هدایت به امر الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۴۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ اکتبر ۲۰۱۸
خط ۱۳: خط ۱۳:
===چیستی هدایت===
===چیستی هدایت===
*هدایت به معنای ارشاد و راهنمایی بر چیزی، همراه با لطف و خیرخواهی است <ref> راغب اصفهانی، مفردات، ص 835</ref>. هدایت هم در امور مادّی و هم در امور معنوی است <ref> ر.ک؛ مصطفوی، 1360، ج 11: 268</ref>. هدایت گاهی عمومی ‌و تکوینی و گاهی تشریعی است و نیز گاهی توفیقی [هدایت معنوی و باطنی] از طرف خداوند است برای کسانی که در مسیر رسیدن به کمال حرکت کنند؛ مانند قول خداوند: ﴿وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا...﴾ <ref> سورۀ عنکبوت، آیۀ 69</ref> .<ref> راغب اصفهانی، مفردات، ص 836</ref>. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref>
*هدایت به معنای ارشاد و راهنمایی بر چیزی، همراه با لطف و خیرخواهی است <ref> راغب اصفهانی، مفردات، ص 835</ref>. هدایت هم در امور مادّی و هم در امور معنوی است <ref> ر.ک؛ مصطفوی، 1360، ج 11: 268</ref>. هدایت گاهی عمومی ‌و تکوینی و گاهی تشریعی است و نیز گاهی توفیقی [هدایت معنوی و باطنی] از طرف خداوند است برای کسانی که در مسیر رسیدن به کمال حرکت کنند؛ مانند قول خداوند: ﴿وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا...﴾ <ref> سورۀ عنکبوت، آیۀ 69</ref> .<ref> راغب اصفهانی، مفردات، ص 836</ref>. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref>
===انواع هدایت===
===انواع هدایت===
*هدایت بر دو قسم است: تکوینی و تشریعی. هدایت تکوینی هدایتی است که به امور تکوینی تعلّق می‌گیرد مانند: «قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى» <ref> سورۀ طه، آیۀ 50</ref>. و هدایت تشریعی هدایتی است مربوط به امور تشریعی، از قبیل اعتقادات و اعمال صالح مانند: امر و نهی، بعث و زجر، ثواب و عقاب خداوند. هدایت تشریعی خود بر دو قسم است: الف) ارائة طریق و نشان دادن راه، مانند: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» <ref> سورۀ انسان، آیۀ 3</ref>. ب) ایصال الی المطلوب و رساندن به مقصود. مانند: «فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ...» <ref> سورۀ انعام، آیۀ 125</ref>. <ref> طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان، ج 7، ص 476 ـ 478</ref>  
*هدایت بر دو قسم است: تکوینی و تشریعی. هدایت تکوینی هدایتی است که به امور تکوینی تعلّق می‌گیرد مانند: «قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى» <ref> سورۀ طه، آیۀ 50</ref>. و هدایت تشریعی هدایتی است مربوط به امور تشریعی، از قبیل اعتقادات و اعمال صالح مانند: امر و نهی، بعث و زجر، ثواب و عقاب خداوند. هدایت تشریعی خود بر دو قسم است: الف) ارائة طریق و نشان دادن راه، مانند: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» <ref> سورۀ انسان، آیۀ 3</ref>. ب) ایصال الی المطلوب و رساندن به مقصود. مانند: «فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ...» <ref> سورۀ انعام، آیۀ 125</ref>. <ref> طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان، ج 7، ص 476 ـ 478</ref>  
*هدایت پیشوایان الهی نیز از دو طریق انجام می‌گیرد: گاه به امر و نهی قناعت می‌کنند و گاه با نفوذ باطنی در دل‌های لایق و آماده، آنها را به مقامات معنوی هدایت می‌کنند <ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 17، ص 167</ref>. بنابراین، هدایت به شیوۀ «رساندن» آن است که قلب به صورت خاصّی انبساط پیدا می‌کند، بدون هیچ گرفتگی، قول حق را پذیرفته، به عمل صالح می‌گراید و از تسلیم شدن در برابر امر خدا و اطاعت از حکم او امتناع نداشته باشد <ref> ر.ک؛ طباطبائی، 1374، ج 7: 478</ref>. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref> هدایت امام از نوع هدایت به نحو ایصال به مطلوب می‌باشد؛ یعنی گرفتن دست خلق و رساندن به حق است.<ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref>
*هدایت پیشوایان الهی نیز از دو طریق انجام می‌گیرد: گاه به امر و نهی قناعت می‌کنند و گاه با نفوذ باطنی در دل‌های لایق و آماده، آنها را به مقامات معنوی هدایت می‌کنند <ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 17، ص 167</ref>. بنابراین، هدایت به شیوۀ «رساندن» آن است که قلب به صورت خاصّی انبساط پیدا می‌کند، بدون هیچ گرفتگی، قول حق را پذیرفته، به عمل صالح می‌گراید و از تسلیم شدن در برابر امر خدا و اطاعت از حکم او امتناع نداشته باشد <ref> ر.ک؛ طباطبائی، 1374، ج 7: 478</ref>. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref> هدایت امام از نوع هدایت به نحو ایصال به مطلوب می‌باشد؛ یعنی گرفتن دست خلق و رساندن به حق است.<ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref>
===نیاز انسان به هدایت===
*انسان ها علاوه بر حیات ظاهری، حیات باطنی دیگری (حیات معنوی) دارند که از اعمال آنها سرچشمه می‌گیرد، رشد می‌کند و خوشبختی و بدبختی آنها در زندگی آن سرا، بستگی به آن دارد. <ref>[[سیدمحمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سیدمحمد حسین]]، [[شیعه در اسلام|شیعه در اسلام، ص 194]]</ref> همان گونه که انسان برای رسیدن به سعادت در حیات ظاهری و مادّی نیاز به راهنما و پیشوا دارد، در حیات معنوی نیز به مربّی و راهنما نیازمند است. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref>


==چیستی امام و رابطۀ آن با هدایت==
==چیستی امام و رابطۀ آن با هدایت==
۱۱۴٬۱۱۴

ویرایش