بحث:عصمت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:


===== [[سید مرتضی]] =====
===== [[سید مرتضی]] =====
مرحوم سید، عصمت امام را از بزرگ‌ترین اصول امامت وی دانسته و بحث و نظر درباره آن و تعیین دقیق حدودش را لازم می‌شمرد<ref>{{عربی|العصمة في صفات الإمام من أكبر الأصول في الإمامة... فالواجب أن يكون الاشتغال بتصحيحها أكثر}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۱۴۵؛ همو، الامالی، تحقیق سیدمحمدبدرالدین النعانی الحلبی، ج۲، ص۱۴۵؛ همو، الذریعة إلی اصول الشریعة، تحقیق ابوالقاسم گرجی، ج۲، ص۶۵۰).</ref>.
مرحوم [[سید]]، [[عصمت امام]] را از بزرگ‌ترین اصول [[امامت]] وی دانسته و بحث و نظر درباره آن و تعیین دقیق حدودش را لازم می‌شمرد<ref>{{عربی|العصمة في صفات الإمام من أكبر الأصول في الإمامة... فالواجب أن يكون الاشتغال بتصحيحها أكثر}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۱۴۵؛ همو، الامالی، تحقیق سیدمحمدبدرالدین النعانی الحلبی، ج۲، ص۱۴۵؛ همو، الذریعة إلی اصول الشریعة، تحقیق ابوالقاسم گرجی، ج۲، ص۶۵۰).</ref>.
او مانند دیگر متکلمان امامیه، عصمت را از ذاتیات و شروط لازم برای امام می‌داند: {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۲، ص۲۰۷. نیز ر.ک: همان، ص۱۲۴؛ همو، الرسائل، ج۲، ص۲۹۴ و ج۳، ص۲۰ و ۹۰؛ همو، الانتصار، ص۸۱ و ۴۷۷؛ همو، المقنع فی الغیبة، ص۳۴؛ همو، الذخیرة فی علم الکلام، تحقیق سیداحمد حسینی، ص۴۳۰.</ref>.
او مانند دیگر [[متکلمان امامیه]]، [[عصمت]] را از ذاتیات و شروط لازم برای [[امام]] می‌داند: {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۲، ص۲۰۷. نیز ر.ک: همان، ص۱۲۴؛ همو، الرسائل، ج۲، ص۲۹۴ و ج۳، ص۲۰ و ۹۰؛ همو، الانتصار، ص۸۱ و ۴۷۷؛ همو، المقنع فی الغیبة، ص۳۴؛ همو، الذخیرة فی علم الکلام، تحقیق سیداحمد حسینی، ص۴۳۰.</ref>.
نظریه مرحوم سید در این باره ناشی از نگاه ویژه او به منصب امامت است؛ بدین معنا که وی وجود رئیس را برای جامعه عقلاً امری ضروری دانسته و او را همان امام می‌شمرد و بر این باور است که چنین رئیسی باید از ارتکاب گناهان معصوم باشد<ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۳، ص۳۲۶.</ref>.
نظریه مرحوم سید در این باره ناشی از نگاه ویژه او به [[منصب امامت]] است؛ بدین معنا که وی وجود [[رئیس]] را برای [[جامعه]] عقلاً امری ضروری دانسته و او را همان امام می‌شمرد و بر این [[باور]] است که چنین رئیسی باید از [[ارتکاب گناهان]] [[معصوم]] باشد<ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۳، ص۳۲۶.</ref>.


مرحوم سید، عصمت را از نظر لغوی به معنای منع کردن می‌داند: {{عربی|أصل العصمة في وضع اللغة المنع، يقال: عصمت فلانا من السوء إذا منعت من فعله به}}<ref>{{عربی|إن العقل يقتضي بوجوب الرئاسة في كل زمان و أن الرئيس لابد من كونه معصوماً مأمونا منه كل فعل قبيح}} (سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۲، ص۲۹۴).</ref>. وی افزون بر تعریف لغوی عصمت، دست‌کم سه بار به تعریف اصطلاحی آن پرداخته است.
مرحوم سید، عصمت را از نظر لغوی به معنای منع کردن می‌داند: {{عربی|أصل العصمة في وضع اللغة المنع، يقال: عصمت فلانا من السوء إذا منعت من فعله به}}<ref>{{عربی|إن العقل يقتضي بوجوب الرئاسة في كل زمان و أن الرئيس لابد من كونه معصوماً مأمونا منه كل فعل قبيح}} (سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۲، ص۲۹۴).</ref>. وی افزون بر تعریف لغوی عصمت، دست‌کم سه بار به تعریف اصطلاحی آن پرداخته است.
بر اساس یکی از این تعاریف، عصمت چیزی است که با وجود آن، اگرچه مکلف تمکن و قدرت ارتکاب گناه را دارد، از گناه یا ترک واجب امتناع می‌کند: {{عربی|لعصمة ما يمنع عنده المكلف من فعل القبيح و الاخلال بالواجب ولولاه لم يمنع من ذلك مع تمكينه في الحالين}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۲، ص۲۷۷.</ref>.
بر اساس یکی از این تعاریف، عصمت چیزی است که با وجود آن، اگرچه [[مکلف]] تمکن و [[قدرت]] [[ارتکاب گناه]] را دارد، از [[گناه]] یا ترک [[واجب]] [[امتناع]] می‌کند: {{عربی|لعصمة ما يمنع عنده المكلف من فعل القبيح و الاخلال بالواجب ولولاه لم يمنع من ذلك مع تمكينه في الحالين}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۲، ص۲۷۷.</ref>.
مرحوم سید مرتضی در تعریف دیگری از عصمت، از ادبیات رایج میان متکلمان آن زمان استفاده می‌کند و عصمت را لطف خداوند به بنده خود می‌شمرد<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۵.</ref>.
مرحوم [[سید مرتضی]] در تعریف دیگری از [[عصمت]]، از [[ادبیات]] رایج میان [[متکلمان]] آن [[زمان]] استفاده می‌کند و عصمت را [[لطف خداوند]] به [[بنده]] خود می‌شمرد<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۵.</ref>.


ویژگی‌های مقوله عصمت از دیدگاه مرحوم سید عبارت‌اند از:
ویژگی‌های مقوله عصمت از دیدگاه مرحوم [[سید]] عبارت‌اند از:
الف) اختیاری و الهی بودن عصمت <ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۵.</ref>.
الف) اختیاری و [[الهی بودن عصمت]] <ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۵.</ref>.
ب) تکاملی بودن عصمت <ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۱، ص۲۹۲.</ref>.
ب) تکاملی بودن عصمت <ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۱، ص۲۹۲.</ref>.
ج) اختصاص نداشتن به گروهی ویژه <ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۵.</ref>.
ج) اختصاص نداشتن به گروهی ویژه <ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۵.</ref>.
د) تشکیکی بودن عصمت
د) تشکیکی بودن عصمت
مرحوم سید، عصمت را دارای مراتب تشکیکی می‌داند؛ یعنی کسی که از فعلی قبیح خودداری می‌کند، از همان عمل، معصوم به شمار می‌آید؛ ولی نمی‌توان او را معصوم مطلق نامید، بلکه معصوم مضاف است؛ یعنی از همان عمل، معصوم است. اگر کسی بتواند از همه گناهان خودداری کند، او را معصوم مطلق می‌نامند، و از این روست که پیامبران و امامان که در دیدگاه شیعه امامیه از همه گناهان خودداری می‌کنند، معصوم مطلق به شمار می‌آیند<ref>{{عربی|فإن قيل أ فتقولون فيمن لطف له بما اختار عنده الامتناع من فعل واحد قبيح أنه معصوم قلنا نقول ذلك مضافا و لا نطلقه فنقول إنه معصوم من كذا و لا نطلق ... و نطلق في الأنبياء و الأئمة{{عم}} العصمة بلا تقييد لأنهم لا يفعلون شيئا من القبائح}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۶. نیز ر.ک: همو، تنزیه الانبیاء، ص۶۸). گفتنی است در عبارات شیخ مفید نیز نظریاتی به چشم می‌خورد که همین معنا را به طور نسبی به ذهن متبادر می‌کند. ایشان در بحث از اینکه آیا امامان{{عم}} کلام ملایکه را می‌شنوند یا نه، بر این باور است که این کار، نه تنها برای امامان، بلکه برای شیعیان صدیق که از گمراهی معصوم‌اند نیز ممکن است: {{عربی|اقول بجواز هذا من جهة العقل و أنه ليس بممتنع في الصديقين في الشيعة المعصومين من الضلال و قد جاءت بصحته و كونه للائمة ... واضحة الحجة و البرهان}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، اوائل المقالات، ص۶۹-۷۰).</ref>
مرحوم سید، عصمت را دارای مراتب تشکیکی می‌داند؛ یعنی کسی که از فعلی [[قبیح]] خودداری می‌کند، از همان عمل، [[معصوم]] به شمار می‌آید؛ ولی نمی‌توان او را معصوم مطلق نامید، بلکه معصوم مضاف است؛ یعنی از همان عمل، معصوم است. اگر کسی بتواند از همه [[گناهان]] خودداری کند، او را معصوم مطلق می‌نامند، و از این روست که [[پیامبران]] و [[امامان]] که در دیدگاه [[شیعه امامیه]] از همه گناهان خودداری می‌کنند، معصوم مطلق به شمار می‌آیند<ref>{{عربی|فإن قيل أ فتقولون فيمن لطف له بما اختار عنده الامتناع من فعل واحد قبيح أنه معصوم قلنا نقول ذلك مضافا و لا نطلقه فنقول إنه معصوم من كذا و لا نطلق... و نطلق في الأنبياء و الأئمة{{عم}} العصمة بلا تقييد لأنهم لا يفعلون شيئا من القبائح}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۶. نیز ر.ک: همو، تنزیه الانبیاء، ص۶۸). گفتنی است در عبارات شیخ مفید نیز نظریاتی به چشم می‌خورد که همین معنا را به طور نسبی به ذهن متبادر می‌کند. ایشان در بحث از اینکه آیا امامان{{عم}} کلام ملایکه را می‌شنوند یا نه، بر این باور است که این کار، نه تنها برای امامان، بلکه برای شیعیان صدیق که از گمراهی معصوم‌اند نیز ممکن است: {{عربی|اقول بجواز هذا من جهة العقل و أنه ليس بممتنع في الصديقين في الشيعة المعصومين من الضلال و قد جاءت بصحته و كونه للائمة... واضحة الحجة و البرهان}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، اوائل المقالات، ص۶۹-۷۰).</ref>


===== [[ابوالصلاح حلبی]] =====
===== [[ابوالصلاح حلبی]] =====
۱۱٬۱۹۴

ویرایش