←پاسخ به برخی شبهات
(←منابع) |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
*بنابراین با وجود نقل این روایت از راههای گوناگون، سستی سخن [[ابن تیمیه]] که مدّعی شده این روایت از جعلیات است، روشن میشود. [[شیعه]] با این آیه بر جانشینی و ولایت [[اما م علی|علی]]{{ع}} استدلال کرده است<ref>الافصاح فی الامامة، ص۱۳۴ و ۲۱۷؛ التبیان، ج۳، ص۵۵۹؛ روحالمعانی، مج۴، ج۶، ص۲۴۵.</ref> و حتّی برخی آن را قویترین دلیل بر امامت حضرت برشمردهاند<ref>تلخیص الشافی، ج۲، ص۱۰.</ref>. وجه استدلال چنین است که این آیه با {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا}}﴾}} آغاز شده و به تصریح لغویان دلالت بر حصر دارد<ref>لسان العرب، ج۱، ص۲۴۵؛ الصحاح، ج۵، ص۲۰۷۳.</ref>. کلمه ولی مشتق از "ولی" و "ولایت" و به معنای سرپرستی و صاحب اختیار است. [[ابن منظور]] در تعریف ولی میگوید: ولی یتیم، کسی است که عهدهدار کار یتیم است و به امور او قیام میکند و ولی زن کسی است که سرپرستی عقد ازدواج او را برعهده دارد<ref>لسان العرب، ج ۱۵، ص ۴۰۱.</ref>. [[فیومی]] نیز میگوید: ولی شخص کسی است که به امر او قیام کند و آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ }}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه:۲۵۷.</ref> از همین قبیل است<ref>المصباح المنیر، ج۲، ص۶۷۲.</ref> <ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص۴۳۰ - ۴۳۶.</ref>. | *بنابراین با وجود نقل این روایت از راههای گوناگون، سستی سخن [[ابن تیمیه]] که مدّعی شده این روایت از جعلیات است، روشن میشود. [[شیعه]] با این آیه بر جانشینی و ولایت [[اما م علی|علی]]{{ع}} استدلال کرده است<ref>الافصاح فی الامامة، ص۱۳۴ و ۲۱۷؛ التبیان، ج۳، ص۵۵۹؛ روحالمعانی، مج۴، ج۶، ص۲۴۵.</ref> و حتّی برخی آن را قویترین دلیل بر امامت حضرت برشمردهاند<ref>تلخیص الشافی، ج۲، ص۱۰.</ref>. وجه استدلال چنین است که این آیه با {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا}}﴾}} آغاز شده و به تصریح لغویان دلالت بر حصر دارد<ref>لسان العرب، ج۱، ص۲۴۵؛ الصحاح، ج۵، ص۲۰۷۳.</ref>. کلمه ولی مشتق از "ولی" و "ولایت" و به معنای سرپرستی و صاحب اختیار است. [[ابن منظور]] در تعریف ولی میگوید: ولی یتیم، کسی است که عهدهدار کار یتیم است و به امور او قیام میکند و ولی زن کسی است که سرپرستی عقد ازدواج او را برعهده دارد<ref>لسان العرب، ج ۱۵، ص ۴۰۱.</ref>. [[فیومی]] نیز میگوید: ولی شخص کسی است که به امر او قیام کند و آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ }}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه:۲۵۷.</ref> از همین قبیل است<ref>المصباح المنیر، ج۲، ص۶۷۲.</ref> <ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص۴۳۰ - ۴۳۶.</ref>. | ||
*بنابراین از گفتار لغویان میتوان استفاده کرد که معنای "ولایت"، همان سرپرستی و عهدهدار بودن کار دیگری است و معانی دیگری که برای آن گفتهاند، از قلمرو همین معنا است؛ پس وقتی گفته میشود: دوست، همسایه، همپیمان، پدر، خدا و [[پیامبر]]، ولی هستند، در همه موارد، این معنا اولویت در قیام به امور موجود است و چنانکه ادیبان تصریح کردهاند، اصل، عدم اشتراک لفظی است<ref>مغنی اللبیب، باب پنجم، ص۷۹۱ و ۷۹۲.</ref> و در صورتی که اشتراک لفظی را بپذیریم؛ یعنی معانی متعدّدی برای لفظ [[ولایت]] قائل شویم، قراین حالی و لفظی دلالت میکند بر اینکه مقصود از [[ولایت]] در این آیه، همان سرپرستی است؛ زیرا [[ولایت]] که به صورت مفرد و با یک تعبیر، به همه خدا، [[پیامبر]]، مؤمنانی که... نسبت داده شده، به یک معنا است و چنانکه خداوند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ }}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه:۲۵۷.</ref> و [[پیامبر]]{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ}}﴾}}<ref>سوره احزاب، آیه:۶.</ref> [[ولایت]] به معنای سرپرستی بر مؤمنان را دارا هستند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ}}﴾}} نیز همان ولایت خدا و [[پیامبر]] را دارد؛ البتّه این ولایت برای خداوند بالاصاله و برای [[پیامبر]] و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ}}﴾}} تبعی و با اذن پروردگار است. از سوی دیگر، [[پیامبر]]{{صل}} که وظیفه تبیین آیات را بر عهده دارد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}﴾}}<ref> آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند؛ سوره نحل، آیه:۴۴.</ref> خود به روشنی ولایت در این آیه را تفسیر کرده است؛ از جمله در روایتی که [[شیخ کلینی]] آن را در کتاب کافی آورده، از [[امام باقر]]{{ع}} چنین نقل شده است: خداوند پیامبرش را به ولایت [[امام علی]]{{ع}} فرمان داد و بر او چنین نازل کرد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}﴾}}<ref> سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند؛ سوره مائده، آیه:۵۵.</ref> و خداوند ولایت [[ااولواالامر]] را واجب ساخت. آنان نمیدانند این ولایت چیست؟ پس خداوند به [[پیامبر|محمد]]{{صل}} فرمان داد ولایت را برای آنان تفسیر نماید؛ همان گونه که نماز و زکات و روزه و حج را تفسیر میکند. چون این فرمان رسید، حضرت دلتنگ شد و نگران بود که مردم از دینشان برگردند و وی را تکذیب کنند؛ پس به پروردگارش رجوع، وخداوند چنین [[وحی]] کرد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند؛ سوره مائده، آیه:۶۷.</ref> حضرت امر ولایت را به فرمان خدا آشکار ساخت و به معرّفی ولایت [[امام علی|علی]]{{ع}}در روز [[غدیر خم]] پرداخت... و به مردم دستور داد تا حاضران به اطلاع غایبان برسانند<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۹.</ref>. [[عیاشی]] نیز روایتی نزدیک به همین مضمون را از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند<ref>عیاشی، ج۱، ص۳۳۳.</ref> در برخی منابع [[اهل سنت]] نیز این تفسیر مشاهده میشود؛ از جمله، [[طبرانی]] از [[عمار یاسر]] نقل میکند که [[رسول خدا]]{{صل}} پس از نزول آیه، آن را قرائت کرد و فرمود:{{عربی|اندازه=150%|" مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ اللَّهُمَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه "}}<ref>المعجم الأوسط، ج۷، ص۱۲۹ و ۱۳۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۴ و ۱۹۵.</ref><ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص۴۳۰ - ۴۳۶.</ref>. | *بنابراین از گفتار لغویان میتوان استفاده کرد که معنای "ولایت"، همان سرپرستی و عهدهدار بودن کار دیگری است و معانی دیگری که برای آن گفتهاند، از قلمرو همین معنا است؛ پس وقتی گفته میشود: دوست، همسایه، همپیمان، پدر، خدا و [[پیامبر]]، ولی هستند، در همه موارد، این معنا اولویت در قیام به امور موجود است و چنانکه ادیبان تصریح کردهاند، اصل، عدم اشتراک لفظی است<ref>مغنی اللبیب، باب پنجم، ص۷۹۱ و ۷۹۲.</ref> و در صورتی که اشتراک لفظی را بپذیریم؛ یعنی معانی متعدّدی برای لفظ [[ولایت]] قائل شویم، قراین حالی و لفظی دلالت میکند بر اینکه مقصود از [[ولایت]] در این آیه، همان سرپرستی است؛ زیرا [[ولایت]] که به صورت مفرد و با یک تعبیر، به همه خدا، [[پیامبر]]، مؤمنانی که... نسبت داده شده، به یک معنا است و چنانکه خداوند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ }}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه:۲۵۷.</ref> و [[پیامبر]]{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ}}﴾}}<ref>سوره احزاب، آیه:۶.</ref> [[ولایت]] به معنای سرپرستی بر مؤمنان را دارا هستند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ}}﴾}} نیز همان ولایت خدا و [[پیامبر]] را دارد؛ البتّه این ولایت برای خداوند بالاصاله و برای [[پیامبر]] و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ}}﴾}} تبعی و با اذن پروردگار است. از سوی دیگر، [[پیامبر]]{{صل}} که وظیفه تبیین آیات را بر عهده دارد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}﴾}}<ref> آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند؛ سوره نحل، آیه:۴۴.</ref> خود به روشنی ولایت در این آیه را تفسیر کرده است؛ از جمله در روایتی که [[شیخ کلینی]] آن را در کتاب کافی آورده، از [[امام باقر]]{{ع}} چنین نقل شده است: خداوند پیامبرش را به ولایت [[امام علی]]{{ع}} فرمان داد و بر او چنین نازل کرد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}﴾}}<ref> سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند؛ سوره مائده، آیه:۵۵.</ref> و خداوند ولایت [[ااولواالامر]] را واجب ساخت. آنان نمیدانند این ولایت چیست؟ پس خداوند به [[پیامبر|محمد]]{{صل}} فرمان داد ولایت را برای آنان تفسیر نماید؛ همان گونه که نماز و زکات و روزه و حج را تفسیر میکند. چون این فرمان رسید، حضرت دلتنگ شد و نگران بود که مردم از دینشان برگردند و وی را تکذیب کنند؛ پس به پروردگارش رجوع، وخداوند چنین [[وحی]] کرد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند؛ سوره مائده، آیه:۶۷.</ref> حضرت امر ولایت را به فرمان خدا آشکار ساخت و به معرّفی ولایت [[امام علی|علی]]{{ع}}در روز [[غدیر خم]] پرداخت... و به مردم دستور داد تا حاضران به اطلاع غایبان برسانند<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۹.</ref>. [[عیاشی]] نیز روایتی نزدیک به همین مضمون را از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند<ref>عیاشی، ج۱، ص۳۳۳.</ref> در برخی منابع [[اهل سنت]] نیز این تفسیر مشاهده میشود؛ از جمله، [[طبرانی]] از [[عمار یاسر]] نقل میکند که [[رسول خدا]]{{صل}} پس از نزول آیه، آن را قرائت کرد و فرمود:{{عربی|اندازه=150%|" مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ اللَّهُمَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه "}}<ref>المعجم الأوسط، ج۷، ص۱۲۹ و ۱۳۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۴ و ۱۹۵.</ref><ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص۴۳۰ - ۴۳۶.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |