جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[محمد اوسط بن علی بن ابیطالب در تاریخ اسلامی]] - [[محمد اوسط بن علی بن ابیطالب در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[محمد اوسط بن علی بن ابیطالب در تاریخ اسلامی]] - [[محمد اوسط بن علی بن ابیطالب در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
«محمّد اوسط» [[فرزند]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، مادرش [[امامه بنت عاص]] است<ref>طبری و ابن اثیر و برخی دیگر گویند: علی{{ع}} سه فرزند به نامهای محمد داشته است. محمد اکبر، همان محمد حنفیه و مادرش خوله است. محمد اوسط، مادرش امامه میباشد و محمد اصغر مادرش اسماء بنت عمیس یا ام ولد بوده است. (تاریخ طبری، ج۵، ص۱۵۴، دارالمعارف؛ کامل ابن اثیر، ج۳، ص۳۹۷، فرسان الهیجاء، ج۲، ص۵۵، نیز ر.ک: عاشورا چه روزی است، ص۲۵۲، تذکرة الخواص، ص۵۷).</ref>. بنابه گفته برخی از متأخرّان [[محمد]] پس از [[شهادت]] [[پدر]] بزرگوارش در کنار [[امام حسن]]{{ع}} بود؛ و پس از وی به [[امام حسین]]{{ع}} پیوست، و آن [[حضرت]] را از [[مدینه]] به [[مکه]] و [[کربلا]] [[همراهی]] کرد. | «محمّد اوسط» [[فرزند]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، مادرش [[امامه بنت عاص]] است<ref>طبری و ابن اثیر و برخی دیگر گویند: علی {{ع}} سه فرزند به نامهای محمد داشته است. محمد اکبر، همان محمد حنفیه و مادرش خوله است. محمد اوسط، مادرش امامه میباشد و محمد اصغر مادرش اسماء بنت عمیس یا ام ولد بوده است. (تاریخ طبری، ج۵، ص۱۵۴، دارالمعارف؛ کامل ابن اثیر، ج۳، ص۳۹۷، فرسان الهیجاء، ج۲، ص۵۵، نیز ر. ک: عاشورا چه روزی است، ص۲۵۲، تذکرة الخواص، ص۵۷).</ref>. بنابه گفته برخی از متأخرّان [[محمد]] پس از [[شهادت]] [[پدر]] بزرگوارش در کنار [[امام حسن]] {{ع}} بود؛ و پس از وی به [[امام حسین]] {{ع}} پیوست، و آن [[حضرت]] را از [[مدینه]] به [[مکه]] و [[کربلا]] [[همراهی]] کرد. | ||
[[روز عاشورا]] آن گاه که [[آتش]] [[جنگ]] شعله ور گردید و [[یاران امام حسین]]{{ع}} یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند، [[محمد]] از برادرش [[حسین بن علی]]{{ع}} اجازه گرفت. او عازم میدان شد و این چنین [[رجز]] میخواند: | [[روز عاشورا]] آن گاه که [[آتش]] [[جنگ]] شعله ور گردید و [[یاران امام حسین]] {{ع}} یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند، [[محمد]] از برادرش [[حسین بن علی]] {{ع}} اجازه گرفت. او عازم میدان شد و این چنین [[رجز]] میخواند: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''شَیخي عَلیٌّ ذُوالفِخارِ الأَطْوَلِ''|2=''مِنْ هاشِمِ الصِّدقِ الکَریمِ المُفضِلِ''}} | {{ب|''شَیخي عَلیٌّ ذُوالفِخارِ الأَطْوَلِ''|2=''مِنْ هاشِمِ الصِّدقِ الکَریمِ المُفضِلِ''}} | ||
{{ب|''هذا حُسَینُ بنُ النَّبِيِ المُرسَلِ''|2=''عَنهُ نُحامي بِالحُسامِ المُصْقَلِ''<ref>ذخیرة الدارین، ص۱۶۶؛ وسیلة الدارین، ص۲۶۳.</ref>}} | {{ب|''هذا حُسَینُ بنُ النَّبِيِ المُرسَلِ''|2=''عَنهُ نُحامي بِالحُسامِ المُصْقَلِ''<ref>ذخیرة الدارین، ص۱۶۶؛ وسیلة الدارین، ص۲۶۳.</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
:[[رهبر]] و بزرگم [[علی]]{{ع}} است دارای [[افتخار]] فراوان، از [[خاندان]] صادق، بزرگوار و با [[فضیلت]] [[هاشم]]. این [[حسین]]{{ع}} پسر [[پیغمبر]]{{صل}} است که من با [[شمشیر]] برنده از او [[دفاع]] میکنم. | :[[رهبر]] و بزرگم [[علی]] {{ع}} است دارای [[افتخار]] فراوان، از [[خاندان]] صادق، بزرگوار و با [[فضیلت]] [[هاشم]]. این [[حسین]] {{ع}} پسر [[پیغمبر]] {{صل}} است که من با [[شمشیر]] برنده از او [[دفاع]] میکنم. | ||
آنگاه [[مبارزه]] را آغاز کرد؛ شمار بسیاری از [[دشمن]] را به [[هلاکت]] رساند، [[لشکریان]] دشمن وی را محاصره و اسبش را پی کردند، سپس او را به شهادت رساندند<ref>ذخیرة الدارین، ص۱۶۶؛ فرسان الهیجاء، ج۲، ص۵۶؛ عاشورا چه روزی است، ص۲۵۲.</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۳۲۹-۳۳۰.</ref> | آنگاه [[مبارزه]] را آغاز کرد؛ شمار بسیاری از [[دشمن]] را به [[هلاکت]] رساند، [[لشکریان]] دشمن وی را محاصره و اسبش را پی کردند، سپس او را به شهادت رساندند<ref>ذخیرة الدارین، ص۱۶۶؛ فرسان الهیجاء، ج۲، ص۵۶؛ عاشورا چه روزی است، ص۲۵۲.</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۳۲۹-۳۳۰.</ref> |