چگونه عبارت «الذین آمنوا» در آیه ولایت تنها شامل امام علی میشود؟ (پرسش)
چگونه عبارت «الذین آمنوا» در آیه ولایت تنها شامل امام علی میشود؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ امامت |
مدخل بالاتر | اثبات امامت امام علی در قرآن |
مدخل اصلی | آیه ولایت |
تعداد پاسخ | ۲ پاسخ |
چگونه عبارت «الذین آمنوا» در آیه ولایت تنها شامل امام علی میشود؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقایان محمد تقی فیاضبخش و دکتر فرید محسنی در کتاب «ولایت و امامت از منظر عقل و نقل» در اینباره گفتهاند:
«به طور کلی، اگر هنگام بیان، لفظ جمع استعمال ولی فرد اراده گردد، مجازگویی است و صحیح نمیباشد و مستلزم دلیل و قرینه است. ولی اگر حکمی به طور عمومی ذکر گردد، ولی مصداقش در زمان بیان حکم فقط یک نفر باشد، از لحاظ ادبی ایرادی ندارد؛ چنین موردی در قرآن نیز مصادیق فراوان دارد؛ از جمله:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ﴾[۱]. این آیه درباره حاطب ابن ابی بلتعة نازل شد که در جریان تدارک مخفیانه مسلمین برای فتح مکه، نامهای برای کفار نوشت تا آنها را از حمله قریبالوقوع سپاه اسلام آگاه کند که موفق نشد. ضمایر به کار رفته در این آیه همگی جمع است؛ در حالی که مصداقاً درباره یک نفر بوده است[۲].
﴿يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۳]. این آیه درباره عبدالله ابن ابی بن سلول، منافق معروف مدینه نازل شد: در حالی که ضمایر همگی جمع است[۴].
﴿وَلَا يَأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَالسَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۵]. بنا بر نظر اهل سنت، این آیه درباره ابابکر نازل شد؛ در حالی که ضمایر جمع به کار رفته است[۶].
در آیه معروف مباهله نیز که به اجماع شیعه و سنی درباره خمسه طیبه نازل شده، منظور از کلمه ﴿نِسَاءَنَا﴾ که حضرت صدیقه طاهره (س) بوده؛ در حالی که به صیغه جمع آمده است»[۷]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آقای دکتر ساعدی؛ |
---|
آقای دکتر محمد ساعدی در کتاب «آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار» در اینباره گفته است:
«مؤلف المنار بر این عقیده است که عبارت ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ و اوصاف پس از آن جمع است و اگر مقصود از این جمع علی (ع) باشد لازم میآید که لفظ جمع بر مفرد اطلاق شود و این برخلاف فصاحت و قواعد عربی است. نقد و بررسی: این شبهه را از چند جهت میتوان بررسی کرد و پاسخ داد: استعمال لفظ جمع و تطبیق آن بر فرد در قرآن در پاسخ به شبهه یاد شده باید گفت: به طور قطع این تنها موردی نیست که در قرآن لفظ جمع به کار رفته و مصداق خارجی آن فرد است. «زرکشی» در نوع چهل و دوم از کتاب البرهان که در شناخت انواع خطابهای قرآنی است و در نوع چهل و ششم که در شناخت اسلوبهای بیانی قرآن است، برخی از آیاتی را بررسی کرده است که در آنها صیغه جمع به کار رفته ولی مفرد مراد است[۸]. در ذیل برای اثبات این مطلب، چند نمونه از این گونه کاربردهای قرآنی به نقل از منابع اهل سنت میآید.
آنچه نقل شد بخش اندکی از آیات قرآن است که لفظ به کار رفته در آنها جمع میباشد ولی مصداق خارجی آنها با گوینده یا کسی که آیه درباره او نازل شده است یک تن میباشد[۳۳]. بنابراین نویسنده المنار هرچه درباره این آیات بگوید درباره آیه مورد بحث نیز قابل بیان است. تبیین کاربرد استعمال لفظ جمع در مفرد کاربرد جمع و تطبیق آن بر مفرد دو گونه است:
بنابر این قسم دوم از کاربرد لفظ جمع و تطبیق آن بر فرد کاربردی معمول و شایع است نه این که خلاف قواعد باشد و آیه مورد بحث نیز از این گونه است[۳۶]. وجوه کاربرد کلام دال بر عموم و اراده مفرد کاربرد کلام دال بر عموم و اراده فرد، از اموری است که در سخن بلیغ عربی در بالاترین مراتب بلاغی آن و به ویژه در قرآن کریم فراگیر است. پیشتر نمونههایی از آن آمده دلیل اینگونه کاربرد عبارت است از: گاهی گوینده میخواهد نقش مهم و تعیین کننده شخص را بیان کند، مثال وقتی خدا میخواهد جایگاه حضرت ابراهیم (ع) و نقش تعیین کننده او را در نشر توحید بیان کند، میفرماید: ﴿إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۳۷]. اما در آیه مورد بحث، دانشمندان اسلامی دلیل جمع آمدن جمله را چنین بیان کردهاند.
دانشمندان شیعه با نقل این نکات ادبی، به بیان چند دلیل دیگر پرداختهاند.
اگر آیه با عبارتهای مخصوص، مفرد بود هرگز حاضر به شنیدن آن نبودند، انگشتان را در گوش میگذاشتند و سخت با کبر و غرور از آن روی میگرداندند. این نکته به این آیه اختصاص ندارد بلکه در تمامی آیاتی که در قرآن حکیم، درباره فضائل علی (ع) و اهل بیت (ع) آمده جاری است و این مخفی نیست. ما این مطالب را با شواهد قاطع و برهانهای روشن در کتاب خود سبیل المؤمنین و تنزیل الآیات آشکار ساختهایم[۴۳]»[۴۴] |
منبعشناسی جامع امامت
پانویس
- ↑ «ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون میآیید، دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید» سوره ممتحنه، آیه ۱.
- ↑ مجمع البیان، ج۹، ص۴۰۷.
- ↑ «میگویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایهتر، فرومایهتر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمیدانند» سوره منافقون، آیه ۸.
- ↑ مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۴۴.
- ↑ «و سرمایهداران و توانگران از شما نباید سوگند یاد کنند که به خویشاوندان و مستمندان و مهاجران در راه خدا چیزی ندهند و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمیدارید که خداوند شما را بیامرزد؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۲۲.
- ↑ آلوسی در روح المعانی (ط. دارالکتب العلمیة - منشورات محمد علی بیضون. ۱۴۱۵ ﻫ.ق)، ج۹، ص۳۲۱ و جلالالدین سیوطی در الدر المنثور (ط. کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ ﻫ.ق). ج۵، ص۳۴.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۶۴.
- ↑ محمدبن عبدالله بدر الدین الزرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۲، ص۳۶۱ به بعد خطاب الواحد بلفظ الجمع و ج۳، ص۹۴-۹۵ اطلاق الجمع و ارادة الواحد.
- ↑ «خداوند سخن آن کسان را که گفتند: خداوند تهیدست است و ما توانگریم شنیده است» سوره آل عمران، آیه ۱۸۱.
- ↑ محمد بن احمد القرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۴، ص۳۰۲؛ اسماعیل بن عمر ابن کثیر الدمشقی، تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۱۵۵؛ علی بن محمد البغدادی، تفسیر الخازن (لباب النقول فی معانی التنزیل)، ج۱، ص۳۲۶.
- ↑ «و برخی از ایشان کسانی هستند که پیغمبر را آزار میکنند و میگویند او خوشباور است» سوره توبه، آیه ۶۱.
- ↑ محمد بن احمد القرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۸ ص۱۷۸؛ علی بن محمد البغدادی، تفسیر الخازن (لباب التأویل فی معانی التنزیل)، ج۲، ص۳۷۷؛ ابن حجر العسقلانی، الاصابة، ج۶، ص۴۱۸.
- ↑ «و کسانی که (توان) زناشویی نمییابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بینیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را میخواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید» سوره نور، آیه ۳۳.
- ↑ الجامع لأحکام القرآن، ج۱۲، ص۲۴۷؛ علی بن محمد ابن الاثیر الجزری، اسد الغابه، ج۳، ص۸؛ الاصابة، ج۲، ص۴۰۷.
- ↑ «آنان که داراییهای یتیمان را به ستم میخورند جز این نیست که در شکم خود آتش میانبارند و زودا که در آتشی برافروخته درآیند» سوره نساء، آیه ۱۰.
- ↑ الجامع لاحکام القرآن القرطبی، ج۵، ص۵۸؛ ابن حجر العسقلانی، الاصابة، ج۶، ص۶۷.
- ↑ «خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکردهاند و شما را از خانههایتان بیرون نراندهاند باز نمیدارد؛ بیگمان خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.
- ↑ احمد بن محمد بن حنبل الشیبانی، المسند، ج۶، ص۳۷، حدیث ۱۶۱۱۱؛ محمد بن جریر الطبری، جامع البیان، ج۲۲، ص۵۷۲؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۱۸، ص۵۹؛ اسماعیل بن عمر ابن کثیر الدمشقی، تفسیر ابن کثیر، ج۸، ص۱۱۸-۱۱۹؛ علی بن محمد البغدادی، تفسیر خازن، ج۴، ص۲۸۱؛ محمد بن اسماعیل البخاری، صحیح البخاری، ج۵، ص۲۲۳۰، حدیث ۵۶۳۳، (کتاب الأدب، باب ۷).
- ↑ «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است» سوره مائده، آیه ۴۱.
- ↑ الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۱۷۲-۱۷۴؛ ابن حجر العسقلانی، الاصابة، ج۴، ص۲۷۸.
- ↑ «و نادانان گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمیگوید یا برای ما نشانه ای نمیآید؟ کسانی که پیش از اینان بودند نیز همانند گفتار آنان را گفتند، دلهاشان همگون است؛ ما نشانههای (خود) را برای گروهی که یقین دارند روشن گرداندهایم» سوره بقره، آیه ۱۱۸.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۲۷۸.
- ↑ «و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا میدهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگتر است اگر میدانستند» سوره نحل، آیه ۴۱.
- ↑ علی بن الحسین ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ج۲۵، ص۳۰۱–۳۰۲؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۱۰، ص۱۱۲.
- ↑ «کسانی که کتاب خداوند را میخوانند و نماز را برپا میدارند و از آنچه روزیشان کردهایم پنهان و آشکار میبخشند، به داد و ستدی امید بستهاند که هرگز زیان ندارد» سوره فاطر، آیه ۲۹.
- ↑ ابن حجر العسقلانی، الاصابة، ج۲، ص۸۴
- ↑ «میگویند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم اینجا کشته نمیشدیم» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.
- ↑ الجامع لاحکام القرآن، ج۴، ص۲۵۳ و ۲۵۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۱۲۸؛ تفسیر الخازن، ج۱، ص۳۱۰.
- ↑ «از تو میپرسند: چه چیزی را ببخشند؟ بگو هر دارایی که میبخشید (بهتر است) به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان و در راه مانده باشد و هر نیکی بجای آورید خداوند به آن داناست» سوره بقره، آیه ۲۱۵.
- ↑ الجامع لاحکام القرآن، ج۳، ص۴۰؛ تفسیر الخازن، ج۱، ص۱۴۴.
- ↑ «میگویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایهتر، فرومایهتر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمیدانند» سوره منافقون، آیه ۸.
- ↑ الجامع لاحکام القرآن، ج۱۸، ص۱۲۵.
- ↑ برای اطلاع بیشتر از دیگر آیات ر.ک: عبدالحسین بن احمد علامه امینی، الغدیر، ج۳، ص۲۳۱ - ۲۳۸.
- ↑ «کسانی از شما که زنان خود را ظهار میکنند، آن زنان، مادران آنان نیستند، مادرانشان جز کسانی که آنان را زادهاند نمیباشند و اینان بیگمان سخنی ناپسند و نادرست میگویند و باری، خداوند به یقین در گذرندهای آمرزنده است» سوره مجادله، آیه ۲.
- ↑ برخی از مفسران بر این عقیدهاند که این آیه درباره «اوس بن صامت» نازل شده است؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۱۷، ص۲۵۸.
- ↑ ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۹؛ الامامة و الولایة فی القرآن کریم، ص۷۲: يجب أن نميز بين استعمال لفظ الجمع في المفرد و بين انطباق العنوان الجمعي على الواحد الذي تحقق من افراد العنوان الجمعي مع امكان انطباق هذا العنوان على افراد آخرين يفرض تحققهم.
- ↑ «به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درستآیین بود و از مشرکان نبود» سوره نحل، آیه ۱۲۰.
- ↑ محمد بن عمر الزمخشری، تفسیر الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۶۳۶؛ عبدالله بن عمر البیضاوی، تفسیر البیضاوی (انوار التنزیل و اسرار التأویل)، ج۲، ص۳۴۰؛ الحسن بن محمد النیشابوری، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج۲، ص۶۰۶.
- ↑ «به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی بود.».. سوره نحل، آیه ۱۲۰.
- ↑ احمد بن محمد القاضی شهاب الدین الخفاجی، حاشیة الشهاب علی تفسیر البیضاوی (عنایة القاضی و کفایة الراضی)، ج۳، ص۵۰۰.
- ↑ برز الاسلام كله الى الشرك كله.
- ↑ محمد حسن المظفر، دلائل الصدق، ج۲، ص۵۰.
- ↑ المراجعات، ص۲۳۶ (نامه ۴۲).
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۱۴۲.