اثبات عصمت پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۲: خط ۳۲:
در [[روایت]] به صراحت دربارۀ [[عصمت پیامبران]] [[سخن]] گفته شده است، چنانکه [[امام رضا]] {{ع}} دربارۀ [[عصمت پیامبران]] برای [[مأمون]] نوشت: «[[خداوند]] [[فرمان]] کسی که می‌‌داند [[مردم]] را [[گمراه]] می‌‌کند [[واجب]] نمی‌کند و برای [[رسالت]] خویش کسی را [[انتخاب]] نمی‌کند که می‌‌داند او به [[خدا]] و بندگانش [[کفر]] ورزیده و [[شیطان]] را به جایی [[خدا]] [[عبادت]] می‌‌کند»<ref>{{متن حدیث|فِیمَا کَتَبَ الرِّضَا {{ع}} لِلْمَأْمُونِ لَا یَفْرِضُ اللَّهُ تَعَالَی طَاعَةَ مَنْ‏ یَعْلَمُ‏ أَنَّهُ‏ یُضِلُّهُمْ‏ وَ یُغْوِیهِمْ وَ لَا یَخْتَارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَا یَصْطَفِی مِنْ عِبَادِهِ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یَکْفُرُ بِهِ وَ بِعِبَادَتِهِ وَ یَعْبُدُ الشَّیْطَانَ دُونَهُ}}؛ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ بحار الانوار، ج۲۵، ص۱۹۹، ح۹. </ref>.<ref>ر. ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۸۰-۱۸۱. </ref>
در [[روایت]] به صراحت دربارۀ [[عصمت پیامبران]] [[سخن]] گفته شده است، چنانکه [[امام رضا]] {{ع}} دربارۀ [[عصمت پیامبران]] برای [[مأمون]] نوشت: «[[خداوند]] [[فرمان]] کسی که می‌‌داند [[مردم]] را [[گمراه]] می‌‌کند [[واجب]] نمی‌کند و برای [[رسالت]] خویش کسی را [[انتخاب]] نمی‌کند که می‌‌داند او به [[خدا]] و بندگانش [[کفر]] ورزیده و [[شیطان]] را به جایی [[خدا]] [[عبادت]] می‌‌کند»<ref>{{متن حدیث|فِیمَا کَتَبَ الرِّضَا {{ع}} لِلْمَأْمُونِ لَا یَفْرِضُ اللَّهُ تَعَالَی طَاعَةَ مَنْ‏ یَعْلَمُ‏ أَنَّهُ‏ یُضِلُّهُمْ‏ وَ یُغْوِیهِمْ وَ لَا یَخْتَارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَا یَصْطَفِی مِنْ عِبَادِهِ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یَکْفُرُ بِهِ وَ بِعِبَادَتِهِ وَ یَعْبُدُ الشَّیْطَانَ دُونَهُ}}؛ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ بحار الانوار، ج۲۵، ص۱۹۹، ح۹. </ref>.<ref>ر. ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۸۰-۱۸۱. </ref>


== [[عصمت پیامبر]] پیش از [[تصدی]] [[منصب نبوت]]، از دیدگاه [[اصحاب]] ==
== [[عصمت پیامبر]] پیش از تصدی [[منصب نبوت]]، از دیدگاه [[اصحاب]] ==
برخی شواهد [[تاریخی]] و نقل بعضی [[احادیث]] نشان دهنده این [[واقعیت]] است که عده‌ای از [[مسلمانان]] و [[صحابه]]، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را حتی پیش از [[نبوت]] ایشان نیز [[معصوم]] می‌دانستند. به شماری از آنها توجه کنید:
برخی شواهد [[تاریخی]] و نقل بعضی [[احادیث]] نشان دهنده این [[واقعیت]] است که عده‌ای از [[مسلمانان]] و [[صحابه]]، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را حتی پیش از [[نبوت]] ایشان نیز [[معصوم]] می‌دانستند. به شماری از آنها توجه کنید:
# [[روایات]] مربوط به «[[شق الصدر]]» در [[منابع اهل سنت]] با مضمون‌های متفاوت و در سنین مختلفی از زندگانی [[پیامبر]] {{صل}} نقل شده که برخی از آنها مربوط به [[کودکی]] یا [[نوجوانی]] و یا [[جوانی]] [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} است. این روایات که به وسیله [[راویان]] مختلفی، از جمله [[انس بن مالک]]، [[ابی بن کعب]]، [[ابوهریره]]، [[ابوذر غفاری]] و [[عایشه]] نقل شده‌اند، بیانگر این مطلب‌اند که [[قلب]] [[مبارک]] پیامبر اکرم {{صل}}، به وسیله [[ملائکه]] یا دیگر [[فرستادگان الهی]] از هرگونه [[آلودگی]] [[پاک]] شده است. برای نمونه، به روایتی که انس بن مالک نقل کرده است، دقت کنید: «در حالی که پیامبر مشغول [[بازی]] با [[کودکان]] بود، [[جبرائیل]] نزد وی آمد. پس او را گرفت و شکمش را شکافت و [[خون]] بسته شده‌ای را از قلب او بیرون آورد. آن گاه گفت: این بهره [[شیطان]] از تو بود. سپس قلب را در تشت با آب [[زمزم]] شست و در جایش نهاد.... انس گفت: من خودم جای دوخته شده را روی سینه پیامبر دیدم»<ref>احمد بن ابی عبدالله ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ص۲۲۱-۲۲۲. نیز ر. ک: یحیی بن معین، تاریخ یحیی بن معین، ج۱، ص۴۷-۴۸؛ عبدالملک بن هشام حمیدی، السیرة النبویة، تحقیق: محمد محی الدین عبدالحمید، ج۱، ص۱۰۷؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۱۲۱ و ۲۸۸؛ ج۴، ص۱۸۴؛ محمد بن اسماعیل بخاری، الصحیح، ج۸، ص۲۰۳-۲۰۴؛ مسلم نیشابوری، الصحیح، ج۱، ص۱۰۱۔۱۰۲؛ عبدالله بن بهرام دارمی، سنن الدارمی، ج۱، ص۸؛ عزالدین علی بن محمد بن اثیر الجزری، اسد الغابة، ج۱، ص۲۱؛ احمد بن حسین بیهقی، دلائل النبوة، تحقیق: عبدالمعطی قلعجی، ج۱، ص۱۴۳-۱۴۶.</ref>. [[تطهیر]] قلب پیامبر اکرم {{صل}} به وسیله ملایکه، مطلبی است که در دیگر روایات نیز منعکس شده است. برای نمونه [[ابی بکره]] نقل می‌کند که [[ختنه]] [[پیامبر]] به وسیله [[جبرائیل]] بوده است و او همان هنگام [[قلب]] پیامبر را [[تطهیر]] کرد<ref>احمد بن ابی عبدالله ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ص۱۵۵. گفتنی است ذهبی پس از نقل این داستان آن را رد کرده، می‌نویسد: {{عربی|هذا منكر}} (محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام، تحقیق: عمر عبدالسلام تدمری، ج۱، ص۲۸). اما به هر حال این اجتهاد ذهبی است، و اگر حتی دروغ نیز باشد، نشان اعتقاد راوی به عصمت پیامبر اکرم {{صل}} است.</ref>. بی‌گمان نقل این [[روایت‌ها]] به دست صحابه‌ای که به [[اخبار غیبی]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[نبوت]] ایشان [[اعتقاد]] [[راسخ]] داشتند، از [[باور]] آنان به [[عصمت]] آن [[حضرت]] حکایت می‌کند؛
# [[روایات]] مربوط به «[[شق الصدر]]» در [[منابع اهل سنت]] با مضمون‌های متفاوت و در سنین مختلفی از زندگانی [[پیامبر]] {{صل}} نقل شده که برخی از آنها مربوط به [[کودکی]] یا [[نوجوانی]] و یا [[جوانی]] [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} است. این روایات که به وسیله [[راویان]] مختلفی، از جمله [[انس بن مالک]]، [[ابی بن کعب]]، [[ابوهریره]]، [[ابوذر غفاری]] و [[عایشه]] نقل شده‌اند، بیانگر این مطلب‌اند که [[قلب]] [[مبارک]] پیامبر اکرم {{صل}}، به وسیله [[ملائکه]] یا دیگر [[فرستادگان الهی]] از هرگونه [[آلودگی]] [[پاک]] شده است. برای نمونه، به روایتی که انس بن مالک نقل کرده است، دقت کنید: «در حالی که پیامبر مشغول [[بازی]] با [[کودکان]] بود، [[جبرائیل]] نزد وی آمد. پس او را گرفت و شکمش را شکافت و [[خون]] بسته شده‌ای را از قلب او بیرون آورد. آن گاه گفت: این بهره [[شیطان]] از تو بود. سپس قلب را در تشت با آب [[زمزم]] شست و در جایش نهاد.... انس گفت: من خودم جای دوخته شده را روی سینه پیامبر دیدم»<ref>احمد بن ابی عبدالله ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ص۲۲۱-۲۲۲. نیز ر. ک: یحیی بن معین، تاریخ یحیی بن معین، ج۱، ص۴۷-۴۸؛ عبدالملک بن هشام حمیدی، السیرة النبویة، تحقیق: محمد محی الدین عبدالحمید، ج۱، ص۱۰۷؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۱۲۱ و ۲۸۸؛ ج۴، ص۱۸۴؛ محمد بن اسماعیل بخاری، الصحیح، ج۸، ص۲۰۳-۲۰۴؛ مسلم نیشابوری، الصحیح، ج۱، ص۱۰۱۔۱۰۲؛ عبدالله بن بهرام دارمی، سنن الدارمی، ج۱، ص۸؛ عزالدین علی بن محمد بن اثیر الجزری، اسد الغابة، ج۱، ص۲۱؛ احمد بن حسین بیهقی، دلائل النبوة، تحقیق: عبدالمعطی قلعجی، ج۱، ص۱۴۳-۱۴۶.</ref>. [[تطهیر]] قلب پیامبر اکرم {{صل}} به وسیله ملایکه، مطلبی است که در دیگر روایات نیز منعکس شده است. برای نمونه [[ابی بکره]] نقل می‌کند که [[ختنه]] [[پیامبر]] به وسیله [[جبرائیل]] بوده است و او همان هنگام [[قلب]] پیامبر را [[تطهیر]] کرد<ref>احمد بن ابی عبدالله ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ص۱۵۵. گفتنی است ذهبی پس از نقل این داستان آن را رد کرده، می‌نویسد: {{عربی|هذا منكر}} (محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام، تحقیق: عمر عبدالسلام تدمری، ج۱، ص۲۸). اما به هر حال این اجتهاد ذهبی است، و اگر حتی دروغ نیز باشد، نشان اعتقاد راوی به عصمت پیامبر اکرم {{صل}} است.</ref>. بی‌گمان نقل این [[روایت‌ها]] به دست صحابه‌ای که به [[اخبار غیبی]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[نبوت]] ایشان [[اعتقاد]] [[راسخ]] داشتند، از [[باور]] آنان به [[عصمت]] آن [[حضرت]] حکایت می‌کند؛
۱۱۳٬۱۶۴

ویرایش