جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حماد بن عیسی در تراجم و رجال]] - [[حماد بن عیسی در تاریخ اسلامی]] - [[حماد بن عیسی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حماد بن عیسی در تراجم و رجال]] - [[حماد بن عیسی در تاریخ اسلامی]] - [[حماد بن عیسی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
از [[راویان حدیث]] و از [[یاران امام کاظم]]{{ع}} و [[امام رضا]]{{ع}} میباشد<ref>الرجال کشی، ج۲، ص۸۳۰؛ الرجال نجاشی، ص۱۰۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۲۲۴.</ref>. او از اهالی [[کوفه]] بود و در [[بصره]] سکونت داشت که در [[سال ۲۰۹ هجری]] و در [[زمان]] [[امامت امام جواد]]{{ع}} درگذشت. وی دارای تألیفاتی چون، کتاب [[زکاة]]، کتاب [[صلاة]] و... میباشد<ref>معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>. | از [[راویان حدیث]] و از [[یاران امام کاظم]] {{ع}} و [[امام رضا]] {{ع}} میباشد<ref>الرجال کشی، ج۲، ص۸۳۰؛ الرجال نجاشی، ص۱۰۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۲۲۴.</ref>. او از اهالی [[کوفه]] بود و در [[بصره]] سکونت داشت که در [[سال ۲۰۹ هجری]] و در [[زمان]] [[امامت امام جواد]] {{ع}} درگذشت. وی دارای تألیفاتی چون، کتاب [[زکاة]]، کتاب [[صلاة]] و... میباشد<ref>معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>. | ||
او میگوید: «بر [[امام کاظم]]{{ع}} وارد شدم، گفتم: فدایت شوم! از [[خدا]] بخواه به من خانهای و زوجهای و [[فرزندی]] و خآدمی عطا کند و در هر سال [[حج]] قسمت من گرداند. [[امام]]{{ع}} فرمودند: «{{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ}}، خدایا! به او خانهای و زوجهای و فرزندی و خآدمی و پنجاه سال حج عطا کن». | او میگوید: «بر [[امام کاظم]] {{ع}} وارد شدم، گفتم: فدایت شوم! از [[خدا]] بخواه به من خانهای و زوجهای و [[فرزندی]] و خآدمی عطا کند و در هر سال [[حج]] قسمت من گرداند. [[امام]] {{ع}} فرمودند: «{{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ}}، خدایا! به او خانهای و زوجهای و فرزندی و خآدمی و پنجاه سال حج عطا کن». | ||
حمّاد میگوید: «چون شرط کردند. پنجاه سال، فهمیدم که بیش از پنجاه بار حج نخواهم کرد. اکنون [[چهل]] و هشت حج به جا آوردم و این خانهای است که خدا به من داده و این زوجه من است که پشت پرده است و [[کلام]] مرا میشنود و این [[فرزند من]] و این [[خادم]] من است که خدا به من عطا کرده است». | حمّاد میگوید: «چون شرط کردند. پنجاه سال، فهمیدم که بیش از پنجاه بار حج نخواهم کرد. اکنون [[چهل]] و هشت حج به جا آوردم و این خانهای است که خدا به من داده و این زوجه من است که پشت پرده است و [[کلام]] مرا میشنود و این [[فرزند من]] و این [[خادم]] من است که خدا به من عطا کرده است». | ||