جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
در این میان، [[فطرت]]، [[آدمی]] را به [[نیکی]] و [[پاکی]] فرامیخواند و [[دین]] برای رسیدن به آن برنامه میدهد و [[شیطان]] میکوشد او را با [[اغوا]] و تزیین به [[گمراهی]] اندازَد<ref>تفسیر المیزان، ۱۲/ ۴۵.</ref>.[[فلسفه]] [[آزمایش الهی]]، شکوفا ساختن و نمایان کردن استعدادها و قابلیتهای [[آدمی]] و [[تکامل]] بخشیدن به او است. [[آزمایش الهی]]، صفات انسانی را از [[قوه]] به فعل و کمال میآوَرَد<ref>مجموعه آثار شهید مرتضی مطهری، ۱/ ۲۰۵ و ۲۰۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۱.</ref>. | در این میان، [[فطرت]]، [[آدمی]] را به [[نیکی]] و [[پاکی]] فرامیخواند و [[دین]] برای رسیدن به آن برنامه میدهد و [[شیطان]] میکوشد او را با [[اغوا]] و تزیین به [[گمراهی]] اندازَد<ref>تفسیر المیزان، ۱۲/ ۴۵.</ref>.[[فلسفه]] [[آزمایش الهی]]، شکوفا ساختن و نمایان کردن استعدادها و قابلیتهای [[آدمی]] و [[تکامل]] بخشیدن به او است. [[آزمایش الهی]]، صفات انسانی را از [[قوه]] به فعل و کمال میآوَرَد<ref>مجموعه آثار شهید مرتضی مطهری، ۱/ ۲۰۵ و ۲۰۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۱.</ref>. | ||
[[علی]]{{ع}} در توضیح اغراض [[خداوند]] از [[آزمایش]] [[بندگان]] میفرماید: "[[خداوند]] بندگانش را بر اثر رفتارهای ناپسندشان، به کیفرِ کاهش میوه درختان و دریغ داشتن [[باران]] و فرو بستن درهای [[نیکی]] دچار میسازد تا [[توبه]] کنند و از [[گناه]] دست کشَند و [[عبرت]] آموزَند"<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۱۴۳/ ۱۳۸.</ref>. [[آزمایش الهی]] هم فرد را در قلمرو خود دارد و هم [[جوامع]] را [[هدف]] میگیرد<ref>{{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ }}؛ سوره انعام، آیه ۱۰۴؛ {{متن قرآن|وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ}}؛ سوره مائده، آیه ۴۶.</ref>. [[تکالیف الهی]] و [[احکام شرعی]]، زمینههای [[آزمون الهی]] در عرصههای گوناگون زندگیاند و حرکت [[اجتماعی]] در دایره [[آزمایش الهی]]، همان حرکت [[استخلاف]] است که [[خداوند]] از گذر آن [[حاکم]] و محکوم را میآزماید<ref>{{متن قرآن|قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ}}؛ سوره اعراف، آیه ۱۲۹.</ref>. مصادیق [[آزمایش الهی]] در [[قرآن]]، عبارتاند از: [[جهاد]]، [[نعمت]]، بلای [[حسن]]، بلای سَیء، [[فقر]]، غنا، [[شر]]، [[مال]]، [[فرزند]] و جز آن<ref>تفسیر نمونه، ۱/ ۵۳۵- ۵۲۴.</ref>. [[آزمایش الهی]]، از مباحث [[کلامی]] است که در [[اخلاق]] و [[تفسیر]] نیز به مناسبت، از آن بحث میکنند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۱.</ref>. | [[علی]] {{ع}} در توضیح اغراض [[خداوند]] از [[آزمایش]] [[بندگان]] میفرماید: "[[خداوند]] بندگانش را بر اثر رفتارهای ناپسندشان، به کیفرِ کاهش میوه درختان و دریغ داشتن [[باران]] و فرو بستن درهای [[نیکی]] دچار میسازد تا [[توبه]] کنند و از [[گناه]] دست کشَند و [[عبرت]] آموزَند"<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۱۴۳/ ۱۳۸.</ref>. [[آزمایش الهی]] هم فرد را در قلمرو خود دارد و هم [[جوامع]] را [[هدف]] میگیرد<ref>{{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ }}؛ سوره انعام، آیه ۱۰۴؛ {{متن قرآن|وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ}}؛ سوره مائده، آیه ۴۶.</ref>. [[تکالیف الهی]] و [[احکام شرعی]]، زمینههای [[آزمون الهی]] در عرصههای گوناگون زندگیاند و حرکت [[اجتماعی]] در دایره [[آزمایش الهی]]، همان حرکت [[استخلاف]] است که [[خداوند]] از گذر آن [[حاکم]] و محکوم را میآزماید<ref>{{متن قرآن|قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ}}؛ سوره اعراف، آیه ۱۲۹.</ref>. مصادیق [[آزمایش الهی]] در [[قرآن]]، عبارتاند از: [[جهاد]]، [[نعمت]]، بلای [[حسن]]، بلای سَیء، [[فقر]]، غنا، [[شر]]، [[مال]]، [[فرزند]] و جز آن<ref>تفسیر نمونه، ۱/ ۵۳۵- ۵۲۴.</ref>. [[آزمایش الهی]]، از مباحث [[کلامی]] است که در [[اخلاق]] و [[تفسیر]] نیز به مناسبت، از آن بحث میکنند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۱.</ref>. | ||
== واژهشناسی == | == واژهشناسی == | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
# مقصود اصلی از خلق، کمال آن است؛ زیرا [[اراده خداوند]] در اصل به [[کاملترین]] چیز تعلق میگیرد، و موجودی بدان کمال دست مییابد که در جانب علم و عمل، به [[رشد]] نهایی برسد، و با توجه به رابطه ابتلاء و عمل، بدون ابتلاء، هستی، [[ابتر]] و ناقص میماند. <ref>المیزان، ج۱۰، ص۱۴۵ و ج۴، ص۱۳؛ تفسیر ملاصدرا، سوره سجده و حدید، ص۲۶۵؛ المبدأ والمعاد، ج۱، ص۳۳۵</ref>. | # مقصود اصلی از خلق، کمال آن است؛ زیرا [[اراده خداوند]] در اصل به [[کاملترین]] چیز تعلق میگیرد، و موجودی بدان کمال دست مییابد که در جانب علم و عمل، به [[رشد]] نهایی برسد، و با توجه به رابطه ابتلاء و عمل، بدون ابتلاء، هستی، [[ابتر]] و ناقص میماند. <ref>المیزان، ج۱۰، ص۱۴۵ و ج۴، ص۱۳؛ تفسیر ملاصدرا، سوره سجده و حدید، ص۲۶۵؛ المبدأ والمعاد، ج۱، ص۳۳۵</ref>. | ||
از آنچه گذشت میتوان امور ذیل را نتیجه گرفت: | از آنچه گذشت میتوان امور ذیل را نتیجه گرفت: | ||
# قلمرو ابتلاء از جهات مختلف عمومیت دارد: اسباب ابتلاء شامل هر آن چیزی میشود که انسان با آن مرتبط است اعم از اصل وجود و یا اجزاء وجودش {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم» سوره انسان، آیه ۲.</ref> و آنچه خارج از وجود او است مثل [[اموال]] و [[فرزندان]] {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که داراییها و فرزندانتان مایه آزمونند و خداوند است که پاداش سترگ نزد اوست» سوره تغابن، آیه ۱۵.</ref>، زینتهای [[زمین]] {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا}}<ref>«ما هر چه را بر زمین است، (در کار) آرایش آن کردهایم تا آنان را بیازماییم که کدام نیکوکردارترند» سوره کهف، آیه ۷.</ref>، [[همسران]] و [[عشیره]] و [[دوستان]] و [[جاه و مقام]] و اموری که در مقابل اینهاست {{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ}}<ref>«هر کسی (مزه) مرگ را میچشد و شما را با بد و نیک میآزماییم و به سوی ما بازگردانده میشوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ}}<ref>«پس هرگاه با کافران (حربی) روبهرو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا میخواست از آنان انتقام میگرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمیسازد» سوره محمد، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد که خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}}<ref>«و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز میکردند زیرا روز شنبه آنان ماهیهاشان نزد ایشان روی آب میآمدند و روزی که شنبهشان نبود نزد آنان نمیآمدند، بدینگونه آنها را برای آنکه نافرمانی می» سوره اعراف، آیه ۱۶۳.</ref><ref>المیزان، ج۴، ص۳۶</ref>. چنان که در [[حدیث]] آمده است: {{متن حدیث|مَا مِنْ قَبْضٍ وَ لاَ بَسْطٍ إِلاَّ وَ لِلَّهِ فِيهِ مَشِيَّةٌ وَ قَضَاءٌ وَ اِبْتِلاَءٌ}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۵۲؛ بحار الأنوار، ج۵، ص۲۱۶</ref>. بنابراین [[خیرات]] و [[شرور]] هر دو وسیله امتحانند <ref>شرح ابن میثم، ج۴، ص۲۷۲</ref> و همانگونه که با دومی [[صبر]] [[بندگان]] آزموده میشود، با اوّلی [[شکر]] آنها محک زده میشود <ref>مرآة العقول، ج۹، ص۳۲۱؛ تفسیر کبیر، ج۳۱، ص۱۷۰</ref> بلکه [[امتحان]] با [[نعمتها]] مشکلتر است. <ref> میزان الحکمه، ج۷، ص۳۹۰؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۴۷؛ مفردات راغب، ص۶۱</ref>. از این رو [[عمر]] میگفت: با [[ضرّاء]] آزموده شدیم و صبر کردیم ولی هنگامی که با [[سرّاء]] امتحان شدیم صبر نکردیم. و این همان چیزی بود که [[پیامبر]]{{صل}} را نگران کرده و میفرمود: همانا من بر شما از [[آزمایش]] به [[راحتی]] بیشتر از آزمایش به [[سختی]] میترسم <ref>مفردات راغب، ص۶۱.</ref>. به لحاظ [[زمان]] نیز [[انسانها]] همواره در حال آزمایشاند و هیچ وقفه و تعطیلی ندارد. و به لحاظ افراد نیز هیچ [[انسانی]] مستثنا نیست <ref>المیزان، ج۴، ص۳۷</ref>، چنان که همه [[امّتها]] را هم شامل میشود {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و بیگمان پیشینیان آنان را (نیز) آزمودهایم، و همانا خداوند راستگویان را خوب میشناسد و دروغگویان را (نیز) نیک میشناسد» سوره عنکبوت، آیه ۳.</ref>. این مطلب را از عموم لفظ [[الناس]] در [[آیات]] [[ابتلاء]] {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref>«آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}<ref>«آیا گمان میکنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما (در) گذشتند بر سر شما نیامده است؟ به آنان سختی و رنج رسید و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر و مؤمنان همراه وی میگفتند: یاری خداوند کی در میرسد؟ آگاه باشید که یاری خداوند نز» سوره بقره، آیه ۲۱۴.</ref> هم میشود فهمید. چنان که [[قرآن]] از ابتلاء پیامبرانی همچون [[ابراهیم]]{{ع}} {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>، [[موسی]] <{{متن قرآن|إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَنْ يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَاكَ إِلَى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ يَا مُوسَى}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که خواهرت (نزد آنان) میرفت و میگفت: میخواهید شما را به کسی رهنمون شوم که او را سرپرستی کند؟ پس تو را به مادرت بازگرداندیم تا چشمش روشن گردد و اندوهگین نشود؛ و کسی را (ناخواسته) کشتی، ما تو را از (آن) اندوه رهاندیم و تو را بارها آزمو» سوره طه، آیه ۴۰.</ref> [[سلیمان]] {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>و دیگر [[پیامبران]] [[سخن]] گفته است. | # قلمرو ابتلاء از جهات مختلف عمومیت دارد: اسباب ابتلاء شامل هر آن چیزی میشود که انسان با آن مرتبط است اعم از اصل وجود و یا اجزاء وجودش {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم» سوره انسان، آیه ۲.</ref> و آنچه خارج از وجود او است مثل [[اموال]] و [[فرزندان]] {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که داراییها و فرزندانتان مایه آزمونند و خداوند است که پاداش سترگ نزد اوست» سوره تغابن، آیه ۱۵.</ref>، زینتهای [[زمین]] {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا}}<ref>«ما هر چه را بر زمین است، (در کار) آرایش آن کردهایم تا آنان را بیازماییم که کدام نیکوکردارترند» سوره کهف، آیه ۷.</ref>، [[همسران]] و [[عشیره]] و [[دوستان]] و [[جاه و مقام]] و اموری که در مقابل اینهاست {{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ}}<ref>«هر کسی (مزه) مرگ را میچشد و شما را با بد و نیک میآزماییم و به سوی ما بازگردانده میشوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ}}<ref>«پس هرگاه با کافران (حربی) روبهرو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا میخواست از آنان انتقام میگرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمیسازد» سوره محمد، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد که خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}}<ref>«و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز میکردند زیرا روز شنبه آنان ماهیهاشان نزد ایشان روی آب میآمدند و روزی که شنبهشان نبود نزد آنان نمیآمدند، بدینگونه آنها را برای آنکه نافرمانی می» سوره اعراف، آیه ۱۶۳.</ref><ref>المیزان، ج۴، ص۳۶</ref>. چنان که در [[حدیث]] آمده است: {{متن حدیث|مَا مِنْ قَبْضٍ وَ لاَ بَسْطٍ إِلاَّ وَ لِلَّهِ فِيهِ مَشِيَّةٌ وَ قَضَاءٌ وَ اِبْتِلاَءٌ}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۵۲؛ بحار الأنوار، ج۵، ص۲۱۶</ref>. بنابراین [[خیرات]] و [[شرور]] هر دو وسیله امتحانند <ref>شرح ابن میثم، ج۴، ص۲۷۲</ref> و همانگونه که با دومی [[صبر]] [[بندگان]] آزموده میشود، با اوّلی [[شکر]] آنها محک زده میشود <ref>مرآة العقول، ج۹، ص۳۲۱؛ تفسیر کبیر، ج۳۱، ص۱۷۰</ref> بلکه [[امتحان]] با [[نعمتها]] مشکلتر است. <ref> میزان الحکمه، ج۷، ص۳۹۰؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۴۷؛ مفردات راغب، ص۶۱</ref>. از این رو [[عمر]] میگفت: با [[ضرّاء]] آزموده شدیم و صبر کردیم ولی هنگامی که با [[سرّاء]] امتحان شدیم صبر نکردیم. و این همان چیزی بود که [[پیامبر]] {{صل}} را نگران کرده و میفرمود: همانا من بر شما از [[آزمایش]] به [[راحتی]] بیشتر از آزمایش به [[سختی]] میترسم <ref>مفردات راغب، ص۶۱.</ref>. به لحاظ [[زمان]] نیز [[انسانها]] همواره در حال آزمایشاند و هیچ وقفه و تعطیلی ندارد. و به لحاظ افراد نیز هیچ [[انسانی]] مستثنا نیست <ref>المیزان، ج۴، ص۳۷</ref>، چنان که همه [[امّتها]] را هم شامل میشود {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و بیگمان پیشینیان آنان را (نیز) آزمودهایم، و همانا خداوند راستگویان را خوب میشناسد و دروغگویان را (نیز) نیک میشناسد» سوره عنکبوت، آیه ۳.</ref>. این مطلب را از عموم لفظ [[الناس]] در [[آیات]] [[ابتلاء]] {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref>«آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}<ref>«آیا گمان میکنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما (در) گذشتند بر سر شما نیامده است؟ به آنان سختی و رنج رسید و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر و مؤمنان همراه وی میگفتند: یاری خداوند کی در میرسد؟ آگاه باشید که یاری خداوند نز» سوره بقره، آیه ۲۱۴.</ref> هم میشود فهمید. چنان که [[قرآن]] از ابتلاء پیامبرانی همچون [[ابراهیم]] {{ع}} {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>، [[موسی]] <{{متن قرآن|إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَنْ يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَاكَ إِلَى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ يَا مُوسَى}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که خواهرت (نزد آنان) میرفت و میگفت: میخواهید شما را به کسی رهنمون شوم که او را سرپرستی کند؟ پس تو را به مادرت بازگرداندیم تا چشمش روشن گردد و اندوهگین نشود؛ و کسی را (ناخواسته) کشتی، ما تو را از (آن) اندوه رهاندیم و تو را بارها آزمو» سوره طه، آیه ۴۰.</ref> [[سلیمان]] {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>و دیگر [[پیامبران]] [[سخن]] گفته است. | ||
# ابتلاء سنّتی حتمی و غیر قابل [[نسخ]] است <ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۰۱؛ ج۱۴، ص۳۹۴</ref>، و این امر علاوه بر [[صراحت]] [[آیات قرآنی]] {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref>«آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و بیگمان پیشینیان آنان را (نیز) آزمودهایم، و همانا خداوند راستگویان را خوب میشناسد و دروغگویان را (نیز) نیک میشناسد» سوره عنکبوت، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«آیا پنداشتهاید که به خود واگذاشته میشوید در حالی که هنوز خداوند کسانی از شما را که جهاد کردهاند و جز خداوند و پیامبرش و مؤمنان همرازی نگزیدهاند معلوم نداشته است؟! و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره توبه، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«اگر زخمی به شما (در احد) برسد زخمی همانند آن به آن گروه رسیده است، و ما این روزگاران را میان مردم (دست به دست) میگردانیم و تا مؤمنان را خداوند معلوم بدارد و از (میان) شما گواهانی بگیرد و خداوند ستمگران را دوست نمیدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۰.</ref> به دلیل اتکای [[سنّت عملی]] [[امتحان]] بر [[سنّت]] [[تکوینی]] [[هدایت عامه]] است که بر خلاف [[هدایت خاصه]]، در هیچ شرایطی قابل [[نفی]] نیست و نسخ آن مساوی با [[فساد]] [[تکوینی]] خواهد بود <ref>المیزان، ج۴، ص۳۷</ref>. | # ابتلاء سنّتی حتمی و غیر قابل [[نسخ]] است <ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۰۱؛ ج۱۴، ص۳۹۴</ref>، و این امر علاوه بر [[صراحت]] [[آیات قرآنی]] {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref>«آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و بیگمان پیشینیان آنان را (نیز) آزمودهایم، و همانا خداوند راستگویان را خوب میشناسد و دروغگویان را (نیز) نیک میشناسد» سوره عنکبوت، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«آیا پنداشتهاید که به خود واگذاشته میشوید در حالی که هنوز خداوند کسانی از شما را که جهاد کردهاند و جز خداوند و پیامبرش و مؤمنان همرازی نگزیدهاند معلوم نداشته است؟! و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره توبه، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«اگر زخمی به شما (در احد) برسد زخمی همانند آن به آن گروه رسیده است، و ما این روزگاران را میان مردم (دست به دست) میگردانیم و تا مؤمنان را خداوند معلوم بدارد و از (میان) شما گواهانی بگیرد و خداوند ستمگران را دوست نمیدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۰.</ref> به دلیل اتکای [[سنّت عملی]] [[امتحان]] بر [[سنّت]] [[تکوینی]] [[هدایت عامه]] است که بر خلاف [[هدایت خاصه]]، در هیچ شرایطی قابل [[نفی]] نیست و نسخ آن مساوی با [[فساد]] [[تکوینی]] خواهد بود <ref>المیزان، ج۴، ص۳۷</ref>. | ||
# با توجه به نقش [[حقیقی]] و انحصاری [[ابتلاء]] در تحصیل عمل، و نقش حقیقی و انحصاری عمل در [[سعادت انسان]]، و قراردادی نبودن [[سعادت بشر]]، [[ضرورت]] [[نظام]] ابتلاء برای نیل به [[سعادت]] یا [[شقاوت انسان]] معلوم میگردد. | # با توجه به نقش [[حقیقی]] و انحصاری [[ابتلاء]] در تحصیل عمل، و نقش حقیقی و انحصاری عمل در [[سعادت انسان]]، و قراردادی نبودن [[سعادت بشر]]، [[ضرورت]] [[نظام]] ابتلاء برای نیل به [[سعادت]] یا [[شقاوت انسان]] معلوم میگردد. | ||
# ابتلاء سنّتی [[شکست ناپذیر]] است؛ زیرا امری است عام که گاهی به شکل ابتلای خاص و [[توفیق]]، و گاهی در صورت [[استدراج]] و محق و [[مکر]] و [[املاء]] ظاهر میشود {{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَنْ يَسْبِقُونَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«آیا آنان که کارهای بد انجام میدهند پنداشتهاند که بر ما پیشی میگیرند؟ بد داوری میکنند» سوره عنکبوت، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref>«و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باختهاند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد میداند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.</ref><ref> المیزان، ج۴، ص۳۴</ref> و لذا نتیجه همسانی در همه موارد آن، منظور نیست. | # ابتلاء سنّتی [[شکست ناپذیر]] است؛ زیرا امری است عام که گاهی به شکل ابتلای خاص و [[توفیق]]، و گاهی در صورت [[استدراج]] و محق و [[مکر]] و [[املاء]] ظاهر میشود {{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَنْ يَسْبِقُونَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«آیا آنان که کارهای بد انجام میدهند پنداشتهاند که بر ما پیشی میگیرند؟ بد داوری میکنند» سوره عنکبوت، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref>«و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باختهاند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد میداند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.</ref><ref> المیزان، ج۴، ص۳۴</ref> و لذا نتیجه همسانی در همه موارد آن، منظور نیست. | ||
# ابتلاء دو نوع [[غایت]] دارد: غایت قریب، و غایت نهایی. غایت قریب، تمییز خوب از بد است {{متن قرآن|لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«تا خداوند ناپاک را از پاک جدا گرداند و ناپاک (ها) را بر یکدیگر نهد پس آن همه را بر هم انبارد آنگاه در دوزخ نهد؛ (آری) آنانند که زیانکارند» سوره انفال، آیه ۳۷.</ref>، و غایت نهایی از برپایی نظام ابتلاء، [[جزا]] دادن هر کس بر اساس اعمالش میباشد {{متن قرآن|وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ}}<ref>«و خداوند، آسمانها و زمین را به حق آفرید و (چنین کرد) تا هر کس برابر با آنچه انجام داده است جزا بیند و به آنان ستم نخواهد شد» سوره جاثیه، آیه ۲۲.</ref><ref>المیزان، ج۱۰، ص۱۴۴ـ ۱۴۶ و ج۱۹، ص۳۶۵؛ الکاشف، ج۲، ص۱۲۶</ref>. | # ابتلاء دو نوع [[غایت]] دارد: غایت قریب، و غایت نهایی. غایت قریب، تمییز خوب از بد است {{متن قرآن|لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«تا خداوند ناپاک را از پاک جدا گرداند و ناپاک (ها) را بر یکدیگر نهد پس آن همه را بر هم انبارد آنگاه در دوزخ نهد؛ (آری) آنانند که زیانکارند» سوره انفال، آیه ۳۷.</ref>، و غایت نهایی از برپایی نظام ابتلاء، [[جزا]] دادن هر کس بر اساس اعمالش میباشد {{متن قرآن|وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ}}<ref>«و خداوند، آسمانها و زمین را به حق آفرید و (چنین کرد) تا هر کس برابر با آنچه انجام داده است جزا بیند و به آنان ستم نخواهد شد» سوره جاثیه، آیه ۲۲.</ref><ref>المیزان، ج۱۰، ص۱۴۴ـ ۱۴۶ و ج۱۹، ص۳۶۵؛ الکاشف، ج۲، ص۱۲۶</ref>. | ||
# امتحانهای [[الهی]] باید به گونه ای باشند که بتوانند [[اطاعت]] و [[عصیان]] و دیگر صفات درونی را نشان دهند، و هر کسی را با هر سن و موقعیتی متناسب با [[شأن]] و موقعیت زمانی و مکانی وی فرا گیرند. [[امام علی]]{{ع}} کیفیت [[خلقت آدم]]{{ع}} <ref>برای امتحان فرشتگان</ref> و [[هیئت]] [[موسی]]{{ع}} و هارون{{ع}} هنگام وارد شدن بر فرعون <ref>برای امتحان فرعون</ref> و مکان [[بنای کعبه]] <ref>برای امتحان حاجیان</ref> را متذکر میشود که قابلیت بروز صفات [[باطنی]] افراد مورد ابتلاء را دارند <ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲</ref> و برای تناسب ابتلاء با موقعیت اشخاص میتوان به این مثالها اشاره کرد: [[امتحان]] [[علما]] با [[مراء]]، زهّاد با [[ریا]]، تاجران با [[ربا]]، [[کارگران]] با کم کاری، [[لشکریان]] خسته و [[تشنه]] و [[آفتاب]] خورده [[طالوت]] با منع از خوردن آب، امتحانهای مکرّر و متعدد [[ابراهیم]]{{ع}} برای رسیدن به [[مقام]] [[خُلّت]]، [[نبوّت]] و [[امامت]]، [[حضرت]] یوسفِ [[جوان]] با [[فتنه]] [[زلیخا]]، و [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} پیر با [[ذبح]] فرزند. | # امتحانهای [[الهی]] باید به گونه ای باشند که بتوانند [[اطاعت]] و [[عصیان]] و دیگر صفات درونی را نشان دهند، و هر کسی را با هر سن و موقعیتی متناسب با [[شأن]] و موقعیت زمانی و مکانی وی فرا گیرند. [[امام علی]] {{ع}} کیفیت [[خلقت آدم]] {{ع}} <ref>برای امتحان فرشتگان</ref> و [[هیئت]] [[موسی]] {{ع}} و هارون {{ع}} هنگام وارد شدن بر فرعون <ref>برای امتحان فرعون</ref> و مکان [[بنای کعبه]] <ref>برای امتحان حاجیان</ref> را متذکر میشود که قابلیت بروز صفات [[باطنی]] افراد مورد ابتلاء را دارند <ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲</ref> و برای تناسب ابتلاء با موقعیت اشخاص میتوان به این مثالها اشاره کرد: [[امتحان]] [[علما]] با [[مراء]]، زهّاد با [[ریا]]، تاجران با [[ربا]]، [[کارگران]] با کم کاری، [[لشکریان]] خسته و [[تشنه]] و [[آفتاب]] خورده [[طالوت]] با منع از خوردن آب، امتحانهای مکرّر و متعدد [[ابراهیم]] {{ع}} برای رسیدن به [[مقام]] [[خُلّت]]، [[نبوّت]] و [[امامت]]، [[حضرت]] یوسفِ [[جوان]] با [[فتنه]] [[زلیخا]]، و [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} پیر با [[ذبح]] فرزند. | ||
# علاوه بر این ویژگیها، [[الطاف]] دیگری برای برپایی نظام ابتلاء لازم است: | # علاوه بر این ویژگیها، [[الطاف]] دیگری برای برپایی نظام ابتلاء لازم است: | ||
## الطاف عامِ قبل از [[امتحان]] مثل [[خلقت]] نشئه [[تکلیف]] و آراستن آن، [[خلقت]] [[شیطان]] و نیروهای [[وسوسه]] گر، [[خلقت انسان]] در [[دار تکلیف]]، [[هدایت تکوینی عام]] از طریق اعطای ابزار کمال مثل [[هدایت فطری]] {{متن قرآن|فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}<ref>«پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۸.</ref> نعمتهای [[جوارحی]] {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم» سوره انسان، آیه ۲.</ref>: [[عقل]] و [[غریزه]] و [[وجدان]]، و شرایط [[گزینش]] [[آزاد]] {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>، و [[هدایت تشریعی عام]] ابتدایی {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>؛ عناصر [[روانی]] عام ابتدایی مثل [[تشویق]] و [[تهدید]] {{متن قرآن|إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلاسِلا وَأَغْلالا وَسَعِيرًا }}<ref>«بیگمان ما برای کافران، زنجیرها و بندها و آتشی سوزان را آماده کردهایم» سوره انسان، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}}<ref>«نیکان از پیالهای مینوشند که آمیخته به بوی خوش است» سوره انسان، آیه ۵.</ref><ref>[[المیزان]]، ج۲۰، ص۱۳۳ـ ۱۳۴؛ [[هدایت در قرآن]]، ص ۴۷ و ۷۵.</ref> | ## الطاف عامِ قبل از [[امتحان]] مثل [[خلقت]] نشئه [[تکلیف]] و آراستن آن، [[خلقت]] [[شیطان]] و نیروهای [[وسوسه]] گر، [[خلقت انسان]] در [[دار تکلیف]]، [[هدایت تکوینی عام]] از طریق اعطای ابزار کمال مثل [[هدایت فطری]] {{متن قرآن|فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}<ref>«پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۸.</ref> نعمتهای [[جوارحی]] {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم» سوره انسان، آیه ۲.</ref>: [[عقل]] و [[غریزه]] و [[وجدان]]، و شرایط [[گزینش]] [[آزاد]] {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>، و [[هدایت تشریعی عام]] ابتدایی {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>؛ عناصر [[روانی]] عام ابتدایی مثل [[تشویق]] و [[تهدید]] {{متن قرآن|إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلاسِلا وَأَغْلالا وَسَعِيرًا }}<ref>«بیگمان ما برای کافران، زنجیرها و بندها و آتشی سوزان را آماده کردهایم» سوره انسان، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}}<ref>«نیکان از پیالهای مینوشند که آمیخته به بوی خوش است» سوره انسان، آیه ۵.</ref><ref>[[المیزان]]، ج۲۰، ص۱۳۳ـ ۱۳۴؛ [[هدایت در قرآن]]، ص ۴۷ و ۷۵.</ref> |