جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[طوعه در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
'''طوعه''' بانویی با [[ایمان]] و دوستدار [[اهل بیت]] {{ع}} است که در لحظات تنهایی و [[سرگردانی]] [[مسلم بن عقیل]] در کوچههای [[کوفه]] به او آب داد و به [[خانه]] برد و پذیرایی کرد. نام طوعه در شمار [[یاران]] [[مسلم بن عقیل]] نماینده [[امام حسین]]{{ع}} ثبت و در [[تاریخ]] از او به [[نیکی]] و خوبی یاد شد، همانگونه که از فرزند و همسرش به بدی و [[زشتی]] یاد میشود. | '''طوعه''' بانویی با [[ایمان]] و دوستدار [[اهل بیت]] {{ع}} است که در لحظات تنهایی و [[سرگردانی]] [[مسلم بن عقیل]] در کوچههای [[کوفه]] به او آب داد و به [[خانه]] برد و پذیرایی کرد. نام طوعه در شمار [[یاران]] [[مسلم بن عقیل]] نماینده [[امام حسین]] {{ع}} ثبت و در [[تاریخ]] از او به [[نیکی]] و خوبی یاد شد، همانگونه که از فرزند و همسرش به بدی و [[زشتی]] یاد میشود. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
طوعه بانویی با [[ایمان]] و [[موالی اهل بیت]] {{ع}} که در لحظات [[تنهایی]] و [[سرگردانی]] [[مسلم بن عقیل]] در کوچههای [[کوفه]] به او آب داد و به [[خانه]] برد و [[پذیرایی]] کرد<ref>الکامل، ابن اثیر، ج۲، ص۵۴۱.</ref>. بدون آنکه از پیامدهای آن ترسی به [[دل]] راه دهد. او از [[مؤمنان]] و [[معتقدان]] [[واقعی]] به [[اهل بیت]] {{ع}} بود. برای اینکه از جایگاه و نقش وی در [[نهضت حسینی]] [[آگاه]] شویم، اشارهای به آنچه [[مورخان]] و شرح حال نویسان در برخورد او با [[نماینده امام حسین]] {{ع}} آوردهاند میشود: | طوعه بانویی با [[ایمان]] و [[موالی اهل بیت]] {{ع}} که در لحظات [[تنهایی]] و [[سرگردانی]] [[مسلم بن عقیل]] در کوچههای [[کوفه]] به او آب داد و به [[خانه]] برد و [[پذیرایی]] کرد<ref>الکامل، ابن اثیر، ج۲، ص۵۴۱.</ref>. بدون آنکه از پیامدهای آن ترسی به [[دل]] راه دهد. او از [[مؤمنان]] و [[معتقدان]] [[واقعی]] به [[اهل بیت]] {{ع}} بود. برای اینکه از جایگاه و نقش وی در [[نهضت حسینی]] [[آگاه]] شویم، اشارهای به آنچه [[مورخان]] و شرح حال نویسان در برخورد او با [[نماینده امام حسین]] {{ع}} آوردهاند میشود: | ||
در شرح حال او، برخی طوعه را [[کنیز]] [[اشعث بن قیس]] دانستهاند که پس از [[آزادی]]، با مردی به نام [[اسید حضرمی]]<ref>او جزء لشکریان عمر سعد بود. گفته شده عبدالله مسلم را او به شهادت رسانده است (ابی مخنف، وقعة الطف، ص۱۲۷، پاورقی).</ref>[[ازدواج]] کرده است<ref>ابی مخنف، وقعة الطف، ۱۲۶ - ۱۲۷؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۲۷۷؛ دمع السجوم، ص۴۹.</ref>؛ [[بلال بن اسید حضرمی|بلال]]، ثمرۀ این [[ازدواج]] بود. بعضی نیز گفتهاند وی خادمه [[بنیهاشم]] بود که در ایام [[خلافت امام علی]]{{ع}} در [[کوفه]] به آنان [[خدمت]] میکرد<ref>طبرسی، مع الرکب الحسینی من المدینه الی المدینه، ج۳، ص۱۴۳ به نقل از: مبعوث الحسین، ص۱۹۸.</ref>.<ref>[[محمد صادق مزینانی|مزینانی، محمد صادق]]، [[نقش زنان در حماسه عاشورا (کتاب)|نقش زنان در حماسه عاشورا]]، ص۳۳-۳۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۹۶.</ref> | در شرح حال او، برخی طوعه را [[کنیز]] [[اشعث بن قیس]] دانستهاند که پس از [[آزادی]]، با مردی به نام [[اسید حضرمی]]<ref>او جزء لشکریان عمر سعد بود. گفته شده عبدالله مسلم را او به شهادت رسانده است (ابی مخنف، وقعة الطف، ص۱۲۷، پاورقی).</ref>[[ازدواج]] کرده است<ref>ابی مخنف، وقعة الطف، ۱۲۶ - ۱۲۷؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۲۷۷؛ دمع السجوم، ص۴۹.</ref>؛ [[بلال بن اسید حضرمی|بلال]]، ثمرۀ این [[ازدواج]] بود. بعضی نیز گفتهاند وی خادمه [[بنیهاشم]] بود که در ایام [[خلافت امام علی]] {{ع}} در [[کوفه]] به آنان [[خدمت]] میکرد<ref>طبرسی، مع الرکب الحسینی من المدینه الی المدینه، ج۳، ص۱۴۳ به نقل از: مبعوث الحسین، ص۱۹۸.</ref>.<ref>[[محمد صادق مزینانی|مزینانی، محمد صادق]]، [[نقش زنان در حماسه عاشورا (کتاب)|نقش زنان در حماسه عاشورا]]، ص۳۳-۳۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۹۶.</ref> | ||
==پناه آوردن [[حضرت مسلم]] به خانه طوعه== | == پناه آوردن [[حضرت مسلم]] به خانه طوعه == | ||
با جوّ [[ارعاب]] و [[اختناق]] و موج خشونتآمیزی که [[ابن زیاد]] به راه انداخته بود، مردان و [[زنان]] از [[همراهی]] و همگامی با مسلم کناره گرفتند، تا جایی که وی خود را در کوفه تنهای تنها دید و از طوعه کمک خواست. او نیز چون مسلم را [[شناخت]] به وی پناه داد و کمر به خدمت او بست. | با جوّ [[ارعاب]] و [[اختناق]] و موج خشونتآمیزی که [[ابن زیاد]] به راه انداخته بود، مردان و [[زنان]] از [[همراهی]] و همگامی با مسلم کناره گرفتند، تا جایی که وی خود را در کوفه تنهای تنها دید و از طوعه کمک خواست. او نیز چون مسلم را [[شناخت]] به وی پناه داد و کمر به خدمت او بست. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
سرانجام اوضاع به گونهای شد که از آن جمعیت انبوه در [[نماز]] [[مغرب]]، تنها سی نفر باقی مانده بودند. مسلم از [[مسجد]] که بیرون آمد، همین تعداد اندک نیز از اطراف او پراکنده شدند. وی تنها در کوچههای کوفه راه میپیمود تا به درِ [[خانه]] زنی به نام [[طوعه]] رسید که [[منتظر]] فرزند خویش بود. وی از طوعه جرعهای آب خواست. طوعه جام آبی برای آن جناب آورد. مسلم آب را نوشید و همانجا نشست. طوعه به خانه رفت و برگشته به مسلم گفت: مگر آب نیاشامیدی؟ برخیز و به خانهات برو. مسلم جواب نداد. طوعه دوباره سخنان خود را تکرار کرد، اما باز هم پاسخی نشنید. آن گاه گفت: {{عربی|"سُبْحَانَ اَللَّه"}}، ای [[بنده]] [[خدا]] برخیز به سوی [[اهل]] خود برو!؛ چراکه بودن تو در این وقت شب بر در خانه من [[شایسته]] نیست و من نیز از بودنت در اینجا [[راضی]] نیستم. مسلم گفت: من در این [[شهر]] خانه و [[خویشی]] ندارم. آیا ممکن است به من [[احسان]] کرده مرا [[پناه]] دهی؟ شاید بتوانم پس از این، این کار شما را جبران کنم<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۲۷۸.</ref>. | سرانجام اوضاع به گونهای شد که از آن جمعیت انبوه در [[نماز]] [[مغرب]]، تنها سی نفر باقی مانده بودند. مسلم از [[مسجد]] که بیرون آمد، همین تعداد اندک نیز از اطراف او پراکنده شدند. وی تنها در کوچههای کوفه راه میپیمود تا به درِ [[خانه]] زنی به نام [[طوعه]] رسید که [[منتظر]] فرزند خویش بود. وی از طوعه جرعهای آب خواست. طوعه جام آبی برای آن جناب آورد. مسلم آب را نوشید و همانجا نشست. طوعه به خانه رفت و برگشته به مسلم گفت: مگر آب نیاشامیدی؟ برخیز و به خانهات برو. مسلم جواب نداد. طوعه دوباره سخنان خود را تکرار کرد، اما باز هم پاسخی نشنید. آن گاه گفت: {{عربی|"سُبْحَانَ اَللَّه"}}، ای [[بنده]] [[خدا]] برخیز به سوی [[اهل]] خود برو!؛ چراکه بودن تو در این وقت شب بر در خانه من [[شایسته]] نیست و من نیز از بودنت در اینجا [[راضی]] نیستم. مسلم گفت: من در این [[شهر]] خانه و [[خویشی]] ندارم. آیا ممکن است به من [[احسان]] کرده مرا [[پناه]] دهی؟ شاید بتوانم پس از این، این کار شما را جبران کنم<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۲۷۸.</ref>. | ||
طوعه وقتی فهمید او [[نماینده]] [[امام حسین]]{{ع}} است، او را در یکی از اتاقهای [[منزل]] خود جای داد. [[غذا]] برای او آماده کرد، ولی وی غذا نخورد. آن [[زن]] همچنان به [[خدمت]] مسلم مشغول بود که پسرش بلال آمد و دید که مادرش به آن اتاق رفت و آمد دارد. از مادرش سؤال کرد. او خواست قضیه را از پسرش پنهان دارد، ولی او با [[اصرار]] فراوان فهمید که مسلم در خانه آنهاست. [[مادر]] سوگندش داد که این [[راز]] را افشا نکند، اما وی به [[طمع]] جایزه [[ابن زیاد]] صبح زود این خبر را به او رساند<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۲۷۸.</ref>. | طوعه وقتی فهمید او [[نماینده]] [[امام حسین]] {{ع}} است، او را در یکی از اتاقهای [[منزل]] خود جای داد. [[غذا]] برای او آماده کرد، ولی وی غذا نخورد. آن [[زن]] همچنان به [[خدمت]] مسلم مشغول بود که پسرش بلال آمد و دید که مادرش به آن اتاق رفت و آمد دارد. از مادرش سؤال کرد. او خواست قضیه را از پسرش پنهان دارد، ولی او با [[اصرار]] فراوان فهمید که مسلم در خانه آنهاست. [[مادر]] سوگندش داد که این [[راز]] را افشا نکند، اما وی به [[طمع]] جایزه [[ابن زیاد]] صبح زود این خبر را به او رساند<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۲۷۸.</ref>. | ||
مسلم آن شب را تا به صبح نخوابید و به ذکر و [[عبادت]] و [[تلاوت قرآن]] مشغول بود. طوعه نیز که نگران مسلم و [[عاقبت]] کار او بود جز اندکی نخوابید. هنگام [[طلوع فجر]] آب آورد تا [[وضو]] بگیرد. طوعه به مسلم گفت: «مولای من، من ندیدم که شما شب را بخوابید». | مسلم آن شب را تا به صبح نخوابید و به ذکر و [[عبادت]] و [[تلاوت قرآن]] مشغول بود. طوعه نیز که نگران مسلم و [[عاقبت]] کار او بود جز اندکی نخوابید. هنگام [[طلوع فجر]] آب آورد تا [[وضو]] بگیرد. طوعه به مسلم گفت: «مولای من، من ندیدم که شما شب را بخوابید». | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
مسلم در پاسخ گفت: من اندکی خوابیدم در عالم [[خواب]] عمویم [[امیرمؤمنان]] {{ع}} را دیدم که میفرمود: [[شتاب]] کن، شتاب کن و من میدانم که امروز، آخرین [[روز]] [[زندگی]] من است<ref> شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص۹۹.</ref>. | مسلم در پاسخ گفت: من اندکی خوابیدم در عالم [[خواب]] عمویم [[امیرمؤمنان]] {{ع}} را دیدم که میفرمود: [[شتاب]] کن، شتاب کن و من میدانم که امروز، آخرین [[روز]] [[زندگی]] من است<ref> شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص۹۹.</ref>. | ||
بدین ترتیب نام طوعه در شمار [[یاران]] [[مسلم بن عقیل]] [[نماینده]] [[امام حسین]]{{ع}} ثبت و در [[تاریخ]] از او به [[نیکی]] و خوبی یاد شد، همانگونه که از فرزند و همسرش به [[بدی]] و [[زشتی]] یاد میشود<ref>[[محمد صادق مزینانی|مزینانی، محمد صادق]]، [[نقش زنان در حماسه عاشورا (کتاب)|نقش زنان در حماسه عاشورا]]، ص۳۳-۳۷؛ [[ملیحه خادری|خادری، ملیحه]]، [[زنان در نهضت عاشورا (مقاله)|مقاله «زنان در نهضت عاشورا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۹ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۹]] ص ۲۶.</ref>. | بدین ترتیب نام طوعه در شمار [[یاران]] [[مسلم بن عقیل]] [[نماینده]] [[امام حسین]] {{ع}} ثبت و در [[تاریخ]] از او به [[نیکی]] و خوبی یاد شد، همانگونه که از فرزند و همسرش به [[بدی]] و [[زشتی]] یاد میشود<ref>[[محمد صادق مزینانی|مزینانی، محمد صادق]]، [[نقش زنان در حماسه عاشورا (کتاب)|نقش زنان در حماسه عاشورا]]، ص۳۳-۳۷؛ [[ملیحه خادری|خادری، ملیحه]]، [[زنان در نهضت عاشورا (مقاله)|مقاله «زنان در نهضت عاشورا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۹ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۹]] ص ۲۶.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |