سوره فلق در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
صد و سیزدهمین [[سوره]] [[قرآن]] و بیستمین آن به [[ترتیب نزول]] با موضوع [[پناه بردن]] به [[پروردگار]] از [[شرور]]. این سوره را «فلق» می‌نامند که با [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ}}<ref>«بگو: به پروردگار سپیده‌دم پناه می‌برم» سوره فلق، آیه ۱.</ref> شروع می‌شود. نام دیگر این سوره «مُعَوِّذَه» است. کلمه معوذه از واژه «عَوذ» گرفته شده که به معنای پناه بردن است.
صد و سیزدهمین [[سوره]] [[قرآن]] و بیستمین آن به [[ترتیب نزول]] با موضوع [[پناه بردن]] به [[پروردگار]] از [[شرور]]. این سوره را «فلق» می‌نامند که با [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ}}<ref>«بگو: به پروردگار سپیده‌دم پناه می‌برم» سوره فلق، آیه ۱.</ref> شروع می‌شود. نام دیگر این سوره «مُعَوِّذَه» است. کلمه معوذه از واژه «عَوذ» گرفته شده که به معنای پناه بردن است.


خط ۱۳: خط ۱۳:
در تعداد [[آیات]] این سوره هیچ اختلافی نیست و دارای ۵ آیه، ۲۳ کلمه و ۷۳ حرف است. این سوره به طوری که از [[روایات]] وارده در [[شأن]] نزولش بر می‌آید در [[مدینه]] نازل شده است <ref>المیزان.</ref> [[ولی]] برخی با استناد به [[سیاق]] و [[شهرت]] نوشته‌اند که مکی است <ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی.</ref>. از نظر حجم از سوره‌های «مفصلات» و «قصار» و بسیار کوتاه قرآن است و در اواخر قرآن یعنی یک سوره به آخر مانده در آخرهای [[حزب]] چهارم جزء سی قرار دارد.
در تعداد [[آیات]] این سوره هیچ اختلافی نیست و دارای ۵ آیه، ۲۳ کلمه و ۷۳ حرف است. این سوره به طوری که از [[روایات]] وارده در [[شأن]] نزولش بر می‌آید در [[مدینه]] نازل شده است <ref>المیزان.</ref> [[ولی]] برخی با استناد به [[سیاق]] و [[شهرت]] نوشته‌اند که مکی است <ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی.</ref>. از نظر حجم از سوره‌های «مفصلات» و «قصار» و بسیار کوتاه قرآن است و در اواخر قرآن یعنی یک سوره به آخر مانده در آخرهای [[حزب]] چهارم جزء سی قرار دارد.


==[[فضیلت سوره]]==
== [[فضیلت سوره]] ==
از [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] شده که بسیار می‌‌شد رسول خدا{{صل}} [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} را با این دو سوره [[تعویذ]] می‌کرد<ref>مجمع البیان.</ref> و نیز از [[عقبة بن عامر]] روایت شده که گفت: رسول خدا{{صل}} فرمود: آیاتی بر من نازل شده که نظیرش نازل نشده و آن دو سوره {{متن قرآن|قُلْ أَعُوذُ}} است. [[سیوطی]] در [[الدر المنثور]] این [[حدیث]] را به [[ترمذی]] و [[نسایی]] و غیر آن دو نیز نسبت داده است. بعید نیست که مراد آن جناب از نازل نشدن مثل این دو سوره، این باشد که تنها این دو سوره در مورد «عوذه» و «[[حرز]]» نازل شده است و هیچ سوره دیگری این خاصیت را ندارد<ref>المیزان.</ref>.
از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] شده که بسیار می‌‌شد رسول خدا {{صل}} [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} را با این دو سوره [[تعویذ]] می‌کرد<ref>مجمع البیان.</ref> و نیز از [[عقبة بن عامر]] روایت شده که گفت: رسول خدا {{صل}} فرمود: آیاتی بر من نازل شده که نظیرش نازل نشده و آن دو سوره {{متن قرآن|قُلْ أَعُوذُ}} است. [[سیوطی]] در [[الدر المنثور]] این [[حدیث]] را به [[ترمذی]] و [[نسایی]] و غیر آن دو نیز نسبت داده است. بعید نیست که مراد آن جناب از نازل نشدن مثل این دو سوره، این باشد که تنها این دو سوره در مورد «عوذه» و «[[حرز]]» نازل شده است و هیچ سوره دیگری این خاصیت را ندارد<ref>المیزان.</ref>.


==مقاصد سوره==
== مقاصد سوره ==
در این سوره، به رسول خدا و [[بشریت]] [[دستور]] می‌دهد که از هر [[شر]] (به ویژه برخی [[شرور]] معین) به او [[پناه]] ببرد. یعنی از شر هر مخلوقی، چه [[انسان]] و چه [[جن]] و چه حیوانات و چه هر مخلوق دیگری که شری همراه خود دارد. فقط باید از شر [[مخلوقات]] به [[خدا]] پناه برد؛ زیرا که فقط در پناه [[پروردگار]] [[جهان]] امکان رسیدن به [[آرامش]] و مقابله با [[شرارت‌ها]] (در پرتو [[نور]] [[حیات]] بخش و [[ضد]] [[تاریکی]] او) وجود دارد. با روشن شدن [[دل]] با [[نور خدا]] از شر می‌‌توان دوری جست. و پروردگار روشن بخش [[دل‌ها]] و [[نجات دهنده]] از [[ظلمت]] نفس است. [[مفسرین]] به طور کلی، مطالب اندکی پیرامون [[تفسیر]] و مقاصد این [[سوره]] و [[سوره ناس]] نوشته‌اند [[ولی]] [[تفاسیر عرفانی]] بیشتر بدان‌ها پرداخته‌اند و در چارچوب رویکرد [[عرفانی]] [[آیات]] را تفسیر و [[تاویل]] کرده‌اند. تستری نوشته است [[خداوند]] در این دو سوره (فلق و ناس) [[دستور]] به [[اعتصام به حبل الله]] المتین و [[استعانت]] به [[الله]] تعالی و اظهار [[فقر]] و [[وابستگی]] مطلق به پروردگار داده است. {{عربی|إن الله تعالی أمره فی هاتین السورتین بالاعتصام و الاستعانة به، وإظهار الفقر إلیه}}<ref>تفسیر القرآن.</ref>.
در این سوره، به رسول خدا و [[بشریت]] [[دستور]] می‌دهد که از هر [[شر]] (به ویژه برخی [[شرور]] معین) به او [[پناه]] ببرد. یعنی از شر هر مخلوقی، چه [[انسان]] و چه [[جن]] و چه حیوانات و چه هر مخلوق دیگری که شری همراه خود دارد. فقط باید از شر [[مخلوقات]] به [[خدا]] پناه برد؛ زیرا که فقط در پناه [[پروردگار]] [[جهان]] امکان رسیدن به [[آرامش]] و مقابله با [[شرارت‌ها]] (در پرتو [[نور]] [[حیات]] بخش و [[ضد]] [[تاریکی]] او) وجود دارد. با روشن شدن [[دل]] با [[نور خدا]] از شر می‌‌توان دوری جست. و پروردگار روشن بخش [[دل‌ها]] و [[نجات دهنده]] از [[ظلمت]] نفس است. [[مفسرین]] به طور کلی، مطالب اندکی پیرامون [[تفسیر]] و مقاصد این [[سوره]] و [[سوره ناس]] نوشته‌اند [[ولی]] [[تفاسیر عرفانی]] بیشتر بدان‌ها پرداخته‌اند و در چارچوب رویکرد [[عرفانی]] [[آیات]] را تفسیر و [[تاویل]] کرده‌اند. تستری نوشته است [[خداوند]] در این دو سوره (فلق و ناس) [[دستور]] به [[اعتصام به حبل الله]] المتین و [[استعانت]] به [[الله]] تعالی و اظهار [[فقر]] و [[وابستگی]] مطلق به پروردگار داده است. {{عربی|إن الله تعالی أمره فی هاتین السورتین بالاعتصام و الاستعانة به، وإظهار الفقر إلیه}}<ref>تفسیر القرآن.</ref>.


==ساختار==
== ساختار ==
در [[آیه]] اول مطلق شر را ذکر کرد و در آیه دوم خصوص {{متن قرآن|شَرِّ غَاسِقٍ}} را یادآور شد و این خود از باب [[ذکر خاص]] بعد از عام است، تا اهتمام بیشتر نسبت به خاص را برساند و در این سوره بعد از ذکر[[شر]] عام، به بیان خصوص سه [[شر]] اهتمام شده است: یکی شر شب وقتی داخل می‌شود. و دوم شر [[ساحران]]. و سوم شر حسدکننده هنگامی که [[حسد]] می‌کند و مشغول [[توطئه]] می‌گردد. و اهتمام بیشتر نسبت به این سه نوع شر، به خاطر این است که [[انسان]] از این سه شر [[غافل]] است، یعنی این سه نوع شر در حال [[غفلت]] [[آدمی]] [[حمله]] می‌آورند <ref>المیزان.</ref>.
در [[آیه]] اول مطلق شر را ذکر کرد و در آیه دوم خصوص {{متن قرآن|شَرِّ غَاسِقٍ}} را یادآور شد و این خود از باب [[ذکر خاص]] بعد از عام است، تا اهتمام بیشتر نسبت به خاص را برساند و در این سوره بعد از ذکر[[شر]] عام، به بیان خصوص سه [[شر]] اهتمام شده است: یکی شر شب وقتی داخل می‌شود. و دوم شر [[ساحران]]. و سوم شر حسدکننده هنگامی که [[حسد]] می‌کند و مشغول [[توطئه]] می‌گردد. و اهتمام بیشتر نسبت به این سه نوع شر، به خاطر این است که [[انسان]] از این سه شر [[غافل]] است، یعنی این سه نوع شر در حال [[غفلت]] [[آدمی]] [[حمله]] می‌آورند <ref>المیزان.</ref>.


خط ۲۸: خط ۲۸:
بخش سوم، آیات {{متن قرآن|وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ}}<ref>«و از بدی زنان افسونگر دمنده در گره‌ها» سوره فلق، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ}}<ref>«و از بدی رشک‌آورنده هنگامی که به رشک خیزد» سوره فلق، آیه ۵.</ref>: شرور [[انسانی]]<ref>خامه‌گر.</ref>.
بخش سوم، آیات {{متن قرآن|وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ}}<ref>«و از بدی زنان افسونگر دمنده در گره‌ها» سوره فلق، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ}}<ref>«و از بدی رشک‌آورنده هنگامی که به رشک خیزد» سوره فلق، آیه ۵.</ref>: شرور [[انسانی]]<ref>خامه‌گر.</ref>.


'''نکات:''' [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: [[حسد]] [[حسنات]] آدمی را می‌خورد، آن چنان که [[آتش]] هیزم را<ref>الدر المنثور.</ref>. {{متن قرآن|أَعُوذُ}} به معنای [[حفظ]] کردن خویش و [[پرهیز]] دادن خود از شر از راه [[پناه بردن]] به کسی است که می‌تواند آن شر را دفع کند و کلمه «فلق» به معنای شکافتن و جدا کردن است که غالباً این کلمه بر هنگام صبح اطلاق می‌شود و فلق یعنی آن لحظه‌ای که [[نور]] گریبان [[ظلمت]] را می‌شکافد و سر بر می‌آورد.
'''نکات:''' [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: [[حسد]] [[حسنات]] آدمی را می‌خورد، آن چنان که [[آتش]] هیزم را<ref>الدر المنثور.</ref>. {{متن قرآن|أَعُوذُ}} به معنای [[حفظ]] کردن خویش و [[پرهیز]] دادن خود از شر از راه [[پناه بردن]] به کسی است که می‌تواند آن شر را دفع کند و کلمه «فلق» به معنای شکافتن و جدا کردن است که غالباً این کلمه بر هنگام صبح اطلاق می‌شود و فلق یعنی آن لحظه‌ای که [[نور]] گریبان [[ظلمت]] را می‌شکافد و سر بر می‌آورد.


[[تفاسیر عرفانی]] این سوره را [[تأویل]] کرده‌اند؛ مانند [[تستری]]، [[سلمی]]، بقلی و [[ابن عربی]]. مثلاً [[ابن عربی]]، {{متن قرآن|رَبِّ الْفَلَقِ}} را به اسم الهادی و {{متن قرآن|شَرِّ النَّفَّاثَاتِ}} را به قوای [[نفسانی]] مانند [[وهم]]، تخیل، [[غضب]]، [[شهوت]] و مانند آنها و تستری {{متن قرآن|الْفَلَقِ}} را به روان شدن [[ملکوت]] از طریق [[قلب]] بر زبان و [[ترمذی]]، برداشتن [[حجاب]] از [[دل]] و بقلی، [[طلوع صبح]] اتصال دل به [[خدا]] تأویل کرده‌اند.
[[تفاسیر عرفانی]] این سوره را [[تأویل]] کرده‌اند؛ مانند [[تستری]]، [[سلمی]]، بقلی و [[ابن عربی]]. مثلاً [[ابن عربی]]، {{متن قرآن|رَبِّ الْفَلَقِ}} را به اسم الهادی و {{متن قرآن|شَرِّ النَّفَّاثَاتِ}} را به قوای [[نفسانی]] مانند [[وهم]]، تخیل، [[غضب]]، [[شهوت]] و مانند آنها و تستری {{متن قرآن|الْفَلَقِ}} را به روان شدن [[ملکوت]] از طریق [[قلب]] بر زبان و [[ترمذی]]، برداشتن [[حجاب]] از [[دل]] و بقلی، [[طلوع صبح]] اتصال دل به [[خدا]] تأویل کرده‌اند.


==[[آیات نامدار]] و مشهور==
== [[آیات نامدار]] و مشهور ==
#{{متن قرآن|قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ}}<ref>«بگو: به پروردگار سپیده‌دم پناه می‌برم» سوره فلق، آیه ۱.</ref>؛
#{{متن قرآن|قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ}}<ref>«بگو: به پروردگار سپیده‌دم پناه می‌برم» سوره فلق، آیه ۱.</ref>؛
#{{متن قرآن|مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ}}<ref>«از بدی آنچه آفرید» سوره فلق، آیه ۲.</ref>؛
#{{متن قرآن|مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ}}<ref>«از بدی آنچه آفرید» سوره فلق، آیه ۲.</ref>؛
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش