مؤلفه‌های قیام امام حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==اهتمام به [[دین]]==
== اهتمام به [[دین]] ==
یکی از اصول و مؤلفه‌های اصلی اصلاح‌گری مدرنیستی دین‌زدایی و [[مخالفت]] با دین است. اما در [[اصلاحات]] [[حسینی]] اهتمام به دین و [[احیا]] و [[اصلاح]] [[ارزش‌های دینی]]، عنصر اصلی و محوری اصلاحات می‌باشد.
یکی از اصول و مؤلفه‌های اصلی اصلاح‌گری مدرنیستی دین‌زدایی و [[مخالفت]] با دین است. اما در [[اصلاحات]] [[حسینی]] اهتمام به دین و [[احیا]] و [[اصلاح]] [[ارزش‌های دینی]]، عنصر اصلی و محوری اصلاحات می‌باشد.
اساساً قیام امام حسین{{ع}} این بود که در عصر ایشان، [[انحرافات]] و بدعت‌هایی در دین [[رسوخ]] و [[نفوذ]] کرده و چهره [[واقعی]] دین را [[تغییر]] داده بود.
اساساً قیام امام حسین {{ع}} این بود که در عصر ایشان، [[انحرافات]] و بدعت‌هایی در دین [[رسوخ]] و [[نفوذ]] کرده و چهره [[واقعی]] دین را [[تغییر]] داده بود.


از آنجا که [[نظام حاکم]]، به [[تعالیم دینی]] اهتمام نمی‌ورزید، آن [[حضرت]] در صدد اصلاح و [[احیای دین]] برآمدند. از سخنان و خطابه‌های [[امام حسین]]{{ع}} به خوبی به دست می‌آید که [[هدف امام]]{{ع}} از [[قیام]]، نه [[حکومت]] و [[ریاست]] و نه اغراض فردی و امور شخصی، بلکه [[مبارزه با انحرافات]] و [[بدعت‌ها]] در دین بوده است.
از آنجا که [[نظام حاکم]]، به [[تعالیم دینی]] اهتمام نمی‌ورزید، آن [[حضرت]] در صدد اصلاح و [[احیای دین]] برآمدند. از سخنان و خطابه‌های [[امام حسین]] {{ع}} به خوبی به دست می‌آید که [[هدف امام]] {{ع}} از [[قیام]]، نه [[حکومت]] و [[ریاست]] و نه اغراض فردی و امور شخصی، بلکه [[مبارزه با انحرافات]] و [[بدعت‌ها]] در دین بوده است.


در [[عصر امام حسین]]{{ع}} وضع [[اسلام]] و [[مسلمانان]] و حکومت به حدی بد و غیر قابل پذیرش شده بود که [[وظیفه]] هر [[مسلمانی]] اظهار مخالفت و [[جلوگیری از انحراف]] و [[سقوط]] آن بود.<ref>[[حمید رضا قنبری‌نژاد اصفهانی|قنبری‌نژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]] ص ۳۲.</ref>
در [[عصر امام حسین]] {{ع}} وضع [[اسلام]] و [[مسلمانان]] و حکومت به حدی بد و غیر قابل پذیرش شده بود که [[وظیفه]] هر [[مسلمانی]] اظهار مخالفت و [[جلوگیری از انحراف]] و [[سقوط]] آن بود.<ref>[[حمید رضا قنبری‌نژاد اصفهانی|قنبری‌نژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]] ص ۳۲.</ref>


==[[تشکیل حکومت دینی]] و [[نفی]] [[سکولاریزم]]==
== [[تشکیل حکومت دینی]] و [[نفی]] [[سکولاریزم]] ==
یکی از اصول اساسی و مهم اصلاحات مدرنیستی و شیه مدرنیستی، سکولاریزم و جدا‌سازی ساحت دین از ساحت [[سیاست]] می‌باشد؛ بدین معنا که اصلاح طلبان غربی و غرب‌زده سعی می‌کنند دین را از دخالت در قلمرو [[سیاسی]] -[[اجتماعی]] دور نگه دارند و منحصر و محدود در امور شخصی و فردی نمایند.
یکی از اصول اساسی و مهم اصلاحات مدرنیستی و شیه مدرنیستی، سکولاریزم و جدا‌سازی ساحت دین از ساحت [[سیاست]] می‌باشد؛ بدین معنا که اصلاح طلبان غربی و غرب‌زده سعی می‌کنند دین را از دخالت در قلمرو [[سیاسی]] -[[اجتماعی]] دور نگه دارند و منحصر و محدود در امور شخصی و فردی نمایند.


در مقابل، [[حرکت اصلاحی]] امام حسین{{ع}}، حرکتی سیاسی - اجتماعی بود و با این حرکت خود، بر علیه چنین [[تفکر]] و جریانی (تفکر سکولاریستی) قیام نمود.
در مقابل، [[حرکت اصلاحی]] امام حسین {{ع}}، حرکتی سیاسی - اجتماعی بود و با این حرکت خود، بر علیه چنین [[تفکر]] و جریانی (تفکر سکولاریستی) قیام نمود.
حضرت با قیام خونین خود نشان داد که مرز سیاست از [[دیانت]] جدا نیست و در اسلام بین این دو، [[همگرایی]] و [[هماهنگی]] وجود دارد و هر وقت در رأس حکومت، [[زمامداران]] و حاکمانی [[فاسد]] قرار گیرند که [[لیاقت]] [[منصب حکومت]] و [[کشورداری]] را ندارند باید بر علیه آنها شورید و از منصب حکومت [[عزل]] کرد.
حضرت با قیام خونین خود نشان داد که مرز سیاست از [[دیانت]] جدا نیست و در اسلام بین این دو، [[همگرایی]] و [[هماهنگی]] وجود دارد و هر وقت در رأس حکومت، [[زمامداران]] و حاکمانی [[فاسد]] قرار گیرند که [[لیاقت]] [[منصب حکومت]] و [[کشورداری]] را ندارند باید بر علیه آنها شورید و از منصب حکومت [[عزل]] کرد.
حرکت اصلاحی امام حسین{{ع}} دارای ابعاد و اضلاع مختلفی است که جنبه سیاسی و اجتماعی (یعنی [[تشکیل حکومت دینی]]) یکی از آنهاست؛ چراکه در [[زمان]] ایشان، [[معاویه]] و پسرش [[یزید]]، عملاً [[سکولاریزم]] را [[ترویج]] می‌دادند، به عنوان نمونه وقتی که معاویه بر [[خلافت]] [[استیلا]] یافت، بلافاصله به [[عراق]] آمده، در [[سخنرانی]] خود به [[مردم]] اخطار نمود که من با شما سرنماز و [[روزه]] نمی‌جنگیدم، بلکه می‌خواستم بر شما [[حکومت]] کنم و به مقصود خود رسیدم<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۶۰.</ref>.
حرکت اصلاحی امام حسین {{ع}} دارای ابعاد و اضلاع مختلفی است که جنبه سیاسی و اجتماعی (یعنی [[تشکیل حکومت دینی]]) یکی از آنهاست؛ چراکه در [[زمان]] ایشان، [[معاویه]] و پسرش [[یزید]]، عملاً [[سکولاریزم]] را [[ترویج]] می‌دادند، به عنوان نمونه وقتی که معاویه بر [[خلافت]] [[استیلا]] یافت، بلافاصله به [[عراق]] آمده، در [[سخنرانی]] خود به [[مردم]] اخطار نمود که من با شما سرنماز و [[روزه]] نمی‌جنگیدم، بلکه می‌خواستم بر شما [[حکومت]] کنم و به مقصود خود رسیدم<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۶۰.</ref>.


مرحوم [[علامه طباطبایی]] در مورد این سخن معاویه می‌فرماید: «معاویه با این سخن اشاره می‌کرد که [[سیاست]] را از [[دیانت]] جدا خواهد کرد و نسبت به مقررات [[دینی]] ضمانتی نخواهد داشت و همه نیروی خود را در زنده نگه داشتن حکومت خود به کار خواهد بست و البته روشن است که چنین [[حکومتی]] [[سلطنت]] و [[پادشاهی]] است، نه خلافت و [[جانشینی]] [[پیغمبر]] [[خدا]]»<ref>سید محمد حسین طباطبایی، شیعه در اسلام، ص۴۴.</ref>.
مرحوم [[علامه طباطبایی]] در مورد این سخن معاویه می‌فرماید: «معاویه با این سخن اشاره می‌کرد که [[سیاست]] را از [[دیانت]] جدا خواهد کرد و نسبت به مقررات [[دینی]] ضمانتی نخواهد داشت و همه نیروی خود را در زنده نگه داشتن حکومت خود به کار خواهد بست و البته روشن است که چنین [[حکومتی]] [[سلطنت]] و [[پادشاهی]] است، نه خلافت و [[جانشینی]] [[پیغمبر]] [[خدا]]»<ref>سید محمد حسین طباطبایی، شیعه در اسلام، ص۴۴.</ref>.


برخی از روشنفکران با مردمی خواندن [[نهضت]] و قیام امام حسین{{ع}} وانمود می‌کنند که حرکت [[امام]]{{ع}} صد در صد به خواست خود مردم بوده است و از این سخن، [[جدایی دین از سیاست]] را نتیجه می‌گیرند!<ref>ر.ک: مهدی بازرگان، آخرت و خدا هدف بعثت انبیاء، ص۴۳.</ref>.
برخی از روشنفکران با مردمی خواندن [[نهضت]] و قیام امام حسین {{ع}} وانمود می‌کنند که حرکت [[امام]] {{ع}} صد در صد به خواست خود مردم بوده است و از این سخن، [[جدایی دین از سیاست]] را نتیجه می‌گیرند!<ref>ر. ک: مهدی بازرگان، آخرت و خدا هدف بعثت انبیاء، ص۴۳.</ref>.
در خصوص این سخن، [[پرسش‌ها]] و نقدهای فراوانی مطرح است که به دلیل ضیق مجال، تنها به یک نکته اساسی اکتفا می‌کنیم<ref>محمد حسن قدردان قراملکی، سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، ص۲۱۵-۲۱۶.</ref>.
در خصوص این سخن، [[پرسش‌ها]] و نقدهای فراوانی مطرح است که به دلیل ضیق مجال، تنها به یک نکته اساسی اکتفا می‌کنیم<ref>محمد حسن قدردان قراملکی، سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، ص۲۱۵-۲۱۶.</ref>.


یکی از [[اهداف]] [[قیام امام]]{{ع}}، [[اصلاح جامعه اسلامی]] و احیای [[فریضه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. آن [[حضرت]] هنگام ترک [[مدینه]]، بر این مطلب تأکید می‌کنند: {{متن حدیث|إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي‌{{صل}} أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ‌}}<ref>موسوعه کلمات الامام حسین{{ع}}، ص۲۱۹.</ref>.
یکی از [[اهداف]] [[قیام امام]] {{ع}}، [[اصلاح جامعه اسلامی]] و احیای [[فریضه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. آن [[حضرت]] هنگام ترک [[مدینه]]، بر این مطلب تأکید می‌کنند: {{متن حدیث|إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي‌{{صل}} أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ‌}}<ref>موسوعه کلمات الامام حسین {{ع}}، ص۲۱۹.</ref>.


معنای این سخن این است که اگر امام از عدم [[تشکیل حکومت]] و همچنین از [[نقض عهد]] [[مردم کوفه]] نیز مطمئن بود، هرگز دست از نهضت [[اصلاح‌گرانه]] خویش بر نمی‌داشت؛ چراکه [[انگیزه]] اصلی و اولی آن حضرت، [[احیای دین]] بود و مسأله حکومت و [[زمام‌داری]] در مراحل بعد اهمیت قرار داشتند.
معنای این سخن این است که اگر امام از عدم [[تشکیل حکومت]] و همچنین از [[نقض عهد]] [[مردم کوفه]] نیز مطمئن بود، هرگز دست از نهضت [[اصلاح‌گرانه]] خویش بر نمی‌داشت؛ چراکه [[انگیزه]] اصلی و اولی آن حضرت، [[احیای دین]] بود و مسأله حکومت و [[زمام‌داری]] در مراحل بعد اهمیت قرار داشتند.
بنابراین، این ادعا که [[حرکت امام حسین]]{{ع}} صد در صد مردمی و در جهت نیل به [[زمامداری]] بود، موافق [[منابع روایی]] و [[تاریخی]] و سخنان خود [[حضرت]] نیست.<ref>[[حمید رضا قنبری‌نژاد اصفهانی|قنبری‌نژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]] ص ۳۳.</ref>
بنابراین، این ادعا که [[حرکت امام حسین]] {{ع}} صد در صد مردمی و در جهت نیل به [[زمامداری]] بود، موافق [[منابع روایی]] و [[تاریخی]] و سخنان خود [[حضرت]] نیست.<ref>[[حمید رضا قنبری‌نژاد اصفهانی|قنبری‌نژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]] ص ۳۳.</ref>


==[[نفی]] فردگرایی و [[قیام]] خدامحورانه==
== [[نفی]] فردگرایی و [[قیام]] خدامحورانه ==
فردگرایی غربی، آن‌گونه که در بستر [[اومانیسم]] شکل گرفت و منتهی به سودانگاری مطلق گردید، هرگز در [[اسلام]] پذیرفته نیست؛ زیرا فردگرایی، [[ارزش]] و [[اخلاقی]] ناصواب است.
فردگرایی غربی، آن‌گونه که در بستر [[اومانیسم]] شکل گرفت و منتهی به سودانگاری مطلق گردید، هرگز در [[اسلام]] پذیرفته نیست؛ زیرا فردگرایی، [[ارزش]] و [[اخلاقی]] ناصواب است.


خط ۴۰: خط ۴۰:
اگر [[عدالت]]، خوب است و اگر [[خیانت]] و [[جنایت]]، بد، از آن روست که این امور به واقع موجب کمالاتی روحانی و یا خساراتی [[معنوی]] در [[باطن]] و [[حقیقت انسان]] می‌شوند، نه آنکه به دلیل کارکرد [[اجتماعی]] مثبت این قضایا یا [[گرایش]] و ترجیح [[ذهنی]] طرفداران آنها مقبول افتاده‌اند<ref>احمد واعظی، جامعه مدنی - جامعه دینی، ص۹۶.</ref>.
اگر [[عدالت]]، خوب است و اگر [[خیانت]] و [[جنایت]]، بد، از آن روست که این امور به واقع موجب کمالاتی روحانی و یا خساراتی [[معنوی]] در [[باطن]] و [[حقیقت انسان]] می‌شوند، نه آنکه به دلیل کارکرد [[اجتماعی]] مثبت این قضایا یا [[گرایش]] و ترجیح [[ذهنی]] طرفداران آنها مقبول افتاده‌اند<ref>احمد واعظی، جامعه مدنی - جامعه دینی، ص۹۶.</ref>.


قیام و نهضتی که [[امام حسین]]{{ع}} بر پا نمودند، نهضتی [[خدا]] محورانه و [[الهی]] بود، نه فردگرایانه و بر اساس [[مصلحت فردی]].
قیام و نهضتی که [[امام حسین]] {{ع}} بر پا نمودند، نهضتی [[خدا]] محورانه و [[الهی]] بود، نه فردگرایانه و بر اساس [[مصلحت فردی]].
این [[تصور]] که قیام حضرت{{ع}} به دلیل [[مصالح]] فردی و [[انتقام‌گیری]] از [[خاندان]] [[بنی‌امیه]] است، توهمی [[باطل]] و غرض ورزانه است که منشأ أن عدم [[معرفت]] به ساحت [[قدس]] و [[ملکوتی]] [[ائمه]]{{عم}} و از جمله امام حسین{{ع}} می‌باشد.
این [[تصور]] که قیام حضرت {{ع}} به دلیل [[مصالح]] فردی و [[انتقام‌گیری]] از [[خاندان]] [[بنی‌امیه]] است، توهمی [[باطل]] و غرض ورزانه است که منشأ أن عدم [[معرفت]] به ساحت [[قدس]] و [[ملکوتی]] [[ائمه]] {{عم}} و از جمله امام حسین {{ع}} می‌باشد.


تمامی حرکات و سکنات امام حسین{{ع}} و از جمله اصلاح‌گری ایشان، هیچ صبغه‌ای جز [[صبغه]] الهی نداشت و [[رضای الهی]] در همه حال، مورد توجه ایشان بود.
تمامی حرکات و سکنات امام حسین {{ع}} و از جمله اصلاح‌گری ایشان، هیچ صبغه‌ای جز [[صبغه]] الهی نداشت و [[رضای الهی]] در همه حال، مورد توجه ایشان بود.
[[قیام عاشورا]] چون رنگ خدایی داشت، جاویدان و [[پیروز]] شد. به تعبیر حضرت [[امام]]{{ع}}، «[[شکست]] نبود [[کشته شدن سید الشهداء]]، چون قیام [[الله]] بود، شکست ندارد»<ref>صحیفه نور، ج۱۵، ۵۵ و ج۱۷، ص۲۳۹ به نقل از جواد محدثی، پیام‌های عاشورا، ص۱۴۱.</ref>.
[[قیام عاشورا]] چون رنگ خدایی داشت، جاویدان و [[پیروز]] شد. به تعبیر حضرت [[امام]] {{ع}}، «[[شکست]] نبود [[کشته شدن سید الشهداء]]، چون قیام [[الله]] بود، شکست ندارد»<ref>صحیفه نور، ج۱۵، ۵۵ و ج۱۷، ص۲۳۹ به نقل از جواد محدثی، پیام‌های عاشورا، ص۱۴۱.</ref>.


«[[آگاه]] بودند که ما آمدیم ادای [[وظیفه]] خدایی بکنیم، آمدیم [[اسلام]] را [[حفظ]] کنیم».<ref>[[حمید رضا قنبری‌نژاد اصفهانی|قنبری‌نژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]] ص ۳۶.</ref>
«[[آگاه]] بودند که ما آمدیم ادای [[وظیفه]] خدایی بکنیم، آمدیم [[اسلام]] را [[حفظ]] کنیم».<ref>[[حمید رضا قنبری‌نژاد اصفهانی|قنبری‌نژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]] ص ۳۶.</ref>


==قرائت واحد از [[دین]]، مبنای [[اصلاحات]] [[حسینی]]==
== قرائت واحد از [[دین]]، مبنای [[اصلاحات]] [[حسینی]] ==
روشن است که [[جامعه]] بدون [[استعداد]] و بهره‌گیری از [[ارزش‌های الهی]]، در ادامه [[حیات اجتماعی]] خود، دچار [[انحرافات]] و [[مشکلات]] هنجاری خواهد شد؛ چراکه [[رفتار]] و [[اعمال]] [[اجتماعی]] افراد در جامعه، مبتنی بر ارزش‌های [[حاکم]] بر آن می‌باشد.
روشن است که [[جامعه]] بدون [[استعداد]] و بهره‌گیری از [[ارزش‌های الهی]]، در ادامه [[حیات اجتماعی]] خود، دچار [[انحرافات]] و [[مشکلات]] هنجاری خواهد شد؛ چراکه [[رفتار]] و [[اعمال]] [[اجتماعی]] افراد در جامعه، مبتنی بر ارزش‌های [[حاکم]] بر آن می‌باشد.


از بر این اساس، [[معاویه]] که ارزش‌های الهی و [[خاندان]] [[نبوت]] را از [[جامعه اسلامی]] کنار گذاشته بود، در صدد برآمد تا با [[ترویج]] [[افکار التقاطی]] و قرائت‌های دیگر از دین، این نقیصه را جبران کند. از این‌رو، وی به ترویج [[تفکر]] «[[مرجئه]]»، که قرائتی جدید از [[ایمان]] بود، پرداخت.
از بر این اساس، [[معاویه]] که ارزش‌های الهی و [[خاندان]] [[نبوت]] را از [[جامعه اسلامی]] کنار گذاشته بود، در صدد برآمد تا با [[ترویج]] [[افکار التقاطی]] و قرائت‌های دیگر از دین، این نقیصه را جبران کند. از این‌رو، وی به ترویج [[تفکر]] «[[مرجئه]]»، که قرائتی جدید از [[ایمان]] بود، پرداخت.
او مدعی بود که [[ایمان قلبی]] برای [[انسان]] کفایت می‌کند<ref>صحیفه نور، ج۱۵، ۵۵ و ج۱۷، ص۲۳۹ به نقل از جواد محدثی، پیام‌های عاشورا، ص۱۴۱.</ref>. مبنای اصلاحات [[امام حسین]]{{ع}}، بر پایه یک قرائت از دین بود و بر اساس همین قرائت واحد، به [[مبارزه]] با سایر [[قرائت‌ها]] پرداخت.
او مدعی بود که [[ایمان قلبی]] برای [[انسان]] کفایت می‌کند<ref>صحیفه نور، ج۱۵، ۵۵ و ج۱۷، ص۲۳۹ به نقل از جواد محدثی، پیام‌های عاشورا، ص۱۴۱.</ref>. مبنای اصلاحات [[امام حسین]] {{ع}}، بر پایه یک قرائت از دین بود و بر اساس همین قرائت واحد، به [[مبارزه]] با سایر [[قرائت‌ها]] پرداخت.


اگر قرائت‌های مختلف از دین صحیح باشد، آن گونه که پلورالیست‌ها مدعی‌اند، دیگر اصلاح‌گری، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[قیام]] برای [[عدالت اجتماعی]] و... معنا و مفهومی ندارد؛ چراکه بر اساس قرائت‌های مختلف از دین، هر کسی برای خود [[فهم]] و قرائتی از دین دارد و همه این قرائت‌ها نیز صحیح می‌باشد.
اگر قرائت‌های مختلف از دین صحیح باشد، آن گونه که پلورالیست‌ها مدعی‌اند، دیگر اصلاح‌گری، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[قیام]] برای [[عدالت اجتماعی]] و... معنا و مفهومی ندارد؛ چراکه بر اساس قرائت‌های مختلف از دین، هر کسی برای خود [[فهم]] و قرائتی از دین دارد و همه این قرائت‌ها نیز صحیح می‌باشد.
امام حسین{{ع}} یک قرائت از دین دارد، [[یزید]] قرائتی دیگر و هر دو بر حق‌اند؛ لازمه چنین نگرشی، [[آنارشیسم]] و [[شکاکیت]] تمام عیار است که هم با اصول و [[قواعد]] [[عقلی]] و برون [[دینی]] ناسازگار است و هم به لحاظ درون دینی، یعنی [[کتاب و سنت]]، [[باطل]] می‌باشد.
امام حسین {{ع}} یک قرائت از دین دارد، [[یزید]] قرائتی دیگر و هر دو بر حق‌اند؛ لازمه چنین نگرشی، [[آنارشیسم]] و [[شکاکیت]] تمام عیار است که هم با اصول و [[قواعد]] [[عقلی]] و برون [[دینی]] ناسازگار است و هم به لحاظ درون دینی، یعنی [[کتاب و سنت]]، [[باطل]] می‌باشد.


اگر تمامی قرائت‌ها صحیح‌اند، پس چرا اسلام [[دعوت]] به [[مبارزه با ظلم]] و [[طاغوت]] و... کرده است؟ اگر قرائت‌های مختلف همه بر حق‌اند، پس چرا امام حسین{{ع}} در مقابل این قرائت‌های صحیح قیام کردند؟ [[امام]]{{ع}} با [[قیام]] و اصلاح‌گری خود نشان دادند که هر قرائتی از [[دین]] بر طریق صواب نیست و باید در مقابل قرائت‌های [[انحرافی]] و بدعت‌آمیز از دین ایستاد.<ref>[[حمید رضا قنبری‌نژاد اصفهانی|قنبری‌نژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]] ص ۳۸.</ref>
اگر تمامی قرائت‌ها صحیح‌اند، پس چرا اسلام [[دعوت]] به [[مبارزه با ظلم]] و [[طاغوت]] و... کرده است؟ اگر قرائت‌های مختلف همه بر حق‌اند، پس چرا امام حسین {{ع}} در مقابل این قرائت‌های صحیح قیام کردند؟ [[امام]] {{ع}} با [[قیام]] و اصلاح‌گری خود نشان دادند که هر قرائتی از [[دین]] بر طریق صواب نیست و باید در مقابل قرائت‌های [[انحرافی]] و بدعت‌آمیز از دین ایستاد.<ref>[[حمید رضا قنبری‌نژاد اصفهانی|قنبری‌نژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]] ص ۳۸.</ref>


==[[اصلاح]] همه‌جانبه==
== [[اصلاح]] همه‌جانبه ==
[[مصلحان]] غربی و [[غرب]] زده بر این باورند که اصلاح دین یعنی بازگشت به [[تجارب دینی]]، نه بازگشت به تمامیت دین.
[[مصلحان]] غربی و [[غرب]] زده بر این باورند که اصلاح دین یعنی بازگشت به [[تجارب دینی]]، نه بازگشت به تمامیت دین.
اما [[اصلاحات]] [[امام حسین]]{{ع}}، برخلاف تجربه‌گرایان - که با تحویل و تنزل دادن دین به [[تجربه دینی]]، فقط یک بعد از دین را اخذ کرده و ادعای بازگشت به آن را دارند - اصلاحات همه جانبه و چند بعدی بود.
اما [[اصلاحات]] [[امام حسین]] {{ع}}، برخلاف تجربه‌گرایان - که با تحویل و تنزل دادن دین به [[تجربه دینی]]، فقط یک بعد از دین را اخذ کرده و ادعای بازگشت به آن را دارند - اصلاحات همه جانبه و چند بعدی بود.


آن [[حضرت]] با قیام خویش در صدد اصلاح تمام جوانب دین از جمله [[معارف]]، [[شعایر]]، [[اخلاقیات]]، [[ارزش‌ها]]، [[احکام]] و [[مناسک دینی]] بود؛ چراکه در [[زمان]] ایشان، هم [[عقاید]] [[مردم]] [[سست]] و [[متزلزل]] شده بود، هم [[احکام الهی]] رو به تعطیلی می‌رفت و هم ارزش‌ها و اخلاقیات [[دینی]] به دست [[فراموشی]] سپرده شده بود.
آن [[حضرت]] با قیام خویش در صدد اصلاح تمام جوانب دین از جمله [[معارف]]، [[شعایر]]، [[اخلاقیات]]، [[ارزش‌ها]]، [[احکام]] و [[مناسک دینی]] بود؛ چراکه در [[زمان]] ایشان، هم [[عقاید]] [[مردم]] [[سست]] و [[متزلزل]] شده بود، هم [[احکام الهی]] رو به تعطیلی می‌رفت و هم ارزش‌ها و اخلاقیات [[دینی]] به دست [[فراموشی]] سپرده شده بود.


بر اساس [[عقیده]] تجربه گرایان دینی، که [[گوهر دین]] را تجربه دینی قلمداد می‌کنند و سایر ابعاد دین مانند بعد [[معرفتی]]، [[اخلاقی]] و... را در حاشیه و صدف دین قرار می‌دهند، اصلاح در عقاید، اخلاقیات و... دین، لازم نیست؛ چراکه اینها اموری عرضی محسوب می‌شوند.
بر اساس [[عقیده]] تجربه گرایان دینی، که [[گوهر دین]] را تجربه دینی قلمداد می‌کنند و سایر ابعاد دین مانند بعد [[معرفتی]]، [[اخلاقی]] و... را در حاشیه و صدف دین قرار می‌دهند، اصلاح در عقاید، اخلاقیات و... دین، لازم نیست؛ چراکه اینها اموری عرضی محسوب می‌شوند.
اما امام حسین{{ع}} با اصلاحات همه‌جانبه خویش، نشان داد که نباید گذاشت هیچ بعدی از دین دچار آسیب و آفت شود و در صورت آسیب‌پذیری، باید در صدد اصلاح آن برآمد.<ref>[[حمید رضا قنبری‌نژاد اصفهانی|قنبری‌نژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]] ص ۳۹.</ref>
اما امام حسین {{ع}} با اصلاحات همه‌جانبه خویش، نشان داد که نباید گذاشت هیچ بعدی از دین دچار آسیب و آفت شود و در صورت آسیب‌پذیری، باید در صدد اصلاح آن برآمد.<ref>[[حمید رضا قنبری‌نژاد اصفهانی|قنبری‌نژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]] ص ۳۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش