بحث:عدل در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

جایگاه عدالت در منظومه فکری مقام معظم رهبری

عدالت در منظومه فکری حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای از اهمیت و ویژگی خاص و محوری برخوردار است. ایشان بر اساس آیات و روایات وارده مباحث عالمانه در خصوص عدالت شده‌اند. جمع‌بندی آن عبارت است از[۱]:

  1. عدالت از نیازهای طبیعی بشر است؛
  2. دالت از نیازهای اصلی و همیشگی بشر است.
  3. عدالت سرآمد همه خواسته‌های انسانی است؛
  4. عدالت یک آرمان دائمی است و غیر قابل تغییر است؛
  5. عدالت یک قانون طبیعی و گردش طبیعی این عالم و تاریخ بشر است؛
  6. سنت الهی و جهت‌گیری فلسفه تاریخ بر مبنای عدالت است؛
  7. عدالت مبنای تعالی و رشد انسان است که در تزکیه آدمی نهفته است؛
  8. عدالت بخشی از حقوق اساسی اسلام است؛
  9. عدالت حق است. حق یعنی، آن جعلی که منطبق با واقعیت‌هاست؛
  10. عدالت بر پایه توحید بنا شده است؛
  11. عدالت از اصول ثابت اسلام است؛
  12. عدالت محور و مدار همه چیز است؛
  13. عدالت ملاک و اصل است؛
  14. عدالت تکیه گاه اسلام است؛
  15. عدالت هدیه الهی است؛
  16. عدالت از نشانه‌های توحید است؛
  17. عدالت پایه حکومت است؛
  18. عدالت مقوم حاکمیت اسلام است؛
  19. وجه فارق بین جامعه اسلامی و همه جوامع دیگر است؛
  20. قوام جامعه اسلامی با عدل است.

عدالت در اندیشه رهبر فرزانه انقلاب از جمله مفاهیمی است که ابعاد مختلفی دارد که می‌تواند موضوع مطالعه دانش‌ها و رویکردهایی چون فلسفه سیاسی، حقوق، سیاست، دین، اخلاق، اقتصاد، فرهنگ، هنر قرار گیرد. عدالت در بینش معظم له با بسیاری از مفاهیم سیاسی و اساسی زندگی تلاقی دارد؛ به طوری که قوام وجودی آنها بسته به وجود عدالت دارد. عدالت با آزادی، معنویت، نظام اجتماعی، برابری، مساوات، تندروی، حق، امنیت، رفاه، قانون، حقوق بشر و با بسیاری دیگر از مفاهیم زندگی ارتباط وثیق دارد. برخی از نسبت سنجی مفهومی کاری دشوار است و تنها به بیان رابطه برخی از مفاهیم با عدالت در بینش معرفتی ایشان اشاره می‌شود. به نظر می‌رسد در کنار تبیین رابطه مفاهیم، بخشی از ابعاد مفهومی عدالت در مجاورت با سایر مفاهیم روشن می‌شود.[۲]

عدالت و بعثت انبیاء

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، بارها به استناد آیه ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[۳] بیان فرموده‌اند که انزال کتاب‌های الهی و ارسال رسل برای تحقق قسط و عدال در میان جوامع بوده است. یعنی نمادهای ظلم و زورگویی و فساد را از میان بردارند. ایشان حرکت امام حسین(ع) را نیز در تداوم بعثت انبیاء و جهت تحقق عدالت بر می‌شمرند و بر اساس فرمایش آن حضرت در هنگامه خروج علیه حاکمیت یزد که فرمودند: «مَن رَأى سُلطاناً جائِراً، مُستَحِلّاً لِحَرامٍ، أو تارِكاً لِعَهدِ اللَّهِ ومُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص)، فَعَمِلَ في عِبادِ اللَّهِ بِالإِثمِ وَالعُدوانِ، ثُمَّ لَم يُغَيِّر عَلَيهِ بِقَولٍ وَلَا فِعلٍ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أن يُدخِلَهُ مُدخَلَهُ»[۴]. یعنی اگر کسی کانون فساد و ظلم را ببیند و بی‌تفاوت بنشیند، در نزد خدای متعال با او هم‌سرنوشت است. من برای گردن‌کشی و تفرعن حرکت نکردم. بلکه برای احیای دین جدم قیام کرده‌ام؛ بنابراین از اهداف مهم انبیاء و اوصیای الهی قیام برای عدالت و عدالت‌خواهی است[۵].[۶]

عدالت و مهدویت

مقام معظم رهبری در خصوص نسبت عدالت و مهدویت معتقدند: «در مورد مسائل اجتماعی، هیچ چیز به قدر عدالت، مورد توجه قرار نگرفته است. در مورد ظهور حضرت (بقیة الله الاعظم ارواحنافداه وعجل الله فرجه)، در بیشتر روایات و ادعیه و زیاراتی که درباره آن بزرگوار است به دنبال مسأله ظهور و قیام آن حضرت، «يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا» وارد شده است. پرودگار عالم به وسیله او زمین را پر از قسط و عدل می‌کند. البته خدا به وسیله امام زمان، زمین را از دین خودش هم پر می‌کند ولی آن چیزی که در ادعیه و روایات بیان شده است، يملأ الأرض به الدين، دين الحق نیست متعلق «یملأ»، قسط و عدل، عدالت، دادگری و انصاف است و این مطلب به اهمیت عدالت در فلسفه ظهور اشاره دارد»[۷]. در مکتب شیعه، انتظار فرج صاحب الزمان(ع) انتظار منجی عالم بشریت است که برای تحقق عدالت اجتماعی مطلق در جامعه بشری در همه ابعاد آن ظهور خواهد کرد. در حقیقت انتظار فرج انتظار عدل و عدالت است. رهبر معظم انقلاب در بیان فضیلت و اهمیت فرج می‌فرمایند انتظار فرج را افضل اعمال دانسته‌اند؛ معلوم می‌شود انتظار، یک عمل است، بی‌عملی نیست. نباید اشتباه و خیال کرد که انتظار یعنی این که دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار عمل است، آماده‌سازی و تقویت انگیزه در دل و درون است، نشاط و تحرک و پویایی است، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ[۸] یا ﴿إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۹] یعنی هیچ وقت ملت‌ها و امت‌ها نباید از گشایش مأیوس شوند. همه این امیدها و زمینه‌سازی‌ها برای تحقق عدالت جهانی به رهبری امامی عادل می‌باشد[۱۰].[۱۱]

عدالت و نظام اجتماعی

عدل در اندیشه مقام معظم رهبری، یک پیام شخصی نیست؛ بلکه یک نظام اجتماعی است؛ چراکه به استناد آیه ﴿لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[۱۲] جامعه قائم به قسط و عدالت اجتماعی است. به عبارت دیگر باید قانون و اجرای قانون، نظارت و قضاوت و تقسیم بیت المال همه عادلانه انجام بگیرد. ایشان ارزش نظام جمهوری اسلامی را به تحقق عدالت در آن می‌دانند و قیام انبیاء الهی و ظهور حضرت حجت(ع) را به جهت برپایی نظامی مبتنی بر عدالت بیان می‌دارند[۱۳].[۱۴]

عدالت و برابری

رهبر فرزانه انقلاب بر خلاف برداشت‌ها و تصورات غلط بعضی ساده‌اندیشان و آدم‌های کم‌عمق که عدالت را برابری بین آحاد جامعه می‌دانند معتقدند: عدالت همه جا به معنای «برابری» نیست به خیال اینکه همه جامعه باید برداشت یکسان داشته باشند در حالی که یکی بیشتر کار می‌کند، و یا دیگری استعداد بیشتری دارد و یا از نظر اجتماعی و شأن علمی ارزش بیشتری برای پیشرفت کشور دارد. بنابراین نمی‌شود همه جا آحاد جامعه را برابر فرض کرد. در چنین شرایطی فرض برابری افراد ظلم است. عدالت بر طبق حق عمل کردن و حق هر چیز و هر کسی را دادن است. کسی که تلاش و کوشش زیادی می‌کند باید از کسی که کمتر تلاش کرده است سهم بیشتری ببرد[۱۵].[۱۶]

عدالت و مساوات

برخی ممکن است عدالت را مساوات تلقی نمایند و رعایت مساوات در جامعه را از ارزش‌های بشری بدانند این در حالی است که عدالت، غیر از مساوات است. نباید اشتباه شود، گاهی وقت‌ها مساوات، ظلم است. چنانکه اشاره شد عدالت حق هر کسی را دادن است در حالی که مساوات دادن هر آنچه هست بین افراد به صورت مساوی، چه حق داشته باشد یا نداشته باشد[۱۷].[۱۸]

عدالت و تندروی

عده‌ای عدالت را تندروی، سخت‌گیری و عدم رعایت برخی مصالح می‌دانند. مقام معظم رهبری بر خلاف این برداشت، علاوه براینکه اجرای عدالت را تندروی نمی‌دانند بلکه اجرای عدالت را حق‌گرایی، توجه به حقوق آحاد مردم و جلوگیری از ویژه‌خواری و تجاوز و تعدی به حقوق مظلومان می‌دانند[۱۹].[۲۰]

عدالت و توزیع فقر

ایشان می‌فرمایند: «بعضی‌ها عدالت را توزیع فقر، در جامعه تعریف می‌کنند در حالی که مفهوم عدالت فراتر از این مقولات است. کسانی که معتقد به عدالت هستند منظورشان توزیع فقر نیست بلکه توزیع عادلانه امکانات است. آنهایی که می‌گویند عدالت توزیع فقر است، مغز و روح حرف‌شان این است که دنبال عدالت نروید؛ دنبال تولید ثروت بروید تا آنچه تقسیم می‌شود، ثروت باشد. دنبال تولید ثروت رفتن بدون نگاه به عدالت، همان چیزی می‌شود که امروز در کشورهای سرمایه‌داری اتفاق افتاده است. در غنی‌ترین کشور عالم کسانی هستند که از گرسنگی و از سرما و گرما می‌میرند؛ واقعیت‌هایی است که منعکس و مشاهده می‌شود. کسانی هستند که در آرزوی یک آپارتمان سه چهار اتاقه سال‌های سال تلاش می‌کنند و چون به جایی نمی‌رسند، می‌روند خیانت می‌کنند تا به این امکانات برسند. در مقطعی از انقلاب برخی به دنبال تولید ثروت و رشد و توسعه در جامعه بودند. معتقد بودند لازمه حرکت اقتصادی و پیشرفت عدم طرح عدالت است، اجرای عدالت را موکول به بعد از تولید ثروت می‌کردند. رهبر فرزانه انقلاب در جواب این تفکر می‌فرمایند این نمی‌شود. عدالت یعنی امکاناتی که در کشور هست، عادلانه و عاقلانه تقسیم شود و سعی شود امکانات بیشتر شود تا به همه بیشتر برسد؛ نه اینکه به قشر خاص و به دسته خاصی بیشتر برسد. این وظیفه از وظایف دولت اسلامی است شاخصه دولت اسلامی رعایت حق و عدالت است»[۲۱].[۲۲]

عدالت و عقلانیت

اگر عدالت بخواهد در فلسفه سیاسی مقام معظم رهبری به معنای حقیقی جامعه تحقق پیدا کند با دو مفهوم عقلانیت و معنویت تنیده شده است. اگر عدالت جدا از عقلانیت و معنویت باشد، دیگر عدالتی نخواهد بود. عقلانیت به خاطر این است اگر عقل و خرد در تشخیص مصادیق عدالت به کار گرفته نشود مسیر عدالت به گمراهی، اشتباه و خطا کشیده می‌شود؛ بنابراین عقلانیت و محاسبه یکی از شرایط لازم رسیدن به عدالت است[۲۳].[۲۴]

عدالت، معنویت و تزکیه

رهبر انقلاب اسلامی در بیانات متعددی بر ضرورت در آمیختن عدالت با معنویت و عقلانیت تأکید خاص دارند. ایشان از سویی بر این نکته اصرار دارند که تحقق عدالت نیازمند بسط اعتقاد به مبدأ و معاد و معنویت در سطح جامعه است و تا این اعتقادات در میان آحاد جامعه دامن‌گستر نشود، عدالت اجتماعی واقعی و مورد نظر اسلام پیاده نمی‌شود. از سوی دیگر بر لزوم برخورداری مسئولان دولتی و مجریان عدالت اجتماعی از معنویت و عقلانیت تأکید دارند. عقلانیت اقتضا می‌کند که مجریان و دست‌اندرکاران تحقق عدالت در هر عرصه از عرصه‌های اجتماع از تجارب عقلایی سایر ملت‌ها و نیز از تدبیر و محاسبه و دقت کافی و بهره‌مندی از نظرات صاحب‌نظران که اقتضای کار معقول و سنجیده است بهره‌مند باشند. همچنین به اعتقاد مقام معظم رهبری اگر معنویت با عدالت همراه نباشد، تحقق عدالت شعار توخالی خواهد بود، خیلی‌ها حرف و شعار عدالت را می‌زنند اما چون معنویت در رفتار نیست، بیشتر جنبه سیاسی و شکلی پیدا می‌کند».

اگر عدالت را از معنویت جدا کنیم؛ عدالت، عدالت اسلامی نخواهد بود. زمانی که عدالت با معنویت و توجه به آفاق معنوی عالم وجود و کائنات همراه نباشد، به ریاکاری، دروغ، انحراف، ظاهرسازی و تصنع تبدیل می‌شود چنان‌که در همه کشورهایی که حرکت کمونیستی در آنجا به شکلی از اشکال - انقلاب یا کودتا - تحقق پیدا کرده بود، «عدالت» محور شعارشان بود؛ اما واقعیت زندگی آنها مطلقاً نشان دهنده عدالت نبود؛ برعکس ضد عدالت بود. بنابراین، عدالت باید با معنویت همراه باشد؛ یعنی باید برای خدا و اجر الهی دنبال عدالت باشیم؛ در این صورت می‌توان با دشمنان عدالت مواجهه و مقابله کرد. البته معنویت هم بدون گرایش به عدالت، یک بعدی است. بعضی‌ها اهل معنایند، اما هیچ نگاهی به عدالت ندارند بر همین اساس است که اسلام در عین توجه به مسائل اجتماعی و سرنوست انسان‌ها، به معنویت نیز توجه دارد چنانکه در روایت وارد شده است «مَنْ أَصْبَحَ وَ لَمْ یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» بنابراین آدم معنوی نمی‌تواند با ظلم، ستم و طاغوت کنار بیاید و با نظام‌های ظالمانه و سطله طلب همکاری نماید اسلام با چنین معنویت تک بعدی مخالف است در نتیجه معنویت و عدالت در اسلام درهم تنیده شده‌اند[۲۵]. رهبر فرزانه انقلاب با تقبیح رونق اقتصادی و رفاه مادی بدون معنویت معتقدند. وقتی معنویت در جامعه وجود ندارد، رفاه اقتصادی هم فایده‌ای نمی‌بخشد؛ تبعیض را برطرف نمی‌کند، عدالت اجتماعی به وجود نمی‌آورد، گرسنگی را ریشه‌کن نمی‌کند و فساد را از بین نمی‌برد. بنابراین رونق اقتصادی همه چیز یک کشور نیست. اگر خانواده‌ای ثروت داشته باشد، اما زن و شوهر در درون خانواده در نزاع باشند زندگی در آن خانواده تلخ است. ایشان در قالب مثالی رونق اقتصادی بدون معنویت را به خانواده ثروتمند بدون علاقه تشبیه می‌کنند و می‌فرمایند اگر خانواده سرمایه داشته باشد؛ اما امنیت در درون خانه نباشد، یا جوان آن خانواده معتاد باشد، این خانواده لذت پولداری و آرامش را نمی‌برد[۲۶].

رهبر انقلاب اسلامی، تزکیه انسان را هدف اعلی و والا برای انقلاب اسلامی دانسته و تحقق عدالت و تشکیل حکومت اسلامی را مقدمه رسیدن به تعالی و رشد انسان می‌دانند بنابراین همه چیز مقدمه تزکیه و طهارت آدمی است. عدالت در جامعه و نیز حکومت اسلامی در میان اجتماعات بشری هم با این که هدف بزرگی محسوب می‌شود، ولی خود آن یک مقدمه برای تعالی و رشد انسان است[۲۷]. تأمین عدالت اجتماعی در اندیشه مقام معظم رهبری، دستیابی به رفاه عمومی و شکوفایی مادی، پرورش استعدادها و خلاقیت‌ها در آحاد مردم، برخورداری از دانش و بینش و تجربه عزت و استقلال و اقتدار ملی، گسترش اخلاق انسانی و روابط سالم میان آحاد مردم و دیگر هدف‌های والا، در صورتی تأمین می‌شود که تربیت فردی و تهذیب اخلاقی در آحاد مردم به ویژه در کارگزاران امور کشور، تأمین شود و انسان‌هایی پاک و برخوردار از همت و توکل و اخلاص و صبر و سخت‌کوشی در آن جامعه باشند. در چنین شرایطی کارگزاران نظام به یاری این پشتوانه روحی، توانایی برداشتن بارهای سنگین را دارا خواهند بود و در برابر موانع گوناگون و به ویژه امواج فساد و تباهی، یارای ایستادگی خواهند داشت و وظیفه اجرای عدالت را به دوش خواهند کشید[۲۸].[۲۹]

عدالت و آزادی

مقام معظم رهبری با نفی دوگانگی و تباین بین عدالت و آزادی بر این باور هستند که عدالت بدون آزادی محقق نمی‌شود و آزادی بدون عدالت هم هرگز بوجود نمی‌آید. اما در وزن دهی به این دو مقوله اساسی، ایشان ضمن اینکه آزادی را یکی از شعارهای اصلی اسلام می‌دانند؛ معتقدند آزادی ریشه الهی دارد و اسلام منبع آزادی است»[۳۰]. ایشان معتقدند ممکن است در جامعه‌ای مثل جوامع لیبرال غربی، آزادی باشد ولی عدالت، نباشد عده‌ای عدالت خواهی را مقابل آزادی خواهی می‌دانند. اما آزادی خواهی در درون عدالت خواهی است؛ اگر عدالت در جامعه‌ای نهادینه شود، حقوق افراد و آزادی‌ها پاس داشته خواهد شد. در جای دیگر با تعریف آزادی و اهمیت آن و نسبتش با عدالت می‌فرمایند: «آزادی یعنی رها شدن از قید و بند طاغوت‌ها و امکان حرکت و پرواز به سوی سرمنزل انسانیت که تعالی معنوی و الهی است. البته شکل کامل این آزادی و رهایی جز در یک نظام عادلانه اجتماعی از لحاظ اقتصادی و از همه جهت ممکن نیست. امروز ما داریم به طرف یک نظام عادلانه اسلامی هم حرکت می‌کنیم[۳۱].[۳۲]

حق و عدالت

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، حق را قرار حقیقی عالم وجود، محصول حکمت الهی و مطابق بیان می‌کنند. بنابراین مطابق با واقع و قرار الهی حرکت کردن صدق است و مخالف با واقع و قرار الهی رفتار کردند کذب است مخالفت با واقع و حق بزرگ‌ترین گناه فردی یک انسان می‌باشد. معظم له در تعریف عدالت بیان می‌دارند عدالت یعنی اعطای حق هر کسی به خودش است؛ بنابراین حق و عدل در عالم وجود در کنار هم هستند. هر جا حق هست عدل است و هر جا عدالت باشد حق آنجا ظهور دارد[۳۳].[۳۴]

عدالت و اخلاق

رهبر اندیشمند انقلاب، علت پیشرفت و تبدیل شدن جامعه کوچک مسلمانان در صدر اسلام را به یک ملت عظیم، مقتدر و ملتی زنده، داشتن اخلاق و فرهنگ و خلقیات اسلامی می‌دانند که جامعه بر اساس آن رشد و پرورش یافته بود. ایشان در تحلیل علت شکست مکتب کمونیسم می‌فرمایند: «آن عدالت اجتماعی‌ای که کمونیست‌ها، بی‌توجه به اصلاح فرهنگ مردم و پذیرش اختیاری آنها بر آنها تحمیل کردند، سبب ناکامی کمونیسم گردید به اسم عدالت اجتماعی، همه چیز را به هم ریختند و هیچ فایده‌ای به بار نیاوردند. بنابراین کشورهای کمونیستی، تجربه مهم تاریخ برای بشریت بودند؛ چراکه به زعم خودشان با ایجاد حکومت و دولت کمونیستی به دنبال تحقق عدالت اجتماعی بودند؛ اما نتیجه آن عدالت‌خواهی، ظهور تزار جدید و استالین بدکار و فاسد، ظالم و قسی القلب بود. بنابراین عدالت اجتماعی که از اخلاق و جدا باشد، نتیجه‌اش ضد عدالت می‌شود»[۳۵]. معظم له معتقدند: عدالت اجتماعی، به مقدار زیادی وابسته به اخلاق است. هر چند که بخش عمده آن مربوط به مقررات و قوانین جامعه است؛ اما مقررات و قوانین، بدون این که افراد از اخلاق الهی و اسلامی برخوردار باشند، چندان کارساز نخواهد بود. ایشان با اشاره به درآمدهای بالای برخی از افراد جامعه که به دلیل داشتن تخصص خاص و یا نیاز جامعه حاصل شده است؛ این نوع درآمدها و جمع کردن ثروت را اخلاق مادی، شیطانی و حیوانی بیان می‌کنند، در حالی که در اخلاق انسانی، به خصوص اخلاق اسلامی این نوع ثروت اندوزی توصیه نشده است؛ بلکه توصیه شده، پس از تأمین نیاز ضروری و خواسته‌های خودتان به بقیه انسان‌هایی که در آن جامعه هستند کمک نمایید. در جامعه اخلاق محور، ثروتمندان ثروت خود را برای ساخت مدرسه، بیمارستان، فضاهای آموزشی، رسیدگی به عقب افتاده‌ها، معلولین جسمی و ذهنی استفاده می‌کنند و این نوع رفتار موجب ایجاد تعادل و عدالت در جامعه می‌شود.[۳۶]

عدالت و حقوق بشر

امروز دنیای استکبار خود را منادی نجات بشر و حامی حقوق بشر در جهان می‌داند به گونه‌ای که بزرگ‌ترین تجاوزها به حقوق ملل را با شعار حمایت از حقوق بشر انجام می‌دهد. مقام معظم رهبری در موضع‌گیری‌های گوناگون ضمن تقبیح شدید حمایت از حقوق بشر دنیای غرب، از حقوق بشر و عدالت اجتماعی آموزه‌های اسلام دفاع کرده و برتری حقوق اسلامی را که متضمن عدالت اجتماعی در جوامع است به رخ دنیای به اصطلاح سوسیالیسم و لیبرالیسم می‌کشند، به گونه‌ای که برتری عدالت اجتماعی اسلام را مورد تأیید اندیشمندان غربی می‌دانند و معتقدند عدالت اجتماعی در نظام اسلامی از دنیای به اصطلاح سوسیالیسم و لیبرالیسم محکم‌تر است. حقوق بشر و آزادی‌های فردی از آنچه که در دنیای به اصطلاح دموکراسی مطرح می‌شود، پیشرفته‌تر است، آنچنان که دنیا هم قبول دارد[۳۷].[۳۸]

عدالت، اقتصاد و توسعه

در نظام‌های سرمایه‌داری، اساس رشد اقتصادی و شکوفایی اقتصادی و ازدیاد و تولید ثروت است. هرکسی بیشتر کسب ثروت نماید مقدم است مسأله این نیست که تبعیض یا فاصله پیش آید. فاصله در درآمدها و نداشتن رفاه جمع کثیری از مردم، نگرانی نظام سرمایه‌داری نیست. در نظام سرمایه‌داری، حتی تدابیری که ثروت را تقسیم کند، تدابیر منفی و مردودی است در حالی که نظام اسلامی معتقد جامعه ثروتمند و بدون فقر و عقب مانده است؛ معتقد به رشد اقتصادی است؛ اما رشد اقتصادی برای عدالت اجتماعی و برای رفاه عمومی. البته رشد اقتصادی مسأله موضوع درجه اول نیست. آنچه در درجه اول است، محروم در جامعه نباشد؛ تبعیض در استفاده از امکانات عمومی نباشد. هر کس برای خودش امکاناتی فراهم کرد، متعلق به خود اوست. اما فرصت‌ها و امکانات متعلق به همه کشور است و باید در امور عمومی تبعیضی وجود نداشته باشد. معنا ندارد که یک نفر پای خود را روی دوش مأمورین دولتی بگذارد و با ترفند و با اعمال روش‌های غلط، امتیاز بگیرند در جامعه‌ای اسلامی مفهومی ندارد عده‌ای در مدت کوتاهی رشد ثروت افسانه‌ای داشته باشند بعد بگوید: من ثروت را خودم به دست آورده‌ام. در نظام اسلامی، ثروتی که بر پایه صحیحی کسب نشود، از اصل نامشروع است. بنابراین باید اقتصاد فردی و اجتماعی بر مبنای عدالت شکل بگیرد. ایشان معتقدند: اسلام مسلکی خاص در مسائل اقتصادی جامعه اسلامی دارد. رفاه عمومی و عدالت اجتماعی اساس سیاست کلی اقتصادی کشور را تشکیل می‌دهد؛ البته ممکن است شخصی با تلاش و استعداد بیشتر، بهره بیشتری برای خودش فراهم کند. این مانعی ندارد. اما در جامعه فقر نباید باشد. هدف برنامه‌ریزان باید این باشد. بر اساس این مبانی لازم است قانون‌گذاران و مدیران و کارگزاران نظام سیاست کلی اقتصاد کشور را سامان‌دهی و برنامه‌ریزی نمایند[۳۹]. در اندیشه مقام معظم رهبری، بر خلاف برخی که معتقد بودند اول رشد و توسعه در کشور انجام پذیرد سپس عدالت اجتماعی پیاده شود؛ ایشان تأکید دارند رشد و توسعه باید همراه هم باشد.

تصور برخی بر این مبناست؛ بایستی دوره‌ای را صرف رشد و توسعه کرده وقتی که به آن نقطه مطلوب رسیدیم، سپس به تأمین عدالت اجتماعی می‌پردازیم. در اندیشه مقام معظم رهبری این فکر اسلامی نیست؛ بلکه در تفکر اسلامی «عدالت» هدف است و رشد و توسعه مقدمه عدالت است. اگر روزی در کشور عدالت اجتماعی نباشد، باید آن روز را تحمل نکنیم. اگر در کشور تفاوت و فاصله طبقاتی وجود داشت و کسانی در فقر و محرومیت باشند به دلیل عدم اجرای عدالت خواهد بود[۴۰]. در نگاه معظم له، توسعه و سازندگی اگر بدون تأمین عدالت اجتماعی باشد نتیجه آن رونق اقتصادی، و برخورداری عده‌ای خاص و فقیرتر شدن اکثریت جامعه خواهد شد. سازندگی و رونق اقتصادی کشور باید بستر پیشرفت مادی توأم با عدالت اجتماعی را فراهم سازد. رشد اقتصادی در کشور باید متوازن و تأمین کننده عدالت باشد. توسعه و سازندگی کشور باید فاصله بین فقیر و غنی را روز به روز کمتر نماید. بنابراین باید در برنامه‌ریزی‌های کوتاه و بلند مدت اقتصادی، توجه کارگزاران نظام به عدالت باشد و به سمت و سوی رشد و توسعه و سازندگی باشد[۴۱]. برخی در دهه‌های اخیر طرح عدالت اجتماعی را در تضاد و تقابل با تولید ثروت دانسته و نظرشان بر این است که با اجرای عدالت اجتماعی فرار سرمایه از کشور اتفاق می‌افتد در حالی مفهوم عدالت اقتصادی این است که امکانات کشور را عادلانه و عاقلانه تقسیم کنیم و سعی کنیم امکانات را بیشتر کنیم تا به همه بیشتر برسد نه اینکه به قشر خاص و به دسته خاصی بیشتر برسد. بنابراین تولید ثروت با رعایت عدالت علاوه بر اینکه تضادی با عدالت ندارد بلکه بستر رشد تولید و ثروت را برای عموم جامعه مهیا می‌نماید[۴۲].[۴۳]

عدالت و منطق

رهبر انقلاب در بیان فرق عدالت اجتماعی با منطق معتقدند: «منطق و استدلال را همه مسلمانانی که حتی در اقلیت هم باشند، می‌توانند به کسانی که درباره اسلام دچار تردیدند، ارائه دهند. مثلاً اگر دانشمند اسلامی در کشوری زندگی کند که مسلمانان در آن کشور در اقلیت قرار داشته باشند، می‌تواند عقاید اسلامی و استدلال و منطق اسلام را ارائه کند. اما عدالت اجتماعی اسلام، فقط هنگامی قابل ارائه و عرضه است که حکومت اسلامی برپا شود. عدل اسلام در هنگامی است که حکومت اسلامی و نظام اسلامی در کشوری وجود داشته باشد. بنابراین تشکیل حکومت اسلامی لازمه ظهور و تبلور عدالت اجتماعی به صورت اتم و اکمل در جامعه است»[۴۴].[۴۵]

عدالت و قدرت سیاسی

دین اگر با قدرت همراه شود خواهد توانست گسترش و بسط پیدا کند؛ اهداف و آرزوهای دینی را تحقق ببخشد و آرمان‌هایی را که دین شعار آنها را می‌داده است، در جامعه به وجود آورد. امور مذکور بدون قدرت امکان ندارد؛ مگر می‌شود عدالت اجتماعی را در جامعه با نصیحت، توصیه، التماس و خواهش به وجود آورد؟! عدالت اجتماعی، رفع تبعیض و کمک برای استقرار تساوی در قانون را مگر می‌شود بدون قدرت، در داخل جامعه و در سطح جهان - به صورت دیگر به وجود آورد؟![۴۶]. در فلسفه سیاسی مقام معظم رهبری، مشروعیت نظام بر دو رکن استوار است: مقبولیت مردم بر اساس رأی و خواست مردم و رکن دیگر بر اساس تقوا و عدالت می‌باشد. اگر مقبولیت مردمی باشد اما عدالت در حکومت نباشد از نظر اسلام این حکومت، حکومت نامشروعی است. ایشان با اشاره به نامه دعوت اهل کوفه به امام حسین(ع) که جزو سندهای ماندگار تاریخ اسلام است این طور می‌نویسند: و لأمري ما الامام إلا الحاكم بالقسط[۴۷]. حاکم در جامعه اسلامی و حکومت نیست، مگر آنکه عامل به قسط باشد، حکم به قسط و عدالت کند. اگر حکم به عدالت نکرد، هر کس که او را نصب کرده و هر کس که او را انتخاب کرده، نامشروع است. بر همین مبانی دینی است که رهبر فرزانه نظام اسلامی مشروعیت رهبری و همه کارگزاران نظام را بستگی به مبارزه با فساد، تبعیض و عدالت‌خواهی دانسته و پایه مشروعیت حکومت را تحقق عدالت می‌دانند. در اندیشه معظم له اگر نظام دنبال عدالت نباشد تمامی اختیارات و تصرف کارگزاران نظام حتی رهبری نامشروع خواهد بود[۴۸].[۴۹]

عدالت و فیمنیسم

در بینش مقام معظم رهبری بر خلاف افراط و تفریط‌هایی که در نوع نگرش به زن و مرد می‌باشد و به خصوص در دنیای مدرنیته نوعی تفریط در بها دادن کذب به جنس زن صورت گرفته است. ایشان تأکید دارند با توجه به طبیعت آفرینش زن و مرد باید طبیعت‌ها شناخته شود، سپس بر اساس طبیعت جنسی زن و مرد رفتار شود؛ بنابراین در اسلام مبنا تعادل و رعایت حقوق است. بر اساس جنسیت مرد و زن احکام اسلام شکل گرفته است. در جایی ممکن است احکام زن با احکام مرد متفاوت باشد؛ همچنان که طبیعت زن با طبیعت مرد در بعضی از خصوصیات متفاوت است. بیشترین حقایق و واقعیت‌های فطرت و طینت بشری در مورد زن و مرد، در معارف اسلامی است و معارف اسلامی تأکید بر رعایت عدالت جنسیتی دارند[۵۰].[۵۱]

عدالت و تمدن

اسلام برای جامعه پیشرفت علمی، فناوری و پیشرفت دنیوی می‌خواهد. اسلام پیروان خود را به علم، عمل، تلاش و فعالیت تشویق می‌کند. اساساً سنت الهی بر حرکت و کمال است. هر ملتی تلاش و کار کند بدون تردید اقتضای عدالت الهی آن است که به نتیجه تلاش که توفیق الهی است برسد؛ بنابراین اسلام هم حیات مادی و هم معنویت و آرامش ابدی مردم را منظور کرده است. این آرمان محقق نمی‌شود مگر اینکه این تمدن‌سازی و توجه به حیات مادی ملت همراه عدالت اجتماعی باشد والا در دنیا کشورهای توسعه یافته و متمدن زیادی وجود دارند که تمدن منهای عدالت بنا کرده‌اند موجب سلب آرامش حقیقی از جامعه و شکاف طبقاتی و همچین غفلت از آخرت و کمال انسانی شده‌اند. نظام جمهوری اسلامی در تلاش است که تمدن‌سازی را بر اساس محوریت عدالت اجتماعی داشته باشد تا الگوی پیشرفت، توسعه و رفاه همراه با عدالت، برادری، محبت و عطوفت بین قشرها و پرشدن شکاف بین فقیر و غنی در جامعه و پیشرفت توأم با معنویت باشد[۵۲].[۵۳]

عدالت و صلح

صلح زمانی خوب است که عادلانه باشد. بسیاری جهت رسیدن به عدالت جنگ می‌کنند و برای عدالت می‌جنگند. بنابراین عدالت از صلح بالاتر و مهم‌تر است و حقیقت هم همین است[۵۴].[۵۵]


منابع

  1. مهاجرنیا، محسن، مقاله «فلسفه عدالت در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری»، فصلنامه قبسات، شماره ۵۱، بهار ۸۸.
  2. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۱۹۱.
  3. «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.
  4. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.
  5. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۷/۱۲/۱۳۸۰.
  6. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۱۹۲.
  7. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.
  8. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  9. «بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  10. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۲۹/۶/۱۳۸۴.
  11. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۱۹۳.
  12. «تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.
  13. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین(ع)، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.
  14. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۱۹۴.
  15. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین(ع)، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.
  16. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۱۹۴.
  17. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۸/۲/۱۳۷۷.
  18. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۱۹۵.
  19. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی نژاد، ۱۲/۵/۱۳۸۴.
  20. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۱۹۵.
  21. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اولین روز ورود به ساری، ۲۲/۷/۱۳۷۴.
  22. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۱۹۵.
  23. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  24. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۱۹۶.
  25. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  26. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اولین روز ورود به ساری، ۲۲/۷/۱۳۷۴.
  27. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با گروهی از خانواده‌های شهدا و جانبازان و اقشار مختلف مردم و جمعی از مسئولان ادارات و سازمان‌های شهرهای تهران، شهداد کرمان، قم، و مسئولان و دانشجویان دانشگاه هنر، ۱/۸/۱۳۷۰.
  28. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به مناسبت گردهمایی سالیانه نماز، ۱۴/۶/۱۳۷۴.
  29. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۱۹۶.
  30. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار علما و روحانیون و مبلغان در آستانه ماه محرم الحرام، ۲۳/۱/۱۳۷۸.
  31. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  32. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۱۹۹.
  33. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار رئیس، مسئولان و قضات «قوه قضائیه»، ۷/۴/۱۳۷۴.
  34. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۰۰.
  35. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار وزیر و مسئولان «وزارت ارشاد» و اعضای «شوراهای فرهنگ عمومی کشور»، ۱۹/۴/۱۳۷۴.
  36. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۰۰.
  37. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مدیران ستاد فرماندهی کل قوا، ۲۱/۱۲/۱۳۶۸.
  38. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۰۱.
  39. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم تنفیذ حکم دوره دوم ریاست جمهوری آقای «هاشمی رفسنجانی»، ۱۲/۵/۱۳۷۲.
  40. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با رئیس جمهور و هیأت وزیران به مناسبت بزرگداشت هفته دولت، ۸/۶/۱۳۷۴.
  41. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در پیام به مناسبت حلول سال ۱۳۷۲ هجری شمسی، ۱/۱/۱۳۷۲.
  42. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  43. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۰۲.
  44. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی، مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.
  45. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۰۴.
  46. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران به مناسبت عید سعید مبعث، ۱۹/۹/۱۳۷۵.
  47. روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، محمد بن حسن فتال نیشابوری ج۱ ص۱۷۳؛ و بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۴۴، ص۳۳۵.
  48. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۵/۶/۱۳۸۲.
  49. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۰۴.
  50. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در همایش بزرگ خواهران در ورزشگاه آزادی به مناسبت جشن میلاد کوثر، ۳۰/۷/۱۳۷۶.
  51. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۰۵.
  52. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم رفسنجان، ۱۸/۲/۱۳۸۴.
  53. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۰۶.
  54. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران در روز «عید مبعث»، ۲۹/۹/۱۳۷۴.
  55. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۰۶.