جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[شجر در قرآن]] - [[شجر در حدیث]] - [[شجر در فقه سیاسی]] | پرسش مرتبط = شجر (پرسش)}} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[شجر در قرآن]] - [[شجر در حدیث]] - [[شجر در فقه سیاسی]] | پرسش مرتبط = شجر (پرسش)}} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
تداخل و درهم رفتن<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۴۶.</ref>، نمو و [[بالندگی]] (شاخ و برگ دادن) اعم از امر [[مادّی]] و [[معنوی]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۱۹.</ref>. [[مشاجره]] یعنی اختلاف داشتن<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۶۶.</ref>، موضوعاتی که بالا میگیرند و موجب [[اختلاف]] میشوند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۲۱.</ref> یا [[کلام]] در [[کلام]] شدن (تداخل سخنان هنگام [[مشاجره]])<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۴۷.</ref> و منازعه کردن<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۴۶.</ref>. | تداخل و درهم رفتن<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۴۶.</ref>، نمو و [[بالندگی]] (شاخ و برگ دادن) اعم از امر [[مادّی]] و [[معنوی]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۱۹.</ref>. [[مشاجره]] یعنی اختلاف داشتن<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۶۶.</ref>، موضوعاتی که بالا میگیرند و موجب [[اختلاف]] میشوند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۲۱.</ref> یا [[کلام]] در [[کلام]] شدن (تداخل سخنان هنگام [[مشاجره]])<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۴۷.</ref> و منازعه کردن<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۴۶.</ref>. | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
اول: [[ایمان]] در میان [[مردم]] کامل نخواهد شد، مگر اینکه سه شرط محقق شود: | اول: [[ایمان]] در میان [[مردم]] کامل نخواهد شد، مگر اینکه سه شرط محقق شود: | ||
۱. در [[اختلافات]] و مشاجرات، [[محاکمه]] را نزد [[رسول خدا]]{{صل}} ببرند. | ۱. در [[اختلافات]] و مشاجرات، [[محاکمه]] را نزد [[رسول خدا]] {{صل}} ببرند. | ||
۲. نسبت به [[حکم]] [[رسول]]{{صل}} [[شک]] و شبههای نداشته باشند و آن را بر [[حق]] بدانند. | ۲. نسبت به [[حکم]] [[رسول]] {{صل}} [[شک]] و شبههای نداشته باشند و آن را بر [[حق]] بدانند. | ||
۳. در مقابل [[حکم]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[تسلیم]] کامل باشند<ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۵، ص۱۳۹.</ref>. | ۳. در مقابل [[حکم]] [[رسول خدا]] {{صل}} [[تسلیم]] کامل باشند<ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۵، ص۱۳۹.</ref>. | ||
[[قرآن کریم]] به افرادی در [[جامعه اسلامی]] اشاره میکند که [[رسول خدا]]{{صل}} را به عنوان [[حاکم]] و [[قاضی]] به رسمیت نشناخته، [[محاکمه]] نزد [[طاغوت]] میبردند: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ}}<ref>«آیا به آن کسان ننگریستهای که گمان میبرند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref>. | [[قرآن کریم]] به افرادی در [[جامعه اسلامی]] اشاره میکند که [[رسول خدا]] {{صل}} را به عنوان [[حاکم]] و [[قاضی]] به رسمیت نشناخته، [[محاکمه]] نزد [[طاغوت]] میبردند: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ}}<ref>«آیا به آن کسان ننگریستهای که گمان میبرند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref>. | ||
دوم: بر اساس این [[آیه شریفه]]، [[جامعه]] [[ایمانی]] کامل نخواهد شد تا اینکه همه اعضای آن [[منصب]] [[قضاء]] را برای [[پیامبر]]{{صل}} که [[رهبر]] و [[حاکم]] [[جامعه]] است، به رسمیت بشناسند و [[حکم]] او را گردن نهند. | دوم: بر اساس این [[آیه شریفه]]، [[جامعه]] [[ایمانی]] کامل نخواهد شد تا اینکه همه اعضای آن [[منصب]] [[قضاء]] را برای [[پیامبر]] {{صل}} که [[رهبر]] و [[حاکم]] [[جامعه]] است، به رسمیت بشناسند و [[حکم]] او را گردن نهند. | ||
سه رکن اصلی یک [[نظام سیاسی]] تقنین، [[اجرا]] و [[قضاء]] است که بدون آنها [[نظام سیاسی]] به وجود نخواهد آمد یا ناقص خواهد بود.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۵۹-۳۶۰.</ref> | سه رکن اصلی یک [[نظام سیاسی]] تقنین، [[اجرا]] و [[قضاء]] است که بدون آنها [[نظام سیاسی]] به وجود نخواهد آمد یا ناقص خواهد بود.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۵۹-۳۶۰.</ref> |