شبهه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از شبهات)

معناشناسی

معنای لغوی

شبهه از ریشه «ش ب ه» و جمع آن شُبَه و شبهات است. راغب اصفهانی در تعریف شبهه می‌گوید: «شبهه آن است که دو چیز، به دلیل همسانی و شباهتی که میانشان وجود دارد، از یکدیگر تمیز داده نشوند»[۱]. ابن منظور نیز شبهه را به التباس معنا کرده است[۲]؛ بنابراین، به هر نوع اشتباه و درهم آمیختگی که ناشی از همانندی میان دو چیز باشد، شبهه می‌گویند[۳].

معنای اصطلاحی

در جنبه فقهی به مواردی که حلال یا حرام بودنش روشن نیست، مشتبه و شبهه‌ناک گفته می‌شود که بهتر است انسان از آن‌ها بپرهیزد، چه در خوردنی باشد یا نوشیدنی یا پول و مکان. پرهیز از مشتبهات، نشانه پارسایی و تقواست. در بُعد اعتقادی و فکری به اشکال‌ها و سؤال‌ها و مطالب باطلی گفته می‌شود که شبیه حق است و تشخیص حق و باطل آن دشوار است و چون شبیه حق است به آن شبهه گفته می‌شود. شبهات اعتقادی برای کسانی که با مبانی دینی آشنایی کامل نداشته باشند، سبب گمراهی، شک و ضعف اعتقادات می‌شود. شبهه افکنی کار دشمنان اسلام است و آگاهی به جواب شبهات، ضروری است تا انسان در ایمان خود متزلزل نشود و یکی از وظایف مهم عالمان دینی، پاسخ‌گویی به شبهات اعتقادی و دفاع از حقایق است[۴].

شبهه در آیات و روایات

خداوند سبحان در قرآن کریم با اشاره به داستان حضرت عیسی(ع) می‌فرماید: یهودیان می‌گویند: ما مسیح، عیسی بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم" و حال آن‌که آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، لکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانی که درباره او اختلاف کردند، قطعاً در مورد آن دچار شکّ شده‌اند و هیچ علمی بدان ندارند، جز آن‌که از گمان پیروی می‌کنند و به یقین او را نکشتند[۵].

امام علی(ع) در تبیین مسئله شبهه می‌فرماید: "شبهه" را بدان جهت چنین نام نهاده‌اند که شبیه حق است[۶]. در عین حال راه برون‌رفت از شبهه را چنین تبیین می‌کند: امّا دوستان خدا، هنگامه تاریکی شبهه در پرتو نور یقین حرکت کنند و راهنمایشان راه و روش هدایت باشد[۷].

امیرالمؤمنین(ع) تمسّک به کتاب خدا را راه برون‌رفت از شبهه ذکر می‌کند و می‌کند و می‌فرماید: باید از کتاب خدا دستور گرفت و در موارد شبهه، بی‌دلیل کسی را متّهم نکرد و بندگان خدا در دادگاه عدل الهی بدانچه در سینه دارند محاکمه و مجازات شوند[۸]. دیگر راه برون‌رفت از شبهات و فتنه‌ها، تمسک به معصوم و اطاعت و فرمان‌بری اوست. امام(ع) در این مورد به مردمان هشدار می‌دهد: اگر مرا از دست دهید، درگیری‌ها و نابسامانی‌ها به شما هجوم آورد و مشکلات جان‌کاه شما را در منگنه قرار دهد و بسیاری از سؤال‌کنندگان سر به گریبان شوند و بسیاری از سؤال‌شوندگان در پاسخ فرومانند و نظام فکری خود را از دست دهند؛ و این به روزگاری است که جنگتان به درازا کشد و تمام توانتان در آن به کار رود و دنیا بر شما تنگ آید و روزهای مصیبت و بلا بر شما هم‌چنان ادامه یابد تا خداوند برای نیک‌مردانتان که باقی مانده‌اند فرج و فتحی دررسانَد. آری، آن‌گاه که فتنه‌ها روی آورند، حق و باطل درهم آمیزند و شبهه و سردرگمی ایجاد کنند، و هنگامی که پشت کردند و ضربه‌های خود را وارد آوردند، شناخته شوند که دیگر سودی نخواهد داشت. فتنه‌ها چون بادها در گردش‌اند، گاهی به شهری رسند و آنجا را مورد تاخت و تاز قرار دهند و زمانی به شهر دیگر هجوم آورند[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. "هو أن لا يتميز أحد الشيئين من الآخر لما بينهما من التشابه"؛ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۴۳.
  2. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۵۰۳.
  3. فلاح یخدانی، زکیه، بررسی شبهات فیصل نور پیرامون عصمت امام، ص۱۵
  4. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۲۲.
  5. ﴿وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا؛ سوره نساء، آیه۱۵۷.
  6. نهج البلاغه، خطبه ۳۸: «وَ إِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ»
  7. نهج البلاغه، خطبه ۳۸: «فَأَمَّا أَوْلِيَاءُ اللَّهِ فَضِيَاؤُهُمْ فِيهَا الْيَقِينُ وَ دَلِيلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى، وَ أَمَّا أَعْدَاءُ اللَّهِ فَدُعَاؤُهُمْ فِيهَا الضَّلَالُ وَ دَلِيلُهُمُ الْعَمَى، فَمَا يَنْجُو مِنَ الْمَوْتِ مَنْ خَافَهُ وَ لَا يُعْطَى الْبَقَاءَ مَنْ أَحَبَّه».
  8. نهج البلاغه، خطبه ۷۴: «وَ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ تُعْرَضُ الْأَمْثَالُ وَ بِمَا فِي الصُّدُورِ تُجَازَى الْعِبَادُ».
  9. نهج البلاغه، خطبه ۹۲: «لَوْ قَدْ فَقَدْتُمُونِيوَ نَزَلَتْ بِكُمْ كَرائِهُ الاْمُورِ وَ حَوازِبُ الْخُطُوبِ لاَمْرَقَ كَثِيرٌ مِنَ السّائِلِينَ وَ فَشِلَ كَثِيرٌ مِنَ الْمَسْؤُولِينَ. وَ ذلِكَإِذا قَلَّصَتْ حَرْبُكُمْ، وَ شَمَّرَتْ عَنْ ساقٍ، وَ ضاقَتِ الدُّنْيا عَلَيْكُمْ ضِيقًا تَسْتَطِيلُونَ أَيّامَ الْبَلاءِ عَلَيْكُمْ، حَتّييَفْتَحَ اللهُ لِبَقِيَّةِ الاْبْرارِ مِنْكُمْ».
  10. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۴۸۱ ـ ۴۸۳.