جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[عدالت]] در [[اندیشه]] نظریهپردازان فرهنگ و معارف [[انقلاب اسلامی]] از جمله مفاهیمی است که ابعاد مختلفی دارد که میتواند موضوع مطالعه [[دانشها]] و رویکردهایی چون [[فلسفه سیاسی]]، [[حقوق]]، [[سیاست]]، [[دین]]، [[اخلاق]]، [[اقتصاد]]، [[فرهنگ]]، [[هنر]] قرار گیرد. [[عدالت]] در [[بینش]] اين فرهنگ با بسیاری از مفاهیم [[سیاسی]] و اساسی [[زندگی]] تلاقی دارد؛ به طوری که قوام وجودی آنها بسته به وجود [[عدالت]] دارد. [[عدالت]] با [[آزادی]]، [[معنویت]]، [[نظام اجتماعی]]، [[برابری]]، [[مساوات]]، تندروی، [[حق]]، [[امنیت]]، [[رفاه]]، [[قانون]]، [[حقوق بشر]] و با بسیاری دیگر از مفاهیم [[زندگی]] [[ارتباط]] وثیق دارد<ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | [[عدالت]] در [[اندیشه]] نظریهپردازان فرهنگ و معارف [[انقلاب اسلامی]] از جمله مفاهیمی است که ابعاد مختلفی دارد که میتواند موضوع مطالعه [[دانشها]] و رویکردهایی چون [[فلسفه سیاسی]]، [[حقوق]]، [[سیاست]]، [[دین]]، [[اخلاق]]، [[اقتصاد]]، [[فرهنگ]]، [[هنر]] قرار گیرد. [[عدالت]] در [[بینش]] اين فرهنگ با بسیاری از مفاهیم [[سیاسی]] و اساسی [[زندگی]] تلاقی دارد؛ به طوری که قوام وجودی آنها بسته به وجود [[عدالت]] دارد. [[عدالت]] با [[آزادی]]، [[معنویت]]، [[نظام اجتماعی]]، [[برابری]]، [[مساوات]]، تندروی، [[حق]]، [[امنیت]]، [[رفاه]]، [[قانون]]، [[حقوق بشر]] و با بسیاری دیگر از مفاهیم [[زندگی]] [[ارتباط]] وثیق دارد<ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
==تعریف عدل== | == تعریف عدل == | ||
واژه "[[عدل]]" در لغت در معانی مختلفی به کار رفته است. از جمله: [[میانهروی]] در امور و ضد [[جور]]<ref>زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۴۷۱.</ref>، مثل، فدیه<ref>ابن الأثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۳، ص۱۹۰-۱۹۱.</ref>، [[حکم]] کردن به [[حق]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۰.</ref> و... همچنین کلمه "[[عدل]]"، از واژگان متضاد است و در معانی عدول کردن و [[شریک]] قرار دادن نیز به کار میرود<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۵.</ref>. [[عدل]]، معانی اصطلاحی متعددی دارد که به شرح ذیل بیان میگردد: | واژه "[[عدل]]" در لغت در معانی مختلفی به کار رفته است. از جمله: [[میانهروی]] در امور و ضد [[جور]]<ref>زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۴۷۱.</ref>، مثل، فدیه<ref>ابن الأثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۳، ص۱۹۰-۱۹۱.</ref>، [[حکم]] کردن به [[حق]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۰.</ref> و... همچنین کلمه "[[عدل]]"، از واژگان متضاد است و در معانی عدول کردن و [[شریک]] قرار دادن نیز به کار میرود<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۵.</ref>. [[عدل]]، معانی اصطلاحی متعددی دارد که به شرح ذیل بیان میگردد: | ||
#'''[[برابری]] و [[تساوی]]''': برخی [[عدالت]] را به معنای [[برابری]] و عدم تفاوت بین افراد [[جامعه]] میدانند؛ راغب اصفهانی نیز چنین معنایی را ارایه کرده و [[عدالت]] را عبارت از لفظی میداند که به معنی [[مساوات]] و [[برابری]] است و برای مقایسه دو یا چند چیز به کار میرود<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۲۹.</ref>. [[شهید مطهری]] پس از ردّ این نظریه، نقش استحقاقهای افراد را در [[تعیین]] مرز [[عدالت]]، بسیار مهم توصیف کرده و مینویسد: عدالتی که همه چیز و همه کس را با یک چشم ببیند، عین [[ظلم]] است؛ چرا که [[عدالت]] واقعی، به معنای رعایت [[برابری]] در زمینه استحقاقهای متساوی است و چنین مساواتی، از لوازم [[عدل]] میباشد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۱، ص۸۰.</ref>. [[امام خمینی]] نیز به این ویژگی [[عدالت]] [[عنایت]] داشته و برنامه [[جمهوری اسلامی]] را عبارت از این میداند که دولتی تشکیل گردد که با همه قشرها به [[عدالت]] [[رفتار]] کند و امتیازی بین قشرها قایل نشود مگر به امتیازات [[انسانی]] که خود آنها دارند<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ج۹، ص۷۲.</ref>. | # '''[[برابری]] و [[تساوی]]''': برخی [[عدالت]] را به معنای [[برابری]] و عدم تفاوت بین افراد [[جامعه]] میدانند؛ راغب اصفهانی نیز چنین معنایی را ارایه کرده و [[عدالت]] را عبارت از لفظی میداند که به معنی [[مساوات]] و [[برابری]] است و برای مقایسه دو یا چند چیز به کار میرود<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۲۹.</ref>. [[شهید مطهری]] پس از ردّ این نظریه، نقش استحقاقهای افراد را در [[تعیین]] مرز [[عدالت]]، بسیار مهم توصیف کرده و مینویسد: عدالتی که همه چیز و همه کس را با یک چشم ببیند، عین [[ظلم]] است؛ چرا که [[عدالت]] واقعی، به معنای رعایت [[برابری]] در زمینه استحقاقهای متساوی است و چنین مساواتی، از لوازم [[عدل]] میباشد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۱، ص۸۰.</ref>. [[امام خمینی]] نیز به این ویژگی [[عدالت]] [[عنایت]] داشته و برنامه [[جمهوری اسلامی]] را عبارت از این میداند که دولتی تشکیل گردد که با همه قشرها به [[عدالت]] [[رفتار]] کند و امتیازی بین قشرها قایل نشود مگر به امتیازات [[انسانی]] که خود آنها دارند<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ج۹، ص۷۲.</ref>. | ||
# '''تناسب و [[توازن]]''': در توضیح این جنبه از [[عدل]] میتوان به مجموعهای مثال زد که دارای اجزاء و ابعاض مختلفی است. برای بقا و [[حفظ]] این مجموعه، باید شرایط معینی در آن، از حیث مقدار لازم هر جزء و نیز از لحاظ کیفیت [[ارتباط]] اجزاء با یکدیگر، [[اعمال]] کرد. [[عدل]] به این معنا از [[شئون]] [[حکیم]] بودن و علیم بودن [[خداوند]] است. [[خداوند متعال]]، به مقتضای [[علم]] شامل و [[حکمت]] عام خود میداند که برای ساختمان هر چیزی، از هر چیزی چه اندازه لازم و ضروری است و همان اندازه را در آن قرار میدهد. نقطه مقابل [[عدل]] در این معنی، عدم تناسب است نه [[ظلم]]<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ج۹، ص۷۸-۸۰.</ref>. از [[امیرمؤمنان]]{{ع}} سؤال شد که [[عدل]] [[برتر]] است یا [[بخشش]]؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۳۷.</ref>؛ یعنی [[عدل]] هر چیزی را در جای خود مینهد؛ در حالی که [[بخشش]] آن را از جای خود خارج میکند؛ [[عدل]] [[تدبیر]] عمومی [[مردم]] است در حالی که [[بخشش]]، شامل گروهی خاص میشود؛ پس [[عدل]] شریفتر و [[برتر]] است. | # '''تناسب و [[توازن]]''': در توضیح این جنبه از [[عدل]] میتوان به مجموعهای مثال زد که دارای اجزاء و ابعاض مختلفی است. برای بقا و [[حفظ]] این مجموعه، باید شرایط معینی در آن، از حیث مقدار لازم هر جزء و نیز از لحاظ کیفیت [[ارتباط]] اجزاء با یکدیگر، [[اعمال]] کرد. [[عدل]] به این معنا از [[شئون]] [[حکیم]] بودن و علیم بودن [[خداوند]] است. [[خداوند متعال]]، به مقتضای [[علم]] شامل و [[حکمت]] عام خود میداند که برای ساختمان هر چیزی، از هر چیزی چه اندازه لازم و ضروری است و همان اندازه را در آن قرار میدهد. نقطه مقابل [[عدل]] در این معنی، عدم تناسب است نه [[ظلم]]<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ج۹، ص۷۸-۸۰.</ref>. از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} سؤال شد که [[عدل]] [[برتر]] است یا [[بخشش]]؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۳۷.</ref>؛ یعنی [[عدل]] هر چیزی را در جای خود مینهد؛ در حالی که [[بخشش]] آن را از جای خود خارج میکند؛ [[عدل]] [[تدبیر]] عمومی [[مردم]] است در حالی که [[بخشش]]، شامل گروهی خاص میشود؛ پس [[عدل]] شریفتر و [[برتر]] است. | ||
#'''عطا کردن [[حق]] به صاحب [[حق]]''': در این تعریف که به تعریف قبلی نزدیکتر است، به عنصر "[[حق]]" به عنوان "معیار [[عدالت]]" توجه شده است. [[شهید مطهری]] این معنا را پذیرفته و مینویسد: این [[عدالت]] متکی بر دو چیز است: الف. [[حقوق]] و اولویتها: یعنی افراد [[بشر]] نسبت به یکدیگر نوعی [[حقوق]] و [[اولویت]] پیدا میکنند. مثلاً کسی که با کار خود محصولی تولید کرده، طبعاً نوعی [[اولویت]] نسبت به آن محصول پیدا میکند. یکی از خصوصیات ذاتی [[بشر]] این است که در کارهای خود نوعی [[اندیشهها]] (اندیشههای اعتباری) استخدام میکند و آن [[اندیشهها]] یک [[سلسله]] اندیشههای "انشایی" است که با "بایدها" مشخص میشود. به عنوان مثال برای اینکه افراد [[جامعه]] بهتر به [[سعادت]] خود برسند، "باید" [[حقوق]] و اولویتها رعایت شود. این است مفهوم [[عدالت]] بشری که [[وجدان]] هر [[فرد]] آن را [[تأیید]] میکند و نقطه مقابلش را که [[ظلم]] نامیده میشود، محکوم میسازد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱، ص۸۰-۸۱.</ref>. [[امام خمینی]] درباره این تعریف از [[عدالت]] میفرماید: اگر [[احکام]] عادلانه [[اسلام]] در [[جامعه]] پیاده شود، [[مستضعفین]] به [[حقوق]] خودشان میرسند و [[ظلم و ستم]] ریشهکن میشود<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۵۲۵.</ref>. [[علامه طباطبایی]] دو تعریف اخیر را با هم جمع کرده و مینویسد: {{عربی|هِيَ إِعطاءُ كُلِّ ذِي حَقٍ مِنَ القَوِيِّ حقَّهُ وَ وَضعَه فِي مَوْضِعِه الَّذِي يَنْبَغِي لَهُ}}<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۷۱.</ref>؛ یعنی [[عدالت]] عبارت است از اعطای [[حق]] هر یک از قوایی که دارای حقی است و قرار دادن آن در جایگاهی که [[شایسته]] آن است. | # '''عطا کردن [[حق]] به صاحب [[حق]]''': در این تعریف که به تعریف قبلی نزدیکتر است، به عنصر "[[حق]]" به عنوان "معیار [[عدالت]]" توجه شده است. [[شهید مطهری]] این معنا را پذیرفته و مینویسد: این [[عدالت]] متکی بر دو چیز است: الف. [[حقوق]] و اولویتها: یعنی افراد [[بشر]] نسبت به یکدیگر نوعی [[حقوق]] و [[اولویت]] پیدا میکنند. مثلاً کسی که با کار خود محصولی تولید کرده، طبعاً نوعی [[اولویت]] نسبت به آن محصول پیدا میکند. یکی از خصوصیات ذاتی [[بشر]] این است که در کارهای خود نوعی [[اندیشهها]] (اندیشههای اعتباری) استخدام میکند و آن [[اندیشهها]] یک [[سلسله]] اندیشههای "انشایی" است که با "بایدها" مشخص میشود. به عنوان مثال برای اینکه افراد [[جامعه]] بهتر به [[سعادت]] خود برسند، "باید" [[حقوق]] و اولویتها رعایت شود. این است مفهوم [[عدالت]] بشری که [[وجدان]] هر [[فرد]] آن را [[تأیید]] میکند و نقطه مقابلش را که [[ظلم]] نامیده میشود، محکوم میسازد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱، ص۸۰-۸۱.</ref>. [[امام خمینی]] درباره این تعریف از [[عدالت]] میفرماید: اگر [[احکام]] عادلانه [[اسلام]] در [[جامعه]] پیاده شود، [[مستضعفین]] به [[حقوق]] خودشان میرسند و [[ظلم و ستم]] ریشهکن میشود<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۵۲۵.</ref>. [[علامه طباطبایی]] دو تعریف اخیر را با هم جمع کرده و مینویسد: {{عربی|هِيَ إِعطاءُ كُلِّ ذِي حَقٍ مِنَ القَوِيِّ حقَّهُ وَ وَضعَه فِي مَوْضِعِه الَّذِي يَنْبَغِي لَهُ}}<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۷۱.</ref>؛ یعنی [[عدالت]] عبارت است از اعطای [[حق]] هر یک از قوایی که دارای حقی است و قرار دادن آن در جایگاهی که [[شایسته]] آن است. | ||
#'''[[حد وسط]] [[افراط]] و [[تفریط]]''': در این نظریه [[عدالت]] به معنای ایجاد [[تعادل]] بین قوای [[نفسانی]] [[انسان]] و [[مادر]] همه [[فضایل اخلاقی]] و بلکه خود، [[فضیلت]] [[برتر]] و کامل است. [[امام خمینی]] [[عدالت]] را عبارت از [[حد وسط]] بین [[افراط]] و [[تفریط]] و از امّهات [[فضایل اخلاقی]] دانسته و [[معتقد]] است [[عدالت]] مطلقه، تمام [[فضایل]] [[باطنیه]]، [[ظاهریه]]، [[روحیه]]، قلبیه، نفسیه و جسمیه است؛ زیرا [[عدل مطلق]]، مستقیم به همه معنی است<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۴۷.</ref>. [[امام خمینی]] در جای دیگر، [[عدالت]] را همان [[صراط مستقیم]] [[انسانی]] دانسته که حرکت در آن، [[انسان]] را به [[سعادت]] میرساند. از دیدگاه ایشان اگر از نقطه [[عبودیت]] تا [[مقام قرب]] [[ربوبیت]] [[تمثیل]] [[حسی]] کنیم، بر خط مستقیم وصل میشود. پس طریق مسیر [[انسان کامل]] از نقطه [[نقص]] [[عبودیت]] تا کمال عزّ [[ربوبیت]]، [[عدالت]] است که خط مستقیم و [[سیر]] [[معتدل]] است<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۵۲.</ref>. | # '''[[حد وسط]] [[افراط]] و [[تفریط]]''': در این نظریه [[عدالت]] به معنای ایجاد [[تعادل]] بین قوای [[نفسانی]] [[انسان]] و [[مادر]] همه [[فضایل اخلاقی]] و بلکه خود، [[فضیلت]] [[برتر]] و کامل است. [[امام خمینی]] [[عدالت]] را عبارت از [[حد وسط]] بین [[افراط]] و [[تفریط]] و از امّهات [[فضایل اخلاقی]] دانسته و [[معتقد]] است [[عدالت]] مطلقه، تمام [[فضایل]] [[باطنیه]]، [[ظاهریه]]، [[روحیه]]، قلبیه، نفسیه و جسمیه است؛ زیرا [[عدل مطلق]]، مستقیم به همه معنی است<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۴۷.</ref>. [[امام خمینی]] در جای دیگر، [[عدالت]] را همان [[صراط مستقیم]] [[انسانی]] دانسته که حرکت در آن، [[انسان]] را به [[سعادت]] میرساند. از دیدگاه ایشان اگر از نقطه [[عبودیت]] تا [[مقام قرب]] [[ربوبیت]] [[تمثیل]] [[حسی]] کنیم، بر خط مستقیم وصل میشود. پس طریق مسیر [[انسان کامل]] از نقطه [[نقص]] [[عبودیت]] تا کمال عزّ [[ربوبیت]]، [[عدالت]] است که خط مستقیم و [[سیر]] [[معتدل]] است<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۵۲.</ref>. | ||
بر طبق [[روایات اسلامی]]، [[عدل]] معیار و [[میزان]] [[الهی]] در [[زمین]] و اجتماعات بشری است و همگان باید [[اعمال]] خود را با این [[میزان]] بسنجند. [[انتخاب]] [[راه]] صحیح در گرو توجه به این [[میزان]] است و [[راه]] یافتن به [[شقاوت]]، به [[دلیل]] ترک این [[میزان]] میباشد. {{متن حدیث|الْعَدْلُ مِيزَانُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ أَخَذَهُ قَادَهُ إِلَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ تَرَكَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّار}}<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۷-۳۱۸. </ref>. و [[عدل]]، از آبی که شخص [[تشنه]] به آن دست مییابد، شیرینتر است. {{متن حدیث|الْعَدْلُ أَحْلَى مِنَ الْمَاءِ يُصِيبُهُ الظَّمْآنُ}}<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۷.</ref>. | بر طبق [[روایات اسلامی]]، [[عدل]] معیار و [[میزان]] [[الهی]] در [[زمین]] و اجتماعات بشری است و همگان باید [[اعمال]] خود را با این [[میزان]] بسنجند. [[انتخاب]] [[راه]] صحیح در گرو توجه به این [[میزان]] است و [[راه]] یافتن به [[شقاوت]]، به [[دلیل]] ترک این [[میزان]] میباشد. {{متن حدیث|الْعَدْلُ مِيزَانُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ أَخَذَهُ قَادَهُ إِلَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ تَرَكَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّار}}<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۷-۳۱۸. </ref>. و [[عدل]]، از آبی که شخص [[تشنه]] به آن دست مییابد، شیرینتر است. {{متن حدیث|الْعَدْلُ أَحْلَى مِنَ الْمَاءِ يُصِيبُهُ الظَّمْآنُ}}<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۷.</ref>. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
از منظر [[امام خمینی]] [[حب]] [[عدل]] و [[خضوع]] در مقابل آن، ریشه در ذات و [[فطرت انسان]] دارد؛ همچنانکه به صورت فطرتی نیز از [[ظلم]] و [[تبعیض]] و [[بیعدالتی]] گریزان است<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۱۳.</ref>. اما "[[عدالت]]" مفهومی فراگیر و گسترده است و قلمرو شمول آن شامل تمامی طبقات و اقشار مختلف [[جامعه]] میگردد. در [[اسلام]] هیچ امتیازی بین اشخاص وجود ندارد مگر عامل [[تقوا]]. [[عدالت]] در نگاه ژرف [[امام خمینی]]، حتی در مورد [[دشمنان اسلام]] نیز باید [[اجرا]] شود<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۵۷.</ref>. بنابراین [[غرب]] و دولتهای غربی که احتمال میدهند منافعشان به خطر افتاده است، نباید از جانب [[ایران]] [[خوف]] داشته باشند و اگر با [[عدالت]] [[رفتار]] کنند، [[ایران]] هم با آنان با [[عدالت]] [[رفتار]] خواهد کرد<ref>صحیفه امام، ج۵، ج۵۴۱.</ref>. | از منظر [[امام خمینی]] [[حب]] [[عدل]] و [[خضوع]] در مقابل آن، ریشه در ذات و [[فطرت انسان]] دارد؛ همچنانکه به صورت فطرتی نیز از [[ظلم]] و [[تبعیض]] و [[بیعدالتی]] گریزان است<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۱۳.</ref>. اما "[[عدالت]]" مفهومی فراگیر و گسترده است و قلمرو شمول آن شامل تمامی طبقات و اقشار مختلف [[جامعه]] میگردد. در [[اسلام]] هیچ امتیازی بین اشخاص وجود ندارد مگر عامل [[تقوا]]. [[عدالت]] در نگاه ژرف [[امام خمینی]]، حتی در مورد [[دشمنان اسلام]] نیز باید [[اجرا]] شود<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۵۷.</ref>. بنابراین [[غرب]] و دولتهای غربی که احتمال میدهند منافعشان به خطر افتاده است، نباید از جانب [[ایران]] [[خوف]] داشته باشند و اگر با [[عدالت]] [[رفتار]] کنند، [[ایران]] هم با آنان با [[عدالت]] [[رفتار]] خواهد کرد<ref>صحیفه امام، ج۵، ج۵۴۱.</ref>. | ||
[[عدل]] به معنی میانه و در اصطلاح هر چیزی را در جای خود قرار دادن و بدون [[افراط]] و [[تفریط]]؛ بدون چپروی و بدون راست است<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیر المؤمنین{{ع}}، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.</ref>. متفکران و [[اندیشمندان]] زیادی برای [[عدالت]] تعریف ارائه کردهاند. نزدیک بودن مفاهیم [[عدالت]] در فرهنگهای مختلف، ریشه در نزدیک بودن مصادیق آن از نظر تمدنهای مختلف دارد. در جمعبندی تعاریف مذکور میتوان دو تعریف از [[عدالت]] ارائه کرد: | [[عدل]] به معنی میانه و در اصطلاح هر چیزی را در جای خود قرار دادن و بدون [[افراط]] و [[تفریط]]؛ بدون چپروی و بدون راست است<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیر المؤمنین {{ع}}، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.</ref>. متفکران و [[اندیشمندان]] زیادی برای [[عدالت]] تعریف ارائه کردهاند. نزدیک بودن مفاهیم [[عدالت]] در فرهنگهای مختلف، ریشه در نزدیک بودن مصادیق آن از نظر تمدنهای مختلف دارد. در جمعبندی تعاریف مذکور میتوان دو تعریف از [[عدالت]] ارائه کرد: | ||
# [[عدالت]] به معنای {{عربی|وَضْعُ كُلِّ شَيْءٍ فِي مَوْضِعِهِ}} قرار دادن هر چیز در جای مناسب خویش. | # [[عدالت]] به معنای {{عربی|وَضْعُ كُلِّ شَيْءٍ فِي مَوْضِعِهِ}} قرار دادن هر چیز در جای مناسب خویش. | ||
# [[عدالت]] به معنای {{عربی|إِعْطَاءُ كُلِّ ذِي حَقٍّ حَقَّهُ}} یا عطاء به [[میزان]] [[استحقاق]] و [[حق]] را به حقدار رساندن است. | # [[عدالت]] به معنای {{عربی|إِعْطَاءُ كُلِّ ذِي حَقٍّ حَقَّهُ}} یا عطاء به [[میزان]] [[استحقاق]] و [[حق]] را به حقدار رساندن است. | ||
با توجه به بیانات [[مقام معظم رهبری]] میتوان نتیجه گرفت که ایشان از هر دو تعریف استفاده کردهاند<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...}} «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند.».. سوره حدید، آیه ۲۵.</ref><ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیر المؤمنین{{ع}}، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.</ref>. گاهی وقتها هر دو تعریف را در کنار هم به کار بردهاند: [[عدالت]] یعنی هر چیزی را به جای خود گذاشتن، به هرکسی [[حق]] او را دادن. و در جای دیگر میفرمایند: [[عدالت]]، یعنی تأمین کردن هدفی که [[قرآن]] برای [[ارسال رسل]] و [[انزال کتب]] و [[شرایع آسمانی]] معین کرده است<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید غدیر خم، ۳۰/۳/۱۳۷۱.</ref>. | با توجه به بیانات [[مقام معظم رهبری]] میتوان نتیجه گرفت که ایشان از هر دو تعریف استفاده کردهاند<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...}} «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند.».. سوره حدید، آیه ۲۵.</ref><ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیر المؤمنین {{ع}}، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.</ref>. گاهی وقتها هر دو تعریف را در کنار هم به کار بردهاند: [[عدالت]] یعنی هر چیزی را به جای خود گذاشتن، به هرکسی [[حق]] او را دادن. و در جای دیگر میفرمایند: [[عدالت]]، یعنی تأمین کردن هدفی که [[قرآن]] برای [[ارسال رسل]] و [[انزال کتب]] و [[شرایع آسمانی]] معین کرده است<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید غدیر خم، ۳۰/۳/۱۳۷۱.</ref>. | ||
مفهوم [[عدل]] متفاوت از واژه [[قسط]] میباشد هرچند این دو واژه معمولاً به همراه هم استفاده میشود. در [[اندیشه]] معظمله [[قسط]]، همین [[عدل]] در مناسبات [[اجتماعی]] است. یعنی آن چیزی که امروزه از آن به [[عدالت اجتماعی]] تعبیر میشود. البته [[قسط]] یعنی اینکه [[عدل]]، [[خرد]] شود و به شکل [[عدالت اجتماعی]] درآید<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید مبعث، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref>. | مفهوم [[عدل]] متفاوت از واژه [[قسط]] میباشد هرچند این دو واژه معمولاً به همراه هم استفاده میشود. در [[اندیشه]] معظمله [[قسط]]، همین [[عدل]] در مناسبات [[اجتماعی]] است. یعنی آن چیزی که امروزه از آن به [[عدالت اجتماعی]] تعبیر میشود. البته [[قسط]] یعنی اینکه [[عدل]]، [[خرد]] شود و به شکل [[عدالت اجتماعی]] درآید<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید مبعث، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref>. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
# [[عدالت]] جامع و شامل است<ref>مهاجرنیا، محسن، مقاله «فلسفه عدالت در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری»، فصلنامه قبسات، شماره ۵۱، بهار ۸۸.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | # [[عدالت]] جامع و شامل است<ref>مهاجرنیا، محسن، مقاله «فلسفه عدالت در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری»، فصلنامه قبسات، شماره ۵۱، بهار ۸۸.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
==گستره عدل== | == گستره عدل == | ||
میتوان [[گستره عدالت]] را در همه حوزههای [[فکری]] و [[عینی]] ملاحظه و بررسی کرد؛ چنانکه [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، شمول [[عدالت]] را در عرصههای مختلف مورد توجه و مداقه قرار دادهاند؛ بنابراین، [[عدالت]] در همه عرصههای [[زندگی]] "فردی"، "[[اجتماعی]]"، "[[اقتصادی]]"، "[[فرهنگی]]"، "[[حقوقی]]"، "[[اخلاقی]]"، "[[سیاسی]]"، "محیط داخلی"، "بین المللی" و در همه [[شئون]] تقنینی، اجرایی و [[قضایی]] حضور دارد. [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] در خصوص گستره و اهمیت [[عدل]] میفرمایند: [[عدل]] یک معنای عامی است. [[عدل]] همان معنای والا و برجستهای است که در [[زندگی شخصی]] و عمومی و [[جسم]] و [[جان]] و [[آفرینش]] و سنگ و چوب و همه حوادث [[دنیا]]، یک عدلی وجود دارد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید مبعث، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | میتوان [[گستره عدالت]] را در همه حوزههای [[فکری]] و [[عینی]] ملاحظه و بررسی کرد؛ چنانکه [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، شمول [[عدالت]] را در عرصههای مختلف مورد توجه و مداقه قرار دادهاند؛ بنابراین، [[عدالت]] در همه عرصههای [[زندگی]] "فردی"، "[[اجتماعی]]"، "[[اقتصادی]]"، "[[فرهنگی]]"، "[[حقوقی]]"، "[[اخلاقی]]"، "[[سیاسی]]"، "محیط داخلی"، "بین المللی" و در همه [[شئون]] تقنینی، اجرایی و [[قضایی]] حضور دارد. [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] در خصوص گستره و اهمیت [[عدل]] میفرمایند: [[عدل]] یک معنای عامی است. [[عدل]] همان معنای والا و برجستهای است که در [[زندگی شخصی]] و عمومی و [[جسم]] و [[جان]] و [[آفرینش]] و سنگ و چوب و همه حوادث [[دنیا]]، یک عدلی وجود دارد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید مبعث، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
==ساحتهای عدل بشری == | == ساحتهای عدل بشری == | ||
=== نخست: [[عدل فردی]]=== | === نخست: [[عدل فردی]] === | ||
اگر به [[سیره انبیاء]] و [[اولیای الهی]] توجه شود نتیجه خواهیم گرفت اولین ویژگی آنها [[تربیت نفس]] و رعایت [[عدالت فردی]] میباشد. [[عدالت فردی]] ریشه و مبنای [[عدالت اجتماعی]] است؛ بنابراین [[عدالت فردی]] به مثابه یک مسأله [[اخلاقی]] یا [[فقهی]] و تکلیفی در [[ارتباط]] با افراد مورد توجه [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] قرار گرفته است. خواه [[فرد]] در [[جایگاه]] [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] قرار داشته باشد و یا در همان سلک فردی باشد. ایشان در تیین [[عدالت فردی]] میفرمایند: "[[عدالت]] یعنی اینکه [[انسان]] از [[گناهان]] به طور معمولی اجتناب کند، یعنی در او حالتی باشد که به طور عادی و معمول از او [[گناه]] سر نمیزند، نه اینکه [[انسان]] [[عادل]]، [[معصوم]] است و هیچ وقت [[اشتباه]] و [[گناه]] نمیکند. بلکه [[همت]] او بر عدم [[تخلف]] و [[گناه]] است و این [[کف نفس]] پایه [[عدالتخواهی]] در [[جامعه]] میباشد"<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات، ۲۶/۹/۱۳۸۲.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | اگر به [[سیره انبیاء]] و [[اولیای الهی]] توجه شود نتیجه خواهیم گرفت اولین ویژگی آنها [[تربیت نفس]] و رعایت [[عدالت فردی]] میباشد. [[عدالت فردی]] ریشه و مبنای [[عدالت اجتماعی]] است؛ بنابراین [[عدالت فردی]] به مثابه یک مسأله [[اخلاقی]] یا [[فقهی]] و تکلیفی در [[ارتباط]] با افراد مورد توجه [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] قرار گرفته است. خواه [[فرد]] در [[جایگاه]] [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] قرار داشته باشد و یا در همان سلک فردی باشد. ایشان در تیین [[عدالت فردی]] میفرمایند: "[[عدالت]] یعنی اینکه [[انسان]] از [[گناهان]] به طور معمولی اجتناب کند، یعنی در او حالتی باشد که به طور عادی و معمول از او [[گناه]] سر نمیزند، نه اینکه [[انسان]] [[عادل]]، [[معصوم]] است و هیچ وقت [[اشتباه]] و [[گناه]] نمیکند. بلکه [[همت]] او بر عدم [[تخلف]] و [[گناه]] است و این [[کف نفس]] پایه [[عدالتخواهی]] در [[جامعه]] میباشد"<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات، ۲۶/۹/۱۳۸۲.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
==== [[عدل فقهی]]==== | ==== [[عدل فقهی]] ==== | ||
==== [[عدل اخلاقی]]==== | ==== [[عدل اخلاقی]] ==== | ||
==== [[عدل عاطفی]]==== | ==== [[عدل عاطفی]] ==== | ||
=== دوم: [[عدالت اجتماعی]]=== | === دوم: [[عدالت اجتماعی]] === | ||
==== [[عدالت فرهنگی]]==== | ==== [[عدالت فرهنگی]] ==== | ||
===== [[عدالت آموزشی]]===== | ===== [[عدالت آموزشی]] ===== | ||
===== [[عدالت تبلیغاتی]]===== | ===== [[عدالت تبلیغاتی]] ===== | ||
==== [[عدالت علمی]]==== | ==== [[عدالت علمی]] ==== | ||
==== [[عدالت سیاسی]]==== | ==== [[عدالت سیاسی]] ==== | ||
==== [[عدالت اقتصادی]]==== | ==== [[عدالت اقتصادی]] ==== | ||
==== [[عدالت اداری]]==== | ==== [[عدالت اداری]] ==== | ||
==== [[عدالت قضایی]] ([[عدالت حقوقی]])==== | ==== [[عدالت قضایی]] ([[عدالت حقوقی]]) ==== | ||
===== [[عدالت کیفری]]===== | ===== [[عدالت کیفری]] ===== | ||
===== [[عدالت جزایی]]===== | ===== [[عدالت جزایی]] ===== | ||
==جایگاه عدالت از دیدگاه آیتالله خامنهای== | == جایگاه عدالت از دیدگاه آیتالله خامنهای == | ||
[[عدالت]] در منظومه [[فکری]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] از اهمیت و ویژگی خاص و محوری برخوردار است. ایشان بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] وارد مباحث عالمانه در خصوص [[عدالت]] شدهاند. جمعبندی آن عبارت است از<ref>مهاجرنیا، محسن، مقاله «فلسفه عدالت در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری»، فصلنامه قبسات، شماره ۵۱، بهار ۸۸.</ref>: | [[عدالت]] در منظومه [[فکری]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] از اهمیت و ویژگی خاص و محوری برخوردار است. ایشان بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] وارد مباحث عالمانه در خصوص [[عدالت]] شدهاند. جمعبندی آن عبارت است از<ref>مهاجرنیا، محسن، مقاله «فلسفه عدالت در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری»، فصلنامه قبسات، شماره ۵۱، بهار ۸۸.</ref>: | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
# قوام [[جامعه اسلامی]] با [[عدل]] است<ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | # قوام [[جامعه اسلامی]] با [[عدل]] است<ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
==رابطه عدالت با مفاهیم دیگر== | == رابطه عدالت با مفاهیم دیگر == | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[برابری]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[برابری]] === | ||
[[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] بر خلاف برداشتها و تصورات غلط بعضی سادهاندیشان و آدمهای کم عمق که [[عدالت]] را [[برابری]] بین آحاد [[جامعه]] میدانند معتقدند: [[عدالت]] همه جا به معنای "[[برابری]]" نیست به [[خیال]] اینکه همه [[جامعه]] باید برداشت یکسان داشته باشند در حالی که یکی بیشتر کار میکند، و یا دیگری استعداد بیشتری دارد و یا از نظر [[اجتماعی]] و [[شأن علمی]] [[ارزش]] بیشتری برای [[پیشرفت]] [[کشور]] دارد. بنابراین نمیشود همه جا [[آحاد]] [[جامعه]] را برابر فرض کرد. در چنین شرایطی فرض [[برابری]] افراد [[ظلم]] است. [[عدالت]] بر طبق [[حق]] عمل کردن و [[حق]] هر چیز و هر کسی را دادن است. کسی که تلاش و کوشش زیادی میکند، باید از کسی که کمتر تلاش کرده است سهم بیشتری ببرد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین{{ع}}، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] بر خلاف برداشتها و تصورات غلط بعضی سادهاندیشان و آدمهای کم عمق که [[عدالت]] را [[برابری]] بین آحاد [[جامعه]] میدانند معتقدند: [[عدالت]] همه جا به معنای "[[برابری]]" نیست به [[خیال]] اینکه همه [[جامعه]] باید برداشت یکسان داشته باشند در حالی که یکی بیشتر کار میکند، و یا دیگری استعداد بیشتری دارد و یا از نظر [[اجتماعی]] و [[شأن علمی]] [[ارزش]] بیشتری برای [[پیشرفت]] [[کشور]] دارد. بنابراین نمیشود همه جا [[آحاد]] [[جامعه]] را برابر فرض کرد. در چنین شرایطی فرض [[برابری]] افراد [[ظلم]] است. [[عدالت]] بر طبق [[حق]] عمل کردن و [[حق]] هر چیز و هر کسی را دادن است. کسی که تلاش و کوشش زیادی میکند، باید از کسی که کمتر تلاش کرده است سهم بیشتری ببرد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین {{ع}}، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[مساوات]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[مساوات]] === | ||
برخی ممکن است [[عدالت]] را [[مساوات]] تلقی نمایند و رعایت [[مساوات]] در [[جامعه]] را از ارزشهای بشری بدانند این در حالی است که [[عدالت]]، غیر از [[مساوات]] است. نباید [[اشتباه]] شود، گاهی وقتها [[مساوات]]، [[ظلم]] است. چنانکه اشاره شد [[عدالت]] [[حق]] هر کسی را دادن است در حالی که [[مساوات]]، دادن هر آنچه هست بین افراد به صورت مساوی، چه [[حق]] داشته باشد یا نداشته باشد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۸/۲/۱۳۷۷.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | برخی ممکن است [[عدالت]] را [[مساوات]] تلقی نمایند و رعایت [[مساوات]] در [[جامعه]] را از ارزشهای بشری بدانند این در حالی است که [[عدالت]]، غیر از [[مساوات]] است. نباید [[اشتباه]] شود، گاهی وقتها [[مساوات]]، [[ظلم]] است. چنانکه اشاره شد [[عدالت]] [[حق]] هر کسی را دادن است در حالی که [[مساوات]]، دادن هر آنچه هست بین افراد به صورت مساوی، چه [[حق]] داشته باشد یا نداشته باشد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۸/۲/۱۳۷۷.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[حق]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[حق]] === | ||
[[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، [[حق]] را قرار [[حقیقی]] عالم وجود، محصول [[حکمت الهی]] و مطابق بیان میکنند. بنابراین [[مطابق با واقع]] و قرار [[الهی]] حرکت کردن، [[صدق]] است و [[مخالف]] با واقع و قرار [[الهی]] [[رفتار]] کردن، [[کذب]] است. [[مخالفت]] با واقع و [[حق]] بزرگترین [[گناه]] فردی یک [[انسان]] میباشد. [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] در تعریف [[عدالت]] بیان میدارند [[عدالت]] یعنی اعطای [[حق]] هر کسی به خودش است؛ بنابراین [[حق]] و [[عدل]] در عالم وجود در کنار هم هستند. هر جا [[حق]] هست [[عدل]] است و هر جا [[عدالت]] باشد [[حق]] آنجا [[ظهور]] دارد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار رئیس، مسئولان و قضات «قوه قضائیه»، ۷/۴/۱۳۷۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، [[حق]] را قرار [[حقیقی]] عالم وجود، محصول [[حکمت الهی]] و مطابق بیان میکنند. بنابراین [[مطابق با واقع]] و قرار [[الهی]] حرکت کردن، [[صدق]] است و [[مخالف]] با واقع و قرار [[الهی]] [[رفتار]] کردن، [[کذب]] است. [[مخالفت]] با واقع و [[حق]] بزرگترین [[گناه]] فردی یک [[انسان]] میباشد. [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] در تعریف [[عدالت]] بیان میدارند [[عدالت]] یعنی اعطای [[حق]] هر کسی به خودش است؛ بنابراین [[حق]] و [[عدل]] در عالم وجود در کنار هم هستند. هر جا [[حق]] هست [[عدل]] است و هر جا [[عدالت]] باشد [[حق]] آنجا [[ظهور]] دارد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار رئیس، مسئولان و قضات «قوه قضائیه»، ۷/۴/۱۳۷۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[منطق]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[منطق]] === | ||
[[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] در بیان فرق [[عدالت اجتماعی]] با [[منطق]] معتقدند: "[[منطق]] و [[استدلال]] را همه مسلمانانی که حتی در [[اقلیت]] هم باشند، میتوانند به کسانی که درباره [[اسلام]] دچار تردیدند، ارائه دهند. مثلا اگر دانشمند [[اسلامی]] در کشوری [[زندگی]] کند که [[مسلمانان]] در آن [[کشور]]، در [[اقلیت]] قرار داشته باشند، میتواند [[عقاید اسلامی]] و [[استدلال]] و [[منطق]] [[اسلام]] را ارائه کند. اما [[عدالت اجتماعی]] [[اسلام]]، فقط هنگامی قابل ارائه و عرضه است که [[حکومت اسلامی]] برپا شود. [[عدل]] [[اسلام]] در هنگامی است که [[حکومت اسلامی]] و [[نظام اسلامی]] در کشوری وجود داشته باشد. بنابراین [[تشکیل حکومت اسلامی]] لازمه [[ظهور]] و تبلور [[عدالت اجتماعی]] به صورت اتمّ و اکمل در [[جامعه]] است"<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] در بیان فرق [[عدالت اجتماعی]] با [[منطق]] معتقدند: "[[منطق]] و [[استدلال]] را همه مسلمانانی که حتی در [[اقلیت]] هم باشند، میتوانند به کسانی که درباره [[اسلام]] دچار تردیدند، ارائه دهند. مثلا اگر دانشمند [[اسلامی]] در کشوری [[زندگی]] کند که [[مسلمانان]] در آن [[کشور]]، در [[اقلیت]] قرار داشته باشند، میتواند [[عقاید اسلامی]] و [[استدلال]] و [[منطق]] [[اسلام]] را ارائه کند. اما [[عدالت اجتماعی]] [[اسلام]]، فقط هنگامی قابل ارائه و عرضه است که [[حکومت اسلامی]] برپا شود. [[عدل]] [[اسلام]] در هنگامی است که [[حکومت اسلامی]] و [[نظام اسلامی]] در کشوری وجود داشته باشد. بنابراین [[تشکیل حکومت اسلامی]] لازمه [[ظهور]] و تبلور [[عدالت اجتماعی]] به صورت اتمّ و اکمل در [[جامعه]] است"<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[بعثت انبیا]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[بعثت انبیا]] === | ||
[[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، بارها به استناد [[آیه]] {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> بیان فرمودهاند که انزال کتابهای [[الهی]] و [[ارسال رسل]] برای تحقق [[قسط و عدل]] در میان [[جوامع]] بوده است. یعنی نمادهای [[ظلم]] و [[زورگویی]] و [[فساد]] را از میان بردارند. ایشان حرکت [[امام حسین]]{{ع}} را نیز در تداوم [[بعثت]] [[انبیاء]] و جهت تحقق [[عدالت]] برمیشمرند و بر اساس فرمایش آن [[حضرت]] در هنگامه [[خروج]] علیه [[حاکمیت]] [[یزید]] که فرمودند: {{متن حدیث|مَن رَأى سُلطاناً جائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرَمِ أو تارِكاً لِعَهدِ اللَّهِ، ومُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسولِ اللَّهِ{{صل}}، فَعَمِلَ في عِبادِ اللَّهِ بالإثْمِ والعُدوانِ، ثُمَّ لَم يُغَيِّر عَلَيهِ بِقَولٍ وَلا فِعلٍ، كانَ حَقَّاً عَلى اللَّهِ أَن يُدخِلَهُ مُدخَلَهُ}}<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. یعنی اگر کسی کانون [[فساد]] و [[ظلم]] را ببیند و بیتفاوت بنشیند، در نزد [[خدای متعال]] با او همسرنوشت است. من برای گردنکشی و تفرعن حرکت نکردم. بلکه برای [[احیای دین]] جدم [[قیام]] کردهام؛ بنابراین از اهداف مهم [[انبیاء]] و [[اوصیای الهی]] [[قیام]] برای [[عدالت]] و عدالتخواهی است<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۷/۱۲/۱۳۸۰.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، بارها به استناد [[آیه]] {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> بیان فرمودهاند که انزال کتابهای [[الهی]] و [[ارسال رسل]] برای تحقق [[قسط و عدل]] در میان [[جوامع]] بوده است. یعنی نمادهای [[ظلم]] و [[زورگویی]] و [[فساد]] را از میان بردارند. ایشان حرکت [[امام حسین]] {{ع}} را نیز در تداوم [[بعثت]] [[انبیاء]] و جهت تحقق [[عدالت]] برمیشمرند و بر اساس فرمایش آن [[حضرت]] در هنگامه [[خروج]] علیه [[حاکمیت]] [[یزید]] که فرمودند: {{متن حدیث|مَن رَأى سُلطاناً جائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرَمِ أو تارِكاً لِعَهدِ اللَّهِ، ومُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسولِ اللَّهِ {{صل}}، فَعَمِلَ في عِبادِ اللَّهِ بالإثْمِ والعُدوانِ، ثُمَّ لَم يُغَيِّر عَلَيهِ بِقَولٍ وَلا فِعلٍ، كانَ حَقَّاً عَلى اللَّهِ أَن يُدخِلَهُ مُدخَلَهُ}}<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. یعنی اگر کسی کانون [[فساد]] و [[ظلم]] را ببیند و بیتفاوت بنشیند، در نزد [[خدای متعال]] با او همسرنوشت است. من برای گردنکشی و تفرعن حرکت نکردم. بلکه برای [[احیای دین]] جدم [[قیام]] کردهام؛ بنابراین از اهداف مهم [[انبیاء]] و [[اوصیای الهی]] [[قیام]] برای [[عدالت]] و عدالتخواهی است<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۷/۱۲/۱۳۸۰.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[ایمان]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[ایمان]] === | ||
در [[منابع اسلامی]]، از [[عدالت]] به عنوان مرکز و خمیرمایه [[ایمان]] و سرچشمه همه [[نیکیها]] نام برده شده است. در این نگرش [[عدالت]] با [[اعتقاد]] و [[اندیشه]] [[آدمی]] گره خورده است و [[عدالت]]، رأس [[ایمان]]، مایه [[زینت]] و [[زیبایی]] [[ایمان]] محسوب میشود و بالاترین مراتب و درجات آن را تشکیل فی دهد: {{متن حدیث|الْعَدْلُ رَأْسُ الْإِيمَانِ وَ جِمَاعُ الْإِحْسَانِ [وَ أَعْلَى مَرَاتِبِ الْإِيمَانِ]}}<ref>آمدی، غرر الحکم، ص۴۴۶، ح۱۰۲۰۶.</ref>. بر طبق [[روایات]] فوق، معیار و محک [[ایمان]]، [[عدالت]] است و [[مؤمن]] کسی است که بر طبق [[عدالت]] [[اسلامی]] عمل میکند. از منظر [[امام خمینی]] [[اصلاح جامعه]] و استقرار [[عدل]] در آن، تنها در گرو این است که نقطه اتکایش یک مبدأ [[معنوی]] باشد<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۴۰۳.</ref>. ایشان میفرماید: من نمیتوانم [[باور]] کنم که کسی از مبادی [[معنوی]] برخوردار نباشد و در عین حال برای [[مردم]] کوشش کند<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۵۱۰.</ref>. [[امام]] همچنین [[معتقد]] است: [[مؤمن]] کسی است که لذائذش را با [[قانون]] [[اسلام]] [[تطبیق]] میدهد و تخلّف از [[قانون]] [[اسلام]] نمیکند<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۳۶۱.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>. | در [[منابع اسلامی]]، از [[عدالت]] به عنوان مرکز و خمیرمایه [[ایمان]] و سرچشمه همه [[نیکیها]] نام برده شده است. در این نگرش [[عدالت]] با [[اعتقاد]] و [[اندیشه]] [[آدمی]] گره خورده است و [[عدالت]]، رأس [[ایمان]]، مایه [[زینت]] و [[زیبایی]] [[ایمان]] محسوب میشود و بالاترین مراتب و درجات آن را تشکیل فی دهد: {{متن حدیث|الْعَدْلُ رَأْسُ الْإِيمَانِ وَ جِمَاعُ الْإِحْسَانِ [وَ أَعْلَى مَرَاتِبِ الْإِيمَانِ]}}<ref>آمدی، غرر الحکم، ص۴۴۶، ح۱۰۲۰۶.</ref>. بر طبق [[روایات]] فوق، معیار و محک [[ایمان]]، [[عدالت]] است و [[مؤمن]] کسی است که بر طبق [[عدالت]] [[اسلامی]] عمل میکند. از منظر [[امام خمینی]] [[اصلاح جامعه]] و استقرار [[عدل]] در آن، تنها در گرو این است که نقطه اتکایش یک مبدأ [[معنوی]] باشد<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۴۰۳.</ref>. ایشان میفرماید: من نمیتوانم [[باور]] کنم که کسی از مبادی [[معنوی]] برخوردار نباشد و در عین حال برای [[مردم]] کوشش کند<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۵۱۰.</ref>. [[امام]] همچنین [[معتقد]] است: [[مؤمن]] کسی است که لذائذش را با [[قانون]] [[اسلام]] [[تطبیق]] میدهد و تخلّف از [[قانون]] [[اسلام]] نمیکند<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۳۶۱.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[معنویت]] و [[تزکیه]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[معنویت]] و [[تزکیه]] === | ||
[[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] در بیانات متعددی بر [[ضرورت]] در آمیختن [[عدالت]] با [[معنویت]] و [[عقلانیت]] تأکید خاص دارند. ایشان از سویی بر این نکته [[اصرار]] دارند که تحقق [[عدالت]] [[نیازمند]] بسط [[اعتقاد]] به [[مبدأ و معاد]] و [[معنویت]] در سطح [[جامعه]] است و تا این [[اعتقادات]] در میان [[آحاد]] [[جامعه]] دامنگستر نشود، [[عدالت اجتماعی]] واقعی و مورد نظر [[اسلام]] پیاده نمیشود. از سوی دیگر بر [[لزوم]] برخورداری [[مسئولان]] دولتی و مجریان [[عدالت اجتماعی]] از [[معنویت]] و [[عقلانیت]] تأکید دارند. [[عقلانیت]] اقتضا میکند که مجریان و دستاندرکاران تحقق [[عدالت]] در هر عرصه از عرصههای [[اجتماع]] از تجارب عقلایی سایر [[ملتها]] و نیز از [[تدبیر]] و [[محاسبه]] و دقت کافی و بهرهمندی از نظرات صاحبنظران که اقتضای کار معقول و سنجیده است بهرهمند باشند. همچنین به [[اعتقاد]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] اگر [[معنویت]] با [[عدالت]] همراه نباشد، تحقق [[عدالت]] [[شعار]] توخالی خواهد بود، خیلیها حرف و [[شعار]] [[عدالت]] را میزنند اما چون [[معنویت]] در [[رفتار]] نیست، بیشتر جنبه [[سیاسی]] و شکلی پیدا میکند. | [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] در بیانات متعددی بر [[ضرورت]] در آمیختن [[عدالت]] با [[معنویت]] و [[عقلانیت]] تأکید خاص دارند. ایشان از سویی بر این نکته [[اصرار]] دارند که تحقق [[عدالت]] [[نیازمند]] بسط [[اعتقاد]] به [[مبدأ و معاد]] و [[معنویت]] در سطح [[جامعه]] است و تا این [[اعتقادات]] در میان [[آحاد]] [[جامعه]] دامنگستر نشود، [[عدالت اجتماعی]] واقعی و مورد نظر [[اسلام]] پیاده نمیشود. از سوی دیگر بر [[لزوم]] برخورداری [[مسئولان]] دولتی و مجریان [[عدالت اجتماعی]] از [[معنویت]] و [[عقلانیت]] تأکید دارند. [[عقلانیت]] اقتضا میکند که مجریان و دستاندرکاران تحقق [[عدالت]] در هر عرصه از عرصههای [[اجتماع]] از تجارب عقلایی سایر [[ملتها]] و نیز از [[تدبیر]] و [[محاسبه]] و دقت کافی و بهرهمندی از نظرات صاحبنظران که اقتضای کار معقول و سنجیده است بهرهمند باشند. همچنین به [[اعتقاد]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] اگر [[معنویت]] با [[عدالت]] همراه نباشد، تحقق [[عدالت]] [[شعار]] توخالی خواهد بود، خیلیها حرف و [[شعار]] [[عدالت]] را میزنند اما چون [[معنویت]] در [[رفتار]] نیست، بیشتر جنبه [[سیاسی]] و شکلی پیدا میکند. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
تأمین [[عدالت اجتماعی]] در [[اندیشه]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، دستیابی به [[رفاه عمومی]] و [[شکوفایی]] مادی، پرورش استعدادها و خلاقیتها در [[آحاد]] [[مردم]]، برخورداری از [[دانش]] و [[بینش]] و تجربه، [[عزت]] و [[استقلال]] و [[اقتدار]] ملی، گسترش [[اخلاق]] [[انسانی]] و [[روابط]] سالم میان [[آحاد]] [[مردم]] و دیگر هدفهای والا، در صورتی تأمین میشود که [[تربیت فردی]] و [[تهذیب]] [[اخلاقی]] در [[آحاد]] [[مردم]] به ویژه در [[کارگزاران]] امور [[کشور]]، تأمین شود و انسانهایی [[پاک]] و برخوردار از [[همت]] و [[توکل]] و [[اخلاص]] و [[صبر]] و سختکوشی در آن [[جامعه]] باشند. در چنین شرایطی [[کارگزاران]] [[نظام]] به [[یاری]] این پشتوانه [[روحی]]، [[توانایی]] برداشتن بارهای سنگین را دارا خواهند بود و در برابر موانع گوناگون و به ویژه امواج [[فساد]] و [[تباهی]]، یارای [[ایستادگی]] خواهند داشت و [[وظیفه]] [[اجرای عدالت]] را به دوش خواهند کشید<ref>حضرت آیت الله خامنهای، پیام به مناسبت گردهمایی سالیانه نماز، ۱۴/۶/۱۳۷۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | تأمین [[عدالت اجتماعی]] در [[اندیشه]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، دستیابی به [[رفاه عمومی]] و [[شکوفایی]] مادی، پرورش استعدادها و خلاقیتها در [[آحاد]] [[مردم]]، برخورداری از [[دانش]] و [[بینش]] و تجربه، [[عزت]] و [[استقلال]] و [[اقتدار]] ملی، گسترش [[اخلاق]] [[انسانی]] و [[روابط]] سالم میان [[آحاد]] [[مردم]] و دیگر هدفهای والا، در صورتی تأمین میشود که [[تربیت فردی]] و [[تهذیب]] [[اخلاقی]] در [[آحاد]] [[مردم]] به ویژه در [[کارگزاران]] امور [[کشور]]، تأمین شود و انسانهایی [[پاک]] و برخوردار از [[همت]] و [[توکل]] و [[اخلاص]] و [[صبر]] و سختکوشی در آن [[جامعه]] باشند. در چنین شرایطی [[کارگزاران]] [[نظام]] به [[یاری]] این پشتوانه [[روحی]]، [[توانایی]] برداشتن بارهای سنگین را دارا خواهند بود و در برابر موانع گوناگون و به ویژه امواج [[فساد]] و [[تباهی]]، یارای [[ایستادگی]] خواهند داشت و [[وظیفه]] [[اجرای عدالت]] را به دوش خواهند کشید<ref>حضرت آیت الله خامنهای، پیام به مناسبت گردهمایی سالیانه نماز، ۱۴/۶/۱۳۷۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[اخلاق]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[اخلاق]] === | ||
[[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، علت [[پیشرفت]] و تبدیل شدن [[جامعه]] کوچک [[مسلمانان]] در [[صدر اسلام]] را به یک [[ملت]] [[عظیم]]، [[مقتدر]] و ملتی زنده، داشتن [[اخلاق]] و [[فرهنگ]] و خلقیات [[اسلامی]] میدانند که [[جامعه]] بر اساس آن [[رشد]] و پرورش یافته بود. ایشان در تحلیل علت [[شکست]] [[مکتب]] [[کمونیسم]] میفرمایند: "آن [[عدالت]] اجتماعیای که کمونیستها، بی توجه به [[اصلاح]] [[فرهنگ]] [[مردم]] و [[پذیرش]] اختیاری آنها بر آنها [[تحمیل]] کردند، سبب ناکامی [[کمونیسم]] گردید به اسم [[عدالت اجتماعی]]، همه چیز را به هم ریختند و هیچ فایدهای به بار نیاوردند. بنابراین کشورهای [[کمونیستی]]، تجربه مهم [[تاریخ]] برای [[بشریت]] بودند؛ چرا که به [[زعم]] خودشان با [[ایجاد حکومت]] و [[دولت]] [[کمونیستی]] به دنبال تحقق [[عدالت اجتماعی]] بودند؛ اما نتیجه آن عدالتخواهی، [[ظهور]] تزار جدید و استالین [[بدکار]] و [[فاسد]]، [[ظالم]] و قسیالقلب بود. بنابراین [[عدالت اجتماعی]] که از [[اخلاق]] و [[فرهنگ]] صحیح جدا باشد، نتیجهاش ضد [[عدالت]] میشود"<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار وزیر و مسئولان «وزارت ارشاد» و اعضای «شوراهای فرهنگ عمومی کشور»، ۱۹/۴/۱۳۷۴.</ref>. | [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، علت [[پیشرفت]] و تبدیل شدن [[جامعه]] کوچک [[مسلمانان]] در [[صدر اسلام]] را به یک [[ملت]] [[عظیم]]، [[مقتدر]] و ملتی زنده، داشتن [[اخلاق]] و [[فرهنگ]] و خلقیات [[اسلامی]] میدانند که [[جامعه]] بر اساس آن [[رشد]] و پرورش یافته بود. ایشان در تحلیل علت [[شکست]] [[مکتب]] [[کمونیسم]] میفرمایند: "آن [[عدالت]] اجتماعیای که کمونیستها، بی توجه به [[اصلاح]] [[فرهنگ]] [[مردم]] و [[پذیرش]] اختیاری آنها بر آنها [[تحمیل]] کردند، سبب ناکامی [[کمونیسم]] گردید به اسم [[عدالت اجتماعی]]، همه چیز را به هم ریختند و هیچ فایدهای به بار نیاوردند. بنابراین کشورهای [[کمونیستی]]، تجربه مهم [[تاریخ]] برای [[بشریت]] بودند؛ چرا که به [[زعم]] خودشان با [[ایجاد حکومت]] و [[دولت]] [[کمونیستی]] به دنبال تحقق [[عدالت اجتماعی]] بودند؛ اما نتیجه آن عدالتخواهی، [[ظهور]] تزار جدید و استالین [[بدکار]] و [[فاسد]]، [[ظالم]] و قسیالقلب بود. بنابراین [[عدالت اجتماعی]] که از [[اخلاق]] و [[فرهنگ]] صحیح جدا باشد، نتیجهاش ضد [[عدالت]] میشود"<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار وزیر و مسئولان «وزارت ارشاد» و اعضای «شوراهای فرهنگ عمومی کشور»، ۱۹/۴/۱۳۷۴.</ref>. | ||
[[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] معتقدند: [[عدالت اجتماعی]]، به مقدار زیادی وابسته به [[اخلاق]] است. هرچند که بخش عمده آن مربوط به مقررات و [[قوانین]] [[جامعه]] است؛ اما مقررات و [[قوانین]]، بدون این که افراد از [[اخلاق الهی]] و [[اسلامی]] برخوردار باشند، چندان کارساز نخواهد بود. ایشان با اشاره به درآمدهای بالای برخی از افراد [[جامعه]] که به [[دلیل]] داشتن تخصص خاص و یا نیاز [[جامعه]] حاصل شده است؛ این نوع درآمدها و جمع کردن [[ثروت]] را [[اخلاق]] مادی، [[شیطانی]] و حیوانی بیان میکنند، در حالی که در [[اخلاق]] [[انسانی]]، به خصوص [[اخلاق اسلامی]] این نوع [[ثروت اندوزی]] توصیه نشده است؛ بلکه توصیه شده، پس از تأمین نیاز ضروری و خواستههای خودتان به بقیه انسانهایی که در آن [[جامعه]] هستند کمک نمایید. در [[جامعه]] [[اخلاق]] محور، [[ثروتمندان]] [[ثروت]] خود را برای ساخت مدرسه، بیمارستان، فضاهای [[آموزشی]]، رسیدگی به عقب افتادهها، معلولین جسمی و [[ذهنی]] استفاده میکنند و این نوع [[رفتار]] موجب ایجاد [[تعادل]] و [[عدالت]] در [[جامعه]] میشود<ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] معتقدند: [[عدالت اجتماعی]]، به مقدار زیادی وابسته به [[اخلاق]] است. هرچند که بخش عمده آن مربوط به مقررات و [[قوانین]] [[جامعه]] است؛ اما مقررات و [[قوانین]]، بدون این که افراد از [[اخلاق الهی]] و [[اسلامی]] برخوردار باشند، چندان کارساز نخواهد بود. ایشان با اشاره به درآمدهای بالای برخی از افراد [[جامعه]] که به [[دلیل]] داشتن تخصص خاص و یا نیاز [[جامعه]] حاصل شده است؛ این نوع درآمدها و جمع کردن [[ثروت]] را [[اخلاق]] مادی، [[شیطانی]] و حیوانی بیان میکنند، در حالی که در [[اخلاق]] [[انسانی]]، به خصوص [[اخلاق اسلامی]] این نوع [[ثروت اندوزی]] توصیه نشده است؛ بلکه توصیه شده، پس از تأمین نیاز ضروری و خواستههای خودتان به بقیه انسانهایی که در آن [[جامعه]] هستند کمک نمایید. در [[جامعه]] [[اخلاق]] محور، [[ثروتمندان]] [[ثروت]] خود را برای ساخت مدرسه، بیمارستان، فضاهای [[آموزشی]]، رسیدگی به عقب افتادهها، معلولین جسمی و [[ذهنی]] استفاده میکنند و این نوع [[رفتار]] موجب ایجاد [[تعادل]] و [[عدالت]] در [[جامعه]] میشود<ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[عقلانیت]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[عقلانیت]] === | ||
اگر [[عدالت]] بخواهد در [[فلسفه سیاسی]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] به معنای [[حقیقی]] در [[جامعه]] تحقق پیدا کند، با دو مفهوم [[عقلانیت]] و [[معنویت]] تنیده شده است. اگر [[عدالت]] جدا از [[عقلانیت و معنویت]] باشد، دیگر عدالتی نخواهد بود. [[عقلانیت]] به خاطر این است اگر [[عقل]] و [[خرد]] در تشخیص مصادیق [[عدالت]] به کار گرفته نشود مسیر [[عدالت]] به [[گمراهی]]، [[اشتباه]] و [[خطا]] کشیده میشود؛ بنابراین [[عقلانیت]] و [[محاسبه]] یکی از شرایط لازم رسیدن به [[عدالت]] است<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | اگر [[عدالت]] بخواهد در [[فلسفه سیاسی]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] به معنای [[حقیقی]] در [[جامعه]] تحقق پیدا کند، با دو مفهوم [[عقلانیت]] و [[معنویت]] تنیده شده است. اگر [[عدالت]] جدا از [[عقلانیت و معنویت]] باشد، دیگر عدالتی نخواهد بود. [[عقلانیت]] به خاطر این است اگر [[عقل]] و [[خرد]] در تشخیص مصادیق [[عدالت]] به کار گرفته نشود مسیر [[عدالت]] به [[گمراهی]]، [[اشتباه]] و [[خطا]] کشیده میشود؛ بنابراین [[عقلانیت]] و [[محاسبه]] یکی از شرایط لازم رسیدن به [[عدالت]] است<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[تندروی]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[تندروی]] === | ||
عدهای [[عدالت]] را [[تندروی]]، سختگیری و عدم رعایت برخی [[مصالح]] میدانند. [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] بر خلاف این برداشت، علاوه بر اینکه [[اجرای عدالت]] را تندروی نمیدانند بلکه [[اجرای عدالت]] را [[حقگرایی]]، توجه به [[حقوق]] [[آحاد]] [[مردم]] و جلوگیری از ویژهخواری و [[تجاوز]] و [[تعدی]] به [[حقوق]] [[مظلومان]] میدانند<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری دکتر محمود احمدینژاد، ۱۲ / ۵ /۱۳۸۴.</ref>. | عدهای [[عدالت]] را [[تندروی]]، سختگیری و عدم رعایت برخی [[مصالح]] میدانند. [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] بر خلاف این برداشت، علاوه بر اینکه [[اجرای عدالت]] را تندروی نمیدانند بلکه [[اجرای عدالت]] را [[حقگرایی]]، توجه به [[حقوق]] [[آحاد]] [[مردم]] و جلوگیری از ویژهخواری و [[تجاوز]] و [[تعدی]] به [[حقوق]] [[مظلومان]] میدانند<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری دکتر محمود احمدینژاد، ۱۲ / ۵ /۱۳۸۴.</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[حقوق]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[حقوق]] === | ||
منظور از [[حقوق]]، همان آزادیهای [[فطری]] و طبیعی است که در نهاد هر [[انسانی]] وجود دارد و اعطا کردنی یا قابل سلب از سوی دیگران نیست. قطعاً تحقق [[عدالت اجتماعی]]، بدون تأمین این [[حقوق]] برای همگان میسر نیست. در سخنان و [[سیره معصومان]]{{عم}} [[عدل]] و [[حق]] قرین هم هستند؛ بدین معنا که برای تحقق [[حق]]، [[عدالت]] باید [[اجرا]] گردد و تنها در صورت برپایی [[عدالت]]، [[حق]] معنا پیدا میکند. میتوان گفت در مواردی از سخنان [[معصومان]]{{عم}} که بحث از [[عدالت]] مطرح شده است، ایشان به مفهوم واژه [[حق]] نظر داشتهاند. به عنوان نمونه [[امام علی]]{{ع}} در رابطه با [[حق مردم]] بر [[حاکم]] و [[حق حاکم]] بر [[مردم]] میفرماید: "و آنگاه که [[مردم]]، [[حق]] [[رهبری]] را ادا کنند و زمامدار، [[حق مردم]] را بپردازد، [[حق]] در [[جامعه]] [[عزت]] یابد و راههای [[دین]] پدیدار و [[نشانههای عدالت]] برقرار و [[سنت پیامبر]]{{صل}} آشکار گردد..."<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref> [[امام خمینی]] عدلخواهی را یکی از [[حقوق]] اولیه [[بشر]] برمیشمارد که باید توسط [[حکومت اسلامی]] تأمین گردد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۹۱.</ref>. ایشان در مرحله بعد به [[مردم]] [[اطمینان]] میدهد در صورتی که [[حکومت عدل]] [[اسلامی]] در [[جامعه]] مستقر شود، همه اقشار و گروهها به [[حقوق]] حقه خود خواهند رسید<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۴۳۷.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>. | منظور از [[حقوق]]، همان آزادیهای [[فطری]] و طبیعی است که در نهاد هر [[انسانی]] وجود دارد و اعطا کردنی یا قابل سلب از سوی دیگران نیست. قطعاً تحقق [[عدالت اجتماعی]]، بدون تأمین این [[حقوق]] برای همگان میسر نیست. در سخنان و [[سیره معصومان]] {{عم}} [[عدل]] و [[حق]] قرین هم هستند؛ بدین معنا که برای تحقق [[حق]]، [[عدالت]] باید [[اجرا]] گردد و تنها در صورت برپایی [[عدالت]]، [[حق]] معنا پیدا میکند. میتوان گفت در مواردی از سخنان [[معصومان]] {{عم}} که بحث از [[عدالت]] مطرح شده است، ایشان به مفهوم واژه [[حق]] نظر داشتهاند. به عنوان نمونه [[امام علی]] {{ع}} در رابطه با [[حق مردم]] بر [[حاکم]] و [[حق حاکم]] بر [[مردم]] میفرماید: "و آنگاه که [[مردم]]، [[حق]] [[رهبری]] را ادا کنند و زمامدار، [[حق مردم]] را بپردازد، [[حق]] در [[جامعه]] [[عزت]] یابد و راههای [[دین]] پدیدار و [[نشانههای عدالت]] برقرار و [[سنت پیامبر]] {{صل}} آشکار گردد..."<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref> [[امام خمینی]] عدلخواهی را یکی از [[حقوق]] اولیه [[بشر]] برمیشمارد که باید توسط [[حکومت اسلامی]] تأمین گردد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۹۱.</ref>. ایشان در مرحله بعد به [[مردم]] [[اطمینان]] میدهد در صورتی که [[حکومت عدل]] [[اسلامی]] در [[جامعه]] مستقر شود، همه اقشار و گروهها به [[حقوق]] حقه خود خواهند رسید<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۴۳۷.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[حقوق بشر]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[حقوق بشر]] === | ||
امروز دنیای [[استکبار]] خود را منادی [[نجات بشر]] و حامی [[حقوق بشر]] در [[جهان]] میداند به گونهای که بزرگترین تجاوزها به [[حقوق]] [[ملل]] را با [[شعار]] [[حمایت]] از [[حقوق بشر]] انجام میدهد. [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] در موضع گیریهای گوناگون ضمن تقبیح شدید [[حمایت]] از [[حقوق بشر]] دنیای [[غرب]]، از [[حقوق بشر]] و [[عدالت اجتماعی]] [[آموزههای اسلام]] [[دفاع]] کرده و [[برتری]] [[حقوق اسلامی]] را که متضمن [[عدالت اجتماعی]] در [[جوامع]] است به رخ دنیای به اصطلاح [[سوسیالیسم]] و [[لیبرالیسم]] میکشند، به گونهای که [[برتری]] [[عدالت اجتماعی]] [[اسلام]] را مورد [[تأیید]] [[اندیشمندان]] غربی میدانند و معتقدند [[عدالت اجتماعی]] در [[نظام اسلامی]] از دنیای به اصطلاح [[سوسیالیسم]] و [[لیبرالیسم]] محکمتر است. [[حقوق بشر]] و [[آزادیهای فردی]] از آنچه که در دنیای به اصطلاح [[دموکراسی]] مطرح میشود، پیشرفتهتر است، آنچنان که [[دنیا]] هم قبول دارد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار با مدیران ستاد فرماندهی کل قوا، ۲۱/۱۲/۱۳۶۸.</ref>. | امروز دنیای [[استکبار]] خود را منادی [[نجات بشر]] و حامی [[حقوق بشر]] در [[جهان]] میداند به گونهای که بزرگترین تجاوزها به [[حقوق]] [[ملل]] را با [[شعار]] [[حمایت]] از [[حقوق بشر]] انجام میدهد. [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] در موضع گیریهای گوناگون ضمن تقبیح شدید [[حمایت]] از [[حقوق بشر]] دنیای [[غرب]]، از [[حقوق بشر]] و [[عدالت اجتماعی]] [[آموزههای اسلام]] [[دفاع]] کرده و [[برتری]] [[حقوق اسلامی]] را که متضمن [[عدالت اجتماعی]] در [[جوامع]] است به رخ دنیای به اصطلاح [[سوسیالیسم]] و [[لیبرالیسم]] میکشند، به گونهای که [[برتری]] [[عدالت اجتماعی]] [[اسلام]] را مورد [[تأیید]] [[اندیشمندان]] غربی میدانند و معتقدند [[عدالت اجتماعی]] در [[نظام اسلامی]] از دنیای به اصطلاح [[سوسیالیسم]] و [[لیبرالیسم]] محکمتر است. [[حقوق بشر]] و [[آزادیهای فردی]] از آنچه که در دنیای به اصطلاح [[دموکراسی]] مطرح میشود، پیشرفتهتر است، آنچنان که [[دنیا]] هم قبول دارد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار با مدیران ستاد فرماندهی کل قوا، ۲۱/۱۲/۱۳۶۸.</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[آزادی]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[آزادی]] === | ||
[[آزادی]] جزء اولین و ابتداییترین [[حقوق]] تک تک افراد [[انسانی]] است. [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|النَّاسُ كُلُّهُمْ أَحْرَارٌ}} ([[مردم]] همگی [[آزاد]] و آزادهاند)<ref>کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۲۰.</ref>. [[حضرت]] [[امام]]، [[آزادی]] را [[بهترین]] نعمتی میداند که [[خدا]] برای [[بشر]] قرار داده است<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۳۶۷.</ref>. از دید ایشان [[آزادی]] اعطاء شدنی نیست و [[حاکمان]] و قدرتمداران [[حق]] ندارند بر [[مردم]] منّت اعطای [[آزادی]] بنهند؛ بلکه [[آزادی]] یعنی [[تسلط]] [[انسان]] بر خودش و مالش و جانش و نوامیسش و..، امری [[فطری]] است که [[خداوند]] آن را به [[مردم]] عطا کرده است<ref>صحیفه امام، ج۳، ص۴۰۶.</ref>. اما بین [[عدالت اجتماعی]] و [[آزادی]] افراد رابطه تنگاتنگ و دوسویه وجود دارد؛ به این صورت که از الزامات اصلی و اساسی برپایی [[عدالت]] در [[جامعه]]، رعایت [[حقوق]] [[فطری]] [[انسانها]] از جمله [[آزادی]] است و اصولاً شرط مهم تحقق [[عدالت اجتماعی]]، [[آزاد]] بودن افراد [[جامعه]] میباشد. از سوی دیگر، [[برقراری عدل]] در [[جامعه]] زمینه را برای تحقق [[آزادی]] و [[رفاه مردم]] فراهم میسازد. [[امام خمینی]] در این باره [[معتقد]] است چنانچه در [[جمهوری اسلامی]]، [[عدل]] [[اسلامی]] مستقر شود، همه و همه در [[آزادی]] و [[استقلال]] و [[رفاه]] خواهند بود<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۱۱۵.</ref>. البته مرز آزادیهای افراد را [[قانون الهی]] مشخص میکند<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۲۸۳.</ref>. بنابراین [[انسان]] به بهانه [[آزادی]] خود، [[حق]] ندارد [[حقوق]] دیگران را نادیده بگیرد و در صورتی که افراد از آزادیهای خود [[سوء]] استفاده کنند، [[حاکم اسلامی]] به مقتضای [[عدالت اجتماعی]]، قوانینی را جهت کنترل و محدود کردن آنها وضع خواهد نمود<ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>. | [[آزادی]] جزء اولین و ابتداییترین [[حقوق]] تک تک افراد [[انسانی]] است. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|النَّاسُ كُلُّهُمْ أَحْرَارٌ}} ([[مردم]] همگی [[آزاد]] و آزادهاند)<ref>کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۲۰.</ref>. [[حضرت]] [[امام]]، [[آزادی]] را [[بهترین]] نعمتی میداند که [[خدا]] برای [[بشر]] قرار داده است<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۳۶۷.</ref>. از دید ایشان [[آزادی]] اعطاء شدنی نیست و [[حاکمان]] و قدرتمداران [[حق]] ندارند بر [[مردم]] منّت اعطای [[آزادی]] بنهند؛ بلکه [[آزادی]] یعنی [[تسلط]] [[انسان]] بر خودش و مالش و جانش و نوامیسش و.. ، امری [[فطری]] است که [[خداوند]] آن را به [[مردم]] عطا کرده است<ref>صحیفه امام، ج۳، ص۴۰۶.</ref>. اما بین [[عدالت اجتماعی]] و [[آزادی]] افراد رابطه تنگاتنگ و دوسویه وجود دارد؛ به این صورت که از الزامات اصلی و اساسی برپایی [[عدالت]] در [[جامعه]]، رعایت [[حقوق]] [[فطری]] [[انسانها]] از جمله [[آزادی]] است و اصولاً شرط مهم تحقق [[عدالت اجتماعی]]، [[آزاد]] بودن افراد [[جامعه]] میباشد. از سوی دیگر، [[برقراری عدل]] در [[جامعه]] زمینه را برای تحقق [[آزادی]] و [[رفاه مردم]] فراهم میسازد. [[امام خمینی]] در این باره [[معتقد]] است چنانچه در [[جمهوری اسلامی]]، [[عدل]] [[اسلامی]] مستقر شود، همه و همه در [[آزادی]] و [[استقلال]] و [[رفاه]] خواهند بود<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۱۱۵.</ref>. البته مرز آزادیهای افراد را [[قانون الهی]] مشخص میکند<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۲۸۳.</ref>. بنابراین [[انسان]] به بهانه [[آزادی]] خود، [[حق]] ندارد [[حقوق]] دیگران را نادیده بگیرد و در صورتی که افراد از آزادیهای خود [[سوء]] استفاده کنند، [[حاکم اسلامی]] به مقتضای [[عدالت اجتماعی]]، قوانینی را جهت کنترل و محدود کردن آنها وضع خواهد نمود<ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>. | ||
[[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] با [[نفی]] دوگانگی و تباین بین [[عدالت]] و [[آزادی]] بر این [[باور]] هستند که [[عدالت]] بدون [[آزادی]] محقق نمیشود و [[آزادی]] بدون [[عدالت]] هم هرگز بوجود نمیآید. اما در وزندهی به این دو مقوله اساسی، ایشان ضمن اینکه [[آزادی]] را یکی از شعارهای اصلی [[اسلام]] میدانند؛ معتقدند [[آزادی]] ریشه [[الهی]] دارد و [[اسلام]] منبع [[آزادی]] است<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار علما و روحانیون و مبلغان در آستانه ماه محرم الحرام، ۲۳/۱/۱۳۷۸.</ref>. ایشان معتقدند ممکن است در جامعهای مثل [[جوامع]] [[لیبرال]] غربی، [[آزادی]] باشد ولی [[عدالت]]، نباشد. عدهای [[عدالتخواهی]] را مقابل [[آزادیخواهی]] میدانند. اما [[آزادیخواهی]] در درون [[عدالتخواهی]] است؛ اگر [[عدالت]] در جامعهای نهادینه شود، [[حقوق]] افراد و آزادیها پاس داشته خواهد شد. در جای دیگر با تعریف [[آزادی]] و اهمیت آن و نسبتش با [[عدالت]] میفرمایند: "[[آزادی]] یعنی رها شدن از قید و بند [[طاغوتها]] و امکان حرکت و پرواز به سوی سر [[منزل]] [[انسانیت]] که تعالی [[معنوی]] و [[الهی]] است. البته شکل کامل این [[آزادی]] و [[رهایی]] جز در یک [[نظام]] عادلانه [[اجتماعی]] از لحاظ [[اقتصادی]] و از همه جهت ممکن نیست. امروز ما داریم به طرف یک [[نظام]] عادلانه [[اسلامی]] هم حرکت میکنیم<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] با [[نفی]] دوگانگی و تباین بین [[عدالت]] و [[آزادی]] بر این [[باور]] هستند که [[عدالت]] بدون [[آزادی]] محقق نمیشود و [[آزادی]] بدون [[عدالت]] هم هرگز بوجود نمیآید. اما در وزندهی به این دو مقوله اساسی، ایشان ضمن اینکه [[آزادی]] را یکی از شعارهای اصلی [[اسلام]] میدانند؛ معتقدند [[آزادی]] ریشه [[الهی]] دارد و [[اسلام]] منبع [[آزادی]] است<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار علما و روحانیون و مبلغان در آستانه ماه محرم الحرام، ۲۳/۱/۱۳۷۸.</ref>. ایشان معتقدند ممکن است در جامعهای مثل [[جوامع]] [[لیبرال]] غربی، [[آزادی]] باشد ولی [[عدالت]]، نباشد. عدهای [[عدالتخواهی]] را مقابل [[آزادیخواهی]] میدانند. اما [[آزادیخواهی]] در درون [[عدالتخواهی]] است؛ اگر [[عدالت]] در جامعهای نهادینه شود، [[حقوق]] افراد و آزادیها پاس داشته خواهد شد. در جای دیگر با تعریف [[آزادی]] و اهمیت آن و نسبتش با [[عدالت]] میفرمایند: "[[آزادی]] یعنی رها شدن از قید و بند [[طاغوتها]] و امکان حرکت و پرواز به سوی سر [[منزل]] [[انسانیت]] که تعالی [[معنوی]] و [[الهی]] است. البته شکل کامل این [[آزادی]] و [[رهایی]] جز در یک [[نظام]] عادلانه [[اجتماعی]] از لحاظ [[اقتصادی]] و از همه جهت ممکن نیست. امروز ما داریم به طرف یک [[نظام]] عادلانه [[اسلامی]] هم حرکت میکنیم<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[اقتصاد]] و [[توسعه]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[اقتصاد]] و [[توسعه]] === | ||
در نظامهای [[سرمایهداری]]، اساس [[رشد]] [[اقتصادی]] و [[شکوفایی]] [[اقتصادی]] و ازدیاد و تولید، [[ثروت]] است. هرکسی بیشتر کسب [[ثروت]] نماید مقدم است مسأله این نیست که [[تبعیض]] یا فاصله پیش آید. فاصله در درآمدها و نداشتن [[رفاه]] جمع کثیری از [[مردم]]، [[نگرانی]] [[نظام سرمایهداری]] نیست. در [[نظام سرمایهداری]]، حتی تدابیری که [[ثروت]] را تقسیم کند، [[تدابیر]] منفی و مردودی است در حالی که [[نظام اسلامی]] [[معتقد]] به [[جامعه]] ثروتمند و بدون [[فقر]] و عقبمانده است؛ [[معتقد]] به [[رشد]] [[اقتصادی]] است؛ اما [[رشد]] [[اقتصادی]] برای [[عدالت اجتماعی]] و برای [[رفاه عمومی]]. البته [[رشد]] [[اقتصادی]] مسأله موضوع [[درجه]] اول نیست. آنچه در [[درجه]] اول است، [[محروم]] در [[جامعه]] نباشد؛ [[تبعیض]] در استفاده از امکانات عمومی نباشد. هر کس برای خودش امکاناتی فراهم کرد، متعلق به خود اوست. اما [[فرصتها]] و امکانات متعلق به همه [[کشور]] است و باید در امور عمومی تبعیضی وجود نداشته باشد. معنا ندارد که یک نفر پای خود را روی دوش مأمورین دولتی بگذارد و با ترفند و با [[اعمال]] روشهای غلط، [[امتیاز]] بگیرند در [[جامعه اسلامی]] مفهومی ندارد عدهای در مدت کوتاهی [[رشد]] [[ثروت]] افسانهای داشته باشند بعد بگوید: من [[ثروت]] را خودم به دست آوردهام. در [[نظام اسلامی]]، ثروتی که بر پایه صحیحی کسب نشود، از اصل [[نامشروع]] است. بنابراین باید [[اقتصاد]] فردی و [[اجتماعی]] بر مبنای [[عدالت]] شکل بگیرد. | در نظامهای [[سرمایهداری]]، اساس [[رشد]] [[اقتصادی]] و [[شکوفایی]] [[اقتصادی]] و ازدیاد و تولید، [[ثروت]] است. هرکسی بیشتر کسب [[ثروت]] نماید مقدم است مسأله این نیست که [[تبعیض]] یا فاصله پیش آید. فاصله در درآمدها و نداشتن [[رفاه]] جمع کثیری از [[مردم]]، [[نگرانی]] [[نظام سرمایهداری]] نیست. در [[نظام سرمایهداری]]، حتی تدابیری که [[ثروت]] را تقسیم کند، [[تدابیر]] منفی و مردودی است در حالی که [[نظام اسلامی]] [[معتقد]] به [[جامعه]] ثروتمند و بدون [[فقر]] و عقبمانده است؛ [[معتقد]] به [[رشد]] [[اقتصادی]] است؛ اما [[رشد]] [[اقتصادی]] برای [[عدالت اجتماعی]] و برای [[رفاه عمومی]]. البته [[رشد]] [[اقتصادی]] مسأله موضوع [[درجه]] اول نیست. آنچه در [[درجه]] اول است، [[محروم]] در [[جامعه]] نباشد؛ [[تبعیض]] در استفاده از امکانات عمومی نباشد. هر کس برای خودش امکاناتی فراهم کرد، متعلق به خود اوست. اما [[فرصتها]] و امکانات متعلق به همه [[کشور]] است و باید در امور عمومی تبعیضی وجود نداشته باشد. معنا ندارد که یک نفر پای خود را روی دوش مأمورین دولتی بگذارد و با ترفند و با [[اعمال]] روشهای غلط، [[امتیاز]] بگیرند در [[جامعه اسلامی]] مفهومی ندارد عدهای در مدت کوتاهی [[رشد]] [[ثروت]] افسانهای داشته باشند بعد بگوید: من [[ثروت]] را خودم به دست آوردهام. در [[نظام اسلامی]]، ثروتی که بر پایه صحیحی کسب نشود، از اصل [[نامشروع]] است. بنابراین باید [[اقتصاد]] فردی و [[اجتماعی]] بر مبنای [[عدالت]] شکل بگیرد. | ||
ایشان معتقدند: [[اسلام]]، مسلکی خاص در مسائل [[اقتصادی]] [[جامعه اسلامی]] دارد. [[رفاه عمومی]] و [[عدالت اجتماعی]] اساس [[سیاست]] کلی [[اقتصادی]] [[کشور]] را تشکیل میدهد؛ البته ممکن است شخصی با تلاش و استعداد بیشتر، بهره بیشتری برای خودش فراهم کند. این مانعی ندارد. اما در [[جامعه]] [[فقر]] نباید باشد. [[هدف]] برنامه ریزان باید این باشد. بر اساس این مبانی لازم است قانونگذاران و مدیران و [[کارگزاران]] [[نظام]]، [[سیاست]] کلی [[اقتصاد]] [[کشور]] را ساماندهی و برنامهریزی نمایند<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در مراسم تنفیذ حکم دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، ۱۲/۵/۱۳۷۲.</ref>. | ایشان معتقدند: [[اسلام]]، مسلکی خاص در مسائل [[اقتصادی]] [[جامعه اسلامی]] دارد. [[رفاه عمومی]] و [[عدالت اجتماعی]] اساس [[سیاست]] کلی [[اقتصادی]] [[کشور]] را تشکیل میدهد؛ البته ممکن است شخصی با تلاش و استعداد بیشتر، بهره بیشتری برای خودش فراهم کند. این مانعی ندارد. اما در [[جامعه]] [[فقر]] نباید باشد. [[هدف]] برنامه ریزان باید این باشد. بر اساس این مبانی لازم است قانونگذاران و مدیران و [[کارگزاران]] [[نظام]]، [[سیاست]] کلی [[اقتصاد]] [[کشور]] را ساماندهی و برنامهریزی نمایند<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در مراسم تنفیذ حکم دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، ۱۲/۵/۱۳۷۲.</ref>. | ||
*در [[اندیشه]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، بر خلاف برخی که [[معتقد]] بودند اول [[رشد]] و توسعه در [[کشور]] انجام پذیرد سپس [[عدالت اجتماعی]] پیاده شود؛ ایشان تأکید دارند [[رشد]] و توسعه باید همراه هم باشد. [[تصور]] برخی بر این مبناست؛ بایستی دورهای را صرف [[رشد]] و توسعه کرده وقتی که به آن نقطه مطلوب رسیدیم، سپس به تأمین [[عدالت اجتماعی]] میپردازیم. در [[اندیشه]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] این [[فکر]] [[اسلامی]] نیست؛ بلکه در [[تفکر]] [[اسلامی]] "[[عدالت]]" [[هدف]] است و [[رشد]] و توسعه مقدمه [[عدالت]] است. اگر روزی در [[کشور]] [[عدالت اجتماعی]] نباشد، باید آن روز را [[تحمل]] نکنیم. اگر در [[کشور]] تفاوت و فاصله طبقاتی وجود داشت و کسانی در [[فقر]] و [[محرومیت]] باشند به [[دلیل]] عدم [[اجرای عدالت]] خواهد بود<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار با رئیس جمهور و هیأت وزیران به مناسبت بزرگداشت هفته دولت، ۸/۶/۱۳۷۴.</ref>. | * در [[اندیشه]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، بر خلاف برخی که [[معتقد]] بودند اول [[رشد]] و توسعه در [[کشور]] انجام پذیرد سپس [[عدالت اجتماعی]] پیاده شود؛ ایشان تأکید دارند [[رشد]] و توسعه باید همراه هم باشد. [[تصور]] برخی بر این مبناست؛ بایستی دورهای را صرف [[رشد]] و توسعه کرده وقتی که به آن نقطه مطلوب رسیدیم، سپس به تأمین [[عدالت اجتماعی]] میپردازیم. در [[اندیشه]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] این [[فکر]] [[اسلامی]] نیست؛ بلکه در [[تفکر]] [[اسلامی]] "[[عدالت]]" [[هدف]] است و [[رشد]] و توسعه مقدمه [[عدالت]] است. اگر روزی در [[کشور]] [[عدالت اجتماعی]] نباشد، باید آن روز را [[تحمل]] نکنیم. اگر در [[کشور]] تفاوت و فاصله طبقاتی وجود داشت و کسانی در [[فقر]] و [[محرومیت]] باشند به [[دلیل]] عدم [[اجرای عدالت]] خواهد بود<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار با رئیس جمهور و هیأت وزیران به مناسبت بزرگداشت هفته دولت، ۸/۶/۱۳۷۴.</ref>. | ||
در نگاه [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، توسعه و [[سازندگی]] اگر بدون تأمین [[عدالت اجتماعی]] باشد، نتیجه آن رونق [[اقتصادی]]، و برخورداری عدهای خاص و فقیرتر شدن [[اکثریت]] [[جامعه]] خواهد شد. [[سازندگی]] و رونق [[اقتصادی]] [[کشور]] باید بستر [[پیشرفت]] مادی توأم با [[عدالت اجتماعی]] را فراهم سازد. [[رشد]] [[اقتصادی]] در [[کشور]] باید متوازن و تأمین کننده [[عدالت]] باشد. توسعه و [[سازندگی]] [[کشور]] باید فاصله بین [[فقیر]] و [[غنی]] را روز به روز کمتر نماید. بنابراین باید در برنامه ریزیهای کوتاه و بلند مدت [[اقتصادی]]، توجه [[کارگزاران]] [[نظام]] به [[عدالت]] باشد و به سمت و سوی [[رشد]] و توسعه و [[سازندگی]] باشد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در پیام به مناسبت حلول سال ۱۳۷۲ هجری شمسی، ۱/۱/۱۳۷۲.</ref>. | در نگاه [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، توسعه و [[سازندگی]] اگر بدون تأمین [[عدالت اجتماعی]] باشد، نتیجه آن رونق [[اقتصادی]]، و برخورداری عدهای خاص و فقیرتر شدن [[اکثریت]] [[جامعه]] خواهد شد. [[سازندگی]] و رونق [[اقتصادی]] [[کشور]] باید بستر [[پیشرفت]] مادی توأم با [[عدالت اجتماعی]] را فراهم سازد. [[رشد]] [[اقتصادی]] در [[کشور]] باید متوازن و تأمین کننده [[عدالت]] باشد. توسعه و [[سازندگی]] [[کشور]] باید فاصله بین [[فقیر]] و [[غنی]] را روز به روز کمتر نماید. بنابراین باید در برنامه ریزیهای کوتاه و بلند مدت [[اقتصادی]]، توجه [[کارگزاران]] [[نظام]] به [[عدالت]] باشد و به سمت و سوی [[رشد]] و توسعه و [[سازندگی]] باشد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در پیام به مناسبت حلول سال ۱۳۷۲ هجری شمسی، ۱/۱/۱۳۷۲.</ref>. | ||
*برخی در دهههای اخیر طرح [[عدالت اجتماعی]] را در تضاد و [[تقابل]] با تولید [[ثروت]] دانسته و نظرشان بر این است که با اجرای [[عدالت اجتماعی]] فرار [[سرمایه]] از [[کشور]] اتفاق میافتد در حالی که مفهوم [[عدالت اقتصادی]] این است که امکانات [[کشور]] را عادلانه و عاقلانه تقسیم کنیم و [[سعی]] کنیم امکانات را بیشتر کنیم تا به همه بیشتر برسد نه اینکه به قشر خاص و به دسته خاصی بیشتر برسد. بنابراین تولید [[ثروت]] با رعایت [[عدالت]] علاوه بر اینکه تضادی با [[عدالت]] ندارد بلکه بستر [[رشد]] تولید و [[ثروت]] را برای عموم [[جامعه]] مهیا مینماید<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | * برخی در دهههای اخیر طرح [[عدالت اجتماعی]] را در تضاد و [[تقابل]] با تولید [[ثروت]] دانسته و نظرشان بر این است که با اجرای [[عدالت اجتماعی]] فرار [[سرمایه]] از [[کشور]] اتفاق میافتد در حالی که مفهوم [[عدالت اقتصادی]] این است که امکانات [[کشور]] را عادلانه و عاقلانه تقسیم کنیم و [[سعی]] کنیم امکانات را بیشتر کنیم تا به همه بیشتر برسد نه اینکه به قشر خاص و به دسته خاصی بیشتر برسد. بنابراین تولید [[ثروت]] با رعایت [[عدالت]] علاوه بر اینکه تضادی با [[عدالت]] ندارد بلکه بستر [[رشد]] تولید و [[ثروت]] را برای عموم [[جامعه]] مهیا مینماید<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با توزیع [[فقر]]=== | === رابطه [[عدالت]] با توزیع [[فقر]] === | ||
[[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] میفرمایند: "بعضیها [[عدالت]] را توزیع [[فقر]]، در [[جامعه]] تعریف میکنند در حالی که مفهوم [[عدالت]] فراتر از این مقولات است. کسانیکه [[معتقد]] به [[عدالت]] هستند منظورشان توزیع [[فقر]] نیست بلکه توزیع عادلانه امکانات است. آنهایی که میگویند [[عدالت]] توزیع [[فقر]] است، مغز و [[روح]] حرفشان این است که دنبال [[عدالت]] نروید؛ دنبال تولید [[ثروت]] بروید تا آنچه تقسیم میشود، [[ثروت]] باشد. دنبال تولید [[ثروت]] رفتن بدون نگاه به [[عدالت]]، همان چیزی میشود که امروز در کشورهای [[سرمایهداری]] اتفاق افتاده است. در غنیترین [[کشور]] عالم کسانی هستند که از [[گرسنگی]] و از سرما و [[گرما]] میمیرند؛ واقعیتهایی است که منعکس و [[مشاهده]] میشود. کسانی هستند که در آرزوی یک آپارتمان سه چهار اتاقه سالهای سال تلاش میکنند و چون به جایی نمیرسند، میروند [[خیانت]] میکنند تا به این امکانات برسند. در مقطعی از [[انقلاب]] برخی به دنبال تولید [[ثروت]] و [[رشد]] و توسعه در [[جامعه]] بودند. [[معتقد]] بودند لازمه حرکت [[اقتصادی]] و [[پیشرفت]] عدم طرح [[عدالت]] است، [[اجرای عدالت]] را موکول به بعد از تولید [[ثروت]] میکردند. [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] در جواب این [[تفکر]] میفرمایند این نمیشود. [[عدالت]] یعنی امکاناتی که در [[کشور]] هست، عادلانه و عاقلانه تقسیم شود و [[سعی]] شود امکانات بیشتر شود تا به همه بیشتر برسد؛ نه اینکه به قشر خاص و به دسته خاصی بیشتر برسد. این [[وظیفه]] از [[وظایف دولت اسلامی]] است شاخصه [[دولت اسلامی]] رعایت [[حق]] و [[عدالت]] است"<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در اولین روز ورود به ساری، ۲۲/۷/۱۳۷۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] میفرمایند: "بعضیها [[عدالت]] را توزیع [[فقر]]، در [[جامعه]] تعریف میکنند در حالی که مفهوم [[عدالت]] فراتر از این مقولات است. کسانیکه [[معتقد]] به [[عدالت]] هستند منظورشان توزیع [[فقر]] نیست بلکه توزیع عادلانه امکانات است. آنهایی که میگویند [[عدالت]] توزیع [[فقر]] است، مغز و [[روح]] حرفشان این است که دنبال [[عدالت]] نروید؛ دنبال تولید [[ثروت]] بروید تا آنچه تقسیم میشود، [[ثروت]] باشد. دنبال تولید [[ثروت]] رفتن بدون نگاه به [[عدالت]]، همان چیزی میشود که امروز در کشورهای [[سرمایهداری]] اتفاق افتاده است. در غنیترین [[کشور]] عالم کسانی هستند که از [[گرسنگی]] و از سرما و [[گرما]] میمیرند؛ واقعیتهایی است که منعکس و [[مشاهده]] میشود. کسانی هستند که در آرزوی یک آپارتمان سه چهار اتاقه سالهای سال تلاش میکنند و چون به جایی نمیرسند، میروند [[خیانت]] میکنند تا به این امکانات برسند. در مقطعی از [[انقلاب]] برخی به دنبال تولید [[ثروت]] و [[رشد]] و توسعه در [[جامعه]] بودند. [[معتقد]] بودند لازمه حرکت [[اقتصادی]] و [[پیشرفت]] عدم طرح [[عدالت]] است، [[اجرای عدالت]] را موکول به بعد از تولید [[ثروت]] میکردند. [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] در جواب این [[تفکر]] میفرمایند این نمیشود. [[عدالت]] یعنی امکاناتی که در [[کشور]] هست، عادلانه و عاقلانه تقسیم شود و [[سعی]] شود امکانات بیشتر شود تا به همه بیشتر برسد؛ نه اینکه به قشر خاص و به دسته خاصی بیشتر برسد. این [[وظیفه]] از [[وظایف دولت اسلامی]] است شاخصه [[دولت اسلامی]] رعایت [[حق]] و [[عدالت]] است"<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در اولین روز ورود به ساری، ۲۲/۷/۱۳۷۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[قدرت سیاسی]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[قدرت سیاسی]] === | ||
[[دین]] اگر با [[قدرت]] همراه شود، خواهد توانست گسترش و بسط پیدا کند؛ اهداف و آرزوهای [[دینی]] را تحقق ببخشد و آرمانهایی را که [[دین]] [[شعار]] آنها را میداده است، در [[جامعه]] به وجود آورد. امور مذکور بدون [[قدرت]] امکان ندارد؛ مگر میشود [[عدالت اجتماعی]] را در [[جامعه]] با [[نصیحت]]، توصیه، التماس و خواهش به وجود آورد؟! [[عدالت اجتماعی]]، رفع [[تبعیض]] و کمک برای استقرار [[تساوی]] در [[قانون]] را مگر میشود بدون [[قدرت]]، در داخل [[جامعه]] و در سطح [[جهان]] - به صورت دیگر- به وجود آورد؟!<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران به مناسبت عید سعید مبعث، ۱۹/۹/۱۳۷۵.</ref> | [[دین]] اگر با [[قدرت]] همراه شود، خواهد توانست گسترش و بسط پیدا کند؛ اهداف و آرزوهای [[دینی]] را تحقق ببخشد و آرمانهایی را که [[دین]] [[شعار]] آنها را میداده است، در [[جامعه]] به وجود آورد. امور مذکور بدون [[قدرت]] امکان ندارد؛ مگر میشود [[عدالت اجتماعی]] را در [[جامعه]] با [[نصیحت]]، توصیه، التماس و خواهش به وجود آورد؟! [[عدالت اجتماعی]]، رفع [[تبعیض]] و کمک برای استقرار [[تساوی]] در [[قانون]] را مگر میشود بدون [[قدرت]]، در داخل [[جامعه]] و در سطح [[جهان]] - به صورت دیگر- به وجود آورد؟!<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران به مناسبت عید سعید مبعث، ۱۹/۹/۱۳۷۵.</ref> | ||
در [[فلسفه سیاسی]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، [[مشروعیت]] [[نظام]] بر دو رکن [[استوار]] است: [[مقبولیت]] [[مردم]] بر اساس [[رأی]] و خواست [[مردم]] و رکن دیگر بر اساس [[تقوا]] و [[عدالت]] میباشد. اگر [[مقبولیت]] مردمی باشد اما [[عدالت]] در [[حکومت]] نباشد از نظر [[اسلام]] این [[حکومت]]، [[حکومت]] نامشروعی است. ایشان با اشاره به [[نامه]] [[دعوت]] [[اهل کوفه]] به [[امام حسین]]{{ع}} که جزو سندهای ماندگار [[تاریخ اسلام]] است اینطور مینویسند: {{عربی|وَ لَأَمْري مَا الإمامُ إلاّ الحاكمُ بالقِسْطِ}}<ref>روضة الواعظین و بصیرة المتعین، محمد بن حسن فتال نیشابوری، ج۱، ص۱۷۳؛ بحار الانوار، علامه مجلسی ج۴۴، ص۳۳۵.</ref>. [[حاکم]] در [[جامعه اسلامی]] و [[حکومت]] نیست، مگر آنکه عامل به [[قسط]] باشد، [[حکم]] به [[قسط]] و [[عدالت]] کند. اگر [[حکم]] به [[عدالت]] نکرد، هر کس که او را [[نصب]] کرده و هر کس که او را [[انتخاب]] کرده، [[نامشروع]] است. بر همین [[مبانی دینی]] است که [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] [[مشروعیت رهبری]] و همه [[کارگزاران]] [[نظام]] را بستگی به [[مبارزه]] با [[فساد]]، [[تبعیض]] و عدالتخواهی دانسته و پایه [[مشروعیت حکومت]] را تحقق [[عدالت]] میدانند. در [[اندیشه]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] اگر [[نظام]] دنبال [[عدالت]] نباشد تمامی اختیارات و [[تصرف]] [[کارگزاران]] [[نظام]] حتی [[رهبری]] [[نامشروع]] خواهد بود<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۵/۶/۱۳۸۲.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | در [[فلسفه سیاسی]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، [[مشروعیت]] [[نظام]] بر دو رکن [[استوار]] است: [[مقبولیت]] [[مردم]] بر اساس [[رأی]] و خواست [[مردم]] و رکن دیگر بر اساس [[تقوا]] و [[عدالت]] میباشد. اگر [[مقبولیت]] مردمی باشد اما [[عدالت]] در [[حکومت]] نباشد از نظر [[اسلام]] این [[حکومت]]، [[حکومت]] نامشروعی است. ایشان با اشاره به [[نامه]] [[دعوت]] [[اهل کوفه]] به [[امام حسین]] {{ع}} که جزو سندهای ماندگار [[تاریخ اسلام]] است اینطور مینویسند: {{عربی|وَ لَأَمْري مَا الإمامُ إلاّ الحاكمُ بالقِسْطِ}}<ref>روضة الواعظین و بصیرة المتعین، محمد بن حسن فتال نیشابوری، ج۱، ص۱۷۳؛ بحار الانوار، علامه مجلسی ج۴۴، ص۳۳۵.</ref>. [[حاکم]] در [[جامعه اسلامی]] و [[حکومت]] نیست، مگر آنکه عامل به [[قسط]] باشد، [[حکم]] به [[قسط]] و [[عدالت]] کند. اگر [[حکم]] به [[عدالت]] نکرد، هر کس که او را [[نصب]] کرده و هر کس که او را [[انتخاب]] کرده، [[نامشروع]] است. بر همین [[مبانی دینی]] است که [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] [[مشروعیت رهبری]] و همه [[کارگزاران]] [[نظام]] را بستگی به [[مبارزه]] با [[فساد]]، [[تبعیض]] و عدالتخواهی دانسته و پایه [[مشروعیت حکومت]] را تحقق [[عدالت]] میدانند. در [[اندیشه]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] اگر [[نظام]] دنبال [[عدالت]] نباشد تمامی اختیارات و [[تصرف]] [[کارگزاران]] [[نظام]] حتی [[رهبری]] [[نامشروع]] خواهد بود<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۵/۶/۱۳۸۲.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با فیمنیسم=== | === رابطه [[عدالت]] با فیمنیسم === | ||
در [[بینش]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] بر خلاف [[افراط]] و تفریطهایی که در نوع نگرش به [[زن]] و مرد میباشد و بهخصوص در دنیای مدرنیته نوعی [[تفریط]] در بها دادن [[کذب]] به جنس [[زن]] صورت گرفته است. ایشان تأکید دارند با توجه به [[طبیعت]] [[آفرینش]] [[زن]] و مرد باید طبیعتها شناخته شود، سپس بر اساس [[طبیعت]] جنسی [[زن]] و [[مرد]] [[رفتار]] شود؛ بنابراین در [[اسلام]] مبنا [[تعادل]] و رعایت [[حقوق]] است. بر اساس جنسیت مرد و [[زن]] [[احکام اسلام]] شکل گرفته است. در جایی ممکن است [[احکام]] [[زن]] با [[احکام]] مرد متفاوت باشد؛ همچنان که [[طبیعت]] [[زن]] با [[طبیعت]] مرد در بعضی از خصوصیات متفاوت است. بیشترین حقایق و واقعیتهای [[فطرت]] و طینت بشری در مورد [[زن]] و مرد، در [[معارف اسلامی]] است و [[معارف اسلامی]] تأکید بر رعایت [[عدالت]] جنسیتی دارند<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در همایش بزرگ خواهران در ورزشگاه آزادی به مناسبت جشن میلاد کوثر، ۳۰/۷/۱۳۷۶.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | در [[بینش]] [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] بر خلاف [[افراط]] و تفریطهایی که در نوع نگرش به [[زن]] و مرد میباشد و بهخصوص در دنیای مدرنیته نوعی [[تفریط]] در بها دادن [[کذب]] به جنس [[زن]] صورت گرفته است. ایشان تأکید دارند با توجه به [[طبیعت]] [[آفرینش]] [[زن]] و مرد باید طبیعتها شناخته شود، سپس بر اساس [[طبیعت]] جنسی [[زن]] و [[مرد]] [[رفتار]] شود؛ بنابراین در [[اسلام]] مبنا [[تعادل]] و رعایت [[حقوق]] است. بر اساس جنسیت مرد و [[زن]] [[احکام اسلام]] شکل گرفته است. در جایی ممکن است [[احکام]] [[زن]] با [[احکام]] مرد متفاوت باشد؛ همچنان که [[طبیعت]] [[زن]] با [[طبیعت]] مرد در بعضی از خصوصیات متفاوت است. بیشترین حقایق و واقعیتهای [[فطرت]] و طینت بشری در مورد [[زن]] و مرد، در [[معارف اسلامی]] است و [[معارف اسلامی]] تأکید بر رعایت [[عدالت]] جنسیتی دارند<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در همایش بزرگ خواهران در ورزشگاه آزادی به مناسبت جشن میلاد کوثر، ۳۰/۷/۱۳۷۶.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[تمدن]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[تمدن]] === | ||
[[اسلام]] برای [[جامعه]] [[پیشرفت]] [[علمی]]، فناوری و [[پیشرفت]] [[دنیوی]] میخواهد. [[اسلام]]، [[پیروان]] خود را به [[علم]]، عمل، تلاش و فعالیت [[تشویق]] میکند. اساساً [[سنّت الهی]] بر حرکت و کمال است. هر ملتی تلاش و کار کند، بدون تردید اقتضای [[عدالت الهی]] آن است که به نتیجه تلاش که [[توفیق الهی]] است برسد؛ بنابراین [[اسلام]] هم [[حیات مادی]] و هم [[معنویت]] و [[آرامش]] [[ابدی]] [[مردم]] را منظور کرده است. این [[آرمان]] محقق نمیشود مگر اینکه این تمدنسازی و توجه به [[حیات مادی]] [[ملت]] همراه [[عدالت اجتماعی]] باشد والا در [[دنیا]] کشورهای توسعه یافته و [[متمدن]] زیادی وجود دارند که [[تمدن]] منهای [[عدالت]] بنا کردهاند موجب سلب [[آرامش]] [[حقیقی]] از [[جامعه]] و شکاف طبقاتی و همچین [[غفلت]] از [[آخرت]] و [[کمال انسانی]] شدهاند. [[نظام جمهوری اسلامی]] در تلاش است که تمدنسازی را بر اساس محوریت [[عدالت اجتماعی]] داشته باشد تا الگوی [[پیشرفت]]، توسعه و [[رفاه]] همراه با [[عدالت]]، [[برادری]]، [[محبت]] و [[عطوفت]] بین قشرها و پرشدن شکاف بین [[فقیر]] و [[غنی]] در [[جامعه]] و [[پیشرفت]] توأم با [[معنویت]] باشد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم رفسنجان، ۱۸/۲/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | [[اسلام]] برای [[جامعه]] [[پیشرفت]] [[علمی]]، فناوری و [[پیشرفت]] [[دنیوی]] میخواهد. [[اسلام]]، [[پیروان]] خود را به [[علم]]، عمل، تلاش و فعالیت [[تشویق]] میکند. اساساً [[سنّت الهی]] بر حرکت و کمال است. هر ملتی تلاش و کار کند، بدون تردید اقتضای [[عدالت الهی]] آن است که به نتیجه تلاش که [[توفیق الهی]] است برسد؛ بنابراین [[اسلام]] هم [[حیات مادی]] و هم [[معنویت]] و [[آرامش]] [[ابدی]] [[مردم]] را منظور کرده است. این [[آرمان]] محقق نمیشود مگر اینکه این تمدنسازی و توجه به [[حیات مادی]] [[ملت]] همراه [[عدالت اجتماعی]] باشد والا در [[دنیا]] کشورهای توسعه یافته و [[متمدن]] زیادی وجود دارند که [[تمدن]] منهای [[عدالت]] بنا کردهاند موجب سلب [[آرامش]] [[حقیقی]] از [[جامعه]] و شکاف طبقاتی و همچین [[غفلت]] از [[آخرت]] و [[کمال انسانی]] شدهاند. [[نظام جمهوری اسلامی]] در تلاش است که تمدنسازی را بر اساس محوریت [[عدالت اجتماعی]] داشته باشد تا الگوی [[پیشرفت]]، توسعه و [[رفاه]] همراه با [[عدالت]]، [[برادری]]، [[محبت]] و [[عطوفت]] بین قشرها و پرشدن شکاف بین [[فقیر]] و [[غنی]] در [[جامعه]] و [[پیشرفت]] توأم با [[معنویت]] باشد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم رفسنجان، ۱۸/۲/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[صلح]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[صلح]] === | ||
[[صلح]] زمانی خوب است که عادلانه باشد. بسیاری جهت رسیدن به [[عدالت]] [[جنگ]] میکنند و برای [[عدالت]] میجنگند. بنابراین [[عدالت]] از صلح بالاتر و مهمتر است و [[حقیقت]] هم همین است<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران، در روز عید مبعث، ۲۹/۹/۱۳۷۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | [[صلح]] زمانی خوب است که عادلانه باشد. بسیاری جهت رسیدن به [[عدالت]] [[جنگ]] میکنند و برای [[عدالت]] میجنگند. بنابراین [[عدالت]] از صلح بالاتر و مهمتر است و [[حقیقت]] هم همین است<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران، در روز عید مبعث، ۲۹/۹/۱۳۷۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
===رابطه [[عدالت]] با [[مهدویت]]=== | === رابطه [[عدالت]] با [[مهدویت]] === | ||
[[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] معتقدند: "در مورد مسائل [[اجتماعی]]، هیچ چیز به [[قدر]] [[عدالت]]، مورد توجه قرار نگرفته است. در مورد [[ظهور]] [[حضرت]] ([[بقیة الله الاعظم]] ارواحنا فداه و [[عجل الله فرجه]])، در بیشتر [[روایات]] و [[ادعیه]] و زیاراتی که درباره آن بزرگوار است به دنبال مسأله [[ظهور]] و [[قیام]] آن [[حضرت]]، {{متن حدیث|يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا}} وارد شده است. [[پروردگار]] عالم به وسیله او، [[زمین]] را پر از [[قسط و عدل]] میکند. البته [[خدا]] به وسیله [[امام زمان]]، [[زمین]] را از [[دین]] خودش هم پر میکند ولی آن چیزی که در [[ادعیه]] و [[روایات]] بیان شده است، {{عربی|يملأ الأرض به الدين، دين الحق}} نیست متعلق "یملأ"، [[قسط و عدل]]، [[عدالت]]، [[دادگری]] و [[انصاف]] است و این مطلب به اهمیت [[عدالت]] در [[فلسفه ظهور]] اشاره دارد"<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. در [[مکتب]] [[شیعه]]، [[انتظار فرج]] [[صاحب الزمان]]{{ع}} [[انتظار]] [[منجی عالم بشریت]] است که برای تحقق [[عدالت اجتماعی]] مطلق در [[جامعه بشری]] در همه ابعاد آن [[ظهور]] خواهد کرد. در [[حقیقت انتظار]] [[فرج]]، [[انتظار]] [[عدل]] و [[عدالت]] است. [[رهبر معظم انقلاب]] در بیان [[فضیلت]] و اهمیت [[فرج]] میفرمایند [[انتظار فرج]] را [[افضل]] [[اعمال]] دانستهاند؛ معلوم میشود [[انتظار]]، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید [[اشتباه]] و [[خیال]] کرد که [[انتظار]] یعنی این که دست روی دست بگذاریم و بمانیم تا یک کاری بشود. [[انتظار]] عمل است، [[آمادهسازی]] و تقویت [[انگیزه]] در [[دل]] و درون است، [[نشاط]] و تحرک و [[پویایی]] است، چنانکه [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref> یا {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> یعنی هیچ وقت ملتها و [[امتها]] نباید از [[گشایش]] [[مأیوس]] شوند. همه این [[امیدها]] و زمینهسازیها برای تحقق [[عدالت جهانی]] به [[رهبری]] امامی [[عادل]] میباشد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۲۹/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] معتقدند: "در مورد مسائل [[اجتماعی]]، هیچ چیز به [[قدر]] [[عدالت]]، مورد توجه قرار نگرفته است. در مورد [[ظهور]] [[حضرت]] ([[بقیة الله الاعظم]] ارواحنا فداه و [[عجل الله فرجه]])، در بیشتر [[روایات]] و [[ادعیه]] و زیاراتی که درباره آن بزرگوار است به دنبال مسأله [[ظهور]] و [[قیام]] آن [[حضرت]]، {{متن حدیث|يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا}} وارد شده است. [[پروردگار]] عالم به وسیله او، [[زمین]] را پر از [[قسط و عدل]] میکند. البته [[خدا]] به وسیله [[امام زمان]]، [[زمین]] را از [[دین]] خودش هم پر میکند ولی آن چیزی که در [[ادعیه]] و [[روایات]] بیان شده است، {{عربی|يملأ الأرض به الدين، دين الحق}} نیست متعلق "یملأ"، [[قسط و عدل]]، [[عدالت]]، [[دادگری]] و [[انصاف]] است و این مطلب به اهمیت [[عدالت]] در [[فلسفه ظهور]] اشاره دارد"<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. در [[مکتب]] [[شیعه]]، [[انتظار فرج]] [[صاحب الزمان]] {{ع}} [[انتظار]] [[منجی عالم بشریت]] است که برای تحقق [[عدالت اجتماعی]] مطلق در [[جامعه بشری]] در همه ابعاد آن [[ظهور]] خواهد کرد. در [[حقیقت انتظار]] [[فرج]]، [[انتظار]] [[عدل]] و [[عدالت]] است. [[رهبر معظم انقلاب]] در بیان [[فضیلت]] و اهمیت [[فرج]] میفرمایند [[انتظار فرج]] را [[افضل]] [[اعمال]] دانستهاند؛ معلوم میشود [[انتظار]]، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید [[اشتباه]] و [[خیال]] کرد که [[انتظار]] یعنی این که دست روی دست بگذاریم و بمانیم تا یک کاری بشود. [[انتظار]] عمل است، [[آمادهسازی]] و تقویت [[انگیزه]] در [[دل]] و درون است، [[نشاط]] و تحرک و [[پویایی]] است، چنانکه [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref> یا {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> یعنی هیچ وقت ملتها و [[امتها]] نباید از [[گشایش]] [[مأیوس]] شوند. همه این [[امیدها]] و زمینهسازیها برای تحقق [[عدالت جهانی]] به [[رهبری]] امامی [[عادل]] میباشد<ref>حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۲۹/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیتالله خامنهای (کتاب)|منظومه فکری آیتالله خامنهای]]</ref>. | ||
==[[عدل]] و [[احسان]]== | == [[عدل]] و [[احسان]] == | ||
[[عدالت]] و احسان مقولهای [[ارزشمند]] است، و در تمامی عرصههای فردی و [[اجتماعی]] نقش دارد. تلاش [[انبیا]] در جهت تحقق عدالت در بُعد اجتماعی و فردی بوده است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۸۶.</ref>. تحقق چنین عدالتی بسیار دشوار است زیرا [[جامعه]] باید از لحاظ [[اخلاقی]] به کمال رسیده باشد تا بتوان [[عدالت کامل]] را در آن [[اجرا]] کرد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱/۱/۱۳۷۶.</ref>. بدون چنین تحولی [[عدالت]] مورد نظر [[اسلام]] تحقق نمییابد زیرا عدهای را که در صدد [[سوء]] استفاده از [[بیتالمال]] هستند، ناراضی ساخته و موجبات [[کارشکنی]] آنان را فراهم میکند<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱/۱/۱۳۷۶.</ref>. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[وظیفه]] [[زمامداران]] و [[مسئولان]] را، ملزم کردن خویش به رعایت عدالت و اولین گام در [[راه]] عدالت را دور کردن [[هواهای نفسانی]] دانسته است. {{متن حدیث|قَدْ أَلْزَمَ نَفْسَهُ الْعَدْلَ فَكَانَ أَوَّلَ عَدْلِهِ نَفْيُ الْهَوَى عَنْ نَفْسِهِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۷ (۱۱۹)؛ [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۶/۱۲/۱۳۷۹.</ref>. در [[اندیشه]] [[انقلاب اسلامی]] عدالت و [[احسان]]، درسی است که از [[قرآن]]، بیانات [[پیامبر]]{{صل}} و امیرمؤمنان{{ع}} گرفته شده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref> امیرمؤمنان [[دستور]] میدهد که به همه [[نیکی]] کنید، چون، یا [[برادر]] [[اسلامی]] تو است و یا به هر حال [[انسان]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳ (۴۲۷).</ref>؛ [[منطق]] اسلام [[خدمت]] و [[محبت]] به همه انسانهاست<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۹/۸/۱۳۹۲.</ref>. | [[عدالت]] و احسان مقولهای [[ارزشمند]] است، و در تمامی عرصههای فردی و [[اجتماعی]] نقش دارد. تلاش [[انبیا]] در جهت تحقق عدالت در بُعد اجتماعی و فردی بوده است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۸۶.</ref>. تحقق چنین عدالتی بسیار دشوار است زیرا [[جامعه]] باید از لحاظ [[اخلاقی]] به کمال رسیده باشد تا بتوان [[عدالت کامل]] را در آن [[اجرا]] کرد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱/۱/۱۳۷۶.</ref>. بدون چنین تحولی [[عدالت]] مورد نظر [[اسلام]] تحقق نمییابد زیرا عدهای را که در صدد [[سوء]] استفاده از [[بیتالمال]] هستند، ناراضی ساخته و موجبات [[کارشکنی]] آنان را فراهم میکند<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱/۱/۱۳۷۶.</ref>. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[وظیفه]] [[زمامداران]] و [[مسئولان]] را، ملزم کردن خویش به رعایت عدالت و اولین گام در [[راه]] عدالت را دور کردن [[هواهای نفسانی]] دانسته است. {{متن حدیث|قَدْ أَلْزَمَ نَفْسَهُ الْعَدْلَ فَكَانَ أَوَّلَ عَدْلِهِ نَفْيُ الْهَوَى عَنْ نَفْسِهِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۷ (۱۱۹)؛ [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۶/۱۲/۱۳۷۹.</ref>. در [[اندیشه]] [[انقلاب اسلامی]] عدالت و [[احسان]]، درسی است که از [[قرآن]]، بیانات [[پیامبر]] {{صل}} و امیرمؤمنان {{ع}} گرفته شده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref> امیرمؤمنان [[دستور]] میدهد که به همه [[نیکی]] کنید، چون، یا [[برادر]] [[اسلامی]] تو است و یا به هر حال [[انسان]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳ (۴۲۷).</ref>؛ [[منطق]] اسلام [[خدمت]] و [[محبت]] به همه انسانهاست<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۹/۸/۱۳۹۲.</ref>. | ||
==[[عدالت]]== | == [[عدالت]] == | ||
[[حضرت آیتالله خامنهای]] با استفاده از [[آیات قرآن]]، عدالت را جزء ذات [[ادیان]] میدانند؛ به طوری که [[هدف]] ادیان، ایجاد [[نظام]] عادلانه است و بدون داشتن این هدف، هیچ [[دینی]] وجود ندارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۳/۱۰/۱۳۶۳.</ref>. ایشان عدالت را بارزترین [[آرمان]] و هدف [[نظام اسلامی]] میدانند و کثرت استعمال این هدف را در [[نصوص]] و متون [[اسلامی]] دلیل بر اهمیت آن تلقی میکنند و تصریح دارند به اینکه هر کس در اهمیت عدالت [[شک]] دارد، کافی است مراجعه کند به آنچه که درباره تشکیل یک نظامی بر مبنای [[حاکمیت]] [[دین در قرآن]] و در [[حدیث]] و در کلمات بزرگان آمده و [[بدیهی]] است که در نظام اسلامی، در یک [[نظام دینی]] همه [[مردم]] بایستی به سمت [[دینداری]]، [[خداپرستی]]، [[عبادت خدا]]، [[اخلاق حسنه]] پیش بروند. این موضوع کمتر از موضوع عدالت در آثار اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است. در [[قرآن]] وقتی که میفرماید که ما [[پیغمبران]] را فرستادیم، بعد میفرماید: {{متن قرآن|لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> هدف از [[ارسال پیامبران]] [[الهی]]، دستیابی به [[قسط]] است. قسط یعنی [[زندگی]] عادلانه<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۲/۱۳۷۷.</ref>. اهمیت این هدف تا آنجاست که در نظام اسلامی، مبنای همه [[تصمیم]] گیریهای اجرایی قرار میگیرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۳/۳/۱۳۷۰.</ref>. در پرتو عدالت و نظام عادلانه به [[کمالات انسانی]] میتوان نائل شد<ref>راه امام راه ما، ص۲۸-۲۹.</ref>. اهمیت عدالت از نظر ایشان تا آنجاست که عدالت را در بین اهداف میانی از همه مهمتر میدانند و راه رسیدن به اهداف غایی را هم در گرو تحقق عدالت در [[جامعه]] میدانند؛ زیرا [[قسط و عدل]] از واجبترین کارهاست. کارهای گوناگون، مانند [[رفاه]]، [[مبارزه]]، [[جنگ]]، [[سازندگی]] و توسعه برای آن است که در جامعه، عدالت برقرار بشود؛ از [[خیرات]] جامعه همه بتوانند استفاده بکنند؛ یک عدهای [[محروم]] نشوند، یک عدهای به آنها [[ظلم]] نکنند. در محیط قسط و عدل است که [[انسانها]] میتوانند [[رشد]] کنند، به [[مقامات]] عالی بشری برسند و [[کمال انسانی]] خودشان را به دست بیاورند. [[قسط و عدل]] یک مقدمه [[واجب]] است برای [[کمال نهایی]] [[انسان]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۵/۴/۱۳۷۶.</ref>. | [[حضرت آیتالله خامنهای]] با استفاده از [[آیات قرآن]]، عدالت را جزء ذات [[ادیان]] میدانند؛ به طوری که [[هدف]] ادیان، ایجاد [[نظام]] عادلانه است و بدون داشتن این هدف، هیچ [[دینی]] وجود ندارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۳/۱۰/۱۳۶۳.</ref>. ایشان عدالت را بارزترین [[آرمان]] و هدف [[نظام اسلامی]] میدانند و کثرت استعمال این هدف را در [[نصوص]] و متون [[اسلامی]] دلیل بر اهمیت آن تلقی میکنند و تصریح دارند به اینکه هر کس در اهمیت عدالت [[شک]] دارد، کافی است مراجعه کند به آنچه که درباره تشکیل یک نظامی بر مبنای [[حاکمیت]] [[دین در قرآن]] و در [[حدیث]] و در کلمات بزرگان آمده و [[بدیهی]] است که در نظام اسلامی، در یک [[نظام دینی]] همه [[مردم]] بایستی به سمت [[دینداری]]، [[خداپرستی]]، [[عبادت خدا]]، [[اخلاق حسنه]] پیش بروند. این موضوع کمتر از موضوع عدالت در آثار اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است. در [[قرآن]] وقتی که میفرماید که ما [[پیغمبران]] را فرستادیم، بعد میفرماید: {{متن قرآن|لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> هدف از [[ارسال پیامبران]] [[الهی]]، دستیابی به [[قسط]] است. قسط یعنی [[زندگی]] عادلانه<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۲/۱۳۷۷.</ref>. اهمیت این هدف تا آنجاست که در نظام اسلامی، مبنای همه [[تصمیم]] گیریهای اجرایی قرار میگیرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۳/۳/۱۳۷۰.</ref>. در پرتو عدالت و نظام عادلانه به [[کمالات انسانی]] میتوان نائل شد<ref>راه امام راه ما، ص۲۸-۲۹.</ref>. اهمیت عدالت از نظر ایشان تا آنجاست که عدالت را در بین اهداف میانی از همه مهمتر میدانند و راه رسیدن به اهداف غایی را هم در گرو تحقق عدالت در [[جامعه]] میدانند؛ زیرا [[قسط و عدل]] از واجبترین کارهاست. کارهای گوناگون، مانند [[رفاه]]، [[مبارزه]]، [[جنگ]]، [[سازندگی]] و توسعه برای آن است که در جامعه، عدالت برقرار بشود؛ از [[خیرات]] جامعه همه بتوانند استفاده بکنند؛ یک عدهای [[محروم]] نشوند، یک عدهای به آنها [[ظلم]] نکنند. در محیط قسط و عدل است که [[انسانها]] میتوانند [[رشد]] کنند، به [[مقامات]] عالی بشری برسند و [[کمال انسانی]] خودشان را به دست بیاورند. [[قسط و عدل]] یک مقدمه [[واجب]] است برای [[کمال نهایی]] [[انسان]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۵/۴/۱۳۷۶.</ref>. | ||
در [[فلسفه سیاسی]] [[حضرت آیتالله خامنهای]]، مفاهیم متعدد به صورت انضمامی مطرح میشوند و برای آنها مصادیق و الگوهایی معرفی میشود. ایشان [[نظام سیاسی]] [[علوی]] را مصداق نظام سیاسی [[عدالت محور]] معرفی میکنند. از نظر ایشان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در همان چند سالی که به [[خلافت]] و [[حکومت]] رسیدند نشان دادند که [[اولویت]] در نظر آن بزرگوار، استقرار [[عدل الهی]] و [[اسلامی]] است. [[جامعه اسلامی]] با [[عدل و قسط]] است که قوام پیدا میکند و میتواند به عنوان [[شاهد]] و مبشر و [[هدایتگر]] و [[الگو]] و نمونه، برای ملتهای عالم مطرح بشود. بدون [[عدل]] ممکن نیست؛ گرچه همه ارزشهای مادی و ظاهری و [[دنیایی]] را هم کسب کند، اگر [[عدالت]] نبود، در [[حقیقت]] هیچ کار انجام نشده است. این، آن برجستهترین مسأله در [[زندگی]] [[حکومتی]] امیرالمؤمنین{{ع}} بود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۰/۳/۱۳۷۱.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۷۸۱.</ref> | در [[فلسفه سیاسی]] [[حضرت آیتالله خامنهای]]، مفاهیم متعدد به صورت انضمامی مطرح میشوند و برای آنها مصادیق و الگوهایی معرفی میشود. ایشان [[نظام سیاسی]] [[علوی]] را مصداق نظام سیاسی [[عدالت محور]] معرفی میکنند. از نظر ایشان [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در همان چند سالی که به [[خلافت]] و [[حکومت]] رسیدند نشان دادند که [[اولویت]] در نظر آن بزرگوار، استقرار [[عدل الهی]] و [[اسلامی]] است. [[جامعه اسلامی]] با [[عدل و قسط]] است که قوام پیدا میکند و میتواند به عنوان [[شاهد]] و مبشر و [[هدایتگر]] و [[الگو]] و نمونه، برای ملتهای عالم مطرح بشود. بدون [[عدل]] ممکن نیست؛ گرچه همه ارزشهای مادی و ظاهری و [[دنیایی]] را هم کسب کند، اگر [[عدالت]] نبود، در [[حقیقت]] هیچ کار انجام نشده است. این، آن برجستهترین مسأله در [[زندگی]] [[حکومتی]] امیرالمؤمنین {{ع}} بود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۰/۳/۱۳۷۱.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۷۸۱.</ref> | ||
==[[عدالت]]== | == [[عدالت]] == | ||
عدالت یکی از ارکان مهم [[اخلاق اسلامی]] است و در نظامهای [[الهی]] تا بدانجا اهمیت دارد که [[قرآن کریم]] یکی از [[اهداف اصلی بعثت]] [[انبیای الهی]] را [[اقامه قسط]] و عدالت دانسته است<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...}} «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>. عدالت در [[شریعت اسلام]] مورد تأکید فراوان قرار گرفته و شرط ضروری، [[شهادت]]، [[قضاوت]]، [[امامت]] و... دانسته شده است. در [[معارف دینی]] [[اسلام]]، [[خداوند]]، [[پیامبر]]، [[ائمه]] به صفت عدالت توصیف شدهاند و لازم است تمام کارگزاران این [[نظام]] [[عادل]] باشند و در صورتیکه این صفت در بین [[زمامداران]] نباشد [[مفاسد]] غیرقابل جبرانی به وجود خواهد آمد<ref>صحیفه امام، ج۳، ص۳۰۴.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۶۷.</ref> | عدالت یکی از ارکان مهم [[اخلاق اسلامی]] است و در نظامهای [[الهی]] تا بدانجا اهمیت دارد که [[قرآن کریم]] یکی از [[اهداف اصلی بعثت]] [[انبیای الهی]] را [[اقامه قسط]] و عدالت دانسته است<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...}} «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>. عدالت در [[شریعت اسلام]] مورد تأکید فراوان قرار گرفته و شرط ضروری، [[شهادت]]، [[قضاوت]]، [[امامت]] و... دانسته شده است. در [[معارف دینی]] [[اسلام]]، [[خداوند]]، [[پیامبر]]، [[ائمه]] به صفت عدالت توصیف شدهاند و لازم است تمام کارگزاران این [[نظام]] [[عادل]] باشند و در صورتیکه این صفت در بین [[زمامداران]] نباشد [[مفاسد]] غیرقابل جبرانی به وجود خواهد آمد<ref>صحیفه امام، ج۳، ص۳۰۴.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۶۷.</ref> | ||
===[[تحقق عدالت]]=== | === [[تحقق عدالت]] === | ||
[[امام]] [[معتقد]] است که [[حکومت اسلامی]] تنها [[حکومت عادلانه]] است<ref>صحیفه نور، ج۸، ص۴۸۵.</ref> و با استقرار این [[حکومت]] [[دنیا]] خواهد فهمید که آن رژیمی که [[عدالت]] پرور است، [[نظام اسلامی]] است<ref>صحیفه نور، ج۹، ص۵۰.</ref>. | [[امام]] [[معتقد]] است که [[حکومت اسلامی]] تنها [[حکومت عادلانه]] است<ref>صحیفه نور، ج۸، ص۴۸۵.</ref> و با استقرار این [[حکومت]] [[دنیا]] خواهد فهمید که آن رژیمی که [[عدالت]] پرور است، [[نظام اسلامی]] است<ref>صحیفه نور، ج۹، ص۵۰.</ref>. | ||
باید خاطر نشان کرد که اگرچه [[توحید]] و [[خداباوری]]، [[هدف]] اصلی [[نظام سیاسی]] و هسته اصلی [[فرهنگ اسلامی]] است؛ ولی تحقق عدالت نیز در [[اصلاح]] [[انحرافات اعتقادی]] و [[رفتاری]] این دو [[دولت]]، نقش بهسزایی دارد و میتوان [[برپایی عدالت]] را از مهمترین مؤلفههای فرهنگی نظام اسلامی به شمار آورد. در [[حقیقت]] کارکرد عدالت در [[اندیشه]] [[اسلامی]]، بیش از آنکه [[اقتصادی]] باشد فرهنگی، [[اعتقادی]] و [[عقلانی]] است؛ یعنی [[اجرای عدالت]]، کلیۀ اعوجاجات، [[انحرافات]]، ناموزونیها و نبود اعتدالها را اصلاح میکند. بنابراین در خط مقدم این فرایند [[عدالتورزی]] و معتدلسازی، اصلاح انحرافات [[عقیدتی]] و سپس [[اخلاقی]] قرار دارد و به واسطه این اصلاح و از برآیند آن، [[اصلاحات]] اقتصادی و [[نظام]] توزیعی عادلانه و ایفای سایر استحقاقها صورت میپذیرد. البته معناکاوی واژه عدالت نیز مؤید این ادعا است. | باید خاطر نشان کرد که اگرچه [[توحید]] و [[خداباوری]]، [[هدف]] اصلی [[نظام سیاسی]] و هسته اصلی [[فرهنگ اسلامی]] است؛ ولی تحقق عدالت نیز در [[اصلاح]] [[انحرافات اعتقادی]] و [[رفتاری]] این دو [[دولت]]، نقش بهسزایی دارد و میتوان [[برپایی عدالت]] را از مهمترین مؤلفههای فرهنگی نظام اسلامی به شمار آورد. در [[حقیقت]] کارکرد عدالت در [[اندیشه]] [[اسلامی]]، بیش از آنکه [[اقتصادی]] باشد فرهنگی، [[اعتقادی]] و [[عقلانی]] است؛ یعنی [[اجرای عدالت]]، کلیۀ اعوجاجات، [[انحرافات]]، ناموزونیها و نبود اعتدالها را اصلاح میکند. بنابراین در خط مقدم این فرایند [[عدالتورزی]] و معتدلسازی، اصلاح انحرافات [[عقیدتی]] و سپس [[اخلاقی]] قرار دارد و به واسطه این اصلاح و از برآیند آن، [[اصلاحات]] اقتصادی و [[نظام]] توزیعی عادلانه و ایفای سایر استحقاقها صورت میپذیرد. البته معناکاوی واژه عدالت نیز مؤید این ادعا است. | ||
خط ۱۹۲: | خط ۱۹۲: | ||
بدین ترتیب [[تحقق عدالت]] و رفع جور و [[ستم]] در معنای مطلق آن و مساوی با محو همۀ [[انحرافات]]، از جمله [[شرک]]، [[کفر]]، [[گناه]]، [[امیال نفسانی]] و طاغیگریهای فردی و [[اجتماعی]] است. | بدین ترتیب [[تحقق عدالت]] و رفع جور و [[ستم]] در معنای مطلق آن و مساوی با محو همۀ [[انحرافات]]، از جمله [[شرک]]، [[کفر]]، [[گناه]]، [[امیال نفسانی]] و طاغیگریهای فردی و [[اجتماعی]] است. | ||
[[امام خمینی]] هم ضمن بیان عدم [[توفیق]] [[کلیه]] [[پیامبران]]{{صل}} در اجرای [[هدف]] اصلی [[عدالت]] و [[اصلاح]] و [[تربیت]] ابناء [[بشر]]، در فرازی بسیار [[زیبا]] و [[بلیغ]]، تحقق این کار ویژه [[توحیدی]]، [[اعتقادی]]، [[تربیتی]] و اصلاحگرایانه، مطلق و مُوسّع از عدالت توسط [[امام عصر]]{{ع}} را به تفصیل بیان نمودهاند و امام عصر{{ع}} را کسی میدانند که موفق به این معنا خواهد شد و عدالت را در تمام [[دنیا]] [[اجرا]] خواهد کرد، آن هم نه عدالتی که [[مردم]] عادی میفهمند که فقط قضیه عدالت در زمین برای [[رفاه مردم]] باشد بلکه [[عدالت]] در تمام مراتب [[انسانیت]] و [[اصلاح]] کلیه اعوجاجات و [[انحرافات]] صورت گرفته و [[بشریت]] را از تمام انحطاطها بیرون میآورد، و تمام کجیها را راست میکند و ابناء [[بشر]] را [[هدایت]] خواهند کرد<ref>صحیفه نور، ج۱۲، صص ۴۸۰ – ۴۸۲.</ref>. | [[امام خمینی]] هم ضمن بیان عدم [[توفیق]] [[کلیه]] [[پیامبران]] {{صل}} در اجرای [[هدف]] اصلی [[عدالت]] و [[اصلاح]] و [[تربیت]] ابناء [[بشر]]، در فرازی بسیار [[زیبا]] و [[بلیغ]]، تحقق این کار ویژه [[توحیدی]]، [[اعتقادی]]، [[تربیتی]] و اصلاحگرایانه، مطلق و مُوسّع از عدالت توسط [[امام عصر]] {{ع}} را به تفصیل بیان نمودهاند و امام عصر {{ع}} را کسی میدانند که موفق به این معنا خواهد شد و عدالت را در تمام [[دنیا]] [[اجرا]] خواهد کرد، آن هم نه عدالتی که [[مردم]] عادی میفهمند که فقط قضیه عدالت در زمین برای [[رفاه مردم]] باشد بلکه [[عدالت]] در تمام مراتب [[انسانیت]] و [[اصلاح]] کلیه اعوجاجات و [[انحرافات]] صورت گرفته و [[بشریت]] را از تمام انحطاطها بیرون میآورد، و تمام کجیها را راست میکند و ابناء [[بشر]] را [[هدایت]] خواهند کرد<ref>صحیفه نور، ج۱۲، صص ۴۸۰ – ۴۸۲.</ref>. | ||
بنابراین، کارکرد عدالت در [[اندیشه]] [[اسلامی]] و به تبع آن در آراء [[امام خمینی]]، در وحله اول و در مبنا و اساساً، [[توحیدی]] و [[اعتقادی]] است یعنی [[اجرای عدالت]] کلیۀ اعوجاجات، انحرافات، ناموزونیها و نبود اعتدالها را در حوزه انحرافات غیرتوحیدی و اعتقادی اصلاح میکند و بر مبنای این اصلاح و تعدیل اعتقادی و [[ایمانی]]، تعدیل [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]] صورت میگیرد و در [[حقیقت]] هرگونه اجرای عدالت در ابعاد فرعی یاد شده الزاماً به صورت پسینی و متعاقب [[تحقق عدالت]] در عرصه توحیدی و مبتنی بر آن باید باشد و این همان تحقق مطلق و موسع عدالت بوده و ضامن تعالی و [[پیشرفت]] [[واقعی]] که همان [[حیات طیبه]] هست، خواهد بود و میتوان [[اذعان]] نمود که وجه تمایز اصلی الگوی عدالت و [[پیشرفت اسلامی]] با نمونههای غربی و غیر اسلامی آن، زیرساخت و جهتگیری [[الهی]] و تقدم بُعد توحیدی آن است.<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۵۸۰.</ref> | بنابراین، کارکرد عدالت در [[اندیشه]] [[اسلامی]] و به تبع آن در آراء [[امام خمینی]]، در وحله اول و در مبنا و اساساً، [[توحیدی]] و [[اعتقادی]] است یعنی [[اجرای عدالت]] کلیۀ اعوجاجات، انحرافات، ناموزونیها و نبود اعتدالها را در حوزه انحرافات غیرتوحیدی و اعتقادی اصلاح میکند و بر مبنای این اصلاح و تعدیل اعتقادی و [[ایمانی]]، تعدیل [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]] صورت میگیرد و در [[حقیقت]] هرگونه اجرای عدالت در ابعاد فرعی یاد شده الزاماً به صورت پسینی و متعاقب [[تحقق عدالت]] در عرصه توحیدی و مبتنی بر آن باید باشد و این همان تحقق مطلق و موسع عدالت بوده و ضامن تعالی و [[پیشرفت]] [[واقعی]] که همان [[حیات طیبه]] هست، خواهد بود و میتوان [[اذعان]] نمود که وجه تمایز اصلی الگوی عدالت و [[پیشرفت اسلامی]] با نمونههای غربی و غیر اسلامی آن، زیرساخت و جهتگیری [[الهی]] و تقدم بُعد توحیدی آن است.<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۵۸۰.</ref> | ||