جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اسود بن ابی اسود نهدی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۲۰.</ref> براساس برداشت [[ابن منده]]، نام و [[نسب]] او را اسود بن ابی اسود آورده است. وی ابتدا به نقل از ابن منده و از طریق او از ابن اسود نهدی از پدرش مینویسد: وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} به سوی [[غار]] میرفت، انگشتش زخم شد و فرمود: | [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۲۰.</ref> براساس برداشت [[ابن منده]]، نام و [[نسب]] او را اسود بن ابی اسود آورده است. وی ابتدا به نقل از ابن منده و از طریق او از ابن اسود نهدی از پدرش مینویسد: وقتی [[رسول خدا]] {{صل}} به سوی [[غار]] میرفت، انگشتش زخم شد و فرمود: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''هَلْ أَنْتِ إِلاَّ إِصْبَعٌ دَمِيتِ''|2=''وَفِي سَبِيلِ اَللَّهِ مَا لَقِيتِ''}} | {{ب|''هَلْ أَنْتِ إِلاَّ إِصْبَعٌ دَمِيتِ''|2=''وَفِي سَبِيلِ اَللَّهِ مَا لَقِيتِ''}} | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
سپس گوید: ابن منده، اسود را اسود بن ابی الاسود معرفی کرده و این روش او درباره هر کس است که اسم پدرش را نمیداند؛ یعنی با استفاده از نام فرزند، برای [[پدر]] [[کنیه]] میسازد، در صورتی که دیگران پیش از او نسبی برایش ذکر نکردهاند. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۷۴.</ref> گوید: [[سند صحیح]] این گونه است: «[[اسود بن قیس]]، از [[جندب]] [[بجلی]]»، اما [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۲۲.</ref> آن را [[اشتباه]] میداند و مینویسد: جندب بجلی همراه [[پیامبر]] به غار نرفت و آن [[زمان]] [[مسلمان]] هم نبود، مگر اینکه غار را مربوط به [[هجرت]] ندانیم. به نظر میرسد همانگونه که ابونعیم گفته است، [[راوی]] کسی جز اسود بن قیس از [[جندب بن سفیان بجلی]] نیست؛ زیرا در [[منابع روایی]]، این [[حدیث]] تنها از این طریق [[روایت]] شده است. اگر کسی مانند [[بغوی]]<ref>یغوی، ج۱، ص۱۷۸.</ref> نیز آن را ذیل نام و به سند [[ابواسود]] یا ابن اسود میآورد، به ابهام در آن اشاره میکند و میگوید: غیر این حدیث، چنین سندی را ندیدهام. | سپس گوید: ابن منده، اسود را اسود بن ابی الاسود معرفی کرده و این روش او درباره هر کس است که اسم پدرش را نمیداند؛ یعنی با استفاده از نام فرزند، برای [[پدر]] [[کنیه]] میسازد، در صورتی که دیگران پیش از او نسبی برایش ذکر نکردهاند. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۷۴.</ref> گوید: [[سند صحیح]] این گونه است: «[[اسود بن قیس]]، از [[جندب]] [[بجلی]]»، اما [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۲۲.</ref> آن را [[اشتباه]] میداند و مینویسد: جندب بجلی همراه [[پیامبر]] به غار نرفت و آن [[زمان]] [[مسلمان]] هم نبود، مگر اینکه غار را مربوط به [[هجرت]] ندانیم. به نظر میرسد همانگونه که ابونعیم گفته است، [[راوی]] کسی جز اسود بن قیس از [[جندب بن سفیان بجلی]] نیست؛ زیرا در [[منابع روایی]]، این [[حدیث]] تنها از این طریق [[روایت]] شده است. اگر کسی مانند [[بغوی]]<ref>یغوی، ج۱، ص۱۷۸.</ref> نیز آن را ذیل نام و به سند [[ابواسود]] یا ابن اسود میآورد، به ابهام در آن اشاره میکند و میگوید: غیر این حدیث، چنین سندی را ندیدهام. | ||
اما اشکال ابن اثیر که جندب همراه رسول خدا{{صل}} در غار نبود یا اصلاً مسلمان نشده بود، چنین حل میشود که در بسیاری از منابع، سخنی از غار نیست، بلکه قراینی وجود دارد که صدمه دیدن انگشت آن [[حضرت]] در [[مدینه]] اتفاق افتاده است. چنان که [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۱، ص۳۶۰.</ref> از اسود بن قیس نقل میکند که جندب بن سفیان گفت: شاخه درخت خرمایی انگشت [[رسول الله]]{{صل}} را زخمی کرد و فرمود: «چیزی نیست جز انگشتی خونین، و آنچه برسد در راه خداست». ذکر شاخه [[نخل]] در این [[روایت]]، میتواند اشاره به [[مدینه]] باشد. برخی منابع این جریان را مربوط به یکی از [[جنگها]] دانستهاند<ref>برای نمونه ر.ک: بخاری، ج۳، ص۲۰۴.</ref>. | اما اشکال ابن اثیر که جندب همراه رسول خدا {{صل}} در غار نبود یا اصلاً مسلمان نشده بود، چنین حل میشود که در بسیاری از منابع، سخنی از غار نیست، بلکه قراینی وجود دارد که صدمه دیدن انگشت آن [[حضرت]] در [[مدینه]] اتفاق افتاده است. چنان که [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۱، ص۳۶۰.</ref> از اسود بن قیس نقل میکند که جندب بن سفیان گفت: شاخه درخت خرمایی انگشت [[رسول الله]] {{صل}} را زخمی کرد و فرمود: «چیزی نیست جز انگشتی خونین، و آنچه برسد در راه خداست». ذکر شاخه [[نخل]] در این [[روایت]]، میتواند اشاره به [[مدینه]] باشد. برخی منابع این جریان را مربوط به یکی از [[جنگها]] دانستهاند<ref>برای نمونه ر. ک: بخاری، ج۳، ص۲۰۴.</ref>. | ||
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۳.</ref> مدخلی هم به ابواسود نهدی اختصاص داده، مینویسد: [[باوردی]] او را از [[صحابه]] دانسته و [[شعر]]{{شعر}} | [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۳.</ref> مدخلی هم به ابواسود نهدی اختصاص داده، مینویسد: [[باوردی]] او را از [[صحابه]] دانسته و [[شعر]]{{شعر}} | ||
{{ب|''هَلْ أَنْتِ إِلاَّ إِصْبَعٌ دَمِيتِ''|2=''وَفِي سَبِيلِ اَللَّهِ مَا لَقِيتِ''}} | {{ب|''هَلْ أَنْتِ إِلاَّ إِصْبَعٌ دَمِيتِ''|2=''وَفِي سَبِيلِ اَللَّهِ مَا لَقِيتِ''}} | ||
{{پایان شعر}} را از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کرده است. ابن حجر اضافه میکند که این سند درست نیست. چنان که [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۶۰.</ref> ذیل عنوان [[ابواسود بهزی]]، همان مطالب را آورده و از اسود بن ابی اسود نامی نمیبرد. دیگر صحابهنگاران مدخلی به ابو اسود اختصاص ندادهاند. | {{پایان شعر}} را از [[رسول خدا]] {{صل}} نقل کرده است. ابن حجر اضافه میکند که این سند درست نیست. چنان که [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۶۰.</ref> ذیل عنوان [[ابواسود بهزی]]، همان مطالب را آورده و از اسود بن ابی اسود نامی نمیبرد. دیگر صحابهنگاران مدخلی به ابو اسود اختصاص ندادهاند. | ||
نکات دیگری که در این باره قابل توجه است اینکه: | نکات دیگری که در این باره قابل توجه است اینکه: | ||
#در برخی گزارشها این شعر مربوط به رسول خدا{{صل}} دانسته نشده است؛ به ویژه که اصل تکلم آن [[حضرت]] به [[کلام]] منظوم با تردید روبه روست. [[جصاص]]<ref>جصاص، ج۳، ص۴۹۳.</ref> مینویسد: روایت صحیحی که نشان دهد آن حضرت شعری خوانده باشد در دست نیست. وی سپس به شعر یاد شده اشاره میکند و میگوید: گوینده آن یکی از صحابه است. [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۲۸، ص۱۲۶.</ref> این جمله را رجزی از [[عبدالله بن رواحه]] در [[جنگ موته]]، و [[ابن عاصم]]<ref>ابن عاصم، ص۹۵.</ref> آن را مربوط به [[ابوبکر]] در [[غار]]، و [[عبدالرزاق صنعانی]]<ref>صنعانی، ج۲، ص۴۴۷.</ref> آن را مربوط به [[ولید بن مغیره]] میدانند. | # در برخی گزارشها این شعر مربوط به رسول خدا {{صل}} دانسته نشده است؛ به ویژه که اصل تکلم آن [[حضرت]] به [[کلام]] منظوم با تردید روبه روست. [[جصاص]]<ref>جصاص، ج۳، ص۴۹۳.</ref> مینویسد: روایت صحیحی که نشان دهد آن حضرت شعری خوانده باشد در دست نیست. وی سپس به شعر یاد شده اشاره میکند و میگوید: گوینده آن یکی از صحابه است. [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۲۸، ص۱۲۶.</ref> این جمله را رجزی از [[عبدالله بن رواحه]] در [[جنگ موته]]، و [[ابن عاصم]]<ref>ابن عاصم، ص۹۵.</ref> آن را مربوط به [[ابوبکر]] در [[غار]]، و [[عبدالرزاق صنعانی]]<ref>صنعانی، ج۲، ص۴۴۷.</ref> آن را مربوط به [[ولید بن مغیره]] میدانند. | ||
# [[اسود بن قیس]]، [[عبدی]] است و احتمال تصحیف آن به نهدی بعید نیست. | # [[اسود بن قیس]]، [[عبدی]] است و احتمال تصحیف آن به نهدی بعید نیست. | ||
# [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۳۱۹.</ref> از شخص دیگری به نام ابو السوداء نهدی در طبقه سوم [[تابعین]] یاد کرده است، اما ارتباطی با آن [[حدیث]] ندارد. | # [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۳۱۹.</ref> از شخص دیگری به نام ابو السوداء نهدی در طبقه سوم [[تابعین]] یاد کرده است، اما ارتباطی با آن [[حدیث]] ندارد. |