جباریت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
 
خط ۱۰: خط ۱۰:
در [[قرآن کریم]] صفت جبار نه مرتبه درباره [[آدمیان]] به کار رفته است. در این [[آیات]]، جبار با [[صفات]]{{متن قرآن|عَنِيد}} (لجوج، حق‌ناپذیر)، {{متن قرآن|عَصِيّ}} ([[سرکش]]، نافرمانبر) و {{متن قرآن|مُتَكَبِّر}} (خودبزرگ‌بین) همراه شده است. در یکی از این آیات، [[خداوند]] به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌فرماید که تو بر آدمیان جبار نیستی {{متن قرآن|وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ}} <ref>«و تو بر آنان چیره نیستی» سوره ق، آیه ۴۵.</ref>. صفت جبار یک بار نیز درباره خداوند به کار رفته است: {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست خداوندی که هیچ خدایی جز او نیست، فرمانفرمای بسیار پاک بی‌عیب، ایمنی‌بخش، گواه راستین، پیروز کام‌شکن بزرگ‌منش؛ پاکا که خداوند است از آنچه (بدو) شرک می‌ورزند» سوره حشر، آیه ۲۳.</ref>.
در [[قرآن کریم]] صفت جبار نه مرتبه درباره [[آدمیان]] به کار رفته است. در این [[آیات]]، جبار با [[صفات]]{{متن قرآن|عَنِيد}} (لجوج، حق‌ناپذیر)، {{متن قرآن|عَصِيّ}} ([[سرکش]]، نافرمانبر) و {{متن قرآن|مُتَكَبِّر}} (خودبزرگ‌بین) همراه شده است. در یکی از این آیات، [[خداوند]] به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌فرماید که تو بر آدمیان جبار نیستی {{متن قرآن|وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ}} <ref>«و تو بر آنان چیره نیستی» سوره ق، آیه ۴۵.</ref>. صفت جبار یک بار نیز درباره خداوند به کار رفته است: {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست خداوندی که هیچ خدایی جز او نیست، فرمانفرمای بسیار پاک بی‌عیب، ایمنی‌بخش، گواه راستین، پیروز کام‌شکن بزرگ‌منش؛ پاکا که خداوند است از آنچه (بدو) شرک می‌ورزند» سوره حشر، آیه ۲۳.</ref>.


در دعاهای [[معصومان]] این نکته را می‌‌توان درباره صفت جبار یافت: در دعایی که از [[امام رضا]] {{ع}} نقل شده، خداوند {{متن حدیث|جَبَّارُ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتِ}} خوانده شده است<ref>مفتاح الفلاح، ص۹۴.</ref>. این [[وصف]] یادآور این [[آیه]] است: {{متن قرآن|فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref>.
در دعاهای [[معصومان]] این نکته را می‌‌توان درباره صفت جبار یافت: در دعایی که از [[امام رضا]] {{ع}} نقل شده، خداوند {{متن حدیث|جَبَّارُ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتِ}} خوانده شده است<ref>مفتاح الفلاح، ص۹۴.</ref>. این وصف یادآور این [[آیه]] است: {{متن قرآن|فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref>.


در دعایی که از [[امام کاظم]] {{ع}} نقل شده، [[خداوند]] بدین‌گونه خوانده شده است: {{متن حدیث|جَبَّارٌ لَا يَظْلِمُ}}، «فرمانفرمایی که [[ستم]] نمی‌کند»<ref>مهج الدعوات، ص۲۶۸.</ref>؛ این بیان یادآور آن است که [[جبار]] بودن خداوند از [[ستمگری]] به دور است. در دعای معروف به دعای [[ادریس]] نام جبار این گونه توضیح داده شده است: {{متن حدیث|يَا جَبَّارُ الْمُذَلِّلُ كُلَّ شَيْءٍ بِقَهْرِ}}، «ای جباری که هر چیز را به [[چیرگی]] رام گرداند»<ref>بحارالانوار، ج۹۵، ص۹۸.</ref>.
در دعایی که از [[امام کاظم]] {{ع}} نقل شده، [[خداوند]] بدین‌گونه خوانده شده است: {{متن حدیث|جَبَّارٌ لَا يَظْلِمُ}}، «فرمانفرمایی که [[ستم]] نمی‌کند»<ref>مهج الدعوات، ص۲۶۸.</ref>؛ این بیان یادآور آن است که [[جبار]] بودن خداوند از [[ستمگری]] به دور است. در دعای معروف به دعای [[ادریس]] نام جبار این گونه توضیح داده شده است: {{متن حدیث|يَا جَبَّارُ الْمُذَلِّلُ كُلَّ شَيْءٍ بِقَهْرِ}}، «ای جباری که هر چیز را به [[چیرگی]] رام گرداند»<ref>بحارالانوار، ج۹۵، ص۹۸.</ref>.
خط ۱۸: خط ۱۸:
لغت‌شناسان عرب بیان کرده‌اند که جبار از [[اجبار]] (باب [[افعال]]) گرفته شده است نه از جبر (ثلاثی مجرد)، بنابراین به معنای اجبارکننده است نه به معنای جبران کننده<ref>لسان العرب، ج۴، ۱۱۳؛ تاج العروس، باب الراء، ماده جبر.</ref>. بر اساس جستجویی که در [[ادعیه]] و [[روایات]] و [[شعر]] و [[نثر]] عرب شده، صفت جبار به معنای جبران کننده نیامده است. در [[قرآن کریم]] و سخنان [[معصومان]] نیز، صفت جبار همواره همراه با صفات [[عزیز]] و [[متکبر]] به کار می‌رود و این مطلب قرینه دیگری است بر این که جبار به معنای جبران کننده نیست.
لغت‌شناسان عرب بیان کرده‌اند که جبار از [[اجبار]] (باب [[افعال]]) گرفته شده است نه از جبر (ثلاثی مجرد)، بنابراین به معنای اجبارکننده است نه به معنای جبران کننده<ref>لسان العرب، ج۴، ۱۱۳؛ تاج العروس، باب الراء، ماده جبر.</ref>. بر اساس جستجویی که در [[ادعیه]] و [[روایات]] و [[شعر]] و [[نثر]] عرب شده، صفت جبار به معنای جبران کننده نیامده است. در [[قرآن کریم]] و سخنان [[معصومان]] نیز، صفت جبار همواره همراه با صفات [[عزیز]] و [[متکبر]] به کار می‌رود و این مطلب قرینه دیگری است بر این که جبار به معنای جبران کننده نیست.


مفسران و [[متکلمان]] جبراندیش، [[حقیقت]] [[امر]] را چنین می‌بیند که خداوند همگان را بر [[اراده]] و خواسته خویش اجبار و اکراه می‌کند، پس او به حقیقت جبار است و توصیف خداوند بدین [[وصف]] از آن رو که مطابق حقیقت است، رواست. [[محمد غزالی]] می‌نویسد: جبار هموست که اراده‌اش در همگان به گونه اجبار نافذ است<ref>المقصد الاسنی، ج۱، ص۷۴.</ref>. [[ابن تیمیه]]، جبار بودن خداوند را بدان معنا می‌داند که او در [[آدمیان]] [[اراده]] را می‌آفریند<ref>مجموع فتاوی، ج۴، ص۱۹۷.</ref>. [[ابوالقاسم قشیری]] در بیان بهره [[بنده]] از نام [[جبار]] می‌نویسد: اگر بنده بداند که جبار به معنای جبران و [[اصلاح]] کننده است، باید کارهایش را به [[خدا]] واگذارد و در هر حال بر او [[توکل]] کند و از هیچ [[کاستی]] و اختلالی [[بیم]] نداشته باشد. و اگر جبار به معنای [[اجبار]] کننده باشد، باید بداند که در [[سلطنت]] [[خداوند]] جز آنچه او بخواهد روی نخواهد داد و بدین گونه از [[سختی]] [[تفکر]] و [[دشواری]] [[تدبیر]] [[رهایی]] پیدا می‌کند<ref>شرح اسماء الحسنی، قشیری، ص۱۷۰- ۱۷۳.</ref>.  
مفسران و [[متکلمان]] جبراندیش، [[حقیقت]] [[امر]] را چنین می‌بیند که خداوند همگان را بر [[اراده]] و خواسته خویش اجبار و اکراه می‌کند، پس او به حقیقت جبار است و توصیف خداوند بدین وصف از آن رو که مطابق حقیقت است، رواست. [[محمد غزالی]] می‌نویسد: جبار هموست که اراده‌اش در همگان به گونه اجبار نافذ است<ref>المقصد الاسنی، ج۱، ص۷۴.</ref>. [[ابن تیمیه]]، جبار بودن خداوند را بدان معنا می‌داند که او در [[آدمیان]] [[اراده]] را می‌آفریند<ref>مجموع فتاوی، ج۴، ص۱۹۷.</ref>. [[ابوالقاسم قشیری]] در بیان بهره [[بنده]] از نام [[جبار]] می‌نویسد: اگر بنده بداند که جبار به معنای جبران و [[اصلاح]] کننده است، باید کارهایش را به [[خدا]] واگذارد و در هر حال بر او [[توکل]] کند و از هیچ [[کاستی]] و اختلالی [[بیم]] نداشته باشد. و اگر جبار به معنای [[اجبار]] کننده باشد، باید بداند که در [[سلطنت]] [[خداوند]] جز آنچه او بخواهد روی نخواهد داد و بدین گونه از [[سختی]] [[تفکر]] و [[دشواری]] [[تدبیر]] [[رهایی]] پیدا می‌کند<ref>شرح اسماء الحسنی، قشیری، ص۱۷۰- ۱۷۳.</ref>.  


بی‌گمان این سخن با [[مبانی کلامی]] جبراندیشان مناسبت دارد و با باورهای [[عدلیه]] سازگار نیست. راغب اصفهانی، بدین نکته تصریح نموده که [[خدای تعالی]] از نظر اقتضای [[حکمت الهی]]، [[مردم]] را بر چیزهایی اجبار کرده است مثل [[اکراه]] ایشان بر [[مرض]] و [[مرگ]] و [[بعث]]<ref>ترجمه مفردات، ج۱، ص۳۷۶.</ref>. بنابراین، [[سخن]] جبراندیشان در معنای جبار کلیت ندارد. صفت جبار از آن رو که بر وقوع فعلی از خداوند و وجود نسبتی بین [[حق تعالی]] و بنده دلالت دارد، از [[صفات ثبوتی]] و فعلی به شمار می‌آید.
بی‌گمان این سخن با [[مبانی کلامی]] جبراندیشان مناسبت دارد و با باورهای [[عدلیه]] سازگار نیست. راغب اصفهانی، بدین نکته تصریح نموده که [[خدای تعالی]] از نظر اقتضای [[حکمت الهی]]، [[مردم]] را بر چیزهایی اجبار کرده است مثل [[اکراه]] ایشان بر [[مرض]] و [[مرگ]] و [[بعث]]<ref>ترجمه مفردات، ج۱، ص۳۷۶.</ref>. بنابراین، [[سخن]] جبراندیشان در معنای جبار کلیت ندارد. صفت جبار از آن رو که بر وقوع فعلی از خداوند و وجود نسبتی بین [[حق تعالی]] و بنده دلالت دارد، از [[صفات ثبوتی]] و فعلی به شمار می‌آید.
۲۱۸٬۱۴۸

ویرایش