جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
* لفظ "دیابولس" در ترجمه، معادل لغتِ عبری STN ([[شیطان]]) است که در [[عهد عتیق]] به کار رفته است. گفته شده: لغت دیابولس در زبان یونانی به معنای نمام و مفتری است<ref>لسان العرب، المصطلحات العلمیه، ج۴، ص۶۹؛ اعلام قرآن، ص۷۷.</ref>. [[پژوهش]]گران، انتقال مستقیم آن را از زبان یونانی به [[عربی]] بعید میدانند و با [[عنایت]] به آن که واژه دیابولس در [[عهد جدید]] و آثار [[مفسران]] آن، در قالب موجودی [[شرور]] و [[فتنه]] گر، بلکه سرکرده [[سپاهیان]] [[شر]] [[ظهور]] یافته، احتمال انتقال این واژه را از طریق [[مسیحیان]] (نه [[یهودیان]]) به زبان [[عربی]] به واقعیت نزدیکتر میدانند. «هوروویتس» Horovitz [[عقیده]] دارد که این لفظ، نخست به [[سریانی]] و از آن به [[عربی]] منتقل شده است. برخی انتقال مستقیم آن را از زبان یونانی به [[عربی]] محتمل دانسته، رواج آن را در میان [[مسیحیان]] [[عرب]] زبان که با کلیسای [[روم]] شرقی در ارتباط بودهاند، مطرح ساختهاند؛ ولی «گریم» حدس میزندکه این واژه ازطریق [[عربستان]] جنوبی انتقال یافته و [[مردم]] [[حبشه]]، واسطه انتقال آن به [[اعراب]] دوران [[صدر اسلام]] هستند<ref>واژههای دخیل در قرآن، ص۱۰۲ - ۱۰۴.</ref><ref>[[علی محمدی آشنانی|محمدی آشنانی، علی]]، [[ابلیس - محمدی آشنانی (مقاله)|مقاله «ابلیس»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۶۰.</ref>. | * لفظ "دیابولس" در ترجمه، معادل لغتِ عبری STN ([[شیطان]]) است که در [[عهد عتیق]] به کار رفته است. گفته شده: لغت دیابولس در زبان یونانی به معنای نمام و مفتری است<ref>لسان العرب، المصطلحات العلمیه، ج۴، ص۶۹؛ اعلام قرآن، ص۷۷.</ref>. [[پژوهش]]گران، انتقال مستقیم آن را از زبان یونانی به [[عربی]] بعید میدانند و با [[عنایت]] به آن که واژه دیابولس در [[عهد جدید]] و آثار [[مفسران]] آن، در قالب موجودی [[شرور]] و [[فتنه]] گر، بلکه سرکرده [[سپاهیان]] [[شر]] [[ظهور]] یافته، احتمال انتقال این واژه را از طریق [[مسیحیان]] (نه [[یهودیان]]) به زبان [[عربی]] به واقعیت نزدیکتر میدانند. «هوروویتس» Horovitz [[عقیده]] دارد که این لفظ، نخست به [[سریانی]] و از آن به [[عربی]] منتقل شده است. برخی انتقال مستقیم آن را از زبان یونانی به [[عربی]] محتمل دانسته، رواج آن را در میان [[مسیحیان]] [[عرب]] زبان که با کلیسای [[روم]] شرقی در ارتباط بودهاند، مطرح ساختهاند؛ ولی «گریم» حدس میزندکه این واژه ازطریق [[عربستان]] جنوبی انتقال یافته و [[مردم]] [[حبشه]]، واسطه انتقال آن به [[اعراب]] دوران [[صدر اسلام]] هستند<ref>واژههای دخیل در قرآن، ص۱۰۲ - ۱۰۴.</ref><ref>[[علی محمدی آشنانی|محمدی آشنانی، علی]]، [[ابلیس - محمدی آشنانی (مقاله)|مقاله «ابلیس»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۶۰.</ref>. | ||
* دو احتمال دیگر درباره مأخذ اصلی واژه [[ابلیس]] این که [[ابلیس]] یا از ماده "بالوس" به معنای آمیخته و [[غربال]] ناشده و یا از ماده "بالش" به معنای جستوجو، تفتیش و کاوش است. "بلاش" از همین ریشه، پلیسِ مخفی داخلی را گویند؛ به جهت آن که [[ابلیس]]، پلیس سری داخلی است یا بدان روی که [[خالص]] و صاف نبوده؛ بلکه آمیختگی و اختلاط دارد و در معرض [[آزمون]] و [[غربال]] قرار گرفته، او را به این نام خواندهاند<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۳۳۰.</ref><ref>[[علی محمدی آشنانی|محمدی آشنانی، علی]]، [[ابلیس - محمدی آشنانی (مقاله)|مقاله «ابلیس»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۶۰.</ref>. | * دو احتمال دیگر درباره مأخذ اصلی واژه [[ابلیس]] این که [[ابلیس]] یا از ماده "بالوس" به معنای آمیخته و [[غربال]] ناشده و یا از ماده "بالش" به معنای جستوجو، تفتیش و کاوش است. "بلاش" از همین ریشه، پلیسِ مخفی داخلی را گویند؛ به جهت آن که [[ابلیس]]، پلیس سری داخلی است یا بدان روی که [[خالص]] و صاف نبوده؛ بلکه آمیختگی و اختلاط دارد و در معرض [[آزمون]] و [[غربال]] قرار گرفته، او را به این نام خواندهاند<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۳۳۰.</ref><ref>[[علی محمدی آشنانی|محمدی آشنانی، علی]]، [[ابلیس - محمدی آشنانی (مقاله)|مقاله «ابلیس»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۶۰.</ref>. | ||
* از دیرباز [[اعتقاد]] به وجود [[شیطان]] و نیروهای [[شرور]] در میان [[ادیان]] و [[مذاهب]] وجود داشته است؛ به همین جهت در متون [[مقدس]] [[ادیان]] و [[مذاهب]] پیشین، از [[ابلیس]]، ماهیت، گستره کوشش و راههای مقابله با او، کنام و فرجام وی سخن گفته شده است که در بسیاری از موارد، مشابه، بلکه هم سان و در برخی موارد متفاوت است. در میان تیوتنها، الهه Loki عامل انواع [[شقاوت]] و [[بدبختی]]، [[مصائب]] و [[بلایا]] و [[پروردگار]] شیطانها شناخته میشد<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۸۰.</ref>. [[اسلاوها]] از [[شیطان]] با واژه بسو Besu [[مکروه]] و [[ناپسند]] یاد میکردند<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۸۲.</ref>. در [[اوستا]] از وی با نام انگْرَمَینیو و در پَهْلوی، اَهرِمَن یا اهریمن یا آهِرْمَن به معنای "مینوی ستیهنده و [[دشمن]]" و در [[ادبیات]] پارسی، گنامینو به معنای «مینوی از میان برنده و نابود کننده» و با | * از دیرباز [[اعتقاد]] به وجود [[شیطان]] و نیروهای [[شرور]] در میان [[ادیان]] و [[مذاهب]] وجود داشته است؛ به همین جهت در متون [[مقدس]] [[ادیان]] و [[مذاهب]] پیشین، از [[ابلیس]]، ماهیت، گستره کوشش و راههای مقابله با او، کنام و فرجام وی سخن گفته شده است که در بسیاری از موارد، مشابه، بلکه هم سان و در برخی موارد متفاوت است. در میان تیوتنها، الهه Loki عامل انواع [[شقاوت]] و [[بدبختی]]، [[مصائب]] و [[بلایا]] و [[پروردگار]] شیطانها شناخته میشد<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۸۰.</ref>. [[اسلاوها]] از [[شیطان]] با واژه بسو Besu [[مکروه]] و [[ناپسند]] یاد میکردند<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۸۲.</ref>. در [[اوستا]] از وی با نام انگْرَمَینیو و در پَهْلوی، اَهرِمَن یا اهریمن یا آهِرْمَن به معنای "مینوی ستیهنده و [[دشمن]]" و در [[ادبیات]] پارسی، گنامینو به معنای «مینوی از میان برنده و نابود کننده» و با وصف "مایل به از میان بردن و نابود کردن" یاد شده است<ref>اوستا - پیوستها، ص ۹۳۴.</ref>. در میان [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] نیز [[ابلیس]]، موجودی منفی و منفور شناخته میشود؛ اگرچه در سفر پیدایش، عامل [[فریب]] [[آدم]] و [[حوا]] و [[هبوط]] آنان از [[بهشت]]، "مار" معرفی شده است<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۳.</ref>؛ البته [[عهد جدید]] به صراحت، ضمن گزارش ماجرای اخراج وی از [[آسمانها]] که به گونهای متفاوت آمده، مار را همان [[ابلیس]] شناسانده است<ref>مکاشفه ۱۲: ۷ - ۱۰.</ref><ref>[[علی محمدی آشنانی|محمدی آشنانی، علی]]، [[ابلیس - محمدی آشنانی (مقاله)|مقاله «ابلیس»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۶۱.</ref>. | ||
* در [[کتاب مقدس]]، [[ابلیس]] مترادف با [[شیطان]]<ref>مکاشفه، ۱۲: ۱۰.</ref>، و [[فرشته]] [[چاه]] بی انتها دانسته شده که به زبان عبری، او را "ابدون" و به یونانی "اپولیون" به معنای نابود کننده<ref>مکاشفه، ۹: ۱۱.</ref> میخوانند؛ هم چنین مکرر درباره [[وسوسه]] و فریبهای وی هشدار داده<ref>اعمال رسولان، ۲۶: ۱۸.</ref> و از ویژگیهای وی با این تعابیر یاد شده است: [[رئیس]] دیوها<ref>اعمال رسولان، متی ۱۲: ۲۴.</ref>، [[رئیس]] [[ارواح]] [[ناپاک]]<ref>مرقس ۴: ۲۲.</ref>، [[رئیس]] نیروهای پلید<ref>افسیسان ۲: ۲.</ref>، از همان اول [[قاتل]] بود و از [[حقیقت]] نفرت داشت و در وجود او ذرهای [[حقیقت]] پیدا نمیشود، ذاتاً [[دروغگو]]، [[پدر]] تمام دروغگوها<ref>یوحنا ۸: ۴۳ - ۴۵.</ref>، [[پدر]] واقعی [[کفر]] پیشگان<ref>یوحنا ۸: ۴۳ - ۴۵.</ref>، و [[دشمن]] شما که چون شیری گرسنه، غران به هر سو میگردد تا طعمهای بیابد و آن را ببلعد<ref>نامه اول پطرس ۵: ۸.</ref>. در [[کتاب مقدس]]، [[ابلیس]] از [[فرشتگان]] دانسته شده<ref>قاموس کتاب مقدس، ص ۵۴۵.</ref> و دامنه قدرتوی به گونهای گسترده است که از او با عنوان [[فرمان]] روای این [[دنیا]]<ref>کتاب مقدس، یوحنا ۱۲: ۳۱ - ۳۲.</ref>، [[حاکم]] این دنیای پر از [[گناه]]<ref>نامه دوم قرنتیان ۴: ۳ - ۵.</ref> و موجب [[جنون]]<ref> مرقس ۵: ۱- ۲۰.</ref> و صرع<ref>کتاب مقدس، مرقس ۹: ۱۷-۲۷.</ref> یاد شده و به [[توانایی]] او از این که به شکلی حتی به هیئت [[فرشتگان]] [[نور]] درآید تا [[مردم]] را بفریبد، اشاره شده است<ref>کتاب مقدس، نامه دوم قرنتیان ۱۱: ۱۴ - ۱۶.</ref>. [[کتاب مقدس]]، [[قساوت قلب]] را موجب [[سلطه]] وی معرفی<ref>کتاب مقدس، مرقس ۴: ۱۵.</ref> و به [[آدمیان]] چنین سفارش کرده است: خودرا با تمام سلاحهای [[خدا]] مجهز کنید تا بتوانید در برابر وسوسهها و نیرنگهای [[شیطان]] بایستید<ref>کتاب مقدس، افسیسان ۶: ۱۱.</ref>؛ هم چنین از [[بخشش]] دیگران برای جلوگیری از بهره برداری [[شیطان]]<ref>کتاب مقدس، نامه دوم قرنتیان ۲: ۱۱.</ref>، و [[ازدواج]] جهت رهایی از [[وسوسه]] [[شیطان]]<ref>کتاب مقدس، نامه اول قرنتیان ۷: ۵.</ref> وعدم پیوند با بیایمانان<ref>کتاب مقدس، نامه دوم قرنتیان ۶: ۱۲ - ۱۵.</ref> و تکیه برخداوند و [[استواری]]<ref>کتاب مقدس، نامه اول پطرس ۵: ۸.</ref> به صورت راههای مقابله با وی سخن به میان آمده است و [[آتش]] ابدی را سرای [[شیطان]] و [[ارواح]] شریر و فرجام وی دانسته است<ref>کتاب مقدس، متی ۲۵: ۴۱ و نامه دوم قرنتیان ۱۱: ۱۴.</ref><ref>[[علی محمدی آشنانی|محمدی آشنانی، علی]]، [[ابلیس - محمدی آشنانی (مقاله)|مقاله «ابلیس»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۶۱-۵۶۲.</ref>. | * در [[کتاب مقدس]]، [[ابلیس]] مترادف با [[شیطان]]<ref>مکاشفه، ۱۲: ۱۰.</ref>، و [[فرشته]] [[چاه]] بی انتها دانسته شده که به زبان عبری، او را "ابدون" و به یونانی "اپولیون" به معنای نابود کننده<ref>مکاشفه، ۹: ۱۱.</ref> میخوانند؛ هم چنین مکرر درباره [[وسوسه]] و فریبهای وی هشدار داده<ref>اعمال رسولان، ۲۶: ۱۸.</ref> و از ویژگیهای وی با این تعابیر یاد شده است: [[رئیس]] دیوها<ref>اعمال رسولان، متی ۱۲: ۲۴.</ref>، [[رئیس]] [[ارواح]] [[ناپاک]]<ref>مرقس ۴: ۲۲.</ref>، [[رئیس]] نیروهای پلید<ref>افسیسان ۲: ۲.</ref>، از همان اول [[قاتل]] بود و از [[حقیقت]] نفرت داشت و در وجود او ذرهای [[حقیقت]] پیدا نمیشود، ذاتاً [[دروغگو]]، [[پدر]] تمام دروغگوها<ref>یوحنا ۸: ۴۳ - ۴۵.</ref>، [[پدر]] واقعی [[کفر]] پیشگان<ref>یوحنا ۸: ۴۳ - ۴۵.</ref>، و [[دشمن]] شما که چون شیری گرسنه، غران به هر سو میگردد تا طعمهای بیابد و آن را ببلعد<ref>نامه اول پطرس ۵: ۸.</ref>. در [[کتاب مقدس]]، [[ابلیس]] از [[فرشتگان]] دانسته شده<ref>قاموس کتاب مقدس، ص ۵۴۵.</ref> و دامنه قدرتوی به گونهای گسترده است که از او با عنوان [[فرمان]] روای این [[دنیا]]<ref>کتاب مقدس، یوحنا ۱۲: ۳۱ - ۳۲.</ref>، [[حاکم]] این دنیای پر از [[گناه]]<ref>نامه دوم قرنتیان ۴: ۳ - ۵.</ref> و موجب [[جنون]]<ref> مرقس ۵: ۱- ۲۰.</ref> و صرع<ref>کتاب مقدس، مرقس ۹: ۱۷-۲۷.</ref> یاد شده و به [[توانایی]] او از این که به شکلی حتی به هیئت [[فرشتگان]] [[نور]] درآید تا [[مردم]] را بفریبد، اشاره شده است<ref>کتاب مقدس، نامه دوم قرنتیان ۱۱: ۱۴ - ۱۶.</ref>. [[کتاب مقدس]]، [[قساوت قلب]] را موجب [[سلطه]] وی معرفی<ref>کتاب مقدس، مرقس ۴: ۱۵.</ref> و به [[آدمیان]] چنین سفارش کرده است: خودرا با تمام سلاحهای [[خدا]] مجهز کنید تا بتوانید در برابر وسوسهها و نیرنگهای [[شیطان]] بایستید<ref>کتاب مقدس، افسیسان ۶: ۱۱.</ref>؛ هم چنین از [[بخشش]] دیگران برای جلوگیری از بهره برداری [[شیطان]]<ref>کتاب مقدس، نامه دوم قرنتیان ۲: ۱۱.</ref>، و [[ازدواج]] جهت رهایی از [[وسوسه]] [[شیطان]]<ref>کتاب مقدس، نامه اول قرنتیان ۷: ۵.</ref> وعدم پیوند با بیایمانان<ref>کتاب مقدس، نامه دوم قرنتیان ۶: ۱۲ - ۱۵.</ref> و تکیه برخداوند و [[استواری]]<ref>کتاب مقدس، نامه اول پطرس ۵: ۸.</ref> به صورت راههای مقابله با وی سخن به میان آمده است و [[آتش]] ابدی را سرای [[شیطان]] و [[ارواح]] شریر و فرجام وی دانسته است<ref>کتاب مقدس، متی ۲۵: ۴۱ و نامه دوم قرنتیان ۱۱: ۱۴.</ref><ref>[[علی محمدی آشنانی|محمدی آشنانی، علی]]، [[ابلیس - محمدی آشنانی (مقاله)|مقاله «ابلیس»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۶۱-۵۶۲.</ref>. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
# [[ابلیس]] که [[استکبار]] ورزید و از انجام [[فرمان خداوند]] سرباز زد نمیتواند از ملائک باشد؛ زیرا ملائک معصومند و هرگز در برابر [[فرمان الهی]] [[سرپیچی]] و [[گناه]] نمیکنند: {{متن قرآن|لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ فرشتگان درشتخوی سختگیری بر آن نگاهبانند که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمیپیچند و آنچه فرمان یابند بجای میآورند» سوره تحریم، آیه ۶.</ref>بلکه از [[جن]] است که برخی [[فرمان]] بردار و برخی منحرفند: {{متن قرآن|وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ}}<ref>«و اینکه برخی از ما فرمانبردارند و برخی رویگردان از راه درست، پس کسانی که فرمانبرداری کنند، رهیافتی را میجویند» سوره جن، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا}}<ref>«و اینکه برخی از ما شایستهاند و برخی جز آنند؛ ما دستههایی بر راههای گونهگونیم» سوره جن، آیه ۱۱.</ref> | # [[ابلیس]] که [[استکبار]] ورزید و از انجام [[فرمان خداوند]] سرباز زد نمیتواند از ملائک باشد؛ زیرا ملائک معصومند و هرگز در برابر [[فرمان الهی]] [[سرپیچی]] و [[گناه]] نمیکنند: {{متن قرآن|لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ فرشتگان درشتخوی سختگیری بر آن نگاهبانند که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمیپیچند و آنچه فرمان یابند بجای میآورند» سوره تحریم، آیه ۶.</ref>بلکه از [[جن]] است که برخی [[فرمان]] بردار و برخی منحرفند: {{متن قرآن|وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ}}<ref>«و اینکه برخی از ما فرمانبردارند و برخی رویگردان از راه درست، پس کسانی که فرمانبرداری کنند، رهیافتی را میجویند» سوره جن، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا}}<ref>«و اینکه برخی از ما شایستهاند و برخی جز آنند؛ ما دستههایی بر راههای گونهگونیم» سوره جن، آیه ۱۱.</ref> | ||
# [[ابلیس]] که از [[کافران]] بود و از [[امر الهی]] سرپیچید نمیتواند از ملائک باشد؛ زیرا [[خداوند]] [[فرشتگان]] را [[رسولان]] خویش معرفی کرده است: {{متن قرآن|جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا}}<ref>«سپاس خداوند را، آفریننده آسمانها و زمین، همان که فرشتگان دارنده دو دو، و سه سه، و چهار چهار، بال را پیامرسان گمارده است؛ در آفرینش هر چه بخواهد میافزاید، بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره فاطر، آیه ۱.</ref>و [[کفر]] و [[فسق]] در ساحت [[رسولان الهی]] راه ندارد. | # [[ابلیس]] که از [[کافران]] بود و از [[امر الهی]] سرپیچید نمیتواند از ملائک باشد؛ زیرا [[خداوند]] [[فرشتگان]] را [[رسولان]] خویش معرفی کرده است: {{متن قرآن|جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا}}<ref>«سپاس خداوند را، آفریننده آسمانها و زمین، همان که فرشتگان دارنده دو دو، و سه سه، و چهار چهار، بال را پیامرسان گمارده است؛ در آفرینش هر چه بخواهد میافزاید، بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره فاطر، آیه ۱.</ref>و [[کفر]] و [[فسق]] در ساحت [[رسولان الهی]] راه ندارد. | ||
# [[ابلیس]] که به تصریح [[قرآن]]، ذریه و [[نسل]] دارد، از [[جن]] است<ref>مجمع البیان، ج ۱، ۱۸۹ و ۱۹۰.</ref>: {{متن قرآن|أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم برای آدم فروتنی کنید! (همه) فروتنی کردند جز ابلیس که از پریان بود و از فرمان پروردگارش سر پیچید؛ با این حال آیا شما او و فرزندانش را به جای من به سروری برمیگزینید با آنکه آنان دشمن شمایند؟ بد جایگزینی برای ستمگرا» سوره کهف، آیه ۵۰.</ref> زیرا جنیان دارای جنسیت، آمیزش و در نتیجه، توالد و تناسلند: مردانی از [[آدمیان]] به مردانی از [[جن]] [[پناه]] میبرند: {{متن قرآن|وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ}}<ref>«و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از پریان پناه میبردند از این رو بر تباهکاری آنان (می) افزودند» سوره جن، آیه ۶.</ref> و در | # [[ابلیس]] که به تصریح [[قرآن]]، ذریه و [[نسل]] دارد، از [[جن]] است<ref>مجمع البیان، ج ۱، ۱۸۹ و ۱۹۰.</ref>: {{متن قرآن|أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم برای آدم فروتنی کنید! (همه) فروتنی کردند جز ابلیس که از پریان بود و از فرمان پروردگارش سر پیچید؛ با این حال آیا شما او و فرزندانش را به جای من به سروری برمیگزینید با آنکه آنان دشمن شمایند؟ بد جایگزینی برای ستمگرا» سوره کهف، آیه ۵۰.</ref> زیرا جنیان دارای جنسیت، آمیزش و در نتیجه، توالد و تناسلند: مردانی از [[آدمیان]] به مردانی از [[جن]] [[پناه]] میبرند: {{متن قرآن|وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ}}<ref>«و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از پریان پناه میبردند از این رو بر تباهکاری آنان (می) افزودند» سوره جن، آیه ۶.</ref> و در وصف [[زنان]] بهشتی میفرماید: دست هیچ انس و جنی پیش از ایشان به آنها نرسیده است: {{متن قرآن|لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ}}<ref>«در آن (بهشت) ها زنان چشم فرو هشته اند که پیش از آن (شوی) ها، هیچ آدمی و پری به آنها دست نزده است» سوره الرحمن، آیه ۵۶.</ref>در حالی که [[فرشتگان]] از جنسیت و در نتیجه از توالد و تناسل مبرا هستند{{متن قرآن|وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ}}<ref>«و فرشتگان را که بندگان (خداوند) بخشندهاند مادینه پنداشتهاند، آیا در آفرینش آنان گواه بودهاند؟ زودا که گواهی آنان نوشته شود و آنان بازخواست گردند» سوره زخرف، آیه ۱۹.</ref><ref>[[علی محمدی آشنانی|محمدی آشنانی، علی]]، [[ابلیس - محمدی آشنانی (مقاله)|مقاله «ابلیس»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۶۳-۵۶۴.</ref>. | ||
* براساس این دیدگاه، شمول [[فرمان]] [[سجده]] یا استثنای [[ابلیس]] از ملائک نشان دهنده آن نیست که وی جزو [[فرشتگان]] بوده است، زیرا این استثنا، یا استثنای منقطع است؛ یعنی استثنایی است که مستثنا([[ابلیس]]) از جنس مستثنا منه (ملائک) نیست که این نوع استثنا در [[کلام عرب]] متداول بوده و کاربرد فراوانی دارد یا استثنایی متصل است؛ اما به [[ادله]] ذیل، در ردیف [[فرشتگان]] شمرده میشده است: | * براساس این دیدگاه، شمول [[فرمان]] [[سجده]] یا استثنای [[ابلیس]] از ملائک نشان دهنده آن نیست که وی جزو [[فرشتگان]] بوده است، زیرا این استثنا، یا استثنای منقطع است؛ یعنی استثنایی است که مستثنا([[ابلیس]]) از جنس مستثنا منه (ملائک) نیست که این نوع استثنا در [[کلام عرب]] متداول بوده و کاربرد فراوانی دارد یا استثنایی متصل است؛ اما به [[ادله]] ذیل، در ردیف [[فرشتگان]] شمرده میشده است: | ||
# به [[علت]] فزونی تعداد ملائک، لفظ ملائک از باب تغلیب بر [[ابلیس]] نیز اطلاق شده است<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۲۷.</ref>. | # به [[علت]] فزونی تعداد ملائک، لفظ ملائک از باب تغلیب بر [[ابلیس]] نیز اطلاق شده است<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۲۷.</ref>. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
== ویژگیها و [[صفات]] [[ابلیس]] == | == ویژگیها و [[صفات]] [[ابلیس]] == | ||
* در [[قرآن کریم]] برخی از اوصاف این موجود شریر به صورت اسم، | * در [[قرآن کریم]] برخی از اوصاف این موجود شریر به صورت اسم، وصف و جمله ارائه شده که بدین شرح است: | ||
# [[مستکبر]]: {{متن قرآن| وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد؛ سوره بقره، آیه: ۳۴.</ref>. | # [[مستکبر]]: {{متن قرآن| وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد؛ سوره بقره، آیه: ۳۴.</ref>. | ||
# [[کافر]]: {{متن قرآن| وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد؛ سوره بقره، آیه: ۳۴.</ref>؛ {{متن قرآن|إِلاَّ إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنْ الْكَافِرِينَ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ}}<ref> جز ابلیس که سرکشی کرد و از کافران بود. فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟ سرکشی کردی یا از والا رتبگانی؟؛ سوره ص، آیه: ۷۴-۷۵.</ref>. | # [[کافر]]: {{متن قرآن| وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد؛ سوره بقره، آیه: ۳۴.</ref>؛ {{متن قرآن|إِلاَّ إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنْ الْكَافِرِينَ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ}}<ref> جز ابلیس که سرکشی کرد و از کافران بود. فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟ سرکشی کردی یا از والا رتبگانی؟؛ سوره ص، آیه: ۷۴-۷۵.</ref>. |