←بدعتهای عصر جاهلیت
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
===بدعتهای عصر جاهلیت=== | ===بدعتهای عصر جاهلیت=== | ||
*اعراب جاهلی نیز اموری را از جانب خود حلال یا حرام شمرده، آن را به خدا یا شریعت الهی نسبت میدادند؛ از جمله: | *اعراب جاهلی نیز اموری را از جانب خود حلال یا حرام شمرده، آن را به خدا یا شریعت الهی نسبت میدادند؛ از جمله: | ||
#'''طواف کردن با بدن برهنه:''' در جاهلیت مشرکان با بدن برهنه طواف کرده، این کار را فرمان خداوند میشمردند<ref>جامع البیان، مج۵، ج۸، ص۲۰۱ـ۲۰۲؛ مجمعالبیان، ج۴، ص۶۳۳.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و چون کاری زشت کنند گویند: پدرانمان را بر همین کار یافتهایم و خداوند ما را به آن فرمان داده است، بگو: بیگمان خداوند به کار زشت فرمان نمیدهد؛ آیا درباره خداوند چیزی میگویید که نمیدانید؟؛ سوره اعراف، آیه:۲۸.</ref> توجیه آنان این بود که در لباسی که در آن مرتکب گناه شدهایم، نباید خانه خدا را طواف کرد<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۶۳۳؛ المیزان، ج۸، ص۷۲.</ref>؛ ولی [[قرآن]] این عمل آنان را فاحشه و نوعی افترا بر خداوند خواند که او هیچگاه به آن فرمان نمیدهد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و چون کاری زشت کنند گویند: پدرانمان را بر همین کار یافتهایم و خداوند ما را به آن فرمان داده است، بگو: بیگمان خداوند به کار زشت فرمان نمیدهد؛ آیا درباره خداوند چیزی میگویید که نمیدانید؟؛ سوره اعراف، آیه: ۲۸.</ref><ref>مجمع البیان، ج۴، ص۶۳۳.</ref> | |||
#'''تغییر دادن ماههای حرام:'''اعراب جاهلی طبق سنت [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} ۴ ماه از سال را ماه حرام میشمردند؛ ولی هرگاه حرمت این ماهها با منافع آنان ناسازگار بود آن را تغییر داده، ماه حلال را حرام و ماه حرام را حلال میکردند<ref>مجمعالبیان، ج۵، ص۴۵ـ۴۶؛ المیزان، ج۹، ص۲۷۲.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُحِلُّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِّيُوَاطِؤُواْ عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> بیگمان واپس افکندن (ماههای حرام) افزایشی در کفر است؛ با آن، کافران به گمراهی کشیده میشوند، یک سال آن (ماه) را حلال و یک سال دیگر حرام میشمارند تا با شمار ماههایی که خداوند حرام کرده است هماهنگی کنند از این رو آنچه را خداوند حرام کرده است حلال میگردانند؛ زشتی کارهایشان برای آنان آرایش داده شده است و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند؛ سوره توبه، آیه: ۳۷.</ref>. قول دیگر این است که مراد از تغییر ماهها در آیه، تأخیر انداختن ماههای حج است، زیرا آنان در هر سال حج را در ماهی غیر ثابت بهجا میآوردند<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۴۵؛ تفسیر قرطبی، ج۸، ص۸۸.</ref>. | |||
#'''تحریم برخی چارپایان و خوراکیها:'''از دیگر بدعتهای عصر جاهلیت آن بود که آنان سوار شدن بر برخی حیوانات یا خوردن گوشت آنها را بر خود حرام کرده بودند و این کار را به خداوند نسبت میدادند؛ از جمله "بحیره" یعنی شتری که ۵ شکم زاییده و پنجمین آن نر بود؛ همچنین "سائبه" یعنی شتری که پس از بازگشت از سفر یا بهبودی یافتن از بیماری برای خدا یا بتها وقف و رها میشد، یا شتری که ۱۰ شکم زاییده بود، و نیز "وصیله" یعنی جفت نر گوسفند دوقلو که آن را برای خدا رها میکردند و ذبح آن ممنوع بود و بالأخره "حام" یعنی شتر نری که از آن ۱۰ شتر به وجود آمده بود<ref>الکشاف، ج۱، ص۶۸۵؛ مجمعالبیان، ج۳، ص۳۸۹ ـ۳۹۰.</ref>. [[قرآن تحریم]] این حیوانات را افترا بر خداوند دانست و آنان را از این کار منع کرد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ مِن بَحِيرَةٍ وَلاَ سَائِبَةٍ وَلاَ وَصِيلَةٍ وَلاَ حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ}}﴾}}<ref> خداوند هیچ (چیز ممنوعی چون) بحیره (- شتر ماده گوش بریده چند شکم زاده) و سائبه (- ماده شتر نذر بت شده) و وصیله (- میش دوگانیک نر و مادهزاده) و حامی (- شتر نر با ده نتاج) قرار نداده است اما کافران بر خداوند دروغ میبافند و بیشتر آنان خرد نمیورزند؛ سوره مائده، آیه: ۱۰۳.</ref> آنان همچنین برخی محصولات کشاورزی یا برخی چارپایان را وقف خداوند و بتهایشان میکردند و از تناول این خوراکیها و گوشت این حیوانات یا سوار شدن بر این چارپایان امتناع میکردند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجَعَلُواْ لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُواْ هَذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَائِهِمْ فَلاَ يَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَى شُرَكَائِهِمْ سَاء مَا يَحْكُمُونَ }}﴾}}<ref> و برای خداوند از آنچه از کشت و چهارپایان پدید آورده است بهرهای نهادند و به پندار خویش گفتند: این از آن خداوند است و این برای بتان ما؛ اما آنچه از آن بتان آنهاست به خداوند نمیرسد و اما آنچه برای خداوند است به بتان میرسد؛ زشت است این داوری که میکنند!؛ سوره انعام، آیه: ۱۳۶.</ref> گاه نیز این خوراکیها یا حیوانات را بر آنان که میخواستند حلال و بر برخی دیگر حرام میکردند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَالُواْ هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لاَّ يَطْعَمُهَا إِلاَّ مَن نَّشَاء بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لاَّ يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِرَاء عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِم بِمَا كَانُواْ يَفْتَرُونَ}}﴾}}<ref> و به پندار خویش گفتند که: این چارپایان و این کشتزار حرام است جز آن کس که ما بخواهیم آن را نباید بخورد و چارپایانی است که (سوار شدن بر) پشت آنها حرام است و چارپایانی است که نام خداوند را (در ذبح) بر آنها نمیبرند؛- (همه) برای دروغ بافتن بر اوست - به زودی (خداوند) برای دروغی که میبافتند کیفرشان میدهد؛ سوره انعام، آیه:۱۳۸.</ref> مراد از افرادی که این خوراکیها بر آنان حرام بود زنان<ref>المیزان، ج۷، ص۳۶۱ .</ref> یا همه افراد به جز خادمان بتها بودند<ref>روح المعانی، مج۵، ج۸، ص۵۱.</ref>؛ همچنین آنان جنین چارپایان را در صورتی که زنده متولد میشد بر زنان حرام کرده بودند؛ اما اگر مرده متولد میشد بر همگان حلال میدانستند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَالُواْ مَا فِي بُطُونِ هَذِهِ الأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِّذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِن يَكُن مَّيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَاء سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> و گفتند: آنچه در شکم این چارپایان است ویژه مردان ماست و بر زنان ما حرام است و اگر مرده (به دنیا آمده) باشد همه در آن شریکند؛ به زودی (خداوند) کیفر (این) وصف آنان را میدهد که او فرزانهای داناست؛ سوره انعام، آیه:۱۳۹.</ref> و نیز {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ مِّنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الأُنثَيَيْنِ نَبِّؤُونِي بِعِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ وَمِنَ الإِبِلِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الأُنثَيَيْنِ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاء إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> هشت نر و ماده : از گوسفند دو (تا) و از بز دو (تا، بیافرید)؛ بگو آیا دو نر را حرام کرده است یا دو ماده را؟ یا آنچه را زهدانهای آن دو ماده در بر دارد؟ (بگو) مرا از روی دانش آگاه سازید اگر راستگویید؟و از شتر دو (تا) و از گاو دو (تا)؛ بگو آیا آن دو نر را حرام کرده است یا آن دو ماده را یا آنچه را که زهدانهای آن دو ماده دربردارد؟ آیا هنگامی که خداوند این (امر) را به شما سفارش میکرد حضور داشتید؟ پس ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغ میبندد تا با نادانی مردم را گمراه گرداند کیست؟ بیگمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نخواهد کرد؛ سوره انعام، آیه: ۱۴۳- ۱۴۴.</ref> | |||
#'''تذکیه نکردن برخی حیوانات:''' از دیگر بدعتهای مشرکان، ذکر نکردن نام خدا هنگام ذبح چارپایان بود<ref>الکشاف، ج۲، ص۷۱؛ مجمعالبیان، ج۴، ص۵۷۴.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَالُواْ هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لاَّ يَطْعَمُهَا إِلاَّ مَن نَّشَاء بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لاَّ يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِرَاء عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِم بِمَا كَانُواْ يَفْتَرُونَ}}﴾}}<ref> و به پندار خویش گفتند که: این چارپایان و این کشتزار حرام است جز آن کس که ما بخواهیم آن را نباید بخورد و چارپایانی است که (سوار شدن بر) پشت آنها حرام است و چارپایانی است که نام خداوند را (در ذبح) بر آنها نمیبرند؛- (همه) برای دروغ بافتن بر اوست - به زودی (خداوند) برای دروغی که میبافتند کیفرشان میدهد؛ سوره انعام، آیه:۱۳۸.</ref> برخی گفتهاند: مقصود این است که با این حیوانات به حج نمیرفتند یا هنگام ذبح به جای نام خدا، نام بتها را میبردند<ref>جامع البیان، مج۵، ج۸، ص۶۲ـ۶۱؛ مجمع البیان، ج۴، ص۵۷۴؛ روح المعانی، مج۵، ج۸، ص۵۲.</ref>. | |||
==عوامل و انگیزههای بدعت== | |||
عوامل و انگیزههای بدعت | |||
۱. شیطان: | ۱. شیطان: |