جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
===== قاعده لطف ===== | ===== قاعده لطف ===== | ||
{{اصلی|قاعده لطف}} | {{اصلی|قاعده لطف}} | ||
«[[حکمت]]، [[جود]] و [[کرم]] و [[عدالت الهی]] | «[[حکمت]]، [[جود]] و [[کرم]] و [[عدالت الهی]]»، از مبانی سهگانه قاعده لطف است که بر [[ضرورت نصب]] [[امامت عامه]] دلالت دارند. «[[حکمت الهی]]» اقتضا دارد که [[خداوند]] [[تکالیف]] خویش را با [[لطف]] ـ چیزی که [[مکلف]] را به [[طاعت]] نزدیک و از [[نافرمانی]] دور میسازد ـ همراه سازد و گرنه غرض وی از [[تکلیف]] حاصل نخواهد شد. بر اساس حکمت الهی [[نصب امام]]، لطفی از خداوند در اجرای [[واجبات]] و [[تکالیف شرعی]] است و چنین لطفی با ویژگیهای یاد شده به مقتضای حکمت الهی [[واجب]] است پس تا زمانیکه تکلیف موجود باشد، [[نصب الهی امام]] بر خداوند واجب است<ref>بحرانی، میثم بن علی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۵.</ref>. | ||
[[شیخ مفید]] [[وجوب لطف]] را براساس «جود و [[کرم الهی]]» اینگونه بیان میکند: "لطفی را که قائلین به آن، [[معتقد]] به [[وجوب]] آن هستند، بهخاطر جود و کرم الهی واجب است، نه از این نظر که خداوند [[عدل]] واجب ساخته است و اگر لطف نداشته باشد [[ظالم]] است<ref>{{عربی|إن ما أوجبه أصحاب اللطف من اللطف إنما وجب من جهة الجود و الکرم لا من حیث ظنوا أن العدل أوجبه و أنه لو لم یفعله لکان ظالما}}، شیخ مفید، محمد بن محمد، أوائل المقالات فی المذاهب والمختارات، ص۵۹.</ref>. براساس «[[عدل الهی]]» نیز میتوان [[برهان لطف]] را اینگونه تقریر کرد: "از آنجاییکه خداوند [[عادل]] است و همۀ [[افعال خداوند]] [[پسندیده]] و [[نیکو]] بوده و از [[قبایح]] و ترک چیزی که به مقتضای حکمتش لازم باشد، پیراسته است<ref>{{عربی|والکلام فی العدل کلام فی أفعاله تعالی وأنّها کلّها حسنة وتنزیهه عن القبائح وعن الإخلال بالواجب فی حکمته}}، حمصی رازی، سدید الدین، المنقذ من التقلید، ج۱، ص۱۵۰.</ref>، [[نصب امام]] نیز از [[افعال]] پسندیدهای است که آن را به مقتضای حکمتش انجام داده است. [[عدل]] با این [[تفسیر]]، مساوی با [[حکمت]] است که میتوان [[قاعده لطف]] را براساس آن تقریر کرد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[القواعد الکلامیة (کتاب)|القواعد الکلامیة]]، ص۱۰۹.</ref>. | [[شیخ مفید]] [[وجوب لطف]] را براساس «جود و [[کرم الهی]]» اینگونه بیان میکند: "لطفی را که قائلین به آن، [[معتقد]] به [[وجوب]] آن هستند، بهخاطر جود و کرم الهی واجب است، نه از این نظر که خداوند [[عدل]] واجب ساخته است و اگر لطف نداشته باشد [[ظالم]] است<ref>{{عربی|إن ما أوجبه أصحاب اللطف من اللطف إنما وجب من جهة الجود و الکرم لا من حیث ظنوا أن العدل أوجبه و أنه لو لم یفعله لکان ظالما}}، شیخ مفید، محمد بن محمد، أوائل المقالات فی المذاهب والمختارات، ص۵۹.</ref>. براساس «[[عدل الهی]]» نیز میتوان [[برهان لطف]] را اینگونه تقریر کرد: "از آنجاییکه خداوند [[عادل]] است و همۀ [[افعال خداوند]] [[پسندیده]] و [[نیکو]] بوده و از [[قبایح]] و ترک چیزی که به مقتضای حکمتش لازم باشد، پیراسته است<ref>{{عربی|والکلام فی العدل کلام فی أفعاله تعالی وأنّها کلّها حسنة وتنزیهه عن القبائح وعن الإخلال بالواجب فی حکمته}}، حمصی رازی، سدید الدین، المنقذ من التقلید، ج۱، ص۱۵۰.</ref>، [[نصب امام]] نیز از [[افعال]] پسندیدهای است که آن را به مقتضای حکمتش انجام داده است. [[عدل]] با این [[تفسیر]]، مساوی با [[حکمت]] است که میتوان [[قاعده لطف]] را براساس آن تقریر کرد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[القواعد الکلامیة (کتاب)|القواعد الکلامیة]]، ص۱۰۹.</ref>. |