جز
جایگزینی متن - ' نامهای ' به ' نامهای '
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
جز (جایگزینی متن - ' نامهای ' به ' نامهای ') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
# از زمان دعوت علنی تا [[سال ششم بعثت]]. | # از زمان دعوت علنی تا [[سال ششم بعثت]]. | ||
# از سال ششم تا سال دهم. | # از سال ششم تا سال دهم. | ||
# از سال دهم تا زمان [[هجرت به مدینه]].<ref>ر. ک: تاریخ القرآن، ص۶۷.</ref> او به [[روایات]] ترتیب [[نزول]] [[اعتماد]] نداشت؛ اما تا حدودی به روایات [[اسباب نزول]] و [[سیره]] توجه کرد. وی طبقهبندی خود را در دو کتاب به | # از سال دهم تا زمان [[هجرت به مدینه]].<ref>ر. ک: تاریخ القرآن، ص۶۷.</ref> او به [[روایات]] ترتیب [[نزول]] [[اعتماد]] نداشت؛ اما تا حدودی به روایات [[اسباب نزول]] و [[سیره]] توجه کرد. وی طبقهبندی خود را در دو کتاب به نامهای زندگانی [[محمد]] {{صل}}(Life of Mahomet) و ترکیب و [[تعلیم]] قرآن (The Qoran. Its Composition and Teaching) گزارش کرد. | ||
هرشفلد (Hirschfeld)، دیگر خاورشناس انگلیسی نیز مانند مویر سورههای قرآن را به ۶طبقه، ۵ طبقه مکی و یک طبقه مدنی تقسیم کرد. معیار طبقهبندی او مضامین [[سورهها]] بود و طبقات شش گانه خود را به این ترتیب و عناوین سامان داد: | هرشفلد (Hirschfeld)، دیگر خاورشناس انگلیسی نیز مانند مویر سورههای قرآن را به ۶طبقه، ۵ طبقه مکی و یک طبقه مدنی تقسیم کرد. معیار طبقهبندی او مضامین [[سورهها]] بود و طبقات شش گانه خود را به این ترتیب و عناوین سامان داد: | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
# سورههای توصیفی (توصیف [[نشانههای الهی]] در [[طبیعت]] و مواهب آن)؛ مانند الرحمن. | # سورههای توصیفی (توصیف [[نشانههای الهی]] در [[طبیعت]] و مواهب آن)؛ مانند الرحمن. | ||
# سورههای [[تشریعی]] ([[تشریع احکام]] [[عبادی]]، [[قضایی]] و [[حقوقی]])؛ مانند انعام. | # سورههای [[تشریعی]] ([[تشریع احکام]] [[عبادی]]، [[قضایی]] و [[حقوقی]])؛ مانند انعام. | ||
# سورههای [[مدنی]]. او طبقهبندی خود را در کتابی به نام تحقیق تازه درباره ترکیب و [[تفسیر قرآن]] (New Researches into Composition and Exegesis of Qoran) عرضه کرد.<ref>در آستانه قرآن، ص۲۷۷ ـ ۲۸۱؛The Encyclopaedia of Islam: Al - kuran؛ Encyclopaedia of Quran: Chronoloy And the Quran.</ref> گریم (Grimme) خاورشناس آلمانی بر خلاف مویر از طبقات دوره مکی کاست و سورههای این دوره را در دو طبقه جای داد. او طبقهبندی خود را تقریباً بر اساس همان معیارهای سهگانه ویل و پیروانش سامان داد. در طبقه اول سورههای مسجّع و دارای مضامین مربوط به [[توحید]] و [[قیامت]] را جای داد و در طبقه دوم سورههای منثور و حاوی مضامینی درباره نشانههای الهی در طبیعت و [[قصص]] [[پیامبران]] را نهاد. وی کار خود را در کتابی به نام [[محمّد]] عرضهکرد.<ref>در آستانه قرآن، ص۲۷۷ ـ ۲۸۱؛The Encyclopaedia of Islam: Al - kuran؛ Encyclopaedia of Quran: Chronoloy And the Quran.</ref> بل (Bell) خاورشناس [[انگلیسی]] از میان معیارهای سهگانه تنها به مضامین [[سورهها]] توجه داشت؛ اما طبقهبندی خاصی از [[قرآن]] به دست نداد. او تنها شکلگیری قرآن را طی سه مرحله دانست و به ترتیب | # سورههای [[مدنی]]. او طبقهبندی خود را در کتابی به نام تحقیق تازه درباره ترکیب و [[تفسیر قرآن]] (New Researches into Composition and Exegesis of Qoran) عرضه کرد.<ref>در آستانه قرآن، ص۲۷۷ ـ ۲۸۱؛The Encyclopaedia of Islam: Al - kuran؛ Encyclopaedia of Quran: Chronoloy And the Quran.</ref> گریم (Grimme) خاورشناس آلمانی بر خلاف مویر از طبقات دوره مکی کاست و سورههای این دوره را در دو طبقه جای داد. او طبقهبندی خود را تقریباً بر اساس همان معیارهای سهگانه ویل و پیروانش سامان داد. در طبقه اول سورههای مسجّع و دارای مضامین مربوط به [[توحید]] و [[قیامت]] را جای داد و در طبقه دوم سورههای منثور و حاوی مضامینی درباره نشانههای الهی در طبیعت و [[قصص]] [[پیامبران]] را نهاد. وی کار خود را در کتابی به نام [[محمّد]] عرضهکرد.<ref>در آستانه قرآن، ص۲۷۷ ـ ۲۸۱؛The Encyclopaedia of Islam: Al - kuran؛ Encyclopaedia of Quran: Chronoloy And the Quran.</ref> بل (Bell) خاورشناس [[انگلیسی]] از میان معیارهای سهگانه تنها به مضامین [[سورهها]] توجه داشت؛ اما طبقهبندی خاصی از [[قرآن]] به دست نداد. او تنها شکلگیری قرآن را طی سه مرحله دانست و به ترتیب نامهای «[[آیه]]»، «قرآن» و «کتاب» را بر آنها نهاد. مرحله آیه را منسوب به دوره مکی از آغاز تا اواخر این دوره و مشتمل بر مواعظی در زمینه [[عبادت]] [[پروردگار]] دانست. مرحله قرآن را متعلق به اواخر دوره مکی تا اواخر سالدوم [[هجرت]] تلقی کرد و شامل تهیه مجموعهای درباره [[عبادات]] دانست و مرحله کتاب را از [[سال سوم هجرت]] به بعد محسوب کرد. به نظر وی پیامبر اکرم {{صل}} قرآن را پس از [[جنگ بدر]] به تألیف درآورد و در این هنگام بسیاری از [[آیات قرآن]] را مورد بازبینی و جابهجایی قرار داد. او تحقیقات خود را در ترجمهای آورد (۱۹۳۷م.) که از [[قرآن]] به [[انگلیسی]] فراهمکرد.<ref>در آستانه قرآن، ص۲۷۷ ـ ۲۸۱؛The Encyclopaedia of Islam: Al - kuran؛ Encyclopaedia of Quran: Chronoloy And the Quran.</ref> چنانکه ملاحظه میشود، خاورشناسان چندان [[روایات]] را در تاریخگذاری قرآن مدخلیت نداده و بیشتر به خود قرآن بسنده کردهاند. سبب رویگردانی آنان از روایات [[مشکلات]] چندی بود که در این روایات به چشم میخورد که مهمترین آنها [[ناسازگاری]] بسیاری از روایات با همدیگر و عدم تصریح اغلب روایات به [[تاریخ]] دقیق [[نزول]] فقرات وحیهای قرآن بوده است. | ||
معیارهای [[قرآنی]] نیز آنها را در تاریخگذاری قرآن [[یاری]] نکرد، به همین رو هر یک از خاورشناسان طبقهبندی کاملاً متمایزی را از دیگری به دست داد. افزون بر اینکه معیارهای پیشنهادی آنان چندان مدلَّل نیست؛ برای مثال به چه [[دلیل]] باید [[سورههای قرآن]] همچنان که از [[آغاز بعثت]] پیامبر اکرم {{صل}} فاصله میگیرند، دارای آیاتی با طول بیشتر و برخوردار از لحنی آرامتر و سجعی کمتر باشند؟ نیز به چه دلیل باید در دوره نخست [[مکی]]سورههای قرآن بیشتر با [[سوگند]] آغاز شوند و در سورههای دوره دوم مکی نشانههای [[خدا]] در [[طبیعت]] و نام الرحمن و اوصاف [[بهشت و دوزخ]] یاد شده باشد و در سورههای دوره سوم مکی اوصاف بهشت و دوزخ و نیز [[اخبار]] [[پیامبران]] به صورت مفصلتری گزارش شده باشند؟ دراینجا مناسب مینماید، به تلاش [[مهدی]] بازرگان نیز در زمینه تاریخگذاری قرآن که در آثاری از او به نام سیر تحوّل قرآن و پا به پای [[وحی]] آمده است، اشاره شود. وی افراطیتر از خاورشناسان به روایات ترتیب و [[اسباب نزول]] و [[سیره]] و حتی شاخصهای معتبر قرآنی که معتبرترین منابع تاریخگذاری قرآن تلقی میشوند، بیتوجهی کرده است. بهانه او برای اتخاذ چنین موضعی این بوده است که روایات چندان [[اطمینان]] بخش و مورد [[اجماع]] نیستند. به علاوه برای همه [[آیات قرآن]] [[نقل]] نشدهاند.<ref>سیر تحول قرآن، ج۱، ص۱۳.</ref> او فقط یک شاخص متنی را به نام "طول متوسط [[آیات]]" مبنای تاریخگذاری [[قرآن]] قرار داده است. پیش فرض او این بوده است که طول متوسط آیات به تدریج همگام با [[پیشرفت]] [[رسالت]] پیامبر اسلام {{صل}} افزودهتر میشده است، <ref>سیر تحول قرآن، ج۱، ص۱۳، ۱۵.</ref> در حالی که هر چند این پیش فرض تا حدّی با نقلهای معتبر قابل [[تأیید]] است؛ اما کاملا قابل تأیید نیست. پنهان نیست که مبنای نظر [[دانشمندان اسلامی]] در طولانیتر بودن آیات سورههای [[مدنی]] از آیات سورههای مکی، ملاحظه آیات [[سورهها]] به انضمام [[روایات]] ترتیب [[نزول]] و [[اسباب نزول]] بوده است. اگر این مستندات نبود، چنین نظری هم در میان دانشمندان اسلامی به منصه [[ظهور]] نمیرسید. این مستندات به ویژه روایات ترتیب نزول نیز هرگز این نظر را تأیید نمیکنند که طول متوسط آیات سورهها همچنان که از [[آغاز بعثت]] فاصله میگیرد، به طور میلیمتری افزایش مییابد. | معیارهای [[قرآنی]] نیز آنها را در تاریخگذاری قرآن [[یاری]] نکرد، به همین رو هر یک از خاورشناسان طبقهبندی کاملاً متمایزی را از دیگری به دست داد. افزون بر اینکه معیارهای پیشنهادی آنان چندان مدلَّل نیست؛ برای مثال به چه [[دلیل]] باید [[سورههای قرآن]] همچنان که از [[آغاز بعثت]] پیامبر اکرم {{صل}} فاصله میگیرند، دارای آیاتی با طول بیشتر و برخوردار از لحنی آرامتر و سجعی کمتر باشند؟ نیز به چه دلیل باید در دوره نخست [[مکی]]سورههای قرآن بیشتر با [[سوگند]] آغاز شوند و در سورههای دوره دوم مکی نشانههای [[خدا]] در [[طبیعت]] و نام الرحمن و اوصاف [[بهشت و دوزخ]] یاد شده باشد و در سورههای دوره سوم مکی اوصاف بهشت و دوزخ و نیز [[اخبار]] [[پیامبران]] به صورت مفصلتری گزارش شده باشند؟ دراینجا مناسب مینماید، به تلاش [[مهدی]] بازرگان نیز در زمینه تاریخگذاری قرآن که در آثاری از او به نام سیر تحوّل قرآن و پا به پای [[وحی]] آمده است، اشاره شود. وی افراطیتر از خاورشناسان به روایات ترتیب و [[اسباب نزول]] و [[سیره]] و حتی شاخصهای معتبر قرآنی که معتبرترین منابع تاریخگذاری قرآن تلقی میشوند، بیتوجهی کرده است. بهانه او برای اتخاذ چنین موضعی این بوده است که روایات چندان [[اطمینان]] بخش و مورد [[اجماع]] نیستند. به علاوه برای همه [[آیات قرآن]] [[نقل]] نشدهاند.<ref>سیر تحول قرآن، ج۱، ص۱۳.</ref> او فقط یک شاخص متنی را به نام "طول متوسط [[آیات]]" مبنای تاریخگذاری [[قرآن]] قرار داده است. پیش فرض او این بوده است که طول متوسط آیات به تدریج همگام با [[پیشرفت]] [[رسالت]] پیامبر اسلام {{صل}} افزودهتر میشده است، <ref>سیر تحول قرآن، ج۱، ص۱۳، ۱۵.</ref> در حالی که هر چند این پیش فرض تا حدّی با نقلهای معتبر قابل [[تأیید]] است؛ اما کاملا قابل تأیید نیست. پنهان نیست که مبنای نظر [[دانشمندان اسلامی]] در طولانیتر بودن آیات سورههای [[مدنی]] از آیات سورههای مکی، ملاحظه آیات [[سورهها]] به انضمام [[روایات]] ترتیب [[نزول]] و [[اسباب نزول]] بوده است. اگر این مستندات نبود، چنین نظری هم در میان دانشمندان اسلامی به منصه [[ظهور]] نمیرسید. این مستندات به ویژه روایات ترتیب نزول نیز هرگز این نظر را تأیید نمیکنند که طول متوسط آیات سورهها همچنان که از [[آغاز بعثت]] فاصله میگیرد، به طور میلیمتری افزایش مییابد. |