اذن خیر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


اُذُنْ به‌معنای [[گوش]] و {{متن قرآن|أُذُنُ خَيْرٍ}} به شخصی گویند که راستگوست و فقط سخن [[نیک]] را می‌شنود. این صفت یکی از صفات نیکوی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به عنوان [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] بود که [[قرآن کریم]] ایشان را بدان می‌ستاید: {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و می‌گویند او خوش‌باور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref>.
اُذُنْ به‌معنای [[گوش]] و {{متن قرآن|أُذُنُ خَيْرٍ}} به شخصی گویند که راستگوست و فقط سخن [[نیک]] را می‌شنود. این صفت یکی از صفات نیکوی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به عنوان [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] بود که [[قرآن کریم]] ایشان را بدان می‌ستاید: {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و می‌گویند او خوش‌باور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref>.


== معناشناسی اُذن خیر ==
== معناشناسی اُذن خیر ==
خط ۱۲: خط ۱۲:


== اذن خیر در قرآن ==
== اذن خیر در قرآن ==
از صفات نیکویی که [[قرآن کریم]] برای [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] ذکر می‌کند و او را بدان می‌ستاید، شنوندگی بسیار و ضریب [[تحمل]] بالا در سخن پذیری از افراد مختلف است: {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و می‌گویند او خوش‌باور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref>.
از صفات نیکویی که [[قرآن کریم]] برای [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] ذکر می‌کند و او را بدان می‌ستاید، شنوندگی بسیار و ضریب [[تحمل]] بالا در سخن پذیری از افراد مختلف است: {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و می‌گویند او خوش‌باور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref>.


=== [[شأن نزول]] آیه ===
=== [[شأن نزول]] آیه ===
درباره [[شأن نزول]] این [[آیه]] گفته شده گروهی از [[منافقان]] که قصد آزار پیامبر را داشتند، در خلوت خود سخنانی ناشایست در حق وی به زبان جاری ساختند؛ یکی از ایشان گفت "این سخنان را مگویید، زیرا می‌ترسیم که به [[گوش]] [[محمد]] برسد و بر ما برآشوبد"، لاس بن سُوید و به قولی دیگر، شخصی بدچهره به نام نَبتل بن حرث گفت: "هرچه بخواهیم می‌گوییم و سپس وقتی به نزد وی رفتیم خلافش را بیان می‌کنیم و [[سوگند]] می‌خوریم، او هم می‌پذیرد، زیرا [[محمد]] شخصی خوش [[باور]] (گوش شنوا)، ساده و دهن بین است و هرکس هرچه بگوید [[باور]] می‌کند"؛ در این هنگام برای رد سخن ایشان [[آیه]] اُذن نازل گردید<ref>اسباب النزول، ص۱۴۱؛ مجمع البیان، ج۵، ص۴۴.</ref>. کاربرد لفظ {{متن قرآن|مِنْهُمُ}} و فعل مضارع {{متن قرآن|يُؤْذُونَ}} در [[آیه]]، گویای آن است که برخی [[منافقان]] به طور پیوسته [[رسول خدا]]{{صل}} را مورد [[آزار]] و [[اذیت]] قرار داده و مایه رنجش وی می‌شدند و همین مطلب از [[دلایل]] و آثار روشن [[نفاق]] ایشان است. البته [[آزار]] دادن یا با عمل است یا با گفتار که در اینجا با گفتار {{متن قرآن| يَقُولُونَ}} آن حضرت را می‌آزردند<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه اذن (مقاله)|مقاله «آیه اذن»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۴-۶۵.</ref>.
درباره [[شأن نزول]] این [[آیه]] گفته شده گروهی از [[منافقان]] که قصد آزار پیامبر را داشتند، در خلوت خود سخنانی ناشایست در حق وی به زبان جاری ساختند؛ یکی از ایشان گفت "این سخنان را مگویید، زیرا می‌ترسیم که به [[گوش]] [[محمد]] برسد و بر ما برآشوبد"، لاس بن سُوید و به قولی دیگر، شخصی بدچهره به نام نَبتل بن حرث گفت: "هرچه بخواهیم می‌گوییم و سپس وقتی به نزد وی رفتیم خلافش را بیان می‌کنیم و [[سوگند]] می‌خوریم، او هم می‌پذیرد، زیرا [[محمد]] شخصی خوش [[باور]] (گوش شنوا)، ساده و دهن بین است و هرکس هرچه بگوید [[باور]] می‌کند"؛ در این هنگام برای رد سخن ایشان [[آیه]] اُذن نازل گردید<ref>اسباب النزول، ص۱۴۱؛ مجمع البیان، ج۵، ص۴۴.</ref>. کاربرد لفظ {{متن قرآن|مِنْهُمُ}} و فعل مضارع {{متن قرآن|يُؤْذُونَ}} در [[آیه]]، گویای آن است که برخی [[منافقان]] به طور پیوسته [[رسول خدا]] {{صل}} را مورد [[آزار]] و [[اذیت]] قرار داده و مایه رنجش وی می‌شدند و همین مطلب از [[دلایل]] و آثار روشن [[نفاق]] ایشان است. البته [[آزار]] دادن یا با عمل است یا با گفتار که در اینجا با گفتار {{متن قرآن| يَقُولُونَ}} آن حضرت را می‌آزردند<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه اذن (مقاله)|مقاله «آیه اذن»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۴-۶۵.</ref>.


=== [[تفسیر]] آیه ===
=== [[تفسیر]] آیه ===
از جمله آزارهای [[منافقان]] این بود که از [[عطوفت]] و [[سعه صدر]] [[پیامبر خدا]] [[سوء]] استفاده کرده و علیه وی جوسازی و [[تبلیغات]] نمودند که: هو اُذن ([[محمد]] مردی ساده و دهن‌بین و زودباور است). البته از خصلت‌های [[نیک]] [[پیامبر]] این بود که به سخنان افراد گوش می‌داد و مطالب خوب و مفید را می‌شنید و [[تصدیق]] می‌کرد، اما چنانچه سخنی [[بیهوده]] و [[نادرست]] برای او [[نقل]] می‌کردند با آنکه با [[زیرکی]] تشخیص می‌داد که آن سخن [[نادرست]] است، اما پرده‌دری نمی‌فرمود و آبروی مخاطب را [[حفظ]] کرده و فقط گوش فرا می‌داد تا [[احساسات]] گوینده جریحه‌دار نشود؛ زیرا گوش فرا دادن به سخنان [[مردم]] با [[شکیبایی]] و [[سعه صدر]] کامل از خصوصیات [[رهبر]] [[خردمند]] و [[دوراندیشی]] چون [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بود. لذا به جای آنکه بگوید: {{عربی|"هو يسمع"}}، فرموده: {{متن قرآن|هو اُذن}} یعنی چنان دقیق گوش می‌دهد که گویی تمام وجودش گوش است. پس آنها در [[حقیقت]] یکی از نقاط قوت [[پیامبر]] را به عنوان نقطه [[ضعف]] وی نشان می‌دادند! لذا [[قرآن]] بلافاصله اضافه می‌کند که به آنها بگو: اگر [[پیامبر]] به سخنان شما گوش فرا می‌دهد و عذرتان را می‌پذیرد و به گمان شما فقط یک گوش شنواست، این به نفع شماست: {{متن قرآن|قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ}} یعنی گوشی است که شنوای سخنان خیر و [[حق]] است نه هر سخنی (هرچند [[باطل]]) و این به [[صلاح]] و نفع [[جامعه]] [[ایمانی]] شماست، پس چگونه آن را [[عیب]] او می‌شمارید.
از جمله آزارهای [[منافقان]] این بود که از [[عطوفت]] و [[سعه صدر]] [[پیامبر خدا]] [[سوء]] استفاده کرده و علیه وی جوسازی و [[تبلیغات]] نمودند که: هو اُذن ([[محمد]] مردی ساده و دهن‌بین و زودباور است). البته از خصلت‌های [[نیک]] [[پیامبر]] این بود که به سخنان افراد گوش می‌داد و مطالب خوب و مفید را می‌شنید و [[تصدیق]] می‌کرد، اما چنانچه سخنی [[بیهوده]] و [[نادرست]] برای او [[نقل]] می‌کردند با آنکه با [[زیرکی]] تشخیص می‌داد که آن سخن [[نادرست]] است، اما پرده‌دری نمی‌فرمود و آبروی مخاطب را [[حفظ]] کرده و فقط گوش فرا می‌داد تا [[احساسات]] گوینده جریحه‌دار نشود؛ زیرا گوش فرا دادن به سخنان [[مردم]] با [[شکیبایی]] و [[سعه صدر]] کامل از خصوصیات [[رهبر]] [[خردمند]] و [[دوراندیشی]] چون [[پیامبر اسلام]] {{صل}} بود. لذا به جای آنکه بگوید: {{عربی|"هو يسمع"}}، فرموده: {{متن قرآن|هو اُذن}} یعنی چنان دقیق گوش می‌دهد که گویی تمام وجودش گوش است. پس آنها در [[حقیقت]] یکی از نقاط قوت [[پیامبر]] را به عنوان نقطه [[ضعف]] وی نشان می‌دادند! لذا [[قرآن]] بلافاصله اضافه می‌کند که به آنها بگو: اگر [[پیامبر]] به سخنان شما گوش فرا می‌دهد و عذرتان را می‌پذیرد و به گمان شما فقط یک گوش شنواست، این به نفع شماست: {{متن قرآن|قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ}} یعنی گوشی است که شنوای سخنان خیر و [[حق]] است نه هر سخنی (هرچند [[باطل]]) و این به [[صلاح]] و نفع [[جامعه]] [[ایمانی]] شماست، پس چگونه آن را [[عیب]] او می‌شمارید.


عبارت {{متن قرآن|يُؤْمِنُ بِاللَّهِ}} نیز برای بیان جمله پیشین است؛ یعنی [[پیامبر]] از آن جهت گوش خوبی برای شماست که [[خبر صادق]] و [[درستی]] را که از [[خداوند]] دریافت می‌کند [[باور]] دارد، زیرا آن سخنان به سود شماست. {{متن قرآن|وَيُؤْمِنُ}} یعنی سخنان همگی را می‌شود، اما تنها سخن و خبر [[مؤمنان]] را می‌پذیرد و [[باور]] دارد نه سخن [[کافران]] و [[منافقان]] را و این بیان [[تکذیب]] [[منافقان]] از سوی [[خداوند]] است. سپس فرموده: {{متن قرآن|وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ}}. این جمله عطف به {{متن قرآن|قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ}} است؛ یعنی هم گوش خوبی برای شنیدن سخنان [[نیک]] شماست و هم در عین حال، رحمتی است از جانب [[خدا]] برای کسانی از شما که از او [[پیروی]] نموده به [[هدایت]] او راه یافته و به آنچه که از نزد [[خدا]] آورده است از صمیم [[دل]] [[ایمان]] و [[باور]] دارند، نه کسانی که دچار [[نفاق]] و تردید و دودلی هستند.
عبارت {{متن قرآن|يُؤْمِنُ بِاللَّهِ}} نیز برای بیان جمله پیشین است؛ یعنی [[پیامبر]] از آن جهت گوش خوبی برای شماست که [[خبر صادق]] و [[درستی]] را که از [[خداوند]] دریافت می‌کند [[باور]] دارد، زیرا آن سخنان به سود شماست. {{متن قرآن|وَيُؤْمِنُ}} یعنی سخنان همگی را می‌شود، اما تنها سخن و خبر [[مؤمنان]] را می‌پذیرد و [[باور]] دارد نه سخن [[کافران]] و [[منافقان]] را و این بیان [[تکذیب]] [[منافقان]] از سوی [[خداوند]] است. سپس فرموده: {{متن قرآن|وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ}}. این جمله عطف به {{متن قرآن|قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ}} است؛ یعنی هم گوش خوبی برای شنیدن سخنان [[نیک]] شماست و هم در عین حال، رحمتی است از جانب [[خدا]] برای کسانی از شما که از او [[پیروی]] نموده به [[هدایت]] او راه یافته و به آنچه که از نزد [[خدا]] آورده است از صمیم [[دل]] [[ایمان]] و [[باور]] دارند، نه کسانی که دچار [[نفاق]] و تردید و دودلی هستند.


[[علامه طباطبایی]] می‌گوید: مراد از [[رحمت]] در این [[آیه]] [[رحمت]] فعلی است، یعنی [[مؤمنان]] عملاً از [[رحمت]] وجود [[پیامبر]]{{صل}} برخوردارند، اما در [[آیه]] که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستاده‌ایم» سوره انبیاء، آیه ۱۰۷.</ref> مراد، رحمتی شأنی است، یعنی وجود [[پیامبر]] چنان است که همه عالم می‌توانند از [[رحمت]] وجودش برخوردار شوند.
[[علامه طباطبایی]] می‌گوید: مراد از [[رحمت]] در این [[آیه]] [[رحمت]] فعلی است، یعنی [[مؤمنان]] عملاً از [[رحمت]] وجود [[پیامبر]] {{صل}} برخوردارند، اما در [[آیه]] که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستاده‌ایم» سوره انبیاء، آیه ۱۰۷.</ref> مراد، رحمتی شأنی است، یعنی وجود [[پیامبر]] چنان است که همه عالم می‌توانند از [[رحمت]] وجودش برخوردار شوند.


[[طبری]] [[معتقد]] است [[پیامبر]] از آن جهت برای [[مؤمنان]] [[رحمت]] محسوب می‌شود که [[خداوند]] به واسطه او ایشان را از [[گمراهی]] [[نجات]] بخشیده و با [[پیروی]] از وی، [[بهشت]] را به آنان ارزانی می‌دارد. در پایان [[آیه]]، [[خداوند]] [[تهدید]] فرموده کسانی که رسولش را به هر نحو و بهانه‌ای بیازارند یا [[تکذیب]] کرده و به او [[تهمت]] زنند به عذابی دردناک گرفتار خواهند شد<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۶۹؛ الکشاف، ج۱، ص۵۵۹؛ مجمع البیان، ج۵، ص۴۴؛ المیزان، ج۹، ص۲۳۱؛ تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۵-۱۷؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، ج۲، ص۳۶۶؛ المنار، ج۱۰، ص۶۰۳.</ref><ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه اذن (مقاله)|مقاله «آیه اذن»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۴-۶۵.</ref>
[[طبری]] [[معتقد]] است [[پیامبر]] از آن جهت برای [[مؤمنان]] [[رحمت]] محسوب می‌شود که [[خداوند]] به واسطه او ایشان را از [[گمراهی]] [[نجات]] بخشیده و با [[پیروی]] از وی، [[بهشت]] را به آنان ارزانی می‌دارد. در پایان [[آیه]]، [[خداوند]] [[تهدید]] فرموده کسانی که رسولش را به هر نحو و بهانه‌ای بیازارند یا [[تکذیب]] کرده و به او [[تهمت]] زنند به عذابی دردناک گرفتار خواهند شد<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۶۹؛ الکشاف، ج۱، ص۵۵۹؛ مجمع البیان، ج۵، ص۴۴؛ المیزان، ج۹، ص۲۳۱؛ تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۵-۱۷؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، ج۲، ص۳۶۶؛ المنار، ج۱۰، ص۶۰۳.</ref><ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه اذن (مقاله)|مقاله «آیه اذن»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۴-۶۵.</ref>
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش