جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
[[فاطمه زهرا]] {{س}} متصف به معارف و علومی بود که [[خانه]] [[وحی]] برایش فراهم آورده بود و علاوه بر آن در دیدارهایش با [[رسول اکرم]]{{صل}} و علی{{ع}} تا سرحد توان به کسب علم و دانش میپرداخت و سپس این علوم را به با وجود کارهای فراوان خانه به [[زنان]] [[مسلمان]] میآموخت. "[[مصحف فاطمه]]" و خطبههای ایشان مانند [[خطبه فدکیه]] از آثار علمی آن حضرت است. | [[فاطمه زهرا]] {{س}} متصف به معارف و علومی بود که [[خانه]] [[وحی]] برایش فراهم آورده بود و علاوه بر آن در دیدارهایش با [[رسول اکرم]] {{صل}} و علی {{ع}} تا سرحد توان به کسب علم و دانش میپرداخت و سپس این علوم را به با وجود کارهای فراوان خانه به [[زنان]] [[مسلمان]] میآموخت. "[[مصحف فاطمه]]" و خطبههای ایشان مانند [[خطبه فدکیه]] از آثار علمی آن حضرت است. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
زهرای مرضیّه{{س}} به [[معارف]] و علومی که [[خانه]] [[وحی]] برایش فراهم آورده بود و به کسب [[نور]] [[علم]] و دانشی که توسط خورشیدهای فروزان علم و معارف از هر سو وی را در میان گرفته بود، اکتفا نکرد. | زهرای مرضیّه {{س}} به [[معارف]] و علومی که [[خانه]] [[وحی]] برایش فراهم آورده بود و به کسب [[نور]] [[علم]] و دانشی که توسط خورشیدهای فروزان علم و معارف از هر سو وی را در میان گرفته بود، اکتفا نکرد. | ||
آن مخدّره، در دیدارهایش با [[پدر]] بزرگوار خود [[رسول اکرم]]{{صل}} و همسرش علی{{ع}} دروازه [[دانش]] [[رسول خدا]] میکوشید تا سرحد توان به [[کسب علم]] و دانش بپردازد<ref>علم و دانش حضرت زهرا{{س}} از طریق آموزشهای متعارف زمانه نبوده است که به مدرسه یا مکتب احتیاج داشته باشد. آن حضرت، محدّثه بوده است. (مصحح).</ref>، به همین دلیل [[فرزندان]] دلبندش [[حسن]] و [[حسین]] را همواره به مجلس رسول خدا{{صل}} میفرستاد و پس از بازگشتشان، جهت بازگو کردن [[سخنان پیامبر]]، آنها را به [[سخن گفتن]] وامیداشت. [[فاطمه]]{{س}} به [[آموختن]] علم و دانش به این پایه علاقه نشان میداد و در [[تربیت]] فرزندانش نیز در سطحی بسیار بالا به همین نحو اهتمام میورزید و با وجود کارهای فراوان خانه، [[علوم]] و معارفی را که کسب کرده بود به [[زنان]] [[مسلمان]] میآموخت. | آن مخدّره، در دیدارهایش با [[پدر]] بزرگوار خود [[رسول اکرم]] {{صل}} و همسرش علی {{ع}} دروازه [[دانش]] [[رسول خدا]] میکوشید تا سرحد توان به [[کسب علم]] و دانش بپردازد<ref>علم و دانش حضرت زهرا {{س}} از طریق آموزشهای متعارف زمانه نبوده است که به مدرسه یا مکتب احتیاج داشته باشد. آن حضرت، محدّثه بوده است. (مصحح).</ref>، به همین دلیل [[فرزندان]] دلبندش [[حسن]] و [[حسین]] را همواره به مجلس رسول خدا {{صل}} میفرستاد و پس از بازگشتشان، جهت بازگو کردن [[سخنان پیامبر]]، آنها را به [[سخن گفتن]] وامیداشت. [[فاطمه]] {{س}} به [[آموختن]] علم و دانش به این پایه علاقه نشان میداد و در [[تربیت]] فرزندانش نیز در سطحی بسیار بالا به همین نحو اهتمام میورزید و با وجود کارهای فراوان خانه، [[علوم]] و معارفی را که کسب کرده بود به [[زنان]] [[مسلمان]] میآموخت. | ||
تلاش پیگیر و خستگیناپذیر زهرای [[اطهر]]{{س}} در راستای کسب دانش و معارف و گسترش آن، وی را در شمار یکی از بزرگترین [[راویان حدیث]] و حاملان [[سنّت]] [[پاک]] رسول خدا{{صل}} قرار داد<ref>راوی بودن حضرت زهرا{{س}} در راستای کسب دانش عادی نبوده است. (مصحح)</ref>، تا آنجا که کتاب [[ارزشمند]] و با [[عظمت]] [[زهرا]] که فوقالعاده بدان [[فخر]] و [[مباهات]] میکرد به نام «[[مصحف فاطمه]]» شکل گرفت. و به فرزندان معصومش منتقل گردید و یکی پس از دیگری آن را به [[ارث]] بردند که در بیان [[میراث]] گرانبهای آن مخدّره در این زمینه به تفصیل سخن خواهیم گفت. | تلاش پیگیر و خستگیناپذیر زهرای [[اطهر]] {{س}} در راستای کسب دانش و معارف و گسترش آن، وی را در شمار یکی از بزرگترین [[راویان حدیث]] و حاملان [[سنّت]] [[پاک]] رسول خدا {{صل}} قرار داد<ref>راوی بودن حضرت زهرا {{س}} در راستای کسب دانش عادی نبوده است. (مصحح)</ref>، تا آنجا که کتاب [[ارزشمند]] و با [[عظمت]] [[زهرا]] که فوقالعاده بدان [[فخر]] و [[مباهات]] میکرد به نام «[[مصحف فاطمه]]» شکل گرفت. و به فرزندان معصومش منتقل گردید و یکی پس از دیگری آن را به [[ارث]] بردند که در بیان [[میراث]] گرانبهای آن مخدّره در این زمینه به تفصیل سخن خواهیم گفت. | ||
دو خطبهای<ref>خطبههای حضرت را در بیان رخدادهای زندگی آن مخدّره یادآور خواهیم شد.</ref> که [[حضرت]] پس از [[وفات]] [[نبیّ اکرم]]{{صل}} یکی در جمع [[صحابه]] در [[مسجد پیامبر]] و دیگری را در خانه خویش ایراد فرمود [[بهترین]] دلیل بر عظمت کتاب یاد شده و بلندای [[اندیشه]] و [[کمال علمی]] آن [[حضرت]] است. این [[خطبهها]] تصویری تحسینبرانگیز از ژرفای اندیشه آن بانوی دو [[جهان]] و اصالت اندیشه و گسترش [[فرهنگ]] و [[معارف]] و [[قدرت]] بیان وی ارائه داده و پیشگوییهای آن حضرت را در مورد گرفتاریهایی که [[امّت اسلام]] در پی [[انحراف]] [[خلافت]] و [[رهبری]] از مسیر اصلی خود، با آن دست به گریبان میشد، محقّق ساخت. آنچه یادآوری شد افزون بر [[مقام]] رفیع ادبی آن حضرت و [[جهاد]] و مبارزهاش در راه خداست. | دو خطبهای<ref>خطبههای حضرت را در بیان رخدادهای زندگی آن مخدّره یادآور خواهیم شد.</ref> که [[حضرت]] پس از [[وفات]] [[نبیّ اکرم]] {{صل}} یکی در جمع [[صحابه]] در [[مسجد پیامبر]] و دیگری را در خانه خویش ایراد فرمود [[بهترین]] دلیل بر عظمت کتاب یاد شده و بلندای [[اندیشه]] و [[کمال علمی]] آن [[حضرت]] است. این [[خطبهها]] تصویری تحسینبرانگیز از ژرفای اندیشه آن بانوی دو [[جهان]] و اصالت اندیشه و گسترش [[فرهنگ]] و [[معارف]] و [[قدرت]] بیان وی ارائه داده و پیشگوییهای آن حضرت را در مورد گرفتاریهایی که [[امّت اسلام]] در پی [[انحراف]] [[خلافت]] و [[رهبری]] از مسیر اصلی خود، با آن دست به گریبان میشد، محقّق ساخت. آنچه یادآوری شد افزون بر [[مقام]] رفیع ادبی آن حضرت و [[جهاد]] و مبارزهاش در راه خداست. | ||
[[فاطمه زهرا]]{{س}} درشمار [[اهل]] بیتی بود که از [[خدا]] [[پروا]] پیشه کردند و [[خداوند]] به آنان [[علم]] و [[دانش]] آموخت- چنانکه [[قرآن]] بدین معنا تصریح فرموده است- و اینگونه است که خداوند [[فاطمه]] را با بهرهمندی از [[علوم]] و معارف، از دیگران متمایز ساخت و فاطمه نام گرفت و چون نظیری برایش وجود نداشت، [[بتول]] نامیده شد<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۴۱.</ref>. | [[فاطمه زهرا]] {{س}} درشمار [[اهل]] بیتی بود که از [[خدا]] [[پروا]] پیشه کردند و [[خداوند]] به آنان [[علم]] و [[دانش]] آموخت- چنانکه [[قرآن]] بدین معنا تصریح فرموده است- و اینگونه است که خداوند [[فاطمه]] را با بهرهمندی از [[علوم]] و معارف، از دیگران متمایز ساخت و فاطمه نام گرفت و چون نظیری برایش وجود نداشت، [[بتول]] نامیده شد<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۴۱.</ref>. | ||
==[[شخصیت]] [[علمی]] و ادبی زهرا{{س}}== | == [[شخصیت]] [[علمی]] و ادبی زهرا {{س}}== | ||
با اینکه [[فاطمه زهرا]]{{س}} در هیجده سالگی به [[شهادت]] رسید، به [[گواهی]] [[تاریخ]]، آن مخدّره نیز مانند سایر [[معصومان]]{{عم}} به نحو گستردهای به تدوین و گردآوری موضوعات مربوط به اصول و مبانی [[دین مبین اسلام]]، [[همت]] گمارده است. در دیدارهایی که آن بانوی بزرگ با [[زنان]] [[مسلمان]] داشت، کلیه پرسشهای آنان را پاسخگو بود، روایاتی که عموما از آن بزرگوار رسیده، حاکی از شخصیت علمی و ادبی آن [[حضرت]] است و شاید نقل نمونههایی ادبی که [[تاریخنگاران]] در خصوص خطابههای آن حضرت بدان پرداختهاند به روشنی بیانگر جنبههای ادبی بسیار برجستهای که آن بزرگوار در این سخنرانیها به کار برده، باشد. | با اینکه [[فاطمه زهرا]] {{س}} در هیجده سالگی به [[شهادت]] رسید، به [[گواهی]] [[تاریخ]]، آن مخدّره نیز مانند سایر [[معصومان]] {{عم}} به نحو گستردهای به تدوین و گردآوری موضوعات مربوط به اصول و مبانی [[دین مبین اسلام]]، [[همت]] گمارده است. در دیدارهایی که آن بانوی بزرگ با [[زنان]] [[مسلمان]] داشت، کلیه پرسشهای آنان را پاسخگو بود، روایاتی که عموما از آن بزرگوار رسیده، حاکی از شخصیت علمی و ادبی آن [[حضرت]] است و شاید نقل نمونههایی ادبی که [[تاریخنگاران]] در خصوص خطابههای آن حضرت بدان پرداختهاند به روشنی بیانگر جنبههای ادبی بسیار برجستهای که آن بزرگوار در این سخنرانیها به کار برده، باشد. | ||
در این راستا دو [[خطبه]] از دخت [[نبیّ اکرم]]{{صل}} نقل شده که نخستین [[خطابه]] را پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} در جمع زنان و دیگری را در جمع شخصیتهای [[مهاجر]] و [[انصار]] ایراد فرموده است<ref>تاریخ الادب العربی (فی ضوء المنهج الاسلامی)، ص۲۵۷.</ref>. دکتر بستانی با تشریح این متن [[زیبا]] و [[هنری]] میگوید: «این خطبه با [[ستایش]] [[خدای متعال]] آغاز شده است، دقیقا بهسان همان شیوهای که نبیّ اکرم{{صل}} آن را بنا نهاد و [[امام علی]]{{ع}} به تشریح آن پرداخت، از اینرو، فاطمه زهرا{{س}} از یکسو در سخنان خود از شیوه خطابه [[پیامبر]] و امام علی{{ع}} بهره جسته و از سویی خود، جنبههای هنری ویژهای را ارائه داده است. | در این راستا دو [[خطبه]] از دخت [[نبیّ اکرم]] {{صل}} نقل شده که نخستین [[خطابه]] را پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} در جمع زنان و دیگری را در جمع شخصیتهای [[مهاجر]] و [[انصار]] ایراد فرموده است<ref>تاریخ الادب العربی (فی ضوء المنهج الاسلامی)، ص۲۵۷.</ref>. دکتر بستانی با تشریح این متن [[زیبا]] و [[هنری]] میگوید: «این خطبه با [[ستایش]] [[خدای متعال]] آغاز شده است، دقیقا بهسان همان شیوهای که نبیّ اکرم {{صل}} آن را بنا نهاد و [[امام علی]] {{ع}} به تشریح آن پرداخت، از اینرو، فاطمه زهرا {{س}} از یکسو در سخنان خود از شیوه خطابه [[پیامبر]] و امام علی {{ع}} بهره جسته و از سویی خود، جنبههای هنری ویژهای را ارائه داده است. | ||
آن بانوی بزرگ موضوعات خطبه را زنجیرهوار، با [[حمد]] و ستایش و [[شکر]] و [[سپاس]] و [[مدح]] و ثنای [[خداوند]] در راستای [[الطاف]] و [[عنایات]] و صفات او و دستآوردها و موهبتهای [[نبوّت]] [[پدر]] بزرگوارش آغاز نموده، پس از آن متوجه موضوع اصلی شده است و با بیان فهرستی از موهبتها و دست آوردهای [[معنوی]] و [[عبادی]]، سخنان خویش را استمرار بخشیده و بدین ترتیب، میان نبوّت و دستآوردها و آثار [[اجتماعی]] آن و بین مقدمه و موضوع خطابهاش، [[ارتباط]] ایجاد کرده است و بدینسان، معماری این [[خطبه]] آتشین با طرحهای مهندسی [[هماهنگی]]، ارائه گردیده است. | آن بانوی بزرگ موضوعات خطبه را زنجیرهوار، با [[حمد]] و ستایش و [[شکر]] و [[سپاس]] و [[مدح]] و ثنای [[خداوند]] در راستای [[الطاف]] و [[عنایات]] و صفات او و دستآوردها و موهبتهای [[نبوّت]] [[پدر]] بزرگوارش آغاز نموده، پس از آن متوجه موضوع اصلی شده است و با بیان فهرستی از موهبتها و دست آوردهای [[معنوی]] و [[عبادی]]، سخنان خویش را استمرار بخشیده و بدین ترتیب، میان نبوّت و دستآوردها و آثار [[اجتماعی]] آن و بین مقدمه و موضوع خطابهاش، [[ارتباط]] ایجاد کرده است و بدینسان، معماری این [[خطبه]] آتشین با طرحهای مهندسی [[هماهنگی]]، ارائه گردیده است. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
شیوههای [[هنری]] که [[زهرای مرضیه]] در سخنان خود بدانها استناد جسته، دو مجموعه قابل توجه از عناصر تصویری را، با آهنگی موزون و در قالب الفاظی بسیار [[زیبا]]، متبلور ساخته که در آن عباراتی متفاوت، همگون، زنجیرهوار، تکرار و [[سوگند]] به چشم میخورد...<ref>تاریخ الادب العربی، ص۲۵۷- ۲۶۲.</ref>. | شیوههای [[هنری]] که [[زهرای مرضیه]] در سخنان خود بدانها استناد جسته، دو مجموعه قابل توجه از عناصر تصویری را، با آهنگی موزون و در قالب الفاظی بسیار [[زیبا]]، متبلور ساخته که در آن عباراتی متفاوت، همگون، زنجیرهوار، تکرار و [[سوگند]] به چشم میخورد...<ref>تاریخ الادب العربی، ص۲۵۷- ۲۶۲.</ref>. | ||
پس از آشنایی با [[شخصیت]] ادبی زهرای أطهر{{س}} در [[نثر]]، به نقل نمونهای از [[ادبیات]] شعری آن بزرگوار میپردازیم: | پس از آشنایی با [[شخصیت]] ادبی زهرای أطهر {{س}} در [[نثر]]، به نقل نمونهای از [[ادبیات]] شعری آن بزرگوار میپردازیم: | ||
آنگاه که [[پیکر مطهر]] [[نبیّ اکرم]]{{صل}} به [[خاک]] سپرده شد، [[فاطمه زهرا]]{{س}} رو به [[انس بن مالک]] کرده و فرمود: انس! چگونه دلتان [[راضی]] شد، بر چهره [[مبارک]] [[رسول خدا]]{{صل}} خاک بریزید. | آنگاه که [[پیکر مطهر]] [[نبیّ اکرم]] {{صل}} به [[خاک]] سپرده شد، [[فاطمه زهرا]] {{س}} رو به [[انس بن مالک]] کرده و فرمود: انس! چگونه دلتان [[راضی]] شد، بر چهره [[مبارک]] [[رسول خدا]] {{صل}} خاک بریزید. | ||
و سپس به [[گریه]] افتاد و این اشعار را در [[مصیبت]] [[پدر]] زمزمه کرد: | و سپس به [[گریه]] افتاد و این اشعار را در [[مصیبت]] [[پدر]] زمزمه کرد: | ||
افقهای دور، تیره و تار شد و [[خورشید]] [[روز]] تاریک و [[صبح و شام]] به شب ظلمانی مبدّل گشت و به تاریکیگرایید. | افقهای دور، تیره و تار شد و [[خورشید]] [[روز]] تاریک و [[صبح و شام]] به شب ظلمانی مبدّل گشت و به تاریکیگرایید. | ||
پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} [[زمین]] اسفناک و [[اندوهگین]] است و سخت بر خود میلرزد در [[غم]] جانسوز از دست دادن [[پیامبر اسلام]] باید [[شرق]] و [[غرب]] [[گیتی]] بگریند و [[قبایل]] [[مضر]] و یمان، سزاوارند در این مصیبت [[اشک]] بریزند. | پس از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} [[زمین]] اسفناک و [[اندوهگین]] است و سخت بر خود میلرزد در [[غم]] جانسوز از دست دادن [[پیامبر اسلام]] باید [[شرق]] و [[غرب]] [[گیتی]] بگریند و [[قبایل]] [[مضر]] و یمان، سزاوارند در این مصیبت [[اشک]] بریزند. | ||
ای [[پیامبر]] آخرین! که روشناییات [[خجسته]] است، [[درود]] خدای فرستنده [[قرآن]] به روان [[پاک]] تو باد<ref>{{عربی|أغبرّ [[آفاق]] السماء و کوّرت [[شمس]] النهار و أظلم العصران | ای [[پیامبر]] آخرین! که روشناییات [[خجسته]] است، [[درود]] خدای فرستنده [[قرآن]] به روان [[پاک]] تو باد<ref>{{عربی|أغبرّ [[آفاق]] السماء و کوّرت [[شمس]] النهار و أظلم العصران | ||
فالأرض من بعد النبیّ کئیبة أسفا علیه کثیرة الرجفان | فالأرض من بعد النبیّ کئیبة أسفا علیه کثیرة الرجفان | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
اگر قمری، شبهنگام بر شاخهای بگرید [[گریه]] من صبحگاهان است. | اگر قمری، شبهنگام بر شاخهای بگرید [[گریه]] من صبحگاهان است. | ||
پدر! پس از تو [[حزن]] و [[اندوه]] را همدم خود و [[اشک]] را [[سلاح]] خویش قرار دادم. | پدر! پس از تو [[حزن]] و [[اندوه]] را همدم خود و [[اشک]] را [[سلاح]] خویش قرار دادم. | ||
آنکس که خاک [[پاک]] [[قبر]] [[رسول خدا]]{{صل}} را ببوید، سزاوار است تا پایان [[عمر]]، هیچگونه بوی [[خوشی]] نبوید<ref>{{متن حدیث|قُلْ لِلْمُغَيَّبِ تَحْتَ أَطْبَاقِ الثَّرَى إِنْ كُنْتَ تَسْمَعُ صَرْخَتِي وَ نِدَائِيَا | آنکس که خاک [[پاک]] [[قبر]] [[رسول خدا]] {{صل}} را ببوید، سزاوار است تا پایان [[عمر]]، هیچگونه بوی [[خوشی]] نبوید<ref>{{متن حدیث|قُلْ لِلْمُغَيَّبِ تَحْتَ أَطْبَاقِ الثَّرَى إِنْ كُنْتَ تَسْمَعُ صَرْخَتِي وَ نِدَائِيَا | ||
صُبَّتْ عَلَيَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا صُبَّتْ عَلَى الْأَيَّامِ صِرْنَ لَيَالِيَا | صُبَّتْ عَلَيَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا صُبَّتْ عَلَى الْأَيَّامِ صِرْنَ لَيَالِيَا | ||
قَدْ كُنْتُ ذَاتَ حِمًى بِظِلِّ مُحَمَّدٍ لَا أَخْشَ مِنْ ضَيْمٍ وَ كَانَ حِمًا لِيَا | قَدْ كُنْتُ ذَاتَ حِمًى بِظِلِّ مُحَمَّدٍ لَا أَخْشَ مِنْ ضَيْمٍ وَ كَانَ حِمًا لِيَا | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
مَا ذَا عَلَى مَنْ شَمَّ تُرْبَةَ أَحْمَدٍ أَنْ لَا يَشَمَّ مَدَى الزَّمَانِ غَوَالِيَا}} </ref>. | مَا ذَا عَلَى مَنْ شَمَّ تُرْبَةَ أَحْمَدٍ أَنْ لَا يَشَمَّ مَدَى الزَّمَانِ غَوَالِيَا}} </ref>. | ||
از [[محمد بن مفضل]] منقول است که گفت: از [[امام صادق]]{{صل}} شنیدم میفرمود: [[فاطمه]]{{س}} به [[مسجد رسول خدا]] آمد و در کنار ستونی ایستاد و با این اشعار رسول خدا{{صل}} را مخاطب ساخت. | از [[محمد بن مفضل]] منقول است که گفت: از [[امام صادق]] {{صل}} شنیدم میفرمود: [[فاطمه]] {{س}} به [[مسجد رسول خدا]] آمد و در کنار ستونی ایستاد و با این اشعار رسول خدا {{صل}} را مخاطب ساخت. | ||
پدر! پس از تو خبرها و گرفتاریهای بغرنج و پیچیدهای رخ داد که اگر تو بودی، آنچنان بزرگ جلوه نمیکرد. | پدر! پس از تو خبرها و گرفتاریهای بغرنج و پیچیدهای رخ داد که اگر تو بودی، آنچنان بزرگ جلوه نمیکرد. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
أَبْدَتْ رِجَالٌ لَنَا فَحْوَى صُدُورِهِمْ لَمَّا قُضِيتَ وَ حَالَتْ دُونَكَ التُّرَبُ}}.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۲۹۵.</ref> | أَبْدَتْ رِجَالٌ لَنَا فَحْوَى صُدُورِهِمْ لَمَّا قُضِيتَ وَ حَالَتْ دُونَكَ التُّرَبُ}}.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۲۹۵.</ref> | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:151917.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|'''پیشوایان هدایت ج۳''']] | # [[پرونده:151917.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|'''پیشوایان هدایت ج۳''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:علم حضرت فاطمه]] | [[رده:علم حضرت فاطمه]] |