بحث:من لا یحضره الفقیه (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید'
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[')
جز (جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید')
خط ۲۶: خط ۲۶:
در متن کتاب من لا یحضره الفقیه نکته‌های دقیق و قابل توجهی وجود دارد که به برخی آنها اشاره می‌شود:
در متن کتاب من لا یحضره الفقیه نکته‌های دقیق و قابل توجهی وجود دارد که به برخی آنها اشاره می‌شود:
#شیخ صدوق در موارد متعدد از رساله پدرش [[علی بن بابویه]] با تعبیر {{عربی|قال أبي في رسالته إلَىّ}}: “پدرم در رساله‌اش به من گفته است” نقل کرده<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۷، ۸۱، ۸۸، ۸۹، ۹۸، ۱۶۵، ۱۶۹، ۱۷۱، ۲۶۲-۲۶۳، ۲۶۹، ۲۷۹، ۳۷۷، ۳۸۰، ۴۰۲، ۴۱۴، ۴۸۴، ۴۹۶، ۵۶۱ و ۵۶۳ و جلدهای بعدی که در این موارد نظر خود را هم بیان می‌نماید.</ref> که اگر در تمام آن موارد دقت شود و با کتاب [[فقه]] [[الرضا]]، [[تطبیق]] داده شود، این نظر تقویت می‌گردد که فقه الرضا همان رساله [[علی بن بابویه]] است و چون فرزند [[بابویه]] [[موسی]] بوده، یعنی [[علی بن حسین بن موسی بن بابویه]] (گاهی [[علی بن موسی]] با حذف نام [[حسین]] آمده، زیرا برخی [[اسامی]] را در نسبت ذکر نمی‌کنند) [[تصور]] شده که منظور از علی بن موسی، [[امام رضا]]{{ع}} است<ref>مثلاً در آخر جلد سوم من لا یحضره الفقیه آمده «محمد بن علی بن بابویه» و در آغاز جلد چهارم باب مناهی النبی آمده {{عربی|قال: ابو جعفر محمد بن الحسين بن موسى بن بابويه القمي، فقيه، نزيل ري، مصنف هذا الكتاب}} که در آن، نام علی، پدر صدوق، ذکر نشده است.</ref>.
#شیخ صدوق در موارد متعدد از رساله پدرش [[علی بن بابویه]] با تعبیر {{عربی|قال أبي في رسالته إلَىّ}}: “پدرم در رساله‌اش به من گفته است” نقل کرده<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۷، ۸۱، ۸۸، ۸۹، ۹۸، ۱۶۵، ۱۶۹، ۱۷۱، ۲۶۲-۲۶۳، ۲۶۹، ۲۷۹، ۳۷۷، ۳۸۰، ۴۰۲، ۴۱۴، ۴۸۴، ۴۹۶، ۵۶۱ و ۵۶۳ و جلدهای بعدی که در این موارد نظر خود را هم بیان می‌نماید.</ref> که اگر در تمام آن موارد دقت شود و با کتاب [[فقه]] [[الرضا]]، [[تطبیق]] داده شود، این نظر تقویت می‌گردد که فقه الرضا همان رساله [[علی بن بابویه]] است و چون فرزند [[بابویه]] [[موسی]] بوده، یعنی [[علی بن حسین بن موسی بن بابویه]] (گاهی [[علی بن موسی]] با حذف نام [[حسین]] آمده، زیرا برخی [[اسامی]] را در نسبت ذکر نمی‌کنند) [[تصور]] شده که منظور از علی بن موسی، [[امام رضا]]{{ع}} است<ref>مثلاً در آخر جلد سوم من لا یحضره الفقیه آمده «محمد بن علی بن بابویه» و در آغاز جلد چهارم باب مناهی النبی آمده {{عربی|قال: ابو جعفر محمد بن الحسين بن موسى بن بابويه القمي، فقيه، نزيل ري، مصنف هذا الكتاب}} که در آن، نام علی، پدر صدوق، ذکر نشده است.</ref>.
#[[صدوق]] در مواردی به بیان دیدگاه دیگر [[علمای شیعه]] می‌پردازد؛ برای نمونه در [[حدیثی]] در معنای [[تجدید]] [[قبر]]، نظر [[محمد بن حسن صفار]]، [[محمد بن حسن بن ولید]]<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۲۰۵ و ۲۵۳.</ref>، [[سعد بن عبدالله]] و [[احمد بن ابی عبدالله]] برقی<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۷.</ref> را [[نقل]] و سپس نظر خود را بیان می‌کند<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۸۹.</ref>. گاهی هم در ضمن [[روایات فقهی]]، دیدگاه ویژه [[کلامی]] خود را بیان می‌کند؛ مانند نظرش درباره [[سهو النبی]] یا اسهاء النبی<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۵۹.</ref>؛ وی در موارد متعدد اظهار نظر [[فقهی]] دارد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۵ و ۳۹۸.</ref> و به نظر می‌رسد مسائل [[ارث]] را از [[کتاب ]] [[فضل بن شاذان]] نقل کرده باشد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۲۵۷، ۲۷۶ و ۲۸۶.</ref>.
#[[صدوق]] در مواردی به بیان دیدگاه دیگر [[علمای شیعه]] می‌پردازد؛ برای نمونه در [[حدیثی]] در معنای تجدید [[قبر]]، نظر [[محمد بن حسن صفار]]، [[محمد بن حسن بن ولید]]<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۲۰۵ و ۲۵۳.</ref>، [[سعد بن عبدالله]] و [[احمد بن ابی عبدالله]] برقی<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۷.</ref> را [[نقل]] و سپس نظر خود را بیان می‌کند<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۸۹.</ref>. گاهی هم در ضمن [[روایات فقهی]]، دیدگاه ویژه [[کلامی]] خود را بیان می‌کند؛ مانند نظرش درباره [[سهو النبی]] یا اسهاء النبی<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۵۹.</ref>؛ وی در موارد متعدد اظهار نظر [[فقهی]] دارد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۵ و ۳۹۸.</ref> و به نظر می‌رسد مسائل [[ارث]] را از [[کتاب ]] [[فضل بن شاذان]] نقل کرده باشد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۲۵۷، ۲۷۶ و ۲۸۶.</ref>.
#ایشان به تناسب، نظر [[تاریخی]] خویش را بیان می‌کند؛ مانند [[محل دفن]] [[حضرت زهرا]]{{س}} که سه قول را بیان می‌کند و قول [[دفن]] [[حضرت]] در خانه‌اش را می‌پذیرد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۷۲.</ref>. او گاهی به نقد مسائل تاریخی نیز می‌پردازد؛ مانند این ادعا که برخی ذبیح را [[اسحاق]] دانسته‌اند نه [[اسماعیل]]. ایشان این نظر را نقد می‌کند و ذبیح را اسماعیل می‌داند<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۳۰.</ref>. او حتی روایتی از [[ابن عباس]] [[نقل]] می‌کند که [[عمر بن خطاب]] در هنگام [[دعا]] برای آمدن [[باران]]، [[عموی پیامبر]]{{صل}} را واسطه قرار داده است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۳۸: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّكَ}}.</ref>. [[اهل سنت]] نیز نقل کرده‌اند [[عمر]] برای [[نماز]] استسقاء به [[عباس]] [[توسل]] می‌جست<ref>شمس الدین سرخسی، المبسوط، ج۲، ص۷۷؛ علاءالدین کاسانی، بدائع الصنائع، ج۱، ص۲۸۳: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّكَ العَبَّاس. حين أخرجه للاستسقاء}}.</ref>. البته هنگام بیان نظر خود می‌گوید: “مصنف این کتاب می‌گوید” تا مبادا سخنانش با [[حدیث]] درآمیزد.
#ایشان به تناسب، نظر [[تاریخی]] خویش را بیان می‌کند؛ مانند [[محل دفن]] [[حضرت زهرا]]{{س}} که سه قول را بیان می‌کند و قول [[دفن]] [[حضرت]] در خانه‌اش را می‌پذیرد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۷۲.</ref>. او گاهی به نقد مسائل تاریخی نیز می‌پردازد؛ مانند این ادعا که برخی ذبیح را [[اسحاق]] دانسته‌اند نه [[اسماعیل]]. ایشان این نظر را نقد می‌کند و ذبیح را اسماعیل می‌داند<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۳۰.</ref>. او حتی روایتی از [[ابن عباس]] [[نقل]] می‌کند که [[عمر بن خطاب]] در هنگام [[دعا]] برای آمدن [[باران]]، [[عموی پیامبر]]{{صل}} را واسطه قرار داده است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۳۸: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّكَ}}.</ref>. [[اهل سنت]] نیز نقل کرده‌اند [[عمر]] برای [[نماز]] استسقاء به [[عباس]] [[توسل]] می‌جست<ref>شمس الدین سرخسی، المبسوط، ج۲، ص۷۷؛ علاءالدین کاسانی، بدائع الصنائع، ج۱، ص۲۸۳: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّكَ العَبَّاس. حين أخرجه للاستسقاء}}.</ref>. البته هنگام بیان نظر خود می‌گوید: “مصنف این کتاب می‌گوید” تا مبادا سخنانش با [[حدیث]] درآمیزد.
#[[صدوق]] به تناسب شرح [[حدیثی]] که دیه [[اهل کتاب]] را مانند دیه [[مسلمان]] می‌شمرد و نقل [[اخبار]] [[مخالف]] آن، به نقش [[زمان]] و مکان در تفاوت [[حکم]] اشاره می‌کند و پس از بررسی می‌گوید: اگر شرایط [[ذمه]] را رعایت کنند و [[جزیه]] بدهند، دیه خطایی کشتن آنان دیه یک مسلمان است و روایاتی ناظر به این نظر نقل می‌کند<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۲۲ و ۱۲۳: {{عربی|هَذِهِ الْأَخْبَارُ اخْتَلَفَتْ لِاخْتِلَافِ الْأَحْوَالِ وَ لَيسَتْ هِي عَلَى اخْتِلَافِهَا فِي حَالٍ وَاحِدَةٍ... وَ أَقَرُّوا بِالْجِزْيةِ وَ أَدَّوْهَا فَعَلَى مَنْ قَتَلَ وَاحِداً مِنْهُمْ خَطَأً دِيةُ الْمُسْلِمِ وَ تَصْدِيقُ ذَلِكَ}}.</ref>.
#[[صدوق]] به تناسب شرح [[حدیثی]] که دیه [[اهل کتاب]] را مانند دیه [[مسلمان]] می‌شمرد و نقل [[اخبار]] [[مخالف]] آن، به نقش [[زمان]] و مکان در تفاوت [[حکم]] اشاره می‌کند و پس از بررسی می‌گوید: اگر شرایط [[ذمه]] را رعایت کنند و [[جزیه]] بدهند، دیه خطایی کشتن آنان دیه یک مسلمان است و روایاتی ناظر به این نظر نقل می‌کند<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۲۲ و ۱۲۳: {{عربی|هَذِهِ الْأَخْبَارُ اخْتَلَفَتْ لِاخْتِلَافِ الْأَحْوَالِ وَ لَيسَتْ هِي عَلَى اخْتِلَافِهَا فِي حَالٍ وَاحِدَةٍ... وَ أَقَرُّوا بِالْجِزْيةِ وَ أَدَّوْهَا فَعَلَى مَنْ قَتَلَ وَاحِداً مِنْهُمْ خَطَأً دِيةُ الْمُسْلِمِ وَ تَصْدِيقُ ذَلِكَ}}.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش