانی هستند که [[صدقه]] بر ایشان [[حلال]] نیست<ref>همان، ح۴۸، بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۴۰.</ref>.
# [[محدث]] [[کلینی]]، از عبدالله بن عجلان از امام باقر{{ع}} روایت کرده که درباره “قربی” در آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} فرمود: آنان همان ائمه‌اند<ref>اصول کافی، ج۱، ص۳۴۲، باب فیه نکت و نتف من التنزیل فی الولایة، ح۷.</ref>.
# محدث کلینی، از [[محمد بن مسلم]] از امام باقر{{ع}} درباره [[کلام خداوند]] {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}} (در آیه الموده فی القربی) روایت کرده که فرمود: “اقتراف حسنه” [[تسلیم]] بودن در برابر ما و [[صادق بودن]] در مورد ما و [[دروغ]] نگفتن بر ما است: {{عربی|الاقتراف، التسلیم لنا و الصدق علینا و ألا یکذب علینا}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۳۲۱، باب التسلیم و فضل المسلمین، ح۴. علامه مجلسی در شرح حدیث گفته است: «این روایت، مودت در آیه را تفسیر کرده است، که با اقرار به امامت ائمه{{عم}} و تسلیم بودن در برابر آنان و صدق بر آنان و دروغ نگفتن بر آنان همراه است. توهم نشود که جمله سوم تکرار جمله دوم است؛ زیرا مقصود از جمله دوم این است که احادیث صادقه از آنان را روایت کند، و مقصود از جمله دوم این است که خبرهایی که به دروغ به آنان نسبت داده شده است، را روایت نکند. مرآة العقول، ج۴، ص۲۸۱.</ref>.
# محدث کلینی، از [[امام صادق]]{{ع}} روایت کرده که فرمود: [[اهل بصره]] درباره [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} چه می‌گویند؟ گفته شد آنان می‌گویند این آیه مربوط به عموم [[خویشاوندی]] [[پیامبر]]{{صل}} است، [[امام]]{{ع}} فرمود: [[دروغ]] گفته‌اند، این آیه فقط درباره ما [[اهل بیت]] نازل شده است، درباره [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}}، [[اصحاب کساء]]<ref>روضه کافی، ص۹۳، ج۴، ص۲۸۱.</ref>.
#در [[حدیثی]] دیگر، [[جابر]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] کرده که درباره [[کلام خدا]] {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}} فرمود: کسی که [[ولایت]] [[اوصیاء]] از [[آل محمد]]{{صل}} را برگزیند و از آثار آنان [[پیروی]] کند، [[خداوند]]، [[ولایت پیامبران]] و [[مؤمنان]] پیشین تا [[آدم]]{{ع}} را به ولایت او می‌افزاید (او در [[پاداش]] ولایت آنان سهیم است)<ref>روضه کافی، ص۳۷۹، ح۵۷۴؛ نور الثقلین، ج۴، ص۵۷۶.</ref>.
#در [[حدیث]] دیگری که عبدالحمید بن أبی الدیلم از [[امام صادق]]{{ع}} روایت کرده آمده است که هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} از [[سفر]] [[حجه‌الوداع]] به [[مدینه]] بازگشتند، [[انصار]] نزد آن [[حضرت]] آمدند و گفتند: ای رسول خدا، [[خدای بزرگ]]، به واسطه شما به ما [[احسان]] کرد و [[شرافت]] داد، دوستانمان را شادمان و دشمنانمان را منکوب ساخت، اکنون جمیعت‌ها و گروه‌هایی نزد شما می‌آیند و شما از نظر [[مالی]] نمی‌توانی از آنان [[پذیرایی]] کنی و [[دشمنان]] شما را بر این امر [[سرزنش]] می‌کنند، ما [[دوست]] داریم که شما ثلث [[اموال]] ما را قبول کنی تا از عهده این کار برآیی، پیامبر{{صل}} به آنان پاسخی نداد و [[منتظر]] آمدن [[وحی]] از جانب خداوند بود، پس [[جبرئیل]]{{ع}} نازل شد و آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را آورد، و پیامبر{{صل}} درخواست انصار را نپذیرفت. [[منافقان]] گفتند: [[خدا]] چیزی بر [[محمد]]{{صل}} نازل نکرده و او با این سخن می‌خواهد [[پسر عمو]] و اهل بیتش را بر ما مسلط سازد، دیروز (در [[غدیر خم]]) گفت: {{متن حدیث|مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌّ‏ مَوْلَاهُ‏}} و امروز می‌گوید: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۳۴، باب الاشارة و النص علی امیرالمؤمنین{{ع}}، روایت ۳، تفسیر فرات، ج۲، ص۳۹۱؛ نورالثقلین، ج۴ ص۵۷۳؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۴۲.</ref>.
#در روایتی طولانی که [[شیخ صدوق]] درباره مجلس [[امام رضا]]{{ع}} به [[مأمون]] (و عده‌ای از [[عالمان]]) در مورد فرق بین [[عترت]] و [[امت]]، گزارش نموده، آمده است که [[علما]] به امام رضا{{ع}} گفتند: آیا [[خداوند]] در [[قرآن]]، [[اصطفاء]] را بیان کرده است، [[امام]]{{ع}} فرمود: در دوازده مورد از [[ظاهر قرآن]]، اصطفاء بیان شده است. ششمین آیه‌ای که امام{{ع}} در این باره به آن [[استشهاد]] کرد [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} است. این مطلب به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]] او اختصاص دارد، ([[مودت]] اقربای هیچ [[پیامبری]]، غیر از پیامبر اکرم{{صل}} [[اجر رسالت]] او قرار داده نشده است) و خداوند مودت آنان را [[واجب]] نکرده است مگر این که می‌دانست که آنان هرگز راه [[ارتداد]] را برنگزیده و به [[ضلالت]] روی نمی‌آورند، کدام [[شرافت]] بر آن تقدم دارد یا نزدیک آن می‌باشد”<ref>عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۳۳، ح۱؛ الأمالی، ص۶۱۹، مجلس ۷۹، ح۱.</ref>.
# شیخ صدوق از [[عبدالله بن عباس]] [[روایت]] کرده که گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} برای ما [[سخنرانی]] کرد و در آخر آن فرمود: “ما کسانی هستیم که [[خدا]] مودت ما را واحب کرده است؛ غیر از [[حق]]، جز ضلالت نخواهد بود، پس به کجا روی می‌آورید؟<ref>نور الثقلین، ج۴، ص۵۷۶.</ref>.
#از [[امام حسین]]{{ع}} روایت شده که درباره “قربی” در آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} فرموده است: “قرابتی که خداوند به [[صله]] آن امر کرده و حق آن را [[عظیم]] شمرده و خیر را در آن قرار داده است، [[قرابت]] ما اهل بیت است، خداوند حق ما را بر هر [[مسلمانی]] واجب کرده است”<ref>تأویل الآیات الظاهرة، ج۲، ص۵۴۵؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۵۱.</ref>.
# [[فرات بن ابراهیم]] از [[حکیم بن جبیر]] روایت کرده که گفته است: از [[امام زین‌العابدین]]{{ع}} درباره آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} سؤال کردم، امام{{ع}} فرمود: آن، قرابت ما اهل بیت [[محمد]]{{صل}} می‌باشد<ref>تفسیر فرات، ج۲، ص۳۹۱-۳۹۲؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۴۷.</ref>.
#وی از [[حبیب بن ابی ثابت]] روایت کرده که گفته است: وارد [[مسجد قبا]] شدم، در آنجا بزرگان [[انصار]] را یافتم. آنان گزارش دادند که [[علی بن الحسین]]{{ع}} برای [[اقامه نماز]] به مسجد قبا آمد، آنان به او [[سلام]] کرده و گفتند: بزرگان ما [[روایت]] کرده‌اند که انصار هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} در بستر [[بیماری]] منتهی به رحلتش بود، نزد ایشان رفتند و گفتند: ای رسول خدا، [[خداوند]] به واسطه شما ما را گرامی داشت و [[هدایت]] کرد، ما به واسطه شما [[ایمان]] آورده، [[فضیلت]] یافتیم، [[اموال]] ما را هرگونه که [[دوست]] داری تقسیم کن، [[پیامبر]]{{صل}} [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را بر آنان [[تلاوت]] کرد، پس آن [[حضرت]] ما را به [[مودت]] شما امر کرده است<ref>همان، ص۳۹۲؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۴۷.</ref>.
# [[فرات]]، با [[سند]] خود از [[ایوب بن علی بن الحسین بن سمیط]] از [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} از رسول خدا{{صل}} روایت کرده که هنگامی که آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد، [[جبرئیل]]{{ع}} گفت: ای [[محمد]]{{صل}} هر [[دینی]]، اصل و ستون و فرع و بنیانی دارد، اصل و ستون [[دین]]، {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> ([[توحید]]) و فرع و بنیان آن، [[محبت]] شما [[اهل بیت]] در چیزی است که موافق [[حق]] است و به سوی آن [[دعوت]] می‌کند<ref>تفسیر فرات، ج۲، ص۳۹۷؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۴۷.</ref>.
# فرات، با سند خود از [[منذر]] روایت کرده که گفت از [[ابی جعفر]] [[محمد بن علی]]{{ع}} در [[حدیثی]] طولانی در [[وصف]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} شنیدم که در آخر آن می‌فرمود: ایشان همان کسانی‌اند که خداوند مودت و [[ولایت]] آنان را بر هر مرد و [[زن]] [[مسلمانی]] [[واجب]] کرده، چنان که در کتاب محکم خود فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> [[امام]]{{ع}} فرمود: اقتراف [[حسنه]]، [[محبت]] ما [[اهل بیت]] است<ref>تفسیر فرات، ج۲، ص۳۹۵-۳۹۷؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۴۵-۲۴۶.</ref>.
# [[فرات]]، با [[سند]] خود از [[اصبغ بن نباته]] از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[روایت]] کرده که در خلال [[حدیثی]] فرمودند: “لعنت [[خدا]] و [[فرشتگان]] او و همه [[مردم]] بر کسی باد که در پرداخت [[اجر]] اجیری، [[ظلم]] کند، مقصود یک [[دینار]] و دو دینار، یا یک [[درهم]] و دو درهم نیست، بلکه مقصود کسی است که به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در مورد اجر او درباره خویشاوندانش ظلم کند، [[خداوند]] فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}پس [[لعنت خدا]] و فرشتگان و همه [[آدمیان]] بر کسی باد که به [[پیامبر]]{{صل}} در اجر او نسبت به خویشاوندانش ظلم کند”<ref>تفسیر فرات، ج۲، ص۳۹۴-۳۹۵؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۴۴.</ref>.
# فرات، با سند خود از [[عباد بن عبدالله بن حکیم]] روایت کرده است که گفت: نزد [[جعفر بن محمد]]{{صل}} بودم، مردی از او درباره [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} پرسید، امام{{ع}} فرمود: به [[اعتقاد]] [[قریش]]، مقصود [[قرابت]] میان آنان و پیامبر{{صل}} است، چگونه این سخن آنان درست است، در حالی که خدا خبر داده است که او [[معصوم]] است؟<ref>تفسیر فرات، ج۲، ص۳۹۱؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۴۱.</ref>. در [[تفسیر]] جمله اخیر امام{{ع}} دو احتمال وجود دارد:
##چگونه [[مودت]] قریش بر مردم [[واجب]] است، در حالی که در میان آنان کسانی بودند که پیامبر{{صل}} در [[تبلیغ رسالت]] الاهی از آنان بیمناک بود، تا این که خداوند از معصوم و مصون بودن او از [[شر]] آنان خبر داد و فرمود: {{متن قرآن|وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>.
##چگونه این [[پندار]] قریش صحیح است، در حالی که خداوند خبر داده است که اقربای پیامبر - که مودت آنان واجب است - معصوم از [[گناه]] می‌باشند، که اشاره است به [[آیه شریفه]] [[تطهیر]]<ref>بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۴۱. متن و پاورقی.</ref>.
# [[فرات]]، به طرق متعدد از [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده که گفت: هنگامی که [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد، از [[پیامبر]]{{صل}}، پرسیدم (یا پرسیدند): اقربای شما که [[خداوند]] مودتشان را بر ما وجب کرده، چه کسانی‌اند؟ پیامبر{{صل}} سه بار فرمود: “علی، [[فاطمه]] و دو فرزند آنان”<ref>تفسیر فرات، ج۲، ص۳۸۸-۳۹۱، احادیث ۵۱۶-۵۲۲؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۴۱.</ref>
# فرات، با [[سند]] خود از [[امام باقر]]{{ع}} درباره آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} روایت کرده که [[جبرئیل]]{{ع}} نزد پیامبر{{صل}} آمد و گفت، [[زندگی]] شما رو به پایان است، پس اسم اکبر و [[میراث]] [[علم]] و [[آثار نبوت]] را نزد [[علی]]{{ع}} بگذار، خداوند فرموده است: من [[زمین]] را بدون عالمی که به واسطه او [[اطاعت]] و روایت من شناخته می‌شود و [[حجت]] من بر [[مردم]] باشد، باقی نمی‌گذارم. پیامبر{{صل}} به این [[دستور خداوند]] عمل کرد<ref>تفسیر فرات، ج۲، ص۳۹۸.</ref>.
# فرات، باسند خود از [[عطاء بن ابی رباح]] روایت کرده که گفت: به فاطمه بنت الحسین گفتم: برای من [[حدیثی]] [[نقل]] کنید تا با آن با مردم [[احتجاج]] کنم، او گفت: پدرم ([[امام حسین]]{{ع}}) به من خبر داد که پیامبر{{صل}} که در [[مدینه]] اقامت گزید، [[مهاجران]]<ref>در سایر روایات این پیشنهاد از سوی انصار مطرح شده است، ولی از این جهت اشکالی بر روایت وارد نیست؛ زیرا ممکن است چنین تصمیم و اقدامی از سوی هر دو گروه مهاجران و انصار انجام گرفته باشد.</ref> [[تصمیم]] گرفتند اموالی را در [[اختیار]] آن [[حضرت]] قرار دهند تا در [[پذیرایی]] کسانی که نزد او می‌آیند، [[مصرف]] کند. آنان پیامبر{{صل}} را از این تصمیم خود [[آگاه]] ساختند. پیامبر{{صل}} زمانی طولانی سر فرو افکند، سپس سرش را بالا برد و فرمود در این باره [[دستوری]] برای من نرسیده است، [[منتظر]] باشید تا شما را از آن آگاه کنم، سپس جبرئیل{{ع}} نازل شد و گفت ای [[محمد]]{{صل}} پروردگارت از سخن تو با قومت و از [[تصمیم]] آنان [[آگاه]] است و [[فریضه]] ([[مودت]] [[قربی]] در [[آیه]]) {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را بر آنان نازل کرده است<ref>تفسیر فرات، ج۲، ص۳۹۳. یادآور می‌شویم، روایت مزبور طولانی است، آن چه نقل شد، بخش اول آن است.</ref>.
#در [[قرب]] الاسناد از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: وقتی آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل شد، [[پیامبر]]{{صل}} به [[مردم]] فرمود: [[خداوند]] فریضه‌ای را برای شما مقرر داشته است، آیا به آن عمل می‌کنید؟ کسی به آن [[حضرت]] پاسخ مثبت نداد، [[روز]] دیگر همان مطلب را برای آنان بیان کرد، و کسی [[اعلان]] [[آمادگی]] نکرد، روز سوم نیز همین امر تکرار شد. در این هنگام [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: فریضه‌ای که برای شما مقرر شده مربوط به طلا و نقره و [[خوردن و آشامیدن]] نیست. گفتند: آن را برای ما بیان کن. پیامبر{{صل}} آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را برای آنها [[تلاوت]] کرد. گفتند: این کار را انجام خواهیم داد. امام صادق{{ع}} [[سوگند]] یاد کرده است که جز تعداد اندکی به آن عمل نکردند<ref>قرب الاسناد، ص۳۸؛ الاختصاص، ص۶۳؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۳۷.</ref>.
# [[علی بن ابراهیم قمی]]، با [[سند]] خود از [[امام باقر]]{{ع}} روایت کرده که در [[تفسیر]] “قربی” در آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} فرمود: یعنی [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}}، سپس افزود، [[انصار]] نزد پیامبر{{صل}} آمدند و گفتند: ما به شما [[منزل]] دادیم و یاریتان کردیم، پس بخشی از [[اموال]] ما را بپذیر و در نیازهایی که داری [[مصرف]] کن، خداوند آیه{{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را نازل کرد... و نیز امام باقر{{ع}} فرموده است، [[اجر]] [[نبوت]] آن است که اهل بیت پیامبر را [[اذیت]] نکنید، با آنان قطع رابطه ننمایید، حقشان را [[غصب]] نکنید، با آنان (بر اساس [[محبت]] و [[انقیاد]]) [[ارتباط]] داشته باشید، [[عهد الهی]] درباره آنان را نشکنید، چنان که فرموده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ}}<ref>«و کسانی که آنچه را خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌پیوندند» سوره رعد، آیه ۲۱.</ref> سپس در [[تفسیر]] {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}} فرمود: اقتراف [[حسنه]] یعنی [[اقرار]] به [[امامت]] آنان و [[احسان]] و [[نیکی]] در مورد آنان، هر کس چنین کند، [[خداوند]] به او احسان خواهد کرد<ref>تفسیر القمی، ص۶۱۶-۶۱۷؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۳۹.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۱۳-۱۲۵.</ref>


==آیه مودت در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل==
==آیه مودت در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش