جز
جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
[[علی بن عبداللّه]]، خیلی [[دوست]] داشت [[خدمت]] حضرت برسد و به حضورش [[سلام]] عرض کند، امّا [[هیبت]] و [[عظمت]] آن حضرت، سبب میشد [[اقدام]] نکند. یکبار [[امام رضا]] {{ع}} مختصر کسالتی داشتند و [[مردم]] به عیادت ایشان میرفتند. به [[علی بن عبداللّه]] گفتند: اگر قصد دیدار و [[تشرّف]] داری، اکنون [[فرصت]] مناسبی است. وی به عیادت آن حضرت رفت. امام رضا {{ع}} خیلی به او [[احترام]] و [[ملاطفت]] کردند و خوشحالش نمودند. چندی بعد، علی بن عبداللّه مریض شد و امام رضا {{ع}} به عیادت او رفتند و آن قدر نشستند تا افرادی که در [[خانه]] او برای عیادت آمده بودند خارج شدند، آنگاه امام [[منزل]] او را ترک کردند<ref>مسند الامام الرضا {{ع}}، ج۱، ص۴۷.</ref>. | [[علی بن عبداللّه]]، خیلی [[دوست]] داشت [[خدمت]] حضرت برسد و به حضورش [[سلام]] عرض کند، امّا [[هیبت]] و [[عظمت]] آن حضرت، سبب میشد [[اقدام]] نکند. یکبار [[امام رضا]] {{ع}} مختصر کسالتی داشتند و [[مردم]] به عیادت ایشان میرفتند. به [[علی بن عبداللّه]] گفتند: اگر قصد دیدار و [[تشرّف]] داری، اکنون [[فرصت]] مناسبی است. وی به عیادت آن حضرت رفت. امام رضا {{ع}} خیلی به او [[احترام]] و [[ملاطفت]] کردند و خوشحالش نمودند. چندی بعد، علی بن عبداللّه مریض شد و امام رضا {{ع}} به عیادت او رفتند و آن قدر نشستند تا افرادی که در [[خانه]] او برای عیادت آمده بودند خارج شدند، آنگاه امام [[منزل]] او را ترک کردند<ref>مسند الامام الرضا {{ع}}، ج۱، ص۴۷.</ref>. | ||
یکی از روزها یک نفر از [[شیعیان]] آن حضرت بیمار شد و حضرت امام رضا {{ع}} برای دیدار او به خانهاش تشریف برده و حالش را پرسیدند. ایشان در همان چند لحظه آن بیمار را تسلّی خاطر و [[موعظه]] و [[اندرز]] داده به او فرمودند: مردم دو گروه هستند، یکی با [[مرگ]] به [[راحتی]] و [[آسایش]] دست مییابد و دیگری با مرگش، مردم را از [[شرّ]] خود راحت میکند؛ و تو اگر میخواهی از گروه اول باشی، [[ایمان به خدا]] و ولایتت را | یکی از روزها یک نفر از [[شیعیان]] آن حضرت بیمار شد و حضرت امام رضا {{ع}} برای دیدار او به خانهاش تشریف برده و حالش را پرسیدند. ایشان در همان چند لحظه آن بیمار را تسلّی خاطر و [[موعظه]] و [[اندرز]] داده به او فرمودند: مردم دو گروه هستند، یکی با [[مرگ]] به [[راحتی]] و [[آسایش]] دست مییابد و دیگری با مرگش، مردم را از [[شرّ]] خود راحت میکند؛ و تو اگر میخواهی از گروه اول باشی، [[ایمان به خدا]] و ولایتت را تجدید کن تا پس از مرگ در آسایش باشی. آن مرد چنین کرد و پس از چند لحظه در محضر پر مهر و [[محبت]] حضرت امام رضا {{ع}} [[چشم]] از [[جهان]] فرو بست<ref>داستانهای بحارالانوار، به نقل از ج۴۹ بحار؛ نقش رهبری حضرت امام رضا {{ع}}، ص۵۵.٣.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۱۵.</ref> | ||
=== [[برخورد امام رضا با اهل سنت|برخورد امام با بزرگان اهل سنّت]] === | === [[برخورد امام رضا با اهل سنت|برخورد امام با بزرگان اهل سنّت]] === |