نهم ذی‌حجه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'عمربن' به 'عمر بن'
جز (جایگزینی متن - 'عمربن' به 'عمر بن')
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
[[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[معاذ بن جبل]] را [[مأموریت]] داد که این خبر را به مسلمانان برساند و بگوید درهای خود را به سوی [[مسجدالنبی]] ببندند. معاذ بن جبل [[پیام]] رسول خدا {{صل}} را به [[صحابه]] آن حضرت [[ابلاغ]] کرد و همگی [[اطاعت]] کردند و درهای خود را بستند. برخی از آنان در صدد چانه‌زنی برآمده و برای خود امتیاز اندکی [[طلب]] می‌کردند.
[[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[معاذ بن جبل]] را [[مأموریت]] داد که این خبر را به مسلمانان برساند و بگوید درهای خود را به سوی [[مسجدالنبی]] ببندند. معاذ بن جبل [[پیام]] رسول خدا {{صل}} را به [[صحابه]] آن حضرت [[ابلاغ]] کرد و همگی [[اطاعت]] کردند و درهای خود را بستند. برخی از آنان در صدد چانه‌زنی برآمده و برای خود امتیاز اندکی [[طلب]] می‌کردند.


[[روایت]] شده است که عمربن خطاب پس از دریافت پیام رسول خدا {{صل}} به نزد آن حضرت رفت و به وی عرض کرد: {{متن حدیث|يَا رَسُولَ اللَّهِ دَعْ لِي بِقَدْرِ مَا أَنْظُرُ إِلَيْكَ بِعَيْنِي}}؛ «ای رسول خدا، از تو خواهش دارم که به اندازه دیدن چشم مرا معاف داری تا من از آن سوراخ تو را و داخل مسجد را بنگرم». [[پیامبر]] {{صل}} از پذیرش درخواست [[عمر بن خطاب]] [[امتناع]] نمود و [[فرمان]] داد که کلاً باید بسته شود.
[[روایت]] شده است که عمر بن خطاب پس از دریافت پیام رسول خدا {{صل}} به نزد آن حضرت رفت و به وی عرض کرد: {{متن حدیث|يَا رَسُولَ اللَّهِ دَعْ لِي بِقَدْرِ مَا أَنْظُرُ إِلَيْكَ بِعَيْنِي}}؛ «ای رسول خدا، از تو خواهش دارم که به اندازه دیدن چشم مرا معاف داری تا من از آن سوراخ تو را و داخل مسجد را بنگرم». [[پیامبر]] {{صل}} از پذیرش درخواست [[عمر بن خطاب]] [[امتناع]] نمود و [[فرمان]] داد که کلاً باید بسته شود.
بر اساس این روایت پیامبر اکرم {{صل}} اجازه ندادند حتی روزنه‌ای از [[خانه]] [[عمر]] به مسجد باز باشد. در برخی از [[روایات اهل سنت]] آمده است که این درخواست از سوی [[ابوبکر]] بوده است و پیامبر {{صل}} به او اجازه داده‌اند که روزنه‌ای به مسجد داشته باشد. و این را از [[فضائل]] ابوبکر برشمرده‌اند. در این [[زمان]] هم نشانه‌ای به این عنوان در [[مسجدالنبی]] جای‌گذاری کرده‌اند و آن را «خوخه [[ابوبکر]]» نامیده‌اند.
بر اساس این روایت پیامبر اکرم {{صل}} اجازه ندادند حتی روزنه‌ای از [[خانه]] [[عمر]] به مسجد باز باشد. در برخی از [[روایات اهل سنت]] آمده است که این درخواست از سوی [[ابوبکر]] بوده است و پیامبر {{صل}} به او اجازه داده‌اند که روزنه‌ای به مسجد داشته باشد. و این را از [[فضائل]] ابوبکر برشمرده‌اند. در این [[زمان]] هم نشانه‌ای به این عنوان در [[مسجدالنبی]] جای‌گذاری کرده‌اند و آن را «خوخه [[ابوبکر]]» نامیده‌اند.
این امر بر برخی از [[صحابه]] و ریش سفیدان همراه [[پیامبر]] {{صل}} گران آمد و پشت سر آن [[حضرت]] [[گلایه]] و [[شکوه]] نمودند. این خبر به [[پیامبر اسلام]] {{صل}} رسید. پیامبر {{صل}} روزی در [[مسجد مدینه]] برای آنان [[خطبه]] خواندند و در ضمن آن فرمودند:
این امر بر برخی از [[صحابه]] و ریش سفیدان همراه [[پیامبر]] {{صل}} گران آمد و پشت سر آن [[حضرت]] [[گلایه]] و [[شکوه]] نمودند. این خبر به [[پیامبر اسلام]] {{صل}} رسید. پیامبر {{صل}} روزی در [[مسجد مدینه]] برای آنان [[خطبه]] خواندند و در ضمن آن فرمودند:
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
به هر روی [[خداوند سبحان]] بار دیگر [[فضیلت]] و [[برتری علی]] {{ع}} را پس از پیامبر {{صل}} بر تمامی خلایق، از جمله بر همه [[اصحاب]] و [[یاران رسول خدا]] {{صل}} [[اثبات]] و آشکار نمود.
به هر روی [[خداوند سبحان]] بار دیگر [[فضیلت]] و [[برتری علی]] {{ع}} را پس از پیامبر {{صل}} بر تمامی خلایق، از جمله بر همه [[اصحاب]] و [[یاران رسول خدا]] {{صل}} [[اثبات]] و آشکار نمود.


[[حدیث سد ابواب]]، فضیلتی انحصاری برای [[حضرت علی]] {{ع}} است. [[حاکم نیشابوری]] پس از نقل حدیث سد ابواب و بیان این نکته که این [[حدیث صحیح]] الاسناد است، می‌نویسد: از عمربن خطاب نقل شده است که گفت: به علی سه [[خصلت]] عطا شد که [[دوست]] داشتم یکی از آنها برای من بود. به او گفتند: این سه خصلت چیست؟ گفت: [[پیامبر]] [[فاطمه]] را به [[ازدواج]] او درآورد؛ او را در [[مسجد]] سکونت داد و [[حلال]] کرد برای او آنچه برای خودش حلال بود؛ و [[پرچم]] را در [[روز]] [[خیبر]] به دست او داد<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۲۵.</ref>.
[[حدیث سد ابواب]]، فضیلتی انحصاری برای [[حضرت علی]] {{ع}} است. [[حاکم نیشابوری]] پس از نقل حدیث سد ابواب و بیان این نکته که این [[حدیث صحیح]] الاسناد است، می‌نویسد: از عمر بن خطاب نقل شده است که گفت: به علی سه [[خصلت]] عطا شد که [[دوست]] داشتم یکی از آنها برای من بود. به او گفتند: این سه خصلت چیست؟ گفت: [[پیامبر]] [[فاطمه]] را به [[ازدواج]] او درآورد؛ او را در [[مسجد]] سکونت داد و [[حلال]] کرد برای او آنچه برای خودش حلال بود؛ و [[پرچم]] را در [[روز]] [[خیبر]] به دست او داد<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۲۵.</ref>.
[[تاریخ]] دقیق واقعه [[سد الابواب]]، در [[منابع حدیثی]] و [[تاریخی]] نیامده است. [[علامه مجلسی]] بدون مشخص کردن سال وقوع، [[روز عرفه]] را برای آن ذکر کرده است<ref>بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۸۴.</ref>.<ref>[[حبیب‌الله فرحزاد|فرحزاد، حبیب‌الله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۱۴۶.</ref>
[[تاریخ]] دقیق واقعه [[سد الابواب]]، در [[منابع حدیثی]] و [[تاریخی]] نیامده است. [[علامه مجلسی]] بدون مشخص کردن سال وقوع، [[روز عرفه]] را برای آن ذکر کرده است<ref>بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۸۴.</ref>.<ref>[[حبیب‌الله فرحزاد|فرحزاد، حبیب‌الله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۱۴۶.</ref>


۲۱۷٬۴۹۱

ویرایش