←جنگهای توحیدی ائمه{{ع}}
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
#'''اذن تشریعی خداوند به فقهای واجد شرایط:''' مساله [[امامت]] و [[ولایت تشریعی]]، یکی از اساسیترین پایههای اسلام و توحید ناب است و از متن دین و توحید افعالی خداوند برخاسته است . بنابراین، نیاز همیشگی بشر بوده و حتی در زمان غیبت نیز استمرار دارد. اما این نیاز مردم در زمان غیبت توسط چه کسی برآورده میشود و چه کسی اذن تشریع برای پذیرش این مسند مهم را داراست؟ <ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref> | #'''اذن تشریعی خداوند به فقهای واجد شرایط:''' مساله [[امامت]] و [[ولایت تشریعی]]، یکی از اساسیترین پایههای اسلام و توحید ناب است و از متن دین و توحید افعالی خداوند برخاسته است . بنابراین، نیاز همیشگی بشر بوده و حتی در زمان غیبت نیز استمرار دارد. اما این نیاز مردم در زمان غیبت توسط چه کسی برآورده میشود و چه کسی اذن تشریع برای پذیرش این مسند مهم را داراست؟ <ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref> | ||
*برای یافتن پاسخ، باید سراغ آیات و روایات برویم<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>: | *برای یافتن پاسخ، باید سراغ آیات و روایات برویم<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>: | ||
*'''الف. آیات:''' روش عمومی [[قرآن]] در پرداختن به موضوعات گوناگون، ارائه رؤوس کلی برنامههاست تا مسلمانان با تامل و تدبر در آیات [[قرآن]] و در کنار هم چیدن آیات مختلف و با مراجعه به [[اهل بیت]] و تفسیری که ایشان از [[قرآن]] ارائه میدهند، نظر [[قرآن]] را در هر موضوعی به دست آورند. بنابراین در آیهای از آیات [[قرآن]] صریحا به موضوع ولایت فقها در زمان غیبت اشاره نشده است؛ همچنانکه صریحا به ولایت [[امام علی]]{{ع}} و دیگر امامان معصوم نیز اشاره نشده است اما با این حال سرفصلهای اساسی حاکمیت سیاسی و ولایت و زمامداری و شرایط والی و [[امام]] مسلمین را بیان کرده است؛ مثلا [[قرآن]] کافران را از اینکه بتوانند زمامداری جامعه اسلامی را به عهده بگیرند ممنوع میسازد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِن كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِّنَ اللَّهِ قَالُواْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ وَإِن كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُواْ أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُم مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَن يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً}}﴾}}<ref> آنان که چشم بر شما دارند، اگر از سوی خداوند پیروزییی بهره شما گردد، میگویند: آیا با شما نبودیم؟ و اگر کافران را بهرهای باشد، میگویند آیا ما بر شما دست نیافتهایم و شما را از (گزند) مؤمنان باز نداشتهایم؟ آری، خداوند در روز رستخیز میان شما داوری خواهد کرد و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمیگشاید؛ سوره نساء، آیه:۱۴۱.</ref>، | *'''الف. آیات:''' روش عمومی [[قرآن]] در پرداختن به موضوعات گوناگون، ارائه رؤوس کلی برنامههاست تا مسلمانان با تامل و تدبر در آیات [[قرآن]] و در کنار هم چیدن آیات مختلف و با مراجعه به [[اهل بیت]] و تفسیری که ایشان از [[قرآن]] ارائه میدهند، نظر [[قرآن]] را در هر موضوعی به دست آورند. بنابراین در آیهای از آیات [[قرآن]] صریحا به موضوع ولایت فقها در زمان غیبت اشاره نشده است؛ همچنانکه صریحا به ولایت [[امام علی]]{{ع}} و دیگر امامان معصوم نیز اشاره نشده است اما با این حال سرفصلهای اساسی حاکمیت سیاسی و ولایت و زمامداری و شرایط والی و [[امام]] مسلمین را بیان کرده است؛ مثلا [[قرآن]] کافران را از اینکه بتوانند زمامداری جامعه اسلامی را به عهده بگیرند ممنوع میسازد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِن كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِّنَ اللَّهِ قَالُواْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ وَإِن كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُواْ أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُم مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَن يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً}}﴾}}<ref> آنان که چشم بر شما دارند، اگر از سوی خداوند پیروزییی بهره شما گردد، میگویند: آیا با شما نبودیم؟ و اگر کافران را بهرهای باشد، میگویند آیا ما بر شما دست نیافتهایم و شما را از (گزند) مؤمنان باز نداشتهایم؟ آری، خداوند در روز رستخیز میان شما داوری خواهد کرد و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمیگشاید؛ سوره نساء، آیه:۱۴۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ وَلا يُصْلِحُونَ}}﴾}}<ref> و از فرمان گزافکاران پیروی نکنید؛ سوره شعراء، آیه: ۱۵۱ - ۱۵۲.</ref> و در جای دیگر، یکی دیگر از شرایط پیروی و اطاعت از دیگران را آگاهی کافی از حق میشمرد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}﴾}}<ref> بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟؛ سوره یونس، آیه: ۳۵.</ref> یعنی در مقام مقایسه و سنجش دو فردی که از نظر ویژگیهای لازم برای ولایت و رهبری مانند کفایت<ref>لزوم کفایتبرای والی از آیات ۵۵ یوسف و ۲۴۷ بقره استفاده میشود که در آنها تعبیر «حفیظ علیم» و «بسطة فی العلم و الجسم» به کار رفته است .</ref> و مدیریت و عدالت هیچ کاستی ندارند اما یکی دارای فقاهت و کارشناسی دین است و دومی فاقد آن، کدامیک باید عهدهدار ولایت شود؟ قطعا اولی مقدم است<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>. | ||
*برای اثبات ولایت فقیه و اذن تشریعی فقهای واجد شرایط در زمان غیبت، به روایات زیادی استدلال شده است که بررسی سند و دلالت هر یک از آنها نیازمند مبحث گستردهای است که در کتابهای مختلف و معتبر مطرح شده است <ref>ر . ک: ولایت فقیه امام خمینی - جواهر الکلام محمد حسن نجفی، ج۲۱ - عوائد الایام محقق نراقی و البدرالزاهر آیة الله بروجردی .</ref> اما با نگاهی کلی به این روایات، میتوان گفت: هر چند این روایات از نظر سند، برخی صحیح و معتبر و برخی در میان فقیهان اسلامی مشهور و مقبول است ولی در اثبات مدعی کارساز و کافی است. | |||
*برای اثبات ولایت فقیه و اذن تشریعی فقهای واجد شرایط در زمان غیبت، به روایات زیادی استدلال شده است که بررسی سند و دلالت هر یک از آنها نیازمند مبحث گستردهای است که در کتابهای مختلف و معتبر مطرح شده است <ref>ر . ک: ولایت فقیه امام خمینی - جواهر الکلام محمد حسن نجفی، ج۲۱ - عوائد الایام محقق نراقی و البدرالزاهر آیة الله بروجردی .</ref> اما با نگاهی کلی به این روایات، میتوان گفت: هر چند این روایات از نظر سند، برخی صحیح و معتبر و برخی در میان فقیهان اسلامی مشهور و مقبول است ولی در اثبات مدعی کارساز و کافی است . | |||
*از مجموع روایات مذکور استفاده میشود که فقیهان جامع الشرایط دارای منزلت و جایگاه ویژهای هستند؛ نظیر وارثان [[انبیا]]، امین پیامبران، جانشینان رسول خدا، دژهای مستحکم اسلام، حاکم بر پادشاهان، حجتبر مردم از سوی امامان، حاکم و قاضی منصوب از طرف [[ائمه]] و غیره . | *از مجموع روایات مذکور استفاده میشود که فقیهان جامع الشرایط دارای منزلت و جایگاه ویژهای هستند؛ نظیر وارثان [[انبیا]]، امین پیامبران، جانشینان رسول خدا، دژهای مستحکم اسلام، حاکم بر پادشاهان، حجتبر مردم از سوی امامان، حاکم و قاضی منصوب از طرف [[ائمه]] و غیره . | ||
*لازمه چنین القاب و اوصافی این است که چنین کسانی در غیاب معصوم، جانشینان او در تمام مسؤولیتهایش میباشند. بنابراین در عصر غیبت، تمام مسؤولیتها و وظایفی را که [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} از نظر [[امامت]] و ولایت سیاسی بر عهده دارند، به فقیه جامع الشرایط واگذار شده و مردم باید به ایشان مراجعه نمایند. | *لازمه چنین القاب و اوصافی این است که چنین کسانی در غیاب معصوم، جانشینان او در تمام مسؤولیتهایش میباشند. بنابراین در عصر غیبت، تمام مسؤولیتها و وظایفی را که [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} از نظر [[امامت]] و ولایت سیاسی بر عهده دارند، به فقیه جامع الشرایط واگذار شده و مردم باید به ایشان مراجعه نمایند. | ||
*بنابراین، اذن تشریعی خداوند در زمان غیبت برای اعمال ولایت تشریعی به فقهای واجدالشرایط داده شده است و تنها آنان حق اعمال ولایت و تشکیل حکومت دینی را دارند. | *بنابراین، اذن تشریعی خداوند در زمان غیبت برای اعمال ولایت تشریعی به فقهای واجدالشرایط داده شده است و تنها آنان حق اعمال ولایت و تشکیل حکومت دینی را دارند. | ||
*کلام صاحب جواهر نیز مؤید این ادعاست، ایشان میفرمایند: | *کلام صاحب جواهر نیز مؤید این ادعاست، ایشان میفرمایند: {{عربی|اندازه=150%|" فمن الغریب وسوسة بعض الناس فی ذلک بل کانه ماذاق من طعم الفقه شیئا ... و لا تامل المراد من قولهم انی جعلته علیکم حاکما و قاضیا و حجة و خلیفة و نحو ذلک مما یظهر منه ارادة نظم الغیبة لشیعتهم فی کثیر من الامور الراجعة الیهم"}} <ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۹۷.</ref>. | ||
{{عربی|اندازه=150%|" فمن الغریب وسوسة بعض الناس فی ذلک بل کانه ماذاق من طعم الفقه شیئا ... و لا تامل المراد من قولهم انی جعلته علیکم حاکما و قاضیا و حجة و خلیفة و نحو ذلک مما یظهر منه ارادة نظم الغیبة لشیعتهم فی کثیر من الامور الراجعة الیهم"}} <ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۹۷.</ref>. | |||
*ضمن اینکه استدلال عقلی هم مؤید این ادعاست؛ زیرا بر اساس استدلال عقلی: | *ضمن اینکه استدلال عقلی هم مؤید این ادعاست؛ زیرا بر اساس استدلال عقلی: | ||
#حکومت مستلزم دخالت در بخشهای مختلف زندگی مردم و ایجاد محدودیت و الزام سیاسی برای آنان است . | #حکومت مستلزم دخالت در بخشهای مختلف زندگی مردم و ایجاد محدودیت و الزام سیاسی برای آنان است . |