آیا آیه ولایت درباره ابوبکر نازل شده است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا آیه ولایت درباره ابوبکر نازل شده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل بالاترآیه ولایت
مدخل اصلیشأن نزول آیه ولایت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا آیه ولایت درباره ابوبکر نازل شده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید محمد مرتضوی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد مرتضوی در کتاب «آیات ولایت در قرآن ج۱» در این‌باره گفته‌ است:

«یکی دیگر از شبهات سیاق این است که گفته‌اند با توجه به اینکه آیه قبل درباره ابوبکر نازل شده است، مناسب این است که این آیه نیز درباره ابوبکر نازل شده باشد. به این شبهه توجه کنید.

ايضا الآية المتقدّمة نزلت في ابي بكر كما مرّ من انّه هو الذي حارب المرتدين، فالمناسب ان تكون هذه ايضا فيه. این شبهه در برخی منابع آمده است.

نقد: در این شبهه نیز مقدمه‌های زیر مسلّم فرض شده و سپس این نتیجه گرفته شده است که باید مقصود از آیه إِنَّمَا هم ابوبکر باشد.

  1. آیه قبل درباره ابوبکر نازل شده است؛
  2. ارتداد در آیه به معنای اصطلاحی آن به کار رفته است؛
  3. مقصود از مرتدین، معترضان به حکومت ابوبکر هستند.

شأن نزول آیه ارتداد: درباره آنکه آیه قبل، یعنی آیه ارتداد، درباره چه کسی یا کسانی نازل شده است، نظریه‌های زیر مطرح شده است:

  1. افرادی مثل واحدی نیشابوری و سیوطی در لباب النقول فی اسباب النزول به شأن نزول آیه نپرداخته‌اند و از دیدگاه آنان آیه درصدد بیان حکم کلی است.
  2. مفسران اهل سنت - که شأن نزول آیه را مطرح کرده‌اند - آن را قول منحصر نمی‌دانند، بلکه یکی از اقوال این است که آیه قبل درباره ابوبکر نازل شده است.

البته محققان این قول را نیز نپذیرفته‌اند؛ طبری پس از نقل اقوال می‌نویسد: و اولى الاقوال في ذلك عندنا بالصواب ما روي به الخبر عن رسول اللّه انّهم اهل اليمن قوم ابي موسى الاشعري[۱]. «ما معتقدیم که از میان نظریه‌های مطرح شده واقع بینانه‌ترین آنها این است که مقصود از آیه قبل اهل یمن، از خویشان ابو موسی اشعری هستند؛ چنان که از رسول خدا a این گونه روایت شده است».

  1. مفسران شیعه - که این شأن نزول را برای آیه ذکر کرده‌اند - دو گروه هستند:
    1. گروهی بر این باورند که این آیه درشأن امیرالمؤمنین S و یاران او نازل شده است[۲]. مؤید این قول نیز این است که اوصافی که در این آیه به کار رفته، رسول خدا a آنها را درباره امام علی S در روایات دیگر به کار برده است. شایان ذکر است که این اوصاف در روایات اهل سنت نیز فراوان است؛ رسول خدا a وصف «يحبّ اللّه و يحبّه اللّه‏» را درباره امام علی S در جنگ خیبر به کار برده است[۳] و اینکه آن حضرت درباره امام علی S فرموده است که اوست که بعد از من با ناکثین، قاسطین و مارقین جهاد می‌کند[۴].
    2. گروهی بر این باورند که این آیه درشأن امام زمان S و یاران او نازل شده است. مؤید این قول نیز جمله فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ است که برای استقبال به کار می‌رود[۵]. بنابر این اصل شأن نزول آیه قبل درباره ابوبکر نه تنها مورد تردید و شک است، بلکه به طور قطع نیز نمی‌تواند مقصود ابوبکر باشد؛ زیرا خداوند در این آیه جمله فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ را به کار برده است که بنابرقواعد مسلم ادبیات عرب هرگاه سوف بر سر فعل مضارع درآید، فعل مضارع اختصاص به آینده پیدا می‌کند. این آیه از کسانی سخن می‌گوید که در عصر نزول آیه هنوز وجود خارجی ندارند، در حالی که ابوبکر و یاران او سال‌ها قبل از نزول آیه وجود داشتند!
  2. در بسیاری از تفاسیر معتبر عامه آمده است که مراد از این آیه سلمان فارسی و قوم او هستند وقتی این آیه نازل شد اصحاب پرسیدند: منظور از این آیه چیست؟ پیامبر اکرم a دست بر شانه سلمان فارسی نهادند و فرمودند: هذا وذووه ثم قال لو كان الدين معلّقاً بالثريا لناله رجال من ابناء الفارس[۶]

معنای ارتداد: در آینده به طور مشروح بیان می‌کنیم که واژه‌هایی که در قرآن به کار رفته است، نمی‌تواند به معنای اصطلاحاتی باشد که این واژه‌ها در قرون بعدی بین مسلمانان به خود گرفته‌اند، بلکه باید به همان معنای لغوی آن باشد، یا دست کم متناسب با آن معنی به کار رفته باشد. در معنای لغوی ارتداد گفته شده است.

الارتداد و الردّة، الرجوع في الطريق الذي جاء منه، لكن الردّة تختص بالكفر و الارتداد يستعمل فيه و في غيره[۷]. «ارتداد و رده به معنای بازگشت از راهی که آمده است می‌باشد، ولی رده اختصاص به بازگشت به کفر دارد، اما ارتداد در این مورد و موارد دیگر به کار می‌رود». بنابراین ارتداد به کار رفته در آیه به معنای اصطلاحی نیست تا قرینه‌ای باشد بر اینکه آیه درباره ابوبکر نازل شده است.

معترضان به حکومت ابوبکر: اینکه گفته شده چون ابوبکر با مرتدان جنگیده است پس آیه درباره او نازل شده است پذیرفته نیست؛ چراکه هواداران ابی بکر سعی کرده‌اند حتی مخالفان شخص ابوبکر را نیز مرتد بخوانند در حالی که آن زمان عده‌ای واقعاً مرتد شده و گرد پیامبران دروغین را گرفته بودند ولی عده‌ای از مسلمانان راستین و اصحاب پیامبر بودند که بر عهد غدیم خم باقی مانده و ولایت و جانشینی را حق امیرالمؤمنین S می‌دانستند. قرائن حاکی از آن است که مخالفان ابوبکر تنها وی را قبول نداشتند، نه اینکه مرتد شده باشند؛ به عنوان نمونه طبری، مورخ اهل سنت، پس از نقل حوادث سال یازدهم شعری از شاعران همین گروه را می‌آورد که نشان می‌دهد آنان شخص ابوبکر را قبول نداشتند. به دو بیت از این قصیده توجه کنید: اطعنا رسول اللّه ما كان بيننا في العباد الله مال ابي بكر ايورثنا بكرا اذا مات بعده و تلك لعمر الله قاصمه الظهر[۸] «تا پیامبر a در بین ما بود از او اطاعت کردیم، خدایا ابوبکر چه می‌گوید، آیا بعد از مرگ ابوبکر باید پسرش رهبر ما باشد. به خدا سوگند این مسئله کمرشکن است».

یکی از قبائلی که به بهانه ارتداد مورد هجوم قرار گرفت قبیله «مالک بن نویره» بود. «مالک بن نویره»؛ رئیس قبیله‌ای بود که در زمان جاهلیت او را هم ردیف شاهان می‌دانستند. بعد از مسلمان شدن، رسول خدا a مسؤولیت صدقات قبیله‌اش را به او واگذار کرد. بعد از رحلت رسول خدا a «خالد بن ولید» به بهانه ارتداد از طرف ابوبکر مأمور سرکوبی قبیله «مالک بن نویره» شد. ولی در اولین برخورد با این قبیله چشم خالد به زن مالک، که زنی زیبا بود افتاد، دلباخته او شد. با اینکه اینان مسلمان بودند و نماز می‌خواندند و مالک نماینده رسول خدا a بود، خالد با مکر و حیله آنان را خلع سلاح کرد و مردان آنان از جمله مالک بن نویره را کشت و برخلاف همه دستورات دینی همان شب زن مالک را به عنوان همسر در اختیار گرفت و با او هم بستر شد. گزارش این جنایت به مدینه رسید. ابوبکر خالد را احضار کرد. هنگام ورود به مسجد تیرهایی را در عمامه‌اش گذاشته بود، تا چشم عمر به او افتاد، برخاست و تیرها را در آورد و آنها را شکست و گفت: قتلت امرءً مسلما، ثم نزوت على امرأته و اللّه لارجمنّك باجمارك؟

«مسلمانی را کشته‌ای و با زنش همبستر شدهای. به خدا سوگند تو را سنگسار خواهم کرد؟ ولی ابوبکر او را بخشود!»[۹].

از دیگر قرائن، شهادت عمر در همین جمله است که «مالک بن نویره» مسلمان بوده است. به راستی جای تعجب نیست که «مالک بن نویره» نماینده رسول خدا a، مرتد باشد، ولی خالد بن ولید و دیگران با چنان عملکردی مسلمان باشند؟

انسان از تناقض‌گویی این گروه تعجب می‌کند؛ از یک سو می‌گویند: این آیه درباره ابوبکر نازل شده است پس باید آیه بعد هم درباره او نازل شده باشد. این جمله به این معنی است که این سه آیه به طور مستقل و ارتباطی با آیات قبل و بعد ندارد. از سوی دیگر می‌گویند: مجموع این آیات از ۵۱ تا ۵۷ و به قولی تا ۶۷ یکجا همه در شأن عباده بن صامت» است.

مفاد آیات: بر اساس نظر ما این آیه نه درباره ابوبکر نازل شده و نه مستقل است، بلکه این چهار آیه با هم نازل شده است و این آیه به منزله نتیجه سه آیه قبل است؛ زیرا وقتی عده‌ای از مسلمان‌نماها یهود و نصاری را به عنوان «ولیّ» برگزیدند و به آنان گرایش روحی پیدا کردند.

زمینه‌های این گرایش روحی و ولایت‌پذیری آنان به شرح زیر است:

  1. گرایش روحی و قلبی به دشمنان خدا و رسول خدا a است. قلبی که جای محبت دشمنان خدا و رسول شد، دیگر جای محبت خدا و رسول و مؤمنان نمی‌شود؛ چنان که خداوند فرمود: مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ[۱۰].
  2. اظهار ذلت این گونه مسلمان‌نماها در برابر کفار و اظهار عزّت در برابر مسلمانان
  3. سستی در جهاد با یهود و نصارا و تحمل نکردن مشکلات این مبارزه و محرومیت‌های قطع روابط با آنان؛
  4. هراس از هر سرزنشی در راه خدا؛ از این رو حاضر نیستند در راه خدا قدم بردارند و مبارزه کنند.

با توجه به نکات یاد شده - چنان که گفتیم - این آیه در حکم نتیجه آیات قبل و درصدد بیان این نکته است که اگر عده‌ای از دین خدا برگردند به خدا زیان نمی‌رسانند و خداوند قادر است گروهی را بیاورد که از دین خدا دفاع کنند، به خدا عشق بورزند و خداوند نیز آنان را دوست داشته باشد و بدون هیچ مسامحه‌ای با دشمنان خدا و رسول مبارزه کنند، در برابر مؤمنان ذلیل باشند و در برابر کفار عزیز و سرزنش هیچ سرزنش‌گری هم آنان را متزلزل نکند. ویژگی‌های این قوم و شرایط زمانی پیدایش این گروه در روایات آخرالزمان به خصوص در تفاسیر روایی ذیل آیه: فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَنَّى لَهُمْ إِذَا جَاءَتْهُمْ ذِكْرَاهُمْ[۱۱] آمده است که برای طولانی نشدن از ذکر این روایات پرهیز می‌کنیم.»[۱۲]

پرسش‌های وابسته

  1. واژه ولی و ولایت در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
  2. مراد از واژه إنما در آیه ولایت چیست؟ (پرسش)
  3. آیه ولایت چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  4. چگونه عبارت «الذین آمنوا» در آیه ولایت تنها شامل امام علی می‌شود؟ (پرسش)
  5. با توجه به آیه ولایت آیا حمل ولی بر امام علی خلاف روش قرآن است؟ (پرسش)
  6. شأن نزول آیه ولایت چیست؟ (پرسش)
  7. آیا ولی در آیه ولایت به معنای محبت و نصرت است؟ (پرسش)
  8. آیا ولی در آیه ولایت به معنای حاکم و متصرف است؟ (پرسش)
  9. آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی در نماز به فقیر تأخیر در پرداخت زکات و معصیت بود؟ (پرسش)
  10. آیا اجرای حدود الهی از ارکان معنای ولایت است؟ (پرسش)
  11. آیا انحصار ولایت امام علی با عقاید شیعه منافات دارد؟ (پرسش)
  12. چرا امام علی از آیه ولایت برای اثبات ولایت خود استفاده نکرده است؟ (پرسش)
  13. دلایل منکرین شأن نزول آیه ولایت درباره امام علی چیست؟ (پرسش)
  14. آیا آیه ولایت را می‌توان بدون قرینه بر امام علی تطبیق داد؟ (پرسش)
  15. آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی در نماز با آداب نماز منافات دارد؟ (پرسش)
  16. آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی با حضور قلب در نماز منافات دارد؟ (پرسش)
  17. مراد از ولایت در آیه ولایت چیست؟ (پرسش)
  18. چرا شیعه ولی در آیه ولایت را به معنای ولایت در سیره و رهبری می‌داند؟ (پرسش)
  19. چه اشکالاتی بر شأن نزول آیه ولایت گرفته شده است؟ (پرسش)
  20. آیا آیه ولایت درباره ابوبکر نازل شده است؟ (پرسش)
  21. آیا رکوع در آیه ولایت به معنای خضوع و خشوع است؟ (پرسش)
  22. با توجه به آیه ولایت آیا معنای زکات تنها زکات واجب است؟ (پرسش)
  23. آیا سیاق آیات قبل از ولایت بر عدم نزول در شأن امام علی دلالت می‌کند؟ (پرسش)
  24. آیا روایاتی که ثابت می‌کند آیه ولایت در شأن امام علی نازل شده است جعلی است؟ (پرسش)
  25. آیا آیه ولایت بر بلافصل نبودن جانشینی امام علی دلالت می‌کند؟ (پرسش)
  26. آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی در نماز لازمه‌اش فعل کثیر و عدم جواز است؟ (پرسش)
  27. آیا بخشیدن انگشتر در نماز لازمه‌اش سخن گفتن در نماز است؟ (پرسش)
  28. آیا مقصود از ولایت در آیه ولایت حاکمیت و مالکیت است؟ (پرسش)
  29. چرا امام علی از آیه ولایت برای اثبات امامت خود استفاده نکرده است؟ (پرسش)
  30. آیا رکوع در آیه ولایت به معنای خضوع و خشوع است؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی

پانویس

  1. تفسیر، طبری، ج۴، ص۶۲۶.
  2. مجمع البیان، ج۳، ص۲۰۸.
  3. الصواعق المحرقه، ص۱۲۱؛ الریاض النضره، ج۲، ص۱۲۶، ۱۲۹؛ ذخائر العقبی، ص۱۳۳؛ نور الابصار، ص۱۶۴؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۲۶؛ کفایة الطالب، ص۹۸؛ مناقب، ابن مغازلی با ۱۱ سند، ص۱۷۶؛ تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص۱۶۹ - ۱۷۱؛ مناقب الاسد الغالب، ص۲۶؛ اسدالغابه، ج۴، ص۹۴؛ الاستیعاب، ج۳، ص۲۰۳؛ مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۶۰؛ صحیح مسلم، ج۴، ص۱۲۰ و ده‌ها منبع دیگر.
  4. مستدرک، حاکم، ج۳، ص۱۳۲؛ الریاض النضره، ج۲، ص۱۳۵؛ کفایة الطالب، ص۱۶۹؛ ذخائر العقبی، ص۱۳۹؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۶؛ الصواعق المحرقه، ص۱۲۳؛ مناقب، ابن مغازلی، ص۲۹۸؛ اسد الغابه، ج۴، ص۱۰۸ و منابع دیگر.
  5. تفسیر علی بن ابراهیم، ج۱، ص۱۷۰؛ تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۰۹؛ منهاج البراعه، ج۲، ص۳۶۲.
  6. تفسیر ابی السعود الی السعود، ج۳، ص۵۱؛ تفسیر الرازی، ج۱۲، ص۱۹- ۲۰؛ تفسیر النسفی، ج۱، ص۲۸۸؛ تفسیر الثعلبی، الثعلبی، ج۴ ص۷۸- ۷۹.
  7. مفردات، راغب، ص۱۹۲.
  8. تاریخ طبری، ج۲، ص۴۷۷.
  9. تاریخ طبری، ج۲، ص۵۰۴؛ کامل، ابن اثیر، ج۲، ص۳۵۹؛ الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۳۶.
  10. «خداوند در درون هیچ کس دو دل ننهاده است؛ و آن همسرانتان را که «ظهار» می‌کنید مادران (راستین) شما و فرزند خواندگانتان را پسران (راستین) شما نکرده است؛ این تنها گفتار شما بر زبانتان است و خداوند است که حقّ می‌گوید و اوست که راه را نشان می‌دهد» سوره احزاب، آیه ۴.
  11. «پس آیا جز چشم به راه رستخیزند که ناگهان بر آنان فرا می‌رسد؟ و به راستی نشانه‌های آن در رسیده است و چون به سراغشان بیاید یادکردشان، آنان را چگونه سود خواهد داشت؟» سوره محمد، آیه ۱۸.
  12. مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۲۶۶-۲۷۵.