آیه ولایت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیه ولایت
ترجمه آیه
سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند
مشخصات آیه
بخشی ازآیهٔ ۵۵ سورهٔ مائده از جزء ۵ قرآن کریم
محتوای آیه
شأن نزول آیهانفاق انگشتری توسط امیرالمؤمنین(ع)
مصادیق برای آیهعلی بن ابی‌طالب(ع)
دلالت آیه
  • دلالت بر نصب امام
  • دلالت بر ولایت تشریعی
  • دلالت بر امامت و ولایت حضرت علی(ع)

مقدمه

آيه ولايت، آيۀ پنجاه و پنجم از سورۀ مائده است که دربارۀ ولايت خدا، رسول و ائمه(ع) است: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۱].

نام‌گذاری این آیه به آیه ولایت، به دلیل واژه وَلِيُّكُمُ است. بسیاری از اهل تفسیر و روایت و تاریخ، به همین نام یاد کرده‌اند. البتّه در برخی موارد، آیه "زکات به خاتم" نیز نامیده شده است. آیه یاد شده به ولایت و سرپرستی خدا، رسول خدا (ص) و مؤمنان ویژه اشاره دارد و در آیه بعد می‌فرماید: وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ[۲].[۳]

معناشناسی ولی

«وَلْی»، در لغت به معنای قرب، باران پس از خشکسالی، مولی (بنده آزادشده)، یاور، دوست، سرپرست و اولی به تصرف و رهبری آمده است که ریشه در همان تقرب دارد[۴] و در اصطلاح فقها و مفسران بیشتر به معنای متولی و اولی به تصرف به کار رفته است[۵].

معنای "ولی" در آیه و مراد از نوع ولایت

ولایت به معنای حق تصرف و سرپرستی[۶] و از نوع ولایت یک‌ سویه است. این نوع از ولایت، به خدا، رسول خدا(ص) و مؤمنان ویژه منحصر است.

اثبات اینکه ولایت[۷] به معنای حق تصرف و سرپرستی است، با چند دلیل امکان‌پذیر است:

  1. یکی از مهمترین معناهایی که برای ولایت آمده، سرپرستی و مالک امر بودن است. ابن‌منظور آورده است: ففی اسماء الله تعالی: الولی هو الناصر و قیل: المتولی لأمور العالم و الخلائق القائم بها[۸] و در مجمع البحرین آمده است: المعنی: الذی یتولی تدبیرکم و یلی أمورکم اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الذین هذه صفاتهم الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۹]؛
  2. با توجه به واژه إِنَّمَا که بر انحصار دلالت دارد، ولایت به معنای نصرت نیست؛ زیرا نصرت، به خدا، رسول خدا(ص) و مؤمنان ویژه، اختصاص نداشته و همه مؤمنان را در برمی‌گیرد.
  3. اگر ولایت به معنای نصرت باشد، مستلزم آن است که بسیاری از آیاتی که واژه "ولی" در کنار واژه "نصیر" آمده، لغو باشد؛ زیرا دو واژه هم معنا در کنار هم آمده است.
  4. اگر ولایت به معنای نصرت باشد، مستلزم اغراء به جهل است؛ زیرا با معانی متعددی که برای "ولی" آمده، نمی‌توان تشخیص داد کدام معنا را متکلّم اراده کرده است.
  5. کلمه "ولی"، نخست به خداوند و سپس به پیامبر(ص) اختصاص داده شده است. ولایت خداوند و پیامبر(ص) ثابت است و ولایت خدا و رسول الله(ص) به معنای مالک امر بودن است. از سویی الَّذِينَ آمَنُوا بر خداوند و پیامبر عطف شده و حکم معطوف با معطوف علیه مشترک است، پس ولایت به معنای مالکیت امر خواهد بود.

به دیگر سخن، به استناد "واو" به کار رفته در آیه ولایت، که در حکم تکرار معطوف‌علیه و سه جمله مستقل إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ... رَسُولُهُ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ الَّذِينَ آمَنُوا است، بی‌تردید ولی در دو جمله نخست، به قرینه اینکه در حیات پیامبر کسی جز او ولی نیست، به معنای اولی بالتصرف است و در جمله سوّم نیز، به استناد همین قرینه داخلی، به معنای اولی بالتصرف است[۱۰].[۱۱]

شأن نزول

امام ثعلبی در تفسیر خود، از ابوذر غفاری نقل کرده است: روزی همراه رسول خدا(ص) نماز ظهر را به جا آوردم. گدایی در مسجد از مردم درخواست کمک کرد، اما هیچ کس به او چیزی نداد. او دستش را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! شاهد باش که من در مسجد پیامبرت(ص) از مردم کمک خواستم و هیچ کس به من چیزی نداد، در این حال علی در نماز و در حال رکوع بود و با انگشت دست راستش که در آن انگشتری بود، به او اشاره کرد و آن گدا انگشتر را از دست او در آورد، رسول خدا(ص) که این اتفاق را مى‌دید، رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! برادرم موسی از تو درخواست کرد و گفت: پروردگارا! مرا شرح صدر ده و کارم را آسان گردان و گره از زبانم بگشاى؛ تا سخنان مرا بفهمند. و وزیرى از خاندانم براى من قرار ده... برادرم هارون را؛ با او پشتم را محکم کن. و او را در کارم شریک ساز: قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي[۱۲] و تو به او وحی کردی که با برادرت تو را یاری مى‌کنیم و برای شما دو نفر سلطان و قدرتی قرار مى‌دهیم که بر شما سیطره نیابند. خدایا من محمد پیامبر و برگزیده توام، پروردگارا! مرا شرح صدر ده و کارم را آسان گردان و و وزیرى از خاندانم براى من قرار ده، برادرم علی را، با او پشتم را محکم کن. ابوذرگفت: پیامبر، هنوز دعایش را به پایان نبرده بود که جبرئیل(ع) از جانب خدای عزوجل، این آیه را نازل کرد و گفت: ای محمد! بخوان: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۱۳].[۱۴].[۱۵]

دلالت آیه

نخست: دلالت بر نصب امام

همه مفسران اجماع دارند که این آیه، در شأن علی بن ابی‌طالب(ع) نازل شده است و دلالت آن بر امامت، واضح است و حصر موجود در آیه: "سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند..." هر احتمال دیگری را برای معنای ولایت، غیر از سلطه و حکومت از بین مى‌برد؛ زیرا هیچ یک از معانی دیگر ولایت نمى‌تواند فقط مخصوص خدا و رسول خدا(ص) و مؤمنان خاص که در رأس آنان امیرالمؤمنین علی(ع) است، باشد[۱۶].

دوم: دلالت بر ولایت تشریعی

آیۀ ولایت یکی از ادله‎ای است که می‎تواند دلیلی بر ولایت تشریعی امام باشد[۱۷]؛ بدین صورت که ولایت و سرپرستی که در آیه برای خداوند بیان شده عام بوده و شامل حوزه‌‎های تکوین و تشریع می‌‌شود[۱۸] و از آنجا که ولایت خداوند و پیامبر و الَّذِينَ آمَنُوا یعنی امامان(ع) در یک سیاق بیان شده، نشان می‌‌دهد قلمرو ولایت نیز همسان باشد. بنابراین می‌توان گفت براساس این آیه، امامان(ع) شأن تشریع احکام یعنی ولایت تشریعی را دارند.

اشکال شده است که اطلاق آیه ولایت زمانی می‌‌تواند ولایت تشریعی و امامت امیرالمؤمنین(ع) و ائمه(ع) را ثابت کند که قیدی برای آن نیامده باشد، در حالی که آیۀ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۱۹] آیه ولایت را قید می‌‌زند؛ زیرا با وجود اکمال دین به ولی و ولایت احتیاجی نیست.

در جواب گفته شده است معنای اتمام دین این نیست که دین اسلام احتیاج به مفسر و مبیّن ندارد، بلکه منظور این است که کلیات دین توسط پیامبر برای شما آورده شد. با این نگاه آیه اکمال علاوه بر اینکه آیه ولایت را قید نمی‌زند، بلکه به نوعی در جهت تأیید آن است؛ چراکه آیۀ اکمال، کلیات دین را تمام شده می‌‌داند، ولی برای تفسیر و تبین آن باید کسی باشد و با توجه به آیه ولایت، آن شخص کسی غیر از امیرالمؤمنین(ع) نیست. به عبارتی دیگر معارفی که در عصر نبوی گفته نشده به وسیلۀ امام تشریع یا بیان‌‎شدنی است لذا داشتنِ حق تشریع امامان(ع) با اکمال دین ناسازگار نیست، ضمن آنکه باید توجه داشت، اکمال دین، غیر از ختم دین است و آیۀ یادشده از اکمال دین سخن گفته از ‌‎این‎رو ناسازگاری میان اکمال دین و حق تشریع برای امام وجود ندارد[۲۰].

سوم: دلالت بر امامت و ولایت امام علی(ع)

آیه ولایت یکی از روشن‌ترین دلایل امامت بلافصل علی(ع) است: زیرا واژ‌‌‎ۀ‎ "ولی" اگر چه در لغت معانی یا کاربردهای گوناگونی دارد مانند: رب، مالک، سید، منعم، معتق، محب، ناصر و متصرف در امور دیگران[۲۱]، ولی به دلایل عقلی و نقلی و نیز به اجماع مسلمانان غیر از سه معنای اخیر قطعاً مقصود نیست و از سه معنای اخیر تنها آخرین معنا می‎تواند در این آیه مقصود باشد.

برخی از دلایل این مطلب عبارت‎‎اند از:

  1. حصر إِنَّمَا: إِنَّمَا از ادات حصر است و بر ولایتی خاص که به خداوند اختصاص دارد و با اذن او برای دیگران نیز ثابت می‌شود دلالت می‌‌کند[۲۲]
  2. کلمه ولی به معنای سرپرستی و صاحب اختیار است: اگر چه واژۀ "ولی" بر معانی یا مصادیق متعددی اطلاق شده است، ولی هرگاه واژۀ "ولی" بدون قرینه به کار رود مراد از آن مالک امر بودن خواهد بود، به ویژه اگر به کسی اسناد داده شود که دارای شأن رهبری و فرمانروایی است؛ حال با توجه به اینکه ولایت در مورد خدا و رسول(ص) به معنای مالک امر بودن است و از طرفی الَّذِينَ آمَنُوا بر خداوند یا پیامبر(ص) عطف شده و حکم آنها یکی است؛ لذا ولایت در مورد مؤمنانی که در آیه توصیف شده‌‎اند نیز به معنای مالکیت امر تدبیر (امامت) خواهد بود[۲۳].
  3. مراد از الَّذِينَ آمَنُوا حضرت علی(ع) است: عبارت الَّذِينَ آمَنُوا هرچند همۀ مؤمنان را شامل می‎‎شود ولی مقصود بعضی از مؤمنان است؛ زیرا برای آنان صفت ویژه‎ای ـ اقامۀ نماز و دادن زکات در حال رکوع ـ بیان شده که شأن نزول آن دربارۀ حضرت است[۲۴].

در روایات متعدد از شیعه و اهل سنت وارد شده است که آیه فوق درباره حضرت علی نازل شده است. چنانکه امام باقر(ع) فرمودند: «خداوند پیامبرش را به ولایت امام علی(ع) فرمان داد و آیه دربارۀ او نازل شد: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۲۵][۲۶].[۲۷]

مصداق شناسی وَالَّذِينَ آمَنُوا

مهم‌ترین بحث در آیه ولایت، تعیین مصادیق آیه است، دانشمندان و مفسِّران شیعه و سنّی در اینکه خداوند و رسول اعظم، مصداق آیه شریف ولایت‌اند، اختلافی ندارند، ولی در مصداق وَالَّذِينَ آمَنُوا دیدگاهی متفاوت دارند.

مصداق‌شناسی آیه ولایت از دیدگاه اهل سنت

مفسِّران اهل سنت در تعیین مصداق وَالَّذِينَ آمَنُوا دست‌کم چهار دیدگاه دارند: همه مؤمنان، مهاجران و انصار، علی بن ابی‌طالب و ابی‌بکر.

فخر رازی می‌نویسد: المسألة الأولی: في قوله وَالَّذِينَ آمَنُوا {{عربی|قولان: الأول: أن المراد عامة المؤمنين، و ذلك لأن عبادة بن الصامت لما تبرأ من اليهود و قال: أنا بريء إلى الله من حلف قريظة و النضير، و أتولى الله و رسوله نزلت هذه الآية على وفق قوله... فعلى هذا: الآية عامة في حق كل المؤمنین، فكل من كان مؤمنا فهو ولي كل المؤمنين، و نظيره قوله تعالى: وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ... القول الثاني: أن المراد من هذه الآية شخص معين، و على هذا ففيه أقوال: الأول: روى عكرمة أن هذه الآية نزلت في أبي بكر رضي الله عنه، و الثاني: روى عطاء عن ابن عباس أنها نزلت في علي بن أبي طالب[۲۸].

آلوسی آورده است: فروى ابوبكر النقاش صاحب التفسير المشهور عن محمد الباقر رضی الله تعالى عنه أنها نزلت في المهاجرين و الأنصار، و قال قائل: نحن سمعنا أنها نزلت في علي كرم الله تعالى وجهه، و روى جمع من المفسرين عن عكرمة أنها نزلت في شأن أبي بكر رضي الله تعالى عنه[۲۹].[۳۰]

سیوطی در الدّر المنثور ذیل آیه ولایت از ابن عبّاس نقل کرده است که گفت: "علی (ع) در حال رکوع نماز بود که سائلی تقاضای کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به فقیر صدقه داد. پیامبر (ص) از سائل پرسید: چه کسی این انگشتر را به تو داد و او به علی اشاره کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است. در این هنگام آیه إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ... نازل شد[۳۱]".[۳۲]

مصداق‌شناسی آیه ولایت از دیدگاه شیعه

مراد از الَّذِينَ آمَنُوا... در آیه، فقط امیرالمؤمنین علی (ع) است به سه دلیل:

  1. اجماع و اتفاق: هر کسی که می‌گوید مراد از الَّذِينَ آمَنُوا... بعض المؤمنین است، گفته است منظور حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) است. پس اگر آیه شریفه را بر غیر آن حضرت حمل کنیم، خرق اجماع نموده ایم و خرق اجماع بالاجماع جایز نیست.
  2. امیرالمؤمنین علی (ع) هم جزء مؤمنین است، آنگاه از دو حال خارج نیست: یا آن حضرت (ع) تمام مقصود از آیه است و یا بعضی از مقصودین به آیه است؛ احتمال دوّم باطل است که امیرالمؤمنین علی (ع) بعض المراد باشد و دیگران هم مقصود به آیه باشند؛ زیرا اوصافی که در آیه شریفه ذکر شده (یعنی: الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۳۳]) عمومیت ندارد و مختص امیرالمؤمنین (ع) است. پس احتمال اوّل معیّن می‌شود که مراد این است، امیرالمؤمنین علی (ع) کلّ المراد آیه است.
  1. شأن نزول آیه دلیل بر این است که مراد امیرالمؤمنین علی (ع) است؛ زیرا که مفسّرین خاصّه و عامّه اجماع دارند بر اینکه وقتی حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در حال رکوع انگشتر خویش را به سائل داد، این آیه در حق او نازل شد[۳۴]، پس منحصرا ولیّ و سرپرست مردم، خداوند و رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین علی (ع) هستند نه دیگران[۳۵].[۳۶]

تواتر روایات بر دیدگاه شیعه

پیامبر اسلام مبیِّن و مفسِّر وحی، در موارد متعددی، مصادیق آیه ولایت را مشخص و معین نموده‌اند. شایسته است برای اثبات مدّعای شیعه، به روایاتی که مفسِّران اهل سنت نقل کرده و گواه درستی باور شیعیان است، اشاره می‌کنیم:

  1. علامه امینی در کتاب ارزشمند الغدیر از ۶۶ نفر از علمای اهل سنت نقل می‌کند که شأن نزول آیه را امیرمؤمنان(ع) می‌دانند[۳۷].
  2. علامه سید هاشم بحرانی نیز، نزول آیه را درباره علی(ع) به ۲۴ طریق از اهل سنت و ۱۹ طریق از شیعه روایت کرده است که هر کدام با دیگری متفاوت است[۳۸].
  3. آیت الله مرعشی نجفی نیز، نزول آیه را از ۳۱ مصدر و منبع اهل سنت که در دسترس همگان است نقل کرده است[۳۹].
  4. سیوطی در تفسیر الدرالمنثور زیر آیه ولایت، ۱۵ روایت در شأن نزول آن نقل می‌کند که ۱۴ مورد آن درباره علی بن ابی‌طالب(ع) است[۴۰]: و أخرج الخطيب في المتفق عن ابن عباس قال تصدق علي بخاتمة و هو راكع فقال النبي للسائل من أعطاك هذا الخاتم قال ذاك الراكع فانزل الله إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ.
  5. فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب سه روایت، زیر این آیه مبارک در شأن نزول آیه نقل کرده و هر سه به امیرمؤمنان(ع) مربوط است[۴۱]:«روى عطاء عن ابن عباس أنها نزلت في علي بن أبي طالب رُوِيَ أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ سَلَامٍ قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ، قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَا رَأَيْتُ عَلِيّاً تَصَدَّقَ بِخَاتَمِهِ عَلَى مُحْتَاجٍ وَ هُوَ رَاكِعٌ فَنَحْنُ نَتَوَلَّاهُ».
  6. حسکانی، عالم و محدث بزرگ اهل سنت نیز، ۲۸ روایت در شواهد التنزیل نقل کرده است. در میان راویان آنها، شش نفر از بزرگان صحابه: علی(ع) و عمار، ابوذر، مقداد، جابر و ابن عباس، به چشم می‌خورند[۴۲].
  7. آلوسی در شأن نزول آیه ولایت می‌نویسد: "بیشتر اخباری‌ها بر این باورند که این آیه در شأن علی بن ابی‌طالب نازل شده است. ابن‌عباس روایت می‌کند که عبدالله بن سلام، همراه جمعی از قوم خود که به پیامبر ایمان آورده بودند، بر آن حضرت وارد شدند و گفتند: ای پیامبر خدا! خانه‌های ما از اینجا دور است و از آن هنگام که به تو ایمان آورده‌ایم، قوم ما رهایمان کرده و با هم پیمان بسته‌اند که با ما همنشینی و ازدواج نکرده و سخن نگویند و این بر ما بسیار گران آمده است. پیامبر فرمود: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ. پس پیامبر به سوی مسجد بیرون رفت، در حالی که مردم برخی در حال قیام و برخی دیگر در حالی رکوع بودند، سائلی را دید و از او پرسید، آیا کسی چیزی به تو عطا کرده است؟ گفت: بلی، انگشتر، پیامبر فرمود: چه کسی آن را به تو بخشید؟ گفت: این مرد که ایستاده است و با دست خود به سوی علی(ع) اشاره کرد. پیامبر پرسید: در چه حالی به تو عطا کرد؟ سائل گفت: در حال رکوع به من بخشید. پس پیامبر تکبیر گفت و این آیه را خواند: وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ[۴۳].

این شأن نزول دارای شهرت زیاد و در حد اجماع است. به بیان علامه طباطبایی، اگر این شأن نزول با توجّه به زیادی روایات انکار شود، دیگر نمی‌توان هیچ شأن نزولی را در قرآن پذیرفت.

جمع‌بندی: ولایت و امامت امیرمؤمنان در این آیه، بر پایه دو مقدمه اثبات شد:

  1. مقدمه یکم، ولایت به معنای حق تصرف و سرپرستی است و این نوع از ولایت منحصر به خدا، رسول خدا(ص) و مؤمنان ویژه است.
  2. مقدمه دوّم، مطابق روایات شیعه و اهل سنت، مصداق مؤمنان ویژه، علی بن ابی طالب(ع) است.

نتیجه: علی بن ابی طالب(ع) امام و سرپرست مؤمنان است[۴۴].

پرسش‌های وابسته

  1. واژه ولی و ولایت در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
  2. مراد از واژه إنما در آیه ولایت چیست؟ (پرسش)
  3. آیه ولایت چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  4. چگونه عبارت «الذین آمنوا» در آیه ولایت تنها شامل امام علی می‌شود؟ (پرسش)
  5. با توجه به آیه ولایت آیا حمل ولی بر امام علی خلاف روش قرآن است؟ (پرسش)
  6. شأن نزول آیه ولایت چیست؟ (پرسش)
  7. آیا ولی در آیه ولایت به معنای محبت و نصرت است؟ (پرسش)
  8. آیا ولی در آیه ولایت به معنای حاکم و متصرف است؟ (پرسش)
  9. آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی در نماز به فقیر تأخیر در پرداخت زکات و معصیت بود؟ (پرسش)
  10. آیا اجرای حدود الهی از ارکان معنای ولایت است؟ (پرسش)
  11. آیا انحصار ولایت امام علی با عقاید شیعه منافات دارد؟ (پرسش)
  12. چرا امام علی از آیه ولایت برای اثبات ولایت خود استفاده نکرده است؟ (پرسش)
  13. دلایل منکرین شأن نزول آیه ولایت درباره امام علی چیست؟ (پرسش)
  14. آیا آیه ولایت را می‌توان بدون قرینه بر امام علی تطبیق داد؟ (پرسش)
  15. آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی در نماز با آداب نماز منافات دارد؟ (پرسش)
  16. آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی با حضور قلب در نماز منافات دارد؟ (پرسش)
  17. مراد از ولایت در آیه ولایت چیست؟ (پرسش)
  18. چرا شیعه ولی در آیه ولایت را به معنای ولایت در سیره و رهبری می‌داند؟ (پرسش)
  19. چه اشکالاتی بر شأن نزول آیه ولایت گرفته شده است؟ (پرسش)
  20. آیا آیه ولایت درباره ابوبکر نازل شده است؟ (پرسش)
  21. آیا رکوع در آیه ولایت به معنای خضوع و خشوع است؟ (پرسش)
  22. با توجه به آیه ولایت آیا معنای زکات تنها زکات واجب است؟ (پرسش)
  23. آیا سیاق آیات قبل از ولایت بر عدم نزول در شأن امام علی دلالت می‌کند؟ (پرسش)
  24. آیا روایاتی که ثابت می‌کند آیه ولایت در شأن امام علی نازل شده است جعلی است؟ (پرسش)
  25. آیا آیه ولایت بر بلافصل نبودن جانشینی امام علی دلالت می‌کند؟ (پرسش)
  26. آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی در نماز لازمه‌اش فعل کثیر و عدم جواز است؟ (پرسش)
  27. آیا بخشیدن انگشتر در نماز لازمه‌اش سخن گفتن در نماز است؟ (پرسش)
  28. آیا مقصود از ولایت در آیه ولایت حاکمیت و مالکیت است؟ (پرسش)
  29. چرا امام علی از آیه ولایت برای اثبات امامت خود استفاده نکرده است؟ (پرسش)
  30. آیا رکوع در آیه ولایت به معنای خضوع و خشوع است؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  2. «و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
  3. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۱۵-۱۶.
  4. المفردات، ص۸۸۵ أساس البلاغة، ص۶۸۹.
  5. صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه ولایت»، دانشنامه امام رضا، ص ۲۶۵.
  6. از نگاه نگارنده واژگان قرآنی فقط دارای یک معنا هستند و معانی دیگر که برای یک واژه در کتاب‌های لغت آمده، از لوازم معنای اصلی است؛ از این‌رو ولایت به معنای حق تصرف و سرپرستی است و سرپرستی نیز دارای مراتب است، شدت و ضعف، تام و ناقص دارد؛ محبت و نصرت از لوازم ولایت است.
  7. واژه ولی، ولایت، ولاء، مولی، اولیاء، اولی و مانند آنکه از مادّه «ولی» اشتقاق یافته، از پر کاربردترین واژه‌های قرآن کریم است که گوناگون در قالب اسم، فعل، مفرد و جمع در ۲۳۳ جا به کار رفته است. ولایت به معنای اتّصال و قرب است و این کلمه، گاهی در امور معنوی به کار گرفته می‌شود و گاهی در امور مادی و جسمانی، به دو امری که پس از یک‌دیگر واقع می‌شوند، می‌گویند: بین آنها توالی است، دو حادثه که پشت سر هم اتفاق می‌افتد، بینشان موالات است. حلقات یک سلسله حوادث که هر یک پس از دیگری رخ می‌دهد، متوالی است. پس موالات و توالی عبارت از ارتباط حوادث با یکدی‌گر و قرب هر حادثه با حادثه دیگر است نتیجه آنکه ولایت دو جزء دارد: یکی پیوند عمیق میان دو موجود و دیگری حق تصرّف از سوی یکی از آن دو است.
  8. لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۷.
  9. مجمع البحرین، ج۱، ص۴۵۶.
  10. ر.ک: همان، ج۲۳، ص۱۲۰.
  11. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۱۶-۱۸.
  12. موسی گفت: پروردگارا! سینه‌ام را گشایش بخش. و کارم را برای من آسان کن. و گرهی از زبانم بگشای. تا سخنم را دریابند. و از خانواده‌ام دستیاری برایم بگمار. هارون برادرم را پشتم را به او استوار دار. و او را در کارم شریک ساز. تا تو را بسیار به پاکی بستاییم. و بسیار تو را به یاد آوریم. که بی‌گمان تو، به (کار) ما بینایی؛ سوره طه، آیه ۲۵-۳۵.
  13. «سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند همان‌ها که نماز را برپا مى‌‌دارند، و در حال رکوع، زکات مى‌‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  14. همه مفسرین این روایت را نقل کرده‌اند، ر.ک: طبری؛ اسباب النزول واحدی؛ امام فخر رازی، التفسیر الکبیر و برای تفصیل بیشتر ر.ک: الغدیر؛ ج۲، ص۵۲-۵۳.
  15. اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص۸۳-۸۴
  16. اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص۸۳-۸۴.
  17. این آیه از دیرباز مورد بحث میان عالمان شیعه و سنی بوده است و متکلمان شیعی از این آیه برای اثبات ولایت امام علی(ع) بهره جسته‌اند. برای نمونه، ر.ک: نیشابوری، فضل بن شاذان، الایضاح، ص۱۹۹؛ حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف، ص۱۸۴؛ کراجکی، ابوالفتح، التعجب، ص۱۱۹؛ لاهیجی، ملاعبدالرزاق، سرمایه ایمان، ص۱۲۳ ـ ۱۲۴. متکلمان زیدی نیز از این آیه برای اثبات امامت امام علی(ع) استفاده کرده‌اند؛ ر.ک: شرفی، احمد بن محمد بن صلاح، شرح الاساس الکبیر، ج۱، ص۵۲۵؛ زیدی، قاسم بن محمد بن علی، الاساس لعقائد الاکیاس، ص۱۴۹ـ ۱۵۰.
  18. هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا«آنجا، سروری از آن خداوند راستین است، او در پاداش دادن نیکوتر و در بخشیدن بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۴.
  19. «امروز دين شما را به كمال رسانيدم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم» سوره مائده، آیه ۳.
  20. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص۱۸۵ تا ۱۸۸.
  21. لسان العرب، ج۱۵، ص۲۸۱ـ۲۸۳؛ أقرب الموارد، ج۲، ص۱۴۷۸.
  22. مجمع البیان، ج۴ـ۳، ص۲۱۱؛ الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۳۹ـ۴۴۰؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۳۰۲ـ۳۰۳.
  23. مصباح الهدایة فی اثبات الولایة، ص۳۲۰ـ۳۲۱.
  24. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه ولایت»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۱۰۶-۱۱۱.
  25. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  26. سوره مائده، آیه:۵۵.
  27. ر.ک: خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۳۰ ـ ۴۳۶؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
  28. مفاتیح الغیب، ج۱۲، ص۳۸۳.
  29. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۳، ص۳۳۵.
  30. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۲۴.
  31. پیام قرآن، ج۹، ص۲۰۲؛ به نقل از: الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۳.
  32. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۴۰-۴۱.
  33. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  34. فخررازی در تفسیر کبیر، ج۱۲، ص۲۰؛ ثعلبی در تفسیر کشف البیان، ج۴، ص۷۵؛ زمخشری در کشاف، ج۱، ص۶۲۳؛ طبری در تفسیر جامع البیان، ج۶، ص۳۹۰؛ ابن سعد قرطبی در تفسیر، ج۶، ص۲۲۱؛ فاضل نیشابوری در غرائب، ج۲، ص۶۰۵؛ واحدی در اسباب النزول، ص۱۳۳؛ حافظ ابوبکر جصاص در تفسیر احکام القرآن، ج۲، ص۵۵۷؛ قاضی بیضاوی در انوار التنزیل، ج۱، ص۳۴۵؛ سیوطی در الدرالمنثور، ج۲، ص۲۹۳؛ شوکانی در تفسیر فتح القدیر، ج۲، ص۵۱؛ آلوسی در تفسیر، ج۶، ص۴۹۶؛ ابوالبرکات در تفسیرش، ج۱، ص۴۹۶؛ ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۷۷؛ خازن علاء الدین بغدادی در تفسیر، ج۱، ص۴۹۶؛ سلیمان حنفی در ینابیع المودة، ج۱، ص۱۱؛ ابن عساکر دمشقی در تاریخ شام، ج۴۲، ص۳۵۷؛ سبط ابن جوزی در تذکره، ص۳۵؛ قاضی عضد ایجی در مواقف، ج۳، ص۶۰۱؛ سید شریف جرجانی در شرح مواقف، ج۸، ص۳۶۰؛ ابن صبّاغ مالکی در فصول المهمّة، ج۱، ص۵۸۱؛ طبرانی در اوسط، ج۶، ص۲۱۹؛ ابن مغازلی در مناقب، ص۳۱۳؛ شبلنجی در نور الابصار، ص۱۵۹؛ طبری در ریاض النضره، ص۱۵۹.
  35. کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۸.
  36. علی‌احمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱، ص ۲۵۸؛ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۳۰ ـ ۴۳۶؛ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۲۵؛ محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۴۰-۴۱.
  37. الغدیر، ج۳، ص۱۵۶ - ۱۶۲.
  38. غایة المرام، ص۱۰۳ ـ ۱۰۹.
  39. احقاق الحق، ج۲، ص۳۹۹ - ۴۰۸.
  40. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۲، ص۲۹۳.
  41. مفاتیح الغیب، ج۱۲، ص۳۸۳.
  42. شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۹ - ۲۴۸.
  43. و غالب الأخباريين على أنها نزلت في علي كرم الله تعالى وجهه، فقد أخرج الحاكم و ابن مردويه و غيرهما عن ابن عباس رضی الله تعالى عنهما بإسناد متصل «قَالَ: أَقْبَلَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَلَامٍ وَ مَعَهُ نَفَرٌ مِنْ قَوْمِهِ مِمَّنْ قَدْ آمَنُوا بِالنَّبِيِّ(ص) فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ مَنَازِلَنَا بَعِيدَةٌ لَيْسَ لَنَا مَجْلِسٌ وَ لَا مُتَحَدَّثٌ دُونَ هَذَا الْمَجْلِسِ وَ إِنَّ قَوْمَنَا لَمَّا رَأَوْنَا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ صَدَّقْنَاهُ رَفَضُونَا وَ آلُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنْ لَا يُجَالِسُونَا وَ لَا يُنَاكِحُونَا وَ لَا يُكَلِّمُونَا فَشَقَ ذَلِكَ عَلَيْنَا فَقَالَ لَهُمُ النَّبِيُّ(ص)- إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ثُمَّ إِنَّ النَّبِيَّ(ص) خَرَجَ إِلَى الْمَسْجِدِ وَ النَّاسُ بَيْنَ قَائِمٍ وَ رَاكِعٍ وَ بَصُرَ بِسَائِلٍ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ(ص) هَلْ أَعْطَاكَ أَحَدٌ شَيْئاً قَالَ نَعَمْ خَاتَماً مِنْ ذَهَبٍ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ(ص) مَنْ أَعْطَاكَهُ قَالَ ذَاكَ الْقَائِمُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ(ع) فَقَالَ(ص) عَلَى أَيِّ حَالٍ أَعْطَاكَ قَالَ أَعْطَانِي وَ هُوَ رَاكِعٌ فَكَبَّرَ النَّبِيُّ(ص) ثُمَّ قَرَأَ وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ»؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۳، ص۳۳۴.
  44. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۲۵-۲۸.