جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==[[نفی خشونت فردی]]== | == [[نفی خشونت فردی]] == | ||
==[[نفی خشونت اجتماعی]]== | == [[نفی خشونت اجتماعی]] == | ||
==[[نفی خشونت خانوادگی]]== | == [[نفی خشونت خانوادگی]] == | ||
آموزههای [[قرآن کریم]] و [[مدرسه نبوی]] سخت بر [[نفی خشونت]] در [[خانواده]] تأکید دارد و هیچ نوع آن را روا نمیدارد، چنانکه [[کتاب الهی]] خشونتهای [[جاهلی]] را که در [[جامعه]] آن [[روز]] پذیرفته شده بود زیر پا گذاشت و جهتگیری خود را در نفی خشونت و [[حاکم]] نمودن [[روابط انسانی]] در خانواده و [[حمایت]] از [[زنان]] و [[احقاق حقوق]] آنان روشن ساخت. | آموزههای [[قرآن کریم]] و [[مدرسه نبوی]] سخت بر [[نفی خشونت]] در [[خانواده]] تأکید دارد و هیچ نوع آن را روا نمیدارد، چنانکه [[کتاب الهی]] خشونتهای [[جاهلی]] را که در [[جامعه]] آن [[روز]] پذیرفته شده بود زیر پا گذاشت و جهتگیری خود را در نفی خشونت و [[حاکم]] نمودن [[روابط انسانی]] در خانواده و [[حمایت]] از [[زنان]] و [[احقاق حقوق]] آنان روشن ساخت. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
[[قرآن کریم]] در تنگنا قرار دادن [[همسر]] را در هیچ شرایطی روا نمیداند و به [[پیروان]] خود در سختترین اوضاع و احوال [[خانوادگی]] نیز اجازه [[خشونتورزی]] نمیدهد؛ و بهطور کلی مردان را به پاسداشت [[حقوق]] و حدود [[زنان]] و رعایت احوال آنان و [[پرهیز]] از [[آزار]] دادن ایشان و زیان رساندن و در تنگنا قرار دادن آنان [[فرمان]] داده است: {{متن قرآن|وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ}}<ref>«و به آنها زیان مرسانید برای آنکه (زندگی را) برایشان تنگ گیرید» سوره طلاق، آیه ۶.</ref>. | [[قرآن کریم]] در تنگنا قرار دادن [[همسر]] را در هیچ شرایطی روا نمیداند و به [[پیروان]] خود در سختترین اوضاع و احوال [[خانوادگی]] نیز اجازه [[خشونتورزی]] نمیدهد؛ و بهطور کلی مردان را به پاسداشت [[حقوق]] و حدود [[زنان]] و رعایت احوال آنان و [[پرهیز]] از [[آزار]] دادن ایشان و زیان رساندن و در تنگنا قرار دادن آنان [[فرمان]] داده است: {{متن قرآن|وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ}}<ref>«و به آنها زیان مرسانید برای آنکه (زندگی را) برایشان تنگ گیرید» سوره طلاق، آیه ۶.</ref>. | ||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} نسبت به [[خشونت]] - در انواع و اقسامش و نسبت به هرکس - سخت حساسیت نشان میداد و بر [[نفی]] آن بهطور کامل تأکید مینمود، چنانکه در سخنی والا فرمود: {{متن حدیث|مَنْ آذَى مُؤْمِناً فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ آذَى اللَّهَ فَهُوَ مَلْعُونٌ فِي التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الزَّبُورِ وَ الْفُرْقَانِ}}<ref>«هرکه مؤمنی را بیازارد بیگمان مرا آزرده است، و هرکه مرا بیازارد بیگمان خدا را آزرده است، و چنین کسی در تورات و انجیل و زبور و قرآن از رحمت خدا به دور [معرفی شده] است». روضة الواعظین، ص۳۲۱؛ مشکاة الانوار، ص۸۳؛ بحارالانوار، ج۶۷، ص۷۲، ج۷۵، ص۱۵۰؛ مستند الشیعة، ج۱۴، ص۱۵۹؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۹۹؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۶، ص۳۰۵.</ref>. | [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نسبت به [[خشونت]] - در انواع و اقسامش و نسبت به هرکس - سخت حساسیت نشان میداد و بر [[نفی]] آن بهطور کامل تأکید مینمود، چنانکه در سخنی والا فرمود: {{متن حدیث|مَنْ آذَى مُؤْمِناً فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ آذَى اللَّهَ فَهُوَ مَلْعُونٌ فِي التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الزَّبُورِ وَ الْفُرْقَانِ}}<ref>«هرکه مؤمنی را بیازارد بیگمان مرا آزرده است، و هرکه مرا بیازارد بیگمان خدا را آزرده است، و چنین کسی در تورات و انجیل و زبور و قرآن از رحمت خدا به دور [معرفی شده] است». روضة الواعظین، ص۳۲۱؛ مشکاة الانوار، ص۸۳؛ بحارالانوار، ج۶۷، ص۷۲، ج۷۵، ص۱۵۰؛ مستند الشیعة، ج۱۴، ص۱۵۹؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۹۹؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۶، ص۳۰۵.</ref>. | ||
آزار نمودن و خشونت ورزیدن چنان مطرود است که در تعبیری شگفت از [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است: {{متن حدیث|مَنْ آذَى مُؤْمِناً بِغَيْرِ حَقٍّ فَكَأَنَّمَا هَدَمَ مَكَّةَ وَ بَيْتَ اللَّهِ الْمَعْمُورَ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ كَأَنَّمَا قَتَلَ أَلْفَ مَلَكٍ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}<ref>«هرکه مؤمنی را به ناحق بیازارد چنان باشد که مکه و خانه آباد خدا را ویران کرده و هزار فرشته مقرب را کشته باشد». جمالالدین الحسن بن یوسف المطهر (العلامة الحلی)، الرسالة السعدیة، اخراج و تعلیق و تحقیق عبد الحسین محمد علی بقال، الطبعة الاولی، مکتبة المرعشی النجفی، قم، ۱۴۱۰ ق. ص۱۴۳؛ عوالی اللآلی، ج۱، ص۳۶۱؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۰۰؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۶، ص۳۰۵.</ref>. | آزار نمودن و خشونت ورزیدن چنان مطرود است که در تعبیری شگفت از [[رسول خدا]] {{صل}} آمده است: {{متن حدیث|مَنْ آذَى مُؤْمِناً بِغَيْرِ حَقٍّ فَكَأَنَّمَا هَدَمَ مَكَّةَ وَ بَيْتَ اللَّهِ الْمَعْمُورَ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ كَأَنَّمَا قَتَلَ أَلْفَ مَلَكٍ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}<ref>«هرکه مؤمنی را به ناحق بیازارد چنان باشد که مکه و خانه آباد خدا را ویران کرده و هزار فرشته مقرب را کشته باشد». جمالالدین الحسن بن یوسف المطهر (العلامة الحلی)، الرسالة السعدیة، اخراج و تعلیق و تحقیق عبد الحسین محمد علی بقال، الطبعة الاولی، مکتبة المرعشی النجفی، قم، ۱۴۱۰ ق. ص۱۴۳؛ عوالی اللآلی، ج۱، ص۳۶۱؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۰۰؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۶، ص۳۰۵.</ref>. | ||
اینگونه بیانات حاکی از شدت ویرانگری [[خشونت]] است و کسی که [[خانواده]] را که محبوبترین بنیان نزد خداست ویران سازد و با [[رفتار]] غیر [[انسانی]] و [[خشونتورزی]] [[حقوق]] و حدود [[همسر]] و خانواده خویش را تباه کند گویا [[خانه خدا]] را ویران ساخته و بزرگترین تعدیها را نموده است. از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|كَفَى بِالْمَرْءِ إِثْماً أَنْ يُضِيعَ مَنْ يَعُولُ...}}<ref>«همین یک گناه برای مرد کافی است که خانواده خود را تباه کند». دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۵۴؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۸؛ عدة الداعی، ص۸۲؛ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۴۴؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۱۳.</ref>. | اینگونه بیانات حاکی از شدت ویرانگری [[خشونت]] است و کسی که [[خانواده]] را که محبوبترین بنیان نزد خداست ویران سازد و با [[رفتار]] غیر [[انسانی]] و [[خشونتورزی]] [[حقوق]] و حدود [[همسر]] و خانواده خویش را تباه کند گویا [[خانه خدا]] را ویران ساخته و بزرگترین تعدیها را نموده است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|كَفَى بِالْمَرْءِ إِثْماً أَنْ يُضِيعَ مَنْ يَعُولُ...}}<ref>«همین یک گناه برای مرد کافی است که خانواده خود را تباه کند». دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۵۴؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۸؛ عدة الداعی، ص۸۲؛ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۴۴؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۱۳.</ref>. | ||
بر مرد است که بیش از هر چیز [[حرمت]] و [[کرامت]]، و حقوق و [[حریم]] خانواده و همسر را پاس دارد و با خشونتورزی آن را نشکند و تباه نسازد، چنانکه امام صادق{{ع}} از [[پدر]] گرامیاش روایت کرده است که فرمود: {{متن حدیث|مَنِ اتَّخَذَ امْرَأَةً فَلْيُكْرِمْهَا فَإِنَّمَا امْرَأَةُ أَحَدِكُمْ لُعْبَتُهُ فَمَنِ اتَّخَذَهَا فَلَا يُضَيِّعْهَا}}<ref>«کسی که زنی را به همسری گزیند باید او را تکریم نماید. بیگمان همسرتان محبوب شماست و هر که ازدواج میکند حق ندارد همسر خود را تباه سازد». قرب الاسناد، ص۷۰؛ وسائل الشیعة، ج۳، ص۳۸۱؛ بحارالانوار، ج۷۹، ص۲۹۷، ج۱۰۳، ص۲۲۴.</ref>. | بر مرد است که بیش از هر چیز [[حرمت]] و [[کرامت]]، و حقوق و [[حریم]] خانواده و همسر را پاس دارد و با خشونتورزی آن را نشکند و تباه نسازد، چنانکه امام صادق {{ع}} از [[پدر]] گرامیاش روایت کرده است که فرمود: {{متن حدیث|مَنِ اتَّخَذَ امْرَأَةً فَلْيُكْرِمْهَا فَإِنَّمَا امْرَأَةُ أَحَدِكُمْ لُعْبَتُهُ فَمَنِ اتَّخَذَهَا فَلَا يُضَيِّعْهَا}}<ref>«کسی که زنی را به همسری گزیند باید او را تکریم نماید. بیگمان همسرتان محبوب شماست و هر که ازدواج میکند حق ندارد همسر خود را تباه سازد». قرب الاسناد، ص۷۰؛ وسائل الشیعة، ج۳، ص۳۸۱؛ بحارالانوار، ج۷۹، ص۲۹۷، ج۱۰۳، ص۲۲۴.</ref>. | ||
[[خداوند]] نسبت به هیچچیز همچون [[زنان]] و [[کودکان]] تأکید نکرده است که در [[حدیث]] [[امام کاظم]]{{ع}} آمده است: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْضَبُ بِشَيْءٍ كَغَضَبِهِ لِلنِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ}}<ref>«بیگمان خداوند به اندازهای که برای زنان و کودکان خشم میگیرد، برای هیچچیز به خشم نمیآید». الکافی، ج۵، ص۵۱۱؛ بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۷۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۲. بدین صورت نیز روایت شده است: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیْسَ يَغْضِبُ كَغَضَبِهِ لِلنِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ}}. الکافی، ج۶، ص۵۰؛ عدة الداعی، ص۷۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۲۰۲.</ref>. | [[خداوند]] نسبت به هیچچیز همچون [[زنان]] و [[کودکان]] تأکید نکرده است که در [[حدیث]] [[امام کاظم]] {{ع}} آمده است: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْضَبُ بِشَيْءٍ كَغَضَبِهِ لِلنِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ}}<ref>«بیگمان خداوند به اندازهای که برای زنان و کودکان خشم میگیرد، برای هیچچیز به خشم نمیآید». الکافی، ج۵، ص۵۱۱؛ بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۷۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۲. بدین صورت نیز روایت شده است: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیْسَ يَغْضِبُ كَغَضَبِهِ لِلنِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ}}. الکافی، ج۶، ص۵۰؛ عدة الداعی، ص۷۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۲۰۲.</ref>. | ||
[[خشم]] و [[خشنودی خداوند]] چون خشم و [[خشنودی]] [[آدمیان]] نیست که ناشی از [[انفعال]] نفس باشد، بلکه خشم و خشنودی خداوند به معنای دور شدن از [[رحمت خدا]] و مورد [[عذاب]] و [[عقاب]] واقع شدن و مشمول رحمت خدا شدن و مورد [[ثواب]] و [[رضا]] واقع گردیدن است؛ و آنکه [[خشونت]] میورزد خود را از رحمت خدا [[محروم]] میسازد و گرفتار عقاب این جهانی و آن جهانی مینماید.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۳۱۹-۳۲۴.</ref> | [[خشم]] و [[خشنودی خداوند]] چون خشم و [[خشنودی]] [[آدمیان]] نیست که ناشی از [[انفعال]] نفس باشد، بلکه خشم و خشنودی خداوند به معنای دور شدن از [[رحمت خدا]] و مورد [[عذاب]] و [[عقاب]] واقع شدن و مشمول رحمت خدا شدن و مورد [[ثواب]] و [[رضا]] واقع گردیدن است؛ و آنکه [[خشونت]] میورزد خود را از رحمت خدا [[محروم]] میسازد و گرفتار عقاب این جهانی و آن جهانی مینماید.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۳۱۹-۳۲۴.</ref> | ||
==رفتارشناسی [[نبوی]] در [[نفی]] [[خشونت خانوادگی]]== | == رفتارشناسی [[نبوی]] در [[نفی]] [[خشونت خانوادگی]] == | ||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در تمام [[زندگی]] خود خشونت خانوادگی را در تمام جلوهها و مراتبش نفی کرد و با [[رفتار]] خود [[مدارا]] و [[ملایمت]] را در اوج خود نشان داد، و به ویژه در دوران [[مدنی]] که [[حکومت]] در [[اختیار]] او بود تلاش کرد تا [[پیروان]] خود را به چنین [[رفتاری]] بکشاند؛ و البته در همان [[زمان]] [[مقاومت]] شدیدی در برابر [[پیامبر]] و [[نفی خشونت]] وجود داشت و پس از پیامبر نیز کسانی تلاش نمودند تا [[فهم]] [[جاهلی]] خود را در لوای [[دین]] [[ترویج]] کنند و انواع خشونت خانوادگی را توجیه نمایند. اما رفتارشناسی نبوی چنان روشن و [[استوار]] است که جای هیچ بهانهای باقی نمیگذارد. هرکه به مطالعه زندگی [[خانوادگی]] [[رسول خدا]]{{صل}} بپردازد، بیگمان [[اذعان]] مینماید که آن زندگی نمونه برین نفی خشونت خانوادگی است. [[روایات]] و [[اخبار]] متعدد حاکی از این است که نه تنها پیامبر اکرم{{صل}} در تمام احوال و شرایط در نهایت [[رحمت]] و [[مودت]]، و مدارا و ملایمت با [[همسران]] خود زیست، بلکه پیوسته در برابر [[تندی]] برخی از همسران خویش با گذشت روبهرو شد و هرگز در قبال خواستههای ناصواب برخی از آنان و [[رفتار]] درشت برخی دیگر، [[تندی]] ننمود و [[درشتی]] از او دیده نشد. خبر زیر از آن نمونههاست: [[روایت]] شده است که گاهی از [[پیامبر]]{{صل}} چیزهایی درخواست میشد که او نمیتوانست [[تدارک]] کند و [[همسران]] وی از آن [[حضرت]] درخواستهای بیش از اندازه میکردند. [[عمر]] گوید: ما [[مهاجران]] در [[مکه]] بر [[زنان]] خود [[تسلط]] داشتیم [و در [[مدینه]] زنان [[انصار]] بر شوهران خود تسلط داشتند] تا آنکه زنان ما با زنان آنان [[معاشرت]] کردند و اخلاقشان مانند زنان انصار شد [که پذیرای [[خشونت]] مردان نبودند]. روزی به [[زن]] خود چیزی گفتم و او پاسخ مرا داد. پس دست خود را بالا بردم تا او را بزنم و به گفتم: آیا پاسخ مرا میدهی، ای [[فرومایه]]! او گفت: [[زنان پیامبر]] را و رفتار آنان با او و رفتار او را با آنان ببین!]بیگمان زنان [[رسول خدا]]{{صل}} پاسخ او را میدهند [و با او تندی میکنند و او هیچ تندی با آنان نمیکند] درحالیکه او از تو بهتر است.<ref>{{متن حدیث|رُوِيَ أَنَّ النَّبِيَّ{{صل}} كَانَ يُطَالَبُ بِأُمُورٍ لَا يَمْلِكُهَا وَ كَانَ نِسَاؤُهُ يُكْثِرْنَ مُطَالَبَتَهُ حَتَّى قَالَ عُمَرُ كُنَّا مَعَاشِرَ الْمُهَاجِرِينَ مُتَسَلِّطِينَ عَلَى نِسَائِنَا بِمَكَّةَ وَ كَانَتْ نِسَاءُ الْأَنْصَارِ مُتَسَلِّطَاتٍ عَلَى الْأَزْوَاجِ فَاخْتَلَطَ نِسَاؤُنَا فِيهِنَّ فَتَخَلَّقْنَ بِأَخْلَاقِهِنَّ وَ كَلَّمْتُ امْرَأَتِي يَوْماً فَرَاجَعَتْنِي فَرَفَعْتُ يَدِي لِأَضْرِبَهَا وَ قُلْتُ أَ تُرَاجِعِينِي يَا لَكْعَاءُ فَقَالَتْ إِنَّ نِسَاءَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} يُرَاجِعْنَهُ وَ هُوَ خَيْرٌ مِنْكَ}} تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۶۶؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۸۴-۳۸۵.</ref>. | [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در تمام [[زندگی]] خود خشونت خانوادگی را در تمام جلوهها و مراتبش نفی کرد و با [[رفتار]] خود [[مدارا]] و [[ملایمت]] را در اوج خود نشان داد، و به ویژه در دوران [[مدنی]] که [[حکومت]] در [[اختیار]] او بود تلاش کرد تا [[پیروان]] خود را به چنین [[رفتاری]] بکشاند؛ و البته در همان [[زمان]] [[مقاومت]] شدیدی در برابر [[پیامبر]] و [[نفی خشونت]] وجود داشت و پس از پیامبر نیز کسانی تلاش نمودند تا [[فهم]] [[جاهلی]] خود را در لوای [[دین]] [[ترویج]] کنند و انواع خشونت خانوادگی را توجیه نمایند. اما رفتارشناسی نبوی چنان روشن و [[استوار]] است که جای هیچ بهانهای باقی نمیگذارد. هرکه به مطالعه زندگی [[خانوادگی]] [[رسول خدا]] {{صل}} بپردازد، بیگمان [[اذعان]] مینماید که آن زندگی نمونه برین نفی خشونت خانوادگی است. [[روایات]] و [[اخبار]] متعدد حاکی از این است که نه تنها پیامبر اکرم {{صل}} در تمام احوال و شرایط در نهایت [[رحمت]] و [[مودت]]، و مدارا و ملایمت با [[همسران]] خود زیست، بلکه پیوسته در برابر [[تندی]] برخی از همسران خویش با گذشت روبهرو شد و هرگز در قبال خواستههای ناصواب برخی از آنان و [[رفتار]] درشت برخی دیگر، [[تندی]] ننمود و [[درشتی]] از او دیده نشد. خبر زیر از آن نمونههاست: [[روایت]] شده است که گاهی از [[پیامبر]] {{صل}} چیزهایی درخواست میشد که او نمیتوانست [[تدارک]] کند و [[همسران]] وی از آن [[حضرت]] درخواستهای بیش از اندازه میکردند. [[عمر]] گوید: ما [[مهاجران]] در [[مکه]] بر [[زنان]] خود [[تسلط]] داشتیم [و در [[مدینه]] زنان [[انصار]] بر شوهران خود تسلط داشتند] تا آنکه زنان ما با زنان آنان [[معاشرت]] کردند و اخلاقشان مانند زنان انصار شد [که پذیرای [[خشونت]] مردان نبودند]. روزی به [[زن]] خود چیزی گفتم و او پاسخ مرا داد. پس دست خود را بالا بردم تا او را بزنم و به گفتم: آیا پاسخ مرا میدهی، ای [[فرومایه]]! او گفت: [[زنان پیامبر]] را و رفتار آنان با او و رفتار او را با آنان ببین!]بیگمان زنان [[رسول خدا]] {{صل}} پاسخ او را میدهند [و با او تندی میکنند و او هیچ تندی با آنان نمیکند] درحالیکه او از تو بهتر است.<ref>{{متن حدیث|رُوِيَ أَنَّ النَّبِيَّ {{صل}} كَانَ يُطَالَبُ بِأُمُورٍ لَا يَمْلِكُهَا وَ كَانَ نِسَاؤُهُ يُكْثِرْنَ مُطَالَبَتَهُ حَتَّى قَالَ عُمَرُ كُنَّا مَعَاشِرَ الْمُهَاجِرِينَ مُتَسَلِّطِينَ عَلَى نِسَائِنَا بِمَكَّةَ وَ كَانَتْ نِسَاءُ الْأَنْصَارِ مُتَسَلِّطَاتٍ عَلَى الْأَزْوَاجِ فَاخْتَلَطَ نِسَاؤُنَا فِيهِنَّ فَتَخَلَّقْنَ بِأَخْلَاقِهِنَّ وَ كَلَّمْتُ امْرَأَتِي يَوْماً فَرَاجَعَتْنِي فَرَفَعْتُ يَدِي لِأَضْرِبَهَا وَ قُلْتُ أَ تُرَاجِعِينِي يَا لَكْعَاءُ فَقَالَتْ إِنَّ نِسَاءَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} يُرَاجِعْنَهُ وَ هُوَ خَيْرٌ مِنْكَ}} تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۶۶؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۸۴-۳۸۵.</ref>. | ||
برخی [[همسران پیامبر]] آنقدر او را میآزردند که آن حضرت ناچار میشد از آنان دوری گزیند تا کوتاه بیایند، ولی هرگز با آنان تندی نکرد و نسبت به آنان خشونت نورزید تا جایی که این [[رفتار پیامبر]] موجب [[شگفتی]] [[اصحاب]] وی و [[پدران]] برخی همسران او میشد و حتی آنان درصدد [[اعتراض]] به [[دختران]] خود و عکس العمل نشان دادن به ایشان برمیآمدند، ولی پیامبر چنین اجازهای به آنان نمیداد؛ و گاهی پیشنهاد متارکه با آن [[زنان]] را مطرح میکردند و [[پیامبر]] همه چیز را با گذشت و [[بزرگواری]] [[تحمل]] میکرد و هیچ گاه به سمت عکسالعمل تند و [[درشتی]] نمیرفت<ref>نک: تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۶۶؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۸۵.</ref>. در خبری مشهور از [[عایشه]] آمده است: {{متن حدیث|مَا ضَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}، [بِیَدِهِ] خَادِمًا لَهُ [قَطُّ] وَلَا امْرَأَةً لَهُ [قَطُّ]}}<ref>«رسول خدا{{صل}} هرگز خدمتکاری را و هرگز زنی را نزد». مصنف عبدالرزاق، ج۹، ص۴۴۲؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۷، ج۸، ص۲۰۴ [همین خبر را از قول علی بن حسین{{ع}} نیز روایت کرده است]؛ مصنف ابن أبی شیبة، ج۶، ص۱۰۶؛ مسند احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۱؛ صحیح مسلم، ج۱۵، ص۸۴؛ سنن ابن ماجة، ج۱، ص۳۵۶؛ مسند أبی یعلی الموصلی، ج۷، ص۳۳۹؛ صحیح ابن حبان، ج۱۴، ص۳۵۶؛ المعجم الاوسط، ج۷، ص۳۳۳؛ الاستذکار، ج۸، ص۲۷۵.</ref>. | برخی [[همسران پیامبر]] آنقدر او را میآزردند که آن حضرت ناچار میشد از آنان دوری گزیند تا کوتاه بیایند، ولی هرگز با آنان تندی نکرد و نسبت به آنان خشونت نورزید تا جایی که این [[رفتار پیامبر]] موجب [[شگفتی]] [[اصحاب]] وی و [[پدران]] برخی همسران او میشد و حتی آنان درصدد [[اعتراض]] به [[دختران]] خود و عکس العمل نشان دادن به ایشان برمیآمدند، ولی پیامبر چنین اجازهای به آنان نمیداد؛ و گاهی پیشنهاد متارکه با آن [[زنان]] را مطرح میکردند و [[پیامبر]] همه چیز را با گذشت و [[بزرگواری]] [[تحمل]] میکرد و هیچ گاه به سمت عکسالعمل تند و [[درشتی]] نمیرفت<ref>نک: تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۶۶؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۸۵.</ref>. در خبری مشهور از [[عایشه]] آمده است: {{متن حدیث|مَا ضَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}، [بِیَدِهِ] خَادِمًا لَهُ [قَطُّ] وَلَا امْرَأَةً لَهُ [قَطُّ]}}<ref>«رسول خدا {{صل}} هرگز خدمتکاری را و هرگز زنی را نزد». مصنف عبدالرزاق، ج۹، ص۴۴۲؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۷، ج۸، ص۲۰۴ [همین خبر را از قول علی بن حسین {{ع}} نیز روایت کرده است]؛ مصنف ابن أبی شیبة، ج۶، ص۱۰۶؛ مسند احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۱؛ صحیح مسلم، ج۱۵، ص۸۴؛ سنن ابن ماجة، ج۱، ص۳۵۶؛ مسند أبی یعلی الموصلی، ج۷، ص۳۳۹؛ صحیح ابن حبان، ج۱۴، ص۳۵۶؛ المعجم الاوسط، ج۷، ص۳۳۳؛ الاستذکار، ج۸، ص۲۷۵.</ref>. | ||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در آن شرایط که زدن [[زن]] از سوی مردان امری معمولی تلقی میشد در مقابل این [[رفتار]] ایستاد و از آن [[نهی]] کرد، البته آنان به تکاپو افتادند تا به [[سلطهگری]] و [[خشونتورزی]] خود ادامه دهند<ref>نک: مصنف عبدالرزاق، ج۹، ص۴۴۲-۴۴۳؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref>. | [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در آن شرایط که زدن [[زن]] از سوی مردان امری معمولی تلقی میشد در مقابل این [[رفتار]] ایستاد و از آن [[نهی]] کرد، البته آنان به تکاپو افتادند تا به [[سلطهگری]] و [[خشونتورزی]] خود ادامه دهند<ref>نک: مصنف عبدالرزاق، ج۹، ص۴۴۲-۴۴۳؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref>. | ||
[[عبدالله بن ابی ذباب]]<ref>وی از راویان ثقه در طبقه تابعین شمرده میشود. ر.ک: التاریخ الکبیر، ج۱، ص۴۴۰؛ الجرح و التعدیل، ج۲، ص۲۸۰؛ اسد الغابة، ج۱، ص۱۸۳؛ الوافی بالوفیات، ج۹، ص۴۶۳؛ تهذیب التهذیب، ج۱، ص۳۴۱.</ref> گوید: {{متن حدیث|أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} نَهَى عَنْ ضَرْبِ النِّسَاءِ فَأَتَاهُ عُمَرُ فَقَالَ: إِنَّ النِّسَاءَ قَدْ ذَئِرْنَ عَلَى أَزْوَاجِهِنَّ}}<ref>«رسول خدا{{صل}}، از زدن زنان نهی کرد و عمر خدمت وی آمد و گفت: این امر سبب شده است که زنان بر شوهران خود سرکشی کنند». ابراهیم بن اسحاق الحربی، غریب الحدیث، الطبعة الاولی، دار المدنة، جدة، ۱۴۰۵ ق. ج۱، ص۲۵۰. و نیز نک: مسند الحمیدی، ج۲، ص۳۸۶؛ سنن الدارمی، ج۲، ص۱۴۷؛ الآحاد و المثانی، ج۵، ص۱۸۶؛ مستدرک الحاکم، ج۲، ص۱۹۱.</ref>. | [[عبدالله بن ابی ذباب]]<ref>وی از راویان ثقه در طبقه تابعین شمرده میشود. ر. ک: التاریخ الکبیر، ج۱، ص۴۴۰؛ الجرح و التعدیل، ج۲، ص۲۸۰؛ اسد الغابة، ج۱، ص۱۸۳؛ الوافی بالوفیات، ج۹، ص۴۶۳؛ تهذیب التهذیب، ج۱، ص۳۴۱.</ref> گوید: {{متن حدیث|أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} نَهَى عَنْ ضَرْبِ النِّسَاءِ فَأَتَاهُ عُمَرُ فَقَالَ: إِنَّ النِّسَاءَ قَدْ ذَئِرْنَ عَلَى أَزْوَاجِهِنَّ}}<ref>«رسول خدا {{صل}}، از زدن زنان نهی کرد و عمر خدمت وی آمد و گفت: این امر سبب شده است که زنان بر شوهران خود سرکشی کنند». ابراهیم بن اسحاق الحربی، غریب الحدیث، الطبعة الاولی، دار المدنة، جدة، ۱۴۰۵ ق. ج۱، ص۲۵۰. و نیز نک: مسند الحمیدی، ج۲، ص۳۸۶؛ سنن الدارمی، ج۲، ص۱۴۷؛ الآحاد و المثانی، ج۵، ص۱۸۶؛ مستدرک الحاکم، ج۲، ص۱۹۱.</ref>. | ||
مجموعه [[اخبار]] و [[روایات]] این موضوع، بیانگر [[مقاومت]] [[سختی]] است که جمعی از [[مسلمانان]] در برابر [[نفی]] [[خشونت خانوادگی]] نشان میدادند. اما باوجود همه اینها، [[رسول خدا]]{{صل}} در آموزهها و [[رفتار]] خود نشان داد که [[اسلام]] [[راه]] [[خشونت خانوادگی]] را مسدود نموده است. [[ابن سعد]] در خبری چنین آورده است: {{متن حدیث|جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ قَدْ ضَرَبَهَا زَوْجُهَا ضَرْبًا شَدِيدًا فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ فَأَنْكَرَ ذَلِكَ وَقَالَ: يَظَلُّ أَحَدُكُمْ يَضْرِبُ امْرَأَتَهُ ضَرْبَ الْعَبْدِ ثُمَّ يَظَلُّ يُعَانِقُهَا وَلا يَسْتَحْيِي}}<ref>«زنی نزد رسول خدا{{صل}} آمد که شوهرش او را سخت زده بود. پس رسول خدا{{صل}} برخاست و آن کار را سخت زشت شمرد و فرمود: شگفتا که کسی از شما همسر خویش را میزند همچون زدن بردگان و سپس بیآنکه شرم کند او را در آغوش میکشد!» الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۰۵.</ref>. | مجموعه [[اخبار]] و [[روایات]] این موضوع، بیانگر [[مقاومت]] [[سختی]] است که جمعی از [[مسلمانان]] در برابر [[نفی]] [[خشونت خانوادگی]] نشان میدادند. اما باوجود همه اینها، [[رسول خدا]] {{صل}} در آموزهها و [[رفتار]] خود نشان داد که [[اسلام]] [[راه]] [[خشونت خانوادگی]] را مسدود نموده است. [[ابن سعد]] در خبری چنین آورده است: {{متن حدیث|جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ قَدْ ضَرَبَهَا زَوْجُهَا ضَرْبًا شَدِيدًا فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ فَأَنْكَرَ ذَلِكَ وَقَالَ: يَظَلُّ أَحَدُكُمْ يَضْرِبُ امْرَأَتَهُ ضَرْبَ الْعَبْدِ ثُمَّ يَظَلُّ يُعَانِقُهَا وَلا يَسْتَحْيِي}}<ref>«زنی نزد رسول خدا {{صل}} آمد که شوهرش او را سخت زده بود. پس رسول خدا {{صل}} برخاست و آن کار را سخت زشت شمرد و فرمود: شگفتا که کسی از شما همسر خویش را میزند همچون زدن بردگان و سپس بیآنکه شرم کند او را در آغوش میکشد!» الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۰۵.</ref>. | ||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} نه تنها در برابر مظاهر اینچنینی خشونت خانوادگی ایستاد و آن را مطرود و [[ممنوع]] اعلام کرد و تلاش نمود تا پیروانش به او [[تأسی]] کنند، بلکه با آموزههای فراوان خود، نشان داد که نظر [[دین]] و پیامآور [[راستین]] درباره خشونت خانوادگی چیست، و اینکه [[خداوند]] به کمترین خشونت خانوادگی [[راضی]] نیست و رفتار فرستاده او - فرستاده [[رحمت]] و [[عدالت]] - ملاک [[زندگی]] [[مسلمانان]] است. خبر حولاء از این جمله است، که چون از رسول خدا{{صل}} پرسید که [[حق]] [[زنان]] بر شوهرانشان چیست؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|أَخْبَرَنِي أَخِي جَبْرَئِيلُ وَ لَمْ يَزَلْ يُوصِينِي بِالنِّسَاءِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنْ لَا يَحِلَّ لِزَوْجِهَا أَنْ يَقُولَ لَهَا أُفٍّ يَا مُحَمَّدُ اتَّقُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي النِّسَاءِ... فَأَشْفِقُوا عَلَيْهِنَ وَ طَيِّبُوا قُلُوبَهُنَّ حَتَّى يَقِفْنَ مَعَكُمْ وَ لَا تَكْرَهُوا النِّسَاءَ وَ لَا تَسْخَطُوا بِهِنَّ وَ لَا تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلَّا بِرِضَاهُنَّ وَ إِذْنِهِنَّ}}<ref>«برادرم جبرئیل مرا خبر داد و همواره سفارش زنان را به من میکرد چنانکه گمان کردم مرد حق ندارد به همسرش حتی اف بگوید. [جبرئیل مرا گفت:]ای محمد! درباره زنان از خدای عز و جل پروا کنید... پس نسبت به آنان مهربانی نمایید، و دلهایشان را خوش گردانید تا همراهتان بمانند؛ و زنان را ناخوش ندارید، و بر آنان خشم مگیرید، و چیزی را از آنچه بدانان بخشیدهاید جز به رضایت و اجازه ایشان برمگیرید». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۲-۲۵۳؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۴۹.</ref>. | [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نه تنها در برابر مظاهر اینچنینی خشونت خانوادگی ایستاد و آن را مطرود و [[ممنوع]] اعلام کرد و تلاش نمود تا پیروانش به او [[تأسی]] کنند، بلکه با آموزههای فراوان خود، نشان داد که نظر [[دین]] و پیامآور [[راستین]] درباره خشونت خانوادگی چیست، و اینکه [[خداوند]] به کمترین خشونت خانوادگی [[راضی]] نیست و رفتار فرستاده او - فرستاده [[رحمت]] و [[عدالت]] - ملاک [[زندگی]] [[مسلمانان]] است. خبر حولاء از این جمله است، که چون از رسول خدا {{صل}} پرسید که [[حق]] [[زنان]] بر شوهرانشان چیست؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|أَخْبَرَنِي أَخِي جَبْرَئِيلُ وَ لَمْ يَزَلْ يُوصِينِي بِالنِّسَاءِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنْ لَا يَحِلَّ لِزَوْجِهَا أَنْ يَقُولَ لَهَا أُفٍّ يَا مُحَمَّدُ اتَّقُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي النِّسَاءِ... فَأَشْفِقُوا عَلَيْهِنَ وَ طَيِّبُوا قُلُوبَهُنَّ حَتَّى يَقِفْنَ مَعَكُمْ وَ لَا تَكْرَهُوا النِّسَاءَ وَ لَا تَسْخَطُوا بِهِنَّ وَ لَا تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلَّا بِرِضَاهُنَّ وَ إِذْنِهِنَّ}}<ref>«برادرم جبرئیل مرا خبر داد و همواره سفارش زنان را به من میکرد چنانکه گمان کردم مرد حق ندارد به همسرش حتی اف بگوید. [جبرئیل مرا گفت:]ای محمد! درباره زنان از خدای عز و جل پروا کنید... پس نسبت به آنان مهربانی نمایید، و دلهایشان را خوش گردانید تا همراهتان بمانند؛ و زنان را ناخوش ندارید، و بر آنان خشم مگیرید، و چیزی را از آنچه بدانان بخشیدهاید جز به رضایت و اجازه ایشان برمگیرید». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۲-۲۵۳؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۴۹.</ref>. | ||
با دریافت چنین آموزههایی، جایی برای پدیدهای به نام [[خشونت خانوادگی]] باقی نمیماند. البته به منظور زدودن [[خشونت]] از [[زندگی خانوادگی]]، لازم است اسباب و عوامل و علتهای آن زدوده شود تا دیگر رنگی از این زشتترین پدیده باقی نماند؛ و نیز در موارد لازم با [[اعمال قدرت]] و دخالت [[حکومت]] و تنظیم [[قوانین]]، همگام با تصحیح [[بینش]] و دادن [[آموزش]] به خشونت خانوادگی پایان داده شود. از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده است که [[علی]]{{ع}} هنگام شدت گرمای [[روز]] به [[خانه]] میرفت که با زنی روبهرو شد که شوهرش به او [[ستم]] و [[تعدی]] نموده و او را [[تهدید]] به کتک کرده بود. [[حضرت]] به او فرمود: “ای [[بنده]] [[خدا]]، قدری درنگ کن تا [[گرما]] فرونشیند، آنگاه من به همراه تو خواهم آمد”. [[زن]] گفت: “در این صورت [[خشم]] و [[غضب]] شوهرم بر من بیشتر خواهد شد”. حضرت لحظاتی سر به زیر افکند و پس از آن سر خود را بالا کرد درحالیکه میگفت: “به خدا [[سوگند]]، جز این روا نیست که [[حق]] ستمدیده بیآنکه دچار [[اضطراب]] و [[آزار]] شود باید ستانده شود”. پس به زن فرمود: “خانهات | با دریافت چنین آموزههایی، جایی برای پدیدهای به نام [[خشونت خانوادگی]] باقی نمیماند. البته به منظور زدودن [[خشونت]] از [[زندگی خانوادگی]]، لازم است اسباب و عوامل و علتهای آن زدوده شود تا دیگر رنگی از این زشتترین پدیده باقی نماند؛ و نیز در موارد لازم با [[اعمال قدرت]] و دخالت [[حکومت]] و تنظیم [[قوانین]]، همگام با تصحیح [[بینش]] و دادن [[آموزش]] به خشونت خانوادگی پایان داده شود. از [[امام باقر]] {{ع}} نقل شده است که [[علی]] {{ع}} هنگام شدت گرمای [[روز]] به [[خانه]] میرفت که با زنی روبهرو شد که شوهرش به او [[ستم]] و [[تعدی]] نموده و او را [[تهدید]] به کتک کرده بود. [[حضرت]] به او فرمود: “ای [[بنده]] [[خدا]]، قدری درنگ کن تا [[گرما]] فرونشیند، آنگاه من به همراه تو خواهم آمد”. [[زن]] گفت: “در این صورت [[خشم]] و [[غضب]] شوهرم بر من بیشتر خواهد شد”. حضرت لحظاتی سر به زیر افکند و پس از آن سر خود را بالا کرد درحالیکه میگفت: “به خدا [[سوگند]]، جز این روا نیست که [[حق]] ستمدیده بیآنکه دچار [[اضطراب]] و [[آزار]] شود باید ستانده شود”. پس به زن فرمود: “خانهات کجاست؟ ” آنگاه با وی همراه شد تا به خانه آن زن رسیدند. حضرت از پشت در [[سلام]] کرد. مردی [[جوان]] بیرون آمد. حضرت به او فرمود: “ای بنده خدا، از خدا [[پروا]] کن، که تو همسرت را تهدید کرده و ترساندهای و از خانه بیرونش کردهای!” مرد که [[امام]] {{ع}} را نمیشناخت با [[تندی]] گفت: “به تو مربوط نیست! به خدا سوگند، به خاطر سخنت و حمایتت از او، آتشش خواهم زد!” [[امیرمؤمنان]] {{ع}} فرمود: “من تو را به معروف امر میکنم و از منکر [[نهی]] مینمایم، آنگاه تو با منکر با من روبهرو میشوی و به معروف پشت میکنی؟ ” در همان حال [[شمشیر]] خود را به [[جهت]] [[تهدید]] آن مرد از غلاف بیرون آورد. همین وقت، جمعی از [[مردم]] متوجه [[امام]] {{ع}} شدند و به او با عنوان [[امیرمؤمنان]] [[سلام]] کردند. [[جوان]] [[حضرت]] را [[شناخت]] و به پای او افتاد و گفت: “ای امیرمؤمنان! از [[گناه]] من درگذر، به [[خدا]] [[سوگند]]، از این پس [[خاک]] پای همسرم خواهم شد!” پس حضرت شمشیرش را غلاف کرد و به [[زن]] فرمود: “به خانهات وارد شو و تو نیز کاری نکن که شوهرت وادار شود با تو چنین [[رفتاری]] کند”<ref>مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۱۰۶؛ بحارالانوار، ج۴۱، ص۵۷؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۲۳۷.</ref>. | ||
بنابراین در مدرسه [[نبوی]]، [[خشونت خانوادگی]] به عنوان زشتترین پدیده، به تمام معنا مطرود و [[ممنوع]] است و آموزههای نبوی و رفتارشناسی [[پیشوایان دین]]، بیانگر آن است که ایشان چه دیدگاهی نسبت به خشونت خانوادگی داشتهاند و تا چه اندازه برای زدودن آن از [[ساحت]] [[خانواده]] تلاش نمودهاند؛ و بر [[پیروان]] آنان است که گام در مسیر ایشان نهند و اجازه [[ظهور]] و بروز به خشونت خانوادگی ندهند.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۳۶۸.</ref> | بنابراین در مدرسه [[نبوی]]، [[خشونت خانوادگی]] به عنوان زشتترین پدیده، به تمام معنا مطرود و [[ممنوع]] است و آموزههای نبوی و رفتارشناسی [[پیشوایان دین]]، بیانگر آن است که ایشان چه دیدگاهی نسبت به خشونت خانوادگی داشتهاند و تا چه اندازه برای زدودن آن از [[ساحت]] [[خانواده]] تلاش نمودهاند؛ و بر [[پیروان]] آنان است که گام در مسیر ایشان نهند و اجازه [[ظهور]] و بروز به خشونت خانوادگی ندهند.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۳۶۸.</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
==پرسش مستقیم== | == پرسش مستقیم == | ||
# [[اهمیت نفی خشونت در خانواده چیست؟ (پرسش)]] | # [[اهمیت نفی خشونت در خانواده چیست؟ (پرسش)]] | ||
# [[سیره پیامبر خاتم در نفی خشونت خانوادگی چه بوده است؟ (پرسش)]] | # [[سیره پیامبر خاتم در نفی خشونت خانوادگی چه بوده است؟ (پرسش)]] |