جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[احسان به دشمن در حدیث]] - [[احسان به دشمن در فقه اسلامی]] - [[احسان به دشمن در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[احسان به دشمن در حدیث]] - [[احسان به دشمن در فقه اسلامی]] - [[احسان به دشمن در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
این یکی از جالبترین اصول و [[قواعد]] [[جنگی]] است که در [[قرآن]] در ذیل [[آیات]] [[قتال]] مورد تأکید قرار گرفته است که: {{متن قرآن|وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref>. در هر حال [[احسان]] و [[انسان دوستی]] را فراموش نکنید و در [[حق دشمن]] از آن مضایقه ننمایید. | این یکی از جالبترین اصول و [[قواعد]] [[جنگی]] است که در [[قرآن]] در ذیل [[آیات]] [[قتال]] مورد تأکید قرار گرفته است که: {{متن قرآن|وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref>. در هر حال [[احسان]] و [[انسان دوستی]] را فراموش نکنید و در [[حق دشمن]] از آن مضایقه ننمایید. | ||
[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] مینویسد: [[خداوند]] [[کلام]] خود را در این آیه، درباره [[جنگ]] با این سخن به پایان رسانده است که با [[دشمن]] به [[نیکی]] و احسان [[رفتار]] نمایید. لکن معنی این آیه آن نیست که دست از [[جهاد]] بکشید و [[دشمنان]] را به حال خود رها سازید، بلکه منظور از احسان در این آیه آن است که عملیات رزمی در صحنه جهاد باید به گونهای انجام گیرد که [[شایسته]] هر موقعیت باشد؛ آنجا که باید جنگید بجنگید و آنجا که باید از جنگ دست بکشند از [[خونریزی]] خودداری نمایند، جایی که [[مقاومت]] و [[شدت عمل]] میطلبد [[مقاوم]] و جدی باشند و جایی که [[عفو]] و اغماض [[نیکو]] است از آن [[چشمپوشی]] نمایند. احسان در جهاد به دو گونه است نخست آنکه [[دفاع]] در برابر [[تجاوز]] که مبنای جهاد است، در واقع احسان بر [[انسانیت]] است که با جهاد، ریشههای تجاوز خشکانده میشود و دوم آنکه در جلوگیری از تجاوز دشمن و استیفای [[حق]] و [[دفاع مشروع]] به شیوهای شایسته عمل کردن خود، احسان دیگری است که در مجموع احسان مضاعف خواهد بود<ref>ر.ک: تفسیر المیزان، ج۲، ص۶۵.</ref>. | [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] مینویسد: [[خداوند]] [[کلام]] خود را در این آیه، درباره [[جنگ]] با این سخن به پایان رسانده است که با [[دشمن]] به [[نیکی]] و احسان [[رفتار]] نمایید. لکن معنی این آیه آن نیست که دست از [[جهاد]] بکشید و [[دشمنان]] را به حال خود رها سازید، بلکه منظور از احسان در این آیه آن است که عملیات رزمی در صحنه جهاد باید به گونهای انجام گیرد که [[شایسته]] هر موقعیت باشد؛ آنجا که باید جنگید بجنگید و آنجا که باید از جنگ دست بکشند از [[خونریزی]] خودداری نمایند، جایی که [[مقاومت]] و [[شدت عمل]] میطلبد [[مقاوم]] و جدی باشند و جایی که [[عفو]] و اغماض [[نیکو]] است از آن [[چشمپوشی]] نمایند. احسان در جهاد به دو گونه است نخست آنکه [[دفاع]] در برابر [[تجاوز]] که مبنای جهاد است، در واقع احسان بر [[انسانیت]] است که با جهاد، ریشههای تجاوز خشکانده میشود و دوم آنکه در جلوگیری از تجاوز دشمن و استیفای [[حق]] و [[دفاع مشروع]] به شیوهای شایسته عمل کردن خود، احسان دیگری است که در مجموع احسان مضاعف خواهد بود<ref>ر. ک: تفسیر المیزان، ج۲، ص۶۵.</ref>. | ||
امر به احسان در جبهههای جهاد نشاندهنده [[میزان]] انسان دوستی در [[اسلام]] و بیانگر این [[حقیقت]] است که جنگ و خونریزی حالتی است [[غیر طبیعی]] در [[روابط]] [[انسانها]] که باید به حداقل آن به مقتضای [[ضرورت]] اکتفا نمود<ref>ر.ک: تفسیر المنار، ج۲، ص۲۱۴.</ref>. | امر به احسان در جبهههای جهاد نشاندهنده [[میزان]] انسان دوستی در [[اسلام]] و بیانگر این [[حقیقت]] است که جنگ و خونریزی حالتی است [[غیر طبیعی]] در [[روابط]] [[انسانها]] که باید به حداقل آن به مقتضای [[ضرورت]] اکتفا نمود<ref>ر. ک: تفسیر المنار، ج۲، ص۲۱۴.</ref>. | ||
[[پیشبینی]] اصل “احسان به دشمن” که دارای بار [[عاطفی]] و [[عقیدتی]] میباشد، در مقررات نظامی و [[دفاعی]]، به دیدگاه اسلام در زمینه [[انسان]] مربوط میشود که در این دیدگاه، [[انسان]] موجودی باکرامت و دارای [[روح الهی]] است و هر [[انسانی]] به رغم هر نوع [[آلودگی]] و [[فساد]] توان ارتقاء [[معنوی]] و نیل به [[مقام]] والای [[شایسته]] خود را دارد؛ [[دشمن]] نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست، او هم میتواند از این [[رأفت اسلامی]] برخوردار باشد. در [[حقیقت]]، احسان به دشمن رعایت [[حقوق اسیران جنگی]]، [[حمایت]] از مجروحان [[جنگی]] و منع از [[کشتار]] [[کودکان]]، [[زنان]]، سالخوردگان و نظایر آنها که شامل [[رزمنده دشمن]] که در حال فرار و یا [[سلاح]] بر [[زمین]] گذارده است هم میباشد، همه و همه جلوههای با شکوه اصل [[رحمت]]، [[رأفت]] و عواطفی است که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بر اساس آن و برای اقامه آن برانگیخته شده است. | [[پیشبینی]] اصل “احسان به دشمن” که دارای بار [[عاطفی]] و [[عقیدتی]] میباشد، در مقررات نظامی و [[دفاعی]]، به دیدگاه اسلام در زمینه [[انسان]] مربوط میشود که در این دیدگاه، [[انسان]] موجودی باکرامت و دارای [[روح الهی]] است و هر [[انسانی]] به رغم هر نوع [[آلودگی]] و [[فساد]] توان ارتقاء [[معنوی]] و نیل به [[مقام]] والای [[شایسته]] خود را دارد؛ [[دشمن]] نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست، او هم میتواند از این [[رأفت اسلامی]] برخوردار باشد. در [[حقیقت]]، احسان به دشمن رعایت [[حقوق اسیران جنگی]]، [[حمایت]] از مجروحان [[جنگی]] و منع از [[کشتار]] [[کودکان]]، [[زنان]]، سالخوردگان و نظایر آنها که شامل [[رزمنده دشمن]] که در حال فرار و یا [[سلاح]] بر [[زمین]] گذارده است هم میباشد، همه و همه جلوههای با شکوه اصل [[رحمت]]، [[رأفت]] و عواطفی است که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بر اساس آن و برای اقامه آن برانگیخته شده است. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
هر چند “عفو” به [[حقوق خصوصی]] اختصاص دارد و در [[حقوق عمومی]] به شکل فردی نمیتوان [[اقدام]] نمود و [[عفو]] در حقوق عمومی دارای شرایط و اهلیت خاص میباشد. لکن، با توجه به [[آیات]] احسان در قرآن و [[دستورات]] اکید در [[نصوص]] [[اسلامی]]، احسان، اختصاص به حقوق خصوصی نداشته و در حقوق عمومی نیز جاری و صادق میباشد. بادقت در نمونه آیاتی که در این بحث، نقل نمودیم، اطلاق و عموم دستور به احسان، به وضوح آشکار میگردد.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسیزاده|موسیزاده]]، [[بایستههای فقه سیاسی (کتاب)|بایستههای فقه سیاسی]]، ص ۲۳۹.</ref> | هر چند “عفو” به [[حقوق خصوصی]] اختصاص دارد و در [[حقوق عمومی]] به شکل فردی نمیتوان [[اقدام]] نمود و [[عفو]] در حقوق عمومی دارای شرایط و اهلیت خاص میباشد. لکن، با توجه به [[آیات]] احسان در قرآن و [[دستورات]] اکید در [[نصوص]] [[اسلامی]]، احسان، اختصاص به حقوق خصوصی نداشته و در حقوق عمومی نیز جاری و صادق میباشد. بادقت در نمونه آیاتی که در این بحث، نقل نمودیم، اطلاق و عموم دستور به احسان، به وضوح آشکار میگردد.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسیزاده|موسیزاده]]، [[بایستههای فقه سیاسی (کتاب)|بایستههای فقه سیاسی]]، ص ۲۳۹.</ref> | ||
==پرسش مستقیم== | == پرسش مستقیم == | ||
* [[اصل احسان به دشمن در فقه سیاسی چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)]] | * [[اصل احسان به دشمن در فقه سیاسی چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100759.jpg | # [[پرونده:1100759.jpg |22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسیزاده|موسیزاده]]، [[بایستههای فقه سیاسی (کتاب)|'''بایستههای فقه سیاسی''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||