جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== آشنایی اجمالی == | == آشنایی اجمالی == | ||
وی از تیره بنیهَدل (هَذل) و [[یهودی]] است، ولی از [[بنو قریظه]] و [[بنو نضیر]] نیست، بلکه پسر عموی آنان است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۷۱۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref>. نام پدرش «یامین»<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref> و برادرش «[[اسید بن سعیه|اسید]]» است<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۴۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۱۹.</ref>. وی با برادرش اسید و [[اسد بن عبید]] در [[جاهلیت]] از وابستگان بنو قریظه بودند. سپس آنان در حالی که [[جوان]] بودند [[اسلام]] آوردند و بعدها از بزرگان اسلام شدند<ref> ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۲، ص۳۷۹.</ref>. هنگامی که [[عبدالله بن سلام]] و «ثعلبة بن سعیه» و «اسید بن سعیه» اسلام آوردند، [[یهودیان]] گفتند: [[اهل کفر]] به محمد [[ایمان]] نمیآورند و از او [[پیروی]] نمیکنند، مگر بدترین افراد ما. اگر آنان بهترین ما بودند، [[دین]] پدرانشان را ترک نمیکردند تا به غیر [[دین]] آنان بپیوندند <ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۸۷؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ}}<ref>«آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت میکنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.</ref>، {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و به کارهای خیر میشتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴.</ref>. در این باره نازل شد<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۵.</ref>. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref> [[اسلام آوردن]] آن سه نفر را در یک [[زمان]] درست نمیداند و میگوید: آن دو نفر، بعد از عبدالله بن سلام، اسلام آوردند. [[ثعلبه]] گوید: هنگامی که [[یهود]] [[بنی قریظه]] محاصره شدند، آن [[حضرت]] فرمود: «ای بنی قریظه، اسلام بیاورید که [[جان]] و مالتان در [[امان]] است». ثعلبه گوید: چندین سال بود که در [[شام]] خبر [[ظهور پیامبر]] را از [[ابن هیبان]] [[یهودی]] شنیده بودم<ref>شیبانی، الجامع الکبیر، ج۱، ص۲۶۲؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۴۶۲.</ref>. ثعلبه به قومش گفت: این همان مردی است که ابن هیبان برای ما | وی از تیره بنیهَدل (هَذل) و [[یهودی]] است، ولی از [[بنو قریظه]] و [[بنو نضیر]] نیست، بلکه پسر عموی آنان است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۷۱۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref>. نام پدرش «یامین»<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref> و برادرش «[[اسید بن سعیه|اسید]]» است<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۴۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۱۹.</ref>. وی با برادرش اسید و [[اسد بن عبید]] در [[جاهلیت]] از وابستگان بنو قریظه بودند. سپس آنان در حالی که [[جوان]] بودند [[اسلام]] آوردند و بعدها از بزرگان اسلام شدند<ref> ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۲، ص۳۷۹.</ref>. هنگامی که [[عبدالله بن سلام]] و «ثعلبة بن سعیه» و «اسید بن سعیه» اسلام آوردند، [[یهودیان]] گفتند: [[اهل کفر]] به محمد [[ایمان]] نمیآورند و از او [[پیروی]] نمیکنند، مگر بدترین افراد ما. اگر آنان بهترین ما بودند، [[دین]] پدرانشان را ترک نمیکردند تا به غیر [[دین]] آنان بپیوندند <ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۸۷؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ}}<ref>«آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت میکنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.</ref>، {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و به کارهای خیر میشتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴.</ref>. در این باره نازل شد<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۵.</ref>. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref> [[اسلام آوردن]] آن سه نفر را در یک [[زمان]] درست نمیداند و میگوید: آن دو نفر، بعد از عبدالله بن سلام، اسلام آوردند. [[ثعلبه]] گوید: هنگامی که [[یهود]] [[بنی قریظه]] محاصره شدند، آن [[حضرت]] فرمود: «ای بنی قریظه، اسلام بیاورید که [[جان]] و مالتان در [[امان]] است». ثعلبه گوید: چندین سال بود که در [[شام]] خبر [[ظهور پیامبر]] را از [[ابن هیبان]] [[یهودی]] شنیده بودم<ref>شیبانی، الجامع الکبیر، ج۱، ص۲۶۲؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۴۶۲.</ref>. ثعلبه به قومش گفت: این همان مردی است که ابن هیبان برای ما وصف کرده است<ref>ر. ک: ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۲۷ و ۲۲۸.</ref>. در جریان محاصره بنو قریظه، آنان بر [[داوری]] [[سعد بن معاذ]] [[راضی]] شدند<ref>طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۸۵؛ همو، جامع، ج۲۱، ص۱۸۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref> که هر آنچه [[حکم]] کند، بپذیرند. ثعلبه به همراه برادرش پیش از داوری سعد، [[اسلام]] آورد و [[خون]] و مالش [[حفظ]] شد<ref>ابن حبان، الثقات، ج۱، ص۲۷۶؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۵.</ref>. او از کسانی بود که [[بشارت]] اسلام [[ریحانه]]، دختر [[شمعون]]، از [[یهود]] [[بنی قریظه]] را به [[رسول خدا]] {{صل}} داد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۸، ص۱۴۶.</ref> و در [[حیات]] آن [[حضرت]] درگذشت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref>.<ref>[[حسین مرادی نسب|مرادینسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ثعلبة بن سعیه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۱۶.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |