آیا رکوع در آیه ولایت به معنای خضوع و خشوع است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا رکوع در آیه ولایت به معنای خضوع و خشوع است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل بالاتراثبات امامت امام علی در قرآن - نصب الهی امام در قرآن
مدخل اصلیآیه ولایت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا رکوع در آیه ولایت به معنای خضوع و خشوع است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

محمد ساعدی

آقای دکتر محمد ساعدی در کتاب «آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار» در این‌باره گفته‌ است:

«صاحب المنار واژه «رکوع» در آیه شریفه را به خضوع، خشوع و ضعف تفسیر نموده و می‌گوید: «... «رکوع» در مفهوم معنوی آن به کار رفته است، نه در معنای حسی، و آن عبارت است از خشوع در برابر خدا و ضعف و خضوع نیروها»[۱].

رشید رضا در تأیید کلام خود به لغت استشهاد کرده و از اساس البلاغه چنین نقل می‌کند که: «عرب هرکس را که به خداوند ایمان داشت و بتان را عبادت نمی‌کرد، راکع می‌نامید. نیز آنها می‌گویند: ركع إلی الله؛ «یعنی فقط به او اعتماد کرد». رکوع مجازاً در ضعیف نیز به کار رفته است. عرب می‌گوید: ركع الرجل؛ «وقتی که به فقر دچار گشته و از نظر مالی ضعیف شود»[۲].

نقد و بررسی: تفسیر «رکوع» به خضوع و ضعف به چند دلیل نادرست است و قابل پذیرش نیست.

۱. «رکوع» در لغت به معنای شکل خاصی در انسان است و آن عبارت است از خمیدگی؛ از این‌رو به پیرمرد سالخورده‌ای که پشتش خمیده، می‌گویند شيخ راكع یعنی «پیر خمیده»، و در عرف شرع عبارت است از شکل خاصی در عبادت. قرآن می‌فرماید: ﴿الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ[۳].

و این رکوع در حقیقت حالت خضوع و ذلت آدمی را در برابر خداوند مجسم می‌سازد[۴]. بنابراین معنای اصلی و حقیقی رکوع، فهمیدگی است و به‌کارگیری آن در ایمان به خدا و نفی عبادت بتان، یکی از کاربردهای خاص آن است.

«زمخشری» در اساس البلاغه که رشید رضا به کلام او استناد کرده چنین می‌گوید: شیخ راکع یعنی کسی که به واسطه کهنسالی خمیده است. و شيوخ ركع جمع آن است. عرب هر کس را که به خداوند ایمان داشت و بت‌ها را عبادت نمی‌کرد «راکع» می‌نامیدند»[۵].

از مقدم کردن معنای انحنا معلوم می‌شود که از نظر اساس البلاغه، معنای اصلی رکوع، انحنا و خمیدگی است.

دیگر لغت‌دانان نیز بر این که معنای اصلی و حقیقی «رکوع» انحناء است تصریح کرده‌اند. ابن فارس می‌گوید: واژه رکع: دارای یک اصل بوده و بر انحناء در انسان و غیر انسان دلالت دارد. گفته می‌شود «ركع الرجل» اذا انحنى. یعنی: آن مرد رکوع کرد، اگر خم گردد.

و كل منحن راكع، یعنی: هر خمیده‌ای رکوع کننده است[۶].

خلیل بن احمد فراهیدی نیز در این باره می‌گوید: «هر چیزی که صورت خویش را پایین آورد تا زانوانش به زمین برسد یا نرسد پس از این که سرش را خم کند بر وی نام راکع اطلاق می‌گردد[۷].

فیومی نیز در مصباح المنیر می‌نویسد: ركع ركوعا: یعنی خم شد... سپس این واژه در شرع بر هیئت مخصوص در نماز اطلاق گردید، و ركع الشيخ؛ «یعنی آن پیر، خمیده گشت»[۸].

بدین روی شکی نیست که رکوع در این آیه به معنای رکوع نماز است، نه به معنای خضوع؛ زیرا در عرف شرع و اصطلاح قرآن، هنگامی که رکوع گفته می‌شود به همان معنای معروف آن یعنی رکوع نماز است.

٢. کلمه رکوع در آیات دیگری از قرآن نیز به کار رفته است که در بیشتر آن موارد مراد رکنی از ارکان نماز است و مفسران در جایی که قرینه‌ای بر خلاف نبوده است رکوع را به معنای خمیدگی در نماز دانسته‌اند. بنابراین کلمه رکوع در قرآن اگر بدون قرینه باشد، همان خمیدگی خاص است؛ زیرا آن حقیقتی است که پس از تعلیم پیامبر اکرم (ص) و بیان نماز از سوی ایشان با این کیفیت ویژه در زبان اهل شرع متداول می‌باشد، و اگر منظور از رکوع جز این می‌بود به قرینه‌ای نیاز داشت که از مفهوم متداول که به مجرد اطلاقش به ذهن تبادر می‌یابد باز دارد. روایات بسیار زیادی از طرق گوناگون همین مفهوم متبادر در ذهن را تأیید و تأکید می‌کنند[۹].

٣. تفسیر رکوع به خضوع در نماز و زکات این اشکال را در پی دارد که هدف آیه که تعیین ولی بعد از نهی از ولایت کفار است تأمین نمی‌شود؛ زیرا در این صورت خضوع در نماز و زکات میان همه مسلمانان مشترک است و نه آنکه به عده‌ای ویژه اختصاص داشته باشد تا با حصر «انما» متناسب باشد.

۴. مقصود از رکوع در آیه، رکوع نماز است؛ چراکه با جمله پیش از آن یعنی ﴿يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ تناسب بیشتری دارد؛ از این‌رو بیان ذکر جمله ﴿يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ شاهدی بر این موضوع است.

۵. در هیچ موردی از قرآن چنین تعبیری وجود ندارد که زکات را با خضوع بدهید بلکه باید با اخلاص نیت و نبود منت داد و این مطلب قرینه‌ای است بر نادرستی تفسیر رکوع به خضوع و خشوع[۱۰].

۶. مراد از «واو» در جمله ﴿وَهُمْ رَاكِعُونَ حالیه بوده و بدین معنا است که آنان در حال رکوع زکات می‌پردازند؛ از این‌رو رکوع در این آیه به معنای اصطلاحی مراد است.

۷. شأن نزول آیه و روایات فراوانی که از طرق گوناگون درباره بخشیدن انگشتری توسط علی (ع) در حال رکوع وارد شده مؤید تفسیر رکوع به رکنی از ارکان نماز است.

رشید رضا با کاستن از اهمیت این مناسبت مهم آن را به گونه‌ای که در تفاسیر به تفصیل آمده ذکر نکرده و بیان نموده است که علی (ع) در حال رکوع بوده و سائلی از مسلمانان چیزی طلب می‌کند و...[۱۱].

همچنین پیشتر گذشت که فقها به این آیه شریفه بر جواز تصدق در حال نماز و نیز باطل نبودن نماز به واسطه فعل اندک استناد کرده و حکم مربوط را از آن استخراج کرده‌اند. و این دلیلی است بر درستی شأن نزول یاد شده و انصراف واژه رکوع بر معنای اصطلاحی آن - و فعل مخصوص در نماز؛ چراکه این استفاده با انکار شأن نزول آیه و حمل واژه رکوع بر خضوع و خشوع ناتمام بوده و امکان‌پذیر نیست.»[۱۲]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین نجارزادگان؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر نجارزادگان در کتاب «بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت» در این‌باره گفته‌ است:

«برخی از اهل سنت مانند زمخشری[۱۳] و بیضاوی[۱۴]رکوع در این آیات را به معنای خشوع و تواضع می‌دانند، هر چند معنای خاص هیئت خم شدن را هم احتمال داده‌اند. افرادی مانند: آلوسی تنها همین معنا را برای رکوع می‌شناسد و می‌گوید: «آیه نص در این نیست که صدقه در حال رکوع نماز بوده است؛ بنابراین، می‌توان آن را به معنای خشوع و تذلل گرفت؛ همان‌گونه که در قرآن همین معنا در آیه ﴿وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ[۱۵] به کار رفته است[۱۶].

شوکانی نیز رکوع را تنها در همین معنای تواضع می‌داند و بر این باور است که زکات دادن در حال رکوع درست نیست[۱۷].

ابن کثیر نیز تنها همین معنا را برای رکوع دانسته، می‌نویسد: «اگر رکوع به معنای هیئت خم شدن در نماز باشد، باید پرداخت زکات در حال رکوع برتر از حالت‌های دیگر باشد و این در بین دانشمندان اهل فتوی شناخته شده نیست»[۱۸].

جمعی دیگر از اهل سنت، کلمه رکوع را در اینجا به معنای «نماز» می‌دانند. بغوی می‌نویسد: ﴿وَهُمْ رَاكِعُونَ صلاة التطوع بالليل و النهار؛ «مراد از رکوع کنندگان، نمازگزاردن مستحبی در شب و روز است»[۱۹].

قرطبی نیز از همین گروه است[۲۰]. ابن عطیه اندلسی نیز از پیروان این نظریه است. به گفته وی: «مراد از ﴿...وَهُمْ رَاكِعُونَ توصیف آنان به کثرت نماز است و اگر قرآن به جای نماز، رکوع را آورد؛ از این‌رو بود که رکوع از بزرگ‌ترین ارکان نماز است...؛ زیرا مراد از ﴿وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ[۲۱] نیز نمازگزارانند»[۲۲].

ابن عطیه این معنا را برای رکوع، قول جمهور مفسران اهل سنت می‌داند![۲۳]. پیش از این، دیدگاه فخر رازی را ملاحظه کردید. وی نیز ضمن بیان همین چند معنا برای رکوع، احتمال دیگری نیز مطرح کرده و گفته است: «... ممکن است صحابه در هنگام نزول این آیه در حالت‌های گوناگون بوده‌اند؛ برخی نمازگزارده و برخی از نیازمندان دستگیری می‌کردند و برخی نیز در حال نماز و رکوع بودند؛ بنابراین خداوند به تمام افراد با این صفات و حالت‌ها اشاره کرده است»[۲۴].

۱. مفسران از اهل تسنن که اصرار داشتند واژه «زکات» در قرآن، و از جمله در آیات ولایت، تنها در معنای اصطلاحی فقهی خود استعمال شده، در کاربرد کلمه «رکوع» در معنای اصطلاحی‌اش تردید می‌کنند، در حالی که زکات در معنای خاص اصطلاحی خود، به تدریج پس از نزول وحی در عرف متشرعه رایج شد، به خلاف رکوع که چون معنای اصطلاحی و لغوی‌اش تفاوتی ندارند، در همان عصر نزول وحی می‌تواند بدون قرینه به معنای اصطلاحی خم شدن به کار رود.

۲. پیش از این گفتیم رکوع در لغت به معنای انحنا و خم شدن است[۲۵] و اگر در معنای تواضع به کار رود، خلاف اصل وضع آن و از باب استعمال سبب و اراده مسبب می‌باشد و نیاز به قرینه دارد و در آیات مورد بحث نه تنها قرینه‌ای در کار نیست، بلکه روایات درباره شأن نزول آیه استعمال رکوع در اصل معنای لغویش را در این آیات تأیید می‌کند.

۳. اگر رکوع به معنای خشوع و تذلل باشد، باید به یکی از دو لازمه آن ملتزم شویم: یا بگوییم تنها مؤمنانی که با حال خشوع زکات می‌دهند، یاور و دوستدار مؤمنان دیگرند و یا آنکه وصف خضوع در حال اعطای زکات پیامی ندارد و لغو است. این لوازم را هیچ کس از خود اهل سنت ملتزم نخواهند شد؛ بنابراین رکوع در اینجا به معنای خضوع نیست.

۴. رکوع در اینجا به معنای نمازگزاردن نیز نمی‌باشد؛ زیرا (همان‌گونه که جصاص می‌گوید) لازمه‌اش تکرار تعبیر ﴿الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ است که در آن خطاب به این صورت در می‌آید: الذين يقيمون الصلوة و يصلون این نوع تکرار بدون فایده و در کلام خدا قبیح است.

شوکانی که می‌گفت رکوع در اینجا نمی‌تواند به معنای هیئت خم شدن در نماز باشد؛ زیرا زکات دادن در این حال جایز نیست، دلیلی بر گفته خود ندارد و سخن ابن کثیر نیز که می‌گفت: اگر دفع زکات در حال رکوع نماز می‌بود، باید زکات دادن در حال رکوع برتر از حالت‌های دیگر باشد، استبعادی بیش نیست؛ زیرا همین که خداوند این عمل را امضا کرده، دلیل بر عدم بطلان نماز است و بیان آن در این آیه تنها برای مشخص کردن کسی است که شایستگی ولایت دارد، یا حداقل آیه از این نظر که زکات در حال رکوع برتر است یا در حال عدم رکوع، ساکت می‌باشد و نمی‌توان از آن مفهوم گرفت»[۲۶]

پرسش‌های وابسته

  1. واژه ولی و ولایت در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
  2. مراد از واژه إنما در آیه ولایت چیست؟ (پرسش)
  3. آیه ولایت چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  4. چگونه عبارت «الذین آمنوا» در آیه ولایت تنها شامل امام علی می‌شود؟ (پرسش)
  5. با توجه به آیه ولایت آیا حمل ولی بر امام علی خلاف روش قرآن است؟ (پرسش)
  6. شأن نزول آیه ولایت چیست؟ (پرسش)
  7. آیا ولی در آیه ولایت به معنای محبت و نصرت است؟ (پرسش)
  8. آیا ولی در آیه ولایت به معنای حاکم و متصرف است؟ (پرسش)
  9. آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی در نماز به فقیر تأخیر در پرداخت زکات و معصیت بود؟ (پرسش)
  10. آیا اجرای حدود الهی از ارکان معنای ولایت است؟ (پرسش)
  11. آیا انحصار ولایت امام علی با عقاید شیعه منافات دارد؟ (پرسش)
  12. چرا امام علی از آیه ولایت برای اثبات ولایت خود استفاده نکرده است؟ (پرسش)
  13. دلایل منکرین شأن نزول آیه ولایت درباره امام علی چیست؟ (پرسش)
  14. آیا آیه ولایت را می‌توان بدون قرینه بر امام علی تطبیق داد؟ (پرسش)
  15. آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی در نماز با آداب نماز منافات دارد؟ (پرسش)
  16. آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی با حضور قلب در نماز منافات دارد؟ (پرسش)
  17. مراد از ولایت در آیه ولایت چیست؟ (پرسش)
  18. چرا شیعه ولی در آیه ولایت را به معنای ولایت در سیره و رهبری می‌داند؟ (پرسش)
  19. چه اشکالاتی بر شأن نزول آیه ولایت گرفته شده است؟ (پرسش)
  20. آیا آیه ولایت درباره ابوبکر نازل شده است؟ (پرسش)
  21. آیا رکوع در آیه ولایت به معنای خضوع و خشوع است؟ (پرسش)
  22. با توجه به آیه ولایت آیا معنای زکات تنها زکات واجب است؟ (پرسش)
  23. آیا سیاق آیات قبل از ولایت بر عدم نزول در شأن امام علی دلالت می‌کند؟ (پرسش)
  24. آیا روایاتی که ثابت می‌کند آیه ولایت در شأن امام علی نازل شده است جعلی است؟ (پرسش)
  25. آیا آیه ولایت بر بلافصل نبودن جانشینی امام علی دلالت می‌کند؟ (پرسش)
  26. آیا بخشیدن انگشتر توسط امام علی در نماز لازمه‌اش فعل کثیر و عدم جواز است؟ (پرسش)
  27. آیا بخشیدن انگشتر در نماز لازمه‌اش سخن گفتن در نماز است؟ (پرسش)
  28. آیا مقصود از ولایت در آیه ولایت حاکمیت و مالکیت است؟ (پرسش)
  29. چرا امام علی از آیه ولایت برای اثبات امامت خود استفاده نکرده است؟ (پرسش)
  30. آیا رکوع در آیه ولایت به معنای خضوع و خشوع است؟ (پرسش)

پانویس

  1. تفسیر المنار، ج۶، ص۳۷۹.
  2. تفسیر المنار، ج۶، ص۳۷۹.
  3. «نمازگزاران، سجده‌کنندگان» سوره توبه، آیه ۱۱۲.
  4. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۴ و ۱۵.
  5. محمود بن عمر الزمخشری، اساس البلاغة، ص۱۷۶.
  6. ابی الحسین احمد ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ص۴۰۰.
  7. خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ص۳۶۷.
  8. احمد بن محمد المقری الفیومی، مصباح المنیر، جزء ۱، ص۲۳۷.
  9. ر.ک: مهدی السماوی، الامامة فی ضوء الکتاب و السنة، ج۲، ص۱۸۵.
  10. ناصر مکارم شیرازی، و دیگران، تفسیر نمونه، ج۴، ص۴۲۳.
  11. الامامة فی ضوء الکتاب و السنة، ج۲، ص۱۸۵.
  12. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۱۳۹.
  13. زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۶۴۹.
  14. بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج۱، ص۲۷۲.
  15. «ای مریم! پروردگارت را به فروتنی فرمان بر و سجده کن و با نمازگزاران نماز بگزار» سوره آل عمران، آیه ۴۳.
  16. آلوسی، روح المعانی، ج۴، ص۲۲۴.
  17. شوکانی. فتح القدیر، ج۲، ص۵۱.
  18. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۷۱.
  19. بغوی، معالم التنزیل، ج۲، ص۴۷.
  20. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۲۲۲.
  21. «و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار» سوره بقره، آیه ۱۲۵.
  22. ابن عطیة اندلسی، المحرر الوجیز، ج۲، ص۲۰۸-۲۰۹.
  23. ابن عطیة اندلسی، المحرر الوجیز، ج۲، ص۲۰۸-۲۰۹.
  24. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۲، ص۲۶.
  25. «رکوع» در اصل وضع لغوی برای خمیده شدن و انحنای محسوس وضع شده است؛ مانند: ركع الشيخ اي انحنى من الكبر؛ «پشت او از کهولت خمیده شد» (فیومی، المصباح المنیر، ص۲۳۷) از این رو می‌گویند: هر چیزی که سر خمیده کند و به زمین نزدیک شود، راکع است (فراهیدی، ترتیب العین، ج۱، ص۷۰۸ ماده «ر ک ع») و سپس همین معنا از رکوع در انحنای غیر محسوس به کار رفته است؛ مانند شعر «لبید» که در رثای برادرش می‌گوید: ...كأني كلما قمت راكع؛ گویی هر گاه می‌ایستم، خم می‌شوم. مراد لبید این است که مصیبت فراق برادرم، کمرم را شکسته و خمیده کرده است (دیوان لبید، ص۸۹، به نقل از مشردات راغب، ص۳۶۴). و یا در این شعر که می‌گوید: لا تهين الفقير علك ان تركع يوما و الدهر قد رفعه، (به نقل از شرتونی، اقرب الموارد، ج۱، ص۴۲۸. ماده «ر ک ع»). در اینجا نیز رکوع به معنای تواضع و خشوع نیست. بلکه به معنای انحطاط در وضعیت معیشت است. بنابراین استعمال رکوع در معنای تواضع و تذلل قرینه می‌خواهد و خلاف اصل وضع لغوی آن است.
  26. نجارزادگان، فتح‌الله، بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت ص ۵۵.